ورود بازیگران غیررسمی به مذاکرات صلح با حضور حکمتیار در اسلام آباد
۳۰ مهر (میزان) ۱۳۹۹ – ۲۱/ ۱۰/ ۲۰۲۰
با به بن بست کشیده شدن و وقفه ی ایجاد شده در مذاکرات صلحِ میان افغانان، مقامات و شخصیت های رسمی و غیر رسمی افغانستان هریک به نوبه ی خود برای گشایش مجدد باب مذاکرات و شاید توانمند نشان دادن خود نسبت به دیگری در این جریان، سفرهای منطقه ای و دیدار با مقامات کشورهای همسایه را آغاز کردند. در همین راستا، چندی پیش شاهد تلاش های اشرف غنی و عبدالله عبدالله و پیشی گرفتنِ دکتر عبدالله در این رقابتِ سیاسی، و سفرهای منطقه ای او به پاکستان، هند و ایران جهت تقویت اجماع منطقه ای برای مذاکرات صلح بوده، و به تازگی نیز شاهد فعال گرایی گلبدین حکمتیار و پیوستن وی به این عرصه هستیم.
گرچه پیش از این دررابطه با سفرهای اخیر رئیس شورای عالی مصالحه ملی افغانستان بحث و گمانه زنی هایی مختلفی مطرح شده بود، لیکن با سفر گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان به پاکستان، موجِ واکنش های جدیدی دررابطه با تلاش ها و فعالیت های چهره های مختلف درراستای مذاکرات صلح افغانستان ایجاد شده است.
وی در این سفر با عمران خان، نخست وزیر پاکستان و سایر مقامات بلند پایه ی حکومتی در این کشور پیرامونِ روند صلح افغانستان و مسئله ی مهاجران افغان ساکن در پاکستان دیدار و تبادل نظر کرده و پاکستان را خانه دوم خود توصیف کرد. البته به باور برخی تحلیلگران این سخن وی واقعیتی است که به پانزده سال حضور وی در پاکستان بر می گردد. بنابرگزارش ها، وی همچنین آمریکا را در جنگ افغاستان شکست خورده خوانده و آمدن صلح به افغانستان را به خروج نیروهای خارجی از این کشور منوط دانسته است.
وی همچنین حکومت کابل را طرفدار جنگ و نه طرفدار تامین صلح در این کشور توصیف کرد. اما در رابطه با سفر رهبر حزب اسلامی افغانستان به پاکستان دیدگاه های مختلفی وجود دارد: با باور برخی، همان طور که خود حکمتیار نیز در فرودگاه بین المللی حامد کرزی کابل چنین اعلام کرد که وی با پیام صلح به اسلام آباد می رود، سفر وی می تواند احتمالِ به ارمغان آورنِ صلح و امیدواری برای روبه راه شدن اوضاعِ ناامن و خشونت بار به ویژه در روزهای اخیر را با خود به همراه داشته باشد.
لیکن از دیگر سو، به باور برخی دیگر از افراد، همچون نصرت رحیمی، سخنگوی سابق وزارت کشور افغانستان، حکمتیار در این سفر اهداف شومی داشته و باید نقشه های وی خنثی شود. به اعتقاد رحیمی حکمتیار هنوز ایده های تروریستی در دل خود داشته و به کسب قدرت از راه های غیرقانونی و نامشروع می اندیشد. واقعیت این است که رفع بن بست های به وجود آمده مابینِ هیات های مذاکره کننده در دوحه قطر، یک بهانه بوده و محتوای دید و بازدیدهای مقامات رسمی و غیر رسمی افغانستان یک نکته دیگر.
منتقدین معتقدند که سفرهای آقای عبدالله به کشورهای مختلف نه تنها راهی برای آغاز گفت و گوها و جلب حمایت نمی باشد، بلکه سبب چند جانبه شدن و دسته بندی بازیگران صلح در افغانستان شده است. چنانچه به گفته روزنامه صبح کابل افغانستان این سفرها نه به خاطر ماهیت و محتوی آن بلکه بیشتر به خاطر این مسئله است که این دیدارها به یکباره آغاز شده است. حتی گفته می شود که قرار است رئیس مجلس نمایندگان افغانستان نیز در روزهای آتی سفری به پاکستان داشته باشد.
در همین راستا به باور برخی ناظران سیاسی به نظر می رسد در میان رهبران جهادی، گلبدین حکمتیار به دلیل قرائت بنیادی تر از اسلام توام با افراطیت، در میان دیگر جناح های سیاسی افغانستان از جایگاه به نسبت بهتری نزد مقامات پاکستانی برخوردار است. اما در نهایت حتی اگه این سفر به کمک و حمایت پاکستان برای پیشبرد مذاکرات صلح منتهی شود، به تحقق صلح و ثبات در این کشور کمکی نمی کند. چراکه اقداماتی از این دست تنها نشان دهنده استقلال و اتکا به رای افراد سیاسی در راستایِ اهداف و مقاصد خود در این کشور و تشتت آراء در میان دسته ها و بازیگران سیاسی مختلف است.
به باور منتقدان این چنددستگی و اختلافات برای کشوری چون پاکستان می تواند فرصتی مناسب جهت دور زدن ساختارهای رسمی و برقراری مناسبات با افراد و جناح های سیاسی مخالف باشد و به تضعیف اقتدار دولت و استقرار یک ساختار سیاسی وابسته و دست نشانده منجر شده و دولت افغانستان را در سطح گروهی سیاسی با عقاید مختلف و بعضا متضاد جایگزین کند.
به هر روی می توان گفت، علی رغمِ سفرهای متعدد مقامات و افراد سیاسِ افغانستان به کشورهای همسایه در روزهای اخیر، و با وجودِ اینکه نه تنها در روند مذاکرت صلح افغانستان اتفاق مثبتی روی نداده، بلکه از آن سوی در بیشتر ولایت های افغانستان شاهد شدت یافتن خشونت ها و حملات طالبان بوده ایم؛ چنین به نظر می رسد که اهدافِ واقعی و حقایق پنهان در پسِ این دست دیدارها و گفتگوها، بیشتر به برنامه ریزی جهت کسب قدرت و نفوذ در آینده و به نوعی تجارت سیاسی شبیه باشد تا اولویت داشتنِ صلح و آتش بش افغانستان و تامین امنیت برای مردمِ این کشور. این دست ناهماهنگی ها و خودمختاری ها، آن هم در زمانی که افغانستان بیش از پیش به یکپارچگی و انسجام داخلی نیازمند است، می تواند روند صلح افغانستان را با چالش مواجه سازد.
حکمتیار پیشتر مخالف شورای عالی مصالحه بود و سفر یکی از چهره های مخالف با این شورا در مسیر صلح افغانستان می تواند به معنایِ عدم هماهنگی، اجماع و اتحاد داخلی در این کشور باشد. همچنین از دیگر سو به نظر می رسد رابطه ی ارگ ریاست جمهوری و برنامه های آن برای صلح نیز با رهبری شورای عالی مصالحه در کشمکش و رقابت سیاسیِ پایان ناپذیر و نامشخص قرار داشته باشد. چنانچه پیشتر ظاهرا ارگ ریاست جمهوری از سفر عبدالله به پاکستان و استقبال مقامات پاکستانی از وی چندان خشنود نبود.
بدین ترتیب به نظر می رسد علی رغمِ ارجاع متعدد مقامات افغانستان به پاکستان برای باز کردن مسیر سنگلاخی مذاکرات صلح افغانستان و تلاش برای نزدیک شدن به این کشور برای فراهم آوردن صلحی پایدار؛ همچنان برخی ناظران سیاسی در صداقت پاکستان تردید داشته و به باور آنها پاکستان نتوانسته است برادری خود به افغانستان را ثابت کند. پاکستان در روند صلح افغانستان خواهان به دست گرفتن روند مذاکرات و برقراری ارتباط با تمام افرادی است که به نوعی در روند مذاکرات تاثیرگذار هستند.
چنانچه اسلام آباد احساس می کند که با نزدیکی طالبان به قطر نقش پاکستان در این روند کمرنگ شده و به همین جهت درصدد است که با تمام بازیگران دخیل در پروسه صلح ارتباط برقرار کند. به همین خاطر دیدارهای متعدد پاکستان به افراد رسمی و غیررسمی درباره روند مذاکرات از یک طرف و نگرانی این کشور از کاهش نقش خود در بازی صلح افغانستان منجر به دیدارهای متعدد اسلام آباد با مقامات رسمی و غیررسمی افغانستان شده است. این مسئله نگرانی هایی از سیاست های مخرب پاکستان را ایجاد کرده است. این دعوت ها از سوی پاکستان به زعم تحلیلگران با هدف همسو کردن نیات رهبران افغانستان با منافع خود است. درواقع نگاه ابزاری پاکستان به این سفرها روند مذاکرات را تهدید می کند.
با در نظر گرفتنِ موارد مطرح شده همچنان روشن نیست قصد و منظور پاکستان از دعوت های رسمی و استقبال از چهره های رسمی و غیر رسمی افغانستان در روزهای اخیر چیست، لیکن پیشبرد و حل و فصل چالش های پیش آمده بر سر راه مذاکرات صلح، آن هم به واسطه ی چهره هایی که هیچ نقش رسمی نیز در پروسه صلح افغانستان نداشته اند، امری معمول و پذیرفته شده نیست. با این وجود در آینده مشخص می شود که رایزنی های بازیگران غیررسمی افغانستان تسهیل کننده ی روند مذاکرات و یا برهم زننده ی آن خواهد بود.