آیا مشکل سلفیها و طالبان حل میشود؟
۲۶ تیر (سرطان) ۱۴۰۱ – ۱۷/ ۷/ ۲۰۲۲
آنتونیو جوستوزی
استاد دانشگاه کینگز کالج لندن
سلفیها جریان بزرگ مذهبی در افغانستان است که با طالبان پیش از بدست گرفتن قدرت نیز گاهی همسو و گاهی درگیر بودهاند، بخشی از آنها به گروه داعش شاخه خراسان پیوستند که در حال نبرد با طالبان هستند و مسئولیت حملات خونین پس از به قدرت رسیدن طالبان را برعهده گرفته است. در این مطلب آنتونیو جوستوزی نویسنده فراز و فرودهای اخیر جریانهای سلفی با طالبان و داعش را بررسی کرده است.
سلفیهای افغانستان در سالهای اخیر به دلیل پیوندهای داعش خراسان و جامعه آنها مورد توجه بسیاری قرار گرفتهاند. خاستگاه سلفیگری در افغانستان به مرشد امینالله پیشاوری بر میگردد که پیروان او جمیل الرحمن و محمد عسل، سلفیگری را به افغانستان بردند. سلفیها امروزه جماعت مهمی در این کشور هستند. علمای حنفی تخمین میزنند که سلفیها (اهل حدیث و بازگشت به سلف صالح) حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد جمعیت ولایت کنر، ۳۵ تا ۴۵ درصد نفوس ولایت نورستان، ۳۵ درصد جمعیت ولایت لغمان و ۲۰ تا ۲۵ درصد نفوس ولایت ننگرهار را تشکیل میدهند. جمعیتهای کوچکتر سلفی نیز در شمال شرقی افغانستان به ویژه بدخشان وجود دارند.
سلفیها حول مرشدان خود تجمع میکنند، در میان آنها شیخ حاجی حیاتالله (برادرزاده شیخ جمیل رحمان) محبوب ترین است که در کنر و تا حدودی در نورستان نیز پیروان زیادی دارد، و شیخ عبدالعزیز نورستانی هم محبوب ترین آنها در نورستان است. مولوی عبدالحق و شیخ شرقی در بدخشان، شیخ معروف راسخ، قاری عبیدالله (توسط طالبان کشته شد)، مولوی متوکل ( توسط طالبان کشته شد) در کابل، و شیخ سردار ولی در ننگرهار. هیچ تفاوت اعتقادی در میان سلفیها وجود ندارد.
روابط سلفیها با جامعه حنفی که اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان سنی در افغانستان را تشکیل میدهند، هرگز خوب نبوده است. سلفیها همه مسلمانان حنفی را به “مدرنیست” بودن متهم میکنند که از خلافت دست کشیدهاند و دیوبندیها و صوفیان را “حنفی افراطی” میدانند. روابط آنها با جامعه شیعه حتی بدتر است، اما به ندرت شیعیان در شرق افغانستان وجود دارند، بنابراین اصطکاک مستقیم میان آنها رخ نداده است.
بدون شک، اکثر اعضای افغان داعش خراسان امروزه سلفی هستند. حتی رهبران سلفی نیز به این امر اذعان دارند. آنها توضیح میدهند که سلفیها توسط طالبان دیوبندی و صوفی در زمان امارت اولشان (۱۹۹۶-۲۰۰۱) مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، در آن زمان مدارس سلفی بسته شدند و رهبران سلفی به پاکستان نقل مکان کردند.
سلفیها به تدریج پس از سال ۲۰۰۱ به افغانستان بازگشتند و تا سال ۲۰۲۱ بیش از ۲۰ مدرسه، ۱۰ مسجد و دو مرکز آموزشی برای زنان تنها در کابل داشتند. با این حال، پس از آنکه شورش طالبان کنر را فرا گرفت، از سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ به بعد، رفتار سوء طالبان با جامعه سلفی منجر به پیوستن بسیاری از سلفیها به گروه داعش خراسان شد که در شرق افغانستان در سال ۲۰۱۵ ظهور کرد.
داعش خراسان از ابتدا عمدتاً متشکل از پاکستانیهای پنجپیری (یک شاخه سلفیگری) و طلاب افغانی از مدارس سلفی در پاکستان بود که با راهنمایی واعظان سلفی شیخ جلال الدین و شیخ قاسم به داعش خراسان پیوستند – این امر باعث سهولت زیاد ارتباط با افغانها شد.
بسیاری از جوانان سلفی، پیوستن به داعش خراسان را نه تنها برای حفاظت از جامعه سلفی، بلکه فرصتی برای گرفتن انتقام از طالبان و هواداران آنها میدانستند. این موضوع حداقل بخشی از خشونتهای شدید داعش خراسان طی سالهای ۲۰۱۵-۲۰۱۶ در ننگرهار را توضیح میدهد.
حمایت جامعه سلفی برای داعش خراسان ضروری بود – مناطق سلفی در شرق و شمال شرقی تنها مناطقی از افغانستان هستند که داعش توانست در آن جاها ریشه بدواند. در آن زمان بسیاری از واعظان سلفی برای داعش عضوگیری میکردند، منابع داخل جامعه اذعان میکنند که مدارس سلفی در کابل افراد زیادی را به داعش خراسان میفرستادند. با این حال، شکست داعش خراسان در ننگرهار و کنر توسط طالبان (با برخی حمایت هوایی ایالات متحده) در سال ۲۰۱۹-۲۰۲۰ یک شوک برای این جامعه بود و واعظان برجسته سلفی تصمیم گرفتند وارد روند صلح شوند. هیاتی به رهبری شیخ عبدالعزیز و متشکل از شیخ حاجی حیاتالله و دیگران با هیبت الله آخوندزاده و دیگر رهبران ارشد طالبان در سال ۲۰۲۰ دیدار کردند و توافق کردند که در ازای توقف خشونت و انتقام علیه غیرنظامیان از طالبان اعلام حمایت کنند.
پس از تغییر رژیم در کابل در سال ۲۰۲۱، موجی از خشونت علیه سلفیها به تلافی موج حملات داعش خراسان در شهرها به راه افتاد. سازمان ملل متحد تا ژانویه ۵۰ قتل را ثبت کرده است، اما بزرگان محلی در ماه فوریه/فبروری گفتند که بیش از ۱۰۰ نفر کشته شدهاند، از جمله برخی از واعظان ارشد سلفی مانند شیخ متوکل، قاری عبیدالله، شیخ لقمان، شیخ محمد نبی، شیخ نور محمد، شیخ عبدالقهار و شیخ الحق بودند. برخی دیگر مانند مولوی عبدالسلام عابد فرار کرد که اکنون در ترکیه به سر میبرد و برخی دیگر مانند شیخ رازق همچنان مخفی شده است. روحانیون ارشد سلفی بار دیگر برای جلوگیری از خشونت بیشتر با امارت (طالبان) بیعت کردند.
از آن زمان، وقوع حملات و آزار و اذیت سلفیها بسیار کاهش یافته است. اما طالبان به واعظان سلفی اجازه تبلیغ نمیدهند و مدارس آنها تعطیل است. فقط عبادات در مساجد مجاز است. برخی از روحانیون ارشد متهم به ارتباط با داعش خراسان نیز همچنان در زندان هستند: شیخ بلال عرفان، شیخ قاری مزمل، شیخ سردار ولی، شیخ جاوید و دلاور منصور.
گروه اصلی حامی سلفیها که به طور قانونی در نظام جمهوری اسلامی پیشین به ثبت رسیده، ‘جمعیت اصلاح ‘ است که اکنون فعالیت آن ممنوع است و مقر خود را به پیشاور منتقل کرده است. جمعیت اصلاح یک مجرای اصلی برای تأمین بودجه مورد استفاده برای تبلیغ دینی بود، و تا زمان تغییر رژیم در ماه آگوست، روابط نزدیک خود را با طالبان حفظ کرد. جمعیت اصلاح نیز در پی حفظ روابط حسنه با روحانیون حنفی بوده است، اما این امر نتوانست آنها را در برابر طالبان محافظت کند. به نظر میرسد طالبان نگران قدرت تبلیغی سلفیها است که مانند برادران اروپاییشان با پول نقد از عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیجفارس تامین مالی میشوند.
یکی از بیعت کنندگان با امارت طالبان در مصاحبهای خصوصی اذعان کرد که روحانیون سلفی همچنان مخالف اسلام حنفی هستند، اما فکر نمیکنند داعش خراسان شانسی در برابر طالبان داشته باشد و مبارزه با طالبان را هم به نفع جامعه نمیدانند. این روحانیون اما بر جوانانی که هنوز عضو داعش خراسان هستند، کنترل ندارند.
علمای حنفی اذعان دارند که سلفیهای ساکت در افغانستان وجود دارند که سلفیگری ستیزهجویانه داعش خراسان را نپذیرفته اند، اما بر این باورند که محبوبیت داعش خراسان در میان سلفیها ناشی از واکنش دفاعی جامعه است. آنها معتقدند که سلفیهای جهادی در جامعه گسترش یافتهاند. به همین دلیل علمای حنفی نسبت به تصمیم شماری از روحانیون بلندپایه سلفی مبنی بر ایجاد تفاهم با طالبان تردید دارند و بر این باورند که این تنها به دلیل وضعیت غیرقابل دفاع جامعه سلفی بوده است. سلفیها و طالبان همچنان باهم اختلاف دارند. از جمله به دلیل وجود نفوذ قوی دیوبندی و صوفی در میان طالبان، که آنها را در مسیر درگیری با سلفیها قرار داده است.
منبع: بی بی سی فارسی