عدم امنیت، نبود بودجه کافی و عدم سرمایه چالش های جدی بحران برق در افغانستان است

۸ اردیبهشت(ثور)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۴/۲۸
بحران بی برقی یکی از چالش های جدی است که شهروندان افغانستان به ویژه پایتخت با آن دست و پنجه نرم می کنند. نبود امنیت، عدم بودجه کافی، عدم نیروی متخصص منجر به آن شده که کابل با وجود صرف هزینه های زیاد به پایتخت فراموشی تبدیل شود. به همین جهت، برای درک بهتر از وضعیت زیر ساخت های تولید برق در کشور و شرایط تولید برق مصاحبه زیر به سوالات بنیادی در این مورد پاسخ می دهد. مرتضی احمدی فارغ الیتحصیل رشته برق و کارمند شرکت برق در این مصاحبه معتقد است که عدم امنیت،نبودن بودجه کافی و نبود سرمایه از چالش های جدی توزیع و تولید برق در کشور است.
۱ .بحران بی برقی در کشور به ویژه در پایتخت یکی از معضلات اصلی کشور به ویژه در فصل سرما بوده است. چالشی که علیرغم برنامههای زیاد و هزینه کردن میلیونها دلار همچنان ناحل شده باقی مانده است. با این وجود، چرا برق و تولید برق در کشور به یک چالش دوامدار تبدیل شده است؟
به نظر من سوال منصفانه نیست، اینکه مسئله برق ناحل باقی مانده یک مقدار بی انصافی است، دوستانی که در افغانستان به ویژه در کابل زندگی کردند، اطلاع دارند، سال ۸۵ تقریبا هیچ جای کابل برق نداشت، ولی اکنون بعد از گذشت حدود ۱۵ سال بیش از ۹۰ درصد شهر شبکه توزیع برق تمدید شده است.
اینکه هزینه های زیادی شده است، حرف درستی است، البته باید توجه کنید، که این هزینه در کشوری شده است که ۴۰ سال جنگ را پشت سر گذاشته و هیچ زیرساختی در سایر شهر ها وجود نداشته است، کابل هم فقط هسته مرکزی دارای شبکه توزیع برق بود که در دوران جنگ به شدت اسیب دیده بود.
میلیون ها دلار هزینه ای که در افغانستان شده، صرف بازسازی زیر ساخت های برق در کابل، شبکه انتقال و توزیع در کابل و سایر ولایت شده است، البته این هزینه فقط جوابگوی مراکز ولایات بوده است، و هنوز مناطق و شهرهایی زیاده بدون شبکه توزیع می باشند.
با گسترش شبکه برق، طبیعتا مصرف برق هم افزایش پیدا می کند، این در حالی است که منابع برق برای ما محدود می باشد به همین علت برق برای ما یک معضل شده است.
۲ .افغانستان از لحاظ دارا بودن ذخایر انرژی از وضعیت مطلوبی برخوردار است. منابع غنی انرژی های تجدیدپذیر و ناپذیر در جغرافیای دست نخورده افغانستان از ویژگیهای بارز این کشور است. با این وجود در شرایط کنونی کشور تا چه میزان از این ذخایر برای تولید برق در کشور استفاده شده است؟
سوال شما کاملا درست است، افغانستان منابع تجدید پذیر و ناپذیر خوبی دارد، ولی مسئله به همین سادگی نیست، چند مشکل وجود دارد که باعث شده ما نتوانیم از پتانسیل های کشورمان استفاده کنیم.
۱ .امنیت : پروژه های زیادی به علت نبود امنیت متوقف شده است، یا هزینه اولیه پروژه ها را اینقدر بالا می برد که از نظر مالی به صرفه نباشد.
۲ .بودجه: بودجه اکثر پروژه های برق در افغانستان را نهادهای خارجی و بین اللمللی به دولت افغانستان به صورت کمک اعطا می کنند. در حال حاضر نهادهای خارجی و بین المللی روی گسترش شبکه توزیع و انتقال متمرکز هستند، و روی تولید برق توجه کمتری کردند، البته دولت افغانستان روی تولید برق سرمایه گذاری کرده ولی از انجا که بودجه دولت بسیار ناچیز می باشد حجم و توان این پروژه ها بسیار کم می باشد.
۳ .سرمایه گذاری : در زمینه تولید برق دولت تلاش کرده از شرکت های خصوصی کمک بگیرد، به این صورت که شرکت های خصوصی نیروگاه های تجدید پذیر را با هزینه خودشان احداث کنند و دولت به صورت اقساط هزینه ان را پرداخت کنند، که به دلایل امنیتی تعداد این پروژه ها بسیار کم می باشند. البته امید دولت به افزایش چنین پروژه هایی است،
۳ .کابل به عنوان پایتخت افغانستان را به عنوان مشکل شدید بیبرقی میتوان به پایتخت خاموش جهان نامگذاری کرد. به علت این بیبرقی در شهر کابل چیست؟ مشخصاً این شهر به چه میزان برق ضرورت دارد تا مشکل آن به طور کامل رفع شود؟
بعد از سال ۲۰۰۱ انفجار جمعیت و گسترش شهر کابل به حدی بود که زیرساخت های گذشته جوابگوی نیاز فعلی نیست، شهر کابل روز به روز بزرگتر می شود و در کنار آن نیز مصرف برق هر روز بیشتر می گردد. در حالیکه سرعت گسترش و ارتقا شبکه توزیع برق در کابل از سرعت گسترش شهر به مراتب کمتر است. به قول دوستان برقی تا زمانیکه منحنی افزایش مصرف به ناحیه اشباع نرسد ( جایی که سرعت مصرف با اهنگ آهسته تر افزایش پیدا کند) برشنا قادر نخواهد بود که جواب گوی باشندگان کابل باشد. در حال حاضر پست های برق فعلی کابل جوابگوی نیاز کابل نیست.
اگر بخواهیم برای مصرف برق کابل عددی گفته شود، ممکن است، درست نباشد، چون شبکه برق کابل هر روز در حال گسترش است، مشترکین زیادی به شبکه اضافه می شوند، نوع زندگی باعث می شود مصرف برق هر روز زیادتر شود، می توانم یک مثال برای شما بیان کنم.شهر قم، را در نظر بگیرید شهری که حدود ۱٫۲ میلیون نفر جمعیت دارد، و پایتخت نیست، مصرف برق ان در فصل زمستان تا تابستان بین ۷۰۰ تا ۹۲۰ مگاوات متغیر می باشد.
کابل پایتخت افغانستان است که حدود ۴٫۲ میلیون نفر جمعیت دارد وزارت خانه ها، سفارت خانه ها، سازمان های بین المللی، شرکت ها و کارخانه های زیادی در ان هستند، حالا شما خودتان حدس بزنید چه مقدار برق نیاز است؟
در حال حاضر شرکت برشنا کابل را با حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ مگاوات برق اداره می کند. نه اینکه برق ان را تامین بکند.
۴ .شرکت برشنا در تازه ترین طرح خوب با عنوان«برنامههای استراتژیک» طرحهای مختلفی برای مهار بیبرقی در کشور ارائه داده است. با توجه به ظرفیت کشور این طرح ها تا چه اندازه میتواند عملیاتی شود و موفقیتآمیز؟به عبارت دیگر، مشکل اصلی شرکت برشنا در مدیریت بحران برق در کشور چیست؟
بله، درست است، البته این پروژه ها بیشتر بر پایه سرمایه گذاری خصوصی و کمک های خارجی می باشد، در حال حاضر بیشتر این ظرفیت ها، متمرکز به نیروگاه های افتابی می باشد که در حال احداث هستند و امید است با احداث انها تا حدودی از مشکلات برق کشور برطرف شود، هنوز برق این پروژه های به شبکه اصلی متصل نشده، است. ولی پروژه های مشابه که به شبکه متصل است، تقریبا موفق بوده اند. البته از انجا که شبکه برق به سرعت در حال افزایش باشد، این طرح ها، نمی توانند جواب گوی افغانستان باشند. و باید تعداد انها افزایش پیدا کند.
۵ .تداوم روند بحران برق در کشور و فقدان برنامههای جدی برای حل این معضل چه پیامدهای اجتماعی برای حکومت به بار خواهد آورد؟
برنامه جدی وجود دارد، بی انصافی نباید کرد. ولی معضلات زیادی دارد، قطع برق هزینه های زیادی بر دوش مردم می گزارد، از نظر اقتصادی نبود برق کافی و دایم سبب دلسرد شدن سرمایه گزاری های خارجی می شود. همچنین باعث بالا رفتن هزینه تولید می گردد، در نهایت جنس خارجی با هزینه پایین تر وارد کشور می شود، صنایع غذایی مثل لبنیات و کشاورزی بدون برق تقریبا فلج می شوند. هزینه بسیار زیادی به هتل ها، فروشگاه ها و رستوران ها تحمیل می کند. از نظر سلامت و بهداشت، نبود برق باعث می شود که باشندگان شهرها در زمستان برای گرم کردن خانه ها از زغال و پلاستیک استفاده کنند، که سبب آلودگی هوا می شود. همچنین بیمارستان ها نمی توانند خدمات مناسب به بیماران خود ارایه دهند و همچنین نمی توانند داروهایی از قبیل واکسن ها و فراورده های خونی را برای مدت طولانی نگهداری کنند. از نظر نظم شهری هم، نبود برق باعث شده چراغ های راهنمایی همیشه در حالت خاموش باشد، و در شب ها، خیابان ها در تاریکی مطلق باشند.
۶ .از برنامه های جدی دولت در سالهای اخیر قراردادها و پروژههای بزرگ انتقال انرژی با کشورهای مختلف مانند پاکستان و تاجیکستان است. این پروژهها تا چه میزان دولت را در امر برقرسانی سراسری یاری کرده است؟ همچنین معضلات و مشکلات این پروژه ها چیست؟ از طرف دیگر، استفاده از تولید داخلی برای برق و کاهش وارادات تا چه میزان در برنامه دولت دیده می شود؟
دولت در سال های اخیر قراردادها و پروژه های بزرگ انتقال انرژی با کشورهای همسایه امضا کرده است، این کار باعث شده در منظر نهادهای بین المللی جایگاه افغانستان بالا برود، به همین منظور کمک های مالی به بخش انرژی افغانستان شده است، دولت از این خطوط انتقال سالیانه هزینه ای برای ترانزیت دریافت می کند، همچنین از همین خطوط برای تامین برق برای نقاط مختلف داخل کشور استفاده می کند.
همچنین دولت برای تامین برق برنامه های زیادی دارد، که به سه بخش زیر تقسیم می شود:
۱ .احداث سد بر روی رودخانه ها و استفاده از نیروی هیدرو انها برای تولید برق
۲ .احداث نیروگاه های افتابی با استفاده از کمک های خارجی و یا سرمایه گزاری شرکت های خصوصی
۳ .احداث نیروگاه های حرارتی با استفاده از توان شرکت های خصوصی و یا شرکت های خصوصی
۷ .همانطور که برخی ناظران و کارشناسان در رابطه با سرمایه های هنگفت در راستایِ قرارداد اخیر از ساخت نیروگاه خورشیدی تولید برق در افغانستان منتقد بوده اند، می توان گفت شاید اولین و مهمترین چالش دررابطه با توسعه ی صنعت انرژی و به طور کلی تولید برق در این کشور، هزینه بر بودن پروژه های توسعه و تامین زیرساخت های لازم است. اما برا تامین هزینه های سنگین در این حوزه دولت چه امکانات و راه کارهایی دارد؟
یکی از نقاط ضعف دولت تامین بودجه هزینه های پروژه های توسعه می باشد که در مورد تامین هزینه های ان قبلا صحبت کردیم. در حال حاضر دولت به امید کمک های خارجی و سرمایه گزاری های شرکت ها داخلی یا خارجی است. دولت هزینه ساخت نیروگاه ها را به صورت اقساط به شرکت های سرمایه گزار پرداخت می کند.
۸ .از دیگر سو، به گزارش بانک جهانی، میانگین پتانسیل انرژی خورشیدی افغانستان حدود ۶٫۵ کیلووات ساعت در مترمربع در روز است و این بدان معناست که تقریبا ۳۰۰ روز در سال آفتاب دارد. مقادیر بالاتر پتانسیل خورشیدی در مناطق جنوبی ولایات قندهار، فراه، هرات و هلمند موجود است. اما تولید برق حتی در استان های شمالی که تابش متوسط تنها ۴٫۵ کیلووات ساعت در مترمربع در روز است هم، از نظر فنی امکان پذیر است. بدین ترتیب این امر ظرفیت بالای افغانستان را به لحاظ بهره برداری از انرژِ های طبیعی نشان می دهد. با این وجود آیا طبق گفته های برخی منتقدان هزینه کردن در این بخش لازم و ضروری نیست؟
همان طور که در بالا توضیح داده شده است، در این زمینه دولت بسیار فعال است، زمینه سرمایه گزاری را هم برای شرکت های سرمایه گزاری مهیا کرده است، برای شرکت هایی که در این زمینه سرمایه گزاری می کنند زمین اهدا می کنند و برق انها را به صورت تضمینی خریداری می کند.
۹ .افغانستان کشوری دارای ظرفیت های لازم برای به کارگیری انرژی های تجدید پذیر و طبیعی به منظور تولید برق می باشد، لیکن تا کنون به نظر می رسد در این مرحله موفق نبوده است. چالش های پیش رو در رابطه با تامین برق از حوزه های مختلف انرژی های بادی، آبی و خورشیدی چیست؟
البته مشکلات به صورت کلی گفته شده است ولی به صورت اختصاصی:
۱ .امنیت : جلوی اجرای بسیاری از پروژه را می گیرد.
۲ .بودجه: دولت بودجه کافی ندارد.
۳ .کامل نبودن شبکه انتقال و توزیع در سرتاسر افغانستان که باعث می شود برق تولیدی به مصرف نرسد یا به بازار هدف نرسد.
۱۰ .با وجودِ آنکه افغانستان همواره یکی از مشتریانِ دائمی برای خرید برق از کشورهای همسایه بوده است، آیا تا کنون این اطمینان حاصل شده است که برق وارداتی به مناطق دورافتاده و روستایی در کشور منتقل خواهد شد؟ و اگر خیر، دلیل آن چیست؟
شرط اول برای انتقال برق به نقاط دور افتاده تکمیل شدن خطوط فشار قوی است که در حال حاضر هنوز شبکه سراسری افغانستان تکمیل نشده است، مشکل دوم تکمیل نشدن شبکه توزیع است .در شهرهای بزرگ هنوز شبکه توزیع تکمیل نشده است، پس نمی توان انتظار داشت به نقاط دور دست و روستاها که از نظر اقتصادی به صرفه نیست برق وارداتی منتقل شود.
۱۱ .از دیگر سو یکی از مشکلاتِ جاری در بخش تامین برق و برق رسانی در کشور افغانستان، مشکلات مرتبط با نیروی متخصص وتواناییِ فنی و تکنولوژیک است. دولت در این زمینه باید چه اقداماتی صورت دهد؟ آیا سرمایه گذاری های لازم در این راستا تا کنون صورت گرفته است؟
نیروی متخصص از سرمایه های یک کشور می باشد، یکی از مهمترین مراکز تربیت نیروی متخصص دانشگاه ها می باشد، که متاسفانه دانشگاه ها توانایی پرورش چنین نیرویی را ندارد، بعضی شرکت ها با هزینه های خود ، کارمندان خود را به کشورهای دیگر جهت آموزش می فرستند تا مشکلات پروژه ها را بر طرف کنند.
البته متاسفانه همین نیروها پس از مدتی به دلایل امنیتی یا مشکلات مالی، به خارج از کشور مهاجرت می کنند و به این ترتیب همان اندک نیروهای متخصص از دست می روند.
اگر دولت شرکت ها را ملزم کند که در اجرای پروژه ها حتما از نیروهای داخلی استفاده کند، به صورت اتوماتیک شرکت ها شروع به سرمایه گزاری روی افراد داخلی می کنند، به این صورت نیازی نیست حتما دولت به صورت مستقیم در این زمینه سرمایه گزاری کند.
۱۲ .می توان گفت سیاست های توزیع و انتقال برق و برق رسانی به نسبت در همه ی نقاط کشور (نسبت به پایتخت) به طور مساوی نبوده است. دلیل این امر و کوتاهی دولت در تامین برق مورد نیاز در مناطق روستایی افغانستان چیست؟
در حال حاضر دولت تلاش کرده است تا اصل انکشاف متوازن را در شهرها رعایت کند، و فقط به مسئله برق کابل توجه نکرده است، اکنون بعضی از شهرها اصلا مشکل برقی ندارند ولی کابل مشکل تامین برق را دارد. البته تامین برق مناطق دور دست و روستایی به دلیل مسایل امنیتی و صعب العبور بودن و به صرفه نبودن و همچنین نبود بودجه کافی فعلا به تعویق افتاده است، ولی پلان های انکشافی برای تمدید برق به نقاط دور افتاده وجود دارد.
۱۳ .باتوجه به شرایط موجود، ظرفیت های تولید انرژی در کشور و برنامه های تولید برق چشم انداز وضعیت برق رسانی در کشور به چه شکل خواهد بود؟
برنامه های دولت این است که از شرکت های خصوصی دعوت کند در بخش انرژی سرمایه گزاری کنند، این سرمایه گزاری می تواند در زمینه تولید،انتقال و توزیع باشد. به این صورت امید است که چشم انداز برق روشن باشد.
به طور مثال فعلا شرکت های خارجی در زمینه تولید برق در افغانستان سرمایه گزاری کرده اند و هزینه آن را به صورت اقساط دریافت می کند یا شرکت هایی در زمینه انتقال سرمایه گزاری کرده اند، آنها خطوط انتقال را احداث می کنند، وهزینه آن را به صورت ماهواراز دولت دریافت می کنند.