سر تیتر خبرهامصاحبهنخستین خبرها

رویکرد بایدن به افغانستان و پایان بخشیدن به جنگ های بی پایان

بایدن و جنگ افغانستان

۱۹ بهمن (دلو)  ۱۳۹۹ – ۷ / ۲/ ۲۰۲۱

رویکرد بایدن به افغانستان و پایان بخشیدن به جنگ های بی پایان در این کشور؛ مصاحبه با دکتر توحید افضلی، دکترای مطالعات آمریکای شمالی از دانشگاه تهران و کارشناس سیاست خارجی مرکز بین المللی مطالعات صلح

در طی ۲۰ سال گذشته تصمیماتی که در واشنگتن اتخاذ شده است، بر آنچه در افغانستان اتفاق افتاد موثر و مهم بوده است و به ویژه در حال حاضر نیز با کسب اکثریت آرا در ایالات متحده و متعاقبا پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ورود وی به کاخ سفید، به نظر می رسد این امر هم روابط ایالات متحده و افغانستان و هم قدرت نسبی طالبان و دولت افغانستان را دچار تغییر و تحولاتی سازد.

به مدت ۲۰ سال، حمایت مالی و نظامی ایالات متحده تکیه گاهِ مهم دولت های پس از طالبان در افغانستان بوده است. در بیشتر این دوران، ایالات متحده دشمن سرسخت طالبان بود، لیکن، در دوران دولت ترامپ، سیاست ایالات متحده چرخشی اساسی داشت. چنانچه آمریکا به طور یکجانبه با طالبان وارد مذاکره شد و با اقدامی که ایالات متحده را متعهد به عقب نشینی نیروهای خود می کرد، به توافقی دوجانبه با طالبان دست یافت.

گرچه تاکنون دستاوردی قابل توجهی از توافق دوحه و مذاکرات بین الافغانی عاید افغانستان و به ویژه مردم آن نشده است، اما با کنار رفتن ترامپ و روی کار آمدن بایدن به نظر می رسد موجی از بیم و امید دررابطه با سیاست های آتی ایالات متحده و رویکرد بایدن نسبت به افغانستان شکل گرفته است.

در ادامه با طرح سوالاتی چند پیرامونِ نگاهِ جو بایدن به افغانستان و سیاست های آتی وی در این کشور، به بحث و گفتگو با دکتر توحید افضلی، کارشناس سیاست خارجی مرکز بین المللی مطالعات صلح می پردازیم:

۱- گرچه در دیدگاهی کلی گره خورنِ تغییر و تحولاتِ آتی برخی کشورها با سیاست های قدرت های بزرگ خوشایند به نظر نرسد، لیکن به نظر می رسد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر آینده ی بسیاری کشورها سایه افکنده است. باور برخی ناظران سیاسی از آنچه بایدن تا کنون دررابطه با حضور نیروهای آمریکا در افغانستان اذعان کرده، برداشتی دوگانه حاصل می شود: گاها به لزوم خروج نیروها و حفظ جان آنها، و گاها به ضرورت ادامه ی حضور آنها در افغانستان تاکید داشته است. به نظر شما این گفته های متناقض وی نشان دهنده ی چیست؟

در ابتدا باید برای پاسخ به این سوال اساسی به ساختار سیاسی ایالات متحده پرداخت که بر مبنای نگاه بنده یک ساختار بوروکراتیک سازمانی است که از افراد برمبنای نظریه گراهام آلیسون به عنوان تصمیم گیران و بازیگران خردمند همچون روسای جمهور نیز تاثیر می پذیرد؛ اما نباید دو عنصر بوروکراتیک و الگوی سازمانی این ساختار سیاسی را که در حقیقت پایه های آن محسوب می شوند در تحلیل رویکردها و مواضع سیاست خارجی ایالات متحده نادیده گرفت. بنابراین نگاه و مواضع بایدن نمی تواند همچون یک بیان صریح، مشخص و بدون هرگونه تغییر یا تناقض به منصه ظهور برسد.
رویکرد بایدن در خصوص بقای نیروهای امریکایی در افغانستان یا ضرورت ترک این کشور توسط آمریکایی ها به این دلیل متناقض نماست که هنوز چارچوب سیاست خارجی وی کاملا شکل بندی و شاکله بندی نشده و ساختار سیاسی و بازیگران عمده ساکن کاخ سفید در حال ارزیابی سیاست خارجی بایدن در خصوص افغانستان با بررسی مقدورات و محذورات این کشور می باشند. در حقیقت سیاست کلی آمریکا در ارتباط با افغانستان تنها توسط رئیس‌جمهور این کشور تعیین نمی‌شود، بلکه مجموعه حاکمیت، سیاست‌ های کلی را در سطح جهانی از جمله افغانستان تعیین می‌ کنند؛ بنابراین نمی‌ توان انتظار داشت که در سیاست‌ های جو بایدن در قبال افغانستان در قیاس با اسلافش تحول اساسی رخ دهد اما با این حال برای هر تغییری باید مختصات این ساختار سیاسی را در نظر داشت.

۲- به طور کلی رویکرد بایدن تا پیش از این در مورد افغانستان چگونه بوده است و در حال حاضر معنای ریاست جمهوری بایدن و سیاست وی برای افغانستان چیست؟

در دوران منتهی به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، بایدن تلاش داشت تا خود را کاندیدای صلح جلو داده و چهره‌‌ ای ضدجنگ به نمایش بگذارد اما کارنامه سیاسی وی نیز راوی جنگ و خشونت است. در طول شصت سال گذشته، قریب به اکثریت نامزدان ریاست جمهوری آمریکا با پیام صلح و عدم مداخله نظامی در بیرون از آمریکا به سپهر کارزارهای انتخاباتی قدم گذاشته اند، اما شرایط طوری رقم خورده که صلح‌ جوترین نامزد وقتی به کاخ سفید راه یافته، دست به لشکرکشی و ارسال نیروهای نظامی به بیرون از آمریکا زده است. درباره افغانستان بایدن گفته که به جنگ های بی‌ پایان در افغانستان و خاورمیانه خاتمه می‌ دهد و بیشتر نیروهای آمریکا را از افغانستان به خانه می‌ آورد و مأموریت نیروهای آمریکا را به طور دقیق بر مبارزه با القاعده و داعش متمرکز می‌ کند. بایدن براساس اظهارات و مواضعش معتقد است که “گیر افتادن در جنگ‎ های غیرقابل پیروزی، تنها توانایی ما را برای هدایت در موضوعات دیگری که توجه ما را می‌ طلبد، تخریب می‌ کند و از بازسازی ابزارهای دیگر قدرت آمریکا باز می‌دارد.”
جو بایدن به عنوان رئیس سابق کمیته روابط خارجی در مجلس سنای امریکا و معاون سابق رئیس جمهور، از نزدیک از شرایط افغانستان مطلع است.
اکنون که واشنگتن قصد دارد به طولانی ترین جنگ در تاریخ خود خاتمه دهد، با رئیس جمهور شدن بایدن مسیر آمریکا در افغانستان بهبود یافته و احتمال دارد به جای اختلاف با سیاست دولت ترامپ حتی بیشتر تداوم در دولت بایدن دیده شود. به طور کلی، هر تغییری بیشتر در سبک و فرایند خواهد بود تا در اصل و ماهیت اما باید دید در آینده نزدیک خروجی کاخ سفید در رابطه با افغانستان چه خواهد بود.

۳- به نظر شما رئیس جمهور دموکرات آمریکا، جو بایدن، چه برنامه ای برای نیروهای آمریکایی در افغانستان خواهد داشت؟ آیا بایدن همان سیاست پیشین ترامپ برای عقب کشاندن نیروها را در پیش گرفته و یا قصد تداوم حضور آنها را در این کشور دارد؟

در پاسخ به این سوال باید به مواضع و پایگاه رسمی بایدن استناد نمود چنانچه در وبسایت جو بایدن آمده که او به “جنگ‌ های بی‌ پایان” در افغانستان و خاورمیانه که برای آمریکا هزینه مالی و جانی هنگفتی داشته است پایان می‌دهد. بایدن مدعی است که قریب به اکثریت نیروهای آمریکا را از افغانستان به خانه برمی‌ گرداند و ماموریت آمریکا را بر مبارزه علیه القاعده و داعش متمرکز می‌ کند. با آنکه بایدن طرفدار احیای روابط با کشورهای عضو ناتو و متحدین آمریکا است اما خروج کامل نیروهای آمریکا در این مقطع زمانی، شاید اعتماد کشورهای اروپایی و اعضای ناتو را که در جنگ علیه تروریسم در کنار آمریکا جنگیده اند، صدمه بزند و کشورهای ائتلاف جهانی دیگر به آمریکا به عنوان یک متحد وفادار ارج نگذارند.
بایدن می‌داند که خروج شتاب‌ آمیز نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان بدون ارزیابی پیامدهای امنیتی پس از خروج، خلاء امنیتی ایجاد نموده، سبب بی‌ اعتبار شدن آمریکا در انظار جهان می‌ گردد و آمریکا را به یک شریک بی‌ اعتبار در عرصه سیاست‌ های بین‌ المللی تقلیل می‌ دهد. رویکرد بایدن این است که با فرستادن نیروهای ویژه در شرایط خاص و حملات هواپیماهای بدون سرنشین می‌ تواند امنیت آمریکا و متحدین را تضمین کند. اما اگر دامنه تهدیدات برخاسته از افغانستان به منافع ملی آمریکا و متحدین آن صدمه نزند، مشکل داخلی افغانستان و منطقه خوانده شده و در صدر برنامه‌ های امنیتی کاخ سفید جای نخواهد گرفت. چنین طرز نگاه امنیتی به افغانستان و منطقه دارای یک پایگاه واقعی در جنبش فراحزبی آمریکا که حضور نظامی پر قوت را انکار کند، وجود دارد.

۴- به دنبالِ کسب اکثریت آراِء الکترال توسط بایدن، اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در توئیتی به بایدن و کاملا هریس، معاون وی در انتخابات ریاست جمهوری تبریک گفته و اذعان کرد که افغانستان خواهان مشارکت و همکاری های راهبردی چند لایه با ایالات متحده از جمله در زمینه مبارزه با تروریسم و برقراری صلح در افغانستان است. آیا این سخنان اشرف غنی نشانی از تمایل افغانستان برای تداوم حضور نیروهای ایالات متحد حداقل تا به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح قطر است؟

بله این نشان دهنده تمایل غنی به همکاری و حضور نیروهای آمریکا در افغانستان تا حصول نتایج ملموس در حوزه صلح می باشد اما رئیس جمهور آمریکا یگانه تصمیم‌ گیرنده سیاست امنیتی و دفاعی آن کشور نیست. ساختارهای مهم دیگر مانند پنتاگون، سازمان اطلاعات مرکزی، وزارت خارجه، کنگره، جامعه مدنی، گروه‌ های فشار و افکار عمومی در سمت و سو دهی سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا نقش برازنده دارند. به طور کلی، تا یک سال آینده موضوع افغانستان در حلقه سیاست گذاری بایدن به شکل کنونی آن دنبال خواهد شد، چون اولویت‌ های اداره جدید آمریکا مبارزه با کرونا و پیامدهای ویرانگر اقتصادی آن بر آمریکا و جهان است. اما این توئیت اشرف غنی در واقع صدای بخشی از جامعه افغانستان است که دولت و مردم افغانستان نگران مذاکرات صلح با گروه طالبان اند. مذاکراتی که طی دو ماه گذشته هیچ پیشرفت امید بخشی نداشته است. همه چشم‌ ها طرف واشنگتن دوخته است.
طالبان با نشر اعلامیه‌ ای از بایدن خواست تا به توافق دوحه که میان آمریکا و طالبان به امضا رسیده پایبند بماند. معاون دوم ریاست جمهوری افغانستان خواهان بازنگری توافق مذکور شده است. تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی افغانستان در دوحه از تدوین مکانیسمی جدید خبر می‌ دهد که شاید راه را برای مذاکرات باز کند. مردم افغانستان که از جنگ و ویرانی به ستوه آمده اند، امیدشان از همه‌ جا بریده است. یگانه روزنه امید برای مردم، مذاکرات میان جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان در دوحه است که آنهم به بن‌بست برخورده است.

۵- از یک سو دولت افغانستان و تمایل برای دستیابی صلح و آتش بسی پایدار در این کشور وجود دارند و از دیگر سو طالبانی که هر روز بر سطح خشونت های خود به ویژه بر غیرنظامیان افزوده اند. گروه مسلح تندرویی که خواستار خروج هر چه زودتر نیروهای آمریکایی از افغانستان هستند. به نظر شما ریاست جمهوری بایدن بیشتر به نفع کدام یک از طرفین در افغانستان است؟

در حالی که سخن از شکل‌ گیری یک تیم متخصص و باتجربه در شورای امنیت ملی آمریکا تحت رهبری بایدن است. امیدواری‌ ها براین است که شورای امنیت ملی آمریکا با در نظرداشت کاستی‌ ها و ظرفیت بالقوه ایجاد بحران در منطقه تصمیم خروج کامل را پس از رسیدن به یک توافق مطلوب میان دولت جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان در مذاکرات صلح اتخاذ نمایند تا خلاء امنیتی و انحطاط سیاسی که منتج به هرج و مرج شود، ثبات افغانستان و منطقه را بیشتر از این تهدید نکند. که اگر واقعا این اتفاق بیفتد می توان در نهایت آن را برای دولت افغانستان و طالبان هر دو مفید دانست.

۶- از دید شما آیا سیاست ترامپ برای عقب کشاندن نیروهای ایالات متحده به واقع پتانسل آن را دارد که منجر به صلح گردد؟

بایدن در مصاحبه ای با نشریه استارز اند استریپس گفت “این جنگ های همیشگی باید پایان یابد. من از عقب کشیدن نیروها پشتیبانی می کنم اما مشکل اینجاست که ما هنوز باید نگران تروریسم و [دولت اسلامی] باشیم. همچنین وی اذعان کرد که شرایط در سوریه، افغانستان و عراق به گونه ای است که وعده خروج نیروهای نظامی در آینده نزدیک ممکن نیست. نکته دیگر این‌ که بایدن هم مانند ترامپ، قایل به «اتحاد استراتژیک» میان کابل و واشنگتن نیست، طالبان را دشمن امریکا نمی‌ داند و صلح و جنگ با آن گروه را مشکل داخلی افغانستان می‌ داند. این‌ ها همان مواردی هستند که پیش‌ از این، در راهبرد ترامپ در قبال افغانستان نیز مد نظر قرار گرفته و در حال عملیاتی‌ شدن است.
با این حساب، برخلاف محاسبات سیاست‌ گذاران دولت افغانستان، نمی‌ توان انتظار داشت که سیاست‌ های جاری واشنگتن در قبال جنگ افغانستان از بنیاد تغییر کند، روند خروج نیروهای امریکایی متوقف شود، پیمان صلح آمریکا و طالبان، منحل گردد و سرکوب تروریزم و تقویت دولت و نیروهای امنیتی افغانستان به عنوان راهبرد اصولی آمریکا در برابر افغانستان، دوباره احیا شود.

۷- به هرروی شاید بتوان گفت تمرکز دولت جدید ایالات متحده بر تامین امنیت و منافع خود و متحدانش خواهد بود. حال به نظر شما، در این برهه زمانی منافع آمریکا تداوم حضور این قدرت جهانی در افغانستان را می طلبد و یا در این زمان با تغییر رئیس جمهور ایالات متحده چرخ دنده های سیاست این کشور برای خروج از افغانستان در حال تغییر است؟

یکی از اولین چالش‌هایی که دولت بایدن باید برای آن راه حلی پیدا کند، مسأله خروج سربازان آمریکایی از افغانستان است. در توافقنامه دولت ترامپ و طالبان اعلام شده است که همه نیروهای ایالات متحده و ناتو باید این کشور را تا ماه می ترک کنند و این مسأله با خواست بایدن و تیم سیاست خارجی او که خواستار حفظ بخشی از نیروهای امریکایی در افغانستان هستند، در تضاد است.
بایدن در ایام تبلیغات انتخابات ریاست‌ جمهوری به تصریح درباره سیاست «ضدتروریسم» آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر انتقاداتی ابراز کرد. به نظر او استفاده از نیروی نظامی برای تغییر رژیم امری بیهوده است که در دولت وی منتفی خواهد بود. هم‌چنین مقابله با تروریسم به هدف‌ گیری اهداف محدود و مشخص با حملات هوایی پهپادی و یا نیروهای ویژه کم‌ تعداد ولی ماهر، تقلیل خواهد یافت. وی حامی توازن در دیپلماسی و نظامی‌ گری است که عمدتاً به افزایش نسبت اولی در قیاس با دومی، جز در «منافع حیاتی» گرایش دارد.
به همین دلیل در ایام تبلیغات صراحتاً در مصاحبه به شورای روابط خارجی گفت که «از تلاش دیپلماتیک به همراهی همسایگان افغانستان برای پیگیری گفت‌ و گوهای صلح با طالبان حمایت می‌ کند ولی اندکی از نیروهای نظامی و اطلاعاتی را برای مبارزه با تروریسم حفظ می‌ کند. اولویت اصلی سیاست خارجی دولت بایدن، مقابله با نفوذ گسترده چین است. به همین دلیل تمایل دارد پرونده‌ های دیگر مانند ایران، کره شمالی و افغانستان را در زمانی کوتاه‌ تر به سرانجام برساند. این سیاست هم با افزایش نیروهای نظامی در افغانستان در دولت اوباما و هم با نظر ترامپ مبنی بر خروج یک‌ باره، تمایز جدی دارد.
نه فقط دموکرات‌ ها بلکه بعضی جمهوری‌ خواهان نیز از ابتدا مخالفت خود را نسبت به توافق آمریکا با طالبان ابراز کرده‌ اند. مخالفان معتقدند این توافق صرفاً به واگذاری افغانستان به این گروه خواهد انجامید و آمریکا را پس از سال‌ ها اشغال‌ گری و صرف هزینه، بدون هیچ دستاوردی از این کشور خارج می‌کند. بایدن و هریس در جریان تبلیغات نامزدهای حزب دموکرات، مخالفت خود با چنین توافقی و ضرورت حفظ دستاوردهای به‌ اصطلاح دموکراتیک در افغانستان را اعلام کردند. با این وجود، ثمره توافق با طالبان در توقف حملات این گروه به نیروهای آمریکا و متحدانش، لغو این توافق را برای دولت بایدن، به‌ ویژه با توجه به گرایش افکار عمومی آمریکا به شعار «پایان جنگ‌ های بی‌ پایان»، دشوار کرده است. به همین دلیل جک ‌سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن توافق با طالبان را تأیید کرد.

۸- با در نظر گرفتن این احتمال و فرض که بایدن همان راه دونالد ترامپ را پیش خواهد گرفت آیا به نظر شما می توان گفت، برای ایالات متحده جنگ افغانستان به پایان راه خود رسیده و آمریکا درصدد است این کشور را با تنش ها و تحولاتش به دست نیروهای داخلی بگذارد و بگذرد؟

آنچه برای دولت آینده آمریکا اهمیت دارد، کسب اطمینان از این موضوع است که افغانستان به کام تروریزم بین‌ المللی سقوط نکند و امنیت ملی و منافع راهبردی آن کشور از سوی جریان‌ های تروریستی در افغانستان، مورد تهدید قرار نگیرد. از نظر جو بایدن برای این منظور، نیازی به حفظ و یا افزایش نیروهای نظامی امریکا در افغانستان نیست؛ بلکه واشنگتن می‌ تواند با تراضی و تبانی با پاکستان بر این مسایل غلبه کند و اسلام‌ آباد را مجاب کند تا با واگذاری یک پایگاه نظامی در قلمرو خود به نیروهای امریکایی امکان دهد که تهدیدهای بالقوه از افغانستان را زیر نظر داشته باشند و از اقدام تروریست‌ ها علیه منافع حیاتی آمریکا جلوگیری کنند. با این اوصاف این‌ همه درحالی است که دولت افغانستان به شدت امیدوار است که بایدن با سیاست خود وضعیت جاری را به نفع رویکردهای کابل در قبال صلح و جنگ، تغییر دهد.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا