سر تیتر خبرهاسیاستفرهنگ و اجتماعنخستین خبرهایادداشت ها

مقاومت زنان افغان؛ ویترینِ مبارزات جامعه مدنی برای حقوق و آزادی های اجتماعی

۲۴ اسفند (حوت) ۱۳۹۹ – ۱۴ / ۳/ ۲۰۲۱

مقاومت زنان افغان؛ ویترینِ مبارزات جامعه مدنی برای حقوق و آزادی های اجتماعی

وضعیت و حقوق زنان در افغانستان برای بیش از یک قرن به موضوعی سیاسی تبدیل شده است. چنانچه بحث در مورد نقش زنان در جامعه و مشارکت اجتماعیِ آنها غالبا در زنجیره ای متسلسل بین یک جنبش شهرنشین با تلاش در مدرن سازی اسلام و رفع نابرابری های اجتماعی، و همچنین یک جنبش “سنت گرای” روستایی قرارداشته که سعی دارند اسلام را با تأکید بر سبک زندگی و فضیلت اخلاقی حفظ کنند. امروزه هر دو جریان در افغانستان پابرجا هستند.

غالبا درگذشته زنان افغان به طور سنتی و به دلیلِ برخی باورهایِ منسوخ از حوزه های عمومی کنار گذاشته می شدند، اما امروزه به دلیل افزایش مشارکت آنها در عرصه های مدنی، زنان به عنوان یک نیروی سیاسی و اجتماعیِ فعال، کنشگر، مطالبه گر و مبارز برای حفظ حقوق و آزادی های اساسی خود ظاهر شده اند.

با این حال، نمی توان منکر شد که زنان هنوزهم با چالش های فراوانی از جمله خشونت، تهدیدات امنیتی، نگرش و باورهای جنسیت زده، عدم امکان تحصیل و فرصت های شغلی کافی و مناسب و همچنن حمایت و تضمین قانونی ناکافی مواجه هستند، موانعی که زنان را از شرکت در زندگی اجتماعی و تحقق اهداف خود محروم می سازد.

توانمندسازی زنان زیر چتر حمایتی نهادهای بین المللی

ارتقایِ جایگاه و حقوق زنان و دختران از سال ۲۰۰۲ تاکنون هدف مهمی از تلاش های بازسازی ایالات متحده در افغانستان بوده است. سه دولت و کنگره آمریكا تعهد قابل توجهی نسبت به این هدف نشان داده اند؛ هم به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف استراتژیك گسترده ترِ آمریكا در افغانستان، و هم به عنوان هدفی كه در نوع خود و به ذاتِ امری شایسته و ارزشمند تلقی می شود.

اداره بازرس ویژه ایالات متحده امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) چنین گزارش داده است که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۰، وزارت امور خارجه، آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده (USAID) و وزارت دفاع (DOD) حداقل ۷۸۷٫۴ میلیون دلار برای برنامه هایی پرداخت کرده است که به طور خاص و در درجه اول از زنان و دختران افغانستان در زمینه های بهداشت، آموزش، مشارکت سیاسی، دسترسی به عدالت و مشارکت اقتصادی حمایت می کند.

در حدود دو دهه گذشته زنان و دختران افغانستان دستاوردهای قابل توجهی کسب کرده اند. آنها دسترسی بیشتری به مراقبت های بهداشتیِ نجات بخش داشته و به عنوان قانونگذار، قاضی، معلم، مددکار بهداشتی، امدادگر، کارمند دولت، روزنامه نگار و رهبران بازرگانی و جامعه مدنی کار می کنند. از حدود ۹ میلیون دانش آموز، حدود ۳٫۵ میلیون دختر در مدرسه ثبت نام کرده اند. از دیگر سو، چارچوب قانونیِ افغانستان –حداقل بر روی کاغذ- حمایت های بسیاری از جمله حقوق برابر برای زنان و مردان را ارائه داده است.

با این وجود، داده ها غالبا داده هایی قوی نبوده، دستاوردها اغلب شکننده هستند و موانع قابل توجه برای پیشرفت زنان نیز همچنان پابرجا هستند. علاوه بر این، تلفات غیرنظامیان در افغانستان تقریبا دو برابر سال ۲۰۰۹ بوده است. طبق گزارش هیات معاونت ملل متحد در افغانستان در افغانستان (یوناما)، در سال ۲۰۱۹، ۱۲ درصد از تلفات غیرنظامیان زن و ۳۰ درصد کودک هستند.

بنابراین، با وجود پیشرفت های واقعی، افغانستان -با نسبت های بالای مرگ و میر مادران، خشونت مبتنی بر جنسیت بومی، و دسترسی محدود به آموزش و مراقبت های بهداشتی- همچنان یکی از چالش برانگیزترین و تهدیدآمیزترین نقاط در جهان برای یک زن است. (SIGAR, 2021: IX)

عدم امنیتی جانی زنان فعال در حوزه های سیاسی و اجتماعی

اوایل ماه مارس سه زن افغان که در یک گروهِ رسانه ای کار می کردند در جلال آباد کشته شدند. همچنین در ماه ژانویه، افراد مسلح ناشناس دو قاضی دادگاه عالی زن را در کابل کشتند. اینها آخرین قربانیانی هستند که در لیست طولانی ترورها و سو قصدها به جان سیاستمداران زن و فعالان حقوق زنان قرار دارند. از زمان آغاز مذاکرات صلح دولت با گروه شبه نظامی طالبان در سپتامبر ۲۰۲۰، چنین حملاتی شدت یافته و این نشان می دهد که همچنان شرایط برای فعالیت آزاد اجتماعی زنان با چالش های عدیده ای روبه روست.

حکومت طالبان در افغانستان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ تاریک ترین دوران برای زنان افغان بود. با فرض تفاسیر سختگیرانه از شریعت اسلامی و عادات قبیله ایِ پشتون، این گروه دسترسی زنان به آموزش، اشتغال و خدمات بهداشتی را محدود ساخت.

اما دررابطه با نقش زنان در میز مذاکره ی صلح افغانستان می توان گفت، زنان در این عرصه نیز حضور کمرنگی دشته اند. چنانچه تنها چهار نفر از ۲۱ مذاکره کننده دولت افغانستان زن هستند. از دیگر سو طالبان، که همچنان تقریبا ۳۰ درصد از خاک افغانستان را در کنترل دارد، در تیم مذاکره کننده ی خود هیچ زنی ندارد. به طور کلی می توان گفت گفتگوهای چند ماه گذشته تناقضاتی بین مواضع طرفین در مورد برابری زنان و سایر موضوعات اصلی را نشان داده است.

دولت قصد دارد از نهادها و قانون اساسی دموکراتیک افغانستان که حقوق زنان و اقلیت ها را به عنوان شهروندان برابر از یک جمهوری اسلامی تضمین می کند، محافظت کند. از طرف دیگر، طالبان تلاش می کنند تا امارتی اسلامی تحت کنترل یک شورای رهبران مذهبی که براساس تفسیر محافظه کارانه خود از اسلام می باشد را پیاده کند.

طالبان ادعا می کند که دیدگاه های آن در مورد زنان متحول شده است. اما در برخی مناطق تحت کنترل طالبان افغانستان دختران پس از بلوغ از تحصیل محروم می شوند –و این بر خلاف قانون اساسی افغانستان است. همچنین درحالی که زنان به پست های بالایی در سطح کشور انتخاب و منصوب می شوند، مشارکت سیاسی آنها در مناطق تحت کنترل طالبان محدود می شود. (Tajali and Hoodfar, 2021)

چالشِ شرایط زنان روستایی و شهری

از دیگر سو مسئله ی وضعیت زنان روستایی و شهری مطرح است. در برخی محافل، نگرانی و ترسی بی جا وجود دارد مبنی بر اینکه ورود زنان و اقلیت ها به جامعه باعث اثرات مخربی است و همین ترس موجب کنار گذاشتن زنان از فعالیت های اجتماعی و سیاسی می شود. این استراتژی های ناموفق براین فرض منسوخ استوار است که توانمند سازی زنان تنها به زنان شهری افغان و تامین کنندگانِ مالیِ بین المللی مرتبط بوده است و صدای زنان روستایی را حذف می کند.

نادیده گرفتنِ دستاوردها و موفقیت های یک گروه از زنان، مانند کسانی که در مناطق روستایی قرار دارند، یک تلاش تعمدی برای سلب اختیارات زنان و کنار گذاشتن آنها است. توجه به این نکته بسیار مهم است که زنان در افغانستان مانند هر کشور دیگر یکپارچه و یکدست نیستند. زنان شهری و روستایی در سراسر افغانستان در مراحل و طبقاتِ مختلف زندگی خود قرار داشته و سبک هایِ مختلف زندگی را دارند. با این حال، این اختلاف عقاید، هدف صلح را برای زنان شهری و روستایی متمایز نمی کند.

درکشور افغانستان، درک اینکه آیا زنان به عنوان قربانیان و یا کارگزاران قدرت تلقی شوند، متکی بر عناصر فرهنگی تحریف شده است. چنانچه درک زنان از طریق میراث فرهنگی نبوده، بلکه این درک به واسطه یک فرهنگ جنگی است که به مرور توسط بازیگران سرکوبگر و ستمگر، چه داخلی و خارجی پذیرفته و تحمیل شده است.

اما زنان افغانستان حتی با سرکوب شدید سیاسی و اجتماعی، برای نشان دادن عاملیت، پویایی و مشارکت خود در اداره و آینده کشورشان جنگیده اند. باشگاه های فوتبال و استودیوهای هنرهای رزمی/جنگی که شامل دختران هستند، با به نمایش گذاشتن قدرت و سهم آنها ، نگرش و برداشت مردان پیر و جوان را نسبت به زنان تغییر می دهند.

همچنین پیروزیِ تیم رباتیک تماما دختر در مسابقات بین المللی در اروپا و شرکت دختران افغانستان در مسابقات علمی هند خود از دستاوردهای اجتماعیِ دیگر زنان است. دختران جوان دیوارنگاره هایی می کشند که مبارزات زنان و امید به جامعه ای آزادتر و برابر را به تصویر می کشد. بنابراین مقاومت زنان افغان ویترینی از مبارزه مداوم مردم افغانستان با جنگ است.

توجه به تفاوت های زنان شهری و روستایی در پروسه صلح سازی

با این حال این دستاورد ها برای زنان افغانستان نابرابر توزیع شده است، چراکه برای بسیاری از زنان روستایی، به ویژه در مناطق پشتون نشین و همچنین در میان سایر اقوام در اقلیت روستایی، زندگی واقعی نسبت به دوران طالبان تغییر چندانی نکرده است. هنوز هم زنان بسیاری برای اجازه دسترسی به مراقبت های بهداشتی، حضور در مدرسه و کار کاملا به مردان خانواده وابسته هستند. چنانکه بسیاری از مردان افغانستان هنوز به شدت محافظه کار باقی مانده اند.

از طرف دیگر، حتی اگر یک زن از طرف سرپرست مرد اجازه تحصیل در دانشگاه را داشته باشد، ممکن است شوهر آینده او پس از فارغ التحصیلی اجازه کار به او را بدون هیچ گونه تحریک طالبان ندهد. بنابراین، از دید برخی ناظران سیاسی موقعیت زنان افغان در برابر صلح بسیار متفاوت است. زنان تحصیل کرده شهری حضور امارت طالبانی را رد می کنند. آنها رویای توافق صلحی را در سر می پرورانند که در آن طالبان بازیگری ضعیف و ناتوان در بازنویسی قانون اساسی هستند.

در نتیجه برخی از زنان شهری ممکن است ادامه جنگ را ترجیح بدهند چرا که بسیار کمتر از زنان مناطق روستایی متاثر از رون جنگ هستند اما در مقابل صلح برای برخی از زنان روستایی اولویت مطلق است؛ حتی یک توافق صلح با شرایط طالبان. اما ناگفته نماند که مسئله حقوق زنان و آزادی های اجتماعی آنان یک بحث سیاسی بسیار بحث برانگیز در میان زنان فراتر از اختلافات بین روستاها و شهرها و طالبان و غیر طالبان است.

یک مطالعه در توسط نهاد سازمان ملل برای عدالت جنسیتی و توانمند سازی زنان یا به اختصار «زنان سازمان ملل» و همکارانشان نشان داده است که تنها ۱۵ درصد از مردان افغان فکر می کنند که زنان پس از ازدواج اجازه کار در خارج از خانه را دارند. و دو سوم از مردان شکایت دارند که زنان افغان اکنون بیش از حد حقوق دارند. مطالعه سازمان ملل همچنین نشان می دهد که ۸۰ درصد زنان افغانستان خشونت خانوادگی را تجربه می کنند.

حدود ۵۰ درصد از زنان افغانستان در زندان کشور هستند و ۹۵ درصد از این گونه دختران به جرم جنایت های اخلاقی مانند رابطه جنسی خارج از ازدواج به زندان افتاده اند. این موارد تاسف برانگیز بوده و نشان می دهد که نه تنها طالبان بلکه بخش های مهم جامعه افغانستان با محافظه کاری فزاینده ای در حال رشد هستند و دکترین و نظریه های شرع را که خواستار کاهش حقوق و آزادی های زنان هستند را می پذیرند(Allen and Felbab,2020).

موفقیت ها و دستاوردهای زنان در دو دهه ی نبرد برای زندگی

در سال ۲۰۰۱، بازگشت بزرگی به مشارکت زنان در فضای سیاسی و اقتصادی صورت گرفت. برنامه اقدام ملی رئیس جمهور اشرف غنی، که در سال ۲۰۱۵ آغاز شد، زمینه را برای مشارکت بیشتر زنان در مناصب سطح بالاتر از هر زمان دیگری در تاریخ کشور هموار کرد زیرا ۲۸ درصد پارلمان از قانونگذاران زن تشکیل شد. در سطح ایالتی و محلی، زنان ۲۲ درصد از شوراهای صلح استانی و ۴۸ درصد از شوراهای توسعه جامعه را تشکیل می دهند.

گرچه این مشارکت ممکن است گاها تا حدزیادی امری نمادین باشد، اما این پیام را منتقل می کند که زنان در حال بازیابیِ جایگاه شایسته ی خود در قلب جامعه ی افغانستان هستند. از ۱ میلیارد دلار کالاهای صادراتی که افغانستان تولید می کند، زنان تقریبا ۸۰ درصد نیروی کار آن را تأمین می کنند. فراتر از مشارکت سیاسی و نیروی کار، زنان در حوزه تجارت نیز نوآوری دارند، زیرا بیش از ۱۲۰۰ کسب و کار متعلق به زنان فراتر از استان های کابل، هرات و بلخ فعالیت می کنند.

همچنین از آنجا که دختران جوان بیشتری می توانند تحصیلات خود را ادامه دهند، ۳۵ درصد محصلان را تشکیل داده، و این واقعیت بیش از پیش عیان می گردد که توانمند سازی زنان موجب رشد اقتصادی گشته و شمولیتِ زنان در عرصه های مختلف فعالیت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای کشور یک ضرورت است. (Azad, 2021)

مبارزات زنان برای حفظ حقوق خود در آینده ی افغانستان

به نظر می رسد با اقداماتِ اخیر دولت بایدن در ارائه بسته پیشنهادیِ حکومت مشارکتی و همچنین تاکید و گام نهادن برخی کشورهای دیگر چون روسیه در این مسیر و توافق بر سر دولتی موقت با شمولیت طالبان به عنوان راه حلی منطقی، نگرانی ها پیرامون وضعیت زنان و آزادی های سیاسی اجتماعی حقوقی و فردی آنها را در آینده ی افغانستان دوبرابر ساخته است.

چراکه به باور برخی اقداماتی چون ممنوعیتِ اجرای ترانه و سرود از سوی دانش‌آموزان دختر بالاتر از ۱۲ سال در مراسمی با حضور مردان؛ خود گواه بر فراهم ساختنِ زمینه برای ورود طالبان به ساختار سیاسی دولت است. اکنون نیز در حالی که ایالات متحده حضور نظامی خود را در افغانستان کاهش می دهد، طالبان در میدان جنگ همچنان قدرت داشته و با بن بست گفتگوهای بین الافغانی، یک علامت سوال بزرگ درباره سرنوشت زنان افغانستان و حقوق و آزادی های اجتماعی و سیاسی آنان ایجاد شده است.

اما زنان زیادی با مبارزات جدی فعالیت های اجتماعی و ازادی های خود را ادامه داده اند. چنانکه کارزارهای مختلفی برای احقاق حقوق زنان از جمله کارزار # نام من کجاست؟ اتفاق افتاد که منجر به ذکر نام زنان در تذکره شد، همچنین اخیرا کارزار #صدای من کجاست در واکنش به تصمیم تازه وزارت معارف مبنی بر ممنوعیت آواز خوانی دختران بالای ۱۲ سال راه اندازی شد.

میلیاردها دلار برای بهبود وضعیت زنان هزینه شد. مجموعه این عوامل اگر نه به طور کامل اما منجر به تغییرات مثبتی در روند زندگی اجتماعی زنان و آزادی های آنان گردید. اما افغانستان تا رسیدن به شاخص های مطلوب جهانی برای حضور زنان در اجتماع فاصله بسیار زیادی دارد. ناامنی، فضای مردسالارانه، سنت ها و محدودیت های اجتماعی همچنان از موانع جدی فرارروی آزادی های اجتماعی زنان است.

اما همان طور که تحقیقات میدانی در کشورهای دیگر نشان می دهد، هجارهای جنسیتی می تواند در نتیجه ی عواملِ محرکِ گسترده ای تغییر کند، در نتیجه مواردی چون توسعه اقتصادی یا فناوری ارتباطات؛ تلاش های هدفمند برای تشویق تغییر از جمله در قوانین جدید، سیاست ها، یا برنامه ها یا فعالیت ها؛ و قرار گرفتن در معرض ایده ها و عملکردهای جدید می تواند پتانسیل جامعه برای پذیرش، رشد، و حمایت از زنان افغان را بالا ببرد. بنابراین نباید فراموش کرد که مشارکت زنان برای توسعه و پیشرفتِ بیشتر یک کشور و دستیابی به ثبات در امنیت ملی مسئله ی بسیار مهمی است.

منابع

– Allen, John R. and Felbab-Brown, Vanda, (2020), “The fate of women’s rights in Afghanistan”, https://www.brookings.edu/essay/the-fate-of-womens-rights-in-afghanistan/
– Azad, Sohrab, (2020), “Afghanistan’s Women Are the Key to a Lasting Peace”, https://thediplomat.com/2020/04/afghanistans-women-are-the-key-to-a-lasting-peace/
– SIGAR, (2021), “SUPPORT FOR GENDER EQUALITY: LESSONS FROM THE U.S. EXPERIENCE IN AFGHANISTAN”, Special Inspector General for Afghanistan Reconstruction
– Tajali, Mona & Hoodfar, Homa, (2021), “Women in Afghanistan worry peace accord with Taliban extremists could cost them hard-won rights”, https://theconversation.com/women-in-afghanistan-worry-peace-accord-with-taliban-extremists-could-cost-them-hard-won-rights-154149

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا