معرفی کتاب: “چگونگی شکست یک جنگ: روایت مداخله آمریکا در افغانستان”
۲۸ شهریور (سنبله) ۱۴۰۳ – ۱۸ / ۹/ ۲۰۲۴
عنوان کتاب: چگونگی شکست یک جنگ: روایت مداخله آمریکا در افغانستان
نویسنده: امین صیقل
ناشر: انتشارات دانشگاه ییل (۱۱ ژوئن ۲۰۲۴)
زبان: انگلیسی
۳۲۰ صفحه
کتاب حاضر که توسط یکی از نویسندگانِ مشهور و به نامِ افغانستان نوشته شده است، روایتی صریح، نافذ و معتبر از جریان ناکامی و شکست های غرب در افغانستان، از ۱۱ سپتامبر تا سقوط کابل در اوت ۲۰۲۱ می باشد. امین صیقل استاد بازنشسته و مدیر مؤسس مرکز مطالعات عربی و اسلامی دانشگاه ملی استرالیا است. نویسنده در رابطه با تحولات و دگردیسی هایِ دامن گیر افغانستان، چنین اشاره داشته است که در سال ۱۹۵۸، ریچارد نیکسون، سی و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، افغانستان را “تسخیرناپذیر یا فتح ناشدنی” توصیف کرد و در ۱۵ آگوستِ ۲۰۲۱ گفتۀ وی به اثبات رسید. نیروهای ایالات متحده و ناتو پس از بیست سال مداخله در افغانستان نهایتا عقب نشینی کرده، امکان بازگشت طالبان به قدرت را فراهم نمودند. در این جنگ طولانی و فتح ناشدنی، ده ها هزار نفر کشته و میلیون ها تن نیز آواره شده، آینده افغانستان و سرنوشت این کشور در هاله ای از ابهام فرو رفت. بدین ترتیب با اهمیت موضوع و با توجه به تحولاتِ اخیر افغانستان، امین صیقل، کارشناس و صاحبنظر برجسته در حوزۀ مسائل افغانستان و خاورمیانه، روایتِ کامل مداخله آمریکا در افغانستان، از ۱۱ سپتامبر تا بحران کنونی را دنبال کرده است. ایالات متحده در پیِ یک حملۀ نظامیِ نخستینِ برق آسا، به جریانِ مبارزه ای بلند مدت جهت تغییر افغانستان وارد شد، اما نهایتا در دست یابی به اهداف خود ناکام مانده، شکست خورد. صیقل در کتاب خود به تشریح و تبیین مباحثی در این خصوص می پردازد که چگونه جریانِ شکست و ناکامیِ ایالات متحده، به واسطۀ تلاش هایی مستمر جهت دستگیری اسامه بن لادن رهبر پیشین القاعده، ناتوانی در ضمانتِ دولتی مانا و کارا از طریق تلاش های مرتبط با «ترویج دموکراسی»، و فقدان استراتژی گسترده تر در “جنگ علیه تروریسم”، مشخص و نمایان گردید. بدین ترتیب باید گفت کتاب حاضر روایتی آشکار و صریح پیرامون یکی از مهم ترین شکست های سیاست خارجی ایالات متحده و عواقب هولناک آن برای مردم افغانستان را مطرح می سازد.
به گفتۀ نویسنده در قسمت مقدمۀ کتاب حاضر، معضلِ افغانستان نزدیک به پنج دهه می شود که جمعیت این کشور و جهان را تحت تاثیر قرار داده است. در طی این دوره، پنج رستۀ ایدئولوژیک از طیف های سیاسی متفاوت و همچنین دو قدرت جهانی جهت تبدیل افغانستان به کشوری با ثبات و پایدار بوده اند. طی این دوران، کشور افغانستان از نظام سلطنتی به جمهوری، جمهوری دموکراتیک خلقی، جمهوری اسلامی، امارت اسلامی، جمهوری اسلامی و سپس به امارت اسلامی گذار داشته است. همچنین افغانستان در دهه ۱۹۸۰ و از سوی اتحاد جماهیر شوروی مورد تهاجم و اشغال قرار گرفت و از سال ۲۰۰۱ به مدت دو دهه تحت مداخله ایالات متحده همراه با مداخله مداوم پاکستان قرار گرفت. در دنیای مدرن حاکمیت هیچ کشوری به اندازه افغانستان مکررا و در مدت کوتاهی دچار گذار و تغییر نشده است. در نهایت این کشور برای دومین بار تحت حاکمیت وحشیانه طالبان افراطگرا، وارد تاریک ترین مرحله کنونی خود شده است. آخرین امید برای ثبات، امنیت و رفاه در چارچوب حاکمیتی دموکراتیک در افغانستان با مداخله آمریکا در پاسخ به حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر القاعده به آمریکا همراه بود. اما دخالت ایالات متحده و متحدانش در افغانستان، به دلیل برخی مسائل کلیدی، مخدوش و مبهم شد. این عوامل شاملِ: ناتوانی آمریکا در محاصره و دستگیریِ فوری و سریع شخصیت تروریستی تحت تعقیب، یعنی اسامه بن لادن، رهبر وقت القاعده؛ درهم آمیختگی و اختلاط کارزای مبارزاتی در افغانستان با اهداف سیاست خارجی گسترده تر ترویج دموکراسی” و “جنگ با تروریسم”؛ حکومت داری ضعیف نخبگان حاکم افغانستان تحت نظارت ایالات متحده؛ و مواضع فریبکارانه و دوسویۀ پاکستان؛ و همچنین استراتژی یا فقدان استراتژی واشنگتن در مدیریت این متغیره، آنهم در پس زمینه ای از پیچیدگی های غالب و تاریخی افغانستان و منطقه بوده است.
بدین ترتیب، کتاب حاضر جریانِ مداخله تحت رهبری ایالات متحده در افغانستان و شکست نهایی آن را در چارچوب این متغیرها بررسی می کند؛ امری که تاکنون و به قدر کفایت، توجه خردگرایانه و هوشمندانه ای نسبت به آن ها صورت نگرفته است. کتاب حاضر در حالتی انتقادی، چگونگیِ تغییر رویکرد اولیه ایالات متحده از “ردپای سبک” به “ردپای سنگین” (منظور میزان نفوذ و اثرگذاری ایالات متحده است) را روایت می کند؛ مسیری که ذیل آن، مشارکت ایالات متحده در پروسه های دولت سازی را بسط و تعمیق داد و به همین ترتیب باعث شد که ایالات متحده در “تله افغانستان” (Afghan trap) بیفتد و در نهایت تنها با شکست می توانست خود را از آن خارج سازد. بازگشت طالبان تحت حمایت پاکستان و وابسته به القاعده به قدرت در اواسط اوت ۲۰۲۱ برای ایالات متحده و در واقع متحدانش تحقیرآمیز و برای مردم افغانستان فاجعه بار بود. سازمان ملل متحد در ژوئیه سال ۲۰۲۳ هشدار داد که افغانستان بار دیگر در معرض خطر مرگبار اقدامات و فعالیت های تروریستی قرار دارد. اینکه مرحلۀ کنونی از دگردیسی و تحولِ آشفته در افغانستان تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و یا این جریان در کجایِ جهانی که به طور فزاینده قطبی شده است به منبعی از تنش و درگیری منجر خواهد شد، اکنون حدس و گمان بیشتر نیست؛ زیرا نه مردم افغانستان و نه جهان پایان بحران افغانستان را ندیده اند.
نویسنده همچنین در ادامه و ضمن بیان تصمیم خود برای نگارش این کتاب، انگیزۀ خویش از نگارش آن را چنین مطرح می سازد که با وجود آثار متعددی در مورد افغانستان و مداخله در این کشور به رهبری ایالات متحده، برخی از شکاف های مهم در ادبیات موجود در این حوزه وجود دارد. اما کتاب حاضر حاصل مصاحبه با سیاست گذاران افغان، منطقه و غرب؛ کارشناسان؛ محققان؛ مردم آگاه؛ و همچنین نوشته ها و انتشارات گسترده خود نویسنده پیرامون این موضوع در زمینه های منطقه ای و بین المللی بوده است. همچنین امین صیقل در ادامه ذکر می کند که به دلایلی نظیرِ تعداد بی شمار افرادی که با آنها پیرامون موضوع شکست و ناکامی ایالات متحده در افغانستان بحث و گفتگو داشته و نیز به دلیل آنکه برخی از این دست افراد همچنان در حال انجام وظیفه بوده و یا بسیاری دیگر به جبهه مقاومت پیوسته اند، ذکر نامشان دشوار و یا زمانبر باشد. اما وی به طور خاص از دو شخص نام می برد: کارل ایکنبری، ژنرال بازنشسته و سفیر پیشین ایالات متحده در کابل و برادرش، سفیر سابق محمود صیقل. متاسفانه در پایان نیز اشاره دارد که نگارش این کتاب با بیماری طولانی سرطان و درگذشت خواهر کوچکتر ایشان، ملیحه صیقل، دیپلمات و عرب شناس سابق همزمان شد.
حسن عباس، نویسنده کتاب “بازگشت طالبان: افغانستان پس از خروج آمریکایی ها” در رابطه با کتاب حاضر از امین صیقل چنین نگاشته است که؛ «صیقل چشم اندازی قابل اعتماد و قابل دسترس را به مخاطب ارائه می کند؛ چشم اندازی مبنی بر اینکه چگونه شکست و ناکامیِ تخیلات خارجی ها، همراه با بی کفایتی و فساد نخبگان سیاسی افغانستان، ما را به جایگاهی که امروز ایستاده ایم رسانیده است. درس هایی که صیقل ارائه می دهد به همان اندازه که جذاب و گیرا هستند، آگاهی بخش و خردمندانه نیز بوده، ارزش توجه همگانی را دارند.»
گرت ایوانز، وزیر خارجه سابق استرالیا و رئیس بازنشسته گروه بین المللی بحران نیز در همین رابطه معتقد است، کتاب امین صیقل “تحلیلِ مستندِ گیرا، جامع و دقیقی که ضمنِ ارائۀ بسیاری از مطالب شاهدان عینی پیرامونِ شکست های خفت بار سیاست و حکومت داری دولت های متوالی ایالات متحده و رهبری افغان ها، یکی از دلسرد کننده ترین و حزن انگیزترین فصل های تاریخ جهان مدرن را تشریح می نماید. امین صیقل درس هایی که باید از این جریان آموخت را صراحتا و به وضوح در کتاب خود بیان می دارد.»