سر تیتر خبرهاسیاست

همكاري، شرط حيات هامون

۱۴ فروردین (حمل) ۱۴۰۰ – ۳ / ۴/ ۲۰۲۱

همكاري، شرط حيات هامون

دیپلماسی آب در ایران

يادداشتي از حميد عزيزي اندر حكايت بند/ سد كمال‌خان

سينا   قنبرپور

بايد ديپلماسي و همكاري مشترك به داد احياي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون برسد

به نظر مي‌رسد تكيه بر مفهوم «توسعه پايدار» و توجه به محيط زيست به عنوان قاعده آمره در حقوق بين‌الملل از يكسو و «ديپلماسي» از سوي ديگر بايد اولويت عمل و سياستگذاري كلان در مورد تالاب‌هاي بين‌المللي هامون قرار بگيرد. ايران و افغانستان در حالي معاهده آبي با همديگر داشته‌اند كه هيچ كشور ديگري در منطقه چنين تجربه‌اي نداشته است.

اما از سال ۱۳۵۱ تاكنون آنچه تغييرات اقليمي بر ما تحميل كرده است تمام كشورهاي جهان را واداشت تا به معاهده پاريس در مورد تغيير اقليم بپيوندند. يكي از مواردي كه ترامپ رييس‌جمهور قبلي امريكا را مورد انتقاد قرار داده بود، دستور خروج او از اين معاهده بين‌المللي بود. حالا در نقطه‌اي قرار داريم كه مناقشه بر سر «آب» هيرمند و احياي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون مي‌تواند فصل تازه‌اي از همكاري‌هاي عميق‌تر و موثرتر ميان ايران و افغانستان رقم بزند.

اما اگر قرار باشد نظير آنچه در نوروز۱۴۰۰ و در پي سوءبرداشت‌ها از اظهارات اشرف‌غني رييس‌جمهور افغانستان رقم خورد، پيش‌ برويم هيچ نفعي براي طرفين به وي‍ژه مردم دوسوي مرز كه ميراث‌دار سيستان تاريخي‌ و اسطوره‌اي هستند، ندارد.

۱۰ سال  قبل

۱۰ سال قبل مرحوم «عباسعلي نورا» نماينده وقت زابل زهك  و هيرمند در مجلس شوراي اسلامي گويي پيش‌بيني كرده بود كه وضعيت آب در دشت سيستان دچار چه شرايطي مي‌شود نسبت به سياست‌هاي مديريت منابع آب در اين منطقه به ويژه انتقال آب از چاه‌نيمه چهارم به زاهدان انتقاد كرد اما كمتر كسي به او گوش داد.

او در پايان فروردين ۱۳۸۹ در عين حال كه مي‌خواست خبرنگاران و عكاسان با منطقه و زادگاهش آشنا شوند جمعي از اصحاب رسانه را به زاهدان و زابل دعوت كرد و طي ميزباني از آنها تاسيسات انتقال آب از زابل به زاهدان و همين‌طور منابع آب در چاه‌نيمه‌ها را به آنها نشان داد.

در اين سفر خبرنگاران از نزديك ديدند كشاورزاني كه به رسم و سنت ديرين سيستان گندم كاشته بودند و به دليل نبود آب و آبياري به موقع گندم‌هاي‌شان سوخته بود. در مجموع آن سفر مرحوم نورا بر اين نكته تاكيد داشت كه نبايد «زاهدان» به عنوان مركز استان سيستان و بلوچستان را به آبي كه از كشوري ديگر وارد ايران مي‌شود، وابسته كرد و از سوي ديگر بر پيشنهاد كشت جايگزين و تغيير كسب و كارهاي مردم پاي فشرد.

نورا مشكلي ديگر را براي خبرنگاران نمايان كرد كه كمتر مسوولي از نزديك شاهد آن بود ولي به تصميم آنها به وجود آمده بود؛ ديواركشي مرز. به ويژه كه اشتباه در جايگذاري ديوار سبب شده بسياري از زمين‌هاي كشاورزي مردم مرزنشين پشت ديوارها قرار گيرد و حتي ممكن بود طرف مقابل را به اشتباه بيندازد كه خط مرزي همان ديوار است.

 سال‌ها عمده مردم با تبادل كالاهايي چون پارچه و چاي يا ادويه‌جات تجارتي محدود در آنجا داشتند ولي با بسته ‌شدن مرز و سختگيري در تردد عملا تجارت چمداني هم متوقف شده بود و مردم وابسته به مشاغل دولتي، ‌كشاورزي و يارانه‌هاي بهزيستي و كميته امداد شده بودند.

 آن سفر و بازديد از دانشگاه‌هاي زابل و توسعه زيرساخت‌هاي علمي در آن منطقه جرقه‌اي بود كه هيچ‌كس تاكنون نتوانسته از آن آتشي براي رونق آنجا روشن كند تا زندگي مردم را گرم كرده و به آنها اميدي جديد ببخشد. در جوار چاه‌نيمه‌ها مراكز تحقيقات كشاورزي و دامپروري وسيع و فعالي وجود داشت كه روش‌هاي نوين كشت، كشت‌هاي جايگزين را مدل‌سازي كرده بود.

 اما آنچه در آن مراكز تجربه و مستند شده بود محدود به همان فضا بود و در بيرون از آنجا مردم همچنان به شيوه سنتي مي‌كاشتند و در نبود آب با ريزگردها و شدت‌ يافتن بادهاي ۱۲۰روزه سيستان دست و پنجه نرم مي‌كردند. از سوي ديگر تنها در يك ساختمان تجهيز شده از دانشگاه پيام‌نور فضايي براي دانشجويان ساخته شده بود كه مي‌توانستند از اينترنت پرسرعت بهره بگيرند.

 شايد آن زمان به ذهن مرحوم نورا نرسيد كه از الگوي «سيليكون ولي» براي بهبود وضعيت زابل و دشت سيستان استفاده كند ولي در آن شبي كه ميزبان خبرنگاران در آن دانشگاه بود از توسعه اين فضا براي آينده‌اي بهتر در زابل ياد كرد. چند سال بعد وقتي حسن روحاني سكان اداره كشور را به دست گرفت چند سفر به سيستان و بلوچستان داشت.

 برخي مردم در يكي از سفرهاي روحاني با انتقاد شعار دادند كه منطقه آزاد سيستان مي‌خواهند تا تجارت و كسب و كار رونق بگيرد. اما طرح ايجاد منطقه آزاد سيستان هم هنوز دردي از مردم آن خطه درمان نكرده است.

در دولت دوازدهم وقتي وزير نيرو طرح «سازگاري با كم‌آبي» را به عنوان يك طرح ملي پيشنهاد كرد به نوعي خاطره سفر خبرنگاران به سيستان به ميزباني عباسعلي نورا تداعي شد، زيرا بر آن تاكيد داشت كه مردم بايد بتوانند با توجه به شرايط اقليمي وضعيت ديگري براي شيوه كسب و كار و معيشت خود به كار بگيرند.

با اين مقدمه طولاني وقتي در چهارمين روز سال ۱۴۰۰ رييس‌جمهور افغانستان بهره‌برداري از سد كمالخان بر رودخانه هيرمند را افتتاح كرد علاوه بر ‌آنكه سوءبرداشت‌هايي از سخنانش در اين مراسم به وجود آمد بحث بر سر حقابه و سرنوشت دشت سيستان دوباره داغ شد.

واقعيت اين است كه از آن تصوير زيبايي كه سيستان بزرگ را انبار غله مي‌پنداشتند، فاصله بسياري گرفته‌ايم و از سوي ديگر مقتضيات روز سبب شده آب به اهرمي براي مطالبات‌ افغان‌ها تبديل و از فضاي مفاهمه و گفت‌وگو براي يك همكاري مشترك فاصله گرفته شود كه در اين ميان همين كم‌ بودن گفت‌وگوها سبب شده بسترهايي براي سوءاستفاده از حرف‌هاي اشرف‌غني ايجاد شود.

 اما واقعيت درباره كم‌آبي يا بي‌آبي تنها محدود به ايجاد سد كمال خان و مديريت سختگيرانه‌تر افغان‌ها بر آب نيست. مساله امروز علاوه بر قول و قرارهاي سابق اين است كه تغييرات اقليمي موجب شده تا به تناسب روز براي زندگي و حفاظت از محيط زيست تصميم‌سازي شود. آنچه در معاهده ۱۳۵۱ ايران و افغانستان مغفول مانده همين موضوع محيط زيست و حيات تالاب‌هاي بين‌المللي هامون است؛ موضوعي كه مرز نمي‌شناسد و نيازمند همكاري موثر ايران و افغانستان به همراه ساير فعالان بين‌المللي محيط زيست است.

چيزي كه ۶ سال قبل وقتي اشرف‌غني براي نخستين‌بار به ايران سفر مي‌كرد در روزنامه اعتماد به آن اشاره شد. «احمدعلي كيخا»، نماينده پيشين مجلس و معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت از محيط زيست در آن سال در گفت‌وگويي با ما تاكيد كرد: «ديپلماسي بايد به خدمت حفاظت از محيط زيست درآيد.» اما پرسش اين است كه چرا تاكنون ديپلماسي نتوانسته است به كمك حفاظت از محيط زيست و به‌طور خاص حفاظت از هامون‌ها بيايد؟

تجربه‌اي كه  متوقف  شد

وقتي «احمدعلي كيخا» در سال ۱۳۹۲ معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست بود، توانست «گري لوييس» نماينده سازمان ملل در ايران را براي همكاري بيشتر در احياي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون ترغيب كند و نتيجه آن سفري به زابل و بازديد از وضعيت دومين درياچه بزرگ آب شيرين ايران شد.

پس از اين همكاري و با سفر «معصومه ابتكار» به سيستان نخستين قدم‌ها براي بهبود وضعيت و احياي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون با حذف برخي دايك‌هاي مرزي كه مانع از ورود سيلاب‌هاي طبيعي مي‌شد، برداشته شد.

 آنچه كيخا در سر داشت تلاش بر جلب حمايت‌ و توجه نهادهاي بين‌المللي بود. ايده‌اي كه در همكاري بين سازمان حفاظت محيط زيست و نمايندگي سازمان ملل در ايران در ۱۳ بهمن ۱۳۹۳ منجر به اتفاقي منحصر به‌فرد در ايران شد.

 آن سال روز جهاني تالاب‌ها در جوار كوه خواجه در دل تالاب‌هاي بين‌المللي هامون با حضور «گري لوييس» نماينده سازمان ملل در ايران، «ميكاييل بارون فون اونگرن- اشترنبرگ» سفير آلمان در ايران، سفير افغانستان در ايران، علي‌اوسط هاشمي استاندار وقت سيستان و بلوچستان و معصومه ابتكار معاون رييس‌جمهور برگزار شد. حداقل اثر اين اتفاق آشنايي و بازديد از نزديك نمايندگان و ديپلمات‌ كشورهاي مدعو از وضعيت خشكي تالاب آن هم در زمستان بود.

اما كيخا ترجيح داد تا دوباره براي نمايندگي مردم در مجلس شوراي اسلامي نامزد شود و در سال ۱۳۹۴ از سازمان حفاظت محيط زيست استعفا داد تا در رقابت‌هاي آن سال انتخاب مجلس شركت كند. با اين حال يك گام ديگر در همكاري با «گري‌لوييس» برداشت و نتيجه آن شد كه در آخرين روزهاي اسفند ۱۳۹۴ تالاب‌هاي بين‌المللي هامون به عنوان ذخيره‌گاه زيست‌كره مصوب شد.

 تالاب‌هاي بين‌المللي هامون ۲۹ اسفند۱۳۹۴ در چهارمين كنگره جهاني ذخيره‌گاه‌هاي زيست‌كره كه در ليما پايتخت پرو در جريان بود، به عنوان ذخيره‌گاه زيست‌كره به ثبت رسيد. ذخيره‌گاه زيست‌كره مناطق حفاظت‌ شده طبيعي –   زيستي بين‌المللي هستند كه علاوه بر حفاظت، دستاوردهايي نظير ارايه سايت‌هاي مطالعاتي كم‌نظير به دانشمندان و تجربه مهارت انسان در پشتيباني از توسعه پايدار را نمايان مي‌كنند.

 اعلام ذخيره‌گاه‌هاي زيست‌كره براي جلوگيري از تغييرات برگشت‌ناپذير و بهره‌برداري ناپايدار از منابع طبيعي، در عين نياز به بهره‌برداري از طبيعت  (باتوجه به رشد روزافزون جمعيت) شكل گرفته و به يكي از تقسيم‌بندي‌هاي مهم حفاظتي جهان بدل شده است. اين مناطق حفاظت شده از طرف يونسكو تحت پوشش دفتر شوراي هماهنگي بين‌المللي برنامه انسان و كره مسكون (MAB) قرار دارند.

از آغاز اجراي آن (دهه ۱۹۶۰ ميلادي) تاكنون ۵۵۳ ذخيره‌گاه زيست‌كره در ۱۰۷ كشور جهان به ثبت رسيده است. اما پس از اين دو اتفاق مثبت براي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون عملا نه جامعه ‌جهاني و نه همكاري‌هاي مشترك يا آنچه بتوان ديپلماسي براي كمك به حفاظت محيط زيست ناميد، رقم نخورد. شايد از بدشانسي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون بود كه ماموريت «گري لوييس» هم زود پايان يافت و ديگر از همراهي مستقيم او بي‌نصيب ماند. فروردين ۱۳۹۷ بار ديگر «احمدعلي كيخا» در قامت نماينده مجلس دهم در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد گفت: « چشم مردم سيستان گريان است.»

محيط زيست مغفول مانده در قرارداد ۱۳۵۱

حجت ميان‌آبادي كه در رشته ديپلماسي آب در دانشگاه دلفت هلند دكتراي خود را گرفته و درباره مناقشات آبي پژوهش مي‌كند در رشته‌توييتي به موضوع آورد آب رودخانه هيرمند پرداخته و درباره معاهده آبي سال ۱۳۵۱ ميان ايران و افغانستان نوشت: ‏آوردكل حوضه آبريز هيرمند كه از افغانستان سرچشمه مي‌گيرد حدود ۹ميليارد و ۳۰۰ ميليون مترمكعب برآورد شده است.

ميزان حقابه ايران از رودخانه هيرمند‬ بر اساس معاهده سال۱۳۵۱ش (۱۹۷۳م)، با داوري كشورهاي غربي از بيش از ۶۰درصد در گذشته به حدود ۱۴درصد كاهش و به ‌ميزان ۸۲۰ميليون مترمكعب درسال‌هاي نرمال و فوق نرمال تعيين شده است.

‏اين حقابه صرفا براي مصارف شرب و كشاورزي تعريف شده و متاسفانه به دلايل متعدد در اين معاهده نيازهاي زيست‌محيطي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون در نظر گرفته نشده است؛چيزي كه در يك ميزگرد مجازي «محمدعلي بهمني‌قاجار» وكيل دادگستري و متخصص حقوق‌بين‌الملل تاكيد كرد.

۱۲فروردين امسال انستيتو مطالعات استراتژيك افغانستان ميزگردي مجازي با حضور ۴ ميهمان كه ۲ تن از ايران و ۲ تن از افغانستان بودند، برگزار كرد. عنوان اين ميزگرد «چالش‌ها و فرصت‌هاي مديريت منابع آب بين ايران و افغانستان» بود و در آن «نجيف آقافهيم» وزير دولت در امور رسيدگي به حوادث افغانستان و استاد حقوق دانشگاه، «سيدعلي حسيني» پژوهشگر حوزه آب افغانستان مقيم در آلمان، «هيبت‌الله نژندي‌منش» استاد حقوق دانشگاه علامه‌طباطبايي و «محمدعلي بهمني‌قاجار» حقوقدان در امور بين‌الملل حاضر بودند.

گرچه در پايان اين نشست مجازي همه حاضران بر همكاري در جهت بهبود شرايط سيستان تاريخي چه در ايران و چه در افغانستان تاكيد كردند اما يك نكته در اين نشست مهم بود. اين نشست كه حدود يك ساعت و ۳۰ دقيقه به طول انجاميد به وجود مختلفي از معاهده آبي ميان دو كشور بر سر رودخانه هيرمند پرداخت.

وقتي «سيدعلي حسيني» پژوهشگر به ۱٫۵ميليارد مترمكعب آب موجود در چاه‌نيمه‌ها اشاره كرده آن را برابر با ۳۰ بند كمالخان توصيف كرد و گفت: «محمدعلي بهمني‌قاجار» نسبت به اين تحليل واكنش نشان داد. بهمني‌قاجار گفت: «توسعه پايدار قاعده آمره در حقوق بين‌الملل شده است و كليه معاهدات بين‌المللي بايد خود را با اين قاعده آمره عيار كنند.

اين در حالي است كه نياز آبي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون براي حيات ۲ تا ۴ ميلياردمترمكعب در سال است.» اين حقوقدان سپس پرسيد: «آيا افغانستان خودش را مكلف مي‌داند كه در احيا و حيات تالاب‌هاي بين‌المللي هامون نقشي ايفا كند؟»

البته جا دارد در فرصتي مغتنم كل اين نشست مجازي را از نظر بگذرانيم و روزنامه اعتماد بنا دارد بر پايه تلاش براي توسعه پايدار در روزهاي آينده موضوع احياي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون را به بحث بگذارد. به ويژه كه نتيجه‌گيري اين نشست تاكيد همه حاضران بر همكاري ميان ايران و افغانستان بود.

چيزي كه «نجيب‌آقا فهيم» نيز با وجود اصرارش بر اجراي صرف معاهده ۱۳۵۱ آن را تاييد كرد و گفت: افغانستان توان ايران در صنعت را ندارد. به سبب سال‌ها درگيري با جنگ و ناآرامي جز كشاورزي سنتي نتوانسته پيشرفتي بكند. بنابراين اگر ايران بتواند در توسعه افغانستان ياري برساند آنها هم همكاري خواهند كرد.

منبع: روزنامه اعتماد

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا