سیاستسر تیتر خبرهانخستین خبرها

از نبرد در جبهه جنگ تا انتحاری در کلاس درس: آینده افغانستان از آنِ کیست؟

۱۴ عقرب(آبان)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۱/۴

افغانستان در یک ماه گذشته بیشتر از آنچه تصور می­ شد شاهد حوادث خشونت ­بار تروریستی و شدت گرفتن آتش ­جنگ در سرتاسر کشور است. حملاتی که گاهی داعش مسئولیت آن را برعهده می ­گیرد و گاهی هم ردپای طالبان به چشم می­ خورد. در این میان روند مذاکرات در دوحه همچنان درحال درجا زدن است و تنها نتیجه ای که داشته شدت گرفتن حملات و تلفات نیروهای انسانی در کشور بوده. افزایش جرم­ های جنایی در پایتخت در این میانه بر شدت نگرانی ها افزوده و حکومت را به دردسر بیشتر گرفتار کرده تا جایی که معاون اول رئیس جمهوری مسئولیت تأمین امنیت شهر را برعهده گرفت. به عبارت دیگر، حملات تروریستی در هر مکان و زمانی که تصور شود در افغانستان قربانی گرفته. در این میان، حمله به مراکز آموزشی و نهادهای آکادمیک کشور به میدان جدید جنگ گروه­ های افراطی تبدیل شده است. حادثه دردآور دانشگاه کابل مکانی که به عنوان قلب آکادمیک کشور شناخته می شود در زمانی که هنوز خون دانش ­آموزان آموزشگاه کوثر-دانش خشک نشده، نشان از تغییر هدف در جنگ افغانستان است. با شروع پروسه صلح در کشور علی­رغم امید به کاهش جنگ حملات در سرتاسر کشور با شدتی بیشتر از گذشته ادامه یافته است که نشان از جدیت طالبان برای امتیاز گیری در میز مذاکره و ضعف و یا هم مدارای دولت در برابر گروه­ های تروریستی است. از طرف دیگر عدم اطمینان از ادامه حضور نیروهای آمریکایی موجب بدتر شدن شرایط افغانستان شده است.

بیست سال پس از کنفرانس بن نسل جدیدی از افغان­ ها متولد شدند که آگاه و خواهان تغییر و اصلاح هستند. بخش بزرگی که ملی ­گرا و امید و آرزوهای بزرگی را در سر می­ پرورانند. نسلی که خسته از جنگ و آماده برای تغییرات بنیادین در کشور با استفاده از اهرم دانش هستند. افغانستان در حال حاضر علی­رغم چهره جنگی خود در حال تغییرات بنیادین در لایه­های زیرین و پنهان جامعه است که دردرازمدت بسترهای تحول را در کشور فراهم خواهد کرد. گروه ­های تروریستی  فعال در کشور به ویژه طالبان و داعش این مسئله را به خوبی درک کرده و به آن پی بردند. علاوه بر این، گروه­ های شورشی کشور در پی «پیرسازی» جمعیت آینده افغانستان هستند. قطعاً در هر جامعه ای نسل جوان بازوی حرکتی و سازنده کشور هستند. چه بسا که این قشر خود را به ابزار علم و دانش نیز مجهز کنند. افغانستان امروز در حال تربیت نسلی نو به وسیله دانش و آگاهی است. با درک این مطلب از سوی گروه های شورشی آنها در عملیات های جدید خود نسل جدید افغان­ ها را نشانه گرفتند تا جلوی تزریق قشر جدید که تهدیدی بالقوه برای موجودیت آنها به حساب می­ آید، گرفته شود. از طرف دیگر، روند پیرسازی در کشور و نابودی پایه های آموزش مدرن در افغانستان موجب تزریق نیروهای بنیادگرایی که سالها در اتاق های ساده مکاتب دینی در مناطق دورافتاده افغانستان و پاکستان  مشغول فراگیری اموزه های سخت دینی بودند، می شود. نیرویی که بنابر آنچه اسلام افراطی به آنها دیکته می کند، عمل می کنند.

از طرف دیگر، تضعیف نیروهای نظامی و امنیتی کشور از دیگر اهداف حمله به مراکز آموزشی است. تعدد و پراکندگی مراکز حمله و گسترش جبهه جنگ به مکان های متفاوت و جاهایی که تصور نمی شود در جهت خسته کردن و سردرگمی نیروهای امنیتی افغانستان تلقی می شود. نتیجه این امر طبیعتاً بر کارکرد و مقابله به مثل در برابر این حوادث اثرات منفی می گذارد.  بدیهی ترین پیامد این امر ناتوانی نهادهای امنیتی  کشور و به موازات آن ایجاد موجی از بی اعتمادی و خشم علیه دولت کابل خواهد بود که موجودیت دولت را به خطر می اندازد.

 جنگ حاضر در افغانستان تنها جسم و فیزیک شهروندان افغانستان را نشانه نگرفته است بلکه نبرد کنونی کشور روان و روح شهروندان را آماج حمله قرار داده است. حمله به دو مرکز علمی کشور در کمتر از دو هفته نشان از شروع چهره جدیدی از جنگ در کشور دارد.شدت یافتن حملات در شهرها در کنار افزایش جرم های جنایی  بر میزان ناامیدی، افت شدید اعتماد عمومی به حکومت و کاهش امید به زندگی در بین شهروندان کشور افزایش یافته است. به نقل یکی از روزنامه­ های کشور: کابل این روزها به شفاخانه‌ی بدون تجهیزات می‌ماند. همه‌ی باشنده‌گان این شهر بزرگ، زخمی بر تن و روان خویش دارند. از میان کابل‌نشینان، دیگر کسی نمانده است که از سوراخی گزیده نشده باشد و جراحتی بر تن نداشته باشد. باشنده‌گان مظلوم واقع‌شده‌ی کابل را گروه‌های تروریستی در مراکز آموزشی مورد حمله قرار می‌دهند و دزدان در کوچه‌ها و جاده‌ها. در سوی دیگر حکومتی که موظف به حراست از جان و مال مردم است نمی‌تواند از عهده‌ی کار خویش به درستی برآید. این زخم‌خوردن‌ها و شکستن‌ها و پرپرشدن‌های پی در پی، همه‌ی کابل‌نشینان را دچار یأس کرده است. دیگر هیچ‌کس در کابل، امیدوار زنده‌گی نمی‌کند و به افق روشنی چشم ندوخته است. هیچ‌مکانی در کابل امن و مصون نیست(هشت صبح،۱۳۹۹).

 تمیم عاصی رئیس مرکز مطالعات صلح و جنگ افغانستان در رابطه با حوادث کنونی کشور معتقد است که: یکی دیگر از اهداف مهم گروه­های تروریسیت به ویژه طالبان محاصره ­سازی شهرها،ناامنی ­سازی شاه راه­ها،راه­ اندازی کمپاین کشتارهای هدفمند در داخل شهرهای بزرگ و محدودسازی حاکمیت حکومت است. این شیوه را طالبان در هنگام مبارزه با قشون سرخ در پیش گرفته بودند که حالا دارند به مطابق آن عمل می­کنند. این درحالی است که نظام امنیتی فعلی کشور یک نظام فرسوده با تاکتیک­های قدیمی است که تنها در کوتاه مدت توان مقابله با این حملات را دارد.

آینده افغانستان از آنِ کیست؟

موج شدید حملات تروریستی در کشور و خبرهای پی هم ناگوار کننده در کشور به ویژه حادثه روز دوشنبه حمله به دانشگاه کابل پایه­ های لرزان جامعه افغانستان را لرزان تر کرده. امید در کشور به طرز وحشتناکی در حال کمرنگ شدن است. ضعف نهادهای امنیتی و راکد شدن مذاکرات در دوحه بر میزان نگرانی ها افزوده و عدم اطمینان از ادامه حضور نیروهای خارجی در کشور نیز چشم ­انداز وضعیت ثبات در افغانستان را تیره و تار کرده است. مورد هدف قرار دادن مراکز آموزشی و تلفات فجیع انسانی که منجر به از دست دادن بخش جوان و تحصیلکرده جامعه افغانستان شده که می توانست امیدی باشد برای فرار از وضعیت موجود، آینده وضعیت کشور را ناخوشایند ساخته است. استفاده از تاکتیک های قدیمی جنگی و نظام اطلاعاتی فرسوده کشور اندک امید برای بهبودی وضعیت کشور را هم متزلزل می کند. در این میان، گویا همه چیز به نفع طرف مقابل است. تحقق بخشیدن به همه شروط طالبان برای آغاز مذاکرات، حملات مکرر به مواضع دولتی و وارد کردن تلفات زیاد و مهم تر از همه مشروعیت بخشیدن به آنها توسط جامعه جهانی به ویژه ایالات متحده بر نگرانی ها می افزاید. در این صورت، ادامه عدم توجه به بازنگری در شیوه جنگ توسط نهادهای امنیتی کشور و بی توجهی در برابر حملات همه چیز را در دوحه به نفع طالبان تغییر خواهد داد. به عبارت دیگر، آنچه تاکنون مانع رسیدن طالبان به خواسته هایشان بود، عدم به رسمیت شناختن این گروه توسط جامعه جهانی بود. توافقنامه بین طالبان و آمریکا اخرین موانع را از پیش این گروه برداشت. بنابراین، در صورت تداوم این روند انتظار هرگونه اتفاقی را در کشور باید داشت.

منابع

حمید زاده،حبیب(۱۳۹۹)، خسته خسته از جفا، روزنامه هشت صبح: https://8am.af/tired-tired-of-persecution/

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا