حکمتیار؛ رویای باز زایی قدرت ازدست رفته
۲۷ بهمن (دلو) ۱۳۹۹ – ۱۵ / ۲/ ۲۰۲۱
مجیب ارژنگ
در سوی دیگر ماجرا، حکمتیار که خودش را از جمع رهبران تأثیرگذار جنگ و صلح افغانستان که این روزها در روند گفتوگوهای صلح افغانستان دخیلاند، بیرون دیده و از سویی هم خسته شدن از زندگی در آسایش در مهمانخانهاش، باعث شده است، در پی جمعکردن نیرو و بسیج کردن مهرههای مردهی حزب اسلامی و تودههای دنبالهرو بیسواد خود باشد.
در روزهای گذشته که وضعیت سیاسی-اجتماعی افغانستان از یکونیم دههی گذشته، آشفتهتر و غیرقابل پیشبینیتر شده است، هر جنگجویی که دستش از تفنگ کوتاه مانده است، میل دارد با چنگ زدن به پایههای قدرتش –پایههای مردمی، پایههای بیرونی- قدرت ازدستدادهاش را به دست بیاورد. گلبدین حکمتیار، رییس حزب اسلامی و از شریکان جنگ داخلی افغانستان نیز، در تلاش آن است که فرصت را از دست نداده و از وضعیت گلآلود کنونی کشور، ماهی دلخواهش را صید کند.
حکمتیار میخواهد با مسلح کردن افراد ازدستدادهاش، دوباره حزب اسلامی را به یکی از احزاب فعال جنگی بدل کند تا برای رسیدن به اهدافش در برابر حکومت افغانستان و به گونهی احتمالی طالبان و دیگر گروههای جنگی، بجنگد.
او که دیروز در برنامهای برای بزرگداشت از سیودومین سالروز بیرون شدن ارتش سرخ شوری از افغانستان، حرف میزد، گفته است که دولت افغانستان هنوز ۳۰ هزار زندانی این حزب را در زندان دارد و خواسته که این زندانیان باید رها شود.
او در ادامه با خطاب به رییسجمهوری غنی، گفت: «با گوشهای باز بشنوید، شما که حمایت نیروهای اجنبی مغرورتان ساخته است، در آیندهی نزدیک، شاهد تظاهرات پرشکوهی در جادههای کابل که به ارگ برسد، خواهید بود. اگر عقلتان به سرتان نیاید، این حرکت منجر به این خواهد شد که بساطتان جمع شود.»
این حرفهای حکمتیار در کنار اینکه کینهی او از حکومت کنونی، حکومتی که او را از شرمساری یک جنایتکار جنگی رهانید و کابلنشینی با وقارش کرد را نشان میدهد، تهدید مستقیم به دولت است که باید زیر پیگرد قانونی قرار بگیرد.
در سوی دیگر ماجرا، حکمتیار که خودش را از جمع رهبران تأثیرگذار جنگ و صلح افغانستان که این روزها در روند گفتوگوهای صلح افغانستان دخیلاند، بیرون دیده و از سویی هم خسته شدن از زندگی در آسایش در مهمانخانهاش، باعث شده است، در پی جمعکردن نیرو و بسیج کردن مهرههای مردهی حزب اسلامی و تودههای دنبالهرو بیسواد خود باشد.
این نگرانیهای آقای حکمتیار از آنجا ناشی میشود که شرایط این روزهای افغانستان با شرایط روزهای بیرون شدن ارتش سرخ از این کشور شبیه است؛ زیرا حکمتیار هنوز به دنبال آن است تا ارتش امریکا و ناتو از افغانستان بیرون شود تا حکومت افغانستان، در برابر گروههای تروریستی بیدفاع مانده و زمانش به پایان برسد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، حکمتیار دوست دارد دوباره یک فرمانده جنگی باشد و هواداران خودش را داشته باشد تا او را برای رسیدن به قدرت یاری کنند.
میل به قدرت، باعث شده است که حکمتیار چنین ابراز نظری بکند؛ زیرا او میداند که در صورت دوام حکومت کنونی به رهبری اشرف غنی، او جایگاه بیشتری از یک مهمان یا زندانی خانگی، در کشور نخواهد داشت؛ اگر هم به دست بیاورد، چیزی نیست که خوی قدرتخواهی او را ارضا کند؛ زیرا حکمتیار و جنگجویان مانند او تنها برای قدرت و رسیدن به قدرت میجنگند و قرار نیست، قدرتی از سوی حکومت به او داده شود.
برای رسیدن به قدرت نیاز به ابزار قدرت که یکی آن نیز داشتن پیروان کور است، نیاز است. این پیروان کور میتوانند، جایگاه حکمتیار را از یک فرمانده جنگی شکستخورده، دوباره به یک رهبر جنگی پشت فرمان بدل کند.
با اینحال، حکمتیار، بودن امریکا و ناتو را در افغانستان، بزرگترین مانع برای رسیدن به هدفش میداند؛ چیزی که او را به عصبیگویی واداشته است.
او در همسویی با طالبان با نارضایتی از عدم پابندی امریکا به توافقنامهی دوحه، در بخشی از حرفهای دیروزش گفت که؛ جو بایدن، رییسجمهور امریکا، به گونهی عجولانه، تصمیم گرفته که برنامهی خروج نیروهای خود را از افغانستان کنار بگذارد و این به معنای عقبنیشنی امریکا از توافقنامهی قطر است که هیچگونه توجیهی ندارد.
شدت خشم گلبدین حکمتیار را در این حرفش میشود، دید. بااینحال اما حکمتیار در اینجا بیشتر به نمایندگی از گروه طالبان حرف زده است تا حزب اسلامی؛ هرچند این حزب نیز نقشی کمی از طالبان در ویرانی افغانستان نداشته است.
جنگجویان حزب اسلامی بهاندازهای به کابل راکت انداختند و باشندگان این شهر را کشتند که حکمتیار بهسادگی توانست لقب «قصاب کابل» را به دست بیاورد.
آنچه پیش از گفتوگوهای صلح نیز روشن بود، این است که؛ امریکا به این زودی افغانستان را ترک نمیکند و همینگونه نیروهای ناتو نیز در افغانستان باقی خواهند ماند؛ چیزی که فضا را بر طالبان و دیگر گروههای همسوی آنکه دنبال رسیدن به قدرتاند، تنگتر خواهد کرد.
ترس حکمتیار از ماندن امریکا و ناتو در افغانستان، بیشتر از این است که حزب اسلامی نمیتواند در چنین شرایطی به قدرت واقعیای که او را به فرمانده جنگی و پیروز میدان بدل کند، برسد. این درماندگی حکمتیار باعث شده است که حالا به نمایندگی از طالبان نیز، برای منافع آنها دادخواهی کند.
حکمتیار با نادرست خواندن دوام ماندن امریکا در افغانستان به اساس توافقنامهی دوحه که هیچگونه اعتبار حقوقی ندارد، تنها در تقلای آن است تا با بیرون شدن امریکا و ناتو از افغانستان، امکان ظهور دوباره به حزب اسلامی به رهبری حکمتیار را فراهم کند.
او با اشاره به موقف اخیر طالبان در مورد ایجاد حکومت موقت، گفت: «طالبان بعد از ماه می، نه حضور نیروهای امریکایی را میپذیرند و نه گپهای حکومت دستنشاندهی امریکا در کابل را.»
حکمتیار با سخنرانی در روز بیرون شدن ارتش شوروی و استفاده از واژههای دهان پرکن احساسبرانگیزانه، میخواهد افکار عمومی را به سمت خود بچرخاند؛ اما او فراموش کرده است که حالا نمیشود، تنها با اجنبی خواندن دیگران، شراکت با آنها را احمقانه جلوه داد. از سویی هم همدستی حکمتیار با طالبان و تحریک شهروندان بر ضد دولت میتواند، دولت را آسیبپذیرتر کند؛ در زمانی که جنگجویان طالب عملاً به کشتن نیروهای امنیتی و شهروندان ادامه میدهند، وجود حکمتیار در پشت تریبون رسانهها و اظهارنظرهای غیرمسئولانهاش، تلاشی است برای حمایت بیشتر طالبان و مشروعیت دادن دینی به جنگشان در برابر شهروندان.
منبع: روزنامه صبح کابل