سر تیتر خبرهاسیاستمجلهنخستین خبرهایادداشت ها

اندیشکده خاورمیانه و بخش افغانستان(۱۴)

۹ جدی(دی)۱۴۰۱-۲۰۲۲/۱۲/۳۰

موسسه خاورمیانه که در سال ۱۹۶۴ تاسیس شد، قدیمی ترین موسسه مستقر در واشنگتن است که صرفاً به مطالعه خاورمیانه اختصاص یافته است. این اندیشکده یک اتاق فکر غیرحزبی است که تجزیه و تحلیل سیاست های تخصصی، خدمات آموزشی و توسعه حرفه ای و مرکزی برای تعامل با هنر و فرهنگ منطقه ارائه می دهد. این اندیشکده با الهام از تجربیات خود در خاورمیانه قبل از جنگ جهانی دوم، معمار و کهنه کار جورج کمپ کایزر، گروهی از محققان، سفرا، اساتید و سیاستمداران را گردهم آورد تا موسسه ای برای مطالعه خاورمیانه تاسیس کنند. کایزر و همکارانش مرکزی یادگیری را مدنظر داشتند که در آن رهبران حوزه های متفاوت  بتوانند با یکدیگر همکاری کنند تا براساس منشور این اندیشکده یعنی «افزایش دانش و آگاهی در مورد خاورمیانه  و ارتقای درک بهتر بین مردم دو منطقه» کار کنند. درواقع، ماموریت اصلی این اندیشکده افزایش علم و آگاهی در مورد خاورمیانه در میان شهروندان ایالات متحده و ترویج شناخت بهتر بین شهروندان ایالات متحده و مردمان خاورمیانه است. این اندیشکده به عنوان اتاق فکری است که برای تلاقی سیاست و فرهنگ کار می کند. اندیشکده خاورمیانه  دارای سه مرکز است که شامل، مرکز سیاست گذاری، مرکز آموزش و مرکز فرهنگ و هنر است. در مرکز سیاست اندیشکده خاورمیانه رهبران منطقه ای و بین المللی درراستای جستجوی راه حل هایی برای چالش برانگیزترین مسائل منطقه گردهم آمده اند. این مرکز که توسط تحلیلگران شناخته شده و کارشناسان منطقه ای رهبری می شود، تحقیقات اصلی را تولید و میزگردها و رویدادهای عمومی را برگزار می کنند. همچنین برای ارتقای درک پیچیدگی های سیاست منطقه ای کار می کنند. اندیشکده خاورمیانه همچنین برنامه های مختلفی دارند. این برنامه ها شامل: برنامه ایران، برنامه مصر، مطالعات افغانستان و پاکستان، امور شبه جزیره عربستان، برنامه آب و هوا، برنامه حل تعارضات و گفتگو، برنامه مقابله با تروریسم و افراط گرایی، مرکز استراتژی و فناوری های نوظهور، برنامه دفاع و مسائل امنیتی، برنامه اقتصادی و انرژی، برنامه مصر، برنامه ابتکار عمل مرزی اروپا، پروژه خاورمیانه-آسیا، برنامه شمال آفریقا و ساحل، برنامه فلسطین و امور فلسطین-اسرائیل، برنامه سوریه، مطالعات ترکیه، ابتکارات آینده نگری استراتژیک.

اندیشکده خاورمیانه و مرکز مطالعات افغانستان و پاکستان

 همانطور که آمد اندیشکده خاورمیانه دارای بخش های مختلف تجزیه و تحلیل مسائل کشورهای مختلف خاورمیانه است. افغانستان نیز در ذیل همین هدف مورد مطالعه این اندیشکده قرار گرفته و مسائل آن توسط بخش مطالعات افغانستان و پاکستان مورد رصد قرار می گیرد. در همین راستا، هدف مرکز مطالعات افغانستان و پاکستان اندیشکده خاورمیانه ارتقاء درک متوازن و واقع بینانه از سیاست، اقتصاد، جامعه و سیاست خارجی این دو کشور است. این مرکز با محققان برای تولید تحقیقات اصلی، برگزاری سخنرانی ها، تولید نظرات و تحلیل های تخصصی با هدف ارتقای دانش در مورد افغانستان و پاکستان در میان مردم آمریکا و در بین حلقه های سیاست گذاری همکاری می کند. درنتیجه مطالعات افغانستان و پاکستان به طور مرتب مسائل افغانستان را تحت پوشش خود قرار می دهد. چنانکه این بخش در یکی از تازه ترین یادداشت های خود پیرامون افغانستان، به رابطه پاکستان و طالبان پرداخته که در ادامه آمده است.

روابط پاکستان و طالبان با چالش های فزاینده ای مواجه است

تنش های بین اسلام آباد و کابل درحال افزایش است. این درحالی است که پاکستان تلاش هایی را برای رفع شکاف های رو به رشد بین دو طرف انجام دادند.بازگشایی یک گذرگاه مرزی کلیدی در اسپین بولدک-چمن پس از تیراندازی مرزی که منجر به کشته شدن یک نگهبان امنیتی پاکستان در ۱۳ نوامبر شد و فرستادن وزیر امور خارجه این کشور به سمت یک مقام، بسته شد. از طرف دیگر، براساس سفر مقامات پاکستانی به پایتخت افغانستان در پایان ماه نوامبر، نشان داد که دلایل روشنی وجود دارد که به نظر می رسد اهرم فشار پاکستان با طالبان افغانستان به سرعت درحال کاهش است.

تنش های زمینه ای

درگیری ها در امتداد مرز مورد مناقشه افغانستان و پاکستان همواره یک مشکل همیشگی بوده است. در این میان از زمانی که طالبان در آگوست ۲۰۲۱ بر افغانستان مسلط شدند، تعداد این گونه درگیری ها افزایش یافته است. تا همین اواخر، پاکستان درگیری های مرزی را کم اهمیت جلوه می داد و خواستار حل و فصل دیپلماتیک این مشکل بود اما مشئله ناآرامی در کمربند پشتون نشین پاکستان آنقدر بزرگ شده است که نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت.

در پی حادثه ای بین سربازان طالبان و مرزبانان پاکستانی در ۱۹ نوامبر در نزدیکی دنده پتان ولایت پکتیا افغانستان، ساجد حسین توری، وزیر فدرال پاکستان در امور پاکستانی های خارج از کشور و توسعه منابع انسانی در توییتر خود نوشت« نقض پاکستان از سوی افغانستان  و هدف قراردادن مردم غیرنظامی محکوم است». حتی باوجود یک رژیم به ظاهر طرفدار اسلام آباد در کابل به رهبری طالبان افغانستان، حل مسائل اساسی بین دو کشور همچنان دشوار است. امتناع مداوم کابل از پذیرش خط دیورند به عنوان مرز بین المللی بین پاکستان و افغانستان که منجر به درگیری های اخیر بین نیروهای امنیتی پاکستان شده است، همچنان عامل اصلی تنش ها، تضعیف اعتماد و برانگیختن دشمنی است.

علاوه بر این، حاکمان جدید افغانستان با چالش های حکومتی متعددی ازنظر شناخت بین المللی، کمک های بشردوستانه، مراقبت های بهداشتی اولیه، آموزش زنان، و توسعه زیرساخت ها و همچنین مقابله با تهدید تروریسم از سوی داعش استان خراسان دست و پنجه نرم می کنند. پیروزی نظامی طالبان افغانستان در افغانستان تاثیری الهام بخش برکسانی که به دنبال تحمیل قوانین شرعی در پاکستان هستند، نیز داشته است. دولت پاکستان دلایل زیادی برای نگرانی درمورد ضربه زدن طالبان افغانستان در آن سوی خط دیورند دارد. رفتار پاکستان در حمایت از نیروهای جهادی اکنون با برانگیختن شور مذهبی در میان بخش بزرگی از جمعیت خود، به دامان این کشور بازگشته است. همچنین، پیوند ایدئولوژیکی که به پاکستان کمک کرده بود تا طالبان را در افغانستان کنترل کند،  اکنون راه را برای رشد افراط گرایی اسلام گرا در خود پاکستان نیز هموار کرده است. نیروهای اسلام گرا و جهادی اکنون نه چندان در مخالفت با هند که بیشتر برای تحت فشار قراردادن دولت پاکستان برای تاکید بر شخصیت اسلام گرای این کشوردر حال فعالیت هستند.

یک رابطه در حال تغییر

طالبان به عنوان یک دارایی استراتژیک ارزشمند برای تشکیلات امنیتی پاکستان در سیاست های ضدهندی این کشور آماده شده بودند. اما اکنون که آنها کنترل افغانستان را در دست دارند، طالبان افغانستان از دورنگه داشتن هند سود چندانی نمی برند، به خصوص که هند می تواند بودجه بسیار مورد نیاز را برای بازسازی و توسعه فراهم کند. به عبارت دیگر، روابط هند و طالبان اگر نگوییم در حال بهبود است، حداقل ازنظر لفاظی و عمل، دشمنی کمتری پیدا کرده است. در حالی که هرچند پاکستان ذینفع اصلی رژیم تحت رهبری طالبان در کابل است اما نباید فراموش کرد که طالبان توسط قدرت های منطقه ای ازجمله روسیه، چین و قطر نیز به پای میز مذاکره آورده شدند. طالبان اکنون سیگنال هایی می فرستند مبنی بر اینکه ممکن است کمتر آماده دریافت دستورات از پاکستان باشند. عدم محبوبیت پاکستان در افغانستان، طالبان را در مورد اجتناب از دیده شدن به عنوان دست نشانده اسلام آباد محتاط کرده است.

چنانچه که شکست افغانستان در مسابقه کریکت که در سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد، خصومت عمیق بین دو ملت را آشکار کرد و منجر به صحنه های زشتی در زمین شد. زیرا هوادارن ناامید افغان صندلی های پلاستیکی به طرف همتایان پاکستانی خود پرتاب کردند و همچنین درگیری های شدید در رسانه های اجتماعی صورت گرفت. حامیان پاکستانی ملت افغانستان را خائن می نامیدند. به این معنی که افغان هایی که ده ها سال در پاکستان به عنوان پناهنده زندگی کردند، ناسپاس هستند. درحالی که بسیاری از افغان ها با سرزنش کردن همه پاکستانی ها از آنها به عنوان «تروریست» یاد می کنند.

از طرف دیگر، جنبش های طالبان در افغانستان و پاکستان که عمدتاً پشتون هستند، ریشه هایی در ناسیونالیسم پشتون دارند که اغلب توسط کسانی که تلاش می کنند موفقیت طالبان افغان را با استناد به افراط گرایی اسلام گرا به جای قومیت نشان دهند، نادیده گرفته می شوند. اگرچه از آنجایی که ناسیونالیسم پشتون برای اسلام آباد دردسر مزمنی بوده است، برای دستگاه امنیتی پاکستان مناسب است که عامل اسلامی را در جهان بینی طالبان به کار گیرد، جنبش طالبان بسته به موقعیت از هردوی این هویت ها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده است.

طالبان پاکستانی

طالبان پاکستانی یا تحریک طالبان پاکستان که با به قدرت رسیدن طالبان افغانستان به شدت جسورتر شده است. به طوری که طالبان پاکستانی طالبان افغانستانی را الگوی خود قرارداده و از پایگاه خود در وزیرستان شمالی یک کمپین تروریستی علیه پاکستان را راه انداخته است. در ۲۸ نوامبر، این گروه به آتش بس پنج ماهه خود با دولت پایان داد و در ۳۰ نوامبر یک بمب گذار انتحاری از تحریک طالبان پاکستان خود را در نزدیکی کامیون پلیس در بلوچستان منفجر کرد که حداقل سه کشته و ۲۸ زخمی برجای گذاشت. تحریک طالبان پاکستان با برعهده گرفتن مسئولیت این حمله، آن را به عنوان انتقام از قتل یکی از فرماندهان ارشد خود به نام عبداولی معروف به عمر خالد خراسانی در افغانستان در ماه اوت توجیه کرد. اکنون که تحریک طالبان پاکستان رسما به آتش بس خود پایان داده است، انتظار می رود حملات مرگباری را در مناطقی که شبکه های خود را حفظ کرده است، انجام دهد. پایان آتش بس بحث برانگیز همچنین در زمان انتقال برای ارتش پاکستان رخ داد. به طوری که  ژنرال عاصم منیر احمد جانشین ژنرال قمر جاوید باجوا به عنوان رئیس ستاد ارتش شد. باید دید سیاست منیر در مورد مذاکرات صلح با تحریک طالبان پاکستان چگونه خواهد بود. به دنبال افزایش ستیزه جویان اسلام گرا در مناطق قبیله ای، نیروهای امنیتی پاکستان با حملات مستقیم تحریک طالبان پاکستان روبرو هستند که باعث شکایت دولت از پناهگاه های امن تروریست ها در افغانستان می شود. درواقع، اتحاد بین طالبان افغانستان و پاکستان قوی تر از همیشه به نظر می رسد و نشانه هایی از یکپارچگی در سراسر خط دیورند وجود دارد. جنگجویان طالبان که آماده پذیرش فعالیت های حصارکشی مرزی پاکستان به عنوان «یک طرفه»، «غیرمشروع» نیستند، در تلاش برای تغییر وضعیت موجود تلقی هستند، به طوری که ظاهراً جنگجویان طالبان در حال برداشتن حصار سیم خاردار در بسیاری از نقاط در امتداد  خط دیورند هستند.  به گفته یکی از اندیشکده های پاکستانی، از زمان بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، این منطقه شاهد افزایش ۵۰ درصدی حملات تروریستی بوده است که نشان دهنده وخامت سریع وضعیت امنیتی است.  علاوه بر این، مناطق مرزی پاکستان شاهد افزایش نگران کننده در تعداد اخاذی های، آدم ربایی ها برای باج گیری و سایر اشکال هتک فروشی است. ساکنان ثروتمند و قانونگذاران محلی به طور یکسان برای پرداخت پول اخاذی به تحریک طالبان پاکستان که از آزادی عمل در افغانستان برخوردار هستند، باج گیری می شوند. در چندماه گذشته افزایش قابل توجهی در فعالیت های اخاذی تحریک طالبان پاکستان در کراچی صورت گرفته است. درحالی که رهبری پاکستان مطمئن بود که طالبان افغانستان برای کنترل تحریک طالبان پاکستان به آن کمک خواهند کرد.

نقش واشنگتن

از آنجایی که وابستگی امریکا به پاکستان پس از خروج نظامی ایالات متحده از افغانستان تقریباً ناچیز شده است، پاکستان اکنون با چالش های متعددی در حفاظت از منافع استراتژیک خود در افغانستان مواجه است. پاکستان دیگر یک کشور خط مقدم در مبارزه ایالات متحده با تروریسم نیست. اگرچه اسلام آباد از اوت ۲۰۲۱ تلاش های دیپلماتیک پرانرژی برای به حداقل رساندن ناهماهنگی ها در روابط خود با ایالات متحده انجام داده است، اما باتوجه به مشکلات تاریخی واشنگتن برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا پاکستان یک شریک ضروری است یا یک مانع قابل اجتناب در جستجوی راه حلی برای معضلات امنیتی غرب در افغانستان ، این کار آسان نیست. توماس وست، نماینده ویژه ایالات متحده برای افغانستان، هرگونه امکان ایفای نقش پاکستان در تسهیل گفتگو بین واشنگتن و کابل را رد کرد و اعلام کرد که تصمیم آمریکا برای تعامل عملی با طالبان افغانستان به تنهایی است. هنگامی که از وی درمورد لزوم استفاده از حریم هوایی پاکستان برای انجام عملیات های ویژه در داخل افغانستان پرسیده شد، وی بر قصد آمریکا برای سازماندهی مجدد «توانمندی های خود» تاکید کرد.

باتوجه به سابقه طولانی پاکستان در دستکاری خطوط گسل سیاسی و قومی افغانستان، منطقی است که ایالات متحده به تعامل مستقیم با رژیم طالبان ادامه دهد. حمایت تزلزل ناپذیر اسلام آباد از شبکه حقانی در داخل را باید در همین رابطه دید. زیرا این شبکه به دلیل افراط گرایی اسلامی اش بدنام است. به همین دلیل است که صداهایی به گوش می رسد که از جهان غرب می خواهند تا « برقدرت بخشیدن به عناصر ملی گرای طالبان برای پیشی گرفتن از افراط گرایان مورد حمایت پاکستان تمرکز کند». این به وضوح فراخوانی است برای احیای ناسیونالیسم  پشتون در افغانستان، که با ظهور طالبان پیوسته جای خود را به رویکرد اسلام مبارز داده است.

اسلام آباد و کابل

اگرچه رهبران نظامی و غیرنظامی پاکستان اکنون ادعا می کنند که از مفهوم «عمق استراتژیک» چشم پوشی کرده اند- به موجب آن پاکستان به دنبال ایجاد کنترل غیرمستقیم بر افغانستان درصورت حمله نظامی از سوی هند است- تردیدهای زیادی در مورد اهداف نهایی اسلام آباد در افغانستان وجود دارد.پیش از یکسال پس از تسلط طالبان، یک دیپلمات سابق پاکستانی استدلال کرده است که پاکستان باید به افغان ها اطمینان دهد که ما هیچ طرح عمق استراتژیک در کشور آنها یا هیچ قصد برای مداخله در امور داخلی آنها نداریم. یک تحلیلگر پاکستانی همچنین از دولت خود خواسته است که دریابد که طالبان در دولت همان طالبانی نیستند که در گذشته با آنها سروکار داشتند. این رابطه نمی تواند یک رابطه حامی-مشتری باشد. چراکه اقدامات قهرآمیز پاکستان علیه طالبان نتوانسته است تاثیرات موردنظر پاکستان را ایحاد کند. صرف نظر از اینکه بحران در روابط دو جانبه چقدر جدی است، واضح است که علیرغم اصطکاک های متعدد هردوطرف از پیامدهای وخامت بیشتر روابط آگاه هستند.

اگرچه پاکستان از اعطای به رسمیت شناختن دیپلماتیک طالبان اجتناب کرده اما اسلام آباد طرفدار سیاسی تر کردن رژیم افغانستان است. برنامه های بلندپروازانه پاکستان برای ایجاد یک شبکه تجاری بین قاره ای با جمهوری های آسیای مرکزی بدون حمایت طالبان افغانستان محقق نمی شود. از سوی دیگر، سخنگوی طالبان از حادثه تیراندازی فرامرزی ابراز تاسف کرده بود و در عین حال به پاکستان اطمینان داده است که از خاک افغانستان برای حملات ستیزه جویان در پاکستان استفاده نخواهد شد. با این حال، پس از یک بمب گذاری انتحاری در جنوب غربی پاکستان این موضوع بار دیگر در اول دسامبر به کانون توجه بازگشت. اسلام آباد مسئولیت حمله به جنگجویان طالبان پاکستانی مستقر در افغانستان برعهده گرفت.

چشم انداز

پاکستان در مورد افراط گرایان موضعی دو طرفه خواهد داشت که باتوجه به همین مسئله سیاست های نادرست آن در افغانستان به تحریک رادیکالیسم اسلام گرا در داخل و به چالش کشیدن اقتدار دولت تاثیر خواهد داشت. پاکستان نمی تواند تا زمانی که به دنبال ماجراجویی های نظامی در افغانستان و جهاد در کمشیر است با افغانستان به یک صلح پایدار برسد، حتی در زمانی که طالبان در حکومت هستند. پس از فروپاشی حکومت غنی در کابل در سال گذشته، شادی گسترده ای در پاکستان به وجود آورد. هم نهادهای امنیتی و هم اقشار محافظه کار از دیدن خروج نیروهای غربی از افغانستان خوشحال بودند. اما رویدادهای اخیر اثرات ناخوشایند سرریز رژیم تحت رهبری طالبان را آشکار کرده است. روابط متزلزل اسلام آباد با طالبان افغانستان که از بحران های متعدد در داخل کشو رنج می برد، ازجمله رکود شدید اقتصادی، بی ثباتی سیاسی برسر رویارویی میان ارتش قدرتمند و نخست وزیر سابق عمران خان و تداوم تاثیر سیل های عظیم در اوایل امسال برای پاکستان بسیار خطرناک است.

 

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا