تبیین تجدید خشونت های تروریستی در پاکستان
۱۱ فروردین (حمل) ۱۴۰۱ – ۳۱/ ۳/ ۲۰۲۳
امتیاز گل
امتیاز گل نویسنده و تحلیلگر مسائل پاکستان که مسئولیت مرکز مستقل تحقیقات و مطالعات امنیتی اسلام آباد را نیز بر عهده دارد، در مطلب حاضر به تبیین حقایق فعلی و همچنین احتمالاتی از اوضاع آتی مرتبط با حملات تروریستی در پاکستان، و روندی نگران کننده از قوت و شدت گرفتن این حملات پرداخته است. به باور نویسنده، این جریان در سال ۲۰۱۳ اوج گرفت و شرایط کنونی پاکستان می تواند امکان و احتمالاتی از پیشرفت این روند را باری دیگر احیا سازد؛ روندی که امروزه مرکز ثقل آن سه گروه تروریستیِ تحریک طالبان پاکستان، ارتش آزادی بخش بلوچستان و داعش ولایت خراسان و همچنین مجموعه عوامل محرکی می باشند که به قوت گرفتن و رشد حملات ترویستی در این کشور کمک کرده و به نوعی به وخامت شرایط امنیتی در پاکستان دامن می زنند. مطلب حاضر توسط نازنین نظیفی برای سایت تحلیلی کلکین ترجمه شده است.
حملات تروریستی پاکستان در سال ۲۰۱۳ و با میانگینِ تنها اندکی کمتر از چهار حمله در روز و همچنین با به جای گذاشتنِ نزدیک بر ۲۷۰۰ تلفات در مجموع، به اوج خود رسید. آخرین رویدادهای رخ داده در این راستا حاکی از آن است که برای سال ۲۰۲۳ نیز با تقریبا ۲۰۰ حوادثی مرتبط با تروریسم و حداقل ۳۴۰ کشته تا ماه مارس، امکانِ بدتر شدن شرایط و رو به وخامت گذاشتنِ اوضاع نیز وجود دارد.
اما آیا شرایط در پاکستان بار دیگر شبحِ خوفناکِ سال ۲۰۱۳ را زنده خواهد کرد؟ باید گفت احتمالِ آن وجود دارد؛ چنانچه سه ماهه آخر سال ۲۰۲۲ شرایط و اوضاع در این کشو را برای ماه های بعدی آشکار و مشخص نمود؛ چنانکه ماه دسامبر، این سال را به عنوان مرگبارترین ماه برای نیروهای امنیتی پاکستان در بیش از یک دهه به پایان رساند. حدود ۲۸۲ پرسنل نظامی و پلیس در بین ۹۷۳ کشته شده در سال ۲۰۲۲ بودند.
بدین ترتیب باید گفت در مرکز این خشونت، یک سه گانۀ تروریستی جدید قرار گرفته است که شامل تحریک طالبان پاکستان (TTP)، ارتش آزادی بخش بلوچستان (BLA) و دولت اسلامی ولایت خراسان (ISKP)، شاخه منطقه ای داعش می شود.
اما یکی از دلایل و تبیین های بدیهی برای موج بی سابقه تروریسم در این کشور، لغو یکجانبۀ آتش بس یک ساله در ۲۸ نوامبر ۲۰۲۲ توسط گروه تحریک طالبان پاکستان بوده است که دولت این کشور را به «نقض تعهدات» سرزنش کرده و از نیروهای امنیتی پاکستان به دلیل اقدامات شان در ایالت های خیبر پختونخوا و یا بلوچستان که افغانستان را نیز دربر می گیرد، انتقاد کرد.
تحریک طالبان پاکستان خواستار آزادسازی ده ها تن از اعضای بازداشت شده و همچنین بازگرداندن وضعیت ویژۀ هفت منطقه مرزی می باشند که در ماه می سال ۲۰۱۸ لغو شده بودند. همچنین این گروه احتمالا به منظور برپایی و استقرار خلافت اسلامی خود، خواهان خروج ارتش پاکستان از مناطق ممنوعه سابق (مناطق غیرقابل عبور) بوده است. هرچند اسلامآباد با «غیرقابل مذاکره» خواندن این خواسته ها، آنها را رد کرده است.
تحریک طالبان در مواجهه با سرکوب فزاینده و شدید از اوایل سال ۲۰۲۱ به پناهگاه های امنی در افغانستان عقب نشینی کرده است؛ به خصوص از زمانی که طالبان در اوت ۲۰۲۱ مجددا به قدرت بازگشتند. چنانکه رهبران تحریک طالبان پاکستان، از جمله نور ولی محسود، رئیس رهبر گروه، در حال حاضر از سرپناه و مهمان نوازی طالبان در افغانستان بهره می برند.
این حضور رهبران ارشد تحریک طالبان پاکستان در افغانستان و آزادی که آنها از آن برخوردار هستند، به نقطه ضعف و پاشنه آشیلی در مذاکرات با رژیم طالبان افغانستان تبدیل شده است. چنانچه برای افزایش خشونت در پاکستان، اسلام آباد خواستار اقداماتی تنبیهی علیه تحریک طالبان پاکستان گردیده است. محسود در مصاحبه های رسانه ای، استفاده گروهش از خاک افغانستان برای انجام حملات بر اهدافی در خارج از افغانستان را رد کرد، اما دررابطه با اینکه ستیزه جویانش در پاکستان سبعیت و بیدادی به راه انداخته اند، مخالفتی نکرد.
کابل اما به نظر می رسد که به دلایلی متعدد برای اتخاذ اقداماتی مستقیم و قطعی علیه تحریک طالبان پاکستان تمایلی نداشته باشد. ایالت خیبر پختونخوا محل زندگی قبایل عمدتاً پشتون می باشد که در هر دو طرف مرز پاکستان-افغانستان مستقر هستند و تحریک طالبان پاکستان نیز قدرت خود را از جامعه این منطقه می گیرد. طالبان افغانستان نیز گروهی عمدتاً پشتون و دارای وابستگی قومی و ایدئولوژیکی با تحریک طالبان پاکستان است.
آنها طی دو دهه جنگ علیه تروریسم دربرابر نیروهای ناتو به رهبری ایالات متحده در افغانستان مشارکت داشتند و بدین ترتیب جای تعجب ندارد زمانی که پاکستان تعقیب تروریست ها در مناطق مرزی را آغاز نمود، اکثریت اعضای گروه تحریک طالبان پاکستان به پناهگاه های امن در افغانستان نقل مکان کردند.
فاکتورها و عوامل ژئوپلیتیکی نیز ممکن است تسهیلگر و یاری رسان تروریسم باشند. در پشت صحنۀ رقابت شدید آمریکا و چین، جنبش اسلامی ترکستان شرقی مستقر در افغانستان و دولت اسلامی ولایت خراسان علناً اعتراف کردند که به منافع چین در منطقه ضربه خواهند زد. دولت ولایت خراسان دارای صدها نشریات من جمله برخی کتب و مجلاتی است که به طور خاص بر چین و منافع منطقه ای این کشور تمرکز دارد.
پکن گروه های مذکور را نیابتی های غرب و ضربه زننده و به منافع چین می داند. چنانچه چین به قتل رساندن چندین شهروندی چینی در پاکستان که تقریباً همگی برروی پروژۀ کریدور اقتصادی چند میلیارد دلاری چین-پاکستان (که شاخص مهم ابتکار کمربند و جاده می باشد) کار می کردند را در همین راستا و با همین دیدگاه می نگرد. همچنین در همین مبحث برای چین سوال است که چرا ایالات متحده در نوامبر ۲۰۲۰ نام جنبش اسلامی ترکستان شرقی را به عنوان “سازمان تروریستی” ملغی نموده و واشنگتن اعلام کرد که هیچ مدرک معتبری دال بر ادامه حیات این جنبش وجود ندارد.
از دیگر سو فقدان اقدام نظامی-غیر نظامیِ منسجم و یکپارچه ای نیز می تواند یکی از عوامل موثر در رشد تروریسم محسوب شود. چنانچه این نقص و کاستی می تواند گروه تحریک طالبان پاکستان را در جهت تشدید مبارزات تروریستی خود که از سوی مقامات پاکستانی “تروریست های نیابتی نامیده شده اند، تشویق و تحریک کند. تا اوایل سال ۲۰۲۲، عملیات نظامی بی امان در مناطق مرزی ناامن، شمار زیادی از ستیزه جویان را از بین برد. در نتیجه بر اساس تخمین های ارتش پاکستان، خشونت های تروریستی در پاکستان ۸۵ درصد کاهش یافته است.
از سوی دیگر منتقدان، خشونت احیا شده توسط تروریست ها و جدایی طلبان قومی پشتون و بلوچ وابسته به دولت اسلامی ولایت خراسان را به دخالت ارتش پاکستان در سیاست ملی نسبت می دهند. قمر جاوید باجوا، رئیس سابق ستاد ارتش، در یک سخنرانی تلویزیونی در تاریخ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۲، درست چند روز پیش از استعفای خود اذعان کرد که ارتش علیرغم تصمیمی آگاهانه و مطلع مبنی بر توقف «مداخلۀ غیرقانونی» در سیاست در اوایل سال ۲۰۲۱، بازهم ارتش در سیاست دخالت می کرد. باجوا حتی پس از بازنشستگی انیز عتراف کرد که «کنترل» سیاستمداران، روزنامه نگاران و امور خارجی پاکستان را نیز بر عهده داشته است.
اما انتقادی تر از پذیرش و اعترافِ باجوا، آشفتگی سیاسی و اقتصادی بی سابقه ای است که پاکستان برای بیش از یک سال تجربه کرده که در کنار آن کابوس چالش برانگیزی از قصور در پرداخت بدهی دولت نیز وجود دارد. برکناری نخست وزیر سابق عمران خان از طریق رای عدم اعتماد جنجالی در آوریل سال ۲۰۲۲ کشور را در یک بلاتکلیفی سیاسی فرو برد.
با متهم ساختن باجوا برای کمک به برکناری او، ارتش هرگز به اندازه مارس ۲۰۲۲ در جریانی سیاسی فرو کشیده نشد. علی رغمِ تکرار علنیِ “بی طرفی”، اکثر پاکستانی های به سختی ادعای باجو را باور دارند، چنان با بی ثباتی سیاسی و فروپاشی اقتصادی بی سابقه همراه بود.
همچنین باید گفت این وضعیت تاثیر خود را بر عملیات مستمر ارتش علیه گروه های تروریستی گذشته و ظاهراً تروریست ها را برای افزایش فشار، عمدتاً بر اعضای دستگاه امنیتی پاکستان، جسورتر ساخته است. درنتیجه الگوی مطروحه حاکی از آن خواهد بود که پاکستان احتمالاً در طول سال ۲۰۲۳ متحمل خشونت های بیشتری گردد.