کتابِ «خون، فلز و خاک: چگونه پیروزی در عراق و افغانستان به شکست مبدل شد»
۱۴ آذر (قوس) ۱۳۹۹ – ۴/ ۱۲/ ۲۰۲۰
– عنوان کتاب: “خون، فلز و خاک: چگونگیِ تبدیلِ پیروزی در عراق و افغانستان به شکست”
– نویسنده: بن بَری (Ben Barry)
– ناشر: Osprey Publishing
– سال انتشار: ۲۰۲۰
– زبان: انگلیسی
موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک، یک اتاق فکر بین المللیِ مستقل و تأثیرگذار است. بن بری به عنوان همکار ارشد در جنگ زمینی، مقالات بسیاری را برای نشریات موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک از جمله برای مجله ی بررسی استراتژیک(Strategic Survey) و ارزیابی سالانه این مجله از امور جهانی، نوشته است. او یکی از نویسندگانِ نهادِ میلیتاری بلنس (The Military Balance) نیز هست، موسسه ای که به بررسی و ارزیابی معتبر سالانه ای از امور نظامیِ جهانی می پردازد. وی نویسنده کتاب “مبارزه و قابلیت: گرایشات نظامی از ۱۱ سپتامبر” بود که در میلیتاری بلنس ۲۰۱۲ منتشر شد. این تالیفِ شاخص وی، تجزیه و تحلیل مختصری از دهه ها جنگ و درگیری های نظامی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ بود.
وی در اکتبر سال ۲۰۱۰ ارتش انگلیس را ترک کرد. پس از آن وی مطلبی تحت عنوانِ “جنگ سرد: عملیات خط مقدم در بوسنی” را نوشت که توصیف و شرحی از ماموریتِ عملیاتیِ گردان وی تحت هر دو پرچمِ سازمان ملل و ناتو در اواسط دهه ۱۹۹۰ بود. مقام و منصبِ نهایی وی منجر به تجزیه و تحلیل ارتش انگلیس در مورد درس ها و تجربیاتِ لشکر کشی های این کشور به افغانستان و عراق بود، که در کتاب خون، فلز و گرد و غبار در ۱۵ فصل نمایان شده است. جنگ های عراق و افغانستان که به طور جدایی ناپذیری با سیاستِ “جنگ علیه تروریسم” گره خورده است، بیش از یک دهه سیاست بین الملل را تحت سلطه خود قرار داده و تأثیر آنها تا به امروز نیز احساس می شود.
همان طور که مطرح شد، بن بری افسر بازنشسته شده ای است که پیش از پیوستن به موسسه بین الملل مطالعات استراتژیک، در ارتش بریتانیا خدمت می کرد، جایی که وی هم یک گردان لشکر زرهی و هم یک تیپِ چند ملیتی را درون عملیات سازمان ملل و ناتو در بوسنی فرماندهی می کرد. وی مدیر ستاد ارتش انگلیس بود و هدایت تیمی را برعهده داشت که تجزیه و تحلیل نهاییِ ارتش انگلیس درباره مبارزات خود در عراق را مکتوب می ساخت. وی همچنین نویسنده کتاب “راهی از سارایوو: عملیات ارتش انگلیس در بوسنی، ۱۹۹۵–۱۹۹۶” و “درس های خشن: عراق، افغانستان و ماهیتِ در حال تغییرِ جنگ” می باشد.
کتاب خون، فلز و خاکِ دقیق و ژرفِ بری در مورد عملیات انجام شده توسط نیروهای ایالات متحده، انگلیس و نیروهای ائتلاف است، که در دل خود به بررسیِ چگونگی تبدیل پیروزی های سریع نظامی آنها در افغانستان و عراق به کارزارهای عملیات نظامی طولانی مدت، پیچیده و پرهزینه تغییر جهت و چرخش یافتند و چنین نتیجه می گیرد که طالبان نسبت به ایالات متحده و متحدانش در افغانستان به موفقیت نزدیکتر است. بدیتر ترتیب وی در این راستا، در مورد کارزارهای کلیدی و عملیات و نبردهایی که جنگ ها را شکل داده اند، بحث می کند. او همچنین تدوین، سامان دهی و اجرای سازیِ استراتژی ایالات متحده و انگلیس را در کنار انجام عملیات نظامی توسط نیروهای بین المللی و همچنین استراتژی شورشیان، شبه نظامیان و نیروهای نیابتی که با آنها در تقابل قرار می گرفتند را، تجزیه و تحلیل کرده است. (Giegerich, 2020)
همان طور که در شرح و توصیف اولیه ی کتاب حاضر در وبسایت آمازون آمده است، سرتیپ بن بری در جنگ هایی که خاورمیانه مدرن را شکل داده اند، کاوش کرده و روایت مفصل و دقیقی از عملیات را در زمان وقوع و تجلیِ آنها ارائه می دهد. با دسترسی بی نظیر به گزارشات و روایت های رسمی نظامی و مراودات و ارتباطات گسترده ی وی در میان نظامیان انگلیس وایالات متحده، سرتیپ بری به طور منحصر به فرد برای بیان روایت این درگیری های بحث برانگیز محتوای مطالب را آماده سازی کرده، و گزارش کاملی از کارزارهای عملیاتِ بین المللی ارائه می دهد، به گونه ای که فضای ژئوپلیتیک جهانی را به طور برگشت ناپذیر و ناگزیری تغییر می دهد.
سِر هیو استراکن، استاد روابط بین الملل در دانشگاه سنت اندروز و صاحبِ کرسی چیچلی از تاریخ جنگ در کالج اُلسولز در آکسفورد دررابطه با کتاب حاضر چنین نوشته است: “کتاب خون، فلز و خاک یک تاریخچه نظامی روشن، بی طرف و موجزی از جنگ های پس از ۱۱ سپتامبر در عراق و افغانستان است. اما اهمیتِ آن بسیار فراتر از اینهاست. زیرا همانطور که ایالات متحده و انگلیس خیلی سریع به هر دو جنگ پشت کرده و از آنها روی برگرداندند، می توان گفت که انگلیس و آمریکا خود را در معرض بی توجهی به درس ها و تجربیاتِ این جنگ ها قرار داده و بنابراین نتوانستند از تجربیات این جنگ ها سودی حاصل کنند. کتاب حاضر به این موارد سروسامان می دهد و بن بری در انتقادات وارده به سیاست های آمریکا و انگلیس و همچنین تصحیح در نتیجه گیری های خود، بی پروا و بی محابا جلو می رود. خواندنِ خون، فلز و غبار ضروری است.”
همچنین سر لارنس فریدمن، استاد برجسته مطالعات جنگ در کالج کینگ لندن در رابطه با کتاب حاضر براین باور است که: “با در نظر گرفتنِ نگاه و دیدگاهِ یک فردنظامی به بیان جزئیات عملیاتی، بن بری روایت تلخ معتبر، موثق، قانع کننده و ناگزیری از لشکرکشی های آمریکا و انگلیس در عراق و افغانستان را ارائه می دهد.”
این کتاب به دو دلیل اثری به واقع برجسته است: ۱- اول اینکه، خوانندگانِ این روایت از تاریخ نظامی، تمامیِ مراحل عمده از عملیات در هر کشور را که از سقوط اولیه طالبان، تا پیشروی نظامی به بغداد در سال ۲۰۰۳، و تهاجم و پیشروی سریع و افزایشی در عراق، و سپس افزایش ناگهانی نیرو در افغانستان و متعاقبا بن بست های آتی در این کشور را درخواهند یافت. نویسنده بدون اینکه در جزئیات تاکتیکیِ ماجرا گم شود توانسته است تمامیِ این جزئیات را به اندازه ی کافی ارائه دهد تا از این طریق بتواند سرعت پیشروی در مباحث خود را به خوبی کنترل و نتیجه عملیاتی و استراتژیک هر مرحله از جنگ را در کشور مربوطه توضیح دهد.
مهمتر از همه، این کتاب دارای نقشه های کافی و دقیق با جزئیات مناسب برای پشتیبانی از روایتی است که نویسنده ارائه می دهد، چیزی که اغلب در تاریخ مبارزات نظامی وجود ندارد.۲- دوم، از آنجا که نویسنده انگلیسی است و نه آمریکایی، او تحلیل بی نظیری از مبارزات و کارزهارهای عملیاتیِ مختلف ارائه می دهد که ممکن است برای خوانندگانِ خوگرفته به موج اخیر خاطرات شخصی یا اثراتی متشکل از روایت های واحدی که در این جنگ ها ظهور می کند، تعجب آور باشد.
همچنین به طور خاص می توان گفت، نویسنده نقش قابل توجه و بعضا نادیده گرفته شده ی ناتو در جنگ افغانستان را برجسته می کند، خصوصا در آن سال های حساس از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ که توجه آمریکا تقریبا تنها به جنگ عراق معطوف بود. از دیگر سو نویسنده در انتقادات خود از رهبری نظامی و سیاسی هر دو کشور در طول کارزارهای عملیاتی بی محاباست. زیرا به باور وی، ناتوانی آنها در درک چشم اندازِ فرهنگی و سیاسی در هر دو کشور، به فرضیاتِ برنامه ریزی شده ی فاجعه بار و تصمیماتی عملیاتی منجری شد که تقریبا با شکست استراتژیک هم برای آمریکا و هم برای انگلیس به پایان رسید. سرزنش وی به ویژه از دولت خودش به ویژه برای دو دلیل بسیار شدید است: به دلیل نداشتن رویکردِ استراتژیک مناسبی در مورد اینکه آنها طالبِ چه نوع جنگی از سربازان به منظور جنگیدن بودند، و همچنین اینکه آنها خواستار استفاده از چه ابزاری برای رسیدن به اهداف خود بودند.
به باور یکی از منتقدان، همانطور که در کتاب می توان مشاهده کرد، روندِ بررسی و بحث بن بری در این کتاب بدین صورت است که تراژدی های عراق و افغانستان را به ترتیب زمانی و بنابراین در بیشتر مواقع به طور موازی مورد تحلیل قرار می دهد، و این می تواند مسیر درک مطالب را مقداری پیچیده و دشوار سازد، لیکن این قطعا چیز بدی نیست؛ فقط پیش از شروع مطمئن شوید که یک صندلی راحت برای مطالعه و منابع کافی چای یا قهوه در دست دارید، زیرا خواندن این کتاب سخت است.
هرچه بیشتر در دل مباحث کتاب وارد می شوید متوجه می شودی جای تعجب دارد که چرا هیچ مشاور ارشد نظامی در آن زمان قادر به اقناع رئیس جمهور آمریکا و یا نخست وزیر انگلیس نبود که مبارزه در دوجبهه جنگی به طور همزمان به ندرت نسخه و دستورالعملی برای موفقیت خواهد بود. خیره سری و حماقتِ ناشی از داشتن نیروهایی در خط مقدم از طرف فرماندهانِ مختلف و اغلب با خواسته ها یا انتظارات نامشخص یا متفاوت، و همچنین هدایتِ سربازان و نیروها از راه دور و توسط افرادی با درک ناچیز از آنچه واقعا در زمین جنگ ضرورت داشت؛ شکست در نتیجه و عاقبتِ این ماجرا را تضمین می کرد. کتاب حاضر همه این مسائل را البته با بصیرت و بازنگری وقایع صورت گرفته، مورد بحث قرار می دهد.
همچنین نویسنده در فصل آخر تحت عنوانِ “درس های خونین” تصمیم ۲۰۰۳ ایالات متحده برای حمله به عراق را “بزرگترین اشتباه استراتژیک” خوانده است. چنانچه وی چنین نتیجه می گیرد: “قربانیان بی گناه یازده سپتامبر…… لیاقت آنها بسیار بیشتر از این بود که در این جنگ ها آن همه خون، فلز و پول صرف شود، تنها برای اینکه آنها به خاک تبدیل شوند.” (joint-forces, 2020)
منابع:
– Giegerich, Bastian, (2020), “Book Reviews: Blood, metal and dust: how victory turned into defeat in Afghanistan and Iraq”, https://www.iiss.org/events/2020/12/blood-metal-and-dust-launch
– joint-forces, (2020), “Book Reviews: BLOOD, METAL AND DUST ~ BY BEN BARRY”, https://www.joint-forces.com/book-reviews/38112-blood-metal-and-dust-by-ben-barry
– Amazon, (2020), https://www.amazon.ca/Blood-Metal-Dust-Victory-Afghanistan/dp/1472831047