روابط خارجیسر تیتر خبرهانخستین خبرهایادداشت ها

دو سال پس از بازگشت طالبان: افغانستان منبع بالقوه ناامنی در چشم همسایگان

۹ آبان(عقرب)۱۴۰۲-۲۰۲۳/۱۰/۳۱

تا پیش از به قدرت رسیدن طالبان در سال ۲۰۲۱ یکی از نگرانی های فزاینده از بازگشت این گروه، تقویت مجدد گروه های تروریستی در خاک افغانستان بود. نگرانی که با به قدرت رسیدن طالبان در اوت ۲۰۲۱ و شواهد بعداز آن درست از آب درآمد. در این بین کشورهای همسایه افغانستان دلهره تقویت تروریسم را در بیخ گوششان بیشتر از سایر بازیگران دخیل در افغانستان دارند. چنانچه که حوادث امنیتی دو سال گذشته از خاک این کشور علیه آنها این نگرانی را موجه ساخته است. استدلال این همسایگان آن است که بازگشت آنها به قدرت، گروه ها و شبکه های تروریستی را جسورتر کرده است. چراکه از محیط مهمان نواز افغانستان که در دست طالبان است برای تجدید سازمان دهی و جذب نیرو استفاده می کنند. به طوری که تیم نظارت بر تحریم های سازمان ملل متحد هشدار داده که شواهد فزاینده ای وجود دارد که القاعده و دولت اسلامی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان در حال پیشرفت هستند. همچینن، گزارش سازمان ملل متحد هشدار می دهد که پیوند القاعده و گروه تحریک طالبان پاکستان همچنان قوی و مسالمت آمیز است و گروه های تی تی پی آزادی مانور بیشتری دارند و در نتیجه به طور قابل توجهی قابلیت های خود را گسترش می دهند. درواقع، در دو سالی که طالبان بر افغانستان مسلط شدند، چندین بحران دیپلماتیک و تهدیدات امنیتی را در سراسر مرزهای این کشور شعله ور کردند. روسیه، تاجیکستان و ازبکستان هشدار داده اند که طالبان میزبان گروه های تروریستی هستند و سازمان ملل و منابع دیگر به افزایش تجارت مواد مخدر، تنش های مرزی و جریان پناهجویان اشاره کرده اند. این درحالی است که کشورهای آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، از لحاظ تاریخی، از طریق نزدیکی، پیوندهای فرهنگی و تاریخی و وابستگی های قومی با همسایه جنوبی خود، تحت تاثیر رویدادهای افغانستان قرار گرفته اند.

 اما پیشروی ها در حالی صورت می گیرد که طالبان همواره مدعی بوده اند که آنها اجازه فعالیت به هیچ گروهی را از خاک خود علیه سایر کشورها نمی دهند و یا هم در تلاش هستند تا خود را همسایه ای قابل اعتماد نشان دهند. ادعایی که گزارش ها و شواهد خلاف آن را ثابت می کنند. اما در چنین شرایطی، کشورهای همسایه سعی دارند تا به طور محتاطانه رابطه خود را با طالبان حفظ کنند تا تهدیدات امنیتی بالقوه از خاک افغانستان را به حداقل کاهش دهند. بنابراین، اکنون پرسش جدی این است که تضمین های ضد تروریسم طالبان برای کشورهای همسایه چقدر قابل اعتماد است؟

چرخش محور اسلام آباد-طالبان از دوستی تا دشمنی؟

عمران خان، نخست وزیر سابق پاکستان تسلط طالبان افغانستان بر این کشور را دو سال پیش به عنوان شکستن غل و زنجیر بردگی ستود. حمایت خان از طالبان نشان دهنده هدف کلی پاکستان برای ایجاد یک رژیم همسو با منافع امنیتی در کابل بود که شامل عدم حمایت از تحریک طالبان پاکستانی و نفوذ بیشتر پاکستان می شد. اما برخلاف انتظارات اسلام آباد، طالبان روابط خود را با تحریک طالبان پاکستان قطع نکرده اند، و اکنون کمتر به پاکستان متکی هستند. درواقع، دو سال گذشته روابط بین اسلام آباد و طالبان نشانه های فزاینده ای از اصطکاک را نشان می دهد. به طوری که خشونت تحریک طالبان پاکستان مناطق قبیله ای و مراکز شهری پاکستان را هدف قرار می دهد. از طرف دیگر، طالبان علاقه محدودی به نمایندگی پاکستان دارند و رهبری امارت اسلامی وفاداری عمیق به تحریک طالبان پاکستان دارند.این درحالی است که این گروه یکی از خشن ترین گروه های خارجی پناه گرفته در افغانستان است که به طور فزاینده ای جسورتر شده است. چنانچه که با تقلید از استراتژی جنگ فرسایشی طالبان افغانستان، حملات خود را علیه پلیس در پاکستان افزایش داده و با حمله به اماکن عمومی تلاش کرده تا توانایی دولت پاکستان برای محافظت از شهروندان خود را تضعیف کند. بنابراین، این روند گزینه های خصومت بین دو متحد دیرین را فعال کرده است.

چین و ایران محتاطانه عمل می کنند

 اما در مورد چین باید گفت که این کشور در مورد دخالت بیش از حد در افغانستان محتاط است. اگرچه تعامل دیپلماتیک و منافع اقتصادی پکن افزایش یافته است اما آنها محدود و عمداً برای حفظ فاصله ایمن از طالبان طراحی شده اند. زیرا چین به دنبال ایفای نقش رهبری  و پر کردن خلاء استراتژیک در افغانستان نیست و اولویت اصلی آن متقاعد کردن طالبان برای جلوگیری از حملات و تحویل شبه نظامیان افراطی گروه اویغور است. این درحالی است که پکن از ارائه کمک های اقتصادی محدود و کمک های توسعه ای در ازای همکاری های ضد تروریسم راضی است. این درحالی است که علی رغم بازار داغ رسانه از روابط دو طرف هیچ کار عملی جدی به صورت گسترده صورت نگرفته است. به عبارت دیگر، علی رغم عکس برداری از دیدارهای دیپلماتیک دو جانبه در سطح بالا و اظهارات طالبان در مورد افزایش سرمایه گذاری چین در منابع طبیعی بکر این کشور، کار استخراج بسیار کمی آغاز شده است. به عنوان مثال طالبان در ماه آوریل ادعا کرد که یک شرکت چینی در حال بررسی سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد دلاری است. همچنین طالبان  قرارداد ۵۴۰ میلیون دلاری شرکت نفت و گاز آسیای مرکزی سین کیانگ را برای استخراج نفت از حوزه آمودریای شمال افغانستان منتشر کرد این درحالی است که در هر دو مورد هیچ کار واقعی صورت نگرفته است.

 اما برای ایران، شکست استراتژیک ایالات متحده و خروج از افغانستان برخلاف واکنش سرخوشانه پاکستان، با احساس آسودگی پذیرفته شد. تهران از مدت ها پیش گمان داشت که حضور ایالات متحده در افغانستان می تواند برای بی ثبات کردن منطقه شرقی آن استفاده شود یا به عنوان سایتی برای حمله به تاسیسات نظامی و هسته ای اش استفاده شود. جای تعجب نیست که بازگشت طالبان فرصت های جدیدی را برای تعامل در راستای کمک به کاهش نگرانی های امنیتی آن ایجاد کرد. اما باید گفت که از زمان بازگشت طالبان علی رغم تلاش های تهران برای تعامل بیشتر با طالبان نفوذ بر رژیم طالبان همچنان محدود است.

 همچنین، یکی دیگر از مسائل امنیتی دوطرف بحران آّب است که تاکنون تنش های متعددی را به بار آورده است. چنانچه که با تاثیرات تغییرات آب و هوایی، ازجمله خشکسالی در افغانستان و کمبود آب در ایران، منازعه بر سر آب بار دیگر به خط مقدم کشیده شده است. به عنوان مثال، ساختن سدها در افغانستان باعث اعتراضات در ایران شده است. جایی که پروژه های سیستم آبیاری ممکن است با کاهش جریان آب مواجه شوند. همچنین، تنش های مرزی اخیر بر سر حقوق آب به تبادل تیراندازی شدید منجر شده است. علی رغم تلاش ها برای حل دیپلماتیک بحران آب، درگیری های مرزی برای روابط افغانستان و ایران تازگی ندارد. بنابراین، امنیت آب برای هردو طرف، اگر به دقت مدیریت نشود، می تواند باعث بروز مسائل اساسی بین ایران و طالبان شود. همچنین بعید است که این درگیری در آینده نزدیک به دلیل کمبود کارشناسان آب و دیپلمات های مجرب توسط طالبان حل شود.

کشورهای آسیای مرکزی

همانطور که آمد، میزبانی طالبان افغانستان از گروه های تروریستی، نفوذ و توانایی های ایدئولوژیکی این گروه ها را گسترش داده است. در نتیجه، کشورهای همسایه نسبت به افغانستان به عنوان منبع بالقوه بی ثباتی برای منطقه نگران تر می شوند. رابطه طالبان با گروه های شورشی خارجی، ازجمله جنبش اسلامی ازبکستان، جماعت انصارالله و تحریک طالبان پاکستان، نشان دهنده حمایت از ایدئولوژی جهادی این گروه و هدف مشترک ایجاد(یا بازسازی) یک جامعه اسلامی ایده آل است که توسط خلافت جدید اداره می شود. این گروه ها اشکال موجود حکومت ها را به چالش می کشند و تلاش می کنند روایت جدیدی از هویت ملی حول باورهای ایدئولوژیک ایجاد کنند. این گروه ها علاوه بر ایدئولوژی به حمایت فنی و مالی هم نیاز دارند. آنها برای ایجاد شبکه ای برای تبادل منابع، جذب حامیان درمنطقه و حمایت و پناه دادن به یکدیگر در مواقع ضروری یا زمانی که تحت نظر هستند، سرمایه گذاری کرده اند.  همچنین پیوندهای خانوادگی و تجاری در میان برخی از این گروه ها وجود دارد که به ادغام بیشتر و تقویت روابط آنها کمک می کند. در طول دوران حکومت طالبان در دو سال گذشته، این گروه شبه نظامی از نظر سازمانی الهام گرفته، قدرتمند و تقویت شده اند.

کشورهای آسیای مرکزی هم مرز با افغانستان رویکردهای مختلفی را در تعاملات خود با طالبان اتخاذ کرده اند اما به نظر می رسد که هیچ یک از آنها راهبردی برای محدود کردن رشد ایدئولوژیک این گروه ها یا استخدام از داخل قلمرو خود ندارند. دو رویدادی که در اوایل ماه اوت در آسیای مرکزی رخ داد، ماهیت پویایی وضعیت و تهدید بالقوه ناشی از افغانستان تحت کنترل طالبان را نشان داد. اولین مورد، نشست روسای جمهور ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان در عشق آباد پایتخت ترکمنستان بود. این اجلاس از آن جهت حائز اهمیت بود که برای اولین بار در دو دهه گذشته، سه رئیس جمهور برای گفتگو در مورد وضعیت جنوب مرزهای خود ملاقات کردند.

دومین مورد نمایشگاه تجاری قزاقستان-افغان در آستانه پایتخت قزاقستان بود. رویداد صنعت خصوصی برای یافتن بازارهایی برای محصولات افغانستان طراحی شده بود، اما مهم تر از آن، نشان دهنده تمایل آستانه برای همکاری با طالبان، گسترش روابط تجاری و استفاده از دیپلماسی اقتصادی به عنوان نقطه ورود دیگری برای رسیدگی به نگرانی های امنیتی است. با افزایش حوادث امنیتی ناشی از افغانستان، گشایش کانال های اضافی با طالبان احتمالا ضروری تلقی شود. به عنوان مثال، کشته شدن دو ستیزه جوی مظنون توسط نیروهای امنیتی تاجیکستان در نزدیکی مرز افغانستان در ماه ژوئن، نگرانی ها را در مورد توانایی طالبان برای جلوگیری از حملات فرامرزی توسط گروه های مستقر در افغانستان افزایش داده است. در همین رابطه، مقامات تاجیکستان ادعا کردند که ستیزه جویان در اواخر آوریل از مرز افغانستان عبور کرده و در یک عملیات ضدتروریستی کشته شدند. همچنین، در نشست سازمان همکاری شانگهای در ماه می ۲۰۲۳، تاجیکستان نسبت به قاچاق مواد مخدر و تهدیدات امنیتی ناشی از افغانستان ابراز نگرانی کرد و پیشنهاد ساخت کمربند ایمنی در اطراف افغانستان را داد. این درگیری بین تاجیکستان و طالبان مربوط به بسته شدن مرز و توقیف کامیون های تاجیکستان در سال ۲۰۲۲ ناشی می شود که خصومت آشکاری بین دو طرف ایجاد کرد و منجر به استقرار جنگجویان طالبان در مرز تاجیکستان شد. علاوه بر این، پناه دادن مداوم طالبان به اعضای جماعت انصارالله در بخش شمالی افغانستان، به ویژه در بدخشان و تخار، نگرانی های امنیتی زیادی را برای تاجیکستان ایجاد کرده است. در پاسخ، تاجیکستان براساس نگرانی  از سرریز خشونت از افغانستان به رهبری طالبان، تدابیر سختگیرانه ای را در مرزهای خود اعمال کرده و همچنین علناً رهبری جبهه مقاومت ملی ضد طالبان را در خود جای داده است.

علاوه بر تاجیکستان، ازبکستان نیز از پناه دادن و کمک طالبان به جنبش اسلامی ازبکستان که ماموریت اصلی آن سرنگونی دولت ازبکستان است، ابراز نگرانی کرده است. گزارش اخیر سازمان ملل در مورد افغانستان که قبلاً ذکر شد، نشان می دهد که چندین گروه شبه نظامی ازبک پناهگاه امنی در افغانستان پیدا کرده اند و اگر داعش قوی تر شود، یا به خود طالبان وابسته اند یا با رقیب دولت، داعش خواهند بود. بنابراین،کشورهای آسیای مرکزی با توجه به نزدیکی جغرافیایی آنها به افغانستان که توسط طالبان اداره می شود، با مجموعه ای فزاینده از چالش ها روبرو هستند. اینها شامل تکثیر و تقویت گروه های تروریستی فراملیتی در افغانستان، تبلیغ افراط گرایی، بهره برداری از گسل های اجتماعی-سیاسی و مذهبی، افزایش احتمالی ورود پناهجویان و افزایش قاچاق اسلحه و مواد مخدر است. باتوجه به اینکه گروه های تروریستی در افغانستان و سراسر منطقه، پیروزی طالبان و شکست ایالات متحده را محصول ایدئولوژی تند و نشان مذهبی خود می دانند، این مسائل در معرض خطر است. از آنجایی که طالبان به میزبانی و ایجاد پیوند با گروه های تروریستی ادامه می دهند، افغانستان زمین مساعدی برای آنها برای گسترش نفوذشان است(Motwani,2023).

بنابراین، طالبان با اقداماتی که انجام داده و شواهدی که از حضور گروه های مختلف تروریستی در خاک این کشور وجود دارد، علی رغم تلاش های دیپلماتیک برای برقراری ارتباط با کشورهای همسایه و خریدن اعتماد برای خود، نتوانسته اعتماد کشورهای همسایه را به خود جلب کند. درواقع، افغانستان تحت تسلط امارت اسلامی همچنان یک منبع بالقوه از تهدیدات امنیتی برای کشورهای همسایه است.

 این در حالی است که ایجاد یک سیاست خارجی کارآمد برای افغانستان، سیاستی که به حفاظت از مرزها، گسترش تجارت، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و مناقشات مربوط به آب بپردازد، نیازمند عمق سیاسی و کارایی دیپلماتیک است که هیچ یک از آنها در کابل مشهود نیست. طالبان خود را طرف پیروز جنگ علیه تروریسم می دانند، به ویژه به این دلیل که معتقدند ائتلافی از قدرتمندترین نظامیان جهان را یعنی ایالات متحده و متحدانش را شکست دادند. موقعیت فعلی قدرت آنها را به ادامه مذاکره با کشورهای همسایه و غرب بدون به خطر انداختن هیچ یک از خواسته های خود سوق می دهد. در مجموع بحران های مرزی بین طالبان و همسایگان افغانستان، درگیری های مسلحانه با پاکستان، شلیک موشک از افغانستان به ازبکستان و تاجیکستان و درگیری های مرزی مداوم با ایران، نشان می دهد که بعید است کشورهای همسایه مشارکت طولانی مدت با طالبان را تقویت کنند. همسایه ها با طالبان به عنوان یک شریک قابل اعتماد در منطقه رفتار نمی کنند. در همین حال، طالبان به حمایت از گروه های شبه نظامی خارجی به عنوان اهرمی برای نشان دادن قدرت خود در منطقه ادامه می دهد.

اعتبار طالبان افغانستان در ارائه تضمین های ضدتروریسم به دیگر دولت ها به دلیل شکست آنها در جلوگیری از حمله تحریک طالبان پاکستان  به پاکستان از خاک افغانستان، عمیقاً به خطر افتاده است. این واقعیت بر شک و تردید پیرامون تعهدات ضد تروریسم طالبان تاکید می کند، به ویژه که آنها میزبان حدود ۲۰ گروه تروریستی هستند. علاوه بر این، نگرانی فزاینده کشورهای آسیای مرکزی از زندگی در همسایگی طالبان موجه است. بازگشت طالبان شبکه های مختلف تروریستی را احیا کرده که از محیط مساعد در افغانستان برای تسلیح مجدد، عضوگیری و گسترش دامنه ایدئولوژیک خود استفاده کردند. تیم نظارت بر تحریم های سازمان ملل متحد فاش کرده که گروه های تروریستی قدرت مانور بیشتری دارند و درحال بازسازی توانایی های خود در محیطی هستند که برای رشد مساعد است. چنین سناریویی نگرانی های مشروعی را در میان همسایگان افغانستان ایجاد کرده که باید با پیامدهای حضور طالبان برای ثبات منطقه دست و پنجه نرم کنند(Motwani,2023).

منابع

Sakhi,Nilofar(2023), “Afghanistan’s Relations with Neighbors Under the Taliban: Exporing Instability”, https://jstribune.com/sakhi-afghanistans-relations-with-neighbors-under-the-taliban/

Motwani,Nishank(2023), “Making sense of the Taliban’s counterterrorism assurances”, https://www.mei.edu/publications/making-sense-talibans-counterterrorism-assurances

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا