روابط خارجیسر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

دو دهه حضور در افغانستان: آیا نروژ متحد خوبی برای افغانستان است؟

۳ بهمن(دلو)۱۴۰۰-۲۰۲۲/۱/۲۳

اکنون که پنج ماه از تسلط طالبان بر افغانستان می گذرد، این دولت تازه تاسیس در حالی که فضای خفقان آلودی را در جامعه افغانستان ایجاد کرده اند، در تلاش برای رسمیت یابی بین المللی و گشودن درهای تعامل بیشتر با جامعه جهانی هستند. در همین راستا، یک هیئتی از طالبان به سرپرستی امیرخان متقی در نخستین سفر خود به غرب پس از به دست گرفتن قدرت به نروژ رفته اند. سفری که با واکنش های تند بسیاری رو به رو شد. چراکه این نشست در حالی برگزار می شود که افغانستان در وضعیت بد اقتصادی و فضای به شدت تاریک و خفقان آور سیاسی به سر می برد. چنانکه چند تن از زنان معترض در در کابل ناپدید شده اند و اعتراضات به اشکال مختلف سرکوب می شوند. دولت نروژ اما هدف اصلی این سفر را گفت و گو پیرامون مسائل حقوق بشری و شرایط دشوار اقتصادی در افغانستان عنوان کرده است. درواقع، به نظر می رسد نروژ  به دنبال ادامه دادن به مسیر خود در افغانستان علی رغم عدم شناسایی دولت تازه تاسیس طالبان است. چنانکه هیئتی از این کشور در اوایل ماه جاری به افغانستان سفر کردند و دیدارهایی با مقامات طالبان داشتند. در همین رابطه وزارت خارجه نروژ در تاریخ ۱۷ ژانویه با انتشار بیانیه ای گفت برای نخستین بار در شش ماه گذشته و پس از فروپاشی دولت قبلی افغانستان یک هیئت سیاسی از این کشور به کابل رفتند. هدف از این سفر گفت وگو درباره وضعیت بشردوستانه نابسامان افغانستان با طالبان، سازمان ملل متحد و نمایندگان جامعه مدنی افغانستان بود. وزیر امور خارجه نروژ در این رابطه گفت ما به شدت در خصوص وضعیت بشردوستانه در افغانستان نگران هستیم اما گفت و گو با طالبان به معنای تغییر سیاست این کشور در برابر طالبان نیست.

 اما نروژ از جمله کشورهایی که در دو دهه گذشته نقش زیادی در ارائه کمک های بشردوستانه به افغانستان از طریق سازمان های غیردولتی و سازمان ملل متحد دارد. این کشور از زمان سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ نقش فعالی در کمک به بازسازی و توسعه این کشور ایفا کرده است. چنانکه از هنگام حضور در افغانستان قول داده بود که تا پایان سال ۲۰۱۴ همکاری های انکشافی خود را در افغانستان ادامه دهد. با این وجود، با سفر اخیر طالبان به نروژ و سفر هیئتی از این کشور در اوایل ماه جاری این سوال خلق می شود که نقش نروژ در دو دهه اخیر در افغانستان چگونه بوده است؟آیا این کشور کارنامه قابل قبولی در افغانستان از خود برجای گذاشته است؟

از اسلو تا کابل: میراث دو دهه حضور نروژ در افغانستان چیست؟

پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و به راه افتادن کارزار جنگ علیه تروریسم با ائتلافی به رهبری ایالات متحده، بیانیه بوش پیش درآمدی برای آغاز درگیری و مداخله نظامی و غیرنظامی بین ‌المللی در افغانستان بود که ایالات متحده بیشترین نفوذ را در دستور کار داشت. کمک ‌های نروژ در این میان تنها بخش کوچکی از تلاش کلی را تشکیل می ‌داد و بنابراین نروژ تا حد زیادی مجبور بود در چارچوبی که توسط دیگر متحدان تعیین شده بود کار کند. با این وجود، در ترسیم و تنظیم مشارکت های غیرنظامی و نظامی، زمینه ای برای اقدام مستقل نیز وجود داشت. اما می توان اهداف نروژ از تعامل ومداخله درتحولات افغانستان طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ را شامل برخی موارد مشخص دانست. دولت نروژ سه هدف صریح و کلی برای مشارکت خود در افغانستان مدنظرداشت. اولین و مهمترین آنها بُعد اتحاد/متحد بودن بود؛ یعنی حمایت از ایالات متحده و حفاظت از اتصال مستمر ناتو. هدف دوم نیز کمک به جلوگیری از تبدیل شدن دوباره افغانستان به پناهگاهی امن برای فعالیت های تروریستی بین المللی بود. هدف سوم کمک به ایجاد یک دولت باثبات و دموکراتیک افغانستان از طریق همکاری بلندمدت توسعه و ترویج راه حلی مسالمت آمیز برای درگیری و جنگ این کشور بود. تاکید بر هر هدف در طول زمان متفاوت بود. در مجموع، مقامات نروژی مشارکت در افغانستان را به عنوان نبردی که با همراهی آمریکا و ناتو، علیه تروریسم بین‌المللی و برای یک افغانستان بهتر انجام می شد، معرفی کردند. اما باید در نظر داشت حمایت از آمریکا و ناتو مهمترین هدف در طول مشارکت نروژ در افغانستان بود. این امر به ویژه در تصمیمات اتخاذ شده توسط مقامات نروژ در مورد کمک های نظامی مشهود بود. با این حال، تعهدات مبتنی بر اتحاد و روابط دوجانبه نروژ با ایالات متحده نیز عوامل مهمی در شکل ‌دهی به تلاش‌ های غیر نظامی نروژ در کمک‌ های توسعه و دیپلماسی صلح بودند. در اوایل مشارکت خود در افغاستان، مقامات نروژی اولویت بالایی به حمایت از «جنگ علیه تروریسم» به رهبری ایالات متحده دادند. این رویکرد آنها در پاسخ به نگرانی ‌ها در مورد حملات جدید، و احساس نیاز شدید نروژ به نشان دادن همبستگی با ایالات متحده، متحد اصلی نروژ بود. پس از اقدامات نظامی سال‌ های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ که القاعده و رهبری طالبان از افغانستان بیرون رانده شدند، خطر کمتری برای تبدیل شدن این کشور به یک پناهگاه امن وجود داشت. در نتیجه، تمرکز بر مبارزه با تروریسم بین ‌المللی، به مبنایی برای توجیه ادامه تعامل فراگیر نروژ در افغانستان تبدیل شد. اما متعاقبا حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ برخی از همدلی و همبستگی های اولیه با ایالات متحده را از بین برد. پس از آن وضعیت امنیتی در افغانستان طی سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ به سرعت تثبیت شد. بدین ترتیب دولت نروژ به هدف سوم خود یعنی پروژۀ دولت سازی و توسعه غیرنظامی اهمیت بیشتری داد.

این هدف به ویژه برای دولت دوم استولتنبرگ، ائتلافی از احزاب کارگر، چپ سوسیالیست و میانه اهمیت یافت. در سال ۲۰۰۶، این دولت آنچه را تکتسکیفت (taktskifte به معنای ، «تغییر مسیر/تغییر شیوه») نامید، راه ‌اندازی کرد – رویکردی تجدیدنظر شده که بر نیاز به تلاش ‌های بیشتر غیرنظامی نروژی برای کمک به ایجاد یک دولت دموکراتیک و مستقل افغانستان تأکید می‌کرد. اما هنگامی که وضعیت امنیتی به شدت رو به وخامت گذاشت، علیرغم برنامه های جامع کمک های توسعه بین المللی و مشارکت نظامی، بلند پروازی ها برای پروژه دولت سازی نیز کاهش یافت. اما از سوی دیگر و دررابطه با فعالیت های نروژ در افغانستان می توان اشاره کرد که مقامات نروژی به دنبال تأثیرگذاری بر شکل گیری مفهوم تیم بازسازی ولایتی در شورای آتلانتیک شمالی بودند. این مدل تنها به صورتِ ضعیف و محدود تعریف شده بود و مقامات نروژی نگران بودند که مفهوم تیم بازسازی ولایتی مستلزم انجام فعالیت های کمک های انکشافی توسط نیروهای مسلح باشد و این چیزی نبود که مقامات نروژی می خواستند. از نظر آنها، بازسازی و تلاش های کمک رسانی مستلزم شایستگی و صلاحیت های تخصصی بود که نیروهای مسلح نیز از آن برخوردار نبودند. چراکه از دید نروژی ها تیم های بازسازی ولایتی می توانند به ترکیبی نامطلوب از نقش های نظامی و غیرنظامی منجر شوند و این امر به نوبه خود می تواند امنیت سازمان های بشردوستانه و فضای بشردوستانه را تهدید کند.

به هرروی، در پاییز ۲۰۰۳، دولت نروژ از یک مدل واحد برای تیم ‌های بازسازی و ناتو جهت تغییر نام به تیم ‌های ثبات/پایدارسازی استانی حمایت کرد؛ که به طور دقیق تر نشان دهنده روندی بود که در آن ارتش ثبات و امنیت لازم برای توسعه مستقل را از طریق تلاش های غیرنظامی فراهم می کند. پیشنهاد نروژ مورد حمایت چندین متحد قرار گرفت، اما مفهوم تیم بازسازی ولایتی پیشتر به خوبی در ائتلاف آنها جا افتاده و تثبیت شده بود و مقامات نروژی نیز نهایتا در پایان از این تصمیم حمایت کردند. به هرروی نظر وزارت امور خارجه نروژ در مورد مشارکت تیم بازسازی ولایتی مثبت بود، اما بر نیاز به جدایی آشکار بین وظایف نظامی و غیرنظامی تاکید کرد. بدین ترتیب در ۶ می ۲۰۰۴، دولت نروژ اعلام کرد که این کشور حداکثر تا ۳۰ سرباز برای تیم بازسازی به رهبری بریتانیا در میمنه، استان فاریاب، کمک و مشارکت خواهد کرد. در سپتامبر ۲۰۰۴، بریتانیا با مقامات نروژی تماس گرفت تا پیشنهاد کند که نروژ مسئولیت تیم بازسازی ولایتی در میمنه را بر عهده بگیرد. رهبری نظامی نروژ نسبت به پذیرش چنین مسئولیتی انتقاد داشت، زیرا این چیزی نبود که نروژ قبلاً آن را انجام داده باشد و همراه با مسئله تامین هزینه، فراهم کردن نیروهای کافی برای یک تیم سازسازی را بسیار دشوار بود، اما در نهایت نروژ فرماندهی تیم بازسازی ولایتی در فاریاب را عهده دار شد.

 به هر حال علی رغم فراز و فرودهای نقش نروژ در افغانستان، عقب نشینی نظامی این کشور از افغانستان در دو دوره زمانی انجام شد. اولین مورد، در سال‌های ۲۰۱۰-۲۰۱۱، که شاهد کاهش مشارکت نروژی در عملیات‌های رزمی و همچنین نشان دهنده تمایل نروژ برای ریسک کمتر بود. دور دوم عقب نشینی نظامی، که در سال های ۲۰۱۲-۲۰۱۴ انجام شد، وعمدتا یک عقب نشینی جغرافیایی و ابتدا از فاریاب و سپس از مزارشریف بود. حضور نظامی نروژ از تابستان ۲۰۱۴ به کابل محدود شد. خروج نروژ از فاریاب بیشتر در پاسخ به فشار زمانی انجام شد تا مناسب بودن شرایط خود. به هرروی تیمِ بازسازیِ ولایتیِ نروژی در میمنه فاریاب در ۱ اکتبر ۲۰۱۲ منحل شد. تیم مشاوره پلیس در مزارشریف نیز در اواسط سال ۲۰۱۴ منحل شد. بدین ترتیب سهم اصلی باقیمانده از مشارکت نروژ در سال ۲۰۱۴ حضور نیروهای ویژه در کابل بود. از سوی دیگر یک عنصر کوچک فرماندهی و پشتیبانی ملی در نیمه اول سال ۲۰۱۴ از مزار شریف به کابل منتقل شد و نیروهای نروژی به آموزش نیروهای امنیتی افغانستان در سراسر سال ۲۰۱۵ ادامه دادند. علاوه بر این، نروژ عملکردهای مختلف پشتیبانی در مقیاس کوچکی را صورت داد. هنگامی که عملیات آیساف در پایان سال ۲۰۱۴ خاتمه یافت، نقش نروژ توسط مأموریت حمایت قاطع به موفقیت رسید. نروژ تقریبا ۷۵ پرسنل را به ماموریت حمایت قاطع ارائه کرد که فعالیت ‌های آن در منطقه کابل متمرکز بود. برای مقامات نروژی مهم بود که تاکید کنند اگرچه اقدامات نظامی آنها در حال محدود شدن است، اما تلاش غیرنظامی باید در همان سطح حفظ شود. نروژ متعهد به ارائه کمک های انکشافی بلندمدت در توافقنامه مشارکت استراتژیکی شد که در سال ۲۰۱۳ با افغانستان امضا کرد. این توافقنامه شامل تعهد نروژی برای حفظ تخصیص ۱۱۹ میلیون دلار کمک سالانه تا سال ۲۰۱۷ بود. اگرچه تخصیص این میزان کمک به قوت خود باقی مانده بود اما وزارت امور خارجه برنامه ریزی برای کاهش کارکنان سفارت خود را از اوایل سال ۲۰۱۱ آغاز کرد. به هر حال باید گفت خروج نیروهای بین‌ المللی زمینه ‌ای برای کاهش تعداد بیشتر سفارت ‌خانه‌ های بین ‌المللی از جمله نروژ بود و این امر پیگیری پروژه ها و برنامه های تامین شده توسط نروژ و تأثیرگذاری بر برنامه کمک های توسعه در سطح محلی را دشوارتر می کرد و همچنین به معنای کاهش مشارکت نروژی در کابل بود. چراکه افغانستان دیگر در نروژ یا سایر کشورهای غربی اولویت سیاسی نداشت، بلکه دیگر چالش های سیاست امنیتی، به ویژه در خاورمیانه، در دستور کار سیاسی قرار داشت.

نروژ: همکاری توسعه گرا برای افغانستان یا متحدی خوب برای ایالات متحده؟

با این وجود، در سال ۲۰۱۶ از سوی کمیسیون منصوب دولت نروژ در موضوع افغانستان گزارشی ۲۳۰ صفحه ای منتشر شد که در آن به ارزیابی مشارکت نروژ در دو بخش نظامی و غیرنظامی در افغانستان پرداخته شد. ماموریت این کمیسیون ارزیابی کلیت کمک های نروژ به مشارکت بین المللی در افغانستان در سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ و ترسیم پیامدهای آتی در عملیات های بین المللی بود. این گزارش اما نتایج کلی مشارکت بین المللی در افغانستان را دلسرد کننده توصیف کرد. چنانکه بر اساس این گزارش، گروه های اسلامگرای ستیزه جو هنوز در بخش هایی از کشور جای پایی داشتند و طالبان از سال ۲۰۰۱ تاکنون قوی تر از هر زمان دیگری رشد پیدا کردند. خصومت های جاری(تا ۲۰۱۶) همچنان فرصت های توسعه اقتصادی و اجتماعی را تضعیف می کرد، هر پیشرفتی را که به دست آمده را به عقب برمی گرداند و امکانات برای ایجاد یک حکومت باثبات، کارآمد و دموکراتیک را تضعیف می کرد.  همچنین این گزارش به درک محدودی از بازیگران بین المللی از جمله نروژی ها از افغانستان و شرایط آن مانند فرهنگ و خطوط درگیری محلی اشاره می کند. به طوری که نشان می دهد که چگونه اهداف و رویکردهای به کاررفته در عملیات افغانستان در برخی مواقع از نظر داخلی ناسازگار یا متناقض بوده است.

بر اساس این گزارش بیش از ۹۰۰۰ پرسنل نظامی نروژی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ در افغانستان خدمت کرده اند و نروژ در این دوره تقریبا ۲۰ میلیارد کرون برای مقاصد نظامی و کمک در بخش غیرنظامی هزینه کرده است.این گزارش همچنین نشان می دهد که نروژ در تلاش برای ایجاد تفکیک بین فعالیت های غیرنظامی و نظامی در زمانی که ناتو متعهد به استراتژی متفاوتی بوده، بوده است. همچنین این گزارش می نویسد که حضور نروژ در افغانستان با سه هدف خاص قابل تعریف است: نخست، اتحاد با ایالات متحده و حفاظت از ارتباط مستمر با ناتو. این هدف تا حد زیادی محقق شد. نروژ نقش خود را به عنوان یک متحد قوی و قابل اعتماد تایید کرد. هدف دوم، کمک به مبارزه با تروریسم بین المللی از طریق جلوگیری از تبدیل شدن دوباره افغانستان به پناهگاه امن برای چنین فعالیتی بود که این فعالیت تنها در حدی موفق شد. هدف سوم، کمک به ایجاد یک دولت باثبات و دموکراتیک افغانستان از طریق همکاری درازمدت توسعه و دیپلماسی برای ارتقای صلح بود. این هدف محقق نشد(اکنون در سال ۲۰۲۲ به نظر می رسد که دو هدف آخر شکست خوردند). در نهایت، این گزارش می نویسد که نهادهای رسمی دموکراتیک افغانستان شکننده هستند و جنگ ادامه دارد. کمک های بین المللی و نروژی در زمینه های خاصی مانند بهداشت و آموزش نتایجی به همراه داشته است. با این حال افغانستان به یکی از کشورهای وابسته به کمک در جهان تبدیل شده است و کمک های ورودی به فساد گسترده کمک کرده است(Suhrke and Wimpelmann,2016).

در این میان، عده ای معتقد هستند که مشارکت نروژ نتایج پایداری در افغانستان به همراه نداشته است اما باعث ایجاد حسن نیت با ایالات متحده و سایر متحدان شده است. چنانکه فاریاب که از آن به عنوان «فاریاب نروژ کوچک» یاد می شود، منطقه ای است که نروژ مسئولیت اصلی امنیت را در سال های حیاتی ۲۰۰۵ تا ۲۹۱۲ برعهده گرفت اما در این مناطق طالبان موقعیت قوی تری نسبت به قبل پیدا کردند. استانی که در آن دولت و نیروهای نظامی عادی کاملا به شبه نظامیان محلی برای  حفظ کنترل شهر وابسته بودند. در نتیجه این افراد معتقدند که حضور نروژ در افغانستان بیشتر در راستای هدفِ حمایت از ایالات متحده و ناتو در افغانستان عملکرد مثبت داشته است و اهداف دیگر مانند سرکوب طالبان و ایجاد صلح و دموکراسی، ثبات و توسعه اقتصادی محقق نشده است. چنانکه افغانستان همچنان قبل از به دست گیری قدرت توسط طالبان گرفتار مشکلات اجتماعی بزرگ و حملات تروریستی مکرر بوده است. در واقع به نظر می رسد حضور نروژ در افغانستان در راستای سیاست های ایالات متحده بوده است. چنانکه حضور نروژ در عراق و سوریه نیز را می توان به این دلیل دانست که این کشور میخواهد نشان بدهد که متحد خوبی برای ایالات متحده است.

نقش نروژ در دولت جدید افغانستان

با سقوط کابل و حضور دوباره طالبان در قدرت وضعیت اقتصادی کشوری که سخت به کمک های خارجی وابسته بود به بحران کشیده شد. چنانکه بیش از ۱۸ میلیون نفر در افغانستان در حال حاضر به حمایت و کمک های نجات دهنده نیاز دارند. نیمی از کودکان زیر پنج سال در آستانه سوتغذیه حاد هستند. تحولات چشمگیر ماه های اخیر وضعیت را برای گروه های آسیب پذیر تشدید کرده است. چندین سازمان ملل متحد درخواست های اضطراری را آغاز کرده اند و تخمین زده می شود که حدود ۱۸٫۴ میلیون نفر به کمک های بشردوستانه و حفاظت فوری نیاز دارند. در این میان نروژ در حال حاضر حمایت های بشردوستانه خود را افزایش می دهد. این در حالی است که در سال گذشته نروژ حدود ۱۴۴ میلیون کرون برای کمک های بشردوستانه به افغانستان اختصاص داده بود. همچنین ۱۷ میلیون کرون به کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان که پناهجویان افغان را می پذیرند از طریق آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد و شورای پناهندگان نروژ ارائه داد. همچنین، شورای پناهندگان نروژ، صلیب سرخ این کشور و کلیسای نروژ برای فعالیت های بشردوستانه در افغانستان کمک مالی دریافت می کنند.

همچنین این کشور از کمک کنندگان مالی بانک جهانی خواست تا کمک های مالی خود برای افغانستان را به سازمان ملل متحد انتقال دهند. آنیکن هویتفلد، وزیر امور خارجه نروژ، اعلام کرد که نروژ اهداکنندگان را برای ایجاد یک صندوق مالی تحت مدیریت و نظارت بانک جهانی برای افغانستان تشویق می کند تا با انتقال ۲۸۰ میلیون دلار به برنامه جهانی غذا و یونیسف موافقت کنند. رویترز نیز گزارش داد که هیئت مدیره بانک جهانی از انتقال ۲۸۰ میلیون دلار به آژانس های ملل متحد از صندوق ۱٫۵ میلیارد دلاری بازسازی افغانستان (ARTF) که پس از تسلط طالبان بر دولت افغانستان در ماه اوت مسدود شد حمایت کرد. هویتفلد در طی مصاحبه مشترکی با آخیم اشتاینر، مدیر برنامه توسعه سازمان ملل متحد در نیویورک، به رویترز گفت که امیدوار است اهداکنندگان این انتقال را تایید کنند و نروژ آنها را به انجام این کار “تشویق” کرده است. او گفت: «ما در نشست هفته گذشته ناتو در مورد وضعیت افغانستان بحث کردیم و همچنین کشورهای ناتو را تشویق کردیم تا از فروپاشی کامل اقتصادی یا انسانی در افغانستان جلوگیری کنند». افغانستان پس از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان، با اقتصاد ورشکسته و سیستم بانکی در آستانه فروپاشی، شیوع ویروس کووید ۱۹ و خشکسالی شدید، با کاهش شدید کمک های توسعه بین المللی دست و پنجه نرم می کند. بدین ترتیب یکی از چالش ‌های سازمان ملل، دریافت پول نقد کافی برای کمک به رساندن به میلیون‌ها نفر در آستانه قحطی و جلوگیری از فروپاشی اقتصاد و خدمات بهداشتی و آموزشی است (Nichols,2022).

اکنون نیز نروژ از تاریخ ۲۳ تا ۲۵ ژانویه ۲۰۲۲ قرار است ملاقاتی با نمایندگان طالبان در اسلو پایتخت این کشور داشته باشد. در این دیدار علاوه بر طالبان قرار است نمایندگانی از سایر بخش ها مانند فعالان زن، روزنامه نگاران و افرادی که برای حقوق بشر و رسیدگی به مسائل انسانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تلاش می کنند، حضور داشته باشند. در این میان نروژ تاکید می کند که این نشست ها مشروعیت یا به رسمیت شناختن  طالبان را نشان نمی دهد. اما شرایط بد اقتصادی و سیاسی در افغانستان منجر به این دیدار شده است. به طوری که وزیر امور خارجه نروژ در این رابطه گفت: ما به شدت نگران وضعیت وخیم در افغانستان هستیم. جایی که میلیون ها نفر با یک فاجعه انسانی تمام عیار  رو به رو هستند. برای اینکه بتوانیم به جمعیت غیرنظامی در افغانستان کمک کنیم، ضروری است که هم جامعه بین المللی و هم افغان های بخش های مختلف جامعه با طالبان گفت وگو کنند.

همچنین او گفت: ما در مورد انتظارات خود از طالبان به ویژه در مورد تحصیل دختران و حقوق بشر مانند حق مشارکت زنان در جامعه شفاف خواهیم بود. در نتیجه این نشست ها مشروعیت یا به رسمیت شناختن طالبان را نشان نمی دهد. بلکه ما نمی توانیم اجازه بدهیم که وضعیت سیاسی به یک فاجعه انسانی بدتر منجر شود. در نتیجه نروژ به گفت و گو با طالبان به منظور ارتقای حقوق بشر و مشارکت زنان در جامعه و تقویت تلاش های بشردوستانه و اقتصادی در افغانستان در حمایت از مردم افغانستان ادامه می دهد. کمک های بشردوستانه  اگرچه ضروری است اما کافی نیستند. ما باید از فروپاشی خدمات اساسی مانند بهداشت و آموزش جلوگیری کنیم. ما باید از معیشت خانواده ها و جوامع حمایت کنیم که این امر می تواند تعداد افرادی را که به کمک های بشردوستانه نیاز دارند، کاهش دهد. در نتیجه در همین راستا یکی از اصول کلیدی پشتوانه تلاش های صلح و آشتی نروژ، تمایل به گفت و گو با همه طرف هاست. چنانکه نروژ سال هاست که با طالبان گفت و گو می کند(regjeringenm,2022).

بدین ترتیب می توان گفت، آنگونه که زمانی شرایط موجود در سایۀ مبارزه با تروریسم و در قالبِ اعزام نیروهای ائتلاف، کمک به امنیت و ثبات، تلاش برای بازسازی و اجرایی ساختن طرح های امنیتی، رودند مداخلۀ کشورها در افغانستان و ورودشان به این تحولات افغانستان را ایجاب و توجیه می کرد، و همان گونه که زمانی نیز شرایط موجود خروج غیرمسئولانۀ نیروهای خارجی و رها کردن این کشور جنگ زده به دست همان نیروهای افراط گرایِ مخل امنیت و ثبات را توجیه و عادی سازی کرد؛ اکنون نیز گذر زمان ایجاب می کند کشورهایی که همواره درصدد نشان دادن خود به عنوان شرکایی خیرخواه و طرفدار ارائه کمک های غیرنظامی برای پیشرفت افغانستان بودند، در این مقطع از زمان شرایط را برای سفرِ حکام جدید افغانستان به کشور خود آنهم در حتی خصوصی فراهم کرده و بدین ترتیب نشان می دهند اولویت های سیاسی و منافع شان در منطقه، بر شرایط اسفبار و آینده تاریک مردم افغانستان ارجحیت دارد. گرچه کشوری چون نروژ در پشتِ استدلال هایی چون نجات افغانستان از فروپاشی و نه به رسمیت شناختن طالبان مشغول میزبانی این گروه شده است، لیکن پرواضح است که مراودات سیاسی رسمی با سران طالبان خود به نوعی مُهر مشروعیتی بر موجودیت و تایید صلاحیت حکام جدید افغانستان است. بنابراین، این اظهارنظرها و ملاقات ها نشان می دهد که این کشور در تلاش است تا دوباره حضور خود در افغانستان را در قالب کمک های بشردوستانه ادامه دهد. اما آیا به راستی فصل تازه حضور نروژ در افغانستان زیر سایه نظام امارت اسلامی به سود افغانستان و شهروندان این کشور خواهد بود؟ آیا می توان نروژ را با توجه به تجربه دو دهه حضور در افغانستان متحدی خوب برای افغانستانِ جدید دانست؟

منابع

Norwegian Commission of Afghanistan, (2016), “A Good Ally: Norway in Afghanistan 2001–۲۰۱۴”, Norwegian Ministry of Foreign Affairs and Ministry of Defence, Official Norwegian Reports NOU 2016: 8.

Nichols, Michelle, (2022), “Norway urges World Bank’s Afghanistan donors to channel funds to U.N.”, https://www.reuters.com/world/europe/norway-urges-world-banks-afghanistan-donors-channel-funds-un-2021-12-06/

Regjeringenm,(2022), “Talk on Afghanistan in Oslo”, https://www.regjeringen.no/en/aktuelt/talks_oslo/id2897938

Suhrke, Astri, Wimpelmann, Torunn,(2016), “A good ally: Norway in Afghanistan”, https://www.cmi.no/news/1711-a-good-ally-norway-in-afghanistan

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا