رویدادهاسر تیتر خبرهانخستین خبرها

نشست هفتگی کلاب هاوس با موضوعِ «مسئلۀ نوروز در افغانستان»

۱۴ حمل (فروردین) ۱۴۰۱ – ۳/ ۴/ ۲۰۲۲

در مارس ۲۰۲۲، طالبان اعلام و تایید کردند که امسال جشن رسمی نوروز برگزار نخواهد شد و به همین جهت دولت فعلیِ طالبان تعطیلات عمومی مرتبط با این سنت دیرین را لغو کرد. این گروه متعاقبا اعلام کردند که گرچه این تعطیلات به طور رسمی لغو شده است، لیکن آنها مانع از برگزاری جشن خصوصی نوروز توسط عامۀ مردم نمی ‌شوند.

نوروز که در سراسر ایران، افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی جشن گرفته می شود، معمولا جشن باستانیِ رنگینی است که خانواده ها برای تهیه و تدارکِ غذاهای این جشن و همچنین استقبال از آغاز بهار گردهم جمع می شوند؛ لیکن به باور طالبان این جشن با قوانین اسلامی مطابقت ندارد. به همین جهت و به گفتۀ طالبان، “از هر مراسمی که در اسلام نیست، تجلیل نخواهد شد”. این اتفاق کمتر از هفت ماه پس از آن رخ داد که طالبان با عقب نشینی نیروهای ایالات متحده، دولت را بازپس گرفته و قدرت را در این کشور به دست گرفتند.

همان طور که آشکار است، نوروز جشنی سنتی و باستانی در استقبال از آغاز سال نو، ستایشِ روندی از تجدید حیات و زندگی، و گرامیداشتِ آداب و رسومِ مرتبط با اهمیتِ ارزش های نوروزی است. امروزه طیف متنوعی از جوامع به ویژه در آسیای مرکزی و به طور کلی جوامع متعلق به این مناطق در سراسر جهان، نوروز را جشن می گیرند تا ارزش های صلح و همبستگی را در بین خانواده ها، در میان دوستان و در میان جوامع خود ترویج و تقدیر کنند.

نام «نوروز» از زبان باستانی اوستایی به معنای «روز نو/ روز نوین» گرفته شده است و این جشن نمادی از تولد دوبارۀ طبیعت، زندگی جدید و آغازی نو و دوباره است. آماده سازی نوروز به طور سنتی پس از چهارشنبه سوری آغاز می شود که در چهارشنبۀ پیش از عید نوروز برگزار می شود و در لغت به معنای “چهارشنبه سرخ فام/گلگون” است. از دیگر سو، روز بعد از نوروز و دومین روز نوروز در افغانستان روز کشاورز/دهقان است که در افغانستان با برگزاری مراسم و نمایش محصولات کشاورزی و دامی برگزار می شود.

به طور کلی و با توجه به اهمیت این رسم دیرین و باستانی و موضع گیری های اخیر طالبان در رابطه با برگزاری این جشن، نشست هفتگی سایت تحلیلی کلکین در کلاب هاوس به بررسی این مهم پرداخته و ذیلِ موضوع «مسئله نوروز در افغانستان» در تاریخ ۱۴۰۱/۱/۶ شنبه ساعت ۲۱ الی ۲۳ و با مدیریت دکتر مجتبی نوروزی به بحث و برسی پیرامون مساله نوروز در افغانستان پرداخته است‌.

سخنرانان حاضر در این نشست:

  • دکتر شمس الحق آریانفر، مدیر مسئول روزنامه اصلاح
  • دکتر یامان حکمت، معاون پیشین دانشگاه آزاد واحدکابل
  • استاد یعقوب یسنا، عضو هیئت علمی دانشگاه البیرونی ولایت کاپیسا

هریک از سخنرانان مدعو ضمن ترسیم وضعیت موجود در افغانستان به ذکر اهمیت بحث موضوع پرداختند:

  • دکتر یامان حکمت به تاریخچه نوروز و مسئله نوروز در افغانستان پرداخته و چنین اشاره کردند:

جشن نوروز یکی از جشن های باستانی و کهن است که در دل اسطوره های ایران باستان ریشه دارد. جشن نوروز در واقع جشن زایش و رویشی است که نوید دهنده زندگی و حیات می باشد و در دل اسطوره های تاریخی جایگاهی بس بلند و بزرگ دارد. همچنین جشن نوروز در اسطوره ها نماد زندگی بوده و به عنوان خلق کننده حیات و جاویدانگی به آن پرداخته شده است. اسطوره هایی که بن مایه این جشن بزرگ و کهن را نشان می دهند با بن مایه های سایر ملل مطابقت دارند. با توجه به این امر که این جشن آفرینش و باززایی را به همراه دارد، هزارها سال همچنان پویا و مانا به حیات خود ادامه داده و ادامه خواهد داد. نوروز جشنی است که با تازه شدن و زنده شدن طبیعت، نوید نو شدن و زنده شدن را به مردم می دهد. ارج گذاری به جشن نوروز، ارج گذاری به فهم جمعی انسان باستان و ارج گذاشتن به اساطیر کهن است؛ چنان که در واقعیت این اساطیر ریشه های یک ملت را به نمایش می گزارند.

به گفتۀ دکتر حمکت، مقاومت و مقابلۀ طالبان در مورد برگزاری این جشن در افغانستان نشان می دهد که طالبان هر آن چیزی که باب میل شان نباشد را به نحوی برچسپ ضد دین زده و آن را منع می کنند. مقاومت در مقابل برگزاری جشن نوروز نشان دهنده سطحی بینی و عدم آگاهی آنها از تاریخ است، آنها با این کار در واقع تیشه به ریشه خود می زنند. نوروز یگانه جشنی است که در سطح بین المللی پذیرفته شده است و باید پابرجا بماند.

طالبان با کم رنگ ساختن و محو کردن زبان فارسی و جشن نوروز در واقع پایه های سست حکومت خود را سست تر و لغزان تر می کند و این باعث تنفر مردم از آنها شده و به مرور زمان ضربه محکمی را به بدنه این حکومت خواهد زد.

  • از دیگر سو دکتر شمس الحق آریانفر نیز در همین راستا چنین اظهار کردند:

نوروز با هیچ دینی پیوند ندارد. پیش از ایجاد ادیان چهار فصل وجود داشته است. و فصل بهار باعث خروش و جشن طبیعت و طبیعی ترین و قدیمی ترین جشن است. نوروز جشن کار و جشن زندگی است. انسان هایی که ۶۰۰۰ هزار سال قبل از میلاد می زیستند در درجه اول برای اینکه از سرمای زمستان نجات پیدا می کردند و زمین شکوفا میشد، و طبعا برای اینکه زمینۀ کار و تلاش مهیا می شد این ایام رو جشن می گرفتند. این جشن جشنی برای زندگی و کار بود. نوروز نمادی از رستاخیز هستی است. چهار فصل نشان دهنده قدرت الهی است و باعث باورمندی انسان به آخرت می شود.

همچنین به گفتۀ دکتر آریانفر، جشن نوروز جشن دهقان و جشن کار است. در افغانستان جشن هایی گرفته می شود که از خارج وارد افغانستان شدند و هیچ کسی اعتراضی نمی کند. اما نوروز که جشن طبیعی است با آن مخالفت می شود؛ در حالی که در شبه قاره هند، بالکان و غیره تجلیل می شد و بیش از ۲۰۰ ملیون انسان هم نوروز را تجلیل می کنند. اما حال در افغانستان یک ملا ناگه اظهار نظر کرده و می گوید هر کسی که جشن نوروز را تنها تبریک بگوید ۵۰ سال از عبادتش قبول نمی شود و گنهکار می گردد.

این در حالیست که توجه داشته باشیم باورهایی در مورد نوروز هم در ادیان وجود داشته است. مثلا برخی نوروز را روز خلق شدن دنیا می دانستند. همچنان روز نوروز را روز هرمزد روز از بین بردن ستاره پرستی می دانند. وقتی که آئین زرتشت آمد نوروز پیش از آن وجود داشت، اما یک مناسبت ایجاد کردند که در آن روز گشتاسپ دین زرتشتی را پذیرفت. موبد موبدان پیام تبریکی نوروز است…..

شاها- به جشن فروردین و به ماه فروردین، آزادی گزین به یزدان و دین کیان، سروش آورد تو را دانایی و بینایی و کاردانی، دیر زی با خوی هژیر، شاد باش بر تخت زرین، انوشه خور به جام جمشید و رسم کیان، در همت بلند، نیکوکاری و روش داد و راستی نگاهدار، سرت سبز باد و جوانی چون سبزه، اسبت تیزگام و کامکار و پیروز، تیغت روشن و کاری به دشمن، بازت گیرا و خجسته به شکار، کارت راست چون تیر، هم کشوری بگیر نو، با تخت و درم و دینار، پیشت هنرمند و دانا، گرامی و درم خوار، سرایت آباد و زندگانیت بسیار.

بعد از دین زردشت، دین اسلام آمد. اسلام هم پیوند هایی در این عید ایجاد کرد. حضرت ابراهیم در نوروز بت ها را شکست، پیامبر بت های کعبه را شکست، حضرت علی در روز نوروز به خلافت نشست، به همین دلیل جهنده حضرت علی در دیار مولا علی هرساله برای ۴۰ روز برافراشته می شود. این ها نشان می دهد که نوروز هیچ پیوندی با ادیان ندارد. در شعر مهرداد اوستا هیچ نامی از نوروز در آیین زردشت نیست.

همچنین می توان حدیثی را انس ابن مالک از پیامبر نقل کرد که: وقتی پیامبر به مدینه آمدند مردم به پیامبر گفتند که ما دو نوع جشن داریم که یکی آن جشن نوروز است، پیامبر فرمودند که خداوند برای شما دو جشن بهتر دیگر را معرفی کرده است. در اینجا باید گفت که پیامبر با معرفی کردن دو عید بهتر جشن نوروز را منع نکرده اند و نامی از نوروز نبرده اند و باید یاد آور شد که این حدیث هم کثیر التعبیر است. در اصل اسلام شهادت یک نفر قابل قبول نیست در حالی که انس در آن زمان ۱۰ ساله بوده و راویان دیگر هم از امام حنبل نقل می کنند که روزه در روز نوروز مکروه است، و این نشان می دهد که نوروز روز خوشحالی و جشن است.

همچنین در مثنوی هم روایت از پیامبر آمده است:

تن مپوشانید یاران زینهار. زانک با جان شما آن می‌کند. کان بهاران با درختان می‌کند…

  • و اما استاد یعقوب یسنا نیز در ادامه و در راستای مبحث حاضر چنین اذعان کردند:

نوروز یکی از ارزش های مهم فرهنگی حوزه تمدنی ما است. جشن و شادی که با آمدن نوروز برپا می شود ریشه در فرهنگ بومی و اصیل باشندگان (شهروندان) کشور ما به خصوص فارسی زبانان و ترک تباران دارد. این جشن پرشکوه که پیشواز آمدن بهار است در کشورهایی مانند افغانستان، ایران، تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان، عراق، پاکستان، ترکیه، سوریه، گرجستان مقدونیه و غیره تجلیل می گردد. جشن نوروز به عنوان یک جشن تاریخی-اساطیری که از دیرباز از طرف انبوه مردم تجلیل شده است، از جایگاه ویژه فرهنگی برخوردار است. این جشن خاستگاه اساطیری دارد؛ مانند شب یلدا، شب چله، مهرگان که ریشه در اسطوره های ما دارد. نوروز توسط روایت اسطوره ها وارد زندگی و فرهنگ مردم ما گردیده است؛ چنانچه در شاهنامه نوروز را به جمشید منتسب دانسته و یاد آوری می کند که روز تخت نشینی وی مصادف با اولین روز بهار بود و آن را “نوروز” نامیدند.

برگزاری جشن های فرهنگی در واقع ارائه تاریخ اسطوره ای زندگی یک جامعه را به نمایش می گذارد. اما در افغانستان طالبان نوروز را از تقویم حذف کرده، آن را رسم مجوسی دانسته و هر نوع جشن و شادی را در این روز خلاف دین اسلام خوانده است.

در ادامه به گفتِ یعقوب یسنا، نوروز برخلاف بسیاری از آئین های گذشته تا به امروز از بین نظام های متفاوت سیاسی و دینی به سلامت گذشته و به عنوان میراث بزرگ فرهنگی این سرزمین حفظ شده است. این ماندگاری نشان دهنده شکوه و تاثیرگذاری آن است. نوروز و آئین وابسته به آن به پیوند که با طبیعت و آگاهی آدمی دارد. شاید این بهترین بهانه برای سپاسگزاری از زمین است. نوروز نه تنها هویت فرهنگی مردم این سرزمین است، بلکه می تواند به عنوان هویت جمعی انسان ها نیز تعریف گردد. همچینین تجلیل و برگزاری این رسم در کنار هنر و ادبیات نقطه مشترک برای همزیستی و تفاهم بین ملت ها است. در نهایت باید گفت ضدیت طالبان با این جشن و با زبان فارسی در واقع دور کردن و متنفر کردن مردم از این نظام است.

نوروز در افغانستان

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا