سر تیتر خبرهاسیاستمصاحبهنخستین خبرها

تهران و طالبان: از رقابت ایدئولوژیکی تا تلاش برای بازسازی روابط

۱۰ خرداد(جوزا)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۵/۳۱

روابط بین ایران و طالبان مسیر هموار و یکدستی را انتخاب نکرده است. پس از سال ۲۰۰۱ ميلادي و سقوط این گروه به دست آمریکا و ائتلاف تحت رهبری آن، طالبان دوباره به صحنه بازگشتند. چنانکه تمام طرف های درگیر در افغانستان متوجه شدند که ختم جنگ در افغانستان بدون در نظر گرفتن طالبان امری ناممکن خواهد بود. در طرف مقابل نیز، این گروه متوجه شدند که رسیدن به قدرت در افغانستان بدون در نظر گرفتن واقعیت جامعه جهانی و تغییرات افغانستان و تلاش های دیپلماتیک برای جلب جمایت گروه های مختلف دشوار خواهد بود. بنابراین، در زیر سایه همین تغییرات علی رغم تفاوت های مذهبی بین ایران و طالبان روابط رسمی و غیر رسمی ایجاد شد. که با آغاز روند صلح شکل رسمی تر و علنی تر به خود گرفت. این مناسبات به دلایلی همچون منافع مشترک و تهدید مشترک صورت گرفت. روابطی که به دلایل گوناگونی همچنان یکدست و یک نواخت نیست. اما همیشه از پس هر دیدار جنجال آفرین بوده است. در این جا برای رسیدن به چرایی نزدیکی این دو دشمن دیرینه با محمد روحی کارشناس مسائل سیاسی افغانستان گفت و گویی داشته ایم.

۱ .ایران و طالبان دو تفسیر متفاوت از اسلام دارند. همین قرائت متفاوت و تفاوت مذهبی عاملی اصلی در روابط خصمانه بین دو طرف در طی دهه ۹۰ میلادی و دوران حاکمیت این گروه بر کشور بود. اما اکنون این دو بازیگر روابط جدیدی را با هم آغاز کردند. به عنوان یکی از بزرگ ترین پرسش ها در رابطه با مناسبات آن ها چه عواملی منجر به نزدیکی این دو گروه به یکدیگر شده است؟

افغانستان کشوری چند قومیتی است و گروه های قومی مانند تاجیک‌ها، هزاره‌ها، پشتون‌ها، ازبک‌ها، ایماق‌ها، ترکمن‌ها، بلوچ‌ها، نورستانی‌ها، پشه‌ای‌ها، قزلباش‌ها، براهویی‌ها، پامیری‌ها، سادات و برخی دیگر قوم‌ها در آن زندگی دارند. جمهوري اسلامي ايران در مقام همسايه از بدو تهاجم نظامي ارتش سرخ شوروي سابق در سال ۱۳۵۸ به افغانستان و آواره كردن مردمان عزيز اين كشور، پذيراي بيش از ۳ ميليون مهاجر افغانستاني از تمام اقوام ساكن اين كشور تا حال بوده است. به همين دليل با تمامي اقوام افغانستان ارتباط حسنه دارد. علت تعدد و پراكندگي نمايندگي هاي ديپلماتيك ايران در شمال، جنوب، شرق، غرب و مركز افغانستان به همين دليل است. بيان آغاز روابط جدی با طالبان كه از افراد قوم بزرگ پشتون مي باشند! در متن سوال، فرض درستي نيست. در روابط ديپلماتيك، هم تراز كردن و قراردادن يك گروه قوميتي از يك كشور در كنار يك دولت ديگر صحيح نمي باشد. حد و اندازه طالبان نيز در جايگاهي برابر با دولت جمهوري اسلامي نبوده كه بخواهيم مناسباتي براي آن تعريف كنيم. مقامات ايران به درخواست دولت افغانستان براي كمك به حل تخاصم و دشمني طالبان با ايشان و با قصد خدمت به مردم مظلوم و ستمديده افغانستان و ايجاد آرامش در اين كشور، چند دور مذاكره (با اطلاع قبلي مقامات افغانستان) با طالبان داشتند، تا اين گروه را متقاعد نمايند كه در مسير صلح و آشتي با دولت خود برآيند.

۲ .با شروع روند صلح در افغانستان طالبان سفرها و دیدارهای متعددی با مقامات ایرانی در تهران و خارج از تهران داشته است. بنابراین، نقطه مشترک این دو طرف در روند صلح افغانستان چیست؟

با توجه به ‌اینکه اکثر کشورهای منطقه مانند پاکستان، چین، روسیه با طالبان مذاکراتی داشتند و حتی کشورهایی مانند عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی که علی­رغم نداشتن مرز مشترک با افغانستان، اقدام به مذاکره با ‌این گروه نمودند و آمریکایی ­ها نیز چندین سال است که به دنبال ‌این موضوع و حاكم كردن طالبان در افغانستان هستند؛ چرا جمهوری اسلامی ايران ‌که بیش از ۹۰۰ کیلومتر با افغانستان مرز مشترک داشته و منافع مهمی ‌در ‌این کشور همسایه دارد، با طالبان که قرار است در آینده قدرت افغانستان به طور رسمی‌ نقش‌ ایفاء نماید، مذاکره نداشته باشد؟

‌ ایران از مذاکره با طالبان نگاهی بر تأثیرگذاری بر رویکرد ‌این گروه در قبال شیعیان هزاره و سایر قومیت­ های غیرپشتون­ در افغانستان دارد. جمهوری اسلامی ‌از همان اجلاس بن در سال ۲۰۰۱ ميلادي تاکنون، همواره تأکید داشته است که سایر قومیت­ های افغانستان نیز بایستی نقشی برابر در‌ آینده قدرت سیاسی ‌این کشور ‌ایفاء نمایند تا از ‌این طریق، صلح و ثبات پایدار در افغانستان برقرار شود. حضور طالبان در قدرت در صورتی که منجر به برقراری ثبات نسبی و کاهش حملات تروریستی و نظامی ‌در افغانستان شود، می ­تواند ضریب امنیت در ‌این کشور را تا حدودی بهبود بخشد که با توجه مجاورت جغرافیایی ‌ایران با افغانستان، ‌این موضوع بر مسئله امنیت مرزها، قاچاق مواد مخدر، کاهش مهاجرت، مقابله با خطر داعش و مقابله با هرگونه اشغالگری خارجی و همجواري ايشان با ايران، تأثیر مثبت خواهد داشت.

۳٫یکی از اهداف اصلی طالبان از گفتگو با آمریکا خروج نیروهای نظامی این کشور و ائتلاف تحت رهبری آن از افغانستان است. با توجه به عدم رابطه تهران و واشنگتن، دولت ایران چه کمکی می تواند به طالبان در تحقق این هدف کند؟

 طالبان شرط مذاکره با آمریکا را خروج نیروهای ‌این کشور از افغانستان به‌ عنوان نیروهای اشغالگر اعلام کرده­ بودند؛ ‌این مسئله با توجه به دستور ترامپ جهت خروج حدود ۷ هزار سرباز آمریکایی از افغانستان، اگر عملیاتی شود، نوعی پیروزی برای ‌ایران محسوب می ­شود؛ چنانکه جمهوری اسلامی ایران ‌بارها اعلام کرده است آمریکا باید از منطقه خارج شود و حل مشکلات منطقه را به کشورهای منطقه واگذار کند.

مذاكره ايران با طالبان مادامي كه اين گروه در نقش رهبري مبارزه با اشغالگران خارجي در افغانستان را بر عهده داشته باشد، صورت مي گيرد. اگر طالبان به قصد تشكيل حكومتي برگرفته از تمامي اقوام با رعايت احترام به حاكميت كشورهاي همسايه افغانستان گام بردارد، مذاكره ايران با طالبان نوعي كمك و به رسميت شناختن اين گروه مي باشد. كه البته لازم است طالبان مشخصه هاي بارزي از فاصله گرفتن از گذشته نه چندان قابل دفاع خود داشته باشد.

۴ .طالبان برای مردم افغانستان یک خط قرمز و حساسیت جدی تلقی می شود. از طرف دیگر، نگاه عموم شهروندان کشور به ایران نگاهی مثبت نیست. علاوه بر این، سفرهای متعدد مقامات طالبان به تهران همواره با واکنش های گسترده ای از سوی مردم رو به روست. نخست چرا؟ در واقع، میزان سفرهای طالبان به تهران بسیار بیشتر از سفرهای این گروه به کشورهای دیگر است. دلیل این امر چیست؟ دوم، دولت ایران چگونه درصدد حل این واکنش ها برآمده است؟

یکی از اهداف جمهوری اسلامی ‌از مذاکره با طالبان و انتشار‌ این خبر، یادآوری به سایر کشورها بود که نباید نقش­ و جایگاه ‌ایران در معادلات افغانستان نادیده گرفته شود. ایران بر این باور است که مذاکرات آمریکا با طالبان نباید منجر به فروپاشی ساختار حاکمیت فعلی شود. هرچند طالبان به‌ عنوان یک واقعیت ذهنی و عینی جامعه افغانستان، قابل حذف نیستند، اما نباید بنیان ‌های حاکمیتی افغانستان، تماماً تحت سلطه طالبان باشد.

جمهوري اسلامي ايران اولين كشور همسايه افغانستان است كه از حكومت داري طالبان در دوران ۵ ساله امارت اسلامي اين گروه رنج بسيار برده است. تهاجم نظامي طالبان به سركنسولگري ايران در مزارشريف در سال ۱۳۷۷ و كشتار بي رحمانه ۹ تن از مقامات دولتي ايران و بي حرمتي كردن به ابدان پاك و مطهر اين شهداي ديپلماتيك، منجر شد كه هيچ گاه دولت ايران امارت باصطلاح اسلامي طالبان را به رسميت نشناسد. اما در همان زمان و بعد از آن تا الان ساير كشورهاي همسايه و دور و نزديك تمامي امكانات مورد نياز اين گروه را تامين مي نمايند. و تمامي درهاي اين كشورها به روي طالبان گشوده شد.

با حمايت و هدايت اين كشورها طالبان قدرتي پيدا نمود كه ايالات متحده را به تنهايي به چالش كشاند و آمريكا را وادار به صلح با خود كرد. هم اينك نيز تمام كشورهاي حامي طالبان بعد از اين واقعه قدرت طالبان را به رسميت شناختند و خواستار مذاكرات رسمي با اين گروه شدند. اما هيچ وقت جمهوري اسلامي ايران طالبان را در معادلات سياسي في مابين خود و دولت افغانستان لحاظ نكرد. زماني كه دولت افغانستان از ايران كمك خواست كه با ارتباط با طالبان بار فشار حداكثري طالبان از روي دوش دولت اين كشور برداشته شود، ايران اقدام به مذاكره با طالبان آن هم در چارچوب مشخص صلح طالبان با دولت افغانستان نمود. چند دور گفتگو و مذاكره با نمايندگان طالبان در تهران به معناي افزايش سفرهاي طالبان به تهران نمي باشد.

۵ .یکی از سوال های جدی در رابطه با مناسبات بین ایران و طالبان تذکر حادثه کنسولگری ایران در شهر مزار شریف است . چنانکه همواره این پرسش مطرح می شود که آیا تهران حادثه مزار شریف و حمله طالبان به کنسولگری این کشور را فراموش کرده است؟

اجازه مي خواهم قبل از پاسخ دادن به اين سوال با قامتي افراشته و سري خميده تعظيم، تعزيز و احترامات خودم را به ارواح طيبه شهداي ۹ گانه مظلوم واقعه كنسولگري ايران در مزارشريف و متعلقين و بازماندگان اين عزيزان كه ناجوانمردانه در راه خدمت به مردم مظلوم مزارشريف افغانستان كشته شدند، تقديم نمايم.

واقعه اشغال شهر مزارشريف توسط طالبان و كشتار مردم مظلوم شمال افغانستان به دست اين گروه و حمله نظامي طالبان به مكان ديپلماتيك ايران در ۱۷ مرداد ماه سال ۱۳۷۷ واقعه اي دردناك است كه از اذهان دولت و ملت ايران و خصوصا خانواده هاي داغدار اين شهدا پاك نخواهد شد.

گاهی غبار فتنه چنان غلیظ می شود که آثارش بر شیشه شفاف دین می نشیند! و اين جنايتي بود كه طالبان با نام دين تحت لواي امارت اسلامي طالبان رقم زد. واضحات دینی باید تکرار شود. و از آنجمله حرمت خون است. وكيل احمد متوكل وزير خارجه وقت دوران طالبان (۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰) در مورد جنايت طالبان در سركنسولگري ايران در مزارشريف گفت: كساني كه دست به اين عمل زدند در صف ما بودند، اما از ما نبودند.

در دادگاه الهی؛ اگر بر فرض، بتوان پاسخ هر خطاء قاصرانه یا مقصرانه را داد، اما قتل با سختی خاصی مواجه است تا جائیکه به غیر از قاتل مباشر و مسبب آن قتل، دیگرانی هم در عذاب قرار می گیرند؛ مانند آنانکه به ریختن خونی رضایت داشته اند! پیامبر رحمت (ص) فرمود: سوگند بخدایی که مبعوثم گرداند؛ اگر همه آسمانیان و زمینی یان در ریختن خون یک مسلمان سهیم و شریک باشند و یا راضی باشند، خدا آنان را با صورت به آتش عذاب پرتاب خواهد نمود. در آن وانفسای محشر؛ اولین دادگاه که در قیامت بر پا می شود، دادگاه خون است و این نشان از مهم ترین جرائم و معاصی اُخروی دارد. پیامبر(ص) فرمود: اول مایحکم الله فیه یوم القیامه الدماء. علت این توجه خاص ربوبی در این بیان پیامبر(ص) آمده: «لزوال الدنیا اهون علی الله من قتل رجل مسلم». تباه و نابودی همه دنیا پیش خدا، از ریختن خون یک مسلمان سبک تر است.

۶٫به نظر بسیاری از کارشناسان ایران روابط خوب و طولانی با بسیاری از افراد پرنفوذ افغانستان مانند دکتر عبدالله عبدالله دارد. این رابطه ایران چه کمکی به طالبان در برقراری روابط با این افراد و نزدیکی منافع دو طرف می کند؟

یکی از اهداف ايران در خصوص نتایج مذاکرات ‌ایران و طالبان ‌این است که گفتگوهای مذکور در نهایت از طریق برگزاری مذاکره بین­ الافغانی و بدون دخالت تأثیرگذار کشورهای خارجی به برقراری صلح و ثبات در افغانستان، منجر شود. تهران به هیچ ­وجه تمایلی به تصاحب تمام قدرت توسط طالبان در افغانستان ندارد و از دولت کابل و روند صلح حمایت می­ کند. در‌ این شرایط، منافع و اهداف ‌ایران با توجه به برقراری ثبات در افغانستان، با در نظر گرفتن منافع همه اقوام و مذاهب در ‌این کشور، عدم مداخله آمریکا در تعیین وضعیت‌ آینده اين کشور تأمین می­ شود.

۷٫بسیاری از تحلیل گران معتقدند که دو هدف مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه و جلوگیری از گسترش دولت اسلامی منجر به نزدیکی بین طالبان و تهران شده است. این دو گروه چگونه قادر به تحقق این اهداف خواهند بود؟

در کنار ‌ایران، کشورهایی مانند چین، روسیه و هند نیز تمایل به نتیجه­ بخش بودن مذاکرات صلح در افغانستان دارند. لذا با حضور رسمی ‌طالبان در قدرت، شاید همکاری ‌این کشورها با ‌ایران در قبال افغانستان در‌ آینده ادامه یابد. البته هم ایران و هم روسیه و چین و سایر کشورهای منطقه مخالف نقش غالب طالبان در حاکمیت افغانستان هستند و هیچ بازیگری در منطقه، دولتِ تحت سلطه طالبان را به نفع افغانستان و امنیت منطقه نمی‌داند.

۸٫قوی تر شدن رابطه بین تهران و طالبان چه چالش های برای آمریکا، عربستان به عنوان رقبای تهران در منطقه رقم خواهد زد؟

 با توجه به ویژگی تمامیت­ خواهی طالبان، و نیز نفوذ سایر کشورها بر اين گروه، چنانچه طالبان تمایلی به تقسیم قدرت با سایر اقوام  نداشته باشد،‌ این موضوع برای افغانستان و همسایگانش از جمله ‌ایران چالشزا خواهد بود. نظر به راهبرد آمریکا و عربستان سعودی در خصوص کاهش نفوذ ‌ایران در معادلات منطقه ­ای، و نیز پیشینه روابط عربستان سعودی، پاکستان و امارات متحده عربی با طالبان، می ­توان انتظار داشت کشورهای فوق جهت تأثیرگذاری منفی بر روند مذاکرات ‌ایران و طالبان با هدف کاهش نقش و حضور ‌ایران در افغانستان اقداماتی انجام دهند.

۹٫سفر طالبان به همسایه غربی افغانستان در حالی صورت می گیرد که گفتگوهای صلح در کشورهای حوزه خلیج فارس همچنان در بن بست باقی مانده است. در صورتِ احتمالِ توافق میان دو طرف هیات مذاکره کننده پس از این سفر، تا چه میزان می توان نفوذ جمهوری اسلامی بر طالبان و به طور کلی کنترل اوضاع منطقه را تایید کرد؟

استراتژی طالبان در مذاکرات صلح  بر خروج نیروهای آمریکایی، تأکید دارد. حتی اگر اين استراتژی موجب کاهش نیروهای خارجی در افغانستان شود، برای ‌ایران نوعی فرصت محسوب می­ شود. امضای توافق­نامه صلح نشان داد که شکست‌ ناپذیری آمریکا که توسط سیاسیون و رسانه ­های‌ این کشور در سطح جهان همواره مورد تأکید قرار دارد، همان­گونه که ایران بارها اثبات کرده است، افسانه ­ای بیش نیست.

راهبرد اصلی طالبان، در حد همین کلیات است که می‌خواهند یک حکومت اسلامی ‌بر مبنای احکام اسلام داشته باشند، با همسایگان روابط خوبی برقرار کنند و همه اقوام نیز در دولت و حکومت شریک شوند. طالبان می‌خواهند با ارتباطاتی که برقرار کرده‌ اند، حساسیت همسایه‌ها را به حداقل برسانند تا بار دیگر ائتلافی علیه آنها ‌ایجاد نشود. اما تأسیس امارت اسلامی‌ مدنظر‌ این گروه به تنهايي مورد موافقت جمهوری اسلامی ‌ایران قرار نخواهد گرفت. با توجه به تجربه تاریخی و بازگشت طالبان از منش فکری سابق خود، ‌پيش بيني مي گردد، این گروه در نهایت در صورت همكاري و مشاركت با ساير اقوام در تاسيس حكومت جديد افغانستان، در تقابل با ‌ایران قرار نگیرند.

۱۰ .یکی از مسائلی که تحلیل گران در روابط بین ایران و طالبان تاکید می کنند. ایده گرفتن این گروه از مدل حکومت در ایران است. چرا که در این کشور یک رهبر مذهبی در صدر امور قرار دارد. با توجه به این ادعا تحقق این امر تا چه میزان برای طالبان دشوار خواهد بود؟

ادعاي ایده گرفتن این گروه از مدل حکومت در ایران، حرف نامربوط و انحرافي توسط بانيان و حاميان طالبان است. چرا كه در مدل حكومتي جمهوري اسلامي ايران هيچ گونه اثري از كشتارهاي قوميتي و تجاوزات سرزميني به همسايگان مشاهده نمي گردد. در تاريخ چندهزار ساله قديم ايران نيز هيچ گاه خطري از جانب امپراتوري بزرگ ايران متوجه همسايگان و ديگران در اقصي نقاط دنيا نشده است. از هر زاویه‌ای به مذاکرات صلح بنگریم، تغییر حکومت افغانستان و روی کار آمدن طالبان به تنهايي، هم فرصت است و هم تهدید.

تهدید آن، ویژگی تمامیت‌ خواهی طالبان است که به لحاظ تاریخی، قدرت و حاکمیت را در سرتاسر افغانستان متعلق به خود می‌دانند. اگر اين تفكر حاكم گردد، مطمئناً در‌ آینده حکومت طالبان مبتنی بر قانون نخواهد بود. بلکه به نظر مي رسد یک حکومت قبيله اي شکل خواهد گرفت. در تاریخ تحولات افغانستان مهم‌ ترین دلیل بحران‌ ها، رقابت‌ های درون‌ قومی ‌پشتون‌ها بوده است. الان هم دولت افغانستان، دستِ پشتونِ غلزایی است و در کنار آنها درانی‌ها هم هستند. اشرف غنی غلزایی است.

در دولت‌ آینده‌ طالبان، طوایف و اقوام بیشتر به صورت اسمی ‌نقش و جایگاه خواهند داشت. طالبان به دلیل تفکرات تمامیت‌ خواهانه خود در حوزه اعتقادی و سیاسی می‌ تواند برای جامعه اهل سنت ‌ایران در شرق کشور مشکل زا باشد. چون ‌این گروه در زمین کشورهایی مانند پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و آمریکا بازی می‌ کند، می‌ تواند با کمک و هدایت آنها برای منافع و امنیت ملی ‌ایران مشکل ‌ایجاد کند.

۱۱ .با توجه به شرط اخیر طالبان مبنی بر کنار رفتن اشرف غنی از حکومت، هزینه ی این دست سفرهای طالبان برای دولت افغانستان و حکومت اشرف غنی چه خواهد بود؟

تغییر حکومت افغانستان و روی کار آمدن طالبان فرصتي است كه از مذاکرات صلح نصيب طالبان مي گردد. حضور طالبان در قدرت، تأکیدی است که بر خروج نیروهای

آمریکایی و ناتو از افغانستان دارند. در واقع معنای پنهان تأکید طالبان بر خروج کامل نیروهای خارجی ‌این است که بتوانند در مذاکره با دولت و نیروهای سیاسی افغانستان دست برتر را داشته باشند و حتی با تهدیدهای احتمالی نیروهای سیاسی افغانستان بتوانند سهم بیشتری از قدرت را نصیب خود کنند.

۱۲ .سوال آخر،آیا طالبان و تهران را می توان متحد جدید دانست؟

همانطور كه پيشتر اشاره گرديد، اندازه فعلي طالبان به حدي نيست كه بشود آن را متحد دولتي مستقل و قدرتمند و تاثيرگذار در منطقه و دنيا مانند جمهوري اسلامي ايران دانست. اما به نظر می‌رسد استراتژی نزديكي به طالبان برای ‌ایران، محدود كردن منافع آمریکا و ناتو و ممانعت از نا امن کردن مرزهای ایران و مقابله با گروه های تروریستی تکفیری القاعده و داعش در افغانستان است.

كه مهم ترين اين فرصت ها خلل در نقشه فدرالي كردن افغانستان توسط آمريكاست. آمريكايي با هدف چهارپاره كردن افغانستان تحت عناوين پشتونستان، ازبكستان، تاجيكستان و هزارستان به قصد تجزيه افغانستان آمده اند. اما روحيه تماميت خواهي طالبان، كه جز به كل سرزمين پهناور افغانستان راضي نخواهد شد، مانع از تجزيه افغانستان مي گردد و اين يكپارچگي در راستاي منافع دو كشور جمهوري اسلامي ايران و افغانستان است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا