سر تیتر خبرهامصاحبهنخستین خبرها

میرغلام محمد غبار و دغدغه ی کمبود متون تاریخی موثق در تاریخ نگاری افغانستان

۶ خرداد (جوزا) ۱۴۰۰ – ۲۷ / ۵/ ۲۰۲۱

میرغلام محمد غبار و دغدغه ی کمبود متون تاریخی موثق در تاریخ نگاری افغانستان، مصاحبه با سیدرضا محمدی رییس بنیاد عالی فرهنگ

میرغلام محمد غبار (۱۹۷۸-۱۸۹۷) مورخ، نویسنده، شاعر، ژورنالیست، سیاستمدار، و به عبارتی از چهره های برجسته ی روشنفکری در طی چند دهه ی اخیر در افغانستان بود. وی در کابل متولد، در برلین آلمان درگذشت و سرانجام در کابل نیز به خاک سپرده شد. شخصیتی وطن پرست و آزاد اندیش با عِرق میهن دوستی و شاید بتوان گفت تمایلات ناسیونالیستی که غالب عمر خود را در مسیری از ایجاد فضای باز سیاسی، آگاه سازی و روشنگری سپری کرد. وی آموزش های ابتدایی را نزد خانواده ی خود آموخت لیکن در دهه های ۱۹۲۰ و ۳۰ به نماد و سمبل افغانستان جدید تبدیل شد.

غبار از ایجاد نهادی ملی گرا و اصلاح طلب چون مکتب مدرن حبیبه در زمان حکومت حبیب الله خان استقبال، و به طور کلی طرفدار ایجاد و پرورش طبقه ی متوسط آگاه و فهیم و یا به عبارتی آنچه طبقه ی روشنفکر و نخبه نامیده میشد بود. کتابِ «افغانستان در مسیر تاریخ» مهمترین اثر وی است. به هرروی وی در طول زندگی خود و در مسیر فعالیت های سیاسی فرهنگی اش با چالش ها و سختی های مختلفی مواجه شد و فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشت. در ادامه برای آشنایی بیشتر با زندگی و شخصیت این چهره ی برجسته ی ادبی فرهنگی افغانستان، به طرح سوالاتی چند در همین رابطه با آقای سیدرضا محمدی رییس بنیاد عالی فرهنگ می پردازیم:

۱- برای آغاز بحث بهتر است نگاهی به گذشته ی غبار و زندگی وی داشته باشیم. همان طور که گفته شد وی شخصیتی روشنفکر و آزاداندیش بود لیکن این تمایلات و تفکرات اصلاح طلبانه، مشروطه خواهانه، ملی گرایانه و سعی برای درک درست تاریخ افغانستان از چه زمانی در وی شکوفه شد؟ آیا به واسطه ی جایگاه و موقعیت خانوادگی وی بود؟

درباره غبار پیش از هر چیزی باید درباره جریان روشنفکری افغانستان صحبت کرد. در شروع قرن جدید ما دو جریان روشنفکری داشتیم: نخست جریانی که از ترکیه و دمشق آمده بود و کسانی مثل مرحوم طرزی سردمدار آن بودند، که نوعی از ملی گرایی آتاتورک را تبلیغ می کردند برای این ‌خواستند کشوری با زبانی متفاوت و فرهنگی متفاوت بسازند. با این که خود او هیچ پشتو بلد نبود اما اصرار داشت که در روزنامه اش به پشتو نوشته شود، مردم پشتو یاد بگیرند؛ این همان جریان است که در آسیای میانه هم باعث مصیبت شد و استادی چون صدرالدین عینی را دچار خود کرد که فکر می کردند آسیای میانه فارسی زبان زیر تاثیرات ایران خواهد بود و به این خاطر طرفدار رواج زبان ترکی بودند؛ یا بهتر است بگوییم ترکی جغتایی. این جریان در افغانستان از جانب دولت نیز حمایت می شد.

اما جریان دوم که غبار میوه آن جریان است با انجمن ادبی کابل به میان آمد انجمن ادبی کابل در ظاهر انجمنی ادبی برای حمایت از شاعران و نویسندگان فارسی زبان بود؛ اما این انجمن چیزی بیشتر از تنها ادبیات به شمار می رود. شاعران و نخبگان آسیای میانه که به کابل مهاجر شده بود نیز در نمو این انجمن و شاکله آن نقشی مهم داشتند. انجمنی که روشنفکری را جریانی ادبی میدید و زبان فارسی در محور آن قرار داشت این انجمن همان راهی را پی گرفته بود که نخبگان بلخ در زمان سامانیان گرفته بودند؛ یعنی جستجوی اسطوره ها فرهنگ آیین‌های گذشتگان بعدها همین انجمن تبدیل به انجمن تاریخ شد که مرحوم غبار یکی از محور هایش بود.غبار از بنیانگذاران انجمن ادبی کابل بود که به همراه کسانی چون محمد انور بسمل، قاری عبدالله، عبدالحق بیتاب، سرور گویا، عبدالعلی مستغنی و تعدادی دیگر این انجمن را بنیاد گذاشت. از روی کتاب های او می توان، به شکل فکری او پی برد، خراسان خواهی، ادبیات دری و گذشته آریانا به عنوان پس زمینه فکر و مبارزات فکری او محسوب می شوند.

۲- آیا می توان گفت غبار فردی پیشرو در آزادی خواهی، دموکراسی خواهی و ترقی خواهی برای افغانستان بود؛ یا پیش از وی شخصیت های ادبی فرهنگی دیگری مطالباتی دموکراتیک تر داشتند؟ در صورت تایید نقش وی به عنوان یکی از پیشگامان جریان روشنفکری، غبار تا چه حد در این مسیر تاثیر گذار بوده است؟

درباره اینکه غبار چه نقشی در جریان مبارزات روشنفکری افغانستان داشته صحبت های ضد و نقیضی وجود دارد. مرحوم فرهنگ که او نیز تاریخ نویس مهمی بوده و حلقه یارانش، یک مدت دولت را نیز به دست داشتند غبار را به خاطر تبعیت از سیاست ‌های حکومت سرزنش می کند. دوم اینکه غبار روحیه چپ داشت و سعی می کرد تاریخ را بر اساس دیالکتیک تفکر چپ برای خوانندگانش مرتب کند. این دو عامل نظریه مخالفان او را می سازد. اما نباید از یاد برد که در آن روزگار بدون موافقت حکومت حتی نمی شد یک سطر نوشت و از طرفی جریان جهانی روشنفکری تمایل چپ گرایانه داشت. اما فارغ از این ها دلبسته کشورش دموکراسی و آزادی بود. تمام آثار در پی این نکته اند که ارزش آزادی و مبارزات آزادیخواهان را برای رشد و ترقی کشور در طول تاریخ اثبات کند؛ به خاطر این زجر ها دید، زندان کشید و تاوان داد. برای همین هم روشنفکران نسل جدید بعد از سال ۲۰۰۱ او را به عنوان الگوی روشنفکری برگزیدند و در بزرگداشت روشنفکری هر ساله از مقبره او تا مقبره بلخی را پیاده قدم میزنند. دو چهره ای که نماد آزادی خواهی محسوب می‌شوند.

۳- همان طور که در بسیاری مطالب نیز عنوان شده، غبار در مناصب و سمت های مختلفی فعالیت کرد و همان طور که بسیاری از اعضای خانواده ی وی کارمندان دو لت بودند، او نیز از جوانی کارمند دولت بود؛ اما وی در چه سمت ها و مناصبی کار کرده بود و شغل های وی چه ارتباطی با فعالیت فرهنگی اش داشتند؟

کارهای دولتی غبار ربط چندانی با نوع فکری او ندارد. او از اداره گمرکات تا سیاست خارجی در اداره های مختلف مشغول به کار بوده است هم نماینده تجاری دولت در مسکو بوده هم سفیر کشور در اروپا اما این سفرها و کارها نگاه او را به جامعه تغییر داده است. از جانبی رابطه او را با حلقه های روشنفکری غرب و از جانبی با نخبگان و تاجران افغان گسترده کرده است اما دوره اصلی کاراو با انجمن تاریخ شروع می شود و روزگاری که زندگیش را وقف سیاست و ادبیات کرده بود در این دوره با باقی همفکرانش حزب وطن را تاسیس می کند که رسماً فعالیت سیاسی است. کاندیدای پارلمان می‌شود و شورش های خیابانی را رهبری می کند. این غبار دیگر کارمند دولت نیست برضد سیستم و منتقد استبداد است.

۴- از بحث مشاغل و فعالیت های کاری وی که بگذریم، غبار در زمینه ی فعالیت های فرهنگی ادبی از چه زمانی آغاز به کار کرد و در چه زمینه هایی فعالیت داشت؟

همانگونه که در بالا توضیح دادم انجمن ادبی کابل ساخته شد و غبار در آن نقشی مهم داشت و بعد انجمن تاریخ که ادامه دیگر گل شده همان انجمن ادبی بود؛ اما هر چی میگذرد غبار عمیق تر و بنیادی تر به مبارزه و اصلاح گری می پردازد. شاید بشود او را به خاطر جدا کردن فارسی و دری شماتت کرد، چرا که این برخلاف مشی انجمن ادبی کابل و نزدیک به فکر گروه رقیب او بود. نمی‌دانم غبار واقعاً این باور را پذیرفته بود یا از روی مصلحت به آن تن داده بود اما در هر صورت او را می‌توان مقصر شمرد.

۵- از دید برخی تاریخ نگاری غبار در اثر احمد شاه بابا به سبکی از تاریخ نگاری رسمی بوده و پس از آن غبار از این خط فکری فاصله می گیرد. اما به نظر شما شیوه ی تاریخ نگاریِ غبار در دو کتاب احمد شاه بابا و افغانستان در مسیر تاریخ چه تفاوت هایی دارد و به طور کلی سبک فکری وی چه تغییراتی داشته است؟

البته من متخصص تاریخ‌نویسی نیستم اما به لحاظ یک ادیب فکر نمی‌کنم خیلی باهم متفاوت باشند. کتاب احمد شاه بابا به نحوی شالوده فکری تازه از نخبگان آن ایام بود که اسطوره جدید و مطابق میل خود از مبنای مشروعیت نظام بسازند. این همان کاری است که قرن ها قبل نخبگان دربار غزنی نیز انجام داده بودند. گاهی واقعاً چاره ای جز این وجود ندارد ما نمی توانیم شرایط آن روزگار را با متر امروز بسنجیم. در چنان روزگار زیقی و چه بسا امروز هم این بهترین کار باشد دگردیس‌کردن اسطوره های ملی و قومی به نفع مقاصد روشنفکری، اما کتاب تاریخ او بر اساس باورهای چپ و البته آرکاییزم رایج آن روزگار روشنفکران نوشته شده است با برجسته ساختن قسمت هایی از تاریخ راه مبارزه را به روشنفکران نشان بدهد. با این حال چنانکه گفتم مرحوم فرهنگ معتقد بود که در این تاریخ به میل سرداران و خانهای دربار، قلم زده است یا حداقل، با میل آنها کتابش را سانسور کرده است.

۶- همچنین گفته شده است که وی در جریان تالیف کتاب “احمد شاه بابا” در قندهار در تبعید به سر میبرد. دلیل تبعید وی در آن زمان چه بود؟

دلیل تبعید او مشهور است پس از طی زندان و نقش او در شورش های خیابانی اوبه فراه و قندهار تبعید شده بود البته این تبعید برای او بسیار مبارک بود. چرا که به او فرصت فکر کردن و دیدن مردم و زندگی خارج از پایتخت را داد. می دانید زندگی در کابل با باقی ولایات خیلی متفاوت بوده و هست. دکتر طیب جواد هم در خاطراتش ازین موضوع صحبت می کند که چگونه سفر به ولایات، چشم انداز او را تغییر داده است.

۷- در ادامه ی رنج و سختی های وارد بر وی میتوان از تحمل زندان و بازدداشت او صحبت کرد. چرا محمد غلام غبار به زندان افتاد؟

مرحوم فرهنگ در خاطرات خود از این دوره‌ها یاد می‌کند و از انزوای او در زندان و بدخلقی او و همینطور تک روی او، ظاهراً غبار مثل همه روشنفکران شرقی عادت به تنها مبارزه کردن داشته است و نسبت به دیگر مبارزان با خوش بینی نمی دیده است و مکنونات درونی خود را به آسانی برای دیگران بروز نمی داده دلیل زندان او، شورش یا تظاهرات دانشجویان و جوانان و نقش او در آن بوده است. این یکی از سیاه ترین دوره های تاریخ افغانستان است که زندانها اندازه پر از زندانی سیاسی بودند کاروانسراها و اماکنی از این قبیل تبدیل به زندان شده بودند.

۸- یکی از مهمترین و برجسته ترین آثار وی کتاب افغانستان در مسیر تاریخ است. اما چه چیزی این کتاب وی را حائز اهمیت ساخته است؟ اصولا چه عواملی باعث شده برخی غبار را تنها مورخ باوجدان و وظیفه شناس افغانستان بدانند؟ آیا سبک و تحلیل انتقادی در این کتاب موجبِ اهمیت آن شده بود و آیا به همین دلیل از انتشار این کتاب جلوگیری و نسخه های آن جمع آوری شد؟

دلیل عمده اهمیت تاریخ غبار کمبود متون تاریخی در افغانستان است ما جز چند نفر محدود که به کار تاریخ مشغول بودند و آن هم ثمره انجمن تاریخ غبار بود، دیگر کتاب تاریخ مفصلی نداریم. منابع همه آنها نیز تواریخ انگلیسی و فرانسوی است و البته پر از ادعاهای بدون سند و رفرنس محلی. فرق غبار با دیگران در پی تکیه بر ادبیات فارسی و جستجوی تاریخ آیینه ادبیات بوده است که البته دیوان های ادبی و تذکره ها و کتاب های چاپ شده قدیمی در در آن ایام بسیار محدود بوده است. من به شخصه آثار استاد کهزاد را بیشتر دوست می دارم چون متمرکز در دوره های خاص بوده است و همینطور فرهنگ که پنج قرن اخیر را بررسی کرده‌، در همان روزگار کتاب زرین کوب درباره تاریخ منتشر شده و البته حلقه فروغی در ایران کارهای مهم کرده بودند.

منتها نقطه مشترک هر دو گروه محلی ساختن تاریخ و شاید جعل تاریخ به نفع جغرافیای محدود امروز کشورهایشان بوده است. در ایران تاریخ را از هخامنشیان شروع میکنند و دوره های پیشدادی و کیانی که بنیاد حکومت داری درین منطقه بوده را از قلم می‌اندازند. یعنی دوره های جمشید جم فریدون فرخ و شاهان فرهنگ پرور سیستان و بلخ را. چون در جغرافیای امروز ایران نبودند و همینطور غبار هم با دیگر مورخان افغان سعی می کنند همه چیز را در جغرافیای افغانستان امروز منحصر کنند و تاریخ به هم پیوسته منطقه را تکه تکه و گاهی جعل کنند این ظلم بزرگی به تاریخ و آگاهی مردم از تاریخ است. اما مرحوم کوهزاد، منحصراً درباره دوران باستان و مرحوم فرهنگ درباره تاریخ معاصر کار می کنند چون هر دو واقف بودند که برای نوشتن باقی دوره های تاریخی مجبور به شعبده بازی هستند.

در همین دوران انجمن تاریخ مرکز نویسندگان فرانسه نیز فعالیت می کرد. اما آن انجمن جهان را بر محور کشور فرانسه تعریف نمیکرد بلکه تاریخ را به عنوان شاخه ای از ادبیات آینه‌ای برای روشنگری و دانایی میدید. فکر کنیم نخبگان ایران و افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان وقتی با هم می نشینند، هرکدام نسخه از یک تاریخ مشترک را در ذهن دارند که در عین یگانگی بسیار متفاوت است. روشنفکران قرن ۲۰ این کشورها از این لحاظ مقصرند که یک روایت را بدل به تکه هایی نا مربوط کرده‌اند و مردم این ناحیه را از هم بیگانه ساخته اند و حتی گاهی به شکلی تاریخ را روایت کردند که انگار این کشورها در طول تاریخ نه یک کشور، که دشمنان هم بودند؛ به طور مثال سلجوقیان از آسیای میانه و بلخ به اصفهان و آناتولی و خوارزمشاهیان از بامیان به ازبکستان و افشار افشاری از ایران به قندهار در رفت و آمد بودند نه در لشکر کشی، شورش هوتکی ها از قندهار به اصفهان یک مسئله داخلی بوده است نه گنگ خارجی. طبیعی است که در یک کشور بزرگ پایتخت گاهی در شیراز بود گاهی در غزنی گاهی در بخارا. اما همه یک کشور و یک مردم را در بر می گرفتند، این خاطر قصور مورخان را نمی شود نادیده گرفت.

۹- خود غبار بر این عقیده بود که تاریخ افغانستان توسط شرق شناسانی که آن را معرفی کرده اند مورد تهمت و تحریف قرار گرفته و این ها نوعی تبلیغات استعماری، ساختگی و جعلی هستند، كه كتاب های مختلف آنها را در به تصویر كشیدن تاریخ افغانستان و افغان ها به کار گرفته اند. اما در مقابل برخی نیز ناقد خودِ غلام محمد غبار بوده و معتقدند شاید خودِ وی هم ناخواسته و نا آگاهانه در این مسیر پای گذاشته و تاریخی جعلی از افغانستان رقم زده است. این حرف چقدر درست و صادق است و دلایل مرح ساختن این دست انتقاد ها به غبار چیست؟

کار غبار بسیار با ارزش، اما از طرفی دیگر نیز قابل نقد و حتی شماتت است، اما به هر حال او راهی را شروع کرد که دیگران ادامه اش دادند. حتی اگر منتقد بودند به برکت کتاب او امکان نقد و نگاه منتقدانه به تاریخ نویسی یافتند. ما تاریخ نگارانی در افغانستان داریم که بعضی از آن ها تاریخ قومی نوشته اند و کتاب هایشان سرشار از دروغ و قصه است چون خود قوم، مسئله ای مدرن است؛ ما با این تعاریف در طول تاریخ این اقوام را نداشتیم. غبار که منتقد نگاه استعماری شرق شناسان است به این نکته توجه نکرده که مرزهای ساختگی امروز هم محصول استعمار است و واقعیت ندارد؛ می‌شود هم منتقد استعمار بود هم در دام استعمار گرفتار شد و از زاویه دید آن تاریخ ساخت. این بزرگترین نقد برکار غبار و همه تاریخ نگاران منطقه ما است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا