نگاهی به فیلمِ «جنگ چارلی ویلسون»؛ به کارگردانیِ مایک نیکولز
۲۹ تیر (سرطان) ۱۴۰۰- ۲۰/ ۷/ ۲۰۲۱
نام فیلم: جنگ چارلی ویلسون
کارگردان: مایک نیکولز
تهیهکننده: تام هنکس
فیلمنامهنویس: آرون سورکین، بر پایه کتاب جنگ چارلی ویلسون اثرجرج کریل
بازیگران: تام هنکس، جولیا رابرتز، نوید نگهبان، فیلیپ سیمور هافمن، اوم پوری
موسیقی: جیمز نیوتن هاوارد
فیلمبردار: استیون گولدبلات
توزیعکننده: یونیورسال استودیوز
تاریخهای انتشار: ۲۱ دسامبر ۲۰۰۷
مدت زمان: ۱۰۰ دقیقه
کشور: آمریکا
زبان: انگلیسی
این فیلم زندگی سیاسی و حواشی نماینده دموکرات مجلس ایالات متحده، چارلی ویلسون را در زمان جنگ شوروی در افغانستان روایت میکند. او با افزایش بودجه برای کمک به جنگ با کمونیست ها در افغانستان نهایتأ باعث خروج شوروی از این کشور شد. فیلم نامزد پنج جایزهٔ گلدن گلوب و یک اسکار بود ولی هیچ یک را از آن خود نکرد.
اوایل دهه ۱۹۸۰شوروی به افغانستان حمله کرده و موج تازه ای در دوران جنگ سرد به راه انداخته است. مشوق و حامی اصلی ویلسون زنی متنفذ و ثروتمند به نام جوآنا هرینگ است. هرینگ با او از مصیبت های مردم افغانستان تحت اشغال شوروی سخن می گوید و او را وادار به سفری به پاکستان می کند. ویلسون در آنجا با ژنرال ضیاء الحق رئیس جمهور دیدار کرده و پس از بازدید کمپ پناهندگان افغان به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.
در بازگشت به آمریکا پس از جلب همکاری یک مامور برجسته سازمان سیا به نام گاست آروکاتوس-مسئول امور افغانستان تلاش می کند تا بودجه ای برای کمک به مجاهدین افغانستانی تصویب کند. تلاش های ویلسون به نتیجه می رسد و به زودی سیل سلاح و مواد غذایی به پاکستان و افغانستان سرازیر می شود.
اما ارتش شوروی با استفاده از هلیکوپترهایش ضربات مهلکی به مجاهدین و مردم عادی افغان وارد می کند. تنها راه تامین موشک انداز استینگر برای مبارزه با حملات هوایی شوروی است و تنها کشوری که می تواند این سلاح ها را در اختیارشان قرار دهد، اسرائیل است.
سلاح ها مخفیانه به افغانستان فرستاده شده و سبب برتری جنگی مجاهدین می شود. مدتی بعد شوروی ها پس از جنگی فرسایشی نیروهای خود را از افغانستان بیرون می کشند. جنگ تمام شده، اما ویلسون که توانسته بود در گذشته صدها میلیون دلار برای ارسال اسلحه به افغانستان اعتبار به چنگ آورد، قادر نیست تا اعضای کمیته را برای خرج یک میلیون دلار جهت بازسازی مدارس افغانستان راضی کند…
یک فیلم ۷۵ میلیون دلاری که تام هنکس آن را تهیه کرده و در کنار فیلم هایی چون شیرهایی برای بره ها قرار است نماینده وجدان بیدار هالیوود نسبت به حوادث سیاسی کشورش باشد.
تصویری که او از دنیای پشت پرده سیاست مداران آمریکایی ارائه می دهد شاید ابتدا چندان تکان دهنده نباشد، اما زمانی که تنها نفوذ یک حامی مونث چارلی ویلسون را به طرف انجام کارهایی بزرگ در سیاست خارجی کشور هدایت می کند، عمق بی پایگی و انعطاف پذیری مقطعی سیاست های خارجی یک ابرقدرت را در می یابید.
اما همین عملیات یک دهه بعد تبدیل به خار چشم آمریکا می شود و افغانستان به عنوان مأمن تروریست های بنیاد گرا به جهانیان معرفی می گردد. نیکولز با تاکید بر ناکامی ویلسون در کسب بودجه برای بازسازی مدارس افغانستان نشان می دهد که غفلت دولتمردان آمریکایی از آموزش و چشم نپوشیدن از یک مبلغ جزئی؛ آنها را وادار به پرداخت هزینه های جانی و مالی گزاف کرده است. اتفاقی که در واقعیت بسیار سهمناک تر از آن است که در فیلم نیکولز دیده می شود!
اوون گلیبرمن: «جنگ چارلی ویلسون» فیلمی است اقتباسی با طرحی آشنا و تکراری درباره شخصیتی شرور اما جذاب که ترجیح میدهد در هر شرایطی بر خلاف عقیده و باورش رفتار نکند. فیلمی که گرچه با پیچیدگی های خاصی داستان خود را بیان می کند، اما با این حال مضامین کنایی تندوگزندهای را در خود جای داده است. چارلی ویلسون (تام هنکس) در این فیلم نقش نماینده ایالت تگزاس را در کنگره آمریکای دهه هشتاد بازی میکند و سیاستمداری چاپلوس و متملق است که به هم حزبی هایش نان قرض می دهد و به لحاظ ظاهر هم البته فردی جذاب است.
جالب اینجاست که در این فیلم با اینکه چارلی ویلسون به دلیل کمک های مخفیانه اش به مجاهدین افغان علیه نیروی شوروی از هدف اصلی اش به عنوان نماینده کنگره بازمانده است، اما چندان مشخص نمی شود که وی به دلیل اقدامات خودخواهانه و ناشی از غرورش شایسته ستایش است یا نکوهش. زمانی که چارلی ویلسون را برای اولین بار در فیلم میبینیم در یک وان پر از آب داغ در لاس وگاس دراز کشیده است و در محاصره مواد مخدر و عکس های افراد زیبارو و البته خل وضع و کم شعور مجلات است.
چارلی در میان سالی به سر میبرد، ازدواج نکرده است و یک دائم الخمر درجه یک است؛ با این حال اگر در همان ابتدای صبح هم کله اش را گرم کرده باشد همچنان میتواند ادب و نزاکت خود را به بهترین شکل ممکن حفظ کند. وی همچنین دوست و همراهی به نام جوانا هرینگ (جولیا رابرتز) دارد که یکی از ثروتمندان سوسیالیست و دست راستی در هیوستن است و مانند چارلی از کمکهای تسلیحاتی آمریکا به مجاهدین افغان دفاع میکند. چارلی عضو کمیته فرعی تخصیص بودجه دفاعی آمریکاست و به تمام ابزارهای لازم برای دخالت در چنگ افغانستان دسترسی دارد. با این حال برای تسهیل در مسیری که پیش رو دارد و مخفی نگاه داشتن اقداماتش از یکی از نیروهای سیا (فیلیپ سیمور هافمن) هم کمک می گیرد.
به همین دلیل «جنگ چارلی ویلسون» بیش از هر چیز هجویه ای است ژورنالیستی درباره رئالیسم سیاسی مبتنی بر زور دولت آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی که متحدان پوشالی ما رویکردی استراژیک به خود گرفته اند و ترجیح داده اند در موقعیت های غیر قابل پیش بینی مانند جنگ های اخیر دنباله رو آمریکا نباشند. مخاطبان این فیلم البته پس از تماشای آن علاوه بر درک این مفهوم کنایی پی میبرند که دخالت آمریکا در جنگ افغانستان با اینکه به سقوط اتحاد جماهیر شوروی منجر شد، اما در نهایت خود به نفرت مجاهدین رادیکال از غرب انجامید. فیلم با چنین پایانی در پی بیان این نکته است که اگر کنگره آمریکا در دهه ۸۰ از تئوری بازسازی افغانستان که توسط ویلسون ارائه شد حمایت کرده بود، اکنون دیگر کسی وی را به دلیل فعالیت های مداخله جویانه اش در جنگ افغانستان سرزنش نمی کرد.
منبع: اینترتینمنت ویکلی
https://vista.ir/article/