ارزیابی تحولات اخیر؛ آینده طالبان پاکستانی چه میشود؟
۱۱ اردیبهشت(ثور)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۵/۱
مقدمه
در ۲۳ جولای ۲۰۲۰، گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد حضور هزاران «جنگجوی تروریستی خارجی پاکستانی» در خاک افغانستان و توانایی آنها برای انجام حملات در خاک پاکستان، زنگ خطری برای دولت پاکستان بود که تازه پس از نزدیک به یک دهه تجربه بدترین موج خشونت تروریستی، کمکم به حالت عادی برگشته بود.
در این گزارش آمده است: «تعداد مجموعی جنگجویان تروریستی خارجی پاکستانی در افغانستان، که تهدیدی برای هردو کشورند، بین ۶ تا ۶۵۰۰ نفر تخمین زده میشود که اکثر آنها با تحریک طالبان پاکستان هستند.» این گزارش همچنین میگوید که کشورهای عضو سازمان ملل متحد انتظار دارند که تحریک طالبان پاکستان و گروههای انشعابی مختلف آن با ولایت خراسان دولت اسلامی (داعش در افغانستان) همسو شوند.
تحریک طالبان پاکستان بهعنوان چتری برای چندین گروه جهادی و فرقهای عمل میکند که در جریان و بعد از حکومت رژیم طالبان در کابل، در مناطق قبایلی پاکستان ظهور کردند. این اتحاد سست اما به شدت کارآمد، در اواخر سال ۲۰۰۷ با بیتالله محسود ـ یکی از کهنهسربازان جنگ افغانستان که از قبیله محسود وزیرستان است ـ بهعنوان اولین امیر یا رهبر این گروه شکل گرفت.
تحریک طالبان پاکستان که زمانی کنترل بیشتر مناطق وزیرستان را به دست گرفته بود و عملیاتهای پیچیده را از پیشاور گرفته تا کراچی و لاهور انجام میداد، تا سال ۲۰۱۴ بهعنوان تهدید وجودی در حلقات سیاسی پاکستان تلقی میشد.
با اینحال، کشتهشدن اعضای رهبری ارشد تحریک طالبان پاکستان در حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده و به دنبال آن بروز اختلافات قبیلهای و رهبری، روحیه این گروه را خدشهدار کرد. آخرین ضربه به موضع تحریک طالبان پاکستان بهعنوان تهدید بزرگ برای پاکستان، با عملیات گسترده نظامی «ضرب عزب» در ماه جون ۲۰۱۴ وارد شد که نهتنها ساختار سوق و اداره تحریک طالبان پاکستان را در این منطقه قبایلی متلاشی کرد، بلکه اعضای این گروه را مجبور کرد به آنسوی مرز در شرق افغانستان پناه ببرند.
از آنزمان تاکنون تحریک طالبان پاکستان بهعنوان یک گروه تبعیدی فعالیت میکند. هرچند این گروه گاه به گاه حملاتی را بر مناطق قبایلی و شهرهای پاکستان انجام میدهد، اما توانایی انجام عملیاتهای پیچیده یا هدفقراردادن اهداف با ارزش را در پاکستان تقریبا از دست داده است.
با وجود اینکه تحریک طالبان پاکستان از سال ۲۰۱۴ به اینسو ضربههای بزرگی را متحمل شده، اما اکنون شروع به تجدیدسازمان کرده است. این گروه تاکنون قدرت قبلی خود را بازنیافته و دولت پاکستان همچنان قادر به مختلکردن فعالیتهای آن است. با اینحال، این توانایی به توجه جدی دولت به این تهدید بستگی دارد و دولت پاکستان به یک راهحل طولانیمدت برای رسیدگی به مسائلی که موجب نارضایتی در مناطق قبایلی میشود، نیاز دارد.
تحریک طالبان پاکستان؛ گروهی آسیبدیده
کشتهشدن حکیمالله محسود در ماه نوامبر ۲۰۱۳ در اثر حمله یک هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده ضربهی جدی را بر تحریک طالبان پاکستان وارد کرد. با اینحال، آسیب واقعی مرگ محسود نه بلکه بحران قبیلهای و رهبری بود که پس از مرگ وی دامنگیر این گروه شد.
وقتی شورای ۴۰ عضوی تحریک طالبان پاکستان که مرجع تصمیمگیرنده این گروه بود، ملا فضلالله، رهبر غیرقبیلهای و غیرمحسودی را بهعنوان امیر این گروه منصوب کرد، چندین جناح از این گروه جدا شدند. قبل از آن فضلالله، معروف به افام ملا، رهبر تحریک طالبان پاکستان در منطقه سوات پاکستان بود ـ منطقهای که به داشتن مناظر دیدنی و جذابیت توریستیاش معروف است ـ تا اینکه نیروهای امنیتی پاکستان در ماه می ۲۰۰۹ این گروه را از سوات بیرون راند.
فضلالله که یک غیرمحسود بود، ترجیح داد به جای زندگی در منطقه محسود وزیرستان ـ پایگاه و زادگاه جنبش طالبان پاکستانی ـ به آنسوی مرز در ولایت شرقی کنر در افغانستان پنهان شود. با اینوجود، مرگ فضلالله در یک حمله هواپیمای بدون سرنشین در جون ۲۰۱۸، رهبری طالبان را دوباره به طالبان محسودی منتقل کرد، زیرا اعضای شورای این گروه مفتی نورولی را بهعنوان رهبر جدید خود منصوب کردند.
تجدید سازمان تحریک طالبان پاکستان تحت رهبری مفتی نورولی
مفتی نورولی ملقب به ابومنصور عاصم، یک عالم دینی، نویسنده و کهنهسرباز جهادهای تحریک طالبان پاکستان است. او که از منطقه محسود میآید، در سال ۲۰۰۳ به طالبان محسودی پیوست. او در زمان رهبری بیتالله محسود، به عنون قاضی ارشد تحریک طالبان پاکستان منصوب شد. شهرت وی بهعنوان قاضی در میان طالبان هنگامی افزایش یافت که او برای بیتالله محسود حکم سه روز زندان برید.
انتصاب نورولی بهعنوان امیر تحریک طالبان پاکستان بسیاری از کسانی را که از رهبری فضلالله ناراضی بودند ـ و دلیل نارضایتیشان عمدتا این بود که او از قبیله محسود نبود ـ تشویق کرد تا دوباره به این گروه ملحق شوند. نور ولی از زمان به دستگرفتن فرماندهی تحریک طالبان پاکستان، با آوردن کسانی که از سال ۲۰۱۴ به بعد از این گروه جدا شده بودند، برای احیای این گروه تلاش کرده است.
شبهنظامیان «گروه حکیمالله محسود» تحت فرماندهی قوماندان مخلصیار، اولین گروهی بود که به دامان تحریک طالبان پاکستان بازگشتند. خبر این بازگشت در اعلامیه مطبوعاتی این گروه که به زبان اردو در ۶ جولای ۲۰۲۰ علنی شد.
گروهک رسانهای تحریک طالبان پاکستان نیز در همان روز ویدیویی را منتشر کرد که نشان میدهد مخلصیار و همرزمانش با نورولی محسود بیعت میکنند. در میان کسانی که در این ویدیو به چشم میخورند، یکی اکرامالله محسود است، مردی که به برنامهریزی و انجام حمله دسامبر ۲۰۰۷ بر بینظیر بوتو، نخستوزیر سابق پاکستان، متهم است.
در ۳۰ جولای، تحریک طالبان پاکستان اعلام کرد که گروه به اصطلاح طالبان پنجابی امجد فاروقی وابسته به القاعده، نیز تحت چتر تحریک طالبان درآمده است. در بیانیه تحریک طالبان پاکستان که به زبان اردو منتشر شد، به تعداد جنگجویان عضو این گروه بازگشتی اشاره نشده بود.
اندکی بعد گروهک رسانهای تحریک طالبان پاکستان اعلام کرد که یک گروه انشعابی فرقهای نیز در ۵ آگست زیر چتر این گروه آمده است. در بیانیه تحریک طالبان آمده است که گروه لشکر جنگوی امیر عثمان سیفالله به رهبری مولوی خوش محمد سندی، با ابراز بیعت با نورولی محسود، به تحریک طالبان پاکستان پیوسته است.
هدف بعدی رییس تحریک طالبان پاکستان، گروه منشعب جماعتالاحرار، به رهبری عبدالولی ملقب به عمر خالد خراسانی بود. این گروه به این دلیل که دفتر مرکزیاش در ناحیه قبیلهای مهمند واقع شده است، به «طالبان مهمند» نیز معروف است.
گروه منشعب جماعتالاحرار به رهبری عبدالولی معروف به عمر خالد خراسانی در ۱۷ آگست ۲۰۲۰ به تحریک طالبان پاکستان پیوست. در بیانیه تحریک طالبان پاکستان که به زبان اردو منتشر شده، آمده است که عمر خالد خراسانی رییس جماعت الاحرار و عمر خراسانی رییس حزب احرار (این دو، دو نفر جداگانه هستند] به تحریک طالبان پیوستهاند.
در ویدیویی که از جانب تحریک طالبان پاکستان منتشر شد، رهبران جماعتالاحرار را درحال اعلام بیعت با نورولی محسود نشان میدهد. آنها دستان خود را به نشانه وحدت بر روی دست همدیگر قرار میدهند و در پسزمینه صدای شلیک هوایی شدید به نشانه جشن، شنیده میشود.
عبدالولی در پی جنجالها بر سر رهبری تحریک طالبان پاکستان، از این گروه جدا شده بود و پس از آغاز عملیات ضرب عزب در جون ۲۰۱۴ پنهان شد. او از آنزمان تاکنون در صحنه ظاهر نشده است، اما اعضای گروه وی اخیرا قصد بازگشت به منطقه قبیلهای مهمند کردهاند.
نورولی محسود همچنین در تلاش است تا منگل باغ و گروه لشکر اسلام وی را متقاعد کند که به تحریک طالبان پاکستان بپیوندند. باغ در بحبوحه آغاز عملیات ضرب عزب در سال ۲۰۱۴ به آنسوی مرز، به افغانستان فرار کرد. باغ هرگز به طور رسمی وابسته به تحریک طالبان پاکستان نبود.
حافظ گل بهادر، که گروهش در منطقه قبیلهای وزیرستان شمالی پنهان شده است، نیز ممکن است به تحریک طالبان پاکستان بپیوندد. او در سال ۲۰۰۶ با دولت پاکستان توافقنامه صلح امضا کرد که در سال ۲۰۰۸ تمدید شد. با اینحال، او در ماه می سال ۲۰۱۴ با متهمکردن حکومت پاکستان به حملات هوایی بر وزیرستان شمالی، از این توافقنامه خارج شد.
آیا تحریک طالبان پاکستان و ولایت خراسان دولت اسلامی متحد میشوند؟
گزارش ماه جولای سازمان ملل متحد به نقل از یک مقام «کشور عضو» به احتمال متحدشدن تحریک طالبان پاکستان و ولایت خراسان دولت اسلامی (داعش) اشاره کرده است. درحالیکه تحریک طالبان پاکستان بهطور فعال درحال تجدیدسازمان است، اختلافات ایدئولوژیک و سابقه درگیری بین این این گروه و ولایت خراسان دولت اسلامی باعث میشود که اتحاد بین تحریک طالبان پاکستان و ولایت خراسان دولت اسلامی یک احتمال دور باشد.
درست است که رهبری ارشد و بسیاری از فرماندهان ارشد دو گروه سابقه مشترک جنگیدن زیر چتر تحریک طالبان پاکستان را دارند، اما پس از ترک تحریک طالبان پاکستان در سال ۲۰۱۴، جنگجویان و فرماندهانی که ولایت خراسان دولت اسلامی را تأسیس کردند، به ایدئولوژی سلفی گروه دولت اسلامی (داعش) مستقر در خاورمیانه رو آوردند و از مکتب فکری دیوبندی که تحریک طالبان پاکستان به آن معتقد است، جدا شدند.
تحریک طالبان پاکستان بهرغم اینکه اهمیت زیادی به جهادگرایی میدهد، اما قبیلهگرایی در رگهای سلسله مراتب این گروه به شدت جاری است. برای مثال، وقتی ملا فضلاللهِ غیرمحسود و غیرقبیلهای بهعنوان رهبر این گروه منصوب شد، چندین نفر محسودی و سایر رهبران طالبان از این گروه جدا شدند. در میان آنها، یکی هم خان سعید سجنا بود که بعدا بهعنوان معاون امیر به تحریک طالبان پاکستان دوباره پیوست. با اینحال، سجنا و هوادارانش، که عمدتا طالبان محسودی هستند، به جای نقل مکان به کنر ـ ولایت که فضلالله، رییس این گروه در آن مخفی شده بود ـ به زندگی در مناطق جنوبشرقی افغانستان ادامه دادند. ایدئولوژی ولایت خراسان دولت اسلامی فضای کافی برای پویاییهای قبیلهای از این دست ندارد و بنابراین پتانسیل ولایت خراسانی را برای همکاری نزدیک با تحریک طالبان پاکستان محدود میکند.
اکثر اعضای رهبری تحریک طالبان پاکستان، از بیتالله محسود گرفته تا ملا فضلالله، با سران طالبان افغانستان اعلام بیعت کردهاند. این گروه هرگز بیانیهای را علیه طالبان افغانستان صادر نکرده است. اما برعکس، ولایت خراسان دولت اسلامی طالبان افغانستان را درست مانند نگاه این گروه به دولت افغانستان، دشمن میداند.
پروپاگاندای ولایت خراسان دولت اسلامی، طالبان افغانستان را ابزاری توصیف میکند که در دست سازمانهای استخباراتی خارجی است. از سوی دیگر، تحریک طالبان پاکستان ولایت خراسان دولت اسلامی را محصول سازمانهای استخباراتی خارجی میداند.
علاوه براین، تحریک طالبان پاکستان جهادگرایی خود را بر داخل پاکستان متمرکز کرده است. این گروه سابقه انجام عملیات مستقل در داخل افغانستان را ندارد، مگر تحت فرماندهی طالبان افغانستان. به همین ترتیب، طالبان افغانستان بهرغم ارتباط نزدیک با سازمانهای استخباراتی پاکستانی، هرگز به حملات تحریک طالبان پاکستان در داخل پاکستان اعتراض نکرده است. به همین ترتیب، تحریک طالبان پاکستان هرگز علیه اتحاد طالبان افغانستان با پاکستان، اعتراض نکرده است.
ارتباطات بین جنگجویان و فرماندهان رده میانی ولایت خراسان دولت اسلامی و تحریک طالبان پاکستان، به دلیل سابقه مشترکشان و چندین سال مبارزه تحت چتر تحریک طالبان پاکستان، نمیتوان منتفی دانست، اما اتحاد بین این دو گروه از احتمال دور است.
تحریک طالبان پاکستان به منطقه قبایلی پاکستان بر میگردد
تحریک طالبان پاکستان در پی بازگشت بیسروصدا به مناطق قبایلی پاکستان از جمله وزیرستان شمالی و جنوبی (که هممرز با ولایات پکتیا و پکتیکای افغانستان است) و مهمند و باجور (که هممرز با ولایات کنر و ننگرهار افغانستان است) است.
مردم و روزنامهنگاران محلی وزیرستان در مصاحبههای جداگانه با من گفتند که قتلهای هدفمند در مناطق قبایلی وزیرستان و باجور پاکستان افزایش یافته است. گروههایی همچون تحریک طالبان پاکستان، جماعت الاحرار و طالبان افغانستان بار دیگر دخالت خود را در حل اختلافات محلی افزایش دادهاند و مردم را مجبور به پرداخت «مالیه محافظتی» میکنند و کسانی را که با آنها مخالفت کنند، هدف قرار میدهند.
هرچند افرادی که گمان میرود وابسته به طالبان افغانستان هستند، بیشتر در جمعآوری مالیات دخیلاند، اما به گفتهی چندین باشنده محلی که به شرط پنهانماندن هویتشان با من صحبت کردند، تحریک طالبان پاکستان و جماعت الاحرار، قتلهای هدفمند را پیش میبرند و مخالفان و کسانی را که به آنها مالیه محافظتی نپردازند، هدف قرار میدهند.
این وضعیت یادآور دورهای بین سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ است که طی آن تحریک طالبان پاکستان قلمروهای بسیاری را در مناطق سوات، باجور، مهمند، خیبر و زیرستان به دست گرفت و نیروهای پاکستان را مجبور به راهاندازی عملیات نظامی در این مناطق کرد.
در منطقه قبایلی مهمند که در آن قتلهای هدفمند گزارش نشده است، شبهنظامیان محلی و افراد وابسته به آنها شروع به مطالبه مالیه محافظتی از بازرگانان و پیمانکاران محلی کردهاند. این شبهنظامیان اکثرا به جماعت الاحرارِ فرمانده عبدالولی ملقب به عمر خالد خراسانی تعلق دارند. قبل از سال ۲۰۱۴، آنها میلیونها روپیه را از مردم جمعآوری میکردند. اما اینروزها، به گفته روزنامهنگاران محلی، آنها با پرداخت مبلغ ۱۰۰ هزار روپیه هم راضی میشوند.
محدودیتهای تحریک طالبان پاکستان و ولایت خراسان دولت اسلامی
جدا از تواناییهای تحریک طالبان پاکستان و ولایت خراسان دولت اسلامی در انجام حملات جداگانه علیه تأسیسات دولتی یا هدف قراردادن غیرنظامیان، نه تحریک طالبان و نه ولایت خراسان دولت اسلامی درحال حاضر توانایی تصرف منطقهای در پاکستان یا افغانستان را ندارند.
ولایت خراسان دولت اسلامی بهعنوان نیرویی قدرتمند در پنج منطقه ولایت ننگرهار در شرق افغانستان ظهور کرد. اما کشتهشدن رهبران برجستهی این گروه، از جمله حافظ سعید خان، شهیدالله شهید و رووف خادم در عرض چند ماه پس از ظهور این گروه و اقدامات هماهنگ دولت افغانستان و طالبان افغانستان، دامن این گروه را از سایر مناطق ننگرهار برچید و به منطقه کوچکتری در ولایت کنر راند.
این اقدام سریع و تهاجمی توانایی ولایت خراسان دولت اسلامی در نگهداری مناطق را تضعیف کرد، اما توانایی این گروه برای انجام حملات پیچیده هنوز پابرجاست. حمله اوایل ماه آگست سال ۲۰۲۰ بر زندانی در جلالآباد، مرکز ولایت ننگرهار در شرق افغانستان، آخرین نمونه از این توانایی بود.
تحریک طالبان پاکستان نیز تا زمانی که نیروهای امنیتی پاکستان نسبت به حضور این گروه عمدا غفلت نکنند، توانایی تصرف قلمرو در خاک پاکستان را ندارد. ساختار سوق و اداره تحریک طالبان پاکستان و شبکه این گروه که زمانی در شهرهایی همچون کراچی و مناطقی از ایالت پنجاب فعال بود، مختل شده است. با اینحال، این گروه همچنان قادر به انجام فعالیتهای خرابکارانه و قتلهای هدفمند در مناطق قبایلی و شهرها هست.
نتیجهگیری
تجدید قوای طالبان پاکستانی به رویکرد دولت پاکستان در امر مقابله با این گروه و تصمیم پاکستان به رسیدگی به وضعیت سیاسی و امنیتی داخلیاش بستگی دارد. نیروهای امنیتی پاکستان کاملا قادر به شکستدادن تحریک طالبان پاکستان و وابستگان این گروه هستند. تحریک طالبان پاکستان قبلا یک بار در پاکستان مهار شده است. توافقنامه صلح بین طالبان افغانستان و حکومت این کشور نیز ممکن است فضا را برای تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان تنگ کند.
با اینوجود، ادامه جنگ پشت صحنه میان سازمانهای استخباراتی منطقه بهخصوص سازمان استخباراتی پاکستان، افغانستان و هند، ممکن است محیط مناسبی را برای بقای تحریک طالبان پاکستان فراهم کند.
در مناطق قبایلی و شهرهای پاکستان، همدلی با طالبان تقریبا از بین رفته است. با اینحال، عدم رسیدگی به خواستههای اصلی مردم این مناطق که هم از حضور طالبان و هم از عملیات نظامی دولت به خاطر شبهنظامیان، رنج بردهاند، ممکن است بار دیگر ورق را به نفع تحریک طالبان پاکستان برگرداند، زیرا نشانههای تلاش این گروه برای بازسازی نظامی و سیاسی ساختارش، دیده میشود.
در ماه می ۲۰۱۸، پاکستان با ادغام هفت واحد قبایلی تحت چتر ایالت خیبرپختونخوا در همسایگی این هفت واحد، گام مهمی برداشت و به آرایش سیاسی دوره استعمار این مناطق پایان داد. اما پاکستان هنوز دستگاه قانونی و امنیتی خود را به این مناطق گسترش نداده است و نه هم در این مناطق خبری از توسعه زیرساختها و ایجاد فرصتهای شغلی از جانب دولت است.
حکومت پاکستان و حکومت افغانستان و سازمانهای استخباراتی مربوطهشان، به تلاش فوری و صادقانه برای مقابله مشترک با آفت ستیزهجویی نیاز دارند. پناهدادن و حمایت از عناصر نیابتی از جانب هر دو طرف برای ایجاد بیثباتی در طرفِ دیگر مرز، در بلندمدت به نفع هیچ طرفی نیست.
نیوامریکن – داوود ختک
مترجم: جلیل پژواک
منبع: اطلاعات روز