روابط خارجیسر تیتر خبرهانخستین خبرهایادداشت ها

سوئد؛ بازیگر بین المللی کوچک و تلاش برای تعهداتی بلند مدت در قبال افغانستان (۱)

۲۴ مرداد (اسد) ۱۴۰۲ – ۱۵/ ۸/ ۲۰۲۳

(قسمت اول)

دو کشور افغانستان و سوئد پیشینه ای ۸۰ ساله در تاریخچۀ مناسبات خود دارند. (چنانچه در نوامبر ۲۰۱۵ مراسم هفتاد و پنجمین سال روابط دیپلماتیک بین سوئد و افغانستان در ارگ ریاست جمهوری افغانستان برگزار شد.) اما آنگونه که در صفحه فیسبوک وزارت امور خارجه این کشور اشاره شده، سوئد از دهه ۱۹۳۰ با افغانستان روابط دیپلماتیک داشته و مشارکت گسترده سوئد در افغانستان نیز شامل روابط دوجانبه، فعالیت های چندجانبه از طریق اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد و سایر سازمان ها و همکاری های انکشافی/توسعه محور بوده است.

به طور کلی شاید بتوان گفت آنچه غالبا مطرح شده بر این اساس می باشد که روابط پرقوتِ افغانستان و سوئد به سال ۱۹۸۰ و پس از تأسیس کمیتۀ سوئد برای افغانستان (SCA) باز می گردد. چنانچه سوئد از زمان تشکیل این کمیته در سال ۱۹۸۰ در کشور افغانستان و مسائل مرتبط با آن مشغول فعالیت گردیده است. اما در این میانه و با تحولات سیاسی مختلف از جمله تجاوز شوروی، تحولات داخلی در افغانستان و یا قدرت یافتن طالبان طی سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، شاهد چرخش مناسبات و یا حالتی از تعلیق و سکون در روابط فی مابین بوده ایم.

اما با سقوط رژیم طالبان و حکمفرماییِ آرامشی نسبی، از سال ۲۰۰۲ سوئد نیز از روندِ پیشرفت و بازسازی کشور افغانستان به ویژه در مسیر بهبود و ارتقای آموزش ابتدایی و پایه، مراقبت های بهداشتی اولیه، حقوق بشر، برابری جنسیتی و توسعه اقتصادی حمایت کرد. می توان گفت بین سال ‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰، سوئد در مجموع ۱۳٫۶۵ میلیارد کرون به افغانستان کمک کرد (۳٫۵۹۲ میلیارد کرون نیز برای دوره سالهای ۲۰۲۴-۲۰۲۱ اختصاص یافت).

در حالی که از یک سوی می توان گفت این تعهد، افغانستان را به بزرگ ‌ترین هدف و دستور کار برای کشور سوئد تبدیل کرد، اما از سوی دیگر باید اشاره داشت که علی رغم تمامی این اقدامات، سوئد بازیگری کوچک در تلاش‌ های مرتبط با کمک و توسعه به افغانستان بود و کمی بیش از ۱ تا ۲٫۶ درصد بودجه کل را تأمین می‌ کرد. به باور برخی ناظران، قرار گرفتن سوئد در عرصه ای شلوغ و رقابت آمیز از کنشگریِ اهداکنندگان در مسیر تلاش های بلندپروازانه اما ناقص و نامنسجم، توانایی سوئد برای پیگیری و تحقق کامل اهداف خود را به چالش کشیده است.

سوئد بین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ با نیروهای بین المللی کمک به امنیت (آیساف) در افغانستان همکاری کرد. زمانی که ماموریت آیساف در سال ۲۰۱۵ به ماموریت حمایت قاطع (RSM) تبدیل شد، سوئد نیز از ابتدای این روند تا پایان ماه مه ۲۰۲۱ -که آخرین سربازان سوئدی افغانستان را ترک کردند-؛ در عملیات مذکور درگیر و دخیل بود. بدین ترتیب نهایتا از ۲۵ می ۲۰۲۱، دیگر شاهد حضور نظامی نیروهای سوئدی در افغانستان نبودیم.

می توان گفت مداخله سوئد در جنگ افغانستان در ژانویه ۲۰۰۲ با یک واحد کوچک از نیروهای ویژه در کابل آغاز شد. ورودِ فوری و زودهنگام این کشور به جنگ افغانستان را می توان به عنوان تجربه ای فراگرفته و درسی آموخته شده از درگیریِ کوزوو درک کرد؛ یعنی زمانی که سوئد برای پیوستن به نیروهای کوزوو تعلل کرد. در مقابل برای موردِ کشورِ افغانستان اما، سوئد مصمم بود تا از تاخیر مشابهی در ورود به صحنۀ عمل و مشارکت برای همکاری و نقش آفرینی، آنهم پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به ایالات متحده جلوگیری کند.

سوئد با اعزام سربازان خود در عملیات های ناتو در افغانستان و در مسیری از بهبود امنیت در این کشور، نیروهای امنیتی افغان را آموزش داده، مشاوره و راهنمایی ارائه نموده، همکاری و حمایت به عمل آورد. چنانچه کمک سوئد در افغانستان دربرگیرندۀ یک تیم مستشاری، پرسنل نیروهای چند ملیتی، کادر پزشکی، سربازان خطوط هوایی و یک واحد پشتیبانی بود.

در کل می توان گفت سوئد که به طور سنتی و متعارف کشوری بی طرف و غیر متعهد محسوب می شود، به طور فعال نیروهایش را به ماموریت های حافظ صلح سازمان ملل در سراسر جهان، از کنگو تا کوزوو و افغانستان فرستاد. در نهایت اما ماموریت سوئد برابی کمک به امنیت در شمال افغانستان جریانی بحث برانگیز بود و پس از مرگ سربازان سوئدی در فوریه ۲۰۱۰، برخی ناقدان خواستار کمک های انکشافیِ بیشتر به جای حضور نظامی بودند.

کشورهای حوزۀ نوردیک و فعال گرایی در حمایت های بشردوستانه و توسعه محور

پیش از بررسی مناسبات دو کشور سوئد و افغانستان و بررسی نقش استکهلم در افغانستان، می توان به طور خلاصه نیم نگاهی به فعالیت کشورهای منطقه شمال اروپا داشت. پنج کشور شمال اروپا/حوزۀ نوردیک[۱] (دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد) از سال ۲۰۰۱ از پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و نیروهای بین المللی کمک به امنیت (آیساف) در افغانستان حمایت و برخی مشارکت کردند. اما به طور کلی می توان گفت بسیاری از کشورهای شمال اروپا از اوایل دهه ۱۹۸۰ سنتی از مشارکت بشردوستانه و انکشافی را در رابطه با کشور افغانستان داشته اند؛ یعنی از زمانی که سازمان های همبستگی و غیردولتی کمک نموده و از پناهجویان افغان در پاکستان حمایت کردند.

کشورهای شمال اروپا برسر دورۀ چرخشیِ سالانه جهت فراخوان نشست های نوردیک در کابل، و برعهده گرفتن کرسی نوردیک در نشستِ هیات/بوردِ هماهنگی و نظارتِ مشترک (JCMB) افغانستان موافقت کردند. در حوزۀ توسعه و پیشرفت نیز، روندی از همکاری طولانی مدت به “The Nordic Plus” تبدیل گردید، که در آن تمامیِ کشورهای شمال اروپا با اهداکنندگان همسو و همفکر مانند بریتانیا، هلند و کانادا نمایندگی داشته اند.

 ضمن آنکه تا پیش از روی کار آمدن مجدد طالبان از تابستان ۲۰۲۱، دانمارک، فنلاند و سوئد (اعضای اتحادیه اروپا) به ‌عنوان بخشی از مشارکت گسترده ‌تر خود در افغانستان، همراه با کشور نروژ، با افسران پلیس و کارکنان پشتیبانی به نیروی پلیس اتحادیه اروپا (EUPOL افغانستان) کمک می‌ کردند. دانمارک، ایسلند و نروژ گرچه اعضای ناتو هستند، اما تمامیِ کشورهای شمال اروپا به تیم های بازسازی ولایتی (PRT) پرسنل ارائه داده اند.

 همه این کشورها کشورها تعهد خود را به پیمان افغانستان[۲] (۲۰۰۶) و استراتژی انکشاف ملی افغانستان (۲۰۰۸) نشان دادند. همه کشورها به درجات مختلف از یوناما حمایت کرده و برای کمک های مالی اصلی و فعالیت های آژانس های سازمان ملل متحد، بانک جهانی و صلیب سرخ نیز تامین و حمایت مالی صورت دادند. تمامیِ این کشورها بر نیاز به توزیع جغرافیایی کمک ها تاکید داشته و در عین حال منابع مالی را به مناطق محل تیم بازسازی ولایتیِ خود هدایت می کردند. دانمارک این کار را برای ولایت هلمند در جنوب انجام داد، در حالی که در شمال کشور افغانستان، کشورهای نروژ و ایسلند از ولایت فاریاب حمایت کرده اند. همچنین ایسلند از سال ۲۰۰۶ در ولایت غور کمک کرد، در حالی که سوئد و فنلاند ولایات جوزجان، بلخ، سرپل و سمنگان را پوشش می دادند.

 اما به طور کلی می توان گفت در تفکیک مسئولیت ‌های مرتبط با برنامه ‌های توسعه و کمک ‌های بشردوستانه در میان کشورهای شمال اروپا، و نیز بین کمک ‌های ارائه شده از طریق ساختارهای غیرنظامی و نظامی، تفاوت ‌هایی وجود داشت. در این میان کشور سوئد واضح ‌ترین تمایزات را نمایان می ساخت، به طوری که سیدا(Sida) اختیار تصمیم‌گیری کامل برای کمک ‌های توسعه بر اساس یک استراتژی بلندمدت را در اختیار داشت.

علاوه بر این، در تعاریف بودجه نیز تفاوت ‌هایی وجود داشت. در حالی که برنامه همبستگی ملی (NSP) توسط اکثر کمک کنندگان به عنوان توسعه روستایی برچسب گذاری شده بود، سوئد آن را به عنوان حمایت از دموکراسی سازی تعریف می کرد. وجه مشترک هر پنج کشور افزایش مداوم بودجه و مشارکت از سال ۲۰۰۱ تا بوده است و به استثنای ایسلند تمامیِ این کشورها به این افزایش متعهد شدند. (Bauck and Strand, 2009: 5-6)

تاریخچه ای از مناسبات دیرین و تعاملاتِ دوستانه میان سوئد و افغانستان

در سال ۲۰۱۵ دو کشور سوئد و افغانستان ۷۵ اُمین سال روابط دیپلماتیک خود را جشن گرفته و این روابط عالی در جریان سفر اشرف غنی، رئیس ‌جمهوری سابق افغانستان به استکهلم در ۴ دسامبر ۲۰۱۵ مجددا تأیید و تثبیت شد. در جریان تجلیلی که حکومت وحدت ملی اشرف غنی در هفتاد و پنجمین سالگرد روابط فی مابین و طی مراسمی ویژه در ارگ ریاست جمهوری به عمل آورد، رئیس جمهور سابق افغانستان چنین اشاره کرد که “در دهه ۱۹۹۰ دولت سوئد نقشی حقیقی در عرصه های مختلف رسمی ایفا نموده و به تقویت سرمایه انسانی در این کشور کمک کرد. همچنین سوئد همواره نقش برجسته ای در تلاش برای حقوق زنان و برابری هر دو جنس داشته است.”

علی رغم این پیشنۀ دیرین از روابط تاریخی، سفارت جمهوری اسلامی افغانستان در سوئد، در سال ۲۰۱۴ و چند سال پس از افتتاح رسمی نمایندگی دیپلماتیک سوئد در کابل، تاسیس گردید. چنانچه جاوید لودین معاون سیاسی وقت وزارت امور خارجه افغانستان در سال ۲۰۱۳ با بیان اینکه افغانستان و سوئد در آینده نزدیک پیمان استراتژیکی امضا خواهند کرد، در آن زمات خاطرنشان کرد که سفارت افغانستان در استکهلم نیز افتتاح خواهد شد. بدین ترتیب سال بعد شاهد افتتاح این سفارت بودیم.

 چنانچه در همین راستا و به نقل از برخی منابع خبري افغانستان، ارشاد احمدي، معاون سياسي وقت وزارت امور خارجه افغانستان اعلام کرد که سفارت افغانستان در سوئد در حالي افتتاح شد كه سابقه دوستي دو كشور به ۷۵ سال پیش با امضاي معاهده دوستي افغانستان و سوئد، باز مي گردد. وی همچنین گفت حميد هامي، از ديپلمات هاي افغان نیز به عنوان نخستين سفير افغانستان در سوئد تعيين شده است. (Regeringskansliets, 2015)

پیش از آن دولت سوئد در مارس ۲۰۰۲ تصمیم گرفت که پیتر تیلر را به عنوان سفیر در کابل، افغانستان تعیین کند. او که از سال ۱۹۹۹ به عنوان سفیر سوئد خدمت کرده بود، چهره ای شناخته شده به حساب می آمد. شایان ذکر است روابط دیپلماتیک بین سوئد و افغانستان از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق (۱۹۷۹) معلق، و مسکوت مانده بود. اما تعیین سفیر جدید به نوعی به عنوان ابراز حمایتی سوئد از دولت موقت افغانستان که از ۲۲ دسامبر در کابل برقرار و مستقر گردیده بود؛ محسوب می شد. این رویکرد همچنین مُهر تاییدی بر تعهد بلندمدت سوئد به افغانستان و تعهد برای کمک به بازسازی این کشور به حساب می آمد.  به طور کل می توان گفت علی رغمِ عدم تعاملاتِ قویا برجسته و بارز، سوئد طی ۲۰ سال پیش از این مناسبات رسمی و قطعی، کمک های بشردوستانه گسترده ای به افغانستان ارائه کرده بود.

جامعه بین المللی، از جمله سوئد، در طول سال ها نقش برجسته ای در افغانستان ایفا کرده است. چنانچه سوئد همراه با حدود ۴۰ کشور دیگر در یکی از بزرگترین عملیات بین المللی در دوران معاصر و با هدف ارتقای صلح، امنیت و بازسازی در افغانستان مشارکت داشت. سوئد بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ نیروهای نظامی خود را در قالب نیروهای بین المللی کمک به امنیت (آیساف) به افغانستان اعزام کرد. در طول سال های ۲۰۰۲-۲۰۱۴، حدودا ۱۰۰۰۰ مرد و زن سوئدی در این تلاش مشارکت داشته اند. طی این سال ها کمک سوئد در قالب مشارکتی در مأموریت مبتنی بر آموزش، مشاوره و کمک به رهبری ناتو “حمایت قاطع” ادامه داشت.

به طور کل باید اشاره کرد که از سال ۲۰۱۳، افغانستان بزرگترین کشور دریافت کننده کمک های انکشافی سوئد بوده است. در کنفرانس بین المللی توکیو در سال ۲۰۱۲، سوئد ۸٫۵ میلیارد کرون برای دورۀ سال های ۲۰۱۵-۲۰۲۴ به کشور افغانستان متعهد شد که قرار برآن بود نیمه نخست از این تعهد به واسطۀ یک استراتژی توسعه دربرگیرندۀ حجم شاخص ۴٫۸ میلیارد کرون و در بازه زمانی ۲۰۱۴-۲۰۱۹ محقق شود. اقدامات و تلاش‌ های سوئد در افغانستان در زمره فعالیت های طولانی ‌مدتی دسته بندی می شود که تلاش ‌های سیاسی، نظامی و همکاری ‌های انکشافی را در بر می گرفت.

در این راستا خصوصا می توان از تلاش های کمیته سوئد برای افغانستان نام برد. کمیته سوئد برای افغانستان (SCA)[۳] با وجود آنکه سازمانی غیر دولتی بوده، همواره دومین کانال بزرگ برای کمک های انکشافی دولت سوئد به افغانستان محسوب می شده است. این کمیته از آغاز دهه ۱۹۸۰ در افغانستان حضور داشته و با بیش از ۵۰۰۰ کارمند افغان یکی از بزرگترین سازمان ها در این کشور بوده است. کمیته سوئد برای افغانستان برای بیش از ۴۰ سال در همکاری نزدیک با جمعیت روستایی و با احترام عمیق به آیین و سنت های محلی افغان ها فعالیت کرد.

کمیته سوئد برای افغانستان از آموزش، بهداشت، توانبخشی افراد دارای معلولیت حمایت نموده و به توسعه در مناطق روستایی کمک نموده است. این روند جهت پیاده سازی ابتکارعمل هایی در جهت تقویت حقوق بشر، دموکراسی و برابری جنسیتی، حمایت از آموزش و بهداشت و همچنین ابتکارات صلح پیش رفته است. شاید بتوان گفت کمک های توسعه/انکشافی سوئد در جهت پیشرفت های عمده در آموزش و سوادآموزی در میان دختران و همچنین کاهش میزان مرگ و میر مادران و کودکان بوده است.

 سوئد همچنین از برنامه اصلاحات دولت پیشین افغانستان و تلاش های آن برای آغاز روند صلح حمایت نمود و توافقنامۀ دوجانبه ای در زمینه همکاری های انکشافی بین سوئد و افغانستان اهمیت این روابط و تداومی از حمایت مستمر سوئد از افغانستان را نشان می داد. (reliefweb, 2022)

پشتیبانی سوئد از عملیات ها و ماموریت های ناتو در افغانستان

به گزارش وب سایت ناتو؛ کشور سوئد نخستین بار و با اعزام یک گردان به نیروهای حافظ صلح ناتو در بوسنی و هرزگوین، در عملیاتی به رهبری ناتو مشارکت کرد. سوئد از سال ۱۹۹۹ از نیروهای حافظ صلح به رهبری ناتو در کوزوو (KFOR) نیز حمایت نمود. همچنین شایان ذکر است که در سال ۲۰۱۱، سوئد فورا موافقت کرد تا با استقرار هشت جت جنگنده در پایگاه هوایی سیگونلا در سیسیل، در راستای تلاش ‌های ناتو برای اجرای دستورات سازمان ملل و حفاظت از مردم لیبی مشارکت کند.

اما آنچه به مبحث حاضر مربوط می شود آن است که از دیگر سو شاهد بودیم که نیروهای سوئدی از سال ۲۰۰۳ تا تکمیل ماموریت آیساف در سال ۲۰۱۴، در کنار نیروهای ائتلاف به عنوان بخشی از نیروهای بین المللی کمک به امنیت (آیساف) در افغانستان کار کردند. سوئد همچنین از ماموریت بعدی، یعنی ماموریت حمایت قاطع برای آموزش، کمک و مشاورۀ بیشتر به نیروهای امنیتی و نهادهای افغان تا تکمیل آن در سپتامبر ۲۰۲۱ حمایت کرد. شایان ذکر است که سوئد بیش از ۱۳ میلیون دلار به صندوق امانی ارتش ملی افغانستان[۴] نیز کمک نمود.

بدین ترتیب می توان گفت مشارکت سوئد در آیساف به تقویت مشارکت این کشور با ناتو کمک کرد. ماموریت نیروی بین المللی کمک به امنیت (آیساف) در افغانستان در سال ۲۰۰۱ با ماموریت بهبود امنیت در افغانستان ایجاد شد. آیساف توسط ناتو رهبری می شد و سوئد با بیش از ۸۰۰۰ سرباز مستقر از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ در آن شرکت داشت. پرسنل نظامی سوئدی که در زمانی بین ۱ ژانویه ۲۰۰۲ تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۳ به افغانستان اعزام شده بودند، از پرسنل اطلاعات نظامی سوئد (SWIP)[۵] و PRIO بودند (PRIO اصطلاحی مخفف از کلماتِ تشکیل دهندۀ مرتبط نبوده و معنای خاصی ندارد و در سال ۲۰۱۲ جایگزین SWIP شد). (Pethrus, 2019: 1606)

مشارکت بین المللی سوئد در افغانستان ۲۰۰۲-۲۰۱۴

سوئد از سال ۲۰۰۲ بازیگری کوچک در تعامل بین المللی پرُوسعت و کلان افغانستان بوده است، اما این مشارکت و همکاری ها برای خود سوئد نیز سهم عمده و مشارکت مهمی محسوب می شد. بیش از ۸۰۰۰ سوئدی بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ در عملیات های نظامی و فعالیت های غیرنظامی در افغانستان شرکت داشتند. هر چند این مشارکت بهایی نیز داشت و در این جریان شش شهروند سوئدی نیز جان خود را از دست دادند.

 ملموس ترین عنصر مداخله و مشارکت سوئدی در افغانستان مسئولیت اصلی این کشور برای تیم بازسازی ولایتی عملیات ضد شورش در افغانستان بود که بین سال‌ های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ ولایات شمالی بلخ، جوزجان، سمنگان و سرپل را پوشش می ‌داد. شاید بتوان گفت گرچه مشارکت سوئد به اثرات مثبت و منفی این مشارکت به عنوان یک کلیتی یکپارچه و جامع کمک کرد، اما نهایتا هیچ تاثیر قاطع و تعیین کننده ای نداشته است. (Government Offices of Sweden, 2017: 2)

پس از حملات تروریستی گروه القاعده در ایالات متحده در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ائتلافی به رهبری ایالات متحده در افغانستان وارد گودِ انتقام و نبردی انتقام جویانه شده، نهایتا رژیم طالبان را با کمک ائتلاف شمال سرنگون کرد و این جریان نقطه آغازی برای درگیری های نظامی و غیرنظامی بین المللی گسترده در افغانستان گردید. در ابتدای امر، تعامل بین ‌المللی در مقیاسی کوچک و با هدف «حضوری اندک و جرئی[۶]» در این کشور طرح ریزی شده بود. اما متعاقبا در دسامبر ۲۰۰۱ شاهد آغاز یک پروسۀ دولت سازی از طریق توافقنامه بودیم. بدین ترتیب قانون اساسی جدید تصویب و انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۴ برگزار شد. انتخابات پارلمانی نیز متعاقبا در سال ۲۰۰۵ برگزار گردید.

نیروهای بین المللی کمک به امنیت (آیساف)، به دولت جدید افغانستان جهت حفظ امنیت، ابتدا تنها در کابل و پس از سال ۲۰۰۳ در سراسر کشور کمک کردند. ناتو در سال ۲۰۰۳ رهبری آیساف را بر عهده گرفت. تجدید حیات طالبان و پیشروی آیساف، هم از نظر جغرافیایی و هم به لحاظ سطوح نیروها، بین سال ‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶، درگیری ‌های مسلحانه داخلی در این کشور را تشدید کرد. در سال ۲۰۰۵ و در پایان فرآیند بن، به نظر می رسد که پایه های دولت مدرن افغانستان با موفقیت پی ریزی و بنا گذاشته شده است؛ اما افغانستان همچنان با نفوذ جنگ سالاران، فساد، خویشاوند سالاری، فقر و حکومتداری ناکارآمد شناخته می شد.

به هرروی مشارکت بین ‌المللی -چه به لحاظ نظامی و چه غیرنظامی- تدریجا در مقیاس و حجم خود افزایش یافت. در سال ۲۰۰۹، دولت جدید ایالات متحده عملیات خود را در افغانستان بازنگری و مسیر درست را برای باقی جریان مشارکت و مداخلۀ بین المللی نشان داد. سال ‌های بعد شاهد بیشترین حضور نظامی – حدود ۱۳۲۰۰۰ سرباز – بودیم، اما درگیری در کشور  افغانستان همچنان تشدید می ‌شد. مشخصه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال ۲۰۰۹، تقلب در انتخابات و جنگ قدرت بود.

 بدین ترتیب آیساف از سال ۲۰۱۱ شروع به انتقال مسئولیت امنیت به نیروهای امنیتی افغانستان کرد؛ اما نهایتا ماموریت آیساف در پایان سال ۲۰۱۴ پایان یافت. در اوایل همان سال، انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که مشخصه آن تقلب در انتخابات و تقابل سیاسی بود و بدین ترتیب مداخله سیاسی ایالات متحده و سازمان ملل را ضروری کرد. از این رو، در اوایل سال ۲۰۱۵، یک مأموریت آموزش، کمک و مشاوره جدید به نام ماموریت حمایت قاطع راه اندازی شد. (Government Offices of Sweden, 2017: 2-3)

عملیات های نظامی سوئد در افغانستان

اما عملیات نظامی سوئد در افغانستان در ابتدا در مقیاس کوچکی در کابل و دربرگیرندۀ ۴۵ سرباز بود. به دنبال تصمیماتی جهت بسط و گسترش آیساف در سال ۲۰۰۳، جاه طلبی هایی نیز سربرآورده و سوئد نیز در سال ۲۰۰۶ مسئولیت تیم بازسازی ولایتی مزار شریف[۷] را بر عهده گرفت که چهار استان شمالی بلخ، جوزجان، سمنگان و سرپل را پوشش می داد. چهار ولایت مذکور هم از نظر سیاسی و همچنین از نظر امنیتی و توسعه؛ شرایط و محیطی چند وجهی را تشکیل می دادند. سهم نیروهای سوئدی در سال ۲۰۱۱ به بیشترین حد خود رسید و بیش از ۵۷۰ سرباز را شامل می شد. در مجموع ۸۰۲۴ سرباز در عملیات های نظامی سوئد خدمت کرده اند.

هدف از کمک و مشارکت سربازان سوئد فراهم کردن یک حضور نظامی امنیت ساز و تثبیت کننده در چهار ولایت از طریق به اصطلاح تیم های نظارت نظامی[۸] بود. این نیروها در کمپی (Camp Northern Lights) در مزارشریف مستقر بوده و همچنین در سه ولایت دیگر دفاتر استانی[۹] داشتند. با گذشت زمان، این نیروهای کمکی نظامی به طور فزاینده ای درگیر حوادث جنگی می شدند. این نیروها متکی و مطابق با مفهوم به اصطلاح ضد شورش (COIN) در عملیات ضد شورش درگیر و مشغول بودند (ضد شورش استراتژی بنیادی و اصلی بود که توسط واشنگتن در طول عملیات آزادی پایدار (OEF) به رهبری ایالات متحده به کار گرفته شد.)

 اصول و قوانینِ تعامل و همکاری در زمینه عملیات ها بسط یافت. تیم های نظارت نظامی به نفع ساختاری شبیه به یک گُردان مکانیزه کنار گذاشته شدند. گروه ها تجهیزات سنگین تری دریافت کردند و عملیات در مناطق مشکل ساز خاصی هدایت شد. در این راستا ابهاماتی نیز در مورد نحوه برخورد نیروهای نظامی با افراد بازداشت شده وجود دارد. به هرروی در سال‌ های پایانی این تعامل، غالبا تأکید بر افزایش توانایی‌ های نیروهای امنیت ملی افغانستان بود. استفاده از  تیم مربیگری و رابط عملیاتی [۱۰] افزایش یافت.

سوئد همچنین با مشاوران و مربیانی، به نیروهای امنیتی افغان در شمال افغانستان کمک کرد. نقش کمک های سربازان سوئدی از ثبات، به جنگ و در نهایت به کمک های امنیتی منتقل شده است. با گذشت زمان، تیم بازسازی ولایتی مزار شریف تا حدودی وجهۀ غیرنظامی تری به خود گرفت. یک نماینده ارشد غیرنظامی سوئد در سال ۲۰۱۰ منصوب و در سال ۲۰۱۲ این واحد به رهبری غیرنظامی انتقال یافت. با این وجود، تیم بازسازی ولایتی مزار شریف اساسا مداخله ای نظامی محسوب می شد.

به هرروی، عملیات آیساف در سال ۲۰۱۴ پایان یافت؛ اما کاستی هایی جدی در توانمندی های نیروهای امنیت ملی افغانستان وجود داشت و نشان می داد عملیات نظامی سوئد در کمک به امنیت پایدار موفق نبوده و اهداف اصلی این کشور از مداخله نظامی در افغانستان را برآورده نساخته است، با این حال، این عملیات تأثیر مثبتی بر رشد، تکامل و پیشرفت نیروهای مسلح سوئد داشته است. (Government Offices of Sweden, 2017: 5-6)

متعاقبا عملیات نظامی سوئد در مزار شریف از یک عملیات ضد شورش به یک عملیات برای پشتیبانی، مشاوره و آموزش نیروهای امنیتی افغان با کاهش از ۴۰۰ سرباز به ۳۰۰ سرباز تا پایان سال ۲۰۱۳ تبدیل شد. تصمیم برای برچیدن عملیات نظامی تا پایان سال ۲۰۱۴ در سال ۲۰۱۰ توسط دولت سوئد و دو حزب مخالف، حزب سوسیال دموکرات و حزب سبز موافقت شد.

ادامۀ مطلب در شمارۀ دوم از سوئد؛ بازیگر بین المللی کوچک و تلاش برای تعهداتی بلند مدت در قبال افغانستان

[۱] the Nordic countries

[۲] Afghan Compact

[۳] Swedish Committee for Afghanistan (SCA)

[۴] Afghan National Army Trust Fund

[۵] the Swedish Military Information Personnel (SWIP)

[۶] light footprint

[۷]  (Provincial. Reconstruction Team, PRT) i Mazar-e-Sharif (MeS)

[۸] Military Observation Teams, MOTs

[۹] provincial offices (POs)

[۱۰] Operational Mentoring and Liaison Teams (OMLTs)

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا