سر تیتر خبرهاسینمانخستین خبرها

فیلمِ «ویسکی تانگو فاکسترات»؛ به کارگردانیِ گلن فیکارا و جان ریکوا

۱۸ اسد (مرداد) ۱۴۰۰ – ۹/ ۸/ ۲۰۲۱

سارا محمدی

– نام فیلم: ویسکی تانگو فاکسترات (Whiskey Tango Foxtrot)
– کارگردان: گلن فیکارا و جان ریکوا
– تهیه‌کننده: لورن مایکلز، تینا فی، یان برایس
– بازیگران: تینا فی، مارگو رابی، مارتین فریمن، آلفرد مولینا، کریستوفر ابوت، بیلی باب تورنتون
– توزیع‌کننده: پارامونت پیکچرز
– تاریخ‌ انتشار:۴ مارس ۲۰۱۶
– مدت زمان:۱۱۲ دقیقه
– کشور: آمریکا
– زبان: انگلیسی

ویسکی تانگو فاکسترات فیلمی در ژانر کمدی- درام است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد.

داستان فیلم در سال ۲۰۰۳ اتفاق می افتد. کیم بارکر (تینا فی) در طی یک انتصاب جدید باید به افغانستان برود و اخبار جنگ را تهیه کند. او با این انتصاب زندگی راحتش را در آمریکا رها می‌کند و بعد خود را در وسط جنگی خارج از کنترل می بیند و هر لحظه امکان دارد اتفاق وحشتناکی برایش رخ دهد. خوشبختانه او با یک روزنامه‌نگار (مارگو رابی) آشنا می‌شود. در ادامه او در بین شبه نظامیان، جنگ سالاران و افراد دیگر راز تبدیل شدن به یک خبرنگار موفق را کشف می‌کند.

فیلم در فضای متفاوتی که ترسیم کرده، به مانند خیلی از هم‌ژانرهایش به سراغ اسطوره‌پردازی یا سیاه‌نمایی نمی‌رود و تنها انسان‌هایی خاکستری را بر پرده‌ی نقره‌ای می‌برد. مثلا اگر در فیلم شاهد شخصیتی به ظاهر مذهبی اما در حقیقت فاسد و بی‌صفت مانند علی مسعود صادق (با بازی آلفرد مولینا) هستیم که فقط غرق در ثروت و قدرت به خوش‌گذرانی‌هایش می‌پردازد، آن طرف هم فهیم (با بازی کریستوفر اَبِت) را داریم که جلوه‌ای زیبا از یک مسلمان مهربان است. یا اگر در آن سمت میدان انسان‌هایی بد دهن و بد برخورد را می‌بینیم که در برابر آمریکایی‌ها رفتاری زشت دارند، در این سو نیز با شخصیت‌های ناپسند و پستی همچون تانیا مواجه می‌شویم که به تنهایی برای اثبات برتری نداشتن آن‌ها بر ساکنان کابل کافی به نظر می‌رسند!

جیمز براردینلی نویسنده و منتقد آمریکایی این فیلم را چنین نقد میکند: این کمدی دراماتیک به همان اندازه که یک نفر از یک داستان مربوط به سال ۲۰۰۶ از افغانستان انتظار دارد، راحت و خودمانی است. جدا از همان پیام‌های همیشگی – جنگ مانند جهنم است، یا اتفاقات بد برای آدم‌های خوب افتاده یا جامعه آمریکا توجه مقطعی کوتاهی به درگیری‌های خارجی داشته – چیز خاصی نمی‌توان در این فیلم پیدا کرد. در جای خود این موضوع سرگرم‌کننده است اما این شوخی‌ها به‌ندرت باعث خندهٔ از ته دل تماشاگر می‌شود و تلاش‌هایی که در بخش درام شده درنیامده‌اند. در بهترین حالت،ویسکی تانگو فاکسترات، فیلم مش (MASH) از رابرت آلتمن را تداعی می‌کند که البته به هیچ وجه با آن برابر نیست و غالباً از سطح فیلم آلتمن دور است.

بیشتر جذابیت فیلم، البته اگر جذابیتی داشته باشد، به دلیل حضور “تینا فی” است. از لحاظ فیلم‌نامه، شخصیت او خام و کم پرداخت است اما زندگی و انرژی‌ای که تینا فی به کاراکترش بخشیده، باعث شده اجرای او در فیلم نسبت به شخصیتی که نویسنده فیلم‌نامه برای او نوشته است بهتر باشد. از میان هم‌بازی‌های تینا فی، تنها مارتین فریمن فرصت حضور کافی روی صحنه را داشته تا بتواند به نقشش استحکام کافی را ببخشد. مارگو رابی به‌عنوان یک زن روزنامه‌نگار حضور کمی در فیلم دارد. آلفرد مولینا چهره‌اش با ریش پرپشتش خیلی قابل‌تشخیص نیست، و مانند یک راسو در زنجیره‌های sit-com (سریال های تلویزیونی با خنده ی حضار) شده است! و مجازاتش، که البته سزاوارش است، را نمی‌توان باور کرد.

تعامل بین کمدی و درام در این فیلم ناموفق است. کارگردانان فیلم “گلن فیکارا” و “جان ریکوا” در بافتن فرش خوش‌نقش‌ونگاری از شوخ‌طبعی، تراژدی و اخلاقیات که در نظر داشته‌اند ناتوان بوده‌اند. فیلم سعی کرده لقمه را جویده در دهان تماشاگر قرار دهد به همین دلیل هیچ کدام از شخصیت‌ها البته به جز «کیم بیکر» نقش تینا فی پرداخت لازم را ندارند و به‌قول‌ معروف سه‌بعدی تعریف نشده‌اند ویسکی تانگو فاکسترات داستانش را در سال ۲۰۰۳ بعد از پیروزی در جنگ افغانستان آغاز می‌کند. با گسترده شدن پوشش خبری این درگیری‌ها، ایستگاه‌های خبری به دنبال جذب کارکنانی بودند تا بتوانند این اقدامات اولیه جنگی را پوشش دهند. «بیکر» یک ویرایشگر اخبار تلویزیونی که به دنبال طی مسیر جدیدی از حرفه‌اش است، برای حضور در افغانستان موافقت می‌کند. مسئولیتی که اگر او تجربه سروکله زدن با تبعیض آشکار و متعصبانه‌ای که در فرهنگ وجود دارد را نداشته باشد، برایش سخت‌تر هم می‌شود.

مدتی زمان می‌برد تا بتواند روی پای خود بایستد اما پس از گذشت مدتی تحسین همکاران روزنامه نگارش و ژنرال نیروی دریایی ژنرال هولانک با بازی «بیلی باب تورنتون» را برمی انگیزد، همکاران روزنامه نگارش «تانیا واندرپول» بریتانیایی با بازی “مارگو رابی” و «ایان مکلفی» اسکاتلندی با بازی «مارتین فریمن» هستند. اما بیکر نگران کاهش مخاطبان تلویزیونی است. در یک ملاقات حضوری با یک برنامه‌ساز تلویزیونی، اذعان می‌کند که بینندگان شبکه‌های مختلف دیگر به موضوع افغانستان اهمیتی نمی‌دهند، و تا زمانی که نتواند موضوع جدید و جذابی را برایشان تدارک ببیند شرایط تغییر نخواهد کرد.

هدف این فیلم تفاوت چندانی با فیلم آلتمن یعنی مش نمی کند، در مش آلتمن تلاش کرد تا با استفاده از کمدی، پیام جدی و خشن خود را درباره پوچی و غیرانسانی بودن جنگ بیان کند. اثر آلتمن به‌مراتب از ساخته فیکارا و ریکوا که سعی می‌کند به نرمی پیش برود و مخاطبانش را به چالش نکشد، نیش‌دارتر است. ویسکی تانگو فاکسترات لایق کلمه “محکم و قوی” نیست. رسالت دوم فیلم که شرح اتفاقات باارزش خبری است (حداقل آن‌هایی که برای عموم مهم است) بسیار سرسری پرداخت شده است. این محصول چیز جدیدی در رابطه با این که جامعه آمریکا علاقه خود به سوژه جنگ را از دست داده‌اند، ارائه نمی‌کند.

فیلم نمی‌خواهد مایه آزار بینندگان شود بلکه بیشتر خصوصیات یک سریال سیت کام را داراست. به نظر من فیلم می‌خواهد یک اثر تفکر برانگیز باشد اما واقعاً احتمال پیدا کردن چیزی جدید، جالب یا بحث‌برانگیز در این محصول ضعیف است. در بهترین حالت ویسکی تانگو فاکسترات داستان ملایم سرگرم‌کننده‌ای دربارهٔ زن خبرنگار تازه‌کاری است که در موقعیت خطرناکی دست‌وپا می‌زند.

Whiskey Tango

منابع:
سایت نقد فارسی
www.zoomg.ir

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا