خروج نیروهای آمریکایی؛ سیلی محکمی به متحدان بین المللی در روند صلح سازی افغانستان
۸ آذر (قوس) ۱۳۹۹ – ۲۸/ ۱۱/ ۲۰۲۰
ایالات متحده و کشورهای اروپایی از هم پیمانان حضور در افغانستان در قالب ناتو و یا به صورت جداگانه، در چهارچوب کمک های مالی و معنوی به افغانستان فعالیت کرده اند. هدف مشترک میان آنها از حضور در افغانستان، بازسازی این کشور از طریق حمایت مادی و معنوی و مبارزه با تروریسم در کشور بود. به همین جهت عموما گام های برداشته شده هم از جانب ایالات متحده و کشورهای اروپایی در راستای یکدیگر و در ذیل یک هدف مشترک تعریف می شود. با این حال اختلافاتی بین آنها در برابر افغانستان به طور کلی و طالبان به طور خاص وجود دارد. به طور مثال، در خصوص رهایی ۵۰۰۰ زندانی طالبان که در نتیجه توافق بین طالبان و آمریکا صورت گرفت با واکنش های منفی از سوی کشورهای اروپایی مواجه شد. چرا که آنچه از روح این توافقنامه بیرون آمد تنها مدافع منافع امریکا و طالبان بوده و به منافع سایر طرف های جنگ و یا دخیل در جنگ افغانستان توجه نشده بود.
این در حالی است که خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا در پروسه صلح در توئیتی نوشته بود که: ما از دولت استقبال می کنیم که اکنون بیش از ۳ هزار زندانی طالب را آزاد کرده است. همچنین، یکی دیگر از دلایل اختلافات بین آمریکا و اروپا در برابر طالبان شاید به گزاره های ارزشی بین آنها برگردد. کشورهای اروپایی به عنوان سردمداران اصلی دموکراسی، حقوق بشر، رعایت حقوق زنان تفاوت دیدگاه عمیقی نسبت به طالبان دارند. امری که منجر می شود آنها این گروه شورشی را از این زاویه مورد بررسی قرار دهند. چنانکه از آغاز مذاکرات بین الافغانی بارها بر رعایت موازین حقوق بشری در جریان مذاکرات و نپذیرفتن بازگشت امارت اسلامی صحبت کردند.
بدین ترتیب می توان گفت، در حالی که ایالات متحده تنها برای عقب کشاندن نیروهای خود از افغانستان و عراق مصمم است و عملیات نظامی در کشورهای منطقه را هزینه ی گزافی برای آمریکا می داند، لیکن ناتو با این تصمیم عجولانه مخالف، و اتحادیه اروپا نیز همچنان حمایت خود از افغانستان را در راستای ارتقای دموکراسی، حقوق بشر، بهبود حکومتداری، کاهش فقر و فساد، و پیشرفت اجتماعی تایید می کند. اما آنچه ایالات متحده از این روند می خواهد (هرچند آنها هم بر موارد مثبت از حفظ دستاوردهای بیست سال گذشته، حقوق زنان و… صحبت می کنند) خروج کامل از افغانستان و پایان دادن به جنگ بیست ساله در این کشور است. و به همین جهت است که در برابر خواسته های طالبان منعطف تر عمل می کنند.
یکی دیگر از موارد اختلافی بین آمریکا و کشورهای اروپایی درباره خروج نیروهای نظامی از افغانستان است. طبق آخرین بیانیه وزارت دفاع ایالات متحده، قرار بر آن است که سربازان آمریکایی در افغانستان از ۴۵۰۰ به ۲۵۰۰ و در عراق نیز از ۳۰۰۰ به ۲۵۰۰ کاهش یابند. قرار براین است این زمان بندی و برنامه ریزی برای کاهش نیروهای نظامی تا ۱۵ ژانویه -تنها پنج روز پیش از تحویل مقام ریاست جمهوری به بایدن- به پایان برسد. و به باور برخی تحلیلگران و ناظران سیاسی این تصمیم عجولانه و غیرمسئولانه پیامدهای مهمی را برای مردم عراق و افغانستان به همراه خواهد داشت. چرا که این تصمیم می تواند بر کنترل عملیات و حملاتِ طالبان، پایان دادن خشونت ها، پیشبرد پروسه صلح و مذاکرات بین الافغانی و در نهایت ایجاد آتش بسی پایدار و تضمین ثباتِ و امنیتی همیشگی در این کشور تاثیر گذار باشد.
با تسریعِ روندِ خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان و جدیتِ عقب نشینیِ مرحله به مرحله ی سربازانِ آمریکایی از این کشور، به نظر می رسد صداهایی از نگرانیِ کشورهای اروپایی، ناتو و حتی برخی کشورهای همسایه دررابطه با وضعیتِ نامشخصِ ثبات و امنیت در این کشور جنگ زده و همچنین بروز اختلافاتی در رابطه با آینده ی ثبات و امنیت منطقه به گوش می رسد. چنانچه از یک سو، (در ۱۷ نوامبر ۲۰۲۰) شاهدِ هشدارِ ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو از خروجِ غیرمسئولانه و عجولانه ی ایالات متحده از افغانستان بودیم.
در همین راستا و پس از آنكه کریستوفر میلر، سرپرست وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که انتظار می رود دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریكا، تعداد قابل توجهی از نیروهای آمریكایی را در هفته های آتی از این کشور خارج کند، استولتنبرگ هشدار داد که ناتو ممکن است بابت ترک زودهنگام افغانستان بهای سنگینی بپردازد. به گفته ی وی ناتو کمتر از ۱۲۰۰۰ سرباز از ده ها کشور در افغانستان دارد که به نیروهای امنیتی ملی آموزش و مشاوره می دهند. گرچه بیش از نیمی از آنها نیروهای آمریکایی نیستند، اما این اتحادِ متشکل از ۳۰ کشور برای حمل و نقل، پشتیبانی هوایی، تجهیزات و تدارکات، و ارائه ی سایر کمک ها به شدت به ایالات متحده متکی می باشد و بعید است که ناتو بدون کمک ایالات متحده حتی بتواند عملیات خود را در این کشور پایان دهد.
وی همچنین اذعان کرد که “ما اکنون با یک تصمیم دشوار روبرو هستیم. ما تقریبا ۲۰ سال در افغانستان بوده ایم و هیچ متحدی از ناتو نمی خواهد بیش از زمان لازم در این کشو بماند. لیکن در عین حال، بهای ترکِ زودهنگام و یا ناهماهنگ نیز می تواند بسیار سنگین باشد”. به گفته ی وی افغانستان هنوز هم خطر تبدیل شدن به سکویی برای تروریست های بین المللی جهتِ برنامه ریزی و سازماندهی حملات به سرزمین های ما را دارد. و داعش (دولت اسلامی) می تواند خلافتِ تروریستی خود را که در سوریه و عراق از دست داده است، بار دیگر در افغانستان بازسازی کند.” همچنین نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان در توئیتی در این باره نوشته است که: اتحادیه اروپا روندی که منجر به آتش بس شود و بسیار دور خواهد بود را نمی خواهد بلکه به دنبال آتش بس در هنگام اجرای روند صلح است. چیزی که هم افغان ها و هم جوامع بین المللی به دنبال آن هستند.
از دیگر سو سایر کشورهای چون آلمان نیز نگرانیِ جدیِ خود از خروج نیروهای آمریکایی را ابزار کرده اند. چنانچه در همین رابطه و به گزارش وب سایتِ خبری پولیتیکو، دولت آلمان یک روز پس از گفته های میلر، به دولت دونالد ترامپ هشدار داد که خروج مرحله ای نیروهای آمریکایی از افغانستان روند صلح و پیشرفت در این کشور را به خطر می اندازد. کریستوفر برگر، سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان در جریان نشستی در برلین به خبرنگاران گفت: “نگرانی جدی ما این است که عقب نشینی زودهنگام و عجله ای می تواند روند مذاکره [بین دولت افغانستان و طالبان] را به خطر انداخته، خلا امنیتی ایجاد کند و پیشرفت های حاصله در افغانستان را به خطر بیندازد.”
همچنین وی افزود: “از نظر ما، این روند صلح بهترین راه برای اطمینان از این است که خروج نیروهای نظامی می تواند به گونه ای انجام شود که هر آنچه در سال های اخیر در افغانستان به دست آمده است –من جمله تلاش های برای حقوق بشر، آموزش، توسعه اقتصادی، فرصت های رشد و پیشرفت برای دختران و زنان- از بین نمی رود یا در معرض خطر قرار نمی گیرد. یکی از اصول کلیدی و حرفه ای در روند صلح همیشه این بوده است که مراحل خروج نظامی منوط به شرایطی از این دست می باشد.”
اما در این میان نمی توان دلواپسی های کشورهای همسایه به ویژه پاکستان را نادیده گرفت، پاکستان در کشاندنِ طالبان به پای میز مذاکره نقش برجسته ای داشته و عمران خان نسبت به یک عقب نشینیِ غیرمسئولانه ی نیروهای آمریکایی هشدار داده است، زیرا بیم آن را دارد که هرج و مرج در افغانستان به پاکستان نیز سرایت کند، جایی که هنوز نزدیک به ۲ میلیون پناهنده افغان از چهار دهه جنگ را در خود جای داده است.
اما نگرانی هایِ کابل در مورد پاکستان نیز این است که اگر اسلام آباد در اثر حملات تحت حمایت هند از خاک افغانستان احساس خطر کند، امکان دارد از جنگجویان نیابتی طالبان برای مقابله به مثل استفاده کند. همچنین برای هند، که با دولت های منتخب کابل، چه حامد کرزی در گذشته و چه اشرف غنی در حال حاضر روابط بسیار خوبی داشته است نیز، بی ثباتی در افغانستان و پاکستان نگرانی هایی را ایجاد می کند. دهلی نو از ترس احیای شبکه های تروریستی که می تواند هند را هدف قرار دهند، همواره با خروج عجولانه نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان مخالف بوده است.
اما از دیگر سو به نظر می رسد این نگرانی و تشویش از کشورهای دخیل در جنگ افغانستان فراتر رفته و در میان مردم و مقامات افغانستان نیز به نحوی خود را نشان داده است. گرچه برخی مقامات رسمی افغانستان خروجِ نیروهای آمریکا را مسئله ی چندان مهم و قابل توجهی نشان نداده و تلاش می کنند تا اتحاد و یکپارچگی و اعتماد مابین نیروهای امنیت ملی را حفظ کنند، لیکن از دیگر سو به نظر می رسد برخی دیگر چندان به خروج نیروی های ایالات متحده خوش بین نیستند. چنانچه پیشتر شاهد آن بودیم که اسدالله خالد نامزد وزارت دفاع افغانستان اذعان کرد که، ۹۶ درصد از عملیات های نظامی توسط نیروهای امنیتی و دفاعی کشور رهبری و اجرا می شود و تنها در ۴ درصد از عملیات های نظامی به پشتیبانی هوایی نیروهای خارجی نیاز است.
لیکن از دیگر سو، به گزارشِ نیویورک تایمز در تاریخ ۱۷ نوامبر ۲۰۲، سرهنگ ذبیح الله غورزنگ، فرمانده هنگ ارتش افغانستان در استان قندهار اذعان کرد که: “اگر پشتیبانی هوایی نیروهای آمریکایی نبود، طالبان اکنون در داخل شهر قندهار بودند.” و اگر ده ها حمله هوایی ایالات متحده در هفته های اخیر نبود، پس از تهدید جنگجویان طالبان برای تسخیرِ چندین ولسوالی اطراف، اکنون قندهار تحت محاصره طالبان قرار داشت.
در کل می توان گفت، گرچه نه عراق و نه افغانستان در ایجاد دولت ها و نهادهای پایدار و باثباتی که بتوانند از شهروندان خود در برابر خشونت محافظت کنند، موفق نبوده اند و بدون شک وضعیت موجود از بسیاری جهات کاملا نامناسب است؛ لیکن چنین به نظر می رسد که حضور نیروهای آمریکایی درجه خاصی از پیش بینی اوضاع را فراهم می کند. چنانچه در افغانستان حضورِ آنها به مذاکره کنندگان اجازه می دهند تا در جریان گفتگوهای صلح، طالبان را تحت فشار قرار دهند و اگر نیروهای آمریکایی اکنون تا حدودی غیر سازمان یافته و عجولانه شروع به عقب نشینی کنند، نیروهای رادیکال در این کشور احتمالا تقویت می شوند.
اما آنچه در ظاهر می توان مشاهده کرد آن است که عقب نشینی ناهماهنگ ترامپ یک سیلی هم به متحدان بین المللی، به ویژه ناتو و هم به متحدان منطقه ای آن است. خواست ترامپ از اروپا و آلمان صرف هزینه های بیشتر در این اتحاد و تلاش در جهت تقویت توانایی های دفاعی خود بوده است. بااین حال آن گونه که دوییچه وله نیز بیان کرده است، تغییر این توافقات در مورد حضور مشترک نظامی در افغانستان و متعاقبا کاهش شدید نیروهای آمریکایی در این مدت کوتاه یک بازی متفاوتی را رقم می زند. چراکه اگر مهمترین کشور عضو ناتو به توافقات پایبند نماند، اتحاد ناتو نیز به نظر آینده ای ندارد.