سر تیتر خبرهاروابط خارجیسیاست

طرح ریزی و جهت دهیِ منافع و مشارکتِ چین در افغانستان

منافع چین در افغانستان

۱۱ دی (جدی)  ۱۳۹۹ – ۳۱ / ۱۲/ ۲۰۲۰

طرح ریزی و جهت دهیِ منافع و مشارکتِ چین در افغانستان

شالینی چاولا

چین افغانستان

همچنانکه شاهدِ پیشرفت مذاکراتِ بین الافغانی و همچنین خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان هستیم، در کنار آن نگرانی های محتمل و موجهی نیز در رابطه با آینده ی افغانستان وجود دارد. قطعا افغانستان در این روند به حمایت جامعه بین المللی، به ویژه آن دست از بازیگران منطقه ای که منافع استراتژیک، اقتصادی و امنیتی خود را در افغانستان دارند، نیازمند است.

در حالی که می توان گفت در میان بازیگران منطقه ای، نقش پاکستان برای ثبات افغانستان مهم و کلیدی بود، لیکن در چند سال گذشته شاهد تمایلِ مشهودِ چین، مورد اعتمادترین متحد پاکستان برای گسترش تعاملات خود در افغانستان نیز بوده ایم. با توجه به این واقعیت که پیشنهاد اخیر پکن به افغانستان “مشابه پاکستان” بوده است، ارزیابی منافع چین و مشارکت آتیِ این کشور در آینده افغانستان مفید خواهد بود.

طبق بیانیه وزارت خارجه چین که در آوریل ۲۰۲۰ منتشر شد، چین به طور رسمی موضع خود را در قبال افغانستان اعلام کرد: “چین همواره به انتخاب مردم افغانستان در مسیر توسعه خود احترام می گذارد و آماده است تا به پشتیبانی، میانجیگری و تسهیل روند صلح و سازش در افغانستان و همچنین نقش سازنده خود ادامه دهد.” (شین هوانت).

با توجه به درنظر گرفتنِ بلندپروازی های چین و همچنین نیازهای این کشور به انرژی، می توان منافع مهم چین در افغانستان را در موارد ذیل خلاصه کرد: ۱) پکن قصد دارد از مرزهای خود محافظت کرده و همچنین ورود و سرریزِ افراط گرایی در سین کیانگ را نیز کنترل کند؛ ۲) مواد معدنی در افغانستان برای پکن مهم و مورد توجه هستند؛ ۳) گسترشِ طرح کمربند و جاده چین (BRI) به افغانستان برای تسهیل اتصال به آسیای میانه؛ و در نهایت، ۴) اجرایی شدنِ جاه طلبی های چین برای اعمال نفوذ منطقه ای.

چین از وضعیت امنیتی افغانستان نگران بوده و قصد ندارد افغانستان به پناهگاهی امن برای شبه نظامیان آسیای میانه و جنوب آسیا تبدیل شود، چرا که این امر می تواند ثبات چین در استان های غربی اش را تهدید کند. بدین ترتیب با اعلام خروج آمریکا از افغانستان، اقدامات و تحرکاتِ اولیه پکن در افغانستان تحریک شد.

علاقه ی وافر چین به افغانستان در سال ۲۰۱۴ مشاهده شد، زمانی که پکن (برای اولین بار) به عنوان فرستاده ویژه ای برای افغانستان زیر نظر وزارت امور خارجه مقرر شد. در سال ۲۰۱۵، پیشنهاد شد تا چین برای اولین بار در تلاش های چندجانبه برای وارد ساختنِ طالبان افغانستان در “روند صلح” میانجیگری کند. بدین ترتیب چین در چارچوب “اجماعِ صلح و سازش” میان نمایندگان افغانستان، پاکستان و طالبان میانجیگری خود را آغاز کرد.

چین همواره در رابطه با رشد تجزیه طلبی اویغورها در منطقه خودمختار اویغور سین کیانگ غربی، هم مرز با کشمیرِ تحت اشغال پاکستان و افغانستان دغدغه داشته، و از گسترش افراط گرایی از مرز افغانستان و پاکستان به داخل سین کیانگِ ناآرام و بی قرار نگران است. بنابراین تداوم این بی ثباتی در افغانستان تأثیرات مستقیمی برای طرح کمربند و جاده چین در منطقه خواهد داشت.

بسیاری از گزارش ها حاکی از آن است که جدایی طلبان اویغور از جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) پیوندهایِ عمیقی با القاعده داشته، در اردوگاه های القاعده در افغانستان آموزش می بینند، و همچنین از پاکستان اسلحه (و آموزش) دریافت می کنند. بنابراین، شاید بتوان گفت چین با فعال گرایی خود در افغانستان، درصددِ آن است تا از طالبان ضمانت بگیرد که پس از ترک نیروهای غربی از افغانستان، ازجدایی طلبان ترکستان شرقی هیچ گونه حمایتی نمی کنند.

یکی دیگر از نگرانی های مهم امنیتی چین دررابطه با افغانستان، نفوذ مواد مخدر از افغانستان است زیرا هلال طلایی (منظور افغانستان، ایران و پاکستان) دروازه اصلی قاچاق مواد مخدر به چین است. چین ادغام افغانستان به کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) را مدنظر داشته و گزینه هایی از جمله اتصال کریدور اقتصادی چین و پاکستان از طریق راه آهن به قندهار و بزرگراه کابل-پیشاور مورد بحث قرار داده است. به همین منظور شرکت های چینی با احتیاط تمام منابع طبیعی افغانستان را که حدود ۱ تریلیون دلار تخمین زده می شود، رصد می کنند.

در سال ۲۰۰۷، معامله ای به ارزش ۳٫۴ میلیارد دلار (اجاره ۳۰ ساله) بین افغانستان و دو شرکت دولتی چینی – شرکت متالورژی چین (MCC) و شرکت جیانگشی کوپر (JLC)- برای استخراج مس در معدن مس عینک در منطقه شرقی افغانستان، و دومین معدن بزرگ مس در جهان، امضا شد. همچنین در سال ۲۰۱۱، بلوک های اکتشافیِ نفت از سه حوزه آمو دریا در چین به شرکت ملی نفت چین اعطا شد. حتی پس از یک دهه نیز به دلیل موانع امنیتی، سیاسی و مشکلات مرتبط با عملکرد و رویه، هیچ پیشرفتی در این پروژه ها حاصل نشده است.

پکن همچنین در زمینه کمک نظامی به کابل فعال بوده و بین سال های ۲۰۱۶-۲۰۱۸ بیش از ۷۰ میلیون دلار کمک نظامی به دولت افغانستان ارائه داده است. این کشور در راستای تقویت و افزایشِ اقدامات ضد تروریستی و ممانعت از ورود دولت اسلامی به چین، در ساخت تیپ کوهستانی ارتش خود در کریدور واخان در نزدیکی استان بدخشان در شمال افغانستان به افغانستان کمک کرده است.

چین به دنبال تفهیمِ این واقعیت است که، برخلاف سایر بازیگران اصلی مانند ایالات متحده و روسیه، این کشور سابقه حمله یا جنگ علیه افغانستان را ندارد. در طی پنج سال گذشته، تعامل و مشارکتِ چین از یک بازیگر بی تفاوتِ اقتصادی به گسترش همکاری در زمینه امنیتی، مقابله با تروریسم، مقابله با چالش های ویروس کرونا و کمک به ارتباط افغانستان با کشورهای همسایه از طریق طرح کمربند و جاده گسترش یافته است.

با توجه به واقعیت های موجود می توان گفت، به دلیل عوامل تسهیل کننده ای که در زیر به آنها اشاره می کنیم، پکن به عنوان دومین بازیگر مهم خارجی در افغانستان (پس از پاکستان) خواهد بود. اولا اینکه، به نظر می رسد پکن علیرغم کاهش سرعت اقتصادی پس از شیوع ویروس کوید ۱۹، اشتیاقی کافی برای حفظ سرمایه گذاری های متناسب با اهداف استراتژیک خود را دارد؛ دوم اینکه؛ رفاقتِ همه جانبه با پاکستان شرایطِ کافی و مساعدی را برای فعالیت چین در افغانستان فراهم می کند؛ سوم اینکه حضور چینی ها در همسایگی افغانستان، به عنوان مثال آسیای میانه، ایران و … احتمالا روابط آینده پکن با کابل را تسهیل می کند؛ و چهارم، آمادگی چین برای ارائه کمک نظامی از طریق تجهیزات، آموزش و غیره برای افغانستان، امری قابل توجه است.

اگرچه در سال های آتی، پکن نقش خود را در افغانستان احتمالا از طریق سرمایه گذاری در زیرساخت ها و کمک های نظامی گسترده تقویت خواهد کرد، اما این کشوردر کنارِ آن آگاهانه قدرت نرم خود را نیز در افغانستان گسترش خواهد داد. تا همین اواخر، پکن یک سیاست مستقلی را در افغانستان حفظ کرده بود، اما به نظر می رسد که چین (اکنون!) برای محافظت از سرمایه گذاری های مالی خود و اطمینان از بازده اقتصادی و استراتژیک، آن هم با توجه به شرایط پیچیده ی امنیتی در افغانستان، یک روش چند جانبه را در این کشور ترجیح می دهد.

این امر در نشست های اخیر با میزبانی پاکستان-ایران-افغانستان و پاکستان-افغانستان-نپال، مشهود بود. نفوذ گسترده چینی ها در افغانستان چالش هایی را برای حضور هند در افغانستان ایجاد می کند و دهلی نو در زمانِ تنظیم و پیشبردِ تعامل خود با کابل بایستی با دقت تمام اقدامات و فعالیت های چین در افغانستان را رصد کند.

منبع: www.sundayguardianlive.com

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا