سر تیتر خبرهامصاحبهنخستین خبرها

کمیسیون تماس ،راه نجات طالبان از دوراهی سیاست قوم محورانه و ایجاد حکومتی همه شمول؟

۱ شهریور(سنبله)۱۴۰۱-۲۰۲۲/۸/۲۳

از زمان تشکیل امارت اسلامی در ۱۵ آگوست سال گذشته و به موازات فروپاشی و سقوط افغانستان، طالبان علی رغم تصرف آسان نظامی با چالش هایی جدی در امر حکومت داری مواجه شدند. یکی از این چالش ها، کسب مشروعیت داخلی و شناسایی بین المللی است که تاکنون و پس از گذشت یکسال از حکومت امارت اسلامی، موفق به تحقق آن نشده اند. در همین راستا، این گروه برای ایجاد چهره ای مشروع و همه شمول از خود هم در سطح داخلی و هم بین المللی با ایجاد کمیسیون تماس، سعی در بازگشت چهره هایی از حکومت سابق به افغانستان کرد که در برخی موارد هم موفق به بازگشت این اشخاص شد. اما به راستی هدف از تشکیل کمیسیون تماس توسط طالبان و پتانسیل و ظرفیت این کمیسیون برای رسیدن به اهداف امارت اسلامی چیست. در گفت و گویی با نوذر شفیعی کارشناس مسائل افغانستان در تلاش برای پاسخ این سوالات هستیم.

۱٫ با تشکیل کمیسیون تماس توسط طالبان چهره هایی از افراد دولت سابق به افغانستان بازگشته اند. این افراد چگونه و باتوجه به چه شرایطی توسط کمیسیون تماس انتخاب و بازگردانده شده اند؟ به عبارت دیگر، گزینش این افراد برای امارت اسلامی چه سودهایی خواهد داشت؟

طالبان برای اینکه به چند هدف برسند از این افراد دعوت کردند.نخست آنکه، وانمود کنند که آمادگی دارند از تجربیات افراد گذشته استفاده کنند و این تصور که طالبان درصدد حذف کلیه عوامل دولت سابق است را برعکس جلوه دهند. نکته دوم آنکه، طالبان به دلیل اینکه یک گروه مسلح شورشی بودند و اکنون قدرت را به دست گرفته اند و در قامت یک دولت تغییر شکل داده اند، برای ادامه حاکمیت خود نیازمند به افراد متخصص دارند. بنابراین، از این منظر هم شاید این گروه درصدد باشد که از تجربه و تخصص آنها برای گذار از این دوره بحرانی استفاده کنند. نکته سوم، این است که باتوجه به اینکه بعضی از این مقامات در دوره زمامداری شان مرتکب فسادهای مالی شده اند شاید طالبان به دنبال این باشد که به بهانه جذب آنها پای این افراد را به افغانستان  و دولت طالبان باز کنند تا در گام بعدی آن ها را به عنوان افراد متخلف مورد محاکمه قرار دهند. همین سه نکته سه معیار برای انتخاب این افراد است. ولی در بین این سه نکته این پرسش مطرح می شود که آیا درباره همه مدعوین صادق است یا خیر. باید گفت که به نظر می آید طالبان به شکل گزینشی عمل کردند. بعضی از افرادی که به لحاظ تبار به طالبان نزدیک هستند، برای استفاده از تجربیات شان در امر مملکت داری دعوت کردند و برخی ها را که عمدتاً از قومیت خودشان نیستند برای ایجاد یک جنگ روانی علیه سایر قومیت ها از طریق برچسب فسادی که بر آنها وجود داشت، دعوت کردند.

۲ .از طرف دیگر، کمیسون تماس از زمان تشکیل تاکنون تا چه حد در مسیر قومگرایی عمل کرده اند؟ آیا کمیسون تماس قادر به جذب افرادی از سایر اقوام خواهد بود؟

اساساً طالبان در عمل یک گروه قوم گرا هستند که بیشتر یک نگاه پشتونی دارند که خیلی اصالتی برای سایر اقوام قائل نیستند. با این حال، سایر اقوام چون یک واقعیت اجتماعی هستند طالبان نمی توانند آن واقعیت را نادیده بگیرند. در نتیجه ممکن است در طی یک رفتار گزینشی بعضی از افراد سایر اقوام را که خنثی هستند و دارای گرایش ها و علایق قوم گرایانه نیستند، برای استفاده از تجریبات شان و همچنین برای بهره برداری تبلیغاتی از آنها دعوت کنند. بنابراین، امید طالبان این است که با این کار برچسب قوم گرایانه ای که به این گروه زده شده است از این طریق حذف شود اما در اصل طالبان گزینشی و حساب شده عمل می کنند.

۳ .باتوجه به سیاست های طالبان در یکسال حضور آنها در قدرت، تا چه میزان می توان به ایجاد حکومتی همه شمول توسط طالبان امیدوار بود؟ از طرف دیگر، آیا کمیسون تماس ظرفیت ایجاد حکومتی همه شمول را دارد؟

طالبان منکر تشکیل دولت فراگیر نیستند. منتهی تعریف آنها از دولت فراگیر با تعریفی که دیگران از این دولت دارند، متفاوت است. دراصل منظور طالبان از دولت فراگیر یک دولت یکپارچه طالبانی است. یعنی اینکه حتی اگر افرادی از سایر گروه های قومی هم در ترکیب این دولت باشد، افرادی خواهد بود که جزو گروه طالبان اند. اگر این تعریف مدنظر باشد در واقع، ممکن است طالبان بر این ایده اصرار بوزرد اما تحقق چنین ایده ای در عمل دشوار و یا هم همراه با هزینه های زیادی خواهد بود. طالبان باتوجه دو واقعیت مهم چاره ای ندارند که به تشکیل دولت فراگیر تن بدهند. یک مورد، واقعیت قومی جامعه افغانستان است. یعنی گروه های قومی در افغانستان دنبال افرادی در حاکمیت هستند که به نوعی نماینده آن گروه قومی باشند. مورد دوم آنکه، طالبان برای کسب مشروعیت بین المللی نیازمند تشکیل چنین دولتی هستند. چون اگر طالبان دولتی را تشکیل بدهد که از مشروعیت بین المللی برخوردار نباشد، به رسمیت شناخته نخواهد شد و جامعه بین المللی زمانی حکومت طالبان را قبول دارد که جامعه بین المللی حکومتی برخاسته از آرا مردمی باشد. درواقع، این یک قاعده بین المللی است که جامعه بین المللی از شناسایی دولتی که در پرتو قدرت اسلحه به قدرت رسیده باشد، پرهیز کند.

۴ .از ماه اوت سال ۲۰۲۱ که قدرت توسط طالبان گرفته شد، سیاست های این گروه نسبت به سایر اقوام چگونه بوده و چه تأثیری بر روند حکومت داری این گروه داشته است؟

تقریباً طی یک سال گذشته سیاست طالبان نسبت به گروه های قومی سیاست مطلوبی نبوده است. سیاست طالبان در جهت حذف سیاسی گروه های قومی بوده است. بنابراین، این سیاست نه مطلوب جامعه افغانستان و نه مطلوب جامعه بین المللی است. امارت اسلامی باید این واقعیت را بپذیرند که افغانستان یک کشور با موزاییک قومی مختلف است. نادیده گرفتن مطالبات و خواسته های این گروه های قومی در عمل منجر به بروز چالش های جدی برای طالبان خواهد شد. بحث قومیت در افغانستان تنها محدود به دولت طالبان نیست بلکه دهه ها است که گروه های قومی در افغانستان برای کسب هویت و برای مشارکت سیاسی مبارزه می کنند. بنابراین، طالبان برای اینکه بفهمند شرایط اجتماعی داخل افغانستان چیست و این شرایط چگونه بر تحولات آینده افغانستان تاثیر می گذارد، باید به گذشته تاریخی منازعات قومی در افغانستان نگاه کند.

۵ .همانطور که می دانیم امارت اسلامی تاکنون از دو چالش مشروعیت داخلی و بین المللی رنج می برد. که یکی از راه حل های این چالش ایجاد حکومتی همه شمول است. اما ایجاد حکومتی همه شمول توسط طالبان برای موجودیت و بقای این گروه چه پیامدهایی برجای خواهد گذاشت؟

ببینید همانطور که گفته شد، تفسیر طالبان از سیاست و حکومت با تفاسیر متعارف امروزی در جامعه افغانستان و جامعه بین المللی متفاوت است. طالبان به سمت شکل دادن به یک حکومت تئوکراسی یعنی به سمت یک حکومت مذهبی و یکپارچه حرکت می کند. در عین حال این حکومت یک بنیاد قوم گرایانه هم دارد و آن هم قومیت پشتون است. بنابراین، طالبان تاکنون از این ایده عدول نکرده است.  ولی اگر قرار باشد تحت فشارهای داخلی و بین المللی در حکومتی در افغانستان شکل بگیرد که برخاسته از آراء مردمی باشد در آن زمان طالبان کل قدرت در افغانستان نخواهد بود بلکه بخشی از قدرت خواهد بود و این مستلزم این است که طالبان از یک جریان مذهبی-قومی به یک جریان سیاسی تبدیل شود و در آن زمان معیار اعتبار طالبان رأیی است که مردم به آنها می دهد. بنابراین، پیامد یک تشکیل حکومت فراگیر است که طالبان را از یک گروهی که انحصاراً قدرت را در دست دارد به گروهی تبدیل خواهد کرد که فقط بخشی از قدرت را در دست خواهد گرفت.

۶ .باتوجه به سوال قبلی ، آیا کمیسیون تماس و نوع افراد بازگشته توسط این افراد موفق به کسب مشروعیت برای امارت اسلامی خواهد شد؟

ورود افرادی که گروه تماس با آنها ارتباط برقرار می کنند، فقط می تواند مقداری مشروعیت برای طالبان کسب کند. طالبان باید کارهای بیشتری را انجام دهد تا بتواند یک مشروعیت در داخل و در نظام بین المللی کسب کند. صرف دعوت چند شخصیت سابق به ساختار حکومت و تبلیغات گسترده پیرامون آن نمی تواند افکار عمومی داخل افغانستان و افکار جامعه جهانی را توجیه کند که به شناسایی بین المللی طالبان و مقبولیت و مشروعیت داخلی را تن دهند.

۷ .در روزهای اخیر شاهد ایجاد اقداماتی توسط چهره های قبلی حکومت و سیاستمداران پرنفوذ برای ایجاد جبهه ای علیه طالبان در ترکیه بودیم.این دست اقدامات چگونه ظرفیت دارد تا  طالبان را وادار به حکومتی همه شمول کند؟

اقدامات ضد سیستمی که اتفاق می افتد مانند تشکیل جبهه مقاومت ملی یا تشکیل جبهه ملی افغانستان یا تشکیل گروه های مسلحی که در گوشه و کنار افغانستان اتفاق می افتد یا مخالفت های مدنی که توسط گروه های مختلف در افغانستان اتفاق می افتد ازجمله زنان، این ها یک اقدامات عکس العملی و واکنشی به رفتار طالبان است. بنابراین، مادامی که طالبان رفتار خودشان را اصلاح نکنند و با بستر واقعی جامعه افغانستان انطباق پیدا نکند، چنین مخالفت هایی وجود خواهد داشت و هرچه طالبان این پروسه را به تأخیر بیندازد، ممکن است مخالفت ها نهادینه تر و سیستماتیک تر باشد که در اینصورت کنترل و مهار آن توسط طالبان دشوار خواهد بود.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا