سر تیتر خبرهاسیاستفرهنگ و اجتماعمصاحبهنخستین خبرها

یعقوب یسنا: حمله بر غرب کابل از نظر استخباراتی، امنیتی و سیاسی پیچیده است

۲۹ اردیبهشت(ثور)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۵/۱۹

در طی پنج سال گذشته منطقه غرب کابل که عمدتاً شیعه نشین بوده شاهد حوادث تروریستی بی شماری با تلفات سنگین بوده است. حمله به مراکز آموزشی، فرهنگی، صحی و حتی ورزشی این منطقه از شدت حملات گروه بنیادگرا در امان نبوده است. از طرف دیگر، با وجود شدت گرفتن حملات دولت علی رغم درخواست های مکرر مردم برای تامین امنیت مردم تاکنون موفق به تامین امنیت این منطقه نشده است. در این میان تحللیگران معتقدند که این حملات با هدف نسل کشی و تبعیض قومی علیه مردم هزاره صورت میگیرد. از طرف دیگر، با خروج نیروهای خارجی از کشور و شامل شدن طالبان به بدنه حکومت نگرانی های زیادی برای این جامعه هزاره وجود دارد. در این مصاحبه با یعقوب یسنا استاد دانشگاه به چرایی این حملات نگاهی می اندازیم.

۱ .در طی پنج سال گذشته منطقه غرب کابل یکی از مناطقی است که شاهد حملات خشونت بار بسیار است و تلفات سنگینی داده است. به عنوان کلیدی ترین پرسش چرا این منطقه بیشترین آمار تلفات را داشته است؟

به اساس آن‌چه را که همه می‌بینیم و می‌دانیم، واقعیت در این حملات و تلفات این است‌که قصد حمله‌کننده‌ها کشتار هدف‌مندانه‌ی مردم غرب کابل است. قصد حمله‌کننده‌ها این نیست‌که فرد خاصی را مورد حمله قرار بدهند؛ قصد این است‌که عموم مردم را بکشند. بنابراین قصد آن‌ها کشتار انسان خاصی بنام هزاره و شیعه است، فرقی نمی‌کند که زن، کودک، جوان، پیر و… است. حمله‌ای‌که بر یکی از بیمارستان‌ها در غرب کابل صورت گرفت، زنان در حال زایمان و کودکان نوزاد را کشته بودند. اما حمله در محل‌های دیگر افغان‌ستان بیش‌تر موردی هستند که می‌خواهند فرد خاصی را بکشند و در حاشیه‌ی حمله به آن فرد خاص، به کسان دیگر نیز آسیب می‌رسد. حمله در غرب حمله به مردم است. بنابراین تلفات حمله زیاد است.

۲ .با وجود حملات گسترده ای که در غرب کابل همه سال تعداد جان های بیشماری را گرفته و درخواست های مکرر ساکنان این منطقه برای تامین امنیت چرا تاکنون دولت تدابیر جدی را برای این مسئله نگرفته است؟ آیا دولت به راستی توانایی ندارد؟ و یا هم تهدیدهایی از سوی برخی ار افراد یا گروه ه به دولت اجازه نمیدهد؟

درکل حکومت در کار خود موفق نیست. بنابراین نمی‌توان گفت یک حکومت ناموفق در مورد خاصی موفق عمل کند. اما چگونگی و مدیریت حمله‌های پی‌هم بر مردم غرب کابل از نظر سیاسی، امنیتی و استخباراتی پیچیدگی‌های خود را دارد که مشخصا نمی‌توان به مورد خاصی تقلیل داد. کلیپ تصویری‌ای از ملا منان نیازی فرمانده‌ی شاخه‌ی انشعابی طالبان نشر شد که می‌گوید ما شیعه‌ها و هزاره‌ها را به صورت مرموزی می‌کشیم. ملانیازی پس از انشعاب از شاخه‌ی طالبان با بخش‌های استخباراتی و امنیتی حکومت افغان‌ستان ارتباط داشت. بنابراین دیده می‌شود که حمله بر مردم غرب کابل از نظر استخباراتی، امنیتی و سیاسی پیچیده است.

۳ .به باور بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان کشتارهای هدفمند در منطقه غرب کابل با هدف نسل کشی و برهم زدن توازن قومی است. چرا ترس از رشد یک قوم و به متن آمدن آن ها وجود دارد؟

جلوگیری از توسعه و رشد جامعه‌ی هزاره در سطوح متفاوتی صورت می‌گیرد. کانکور سهمیه‌بندی شد. سهمیه‌بندی کانکور به جلوگیری از ورود بیش‌تر جوانان هزاره به دانشگاه ها ارتباط دارد. زیرا دختران و پسران هزاره درس می‌خواندند و به صورت گسترده از طریق کانکور آزاد وارد دانشگاه ها می‌شدند. بنابراین کانکور سهمیه‌بندی شد. جوانان هزاره با نمره‌های بلند نمی‌توانند وارد دانشگاه های نظامی و ملکی شوند، اما افراد قوم دیگر با نیم همان نمره وارد دانشگاه های نظامی و ملکی می‌شوند. از عبور خط برق از مسیر بامیان جلوگیری شد، برای این‌که اگر خط برق از مسیر بامیان می‌گذشت، بر جغرافیای مردم در بامیان تاثیر مثبت می‌گذاشت. حملات و کشتارهای هدف‌مند نیز گونه‌ای از ممانعت و جلوگیری از رشد و توسعه علم و دانش و اقتصاد در جامعه‌ی هزاره است. وقتی حمله‌کننده‌ها زنی در حال زایمان را می‌کشند، کودک نوزاد را می‌کشند، مسافران را بنام قومیت شان می‌کشند، بر کودکان در مکتب حمله می‌کنند و می‌کشند و… به هدف و نیت نسل‌کشی صورت می‌گیرد.

۴ .یا توجه به شدت گرفتن حملات تروریستی در این منطقه ایده قوت گرفتن حمایت های مردمی و تشکیل ملیشه های نظامی پررنگ می شود. آیا این مسئله در چنین شرایطی منطقی نیست؟

وجود ملیشه‌های قومی به چگونگی مدیریت امنیتی حکومت ارتباط مستقیمی دارد. حکومت در مسایل امنیتی محل‌ها و مناطق افغانستان گزینشی و طبق سلیقه‌های قومی برخورد می‌کند. بنابراین مردم به مدیریت امنیتی حکومت بی‌باور می‌شوند و دست به ملیشه‌سازی می‌سازند. زیرا می‌بینند که هر روز به صورت مرموز کشته می‌شوند و محل‌های زندگی شان توسط گروه‌های مسلحه بنام طالب و… تصرف می‌شود. اگر حکومت در مسایل امنیتی کشور جدی و غیر گزینشی عمل می‌کرد، ملیشه‌های قومی شکل نمی‌گرفت. اصولا وقتی‌که شرایط امنیتی بیش از حد بد می‌شود، مردم در باره‌ی سرنوشت خود حساس می‌شوند و دست به دفاع خودی می‌زنند.

۵ .با توجه به اینکه قطعا حملات پنج سال گذشته اخرین حملات نخواهد بود چنان که در طی این سال ها نه تنها از شدت انتحاری ها کاسته نشده بلکه خونین بار تر هم بوده است. دولت برای جلوگیری از حملات بعدی چه خواهد کرد؟

حکومت با وضعیتی‌که دارد، نمی‌توان از این حکومت توقع مشخصی در عرصه‌ی تامین امنیت و جلوگیری از حملات انتحاری داشت. در ضمن عرض کردم که حملات بر غرب کابل و مردم هزاره سیاسی، استخباراتی و امنیتی است. بنابراین به حملات انتحاری و… بایستی دقیق، کارشناسانه و هدف‌مندانه توجه کرد که چرا و چه‌گونه این حملات صورت می‌گیرد و پشت صحنه‌ی این حملات چه دست‌هایی دخیل استند.

۶ .به باور تحلیل گران حمله به مناطقی از جمله غرب کابل در چنین برهه حساسی که مذاکرات صلح در حال پیچیده تر شدن است ارزن ترین و بهترین وسیله امتیازگیری است. آیا واقعا این کشتارها به عنوان برگ برنده ای برای گروه های شورشی است؟ آینده مذاکرات در چنین شرایطی که به وسیله خون مردم قرار است تامین شود به چه شکل خواهد بود؟

عرض من همیشه این بوده است‌که حمله بر مردم هزاره و غرب کابل جنبه‌ی آزمایشی دارد و برای صحنه‌گردان سیاسی و… صورت می‌گیرد. حمله بر تبسم، حمله بر جنبش روشنایی، حمله بر دختران مدرسه‌ی سیدالشهدا و… همه جنبه‌های سیاسی و استخبارتی دارند و برای آزمایش و صحنه‌گردان سیاسی صورت گرفته‌اند. مدیرانی‌که این حملات را طراحی می‌کنند، نخست می‌خواهند مانع رشد و توسعه در جامعه‌ی هزاره شوند و در مرحله‌ی دوم می‌خواهند وضعیت سیاسی را با چون‌این حمله‌هایی مدیریت و به نفع خود تغییر بدهند. قبلا که بر مردم هزاره حمله صورت می‌گرفت، دفعتا گفته می‌شد که داعش حمله کرده است. فعلا که بر مردم هزاره حمله صورت می‌گیرد، دفعتا گفته می‌شود که طالب انجام داده است. این برچسپ‌زدن‌ها نیز جنبه‌ی سیاسی دارد و با هدف مشخصی بنابه وضعیت سیاسی برچسپ زده می‌شود. از آن‌جایی‌که کشتار هزاره‌ها برای کشنده‌ها و مدیران کشتار هزینه‌ای ندارند؛ بنابراین از کشتار هزاره‌ها برای بلاگردان وضعیت سیاسی و مدیریت وضعیت سیاسی استفاده‌ی گزینشی صورت می‌گیرد. کشتار دختران مدرسه‌ی سیدالشهدا به امتیازگیری‌های سیاسی و… بین طرف‌های صلح و جنگ در شرایط فعلی ارتباط دارد.

۷ .در بسیاری از حملاتی که در افغانستان رخ می دهد گروهیی مسئولیت حمله را برعهده نمیگرد. به طور مثال در تازه ترین مورد، حمله تروریستی به مکتب سیدالشهدا که منجر به شهید شدن بسیاری از کودکان شد که تاکنون کسی مسئولیت حمله را برعهده نگرفته است. با این حال دو سوال به وجود پشت پرده این حملات کیست؟ و پیامدهای آن چیست؟

عرض کردم که حمله بر مردم هزاره و غرب کابل از نظر سیاسی، امنیتی و استخباراتی پیچیده است. حمله‌ی تروریستی بر مدرسه‌ی دخترانه‌ی سیدالشهدا نیز سیاسی و استخباراتی است‌که بنابه وضعیت سیاسی کنونی برای چه‌گونه‌گی مدیریت وضعیت سیاسی در شرایط فعلی صورت گرفته است. کسانی‌که این حمله را طراحی و انجام داده‌اند، هم‌چنان با دو هدف انجام داده‌اند: آسیب رساندن به جامعه‌ی هزاره و چه‌گونه‌گی مدیریت وضعیت سیاسی به نفع خود شان.

۸ .آیا خروج نیروهای خارجی که با هدف تامین امنیت به کشور امده بودند. بر شرایط امنیتی کشور به ویژه غرب کابل تغییری به وجود خواهد آورد؟ همچنین با توجه به حملات پنج سال اخیر در این منطقه در مذاکرات صلح تامین امنیت مناطق این چنین تا چه میزان دغدغه هیئت مذاکره کننده و جامعه جهانی را تشکیل می دهد؟

غرب کابل جدا از افغانستان و کابل نیست. خروج نیروهای خارجی طبعا بر وضعیت کل کشور تاثیرگذار خواهد بود که این تاثیرگذاری غرب کابل و جامعه‌ی هزاره را نیز در بر می‌گیرد. فعلا نمی‌توان پیش‌بینی کرد که مشخصا با خروج خارجی‌ها چه تغییر و تحولات سیاسی و امنیتی‌ای پیش خواهد آمد. اگر این همه حمله بر هر قومی در این مدت صورت می‌گرفت، آن قوم مورد توجهِ جامعه‌ی جهانی قرار می‌گرفت. متاسفانه این همه حمله بر مردم هزاره مورد توجهِ جامعه‌ی جهانی قرار نگرفته است. بنابراین تا هنوز هیچ کشور و طرفی در مذاکرت صلح تاکید مشخصی بر امنیت مردم هزاره و غرب کابل نکرده است.

۹ .با توجه به افزایش حملات در غرب کابل و به ویژه بر گروه های شیعه از هزاره های افغانستان، وبا توجه به اینکه نمایندگان جامعه عمدتا شیعه هزاره اذعان داشته اند که تأمین امنیت دولت در مناطق شیعه نشین ناکافیست، تا کنون دولت چه اقداماتِ مهم و سازنده ای برای امنیتی غرب کابل به عنوانِ منطقه ای تهدید آمیز و تنش زا انجام داده است؟

مدیریت مشکل امنیتی غرب کابل و جامعه‌ی شیعه و هزاره بیش‌تر به خود سران و رهبران جامعه‌ی شیعه و هزاره برمی‌گردد؛ زیرا سران و رهبران جامعه‌ی شعیه و هزاره باهم موضع واحد و مشترک سیاسی و امنیتی‌ای در قبال سرنوشت جامعه‌ی شیعه و هزاره ندارند. متاسفانه در باره‌ی مسایل امنیتی غرب کابل و در کل جامعه‌ی هزاره، سیاسی و مصلحتی و… برخورد می‌کنند. اگر یکی از سران هزاره از وضعیت انتقاد می‌کند، یکی دیگر آن موضع سیاسی مخالف می‌گیرد. بنابراین خواسته یا ناخواسته سران هزاره در بد امنی و… غرب کابل دخیل استند. تا سران هزاره و شیعه در مسایل امنیتی غرب کابل موضع واحدی نداشته باشند و به مسایل امنیتی غرب کابل سیاسی و مصلحتی برخورد کنند، چندان امیدی نمی‌رود که حکومت بخواهد موضع خود را در قبال امنیت غرب کابل تغییر بدهد. موضع واحد و غیر مصلحتی سران هزاره و شیعه در قبال امنیت غرب کابل می‌تواند بر وضعیت امنیت غرب کابل تاثیر مثبت داشته باشد.

۱۰ . همان گونه که عصمت الله سروش در اطلاعات روز اشاره کرده است, آیا اتخاذ تدابیر امنیتی مشابه به ساحه‎‌ی سبز امنیتی فعلی کابل در غرب این شهر و منطقه‌ی عمدا فقیرنشین و پرجمعیت دشت برچی، ممکن است؟ چه تدابیری باید روی دست گرفته شود تا غرب کابل به ساحه‌ی سبز امنیتی تبدیل شود؟ آیا غرب کابل برای جامعه‌ی جهانی آن قدر اهمیت دارد که از لحاظ مالی این طرح را تمویل کند؟

فکر می‌کنم نظرم را در پاسخ به پرسش نهم در این باره گفتم. خود مردم غرب کابل و سران هزاره و شیعه باید تصمیم بگیرند؛ حکومت و جامعه‌ی جهانی به وضعیت غرب کابل توجه نمی‌کنند، اگر توجه می‌کردند در این همه سال توجه می‌کردند.

۱۱ .آینده  جامعه هزاره در سایه مذارکرات صلح چه خواهد بود؟

جامعه‌ی هزاره، آدرس سیاسی واحدی ندارد. بنابراین نبود یا فقدان یک آدرس سیاسی واحد، هرچه بیش‌تر جای‌گاه سیاسی جامعه‌ی هزاره را مذاکرات صلح کم‌رنگ کرده است و در ضمن نبود آدرس سیاسی واحد در جامعه‌ی هزاره باعث می‌شود که آینده‌ی سیاسی جامعه‌ی هزاره نیز چندان قابل پیش‌بینی نباشد.

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا