سر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

در سه سالگی امضای توافق نامه دوحه: فروپاشی نیروهای امنیتی افغانستان در سایه تعهدات طالبان و ایالات متحده

۱۴اسفند(حوت)۱۴۰۱-۲۰۲۳/۳/۵

۱۰ حوت/اسفند سومین سالروز توافنامه دوحه بودکه منجر به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و سقوط دولت کابل شد. اما اکنون پس از گذشت سه سال از امضای این سند وضعیت افغانستان آنچنان که تعهد شده بود، پیش نرفت. در همین رابطه ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در سومین سالگرد این توافقنامه اظهار کرد که طالبان به توافنامه دوحه متعهد نبوده ، و  اقدامات نادرستی با گروه های تروریستی داشته. مانند پناه دادن به ایمن الظواهری. همچنین این گروه به تعهد خود مبنی بر مشارکت در گفت و گوهای سیاسی که باید تاکنون انجام می شد، عمل نکرده اند. علاوه بر این، به اعتقاد پرایس، این توافقنامه منجر به قدرت یابی طالبان و تضعیف شرکای ایالات متحده در حکومت افغانستان شد. این اظهارات درحالی مطرح شد که طرف مقابل ادعایی متفاوت دارند. چنانکه  عبدالغنی برادر، معاون رییس الوزرا در نشستی که به همین مناسبت برگزار شده بود بیان کرد که افغان ها به تعهدات داده شده براساس این توافقنامه عمل کرده و به آن پایبند و با آن مخالفت نکرده اند. اما او گفت که ایالات متحده به تعهداتش عمل نکرده است. برادر در این نشست گفت که آمریکا زندانیان افغان را در وقت مشخص آزاد نکرد، آنان تعهد کرده بودند که در مدت ۱۴ ماه از افغانستان بیرون شوند اما این زمان به ۱۸ ماه رسید. همچنین، اسامی افراد امارت اسلامی هنور هم در فهرست سیاه است.

توافقنامه دوحه در تاریخ ۲۹ فوریه در سال ۲۰۲۰ امضا شد. براساس این توافقنامه علاوه بر خروج نیروهای بین المللی، طالبان خواستار رهایی زندانیان و حذف آنان از فهرست سیاه ایالات متحده شدند. همچنین، طالبان تعهد کرده بودند که بر نیروهای ناتو به رهبری ایالات متحده حمله نخواهند کرد و با نمایندگانی از حکومت پیشین وارد مذاکره شوند که برخلاف این امر حمله بر نیروهای امنیتی افغان و حکومت پیشین افزایش یافت و مذاکرات بین الافغانی که در ماه سپتامبر آغاز و بی نتیجه ماند.

اما حالا پس از گذشت سه سال از امضای توافقنامه دوحه و سقوط دولت کابل در آگوست ۲۰۲۱ همچنان دلایل فروپاشی نظام جمهوریت سوالی جدی است. در همین رابطه اداره سیگار یا دفتر ایالات متحده برای بازسازی افغانستان در گزارشی تازه این توافقنامه را عامل سقوط نظام جمهوریت دانسته است. دفتر سرمفتش ایالات متحده برای بازسازی افغانستان در تازه ترین گزارش خود توافقنامه دوحه را از عوامل عمده سقوط نیروهای امنیتی و دفاع افغانستان خوانده است. براساس یافته های سیگار تصمیم دو رئیس جمهور ایالات متحده مبنی بر خروج کامل نیروها و قراردادهای ایالات متحده از افغانستان از عوامل عمده سقوط نیروهای امینتی افغانستان بوده است. براساس این گزارش، توافقنامه دوحه روحیه نیروهای امنیتی افغانستان را تضعیف کرد. به گفته یکی از فرماندهان، نیروهای امنیتی افغانستان به این نتیجه رسیده بودند که آنان برنده جنگ نیستند.

اما علاوه بر توافقنامه دوحه، در این گزارش آمده که در کنار فساد اداری و وابستگی به ارتش آمریکا، انتصاب های قومی و تغییرات مکرر در ارتش توسط اشرف غنی، از روحیه و توان نیروهای امنیتی کاست. در این گزارش گفته شده که حکومت اشرف غنی از وابستگی ارتش به نیروهای امنیتی ایالات متحده کم نکرد و این حکومت پس از خروج«استراتژی امنیت ملی » نداشت. از سوی دیگر، این گزارش ذکر می کند که مجهز کردن نیروهای امنیتی افغان نیز سخت شده بود. به طوری که در سال ۲۰۱۹  امریکا نزدیک به ۷۵۰۰ حمله هوایی در تمام افغانستان انجام داد که منجر به آن شد ارتش افغانستان پیشروی و کنترل برخی مناطق را به دست بگیرد. در چنین شرایطی طالبان از ضعف های ارتش افغانستان به خوبی استفاده کرد. در نهایت، به گفته سیگار آمریکا در افغانستان ۹۰ میلیون دلار هزینه و ۲۰ سال زمان مصرف کرد که ارتشی ساخت که شبیه به ارتش آمریکا اما فاقد امکانات، مدیریت و مهارت های موجود در ارتش افغانستان بود. همچنین، یک گزارش جدید توسط آژانس مستقل دیده بان ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور در ماه اوت ۲۰۲۱ نقش داشته و بخشی از آن به دلیل برنامه ریزی ضعیف و عدم پاسخگویی در برابر میلیاردها دلار سلاح و تجهیزات بود.

 درواقع، به گزارش وال استریت ژورنال به نقل از گزارش اداره سیگار، خروج ناگهانی و ناهماهنگ از افغانستان و سال ها مشکلات در برنامه ریزی و نظارت بر کمک های ایالات متحده به فروپاشی دولت مورد حمایت غرب در کابل و تسلط طالبان بر کشور بلافاصله پس از خروج نیروهای آمریکایی کمک کرد. براساس، این گزارش، پاسخگویی ناکافی در مورد تسلیحات و تجهیزات ارسال شده به افغانستان و کمبود برنامه ریزی سیستمی نیز از عوامل مهم در فروپاشی نظامی این کشور بوده است. این گزارش اشاره شده که در روزهای منتهی به خروج ایالات متحده و در جریان آن، نیروهای دفاعی و امنیت ملی افغانستان در حالت فروپاشی قرار داشتند و به طالبان این امکان را می دادند تا کابل و بقیه افغانستان را به سرعت بازپس بگیرند.

جان سوپکو، بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان در گزارش نهایی خود به این نتیجه رسید که این فروپاشی سریع توسط ایالات متحده که «اراده سیاسی» یا «منابع اختصاصی برای آغاز توسعه عمده ارتش یک کشور دیگر» نداشت، ایجاد شد. سوپکو در خلاصه این سند گفت، باتوجه به وابستگی نیروهای نظامی ایالات متحده، تصمیم برای خروج تمامی پرسنل نظامی ایالات متحده و کاهش چشمگیر حمایت ایالات متحده از ارتش ملی افغانستان، روحیه سربازان و پلیس افغانستان را از بین برد.

رییس اداره سیگار گفت، از آنجایی که ایالات متحده نیرویی را ایجاد کرده بود که « نمی توانست به طور مستقل عمل کند و نقاط عطف غیرواقعی را برای توسعه قابلیت های ارتش کلی تعیین کند»، فروپاشی نهایی قابل پیش بینی بود. علاوه بر این، برنامه ریزی نامناسب و نظارت محدود بر میلیاردها دلار سلاح و تجهیزاتی که به نیروهای افغان داده شده است، بر این آشفتگی افزوده است. نیروهای آمریکایی در نهایت، حدود۷٫۲ میلیارد دلار سلاح و تجهیزات شامل حداقل ۷۸ هواپیما و بیش از ۴۰۰۰۰ وسیله نقلیه برای طالبان باقی گذاشتند تا احتمالاً از آنها استفاده کند. این گزارش به کنگره، با هدف به روزرسانی قانونگذاران در مورد اینکه چرا حکومت افغانستان با خروج نیروهای آمریکایی پس از ۲۰ سال جنگ به سرعت سقوط کرد، هردو دولت ترامپ و بایدن را مسئول این آشفتگی دانست. درحالی که توافق دولت ترامپ با طالبان در سال ۲۰۲۰ برای عقب نشینی نیروهای آمریکایی مجموعه ای از رویدادها را برای درک فروپاشی نیروهای دفاعی امنیت ملی به راه انداخت. در این گزارش آمده است که تصمیم دونالد ترامپ و بایدن برای خروج به طور اساسی هر تصمیم بعدی آژانس های دولتی ایالات متحده، غنی و طالبان را تغییر داده است.

 چندماه پس از روی کار آمدن جو بایدن در سال ۲۰۲۱ بایدن اعلام کرد که ارتش ایالات متحده را از افغانستان خارج خواهد کرد. بایدن در آپریل ۲۰۲۱، هنگام اعلام این تصمیم گفت: پایدار نگه داشتن و متمرکز نگه داشتن هزاران نیرو تنها در یک کشور با هزینه میلیاردها سال برای من چندان منطقی نیست(Firstpost,2023).

 بنابراین، گزارش جدید اداره سیگار نشان داد که ایالات متحده ارتش افغانستان را وابسته به حمایت خارجی ساخته است. براساس رویکرد اساسا ناقصی که ایالات متحده برای ایجاد ارتش افغانستان در پیش گرفته بود، صرف دو دهه دیگر برای اشغال افغانستان و سپس عقب نشینی با همان شرایط بعید بود که به نتیجه بسیار متفاوتی منجر شود. سرانجام به تلاشی که چندین سال شکست خورده بود، پایان داد. طالبان و کاخ سفید در نهایت همان چیزی را می خواستند شد، یعنی خروج نیروهای آمریکایی.  اما تا پیش از انتشار این گزارش از همان روزهای نخست  پس از سقوط و حتی پیش از سقوط عدم توانایی نیروهای امنیتی افغانستان در تامین امنیت پس از خروج نگرانی های بسیاری را ایجاد کرده بود. چراکه علی رغم ادعای ایالات متحده، ارتش افغانستان مولفه های یک سیستم نظامی قوی برای تامین امنیت کشوری که دهه ها جنگ را تحمل کرده بود، نداشت.

 به عبارت دیگر، از زمان آغاز حضور نیروهای خارجی در افغانستان به ویژه پس از سال ۲۰۰۴ ادعاها و گزارش های متفاوتی از ژنرال ­های امریکایی و بریتانیایی مبنی بر ایجاد ارتشی قوی در افغانستان وجود داشت. اما  واقعیت چیز دیگری بود. از طرف دیگر، عوامل مختلفی  در روند سقوط ارتش نقش داشتند. به طوری که فساد، عدم اراده برای جنگ و خلأ ایجاد شده توسط خروج امریکا، احتمالاً همه در سقوط نهایی ارتش افغانستان نقش داشته است. سال هاست که دولت ایالات متحده گزارش هایی را منتشر می کند که در آن میزان فساد گسترده در نیروهای امنیتی افغانستان ذکر شده است. فرماندهان معمولاً پول هایی را که برای سربازان خود در نظر گرفته بودند به جیب می زدند در بازار سیاه سلاح می فروختند و در مورد تعداد سربازان در صفوف خود دروغ می گفتند. چیزی که از آن به عنوان «سربازان خیالی» یاد می شد. نیروهای افغان همچنین به طور کامل به نیروهای هوایی ایالات متحده وابسته بودند از تدارکات تا حملات همراه با تعمیر و نگهداری و بدتر از همه نیروهای امنیت هرگز رهبری موثری نداشتند آنها توسط غیرنظامیان در کاخ ریاست جمهوری با تجربیات نظامی کوچک مدیریت می شدند یا ژنرال های سالخورده که بیشتر درگیر جنگ های کوچک سیاسی بودند.

در حقیقت، از اوایل سال ۲۰۰۲ جنگ در افغانستان هرگز فرصتی برای موفقیت نداشت. پس از اینکه اهداف اولیه رئیس جمهور بوش برای برهم زدن القاعده و مجازات طالبان تا مارس ۲۰۰۲ محقق شد ماموریت خود را در افغانستان به یک عملیات ملت سازی بدل کردند که شامل اهدافی بود که از نظر نظامی کاملاً دست نیافتنی بود. روسای جمهور اوباما و ترامپ نیز تمرکز خود را در زمینه ملت سازی ادامه دادند و تضمین کردند که جنگ هرگز برنده نخواهد داشت و بنابراین، هرگز پایان نمی یابد. اما  آنچه واضح بود این  امر بود که چگونه نیروی ۳۰۰۰۰۰ هزار نفری ارتش که تاکنون صدها میلیارد دلار پشتیبانی دریافت کرده بودند  و حداقل دارای نیروی هوایی ابتدایی، ناوگان زرهی و پشتیبانی از دولت بودند در برابر گروهی که تقریباً ۷۵۰۰۰ نفر بودند و هیچ پشتوانه رسمی، ارتش آموزش دیده، نیروی هوایی نداشتند و وسلاح های خود را در بازار آزاد به دست می آوردند، شکست خورده اند.

پس، تا زمانی که ارتش امریکا و ناتو درگیر جنگ افغانستان بودند توهم موفقیت وجود داشت اما با آغاز خروج نیروهای خارجی آنچه آشکار شد، شکست ایجاد یک ارتش قوی در افغانستان و ناامید شدن افکار عمومی در جهان از تلاش های ایالات متحده در افغانستان. چرا که نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان ثابت کردند که در شکست طالبان کاملاً ناتوان هستند (Davis,2021).

بنابراین، آنچه اکنون واضح و آشکار است این مسئله است که ارتش افغانستان در بستری توسط ایالات متحده و با هزینه های هنگفت ایجاد و شکل گرفت که مطابق با کمبودها، نیاز ها و ساختار جامعه افغانستان نبود. در چنین شرایطی عدم نظارت جدی بر عملکرد این سربازان، وجود فساد گسترده در بدنه دولت و زودو بندهای قومی و سیاسی زیر سایه رهبران ناکارآمد بر تشکیل یک ارتش ضعیف کمک کرد که انتظار می رفت که با کوچکترین ضربه از هم فروبپاشد. به طوری که توافقنامه دوحه تیر خلاص را بر پیکر بی جان آن وارد کرد.

منابع

Firstpost(2023), “Abrut withdrawal,lack of planning led to collapse of west-backed govt in Kabul: Watchdog report”, https://www.firstpost.com/world/abrupt-withdrawal-lack-of-planning-led-to-collapse-of-west-backed-govt-in-kabul-watchdog-report-12217342.html

-Davis, Danial L,(2021), “Why is Afghanistan falling to the Taliban so fast?”, https://www.theguardian.com/commentisfree/2021/aug/14/afghanistan-taliban-us-troops.

 

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا