سر تیتر خبرهامصاحبهنخستین خبرها

ترکش های ناتمام جنگ بر پیکر میراث فرهنگی افغانستان

۷ اسد (مرداد) ۱۴۰۰ – ۲۹/ ۷/ ۲۰۲۱

«ترکش های ناتمام جنگ بر پیکر میراث فرهنگی افغانستان»؛ مصاحبه با محمد افسر رهبین، شاعر، نویسنده، مترجم و رئیس آرشیف ملی افغانستان

شاید بتوان گفت از بین بردنِ فرهنگ و تمدنِ یک ملت مساوی با از بین بردن هویت و موجودیتِ مردمان آن سرزمین است. فرهنگ و میراث فرهنگی به نوعی شناسنامه ی یک ملت شناخته می شوند و اگر فرهنگ نابود گردد به دنبالش مردم آن کشور نیز پیشینه ی تاریخی و تمدنی خود را به دست فراموشی خواهند سپرد. به همین خاطر پاسداشتِ دارایی های تاریخی و فرهنگی یک مسئولیت جمعیست.

لیکن حفاظت از میراث کشوری چون افغانستان که سالیان سال درگیر و دار جنگ با گروه هایی افراطی چون طالبان بوده است به مسئله ای چالش برانگیز و حساسیت زا تبدیل شده است. چنانکه طالبان در سال ۲۰۰۱ با تکیه بر این استدلال که بوداهای بامیان نمادی از بت پرستی هستند، به تخریب این آثار بی نظیر و تکرار ناشدنی، چپاول و قاچاق، و یا تاراج و تخریبِ آثار و بناهای تاریخی دست زدند. چنین گروه هایی با هدف قرار دادنِ پیشینه و هویت مردم افغانستان، سعی در پاک کردنِ حافظه ی تاریخی جمعی، فرهنگ، و گذشته ی مردم افغانستان دارند.

پیشتر چنین به نظر می رسید که با سرنگونیِ رژیم طالبان به واسطه ی ائتلافی به رهبری ایالات متحده در ۲۰۰۱، دیگر شاهدِ بازگشت این گروه نخواهیم بود؛ لیکن شاید اکنون با شدت گرفتنِ پیشروی های طالبان آنهم با توسل به توافق نامه ی دوحه و کسبِ مشروعیتی نوعا جهانی، بار دیگر نگرانی ها از بازگشت طالبان و چسبیدن آنها به پیکره ی نظام سیاسی-اجتماعی این کشور قوت گرفته است.

اما با سقوط پی در پیِ ولسوالی ها طی دو ماه اخیر توسط طالبان و شدت پیشروی ها، بیمِ از دست رفتن میراث فرهنگی و در معرض خطر قرار گرفتنِ آنها بار دیگر سربرآورده است. با توجه به اهمیت حفاظت از میراث فرهنگی و توجه به این مهم، در ادامه برای روشن تر شدن این بحث به گفتگو با محمد افسر رهبین، شاعر، نویسنده، مترجم و رئیس آرشیف ملی افغانستان نشسته ایم:

۱- در سال ۲۰۰۱، با حکم ملا عمر برای تخریب مجسمه های بودا آن هم با تکیه بر این دلیل که وجود چنین پیکره هایی نمادی از بت و بت پرستی است، شاهدِ تخریب چنین آثارِ به واقع جذاب و تکرار ناشدنی بودیم. اما در حال حاضر سخنگوی طالبان اذعان کرده که این گروه درساحات تحت کنترلشان از آثار باستانی حفاظت می‌کنند و با عادی شدن وضعیت، تمام آثار تاریخی را به موزه افغانستان خواهند سپرد. آیا این بدان معناست که در تفکرات و آموزه های اصولی و بنیادی طالبان از زمان ملاعمر تغییری ایجاد شده است؟ آیا در دکترینِ آنها وجود آثاری چون بودای بامیان دیگر نمادی از بت پرستی نیستند؟

باید این پرسش را طالبان خود پاسخ گویند. مگر تا آنجا که دیده شده است، در مناطقی که تازه به دست آورده اند، تا هنوز خبر از انهدام آبده ها و آثار تاریخی توسط ایشان پخش نگردیده است.

۲- حال اگر فرض را بر این بگیریم که طالبان در نیات خود نسبت به حفظ میراث تاریخی افغانستان دچار تغییر و تحولاتی شده اند؛ به نظر شما دلیل تغییر نگاه طالبان به این مسئله چه می تواند باشد؟

طالبان باید اکنون شرایط را درک کرده باشند و ارزش های فرهنگی و ملی را ارج بگذارند. در غیر آن، هم در نگاه مردم افغانستان و هم در نگاه جهانیان بازهم مطرود خواهند بود و منزوی خواهند شد.

۳- در سوی دیگر ماجرا دولت افغانستان و عملکرد آن مطرح می شود. در طی دو دهه جنگ و خشونت در این کشور، دولت و نهادهای مرتبط با حفاظت از میراث فرهنگی در افغانستان تا چه حد در حفظ و حراست از این سرمایه های تاریخی مملکت موفق بوده اند؟ به عبارتی چقدر دولت در ثبت جهانی آنها، مرمت و باز سازی و یا حفظ و نگهداری بناهایی تاریخی چون منار جام که در خطر ویرانی است تلاش کرده و یا برای تهدیدهایی چون ناشی از جاری شدن سیلاب و نابودی این اثر چاره اندیشیده است؟

در روزگار پساطالبان، که دودهۀ پیشین را در بر می گیرد، فرصت های خوبی برای ثبت، مرمت، و پیش گیری از خطرات احتمالی به میراث های فرهنگی وجود داشت که وزارت اطلاعات و فرهنگ و نهادهای مرتبط در زمینه کارهایی را انجام داده اند. مگر به هیچ رو، فراگیر و بسنده نبوده است. در مورد اقدامات برای مرمت منار جام و دیگر آبده های تاریخی، ریاست آبدات تاریخی افغانستان آگهی های لازم را دارند.

۴- نقش سازمان ها و نهادهای بین المللی (چون یونسکو و یا سازمان های غیر دولتی) در پشتیبانی از دولت افغانستان برای حفاظت از میراث فرهنگی این کشور و یا کمک های مالی ارائه شده به افغانستان چگونه بوده است؟

موسسۀ یونسکو، نسبت به هر نهاد دیگر جهانی در رابطۀ تنگاتنگ با وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان بوده و در زمینه های ثبت حوزه های فرهنگی، مرمت آبده های تاریخی و تامین روابط منطقه ای و جهانی نهادهای فرهنگی افغانستان با نهادهای همتا، همکاری های گسترده ای داشت است. از جمله رهبری آرشیف ملی در دو نشست مرتبط به ثبت آثار در حافظۀ جهانی یونسکو، در برنامه ها و نشست هایی که از طرف این سازمان در سیول و تهران برگزار گردیده بود، شرکت نموده است. پیرامون سایر همکاری های یونسکو در زمینۀ مرمت آبده های تاریخی و ثبت فرهنگ غیر ملموس، نهادهای مرتبط وزارت اطلاعات و فرهنگ آگهی های لازم را ارایه خواهند نمود.

۵- به طور کلی با توجه به اینکه سال ها آتش جنگ و خشونت گریبانگیر میراث فرهنگی و تاریخی افغانستان شده است چه موانعی فراروی دولت و نهادهای مرتبط برای حفظ و نگهداری این آثار وجود دارد؟

بی گمان جنگ و درگیری های مسلحانۀ فراتر از چهاردهه، بر زیر ساخت ها و میراث های فرهنگی کشور نیز آسیب های فراوان به جا گذاشته است. مگر با آن هم دولت و نهادهای مرتبط در افغانستان، در هرگونه اوضاع و شرایطی تا جای امکان به کار حفاظت و پاسداری از میراث های فرهنگی پرداخته اند. از آن جمله داشته های آرشیف ملی افغانستان، با وجود همه تهدیدها و آسیب های جنگ در آن مدت، همه برجا و سلامت مانده اند. مگر برای حفظ و نگهداری میراث های فرهنگی به امکانات مالی بیشتر و زمینه های بهترکار نیاز برده می شود.

۶- از سوی دیگر با توجه به اینکه مکان های تاریخی منبع و مقصد اصلی برای توریست های هستند، وضعیتِ گردشگری افغانستان و متعاقبا اشغال زایی و درآمدزایی مرتبط یا بازدید مکان های فرهنگی تاریخی و یا فروش صنایع دستی و مکان های گردشگری در این کشور چگونه است؟ آیا به واقع این بخش به ویژه در کشور افغانستان که با جنگ های داخلی دست و پنجه نرم کرده، توانسته از نظر کسب درآمد و جذب توریست کمکی برای حفاظت از میراث فرهنگی باشد؟

پاسخ این پرسش تا جایی در خود پرسش نهفته است! جنگ مانع همه پیشرفت ها و آسیب زننده برای همه کارها است. بی گمان در شرایط و اوضاع جنگی هیچ گردشگری حاضر نمی گردد برای بازدید از یک بنای تاریخی خطر مرگ و یا آسیب را بپذیرد. برای جلب حضور گردشگران در کشور، نیز نیاز به صلح و آرامش داریم که امید واریم برآورده گردد.

۷- اما دررابطه با وضعیتِ سرقت و قاچاق اشیا و آثار تاریخی این سوال مطرح می شود که، به طور کلی از سال ۲۰۰۱ تا کنون، طالبان به چه میزان برای تامین منابع مالی و یا کسب در آمد، دست به غارت و قاچارق آثار باستانی زده اند؟

هرچند برای پاسداری از میراث های فرهنگی در شرایط جنگ، یونسکو کنوانسیون ویژه خود را دارد و در افغانستان نیز کمیته ای مرتبط ایجاد گردیده است، مگر با توجه به وضعیت جغرافیایی و شرایط جنگی افغانستان، جلوگیری کامل از قاچاق آثار تاریخی کاریست دشوار؛ مگر هر ازگاه نهادهای امنیتی کشور مانع بیرون شدن این آثار به خارج گردیده و اثر های زیادی نیز توسط این نهادها ضبط گردیده اند.
به گونه ای که می دانیم قاچاق چیان آثار تاریخی افراد و گروه های مختلف اند که با استفاده از فرصت جنگی به این کار می پردازند و چنان که پیداست در اکثر کشورهایی که وضعیت جنگی هم ندارند قاچاق آثار تاریخی صورت می گیرد.

۸- از سوی دیگر، چندی پیش در ماه مه ۲۰۲۱، شاهد تحویلِ ۳۳ اثر باستانی و تاریخی مربوط به افغانستان بودیم که طی سال های جنگ و درگیری در این کشور به آمریکا قاچاق شده بود. اما به باور شما بازگرداندن این آثار به ویژه در زمان حاضر که خود مقامات آمریکایی نگرانی هایی از احتمال سقوط کابل را تا چند ماه دیگر مطرح ساخته اند امری منطقیست؟ چه تضمینی برای حفظ و سلامتِ آنها در آینده وجود دارد؟

در سالهای پساطالبان، هزاران اثر موزیم ملی افغانستان که در جریان جنگ های کابل از سوی افراد فرصت طلب و گروه های جنگ طلب به تاراج برده شده بود، توسط موسسه محترم یونسکو از کشورهای دیگر واپس به افغانستان برگردانده شدند. نکتۀ دیگر این که آمریکایی برای ایجاد یک نظام مشترک با طالبان صحبت می کنند و شاید به سقوط کابل فکر نکنند. دیگر این که شرایط آینده را در هیچ گوشه ای از جهان کسی تضمین کرده نمی تواند. شاید فردا افغانستان به صلح دست یابد و کشور دیگری وارد جنگ گردد! از این رو بازگرداندن آثار تاریخی افغانستان به این کشور کار درخور ستایش است.

۹- با لزومِ توجه و اهمیت به میراث فرهنگیِ افغانستان، آن هم با در نظر گرفتنِ سابقه ی طالبان در غارت و تخریب بناهای تاریخی و میارث تمدنی این کشور، تا چه حد مباحثی چون حفاظت از میراث فرهنگی افغانستان در مذاکرات صلح بین الافغانی مطرح و یا مورد توجه قرار گرفت؟ آیا از همان ابتدای مذاکرات در قطر، صحبت برروی حفظ میراث های فرهنگی و آبدات تاریخی در افغانستان در روند صلح مطرح شد یا خیر؟

گفت و گوهای دوحه هنوز به مرحله ای نرسیده اند که پیرامون وضعیت فرهنگی پس از توافق با طالبان صحبت شود. بی گمان وقتی مردم و دولت افغانستان به صلح دست یابند و طالبانی که از افغانستان اند نیز در کنار دیگر مردم و دولت حضور یابند، باید از قوانین و مقررات کشور شان پیروی نمایند، که در آنها پاسداری از ارزش ها و میراث های فرهنگی تاکید گردیده است.

۱۰- به طور کلی از دید شما معادلات سیاسی آینده افغانستان چه تاثیری بر حفظ میراث فرهنگی افغانستان خواهد داشت؟

هیچ دولتی در افغانستان نمی تواند به میراث های فرهنگی افغانستان بی توجه بماند. زیرا میراث های فرهنگی هرکشور، شناسنامۀ ملی و تاریخی آن پنداشته می شود. دولت های فرهنگ محور در شرق می توانند پشتیبانی مردم را بیشتر به دست آرند و نزد مردم از جایگاه برازنده برخوردار باشند. در برابر دولت های فرهنگ ستیز عمر کوتاه خواهند داشت و این را تاریخ گواه بوده است.

۱۱- و در نهایت، به نظر شما وزارت خانه ها، نهادهای دولتی و خصوصی در افغانستان برای میراث فرهنگی و تمدنی افغانستان چه اقداماتی باید انجام دهند تا از یک سو هم به شناخت بیشتر این آثار در داخل کشور و یا در سطح جهانی کمک کرده و از دیگر سو نیز گامی برای حفاظت از آنها نیز برداشته شود؟

پرداختن به فرهنگ نیازمند به یک سیاست فرهنگی فراگیر و عملی می باشد. شوربختانه جنگ و پیامدهای ناگوار آن در چهل سال پسین و عواملی نیز در گذشته های تاریخی، سبب گردیده اند تا سیاست های فرهنگی در گذشته با کاستی ها و ناراستی ها همراه باشند.
می دانیم که در افغانستان نیز مانند بسیار دیگر از کشورها، مردمان با زبان ها وخورده فرهنگ های گونه گون زندگی می کنند که این چندگانگی زبان ها و فرهنگ ها می توانند باعث ایجاد زیبایی و بوقلمونی فرهنگ در کشور گردند.
شما بی گمان آگهی دارید که یکی از ارزشمند ترین مجموعه های آثار تاریخی «گنجینۀ باختر» از چندین سال به این سو در بسیاری از کشورهای جهان به نمایش گذاشته می شود، که این خود معرف فرهنگ پربار و پرُسال افغانستان می باشد.
همین گونه آرشیف ملی مطابق به قانون نافذۀ خویش در نظر داشت تا نمایشگاه آثار آرشیف ملی افغانستان را در کشورهای همسایه برگزار نماید که شوربختانه با شیوع بیماری «کووید۱۹» هنوز این مامول در جای خود باقیست.
می دانیم که جنگ جز ویرانگری و تباهی و آسیب بار نمی آرد. از این رو تا آنگاه که مردم افغانستان به یک صلح دایمی و سراسری دست نیابد، عوامل جنگ نخواهد گذاشت مردم کشور به آرمان های سترگ خویش دست یابند و میراث های فرهنگی ما هویت بزرگ تاریخی خود را باز یابند.
پس باید برای صلح کار کرد و زیرا خیر در صلح است!

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا