گازرگاه شریف : خانه عاشقان پیر هرات(۱۴)
۲۵ اسد(مرداد)۱۴۰۲-۲۰۲۳/۸/۱۶
هرات ازجمله مهم ترین شهرهای باستانی با تاریخی کهن در افغانستان است که روزگاری به واسطه شکوفایی در علم و ادب و هنر زبانزد عام و خاص بود. در دوره اسلامی شهر از رشد سریعی برخوردار بوده و سلسله های طاهریان، سامانیان و غوریان بر زیبایی آن افزودند به طوری که بقایایی از این دوره ها هنوز در آثار شهر هرات مانند مسجد بزرگ هرات دیده می شود. این شهر در تاریخ ۱۲۲۰ توسط چنگیزخان فتح و تخریب و کشتار وسیعی در آن صورت گرفت. اما در زمان تیموریان شهر رو به شکوفایی رفت و در زمان تیمور و جانشینان او به پایتختی پررونق و یک مرکز هنری و فرهنگی تبدیل شد که نفوذ آن در سراسر جهان اسلام و حتی فراتر از آن به چین، هند و حتی اروپا گسترش یافت. به طوری که در این زمان بناها و زیارتگاه های بسیاری در هرات ساخته و این شهر را به فلورانس سلسله تیموریان تبدیل کرد. همچنین هرات تیموری به عنوان مرکز مکتب مینیاتوریست مشهور شد که برجسته ترین آن بهزاد بود. اما سالها جنگ و ناامنی و بی کفایتی حکومت ها در افغانستان اکنون هرات را به شهری فراموش شده تبدیل کرده است. با این حال این جغرافیا علی رغم صدمه ها و رنج ها و زخم هایی که خورده میراث تاریخ باشکوه اش را در دل خود جای داده است. در این میان همانطور که آمد یکی از آثار به جای مانده از این تاریخ که علاوه بر غنای تاریخی، ارزش دینی نیز دارد، گازرگاه شریف است که محل دفن پیر هرات، خواجه عبدالله انصاری است. مجموعه زیارتگاه خواجه عبدالله انصاری در گازرگاه در شمال شرقی هرات هم یک نمونه برجسته از معماری دوره تیموری است و هم یک زیارتگاه محبوب در بین مردم. خواجه عبدالله انصاری در سال ۱۰۸۹ در اینجا به خاک سپرده شد.
این زیارتگاه یکی از مقدس ترین اماکن افغانستان است که به قدیس و شاعر قرن یازدهم خواجه عبدالله انصاری تقدیم شده است. این مکان که توسط صوفیان از راسته قادریه اداره می شود، روزانه پذیرای صدها زائر از سراسر افغانستان است. نام گازرگاه به معنای «زمین سفیدکننده» است، استعاره ای صوفیانه که به پاکسازی روح در پیشگاه خداوند اشاره دارد. این زیارتگاه کامل ترین بنای دوره تیموری در هرات است و درگاه ورودی به ارتفاع ۳۰ متر بر آن مسلط است که با کاشیکاری های آبی روی آجر ساده تزئین شده است. کاشیکاری های بیشتری داخل آن را پر می کند، بیشتر آن نشان دهنده نفوذ مشخص چینی است، احتمالاً محصول جانبی سفارت هایی است که شاهرخ(که در سال ۱۴۲۵ این زیارتگاه را سفارش داد) با امپراتور چین مبادله کرد. این حیاط مملو از سنگ قبرهای بسیاری از خانواده های حاکم قدیمی هرات است. چندین قبر دیگر نیز در حرم وجود دارد. مانند قبر امیردوست محمد خان، بازمانده از جنگ اول انگلیس و افغانستان که در سمت چپ آرامگاه انصاری دفن شده است، که اندکی پس از تصرف هرات در سال ۱۸۶۳ درگذشت. قبر او با یک نرده سفید احاطه شده و با ستون مرمری دیگری مشخص شده است. یکی از پسران سلطان بایقرا نیز در اینجا خوابیده است. سنگ قبر او نمونه ای باورنکردنی از سبک حکاکی هفت قلم است. گل های درهم آمیخته که به دقت در هفت لایه نقش برجسته حکاکی شده اند. در سمت جنوب غربی زیارتگاه دیگری به نام زرنگارخانه است. این بنا که در زمان سلطان بایقرا ساخته شده است، خلوتگاهی است برای پیروان صوفی حرم که مراسم ذکر خود را در داخل آن برگزار می کنند. فضای داخلی دارای سقف گنبدی ظریفی است که با رنگ های آبی و قرمز رنگ آمیزی شده و با ورق طلا انتخاب شده است.
فکری سلجوقی در کتاب گازرگاه مدفن پیر هرات در مورد این مکان آورده است« گازرگاه محل مقدسی است که از قرون متمادی محل توجه بزرگان و پادشاهان و خوابگاه و اقامتگاه اهل دل بوده و پیوسته سلاطین و پادشاهان در این مکان مقدس خشت بالای خشت گذاشتند تا به صورت موزه نفیسی به یادگار گذاشتند و گنج ها در خاک نهفتند. به طوری که از پیکر علما، شعرا و هنرمندان هریک چون گنجی در کنجی نهفته اند. این موزه نفیس مجموعه زنده ایست از هنرهای زیبا ازقبیل، شاهکاریهای معماری و طراحی و سنگتراشی و منبت کاری روی احجار و نقاشی روی دیوار و کاشیکاری های نفیس معرق و خاتمکاری و خطاطی که هرگوشه آن بیننده را درسی از هنر می دهد».
همچنین، در مورد وجه تسیمه این مکان فکری سلجوقی در کتاب خود آورده است که « درباره گازرگاه و اسم و وجه تسمیه آن اقوال مختلف است. علامه جمال الدین یاقوت در معجم البلدان، گازرگاه را کازیارکاه شناخته و چنین می ستاید: کازبارگاه کوه و قریه ایست در هرات که در آن مقبره هاست. از آنجمله مقبره شیخ الاسلام ابواسماعیل عبدالله بن عمر الانصاری و جماعتی از اهل علم و زهد. برخی کازرگاه را گازرگاه خوانده و عقیده دارند به واسطه چشمه هایی که در این محل بوده گازران آنجا اقامت داشته و در این چشمه ها لباس مردم را می شستند و گازرگاه محل گازراست.
اهل گازرگاه را عقیده بر آن است که حضرت خواجه در این صومعه چشم از دنیا پوشیده و به شهادت رسیده گرچه در هیچ ماخذی از شهادت پیرهرات چیزی به نظر کفوری سلجوقی نرسیده است. تنها اهالی گازرگاه این خبر را سینه به سینه حفظ نموده عقیده دارند که پیر هرات در این صومعه چله یی تمام می فرمود و بذکر الهی مشغول بوده. اما ظاهرا اولین مزاری که در کازرگاه زیارتگاه شد، مزار خواجگان هفت چاه است که تاکنون نیز اهالی هرات به زیارت آنان می روند. دومین مزار کازرگاه، تربت شیخ عمویه است که در همانجا مقیم بوده و بعداز وفات، خاکش زیارتگاه اخلاص کیشان و ارادتمندان گردیده است. سومین مزار گازرگاه، تربت عنبر سرشت پیرهرات که سبب آبادی و مایه رسوخ کازرگاه شد».
علاوه بر این موارد، در مورد این مکان نیز گفته اند شهرت گازرگاه به زمان شیخ اسماعیل (شیخ عمو) برمی گردد، کسی که خواجه عبدالله انصاری بهره های فراوانی از علم او برده است. او گازرگاه را به محلی پرجنب و جوش برای عرفا و اهل تصوف بدل کرده بود. همچنین، در مورد در وجه تسمیه این منطقه به گازرگاه روایات مختلف وجود دارد. عده ای معتقدند نام این منطقه «کارزارگاه» بوده و میدان جنگ هرات محسوب می شده است. برخی می گویند گازرگاه در واقع گذرگاه و محل رفت و آمد مردم بوده است. اما در تاریخ آمده است که گازرگاه محلی سرسبز بوده که خواجه عبدلله انصاری در فصل بهار آنجا اقامت داشته و در زیر درختان کهن سال کسب علم می کرده است. به گواه تاریخ، تا زمان وفات خواجه، فرد دیگری در آنجا دفن نشده بود. گازرگاه که در شمال هرات و در نزدیکی کوهپایه های این شهر قرار دارد، امروزه با نام «مقبره خواجه صاحب» یاد می شود. این مقبره که با گنبدی نیلی رنگ در کنار درختی قطور و با تخته سنگ های قدیمی مزین است، در سمت شرقی گازرگاه قرار دارد.در اطراف آرامگاه خواجه عبدا… صدها قبر از اهل عرفان و تصوف و شاهان و اشراف هرات قرار گرفته که برخی از آن ها دارای سنگ نوشته های قدیمی هستند.در قسمت در ورودی آرامگاه خواجه، شمایل کنده کاری شده یک سگ قرار داشته که در زمان طالبان، آن را با مصالح ساختمانی پوشانیده اند.
مردم چنان تصور دارند که سگی قصد ورود به آرامگاه را داشته و به سنگ بدل شده است اما در واقع، این قسمت مقبره فردی با نام شمس الدین حکاک یا شمس الدین سنگ تراش بوده که خود این سنگ را تراشیده و وصیت کرده بود بر سر قبرش قرار دهند زیرا شمس الدین خود را سگ خواجه و وفادار به او می دانسته است.
گازرگاه هرات از اماکن معتبر و دارای قرب و منزلت خاص بوده و هست. مردم آنجا را بست هرات نیز می نامند. زیرا از زمان دفن خواجه تاکنون هرگاه کسی جان خود را از طرف فردی در خطر می دیده به آنجا می رفته و بست می نشسته است تا صاحبِ خشم او را ببخشد و آنگاه در امن و امان از بست گازرگاه بیرون می شد. دختران و پسران جوانی نیز که هنگام ازدواج با مخالفت خانواده ها روبه رو می شدند، به گازرگاه می رفتند و عقد می کردند. هرچند ابهت این مکان در قرون اخیر چند بار از سوی حاکمان منطقه شکسته است، هنوز هم مردم هرات گازرگاه را محلی امن و جایی برای برآورده شدن حاجاتشان می دانند.
گازرگاه دارای ۴ ایوان بلند و رواق هایی در فواصل این ایوان هاست. در این رواق ها نیز مقبره تعدادی از افراد خبره، عرفا و بزرگان وجود دارد و امروزه اهل خانقاه در این رواق ها جمع می شوند و به چله نشینی و عبادت در می پردازند.در زمان شاهان غوری به گازرگاه توجه شد و تعمیراتی در آن صورت گرفت اما بعدها در زمان شاهرخ میرزا، با مهندسی قوام الدین شیرازی، مجموعه گازرگاه بنا گردید. این بنا سال ها بعد توسط سیلاب تخریب شد اما در زمان سلطان حسین بایقرا، توسط وزیر دانشمند تیموریان، امیرعلی شیرنوایی، بنا بازسازی و مزین شد. هرچند در زمان حکمران های مختلف بخش هایی به حاشیه گازرگاه اضافه شده است، هنر شاخص تیموریان با کاشی های فیروزه ای، زیبایی آن را چندبرابر کرده است.
اما همانطور که آمد در این مکان مزار پیر هرات، خواجه عبدالله انصاری است که بسیار مورد احترام است. فکری سلجوقی نیز درمورد مزار پیر هرات در کتاب خود آورده است که « تخت مزارخواجه، پیش روی ایوان شرقی و نزدیک به آن واقع شده است. ظاهراً از همان زمان عصر وفات خواجه بالای مزارش گنبد نساخته و تربت پاکش را در فضای آزاد گذاشته اند تا همه وقت باران رحمت الهی نثار تربت عنبرسرشت این آزاد مرد بزرگوار گردد. در کنار تربت او درخت خنجک قرار دارد که درختی کوهی است و چوبی سخت دارد که عمر آن به هزارسال می رسد. درمورد این درخت این عقیده نیز وجود دارد که در شدت درد دندان اگر میخی به این درخت بکوبند درد دندان ساکت می شود. تخت مزار خواجه به همان وضعی است که در عصر شاهرخ آنرا درست کرده بودند. اطراف تخت به قطعات سنگ مرمر سفید مزین است. روی هر قطعه سنگ، کلمات «الله و لاسواه» به خط کوفی ممتاز با گره بندی عالی و نقوش نفیس در کمال زیبایی و هنرمندی نوشته و حجاری شده و در کنار یکدیگر نصب گردیده است. که این تخت از آثار دوره شاهرخ است. به این دلیل که اطراف منارهای مسجد جامع گوهرشاد در مصلی هرات چنین سنگ هایی مزین بود که در آن القاب شاهرخ و تاریخ بنای مسجد جامع با همین خط کوفی و همین گره بندی ها نوشته و تراشیده شده است.
از طرف دیگر، روی تخت صورت مزار از سنگ مرمر پوشیده شده و قطعات سنگ مرمر را به شکل مرغوب تراشیده و بهم وصل نموده اند. ظاهراً این شکل قبر در عصر سلطان ابوسعید یا سلطان حسیین میرزا بایقرا درست شده است. دورادور تخت مزار از سنگ مرمر پنجره کاریست و گمان می رود مه این پنجره چندین نوبت ترمیم شده. زیرا که سنگ های پنجره همنواخت و همسان نیست. لوح مزار خواجه نیز یکی از شاهکارهای هنر معماری است. این لوح یکی از نفایس و شاهکارهای هنر حجاری هرات است که در عصر سلطان ابوسعید گورگان به وجود آمده است. تاکنون هر سیاح و جهانگردی که به گازرگاه رسیده، سنگ هفت قلم و این لوح توجه آنها را به خود جلب کرده است. گرچه سنگ هفت قلم از حیث هنر نقاشی و ریزه کاری درجهان کم نظیر بلکه بی مانند است اما لوح مزار خواجه از حیث طراحی و هیئت تراش هندسی می توان به سنگ هفت قلم ترجیح داد. این لوح نفیس از دو تکه سنگ مرمر سفید درنهایت ظرافت و مهارت تراشیده شده میل و لوح متصل یکدیگر از یک تکه و ترنج یا کوزه تحتانی از یک تکه دیگر ساخته و بهم وصل شده. کرسی لوح نیز از یک قطعه سنگ مرمر به صورت مکعبی فراهم شده و لوح را روی این کرسی استوار نموده و باز زیر آن را محکم نموده اند».
اما در کنار قبر پیر هرات، همانطور که در بالا نیز ذکر شد، افرادی دیگری ازجمله بزرگان و پادشاهان نیز دفن شده اند. مانند قبری از پسران پیر هرات، شیخ الاسلام شیخ عبدالهادی انصاری، مولانا فصیح الدین محمد علاء، مولانا ضیاءالدین نورالله خوارزمی، مولانا معین الدین .اعظ فراهی هروی، خواجه آصف هروی، مولوی شمس الدین بامرغانی، مولوی فیض الله بادمرغانی، گلزارخان اسحاق زایی از شاعران نامدار هرات، محمد عمرخان خوشنویس، پادشاهان تیموری، شاهان چنگیزی که در این باره باید گفت که تعدادی از شاهان در این مکان دفن هستند که در هیچ کتاب و رساله یی در مورد آنان چیزی نوشته نشده است اما ممکن است که از بقایای حاکمان چنگیزی بلخ و بخارا باشند.
درنهایت، باید گفت که این بنا پس از گذر قرن ها هنوز هم خانه بسیاری از عارفان و گردشگران است و همچنان ارزش تاریخی و حرمت عرفانی و معنوی خود را حفظ کرده و هنوز میعادگاه دوستداران پیر هرات است.