سر تیتر خبرهافرهنگ و اجتماع

نیاز به بازخوانی میراث علمی و مبارزات مدنی میرغلام‌محمد غبار

۲ خرداد(جوزا)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۵/۲۳

«مردم آزاده و فقیر افغانستان، خصوصاً روشنفکران ملی آن، در جمله نام تمام مشروطه‌خواهان که ضد استبداد سیاه و فرعونی برای بار اول در تاریخ مملکت قیام کرده و مجاهده نموده‌اند، وقتی به نام غبار می‌رسند، توقف می‌کنند؛ زیرا صاحب این نام (نیم‌قرن) از اول مشروطه‌خواهی تا شروع مبارزات مترقی، دسته‌جمعی و تنها به مبارزات سرسخت و بی‌امان و پی‌گیر، اشتغال داشته که در آن همیشه معقولیت و اعتدال سیاسی درخشنده‌گی دارد.»

هیچ وصفی نمی‌تواند، بهتر از این وصف طاهر بدخشی در قبال غلام‌محمد غبار و میراث او باشد. غبار مبارز و سیاست‌مدار بی‌بدیل تاریخ مشروطه و دموکراسی‌خواهی ما است. اما غبار تنها سیاست‌مدار نبود. دست‌کم می‌توان از شش غبار متفاوت نام برد.

۱- غبار دیوان‌سالار: او اولین کار خود را در ۱۲۹۶ هنگامی که ۲۰ ساله بود در گمرک خان‌آباد شروع کرد. بعدتر در هرات نیز مأموریت کرد. عمر این دوره غبار در مجموع شش سال است.

۲- غبار روزنامه‌نگار: غبار اولین کار روزنامه‌نگاری را در ۱۲۹۹ وقتی که ۲۳ ساله بود در جریده ستاره افغان آغاز کرد. بعد از آن در جریده انیس کار کرد. آخرین کار روزنامه‌نگاری او تأسیس جریده وطن در ۱۳۳۰ بود که بعد از یک سال فعالیت از طرف دولت لغو شد. این دوره کاری غبار دست‌کم دو سال ادامه یافت.

۳- غبار دیپلمات: او در ۱۳۰۳ در مسکو و در ۱۳۰۹ در آلمان به نماینده‌گی از افغانستان پرداخت. این دوره از مأموریت او نیز حدود دوسال است.

۴- غبار نماینده مردم: غبار اولین کار سیاسی و نماینده‌گی از مردم را در ۲۷ ساله‌گی در مجلس موسسان/جرگه قانون اساسی ۱۳۰۳ و در ۳۱ ساله‌گی در جرگه قانون اساسی ۱۳۰۷ آغاز کرد و بالاخره در دوره هفتم شورای ملی نماینده‌ کابل بود.

۵- غبار تاریخ‌نگار و نویسنده: اولین کار علمی و تاریخ‌نگاری غبار در ۳۴ ساله‌گی در انجمن ادبی کابل در ۱۳۱۰ بود. او در مدت یک‌سال عضویت در این انجمن، به نوشتن «افغانستان و نگاهی به تاریخ آن» پرداخت. بعد در ۱۳۲۰ وقتی که ۴۴ ساله بود به انجمن تاریخ پیوست و یک‌دوره طولانی در انجمن تاریخ باقی ماند.

۶- غبار حزبی: غبار وقتی که ۵۲ ساله بود در ۱۳۲۸ حزب وطن را با گرایش دموکرات تأسیس کرد.

شالوده همه این شش شخصیت غبار را آزادی‌خواهی، عدالت‌خواهی، برابری‌خواهی و دموکراسی‌خواهی تشکیل می‌داد. در حالی‌ که مبارزه‌اش در برابر استبداد بی‌بدیل است؛ اما کار تاریخ‌نگاری‌اش خلاهای بی‌شماری دارد. تا حال هیچ‌کسی به بررسی تمام آثار تاریخ او نپرداخته است. در مورد غبار دیوان‌سالار، روزنامه‌نگار، دیپلمات و نماینده نیز کم‌تر می‌دانیم. این عرصه مثل بسیاری از دوره‌های تاریخ افغانستان مستند نشده است. پرسش‌های زیادی در مورد غبار هنوز هم بی‌پاسخ است و یا در هاله ابهام قرار دارد. بدخشی پرسش‌هایی را از غبار در مورد زنده‌گی و مبارزاتش در نامه‌ای از او پرسید که بی‌پاسخ ماند. این امر باعث کج‌فهمی‌های بسیاری شده است.

یکی از این کج‌فهمی‌ها گرایش فکری غبار است. بسیاری او را چپی قلمداد کرده‌اند. مثلاً، عبدالحی حبیبی، موقف او در مجلس موسسان ۱۳۰۷ را چپی می‌داند. سایت راه پرچم و یا حزب هم‌بسته‌گی نیز به نشر مقالات او پرداخته‌اند. کسانی دیگر نیز با ارجاع به کاربرد واژه‌های چپی در نوشتار غبار و یا با استناد به مقاله «اقتصاد ما» که در روزنامه اصلاح نشر شد، او را یک چپی می‌دانند. اما این خوانش از غبار درست نیست. مدرک مشخص و مستدل از مجلس موسسان ۱۳۰۷ و موقف غبار در آن مجلس در دست نیست که مبنی بر چپی‌بودن او باشد. در مقاله اقتصاد ما نیز کلیدی‌ترین واژه‌گان و مصطلحات ایده چپ به کار نرفته است. برعکس، ارجاع غبار در این مقاله به مصالح کشور و مملکت است.

تاریخ‌نگاری غبار نیز از آن‌جا که در انجمن ادبی و انجمن تاریخ است، نیز تاریخ‌نگاری برای تولید تاریخ ملی بر مبنای ناسیونالیسم افغانی است. افغانستان برای غبار، یک کشور طبیعی، غیرتاریخی و ازلی است. او هیچ تمایزی میان عصر دولت مدرن و عصر شاهنشاهی‌ها نمی‌گذارد. همه تلاش غبار این است که تاریخ تمدن عصر میانه و عصر شاهنشاهی‌ها را در قالب دولت مدرن افغانستان که زاده استعمار است، جا دهد. به عبارت دیگر، او در تلاش برای افغانی‌سازی همه سلطنت‌ها و شاهنشاهی‌های پیشامدرن است.

به طور کل، تاریخ‌نگاری غبار غیرمسلکی است. غیرحرفه‌ای بودن کار غبار را زمانی می‌توان به درستی متوجه شد که او را در کنار دو تاریخ‌نگار هم‌عصر او، هر یک لوی دوپری که در سال ۱۹۴۹ به افغانستان علاقه‌مند شد و ۲۰ سال پژوهش خویش را در ۱۹۷۳ چاپ کرد و وارتان گریگوریان که دو سال بعد از چاپ جلد اول افغانستان در مسیر تاریخ، کتاب خود را نشر کرد، قرار دهیم.

در حالی که غبار دموکراسی‌خواه بی‌بدیل بود؛ اما واضح نیست که او از کدام اندیشمندان سیاسی غرب متأثر بوده و ایده کدام متفکران سیاسی را می‌خوانده است؟ نقش او در تولید اندیشه سیاسی بومی نیز بسیار کم‌رنگ است. مثلاً، ما نمی‌توانیم با بررسی آثار غبار به مفهوم بومی از دموکراسی و استبداد برسیم.

اما بازخوانی و احیای میراث مبارزات مدنی غبار در عصری که عزت و آبروی سیاسی به ارزانی به معامله گذاشته می‌شود، در عصری که ناسیونالیسم قومی افغانی از یک طرف و افراطیت مذهبی از طرف دیگر بیداد می‌کند و بالاخره در عصری که سیاسیون عوام‌فریب به نام دموکراسی حکمرانی می‌کنند، نیاز مبرم است.

نویسنده: عمر صدر

منبع: روزنامه هشت صبح

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا