نگاهی به مستندِ «من انقلابم»؛ به کارگردانیِ بینیدیتا ارجنتیری
۸ آذر (قوس) ۱۳۹۹ – ۲۸/ ۱۱/ ۲۰۲۰
– نام مستند: “من انقلابم “
– کارگردان: بینیدیتا ارجنتیری (Benedetta Argentieri)
– نویسنده: بینیدیتا ارجنتیری
– بازیگران: روجدا فلات، ینار محمد، سیلی غفار
– محصول سال: ۲۰۱۸
– زبان ها: کردی، عربی، دری، انگلیسی
بینیدیتا ارجنتیری کارگردان و روزنامه نگاری مستقل است که در نیویورک مستقر می باشد و فیلم “من انقلابم” دومین ساخته ی او است. وی با آغاز چندین سفر از سال ۲۰۱۴، جنگ عراق و سوریه را پوشش داده است. کارهای او در چندین نشریه بین المللی از جمله رویترز، ساندی تایمز، کوارتز و غیره معرفی و به نمایش گذاشته شده است.
در سال ۲۰۱۸، او برای یک سخنرانی انگیزشی تد تاک(TedTalk) در میلان با موضوع “زنان در جنگ” و ساخت مستند خود، یعنی “من انقلابم” (۲۰۱۸) انتخاب شد. همچنین وی در سال ۲۰۱۶، کارگردانی مشترکِ «جنگ ما»، مستندی درباره خارجی هایی که برای جنگ با دولت اسلامی (داعش) به کردها در سوریه می پیوندند، را بر عهده داشت و این مستند در ۷۳ اُمین جشنواره فیلم ونیز، در بخش خارج از رقابت آن انتخاب شد. وی کارشناسی ارشد روزنامه نگاری، با تمرکز بر حوزه سیاست، از دانشگاه کلمبیا در نیویورک را دارد و در ابتدا کار خود را در Mediaset، یک ایستگاه تلویزیونی در ایتالیا آغاز کرد. (WMM, 2018)
بینیدیتا ارجنتیری در رابطه با مستندِ «من انقلابم» چنین می گوید: “این فیلم نشات گرفته از نیاز من بود تا نشان دهم این زنان دیگر قربانی نیستند.” وی ادامه داد: “رسانه ها همچنان به روایات منسوخ شده ای که زنان را پنهان شده، درمانده و خاموش نشان داده اند، ادامه می دهند. اما، همانطور که فیلم من نشان می دهد، زنان در حال بازسازی و احیای کشورهای خود هستند، کشورهایی که توسط چندین دهه جنگ ویران شده اند”.
مستندِ من انقلابم، با نگاهی به سه زن، و تحرکات و فعالیت هایشان، و اینکه چگونه آنها پیشوا و راهبرِ مسیری در جهتِ آینده ای جدید برای سایر زنان در کشورهای خود شده اند، به تمرکز بر انقلابات فمینیستی در حال وقوع در عراق، سوریه و افغانستان می پردازد. هر کشور در این مستند، منعکس کننده زمینه و بسترِ انقلاب های فمینیستی است: انقلاب سیاسی در افغانستان، انقلابی مسلحانه در سوریه و فعالیت های مردمی در عراق.
اما در شرحِ خلاصه ای از مستند حاضر می توان گفت، در این اثر سه زن مصمم و بااراده در خاورمیانه، مبارزه ای برای برابری جنسیتی و آزادی را در قالب پرتره ای از توانمندسازی سه عامل تغییر، رهبری می کنند. سیلی غفار سیاستمدار و سخنگوی حزب همبستگی افغانستان، برای محافظت از خود ضمن آموزش زنان دیگر درباره ی حقوق زنان، باید در افغانستان سفر کند. ینار، بنیان گذار نهاد آزادی زنان، ضمن راه اندازی سرپناهی برای زنان بدسرپرست، برای اصلاح پارلمان در عراق فشار می آورد. و روجدا فرمانده نیروهای واحد مدافع خلق سوریه است که ۶۰،۰۰۰ سرباز را برای شکست داعش، از جمله آزاد سازی و نجات مردم رقه، رهبری می کند. (START S.R.L, 2018)
بینیدیتا در صحبت هایش روی استیژ «TEDx Milano» بازگو میکند که سفر آنان از بغداد شروع شد، در آنجا به دیدار «نهاد آزادی زنان» و بنیانگذارش ینار محمد رفته بودند. ینار در زمان دیکتاتوری صدام حسین به کانادا پناهنده شده بود اما در ۲۰۰۳ بعد از تجاوز امریکا به عراق که خشونت علیه زنان از جمله اختطاف زنان از جاده ها، قاچاق زنان و فحشای اجباری را در پی داشت، تصمیم گرفت سازمانی را برای زنان ایجاد نماید و بدین منظور به بغداد برگشت. در چند سال گذشته «نهاد آزادی زنان» که توسط ینار رهبری میشود به زنان خشونت دیده یاری رسانیده است. ینار میگوید که قبل از کار برای زنان، «احساس می کردم مانند گیاهی بدون ریشه هستم و زندگیم هیچ هدفی ندارد.»
بینیدیتا در صحبت هایش روی استیژ «TEDx Milano»درمورد روجدا فلات از سوریه می گوید:
«پس از بغداد، ۷۰۰ کیلومتر دورتر به رقه ی سوریه رفتیم. شاید در مورد رقه شنیده باشید، آنجا برای ۴ سال تا نوامبر ۲۰۱۷ پایتخت و مرکز داعش بود. در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷، ائتلافی که توسط واحدهای کورد و جنگجویان عرب تشکیل گردیده بود، شهر را به تصرف خود در آورد. در آنجا ۶۰ هزار مرد و زن جنگیدند و روجدا فلات نیز آنجا بود، او در لشکرکشی و تدابیر جنگ عالی ست…. داعش یک میلیون دالر برای سرش جایزه گذاشته است».
بینیدیتا در این برنامه درمورد افغانستان و سیلی غفار میگوید:
«امروز افغانستان یکی از بدترین جاها برای زنان میباشد. زمانی که در ۲۰۰۱ امریکایی ها وارد افغانستان شدند، ادعا کردند که برای زنان آزادی خواهند آورد. پس از ۱۷ سال، ۸۷ فیصد زنان قربانی خشونت اند. ۸۶ فیصد زنان قادر به خواندن و نوشتن نیستند، فقط ۱۴ فیصد به مکتب میروند. آنان در مناطق دورافتاده بدون برقع گشت و گذار نمیتوانند. آنان در محضر عام سنگسار می شوند و از تمامی حقوق خود محروم اند. جنگ های پیهم ۳۰ ساله این مشکلات زنان را پیچیده تر ساخته است. اینجاست که سیلی غفار دست به کار می شود، سیلی اولین سخنگوی زن حزب همبستگی افغانستان میباشد. او گذشته انقلابی دارد… سیلی با فامیلش به ایران و پاکستان مهاجر شد.
در پاکستان وی در ۱۲ سالگی کار برای زنان را شروع کرد، او می دانست که باید زنان را تعلیم داد، زنان به تعلیم نیاز دارند. وی در زمان طالبان به افغانستان برگشت و با این که هنوز خیلی جوان بود یک کورس کوچک سوادآموزی برای زنان را ایجاد کرد… او به جنگ همه می رود، (مخصوصا به خاطر زنان) امریکا، ناتو، جنگ سالاران، مافیای مواد مخدر، طالبان و… او دشمنان زیادی دارد، به شمول دولت! او به جاهای می رود که دولت رفته نمی تواند… با زنان ملاقات می کند و کورس های سوادآموزی را سازمان می دهد. تمام فعالیت های او قیمتی دارد، قربانی می خواهد… آنان (دشمنانش) در تلاش اند که او را بکشند، او را تعقیب میکنند تا اختطاف اش کنند و به هر طریق که شده خاموش اش نمایند. لیکن هیچ کدام این ها مانعش نمی شود، زیرا می داند که مبارزه بدون قربانی غیرممکن است…. وی معتقد است که روزی موفق خواهد شد تا کشورش را تغییر دهد.». (حزب همبستگی افغانستان، ۱۳۹۷)
علی رغم مبارزه با موانع سهمگین و طاقت فرسا، هر سه زن از خود مقاومت، شجاعت و شفقت نشان می دهند. بدین ترتیب، مستند من انقلابی هستم تصاویر زنان خاموش و در خفا نگاه داشته شده در خاورمیانه را به چالش می کشد و در عوض قدرت خارق العاده زنانی را که در خط مقدم برای فریاد کردنِ مطالبات و حقوق خود قیام می کنند را، آشکار می سازد.
وب سایتِ (metro.us)، مستند من انقلابم را “یکی از بهترین مستندهای سال ۲۰۱۸ معرفی کرده است. به گزارش این وب سایت، ارجنتیری نگاه جهانیان به زنان خاورمیانه، به عنوانِ زنانی کمرو و مطیع را به چالش می کشد تا نشان دهد چگونه آنها از روستاهای دور افتاده تا خیابان های شهر تغییراتی واقعی ایجاد می کنند.”
همچنین در مجله ی ماهیانه ی (Vanity Fair) نیز دررابطه با مستند حاضر چنین نوشته شده است: “در دل این سناریوی جنگی که به نظر می رسد امیدی به تغییر ندارد، در عوض زندگی های باورنکردنی را کشف می کنیم، که هرگز تسلیم نمی شوند، افرادی که زندگی و اهداف آنها از ترس قوی تر است.”
از سوی دیگر، نهاد مطبوعاتی (Shadowproof) در حیطه ی روزنامه نگاری مستقل پیرامون جنبش های عدالت نیز، دررابطه با مستند حاضر براین باور است که: موفقیت و پیروزیِ مستندِ”من انقلابم” مهارت ارجنتیری در گردهم آوردنِ این مسیرهای متمایز و متفاوت در چارچوب فمینیسم با یکدیگر را نشان می دهد، به گونه ای که این جریان هم احترام به خودشان، و در عین حال نیز ارتباط متقابل آنها را برجسته می کند.”
همچنین مجله ی انگلیسیِ سیاسی فرهنگیِ (The New Statesman) دررابطه با مستند من انقلابم چنین عنوان کرده است: “چه انقلابی سرسخت تر از انقلاب زنان است؟ زنانی که ارجنتیری دنبال می کند با موانع طاقت فرسای زیادی دست و پنجه نرم می کنند و با این حال فیلم در خود احساسی از تعالی و امید را نیز تداعی می کند – اگر زنان این کار را نکنند، چه کسی می تواند؟ (WMM, 2019)
منابع:
– حزب همبستگی افغانستان، (۱۳۹۷)، “«من انقلابم!» مستند مبارزات سه زن انقلابی”، http://www.hambastagi.org/new/fa/category/art-and-literature/2594-i-am-revolution.html?fbclid=IwAR0wvbbMNSotR7Jlg3tX1VM6RtVjKmgec4qEOF5mn2f4PNkW_hLm3v5g6gc
– START S.R.L. (2018), “I am the revolution”, https://www.start.mi.it/2019/01/18/i-am-the-revolution/
– WMM, (2019), “I AM THE REVOLUTION; A film by Benedetta Argentieri”, https://www.wmm.com/catalog/film/i-am-the-revolution/
– WMM, (2018), “I AM THE REVOLUTION”, Women Make Movies (WMM), https://www.wmm.com/sponsored-project/i-am-the-revolution