سر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

افغانستان و قدرت یابی مجدد طالبان: گذاری پُر شتاب به گذشته؟

۲۵ اسد (مرداد) ۱۴۰۰ – ۱۶/ ۸/ ۲۰۲۱

سرانجام پس از فراز و فرودهای بسیار، پس از پیشروی ها و عقب نشینی های مستمر، و پس از تحولاتِ غریب اما واقعی، در تاریخِ ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ (۱۵ آگوست ۲۰۲۱) طالبان به آنچه بیست سال در کمینش نشسته بود دست یافته و با تصرف سریالی و ممتد ولسوالی ها و ولایت ها، نهایتا مرزهای کابل را در نوردیدند؛ بدین ترتیب پس از دو دهه انتظار به آمالِ خود برای فتح کشور جامه عمل پوشانیدند؛ و این برای بسیاری افغان ها یعنی رسیدن افغانستان به نقطه ی صفر ماجرا! روزِ ۲۴ اسد برای افغان ها به منزله ی نقطه عطفی در تاریخ این کشور محسوب می شود و شاید بتوان با ارجاع به این تاریخ، زندگی میلیون ها افغان را به دورانِ پیش از حضور مجدد طالبان در ساختار سیاسی اجتماعی کشور و دورانِ پس از حضور طالبان در دوران مدرن تقسیم کرد.

با سقوط کابل به دست طالبان در سال ۲۰۲۱، حال آنها در پی تثبیت اقتدار خود در پیکره ی سیاسی کشور و تحکم قوانین اسلام گرایانه ی متفاوت و احتمالا سخت گیرانه می باشند. اقتداری که با کسب مشروعیت از سوی دشمنِ دیرین خود یعنی ایالات متحده به دست آمد، با نشان دادن چراغ سبزهای بسیاری از سوی کشورهای منطقه و حتی فرامنطقه به بالندگی و قوت خود رسید، و اکنون با تمایل برای پی ریزی آن در بن مایه ای شکل گرفته از قالبِ احتمالیِ امارت اسلامی تحقق خواهد یافت، چرا که به نظر نمی رسد طالبان به تقسیم قدرت و تشکیل حکومتی ائتلافی با شالوده ی قدرتی مشارکتی همراه با سایر جناح ها، گروه های سیاسی، احزاب، اقلیت ها، و اقشار شریک در صحنه ی سیاسی اجتماعی افغانستان رضایت دهد.

شاید سرعت تحولات اخیر در افغانستان از ۲۹ فوریه ی ۲۰۲۱ تا ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ چنان پرقدرت، فزاینده و سریع پیش رفت که هیچ کس تصورش را هم نمی کرد خیابان های کابل روزی به این سهولت زیر گام های طالبان افتد و ارگ ریاست جمهوری پذیرایِ میهمانانی ناخوانده و دور از ذهن باشد؛ و شاید آوار تمامیِ این مصائب و مشکلاتی که به یکباره بر سر مردم افغانستان فرود آمد تنها به خاطر بی برنامگی، فساد، منافع شخصی و سلیقه ای، تبعیض های قومی، وابستگی بیش از حد و اعتمادِ مفرط به نیروهای خارجی، عدم وجود سیاستی قاطع، بلند مدت و جامع از سوی دولت و مقامات دولتی افغانستان برای حفظ این آب و خاک، و نهایتا عدم توجه به مردمی بود که تنها خواسته ی آنها در طول تاریخ دیدن روی امنیت، صلح، آرامش در افغانستانی همیشه جنگ زده است.

تاریخ ۲۴ مرداد روزی بود که اشرف غنی، با خروج از کشور، طی چند ساعت به رئیس جمهور “پیشین” افغانستان تبدیل شد و ترک افغانستان در خفا و سکوت، به آیندگان اجازه داد در متون تاریخی سپردن کشور به دست طالبان را با گریختنش از شرایطی که خود مسببش محسوب می شد پیوند دهند.

حال افغانستان در حالتی از بهت و حیرت بحران گذار به دولتی جدید را طی خواهد کرد، اما حداقل تا کنون چگونگیِ تشکیل و شمولیتِ دولت آتی همچنان به طور قطع مشخص نیست. گرچه به نظر می رسد برای طالبانی که طی یک هفته کشور را زیرپا گذاشته و پرچم خود را به عنوان نمادی از قدرت و سلطه در ارگ ریاست جمهوری به اهتزاز در آوردند، هیچ سدی پیش رویشان نخواهد بود. برافراشتن پرچم طالبان در ارگ؛ به عنوان تصویری تعیین کننده از تلاش ناموفق ایالات متحده در تحول جامعه افغانستان با هزینه یک تریلیون دلار و جان باختن هزاران نفر محسوب می شود.

آخرین تلاش ها

بر اساس گزارشی از بی بی سی فارسی، پیشتر در پی خروج آقای غنی و تعدادی دیگر از مقامات مسئول از این کشور گزارش شد که عبدالله عبدالله رئیس شواری عالی مصالحه ملی، گلبدین حکمتیار رئیس حزب اسلامی افغانستان و حامد کرزی رئیس جمهور پیشین کشور، یک شورای هماهنگی با هدف صلح و انتقال مسالمت آمیز قدرت تشکیل داد‌ه‌اند. این شورا از نیروهای امنیتی حکومت و نیروهای امنیتی تحریک اسلامی طالبان خواست تا با حفظ خویشتنداری جلوی درگیری ‌ها، هرج و مرج و تحریکات افراد غیرمسئول و غیرمرتبط را قاطعانه بگیرند. اما به نظر می رسد طالبان درخواست آنها را نادیده گرفته و با شرایط خاص خود وارد شهر شده اند. چراکه طالبان علنا به این گروه واکنشی نشان نداد. بدین ترتیب در میان آن ها هیچ منطقی وجود ندارد که درباره حکومتی مشارکتی با تقسیم قدرت بحث شود.

پس از آن سخنگوی دفتر سیاسی طالبان شامگاه یکشنبه در گفت ‌و گویی با شبکه خبری الجزیره عنوان کرد که جنگ در افغانستان به پایان رسیده است و نوع و شکل حکومت آتی به زودی مشخص خواهد شد. اما از سوی دیگر به گزارش برخی خبرگزاری ها، یک مقام طالبان به آسوشیتدپرس گفت که این گروه به زودی تشکیل «امارت اسلامی افغانستان» را از کاخ ریاست جمهوری در کابل اعلام می‌کند. به هر حال گمانه زنی ها بسیار است و سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر در روز یکشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ اشاره کرد که طالبان در پی پیاده سازیِ یک “انتقال مسالمت آمیز” از قدرت و تشکیل یک “حکومت اسلامی فراگیر” است که همه افغان ها در آن نماینده داشته باشند. اما به واقع نمی توان طالبان را پیش بینی، و بر وعده های آن ها دل خوش کرد.

به گزارش جان سیپمسون سردبیر بخش جهانی بی بی سی، در زمان حکومت طالبان، افغانستان به سیاه چاله ای تبدیل شده بود که در آن انواع افراط گرایی پتانسیل رشد و گسترش داشت. زمانی که حملات ۱۱ سپتامبر توسط اسامه بن لادن و القاعده برنامه ریزی و هدایت شد، به ذهن کسی خطور نمی کرد که طالبان روزی مجددا می تواند به قدرت باز گردد و به نظر می رسد همگی قطعا به دنبال دلایل آن هستیم، اما پیدا کردن این دلایل چندان هم سخت نیست. چنانکه دولت های دو رئیس جمهور افغانستان پس از طالبان یعنی، حامد کرزی و اشرف غنی، گرچه به صورت دموکراتیک انتخاب شدند اما هرگز قوی نبودند و فساد، آن سیستمی بود که در این دوران بهترین عملکرد را داشت. اگر دونالد ترامپ تصمیمی نمی گرفت که در پیش زمینه ی آن اصرار بر نیاز به اثبات موفقیت در سیاست خارجی خود پیش از انتخابات ۲۰۲۰ وجود داشته باشد، اکنون کشور دچار چنین شرایط بحرانی نمی شد. ترامپ تصور می کرد که با پایان دادن به یک جنگ طولانی مدت می تواند به این هدف برسد.

به هرروی آنچه آشکار است این است که رهبران دوحه هر چقدر هم که میانه رو و صلح طلب باشند، اما جنگجویان طالبان در میدان عمل هیچ اجباری برای پذیرش جزئیات یک قرارداد و عملی ساختن آن احساس نمی کنند. و این امر نیز عملا اثبات شد. چنانکه بلافاصله پس از خروج نیروهای آمریکایی، انگلیسی و دیگر نیروهای غربی، جنگجویان طالبان در سراسر افغانستان بازی خود را برای قدرت را نشان دادند. شاید طالبان به اظهارات خود مبنی بر صلح طلبی و آرامش پایبند باشند چنانکه طی روزهای اخیر وعده دادند که از کسی انتقام نخواهد گرفت و از پلیس، ارتش و خدمات ملکی درخواست کردند تا همچنان در جایگاه و موقعیت خود بمانند. زیرا احتمالا طالبان چنین می اندیشند که شاید بهترین راه آن است دیگر غرب را برای مداخله در افغانستان تحریک نکنند. اما مسئله ی اصلی این است که این بار افغانستان تحت کنترل طالبان چه کشوری خواهد بود؟ متاسفانه باید گفت در حال حاضر تنها الگوی ذهنی ما از حکومت طالبان دوره ۵ ساله آنها در سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ است.

آزمون و خطا برای حاکمیت

ملاعبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران و موسسان مشترک طالبان، که به عنوانِ فاتحِ بی چون و چرایِ طولانی ترین جنگِ آمریکا ظاهر شد، در بیانیه ویدیویی ضبط شده در دوحه لحن سازش آمیزی را نمایش داد. همچنین طبق گفته سخنگوی دفتر سیاسی طالبان به الجزیره، این گروه نمی خواهد در انزوا زندگی کند و گفت که نوع و شکل دولت جدید در افغانستان به زودی مشخص می شود. به گزارش رویترز، یکی از بلندپایه ترین مقامات طالبان روز یکشنبه اعلام کرد که پیروزی سریع این جنبش بر دولت افغانستان یک شاهکار بی بدیل است، اما آزمایش واقعی حکومت، به طور موثر در حال حاضر که قدرت به دست آورده شده است آغاز می شود. به گفته او، آزمون واقعی اکنون و با محقق ساختن انتظارات مردم و ارائه خدمات به آنها با حل مشکلات آنها آغاز می شود.

بنابراین شاید بتوان گفت طالبان این بار سعی دارد چهره ی منفوری که سال ها از خود در اذهان حک کرده را پاک کند و به نوعی با مدنیت انس گیرد اما نباید فراموش کرد که اندیشه و عقاید جزم اندیشانه و تفکرات تروریستی در عناصر این گروه ریشه دوانده است. طالبان پیشتر اعلام کردند که اصرار غنی برای چسبیدن به قدرت می تواند راه “مذاکره و راه حل مسالمت آمیز” از جنگ طولانی افغانستان را مسدود کند، اما اکنون با کنار فتن غنی به عنوان مهترین مانع از دید طالبان، باید دید این گروه همچنان تحقق امارت اسلامی را در سر می پروراند یا خیر.

موانع پیش رو در حکومت احتمالی طالبان

در رابطه با حکومتداری، قانون گذاری و اجرایی ساختن قوانین حکومتی شاید بتوان گفت در فضای در هم تنیده ی دنیای امروز از تعاملات و تبادلات که هر کشور به نوعی نیازمند ارتباط با دیگر کشورها و جوامع جهانی می باشد، محیط متاثر از فضای جهانی شده به کشورها اجازه ی انزوا را نخواهد داد. این بدان معناست که طالبان نیز از این امر مستثنا نخواهد بود و برای دست یابی به رسمیت و مشروعیتی بین المللی بایستی به برخی موازین و اصول جهانی تن دهد.

جدا از اینکه چندان خوش بینانه به نظر نمی رسد در دولتِ آتی طالبان برای آزدی بیان، آزادی قلم، آزادی رسانه ها، آزادی زنان، آزادی های فردی و سایر حقوق و مطالبات دموکراتیک و مردم سالاری آنهم موازی با موازین حقوق بشری جایی وجود داشته باشد، اینکه چه میزان این حکومت در دوران مدرن قابل پذیرش، حیات، و تداوم باشد خود جای سوال و تردید دارد. از سوی دیگر برای هیچ کس پوشیده نیست که ریشه های طالبان بر پایه ی اسلام سلفیِ ضدشیعی ساخته شده و در طول دو دهه تحرکات خشونت طلبانه ی آنها، شیعیان همواره گروهِ آسیب پذیر و در معرض خطر از حملات و عقاید طالبان بوده اند. بدین ترتیب وضعیت جوامع شیعی و همچنین اقلیت های قومی-مذهبی در افغانستان زیر سایه ی احکام طالبانی چندان مشخص نیست. اما مسلما فشار طالبان بر اقلیت شیعه با واکنش های همسایه ی غربی این کشور به عنوان یکی از مدافعان سرسخت تشیع مواجه خواهد شد.

از دیگر سو آنچه قطعا راه را برای طالبان سخت خواهد کرد، رشد و پرورش نسل های نوینی از جوانان دلیر، روشنفکر و مطالبه گریست که دیگر حاضر به زندگی زیر بیرق طالبان و طالبانیسم نبوده و اجازه نخواهند داد روزهای سیاه حکومت آنها تکرار شود. بنابراین آنها بزرگترین حریفانِ سرسخت طالبان خواهند بود که این گروه خشونت ورز را به تغییر رویه وادار خواهند کرد. در نهایت می توان گفت شاید یکی از بزرگترین موانع از دولتِ احتمالی طالبان در آینده از سویِ همان قدرت هایی باشد که روزگاری با طالبان بر سر میز مذاکره نشستند. بنابراین سیاست های تهدید کننده ی موجودیت طالبان از سوی کشورهای دیگر و به ویژه نهادهای حقوق بشری و سازمان های بین المللی ناظر بر عدالت جهانی و صلح و اعمال تحریم های بین المللی می تواند خود اهرم فشاری در اصلاح رویه، منزوی ساختن و کاهش قدرت طلبی های طالبان باشد.

در هر صورت هنوز بیانیه ای قطعی از گروه طالبان مبنی بر ایجاد تشکیل دولت وجود ندارد و افغانستان در دنیایی از ابهام و احتمالات گوناگون غرق شده است. در همین رابطه پیرامون نوع ایجاد نظام مورد نظر طالبان در تازه ترین مورد (حداقل تا زمان نگارش یادداشت حاضر) به نقل از یکی از افراد طالبان بیان شده است که: «تاکنون قبل از وقت است تا در مورد نحوه گرفتن حکومت صحبت کرد. همچنین این رهبر طالبان گفته است که ما می خواهیم همه قوای بین المللی قبل از آغاز ساختار جدید افغانستان را ترک کنند».

اما خبرگزاری رویترز به نقل از گروه طالبان اعلام کرد که حکومت انتقالی در روند آینده حکومت افغانستان جایی نخواهد داشت. شاید تا قبل از خروج اشرف غنی از کشور امیدی برای صحبت بر سر تقسیم قدرت وجود داشت اما با کنترل ارگ ریاست جمهوری به دست طالبان در کنار خروج غنی از افغانستان به نظر می رسد مذاکرات قبلی برای تشکیل دولت انتقالی و تقسیم قدرت منتفی شود. اما از سوی دیگر نیز انتظار می رود طالبان در مذاکرات پیرامون تشکیل دولت و یا پذیرش تقسیم قدرت تن دهند تابدین طریق از تداوم تحریم های سازمان ملل علیه آنها به دلیل نقض حقوق بشر جلوگیری کنند.

به هرروی اگر بخواهیم در خوش بینانه ترین حالت به قضیه نگاهی داشته باشیم شاید بتوان گفت روی کار آمدن طالبان پایانی برای جنگ های خانمان برانداز و همیشگی در افغانستان بوده و با رضایت احتمالی آنها برای احترام به حقوق افراد، اقلیت ها، اقشار و اقوام مختلف می توان به یک روندِ آرام اما بدون پیشرفت و ترقی چشمگیر در افغانستان چشم داشت. اما در مقابل باید در نظر داشت که حتی در صورتِ پایان جنگ و نزاع در این کشور، سایه ی سنگین طالبان و قوانین آنها برای زندگی مردم افغانستان از سال ها جنگ های خونین و دیرین در این کشور سهمگین و سنگین تر است. و در نهایت در بدترین حالت باید انتظارِ تحکم دوران ۵ سال حکومت طالبانی در دهه ۹۰ و به حاشیه رانده شدنِ نخبگان، روشنفکران، زنان، اقشار و اقوام مختلف و قرار گرفتن کشور در دور باطلی از عقب ماندگی و جهالت را بکشیم.

شاید بتوان گفت آنچه افغانستان در این روزها پشت سر می گذارد دورانی از گذار و انتقال است، اما نه گذار به معنی مرسوم و معمولِ آن، چراکه با بازگشت مجدد طالبان به نظر می رسد مفهوم متعارفِ گذار یعنی انتقال از سنت به مدرنیته دچار دگردیسی و چرخش شده و شاید افغانستان در آینده مجددا دچار عقبگرد از دوران پیش از مدرنیته به دوران سنت باشد.

طالبان 1
The Taliban flag flies at the Ghazni provincial governor’s house, in Ghazni, southeastern, Afghanistan, Sunday, Aug. 15, 2021. (AP Photo/Gulabuddin Amiri)
نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا