روابط خارجیسر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

مسیر دشوار پیش رو: اتحاد شکننده ی تهران تا کابل پس از بازگشت طالبان به قدرت

۹ خرداد(جوزا)۱۴۰۲-۲۰۲۳/۵/۳۰

تهران و کابل در روزهای اخیر شاهد تنش های نگران کننده ای بودند که هشدار از ایجاد روابطی تیره بین دو پایتخت را می داد. منشا این اختلافات  بر سر آب و اظهارات اخیر دو طرف پیرامون این مسئله بود. پرونده لاینحل آب برای دو همسایه حکایت از تاریخی تنش آلود دارد که مانند زخمی کهنه هرازگاهی سرباز می کند. چنانچه که این بار با واکنش های بسیار تندی همراه بود. اما ناگفته نماند که امارت اسلامی از زمان تسلط مجدد در قدرت پروژه های زیادی پیرامون آب افغانستان در دستور کار خود قرار داده اند. به عبارت دیگر، از قبل در مواجهه با شرایط وخیم خشکسالی، حکومت سرپرست طالبان برنامه بلندپروازنه ای را برای ارتقای زیرساخت های آبی خود انجام می دهد. با این حال، این برنامه های پیشرو، تنش ها را با همسایگان افغانستان افزایش داده است. کابل فاقد توانایی فنی برای بهره برداری کامل از منابع آبی خود است، اما می تواند زندگی را برای همسایگان خود که از نظر آب به چالش کشیده اند، وخیم تر بسازد. دو سال خشکسالی متوالی باعث کمبود موادغذایی گسترده در افغانستان شده است. گزارش اخیر برنامه جهانی غذا در ۱۷ آوریل نشان می دهد که افغانستان در ربع قرن اخیر در معرض بالاترین خطر قحطی قرار دارد. بسیاری از مخازن آبی در سراسر افغانستان رو به اتمام است. به عنوان مثال، بند غرقه در حدود یک سوم سطح معمولی خود قرار دارد و مکان های توریستی محلی را مختل ساخته است و آبرسانی به کابل را محدود می کند. بسیاری از کشاورزان برای محصولات خود در فصل پیشرو نگران هستند. وزارت انرژی و آب افغانستان که در حال حاضر توسط عبدالطیف منصور رهبری می شود، تاکنون پروژه های بیشماری را در پلان دارد. در ۳ آوریل این وزارت برنامه بلندپروازنه ای بیش از ۴۰۰ پروژه را برای سال آینده افغانستان اعلام کرد. این پلان ها شامل اصلاح بند کمال خان در ولایت نیمروز و سدهای کوچکتر متعدد برای بهبود آبیاری و محدود کردن سیلاب خواهد بود. در این بین پروژه برجسته تلاش های طالبان، کانال عظیم قوش تپه است. اما این پروژه ها طبیعتاً با موانع و عدم همکاری همسایگان افغانستان رو به روست. به طور مثال، ترکمنستان و ازبکستان از پیشرفت کانال قوش تپه وحشت دارند. به طور مشابه پاکستان نیز فاقد چهارچوب تنظیمی برای رودخانه کابل است که از افغانستان به رود سند می ریزد. اما بزرگترین مشکل کابل همراه با تهران است که مدعی هستند که بند کمال خان سهم ایران از رودخانه هیرمند را بر اساس معاهده دو جانبه آب در سال ۱۹۷۹ مانع می شود(Yeager,2023).

پس اختلاف بر سر آب بین ایران و افغانستان همواره یکی از مسائل تنش آلود و لاینحل بین دو همسایه بوده است که هرازگاهی این اختلاف سربرآورده و تنش هایی را بین دو کشور ایجاد می کند. به طوری که اخیراً در پی اظهارات رئیس جمهور ایران، ابراهیم رئیسی در سفر خود به سیستان و بلوچستان پیرامون آب و حقابه ایران باری دیگر تنش ها بین دو کشور بالاگرفت. چنانچه که در ادامه تنش های لفظی شنبه ۶ خردادماه در مرز بین دو کشور درگیری های نظامی رخ داد که نشان دهنده عمیق شدن بحران است. سخنگوی طالبان و رسانه دولتی ایران روز شنبه ۶ خرداد اعلام کردند که در پی تیراندازی در نزدیکی یک پاسگاه مرزی بین ایران و افغانستان دو مرزبان ایرانی و یک جنگجوی طالبان کشته شد. هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث این حادثه شده است که در آن چندین نفر  نیز زخمی شدند اما در بحبوحه تنش بین دو کشور بر سر حقوق آب رخ داد. پیشتر از آن نیز مقامات طالبان در اظهارنظرهای مختلف صحبت از حمله به ایران کردند. همچنین در روزهای اخیر ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود که در آن طالبان از ملایعقوب پسر ملاعمر بنیانگذار طالبان خواسته شده بود که به ایران حمله کند. مواردی که نشان دهنده اوج گیری تنش ها بین دو طرف بود. اما ایران طالبان را به نقض معاهده ۱۹۷۳ با محدود کردن جریان آب از رودخانه هیرمند به مناطق خشک شرق ایران متهم کرده است، اتهامی که توسط طالبان رد شده است.

در این میان این اختلافات و اوج گیری آن در روزهای اخیر که با واکنش ای بسیاری نیز همراه بود، موجی از انتقادها را به سوی حکومت ایران داشت که تداوم روابطه با افغانستان تحت تسلط طالبان پیامد مثبتی در پی ندارد. همچنین این سوال جدی ایجاد شد که روابط طالبان و ایران به کدام سو خواهد رفت؟ این درحالی است که سفارت ایران ازجمله سفارتخانه هایی بود که در کابل پس از سقوط بازماند و جمهوری اسلامی نیز اخیراً سفارت کابل در تهران را به این گروه واگذار کرد. اما پس از پایان درگیری مقام های دو طرف تا حدودی در تلاش برای آرام جلوه دادن اوضاع نمودن که به نظر می رسد علت آن فعال نگه داشتن رابطه دو طرف است. به طوری که عبدالنافی تاکور سخنگوی وزارت کشور افغانستان گفت که اکنون اوضاع تحت کنترل است و امارت اسلامی نمی خواهد با همسایگان خود بجنگد. در این میان، امارت اسلامی افغانستان گفت و گو و مذاکره را راهی معقول برای هر مشکلی می داند. بهانه جویی برای جنگ و اقدامات منفی به نفع هیچ یگ از طرفین نیست.

اما این اختلافات درحالی است که در چند سال گذشته روابط ایران و طالبان قوی بوده و به نظر می رسد که تهران گزینه تعامل با طالبان را فعال کرده است. به طوری که ایران یکی از معدود کشورهایی بود که سفارت خود را در زمان تسلط طالبان در کابل بازنگه داشت و این نشان دهنده انتظارات بزرگ ایران از طالبان بود. با این وجود، ایران با چالش هایی نیز در این مسیر مواجه است. رفتار اخیر طالبان، به ویژه غیرحرفه ای بودن و فقدان ظرفیت این گروه برای حکومت واقعی و رسیدگی به بحران شدید اجتماعی-اقتصادی در افغانستان، ممکن است بر روابط این گروه با تهران سایه بیاندازد. همچنین، واکنش نگران کننده جامعه جهانی به تصمیم های سیاسی اخیر طالبان، علاوه بر افزایش حملات تروریستی در کشور، پرسش هایی را در مورد توانایی حکومت طالبان در تامین امنیت مردم افغانستان یا تضمین آن برای همسایگان این کشور نیز ایجاد کرده است. از طرف دیگر، دولت طالبان نتوانسته است به اندازه کافی نظم را در افغانستان تامین و حفظ کند و این امر منجر به مشکلاتی در حفظ روابط همسایگی با ایران شده است. به طوری که در طول حکومت کنونی طالبان در افغانستان، علاوه بر چندین درگیری جزئی مرزی بین نیروهای مرزی طالبان و مرزبانان ایرانی، سه درگیری مرزی بزرگ بین دو طرف رخ داده است. اولین حادثه جدی در آذرماه ۱۳۹۰ /۲۰۲۱ در روستای شنگلک از توابع شهرستان هیرمند رخ داد. در این بین رسانه های ایران گزارش دادند که نیروهای مرزی طالبان که مهارت کافی ندارند، به نظر می رسد که عامل اصلی چنین حوادث تصادفی باشند، زیرا مرزبانان طالبان با پیچیدگی های مرزیهای متخلخل ایران و افغانستان ناآشنا بودند. دومین حادثه در آوریل ۲۰۲۲ روی داد. ایران و نیروهای مرزی طالبان در ولسوالی قلعه هرات درگیر شدند و پس از آن ایران پاسگاه مرزی خود را بست. حادثه سوم در جولای ۲۰۲۲ روی داد. پس از تیراندازی در مرز در استان نیمروز افغانستان، یک سرباز افغان کشته و یک سرباز زخمی شد. زمانی که نیروهای طالبان تلاش کردند پرچم خود را در خاک ایران به اهتزاز درآورند، همین سناریو تکرار شد. در همان زمان، شهریار حیدری نماینده مردم ایران در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری کار ایران(ایلنا) گفت: در صورت تکرار این تخلفات باید با قاطعیت نیروهای نظامی و مرزبانی ما برخورد شود. با این حال افزایش قابل توجهی در تعداد حملات تروریستی در افغانستان، علاوه بر حوادث مرزی فوق، ممکن است بر دیدگاه ایرانیان به توانایی طالبان بری مدیریت تهدید داعش تاثیر بگذارد. این در حالی است که در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۲، داعش با ۸۰ حمله فعال ترین سازمان تروریستی در افغانستان باقی ماند.

اما باید گفت که با تسلط طالبان بر افغانستان ایران شاهد کاهش نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود در افغانستان بود. با این حال، ایران در تلاش است با طالبان وارد تعامل و گفت و گوی بیشتر شود درحالی که از به رسمیت شناختن رسمی این گروه تاکنون خودداری کرده است. اما این سیاست به نظر می رسد بیشتر ناشی از نگرانی تهران از تقویت داعش در نتیجه بی ثباتی سیاسی و شکنندگی اقتصادی در افغانستان باشد که ایران آن را تهدید امنیتی قدرتمندتری نسبت به طالبان می داند. اما چالشی که مقامات ایرانی با آن رو به رو هستند این مسئله است که انتخاب های کوتاه مدت سیاستی آنها در قبال افغانستان تحت سلطه طالبان ممکن است خطرات بلندمدتی را برای آنها همراه داشته باشد. فروپاشی دولت افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت در آگوست ۲۰۲۱ ایران را در وضعیتی از ابهام در مورد چگونگی واکنش به وضعیت جدید در همسایگی شرقی خود قرار داده است. تثبیت قدرت طالبان به معنای بازگشت افغانستان به دوره دیگری از جنگ های داخلی یا تقویت گروه های تندرو اسلامی همچون داعش است که هرکدام از این موارد ایران را با چالش های بزرگی مواجه می کند. در این میان جمهوری اسلامی به دنبال جلوگیری از بالفعل شدن این سناریوها از طریق تعامل حساب شده با طالبان و در عین حال انکار رسمی این گروه از طریق به رسمیت شناختن در انتظار تشکیل یک ساختار حکومتی فراگیرتر در افغانستان است. در واکنش به تسلط طالبان به کابل  ایران سیاست انعطاف پذیری را در قبال این گروه اتخاذ کرده است که عناصر اصلی آن عدم تقابل، عملگرایی و همکاری است. به طوری که اسماعیل قاآانی از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران در جلسه ای غیرعلنی در مجلس شورای اسلامی گفت: ایران به دنبال حل و فصل وضعیت افغانستان بدون توسل به جنگ و به روشی است که به همه اقوام افغان اجازه می دهد تا در اداره کشور سهیم باشند. در ماه اکتبر، حسن کاظمی قمی نماینده ویژه رئیس جمهور ایران در امور افغانستان گفت« طالبان واقعیتی در این کشور است. واقعیتی که پایتخت را کنترل می کند و تامین امنیت کشور را برعهده دارد». او همچنین عنوان کرده بود که ایران می تواند با طالبان در موضوعاتی مانند تقسیم آب، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر به ایران و مقابله با داعش با اشاره به اینکه دستیابی به این مسئله در فضای افغانستان جدید امکان پذیر است، گفت و گو کند. او همچنین گفت ما باید واقعیت ها را درنظر بگیریم. ما باید بفهمیم که کدام موضوع را در زمان مناسب دنبال کنیم. حتی قبل از سقوط کابل در ماه اوت، نشانه های روشنی از واکنش آشتی جویانه ایران در قبال بازگشت طالبان وجود داشت.

از طرف دیگر، ایران برخلاف دهه نود میلادی که از نیروهای ضدطالبان حمایت می کرد علناً از حمایت از جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود جلوگیری کرد. اما باید گفت که ایران باتوجه به شرایط وخیم اقتصادی خود به حفظ و شاید گسترش روابط اقتصادی خود با افغانستان چشم دوخته است. پاسخ غیرتقابلی تهران به تسلط طالبان بر افغانستان تا حدی ریشه در این دارد این واقعیت که ایران کشور را جزئی از عمق استراتژیک خود نمی داند. افغانستان تقریبا همیشه برای ایران در درجه دوم از نظر اهمیت استراتژیک قرار داشته است. سه هفته پس از بازگشت طالبان به قدرت خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گزارشی را منتشر کرد. مقاله ای با این استدلال که رویکرد ایران به وضعیت افغانستان مبتنی بر عملگرایی انقلابی است. درنهایت، ایران شیعه از نظر سیاسی و ایدئولوژیک با طالبان مخالف است. با این حال طالبان به عنوان یک گروه افراطی سنی همواره یک تهدید دائمی برای ایران است. درواقع، یک معضل بزرگ برای ایران این است که چگونه این کار را انجام دهد مقابله با تهدید داعش بدون مشروعیت بخشیدن به طالبان یا تسهیل موفقیت آنهاست. رفتار طالبان با شیعیان افغان می تواند روابط با ایران را تیره کند، اگرچه بعید است که ایران را تیره کند اگرچه بعید است که ایران هرگونه درگیری بزرگ با طالبان بر سر این موضوع را به خطر می اندازد.

در نهایت، درک ایران از طالبان تا حدی تابعی از روابط این گروه با ایران دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای خواهد بود. برای مدت طولانی پس از ظهور این گروه در افغانستان در صحنه سیاسی رهبران ایران طالبان را ابزاری در خدمت منافع عربستان و ایالات متحده می دانند. با این حال برای تهران درحالی که منتظرند ببینند اوضاع افغانستان چگونه است همزیستی با این همسایه شرقی است(Tookhy,2022).

از طرف دیگر، به نظر می رسد که جمهوری اسلامی تعامل با طالبان را قربانی سایر چیز ها کرده است. به طوری که همانطور که آمد دوری تهران از جبهه مقاومت ملی و واگذاری سفارت به طالبان نشان می دهد که ایران تمام گزینه های خود را تحت شعاع تعامل با طالبان قرار داده است. امری که در مواجهه با یک گروه افراط گرای سنی که سابقه دشمنی با ایران شیعه را در کارنامه خود دارد، نشان دهنده ریسک برای تهران است.

 هرچند در جولای سال گذشته، حسن کاظمی قمی، فرستاده ویژه رییس جمهور ایران در افغانستان، از مسعود تمجید کرد و گفت« او نماینده بخشی جدایی ناپذیر از جامعه افغانستان است». پیش از این نیز، در ژانویه ۲۰۲۲ ، تهران نشستی را با مسعود و امیرخان متقی وزیر امور خارجه دولت طالبان در خاک ایران ترتیب داد که پس از آن متقی ویدیویی را در توییتر منتشر کرد و نوشت:« ما با فرمانده اسماعیل خان و احمد مسعود و دیگران ملاقات کردیم و به آنها اطمینان داد که هرکسی می تواند بدون هیچ نگرانی به افغانستان بیاید و زندگی کند». اما از سمت دیگر بخشی ازجامعه ایرانی مخالف طالبان و همراهی خود را با جبهه مقاومت ملی نشان داده اند. به طوری که از همان روزهای نخست ایجاد جبهه مقاومت ملی بخشی از ملت ایران همراهی خود را با احمد مسعود نشان دادند و حتی خواستار حمایت دولت از جبهه مقاومت ملی شدند. در اقدامی دیگر، محمد تقی صابری سفیر ایران در تاجیکستان به همراه چندتن از دانشگاهیان ایرانی در دهمین گفتگوی امنیتی هرات که در اواخر نوامبر ۲۰۲۲ در دوشنبه برگزار شد و رویداد مهمی به نظر می رسید، حضور داشتند. در این نشست سخنران اصلی احمد مسعود بود. یکی از محققان برجسته ایرانی، محمد علی بهمنی قاجار که در این مراسم حضور داشت، استدلال کرد که «حکومت طالبان به ایجاد صلح و حکومت باثبات در افغانستان منجر نشده است». پس، این امر نشان می دهد که ممکن است دست کم برخی از پژوهشگران ایرانی از دولت طالبان به دلیل ناکامی در رسیدگی به مسائل مهم افغانستان انتقاد کنند. به نظر می رسد که نگه داشتن مسعود در رادار تهران از چند لحاظ اهمیت داشته باشد.

اول، ایران علاقه مند به حفظ یا تقویت نفوذ خود بر جبهه مقاومت ملی است. زیرا درخواست های فزاینده ای از سوی برخی در جامعه بین المللی برای حمایت کامل از این گروه وجود دارد و استدلال می کنند که این گروه می تواند سنگر غرب در افغانستان باشد. بنابراین، به نظر می رسد تهران نسبت به فعال بودن مسعود و سایر اعضای برجسته مانند امرالله صالح و علی میثم نظری در فعالیت های جمع آوری کمک های مالی از طریق مصاحبه ها و تبلیغات رسانه های اجتماعی، هوشیارتر است. دوم، جبهه مقاومت ملی عمدتاً متشکل از چندین گروه قومی در افغانستان مانند هزاره ها، تاجیک ها، شیعیان و سایر جمعیت فارسی زبان است. از این رو از منظر تهران، باید به حمایت از این گروه ها به دلیل پیوندهای تاریخی و همچنین نزدیکی فرهنگی، زبانی و مذهبی به این گروه های اقلیت ادامه دهد. این امر به جلوگیری از واکنش گسترده در داخل به دلیل پیوندهای آن با طالبان کمک می کند. زیرا برخی از ایرانیان فکر می کنند که خون ایرانیان بیش از حد در دستان طالبان است.

اما ناامیدی تهران از طالبان ممکن است مانع از ادامه همکاری های عملی ایران با طالبان نشود. زیرا همکاری آن با این جنبش فراتر از مرزهای امنیتی است و شامل چالش هایی از مسائل آب تا مهاجرت و قاچاق مواد مخدر است. علاوه بر این، رابطه تهران با جبهه مقاومت ملی به معنای قربانی کردن روابط خود با طالبان برای تهران نیست. اما تهران نباید فراموش کند که طالبان قدرتمندترین عامل در افغانستان است حفظ روابط عملگرایانه با این گروه یک تصمیم منطقی برای تهران است(Boltaev,2023).

بنابراین، حوادث روزهای اخیر نشان داد که در نخست پرونده بسته نشده آب برای دو همسایه می تواند در کوتاه مدت سطحی از تنش های مرزی را همچنان حفظ کند. از طرف دیگر، ایران در سردرگمی در قبال همسایه شرقی خود که مستعد ایجاد تنش و مزاحمت است قرار دارد. از طرف دیگر، نبود انسجام در میان تصمیم سازان جمهوری اسلامی در برابر طالبان که هنوز به ثبیت قدرت کامل در افغانستان دست نیافته کار را مشکلتر ساخته است. چراکه طالبان اکنون سخت نیازمند حمایت همسایگان و سایر بازیگران خارجی است و به سطحی از مدارا نیازمند است. این درحالی است که حوادث اخیر نشان داد که بدنه اجتماعی و نسل نو طالبان که به شدت متعصب، جنگجو بارآمده اند، تحمل و سازش کمتری را دارند. از طرف دیگر، جمهوری اسلامی برای حفظ نفوذ خود در افغانستان تعامل با طالبان را نباید قربانی همه چیز کند. نادیده گرفتن جریان های هرچند ضعیف تر مخالف طالبان مانند جبهه مقاومت ملی برای کشوری که سطحی از افکار عمومی ایران با آن همراه است نیز یک خطای دیگر خواهد بود. بنابراین، روابط دو طرف بسیار حساس و شکننده است که در هریک از طرفین برای تداوم تعامل باید حساب شده اقدام کنند. درغیراینصورت هر اتفاقی مانند مسئله آب می تواند تنش ها را تشدید کند.

منابع

Tookhy,Farid(2022), “ Iran’s Response to the Taliban’s Comeback in Afghanistan”, https://www.usip.org/sites/default/files/Afghanistan-Peace-Process_Irans-Response-Talibans-Comeback-Afghanistan.pdf

Boltaev,Hamza(2023), “Is Iran Distancing Itself From the Taliban Government?”, https://thediplomat.com/2023/03/is-iran-distancing-itself-from-the-taliban-government/

Yeagar,Patrick(2023), “Afghanistan Seeks to Control Its Own Water Destiny”, https://thediplomat.com/2023/05/afghanistan-seeks-to-control-its-own-water-destiny/

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا