سر تیتر خبرهاسیاستفرهنگ و اجتماعنخستین خبرهایادداشت ها

کنشگری سیاسی-اجتماعی زنان افغان زیر سایه طالبان

۲۱ مهر(میزان)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۱۰/۳

زنان افغانستان در زمان طالبان

هفته ها از تسلط طالبان بر افغانستان می گذرد. بی نتیجه ماندن مذاکرات صلح، پیشرفت نظامی این گروه در جبهات جنگ و فرار رئیس جمهور افغانستان منجر به آن شد که طالبان پس از بیست سال به تعبیر خودشان «جهاد» بدون کوچکترین دردسر، بر افغانستان تسلط پیدا کند.  این پیروزی در شرایطی رخ داد که افغانستان از  لحاظ اقتصادی، بهداشتی و سیاسی در وضعیت بسیار شکننده ای قرار دارد. درحالی که طالبان ادعا دارند وضعیت موجود را سروسامان خواهند داد. از طرف دیگر، به دست گرفتن امور افغانستان به دست طالبان به عنوان یک گروه افراطی اسلام گرا و بی تجربه در امر حکومت داری،  نگرانی هایی زیادی را رقم زده است. یکی از جدی ترین مسائل پس از حضور طالبان در قدرت، وضعیت زنان افغان به عنوان قشری تاثیرگذار و قابل توجه است. چراکه این گروه از همان نخستین روزهای حضور خود در کابل محدودیت هایی را برای زنان در جامعه ایجاد کردند. از منع حضور کارمندان زن در ادارت دولتی، حذف وزارت زنان، عدم حضور زنان در کابینه دولت، منع ورزش کردن تا عدم اجازه حضور دختران بالای ۱۲ سال در مدرسه و حتی عدم استفاده از برخی مواد بهداشتی به منظور جلوگیری از عدم تحریک مردان.

در واقع، از زمان عقد قرارداد دوحه در سال ۲۰۲۰، شاید آن قشر از جامعه که با تمام وجود پیشاپیش ترس از ظهور مجدد طالبان را لمس و درک کردند، زنان و دختران افغانستان بودند. چرا که طالبان و پرونده ی سیاه این گروه رادیکال در برخورد با حقوق زنان و نقش آن ها در جامعه، خود گواهی بر آینده ای تاریک تحت حاکمیت طالبان است.

اما حالا طالبان با به دست گرفتن قدرت و با ادعای فراهم سازی شرایط برای حضور زنان در اجتماع محدودیت های شدیدی علیه زنان افغان اتخاذ کردند. مسئله ای که منجر به آن شد تا از همان روزهایی ابتدایی، زنان افغان در صف نخست اعتراضات برای مطالبه گری حق شان در وضعیتی که فضای امنیتی شدیدی بر کشور حکمفرما بود، قرار بگیرند. گسترش دامنه این اعتراضات و پافشاری بر طلب حق و حقوق شان با کمترین امکانات نشان می دهد که زنان افغان نگرانی شدیدی از آینده شان دارند. این گروه در طی بیست سال اخیر، علی رغم موانع شدید خانوادگی، اجتماعی  به دستاورهای قابل توجهی در سیاست، اجتماع، اقتصاد، آموزش و حتی امنیت رسیده اند. به گونه ای که این دستاوردها در روند توسعه و صلح سازی نقش مثبتی ایفا کرده اند و حتی گاهی حضور یک زن در پست بالای دولتی منجر به عملکرد بهتری نسبت به حضور یک مرد در همان پست شده است.

در همین رابطه کارشناسان سازمان ملل در تاریخ ۱۵ سپتامبر در نشستی که در ژنو برگزار شد، گفتند که مشارکت کامل و برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی در افغانستان برای رسیدگی به بحران های متعدد پیش روی این کشور ضروری است و باید به عنوان تضمینی برای حقوق بشر آنها تلقی شود. کارشناسان به طور خاص به حق کار، تحصیل، مسکن و سلامت زنان، آزادی بیان و توانایی آنها برای مشارکت در زندگی فرهنگی بدون تبعیض اشاره کردند. همچنین، آنها در این نشست بیان کردند که  بازگشت زنان به گذشته نه تنها در تضاد کامل با تعهدات بین المللی بلکه برای روند صلح سازی و توسعه کلی کشور نیز زیان بار است. این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان، زنان افغان نشان داده اند که آنها عامل مهم در روند صلح سازی هستند. در نتیجه، آنها امروز در صف اول اعتراضات، خواستار برابری و آزادی هستند(ohchr,2021).

با این وجود، به نظر می رسد که با آمدن طالبان به قدرت، مشارکت زنان در فضای سیاسی و اجتماعی افغانستان بسیار اندک و حتی شاید متوقف شوند. در همین رابطه، اکنون افغانستان در ردیف ۱۲ کشوری قرار دارد که در آن هیچ زنی در پست های عالی دولتی خدمت نمیکند. علی رغم اینکه قبل از تسلط طالبان، حدود ۲۷ درصد از پارلمان افغانستان را زنان تشکیل می دهند. در حالی که در ایالات متحده این رقم کمتر است. همچنین، بر اساس قانون اساسی سال ۲۰۰۴ افغانستان، از مجموع ۲۵۰ کرسی مجلس، حداقل ۶۸ کرسی به زنان اختصاص یافت. از طرف دیگر، ما شاهد حضور زنان در مقام وزیر، رئیس، معاون بودیم هرچند این حضور در مشارکت سیاسی نسبت به آنچه باید می بود، قابل قیاس نیست. با این حال، حتی در صورت سهم دادن به مشارکت زنان افغان در سطح سیاسی و اجتماعی قطعاً این روند با محدودیت های بسیار و اندک خواهد بود که بر میزان تاثیرگذاری زنان بر جامعه پیامدهای منفی خواهد گذاشت.

عصر جدیدی از عدم قطعیت برای زنان افغان تحت تسلط طالبان

تصرف اخیر و چشمگیر افغانستان توسط طالبان در اوت ۲۰۲۱، همراه با فروپاشی کامل دولت، عصر جدیدی از عدم قطعیت را برای این کشور به ارمغان آورده است. طالبان یک گروه نظامی شورشی افراطی است که بین سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر افغانستان حکومت کردند. رژیم آنها به نقض سیستماتیک علیه زنان، مجازات های بدنی، سرکوب آموزش و آزادی مذهبی متهم بودند. براساس تفسیرهای افراطی و مردسالارانه طالبان از اسلام، زنان مشمول قوانین سخت پوشیدن لباس، ممنوعیت تحصیل و مشارکت آزادانه در عرصه عمومی شدند. همچنین، آنها اجازه نداشتند بدون محارم از خانه خود خارج شوند. امری که بعداز سقوط این گروه در سال ۲۰۰۱ در مناطق تحت تسلط آنها و خارج از کنترل دولت مرکزی نیز وجود داشت.

اکنون با افتادن دولت به دست طالبان، ترس از این گروه منجر به خانه نشینی یا فرار زنان تحصیلکرده و توانمند بسیاری از افغانستان شده است. این در حالی است که هیچ نشانه ای از فراهم آوری فرصت برای حضور زنان در عرصه اجتماعی وجود ندارد. در همین شرایط جهان نیز نفس خود را حبس کرده و منتظر است ببیند طالبان چگونه حکومت می کند. در این میان، از زمان امضای توافق نامه ایالات متحده و طالبان در سال گذشته، بیانیه ها و توئیت های طالبان در رابطه با زنان قابل تامل است. این گروه بر اساس همین بیانیه ها و توئیت ها روایات جدیدی را در رابطه با حقوق و تحصیلات زنان ایجاد کرده و به طور مستمر از چهارچوب های «اسلامی» استفاده می کنند.

در واقع، از زمان آغاز روند صلح، طالبان ادعاهای مداومی را برای تضمین امنیت زنان در افغانستان مطرح کرده اند. آنها مدعی هستند که سیاستی واضح و جهانی در مورد حقوق زنان دارند و متعهد به ریشه کنی همه رسوم و سنت های غیرقانونی علیه زنان هستند. از زمان تصرف کابل، طالبان علنا اعلام کرده اند که به زنان اجازه می دهند همچنان در جامعه فعال باشند، از حقوق خود بهره مند شوند و شانه به شانه با طالبان در شرع اسلامی کار کنند. اما در کابل تحت کنترل طالبان، واقعیت بسیار متفاوت است. چنانکه، زنان نمی توانند به زندگی عادی خود ادامه دهند.در خارج از پایتخت، در بلخ، به زنان دستور داده شده است که بدون برقع یا محرم از خانه خارج نشوند. در ولایت های بدخشان و تخار طالبان به رهبران مذهبی دستور داده اند تا فهرستی از دختران بالای ۱۵ سال و بیوه های زیر ۴۵ سال را در اختیار آنها قرار دهند.

علاوه بر این علی رغم ادعای طالبان مبنی بر اهمیت آموزش و حق اساسی هم افغان ها، این گروه در این زمینه نیز عملکردی منفی داشته اند چرا که سیاست های ناادرست این گروه منجر به حضور کمرنگ دختران در آموزش از زمان روی کارآمدن این گروه در کابل شده است. درواقع، قوانین جدید طالبان در مورد حضور اجتماعی زنان در محیط جامعه و تحصیل منجر به عدم مشارکت جدی زنان در بدنه جامعه شده است (Kamour and Qutb,2021).

بنابراین، اعمال محدودیت های سخت گیرانه به ویژه در مناطق دورتر از مرکز و اجازه دادن به زنان بر اساس قوانین طالبان به مرور ترس، بی انگیزگی و نبود فرصت ها برای حضور و مشارکت معنادار سیاسی و اجتماعی زنان در جامعه را از بین برده و این گروه را به حاشیه می کشاند. در واقع به نظر می رسد طالبان با روندی آرام و اتخاذ سیاست های محافظه کارانه اندک اجازه ای را برای زنان می دهد که تاثیر ملموسی بر وضعیت زنان نخواهد گذاشت.

آینده خوبی برای زنان افغان در دوران طالبان وجود ندارد

بنابراین، در افغانستانِ پس از تصرف طالبان برای زنان افغان شرایط خطرناکی در انتظار است. آینده زنان و دختران افغان در دوراهی قرار دارد. نشانه های اولیه نشان می دهد که تغییر چندانی در رویکرد طالبان نسبت به حقوق زنان ایجاد نشده است و ۲۰ سال پیشرفت در تحصیل، مراقبت های بهداشتی، مشارکت عمومی زنان و دختران را در معرض خطر قرار داده و نسلی از زنان حرفه ای را در مورد فرصتهای آینده خود در ابهام قرار داده است. هرچند سخنگویان طالبان گفته اند که این بار موضوع متفاوت خواهد بود و به رسانه ها می گویند که زنان می توانند کار کنند و تحصیل کنند و حتی پست های دولتی                                                                              را نیز در اختیار داشته باشند. اما شواهد خلاف این ادعاها را نشان می دهد و منجر به افزایش نگرانی در مورد عدم رعایت حقوق زنان و دختران افغان شده. در این وضعیت، مشخص نیست که آیا جامعه بین المللی قادر خواهد بود از نقض حقوق به صورت عادی جلوگیری کرده و طالبان را در برابر اقدامات خود پاسخگو بداند.

مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان افغان در مسیر تاریخ

تاریخ افغانستان برای زنان این کشور مسیر دشوار و پرفراز و نشیبی را برای به دست آوردن حقوق شان از جمله مشارکت سیاسی و اجتماعی نشان می دهد. جامعه به شدت سنت زده و مردسالار افغانستان همواره فضای بسته و محدودی را برای زنان این کشور که تقریبا نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند ایجاد کرده که در چنین شرایطی امکان کنشگری سیاسی و اجتماعی با چالش های متعددی رو به رو شد . با این وجود، در بازه های زمانی مختلف تلاش هایی هرچند اندک در جهت بسترسازی مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان وجود داشته است.

چنانکه در دوره امان الله خان با جرقه خوردن جهش فرهنگی، زمینه تحصیلات و آموزش زنان افغان و حضورشان در اجتماع فراهم شد. به طوری که اولین نشریه به نام «ارشادالنسوان» در سال ۱۲۰۰ به مدیر مسئولی اسماء رسمیه همسر محمود طرزی منتشر شد. همچنین، در سال ۱۹۲۰ انجمن حمایت از زنان به سرپرستی خواهر امان الله خان، کبرا تاسیس شد که در آن از اعتراض زنان در برابر بی عدالتی و ستم شوهرانشان حمایت می شد. ملکه ثریا دختر محمود طرزی نخستین مکتب زنان به نام «مستورات» را در سال ۱۲۹۹ تاسیس و آموزش دختران را اجباری کرد. همچنین، زنانی را برای یادگیری فنون به خارج از کشور فرستاد. اما علی رغم این تلاش ها سنگ اندازی هایی که از سوی طبقه محافظه کار صورت گرفت در کنار برنامه های شتاب زده شاه امان الله خان بدون درنظرگرفتن بستر های سنتی جامعه این اصطلاحات و روند مشارکت زنان در اجتماع متوقف شد.

پس از امان الله خان، در دوره ظاهرشاه نیز اقداماتی در جهت مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان نیز صورت گرفت. در همین دوره بود که نخستین سازمان دموکراتیک زنان شکل گرفت و زنان در اولین انتخابات پارلمانی به مجلس راه یافتند. سه وزیر زن نیز در این دوره در کابینه دولت حضور داشتند و تا اوایل دهه۱۹۹۰ بیشتر آموزگاران، نیمی از کارکنان دولت و ۷۰ درصد پزشکان زنان بودند.

اما بعدتر در دوره طالبان، زنان به طور کامل به حاشیه کشیده شدند و هیچ نقشی در مشارکت سیاسی و اجتماعی کشور ایفا نکردند و وظایف آنها تنها به امور منزل ختم می شد. هرچند در این دوره باز هم زنانی به دور از چشم طالبان شروع به آموزش دختران به صورت پنهانی کردند. با ورود نیروهای ناتو به افغانستان و براندازی حکومت طالبان فصل جدیدی از مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان در این کشور آغاز شد. زنان که در دوران طالبان با خفقان و محدودیت های شدیدی همراه بودند در دوره پس از طالبان دموکراسی و حضور در عرصه سیاسی-اجتماعی را تجربه کردند در این میان، بحث حقوق زنان در تمام حوزه ها ازجمله مشارکت سیاسی از اجلاس بن مورد توجه قرار گرفت و پس از آن نیز در لویه جرگه اضطراری و لویه جرگه قانون اساسی نیز مطرح شد. علاوه بر این نگاه حمایت از زنان در قانون اساسی نیز مورد توجه قرار گرفت. به طوری که مقرر شد پنجاه درصد از نمایندگان مجلس سنا یا مشرانوجرگه که توسط رئیس جمهور معرفی می شود، زنان باشند. بر اساس موافقت نامه بن وزارت امور زنان در هیأت دولت افغانستان ایجاد شد و دکتر سیما سمر به عنوان نخستین وزیر وزارت امور زنان مشغول به کار شد(احمدی،۱۳۹۹).

در بیست سال گذشته زنان افغان از نظر مشارکت در بدنه سیاسی کشور پیشرفت های چشمگیری داشته اند. پیش از تسلط طالبان در اوت ۲۰۲۱، حدود ۲۷ درصد از پارلمان افغانستان را زنان تشکیل می دادند. بر اساس قانون اساسی سال ۲۰۰۴، حداقل ۶۸ کرسی از مجموع ۲۵۰ کرسی مجلس نمایندگان مختص زنان بود و دو کرسی برای هر یک از ۳۴ ولایت کشور به زنان اختصاص داده شده بود. منشاء این اقدامات سیاسی فوق الذکر و مشمول مقوله ی جنسیت، به حمله نظامی ۲۰۰۱ آمریکا به رهبری ایالات متحده برمی گردد که رژیم طالبان را سرنگون و توجه جهان را به نادیده گرفتن حقوق زنان در رژیم طالبان در دهه ۱۹۹۰ جلب کرد.

درواقع، همانطور که آمد پس از شکست طالبان در اواخر سال ۲۰۰۱، بر اساس توافقنامه بن، تیمی از افغان ها و کارشناسان حقوقی خارجی برای تهیه پیش نویس قانون اساسی جدید آماده شدند. پس از نزدیک به یک سال تلاش، قرارداد اجتماعی جدیدی به به بستر سازی برابری قانونی زن و مرد و ایجاد یک رژیم سیاسی و جامعه با جنسیت بیشتر کمک کرد. جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، در کنفرانس مطبوعاتی تنها چند ماه پس از امضای قانون اساسی، با افتخار اعلام کرد: «امروز، ما شاهد تولد دوباره یک فرهنگ زنده و پویای افغانستان هستیم.» اما انتقادی که اینجا وارد است آن است که چارچوب بندی پیشرفت های افغانستان در زمینه حقوق جنسیتی و مشارکت سیاسی به عنوان محصول این تلاش ها در بهترین حالت گمراه کننده بود و در بدترین حالت نیز، فعالیت های چشمگیر زنان افغان که پیش از آن نیز موانع جنسیتی را به چالش کشیده و مدت ها پیش از سال ۲۰۰۱ (و طالبان) برای توانمندسازی زنان مبارزه کرده بودند را، نفی یا کتمان می کرد. درحالی که نباید فراموش کرد ملکه ثریا طرزی (۱۹۲۶-۱۹۲۹) آموزش زنان را تشویق و ارتقاء داد و از حق اشتغال زنان حمایت کرد.

همچنین، قانون اساسی ۱۹۶۴، که به عنوان الگویی برای قانون اساسی ۲۰۰۴ عمل می کرد، موازین قانونی را بر قوانین شرعی حنفی ارجح دانست و حق رأی زنان افغان را به طور قانونی تأیید می کرد. اگرچه علما –روحانیون- این تغییرات را روندی ناخواسته از غرب زدگی افغانستان می دانستند، اما بسیاری از شهرنشینان از این فرصت جدید برای دختران خود استفاده کردند. در دهه ۱۹۷۰ زنان در بخش های حقوقی، آموزش، مدیریت دولتی و مراقبت های بهداشتی استخدام شدند. تقریبا ۵۰ درصد از دانشجویان دانشگاه زن بودند و زنان در مجلس نیز حضور داشتند. بدین ترتیب، طی دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، هزاران زن افغان، به ویژه زنان تحصیل کرده شهری، در اعتراضات و تجمعات مختلف در حمایت از آموزش زنان، حقوق زنان و امنیت جنسیتی شرکت می کردند. (Blaxland,2021).

بنابراین، در دهه های اخیر به استثنای دوره پنج ساله حکومت طالبان علی رغم وجود موانع اما زنان افغان به واسطه آگاهی و دانشی که کسب کرده بوند، توانستند نقشی موثر و مثبت در مسائل سیاسی و اجتماعی کشور ایفا کنند. دولت نیز به دلیل فشار های بین المللی و تعهدی که در برابر دریافت کمک های بین المللی داده بود نیز مجبور وظایفی را به زنان محول کند. درنتیجه، زنان افغان در این دوره تلاش کردند مشارکت و تاثیرگذاری خود را از روش های مختلف مانند رقابت، اعتراضات خیابانی، راه اندازی کمپین های رسانه ای، فعالیت گسترده در فضای مجازی، به نمایش گذاشتن توانایی ها خود در عرصه بین المللی بالا ببرند. مسئله ای که نتیجه آن افزایش سطح سواد، درصد قابل توجهی از حضور در پارلمان، گرفتن پست های مهم حتی در بخش امنیتی(ولو به ظاهر) و همراه کردن جهان با صدای خود بود. اکنون با روی کارامدن طالبان به عنوان گروهی با ماهیت افراط گرا و متعصبانه به زنان نگرانی های جدی از نابودی این دستاوردها و بی توجهی به مشارکت زنان وجود دارد و آینده را برای این گروه تاریک نشان می دهد.

اما چه میزان این دادخواهی و مطالبه گری از سوی دیگر اقشار جامعه نیز حمایت شده و به عبارتی فضای درونی جامعه افغانستان مستعد همراهی با زنان و اعتراضات آنهاست؟

در همین رابطه می توان گفت برخی محققان امور زنان براین باورند، مسئله قابل توجه دیگر جدا از تحکم و سلطه مجدد طالبان و موازین سخت گیرانه آنها در قبال زنان، شرایط نامساعد اجتماعی و مشکلات ریشه دار در بستر جامعه افغانستان برای درک و پذیرش نقش موثر و سازنده ی زنان در مسیر توسعه ی سیاسی-اجتماعی است. شاید بتوان گفت این معضل خود از مشکلاتِ فرهنگ، تاریخی و ایدئولوژیکی نشات می گیرد که در پسِ خود با الگوهای اغلب مردسالاری و پدرسالاری ه مراستا بوده و یا به فرهنگ قبیله ای و محوریت یک جامعه ی مردسالار با ساختار قومی-قبیله ای و همچنین تاکید بر آموزه های دینی و نقش پررنگ مذهب در هزارتویِ آن بر می گردد. ساختاری که به خودی خود احکام و قوانین و حتی اصول عرفی در جامعه را به نفع مردان تعریف و تفسیر کرده است. در مجموع، مسائلی مانند موانع آموزشی، وابستگی اقتصادی، شکاف جنسیتی، نابرابری و عدم وجود عدالت جنسیتی، تبعیض های جنسیتی، ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ جنسیت زده و صدها موانع دیگر از این قبیل، ریشه چالش های مشارکت سیاسی زنان و پذیرش نقش آنها در جامعه هستند. رابطه بین این علل به گونه ایست که تقویت یکی منجر به تقویت سایر موارد می شود و برعکس. نبابراین، باید گفت نقش زنان در توسعه سیاسی اجتماعی یک کشور حائز اهمیت است و در دنیای جهانی شده امروز محدود ساختن زنان و حذف آنها امری محتمال نیست و این مسئله ایست که گروه های افراطی و تندرو باید آن را بپذیرند. در کنار آن نیز جنبشهای جهانی حقوق زنان و حقوق بشر باید همبستگی خود را برای زنان و دختران در افغانستان -نه تنها با کلمات بلکه با اعمال و اقدامات کارساز و موثر- ابراز کنند.

در واقع، مشارکت سیاسی زنان در همه جنبه های زندگی برای یک جامعه فراگیر، قوی و مرفه در افغانستان هم برای مقابله با چالش های فراوان امروز کشور و هم برای موفقیت های فردا، ضروری است. بنابراین، بسیار مهم است که فرآیندهای تصمیم گیری سیاسی مشارکتی، پاسخگو، عادلانه و فراگیر باشد. در غیراینصورت، عدم حضور زنان در دولت، مشارکت آنها در همه سطوح را تحت تاثیر خود قرار می دهد. رهبری طالبان نیز با حذف زنان از دستگاه های حکومتی و مشارکت سیاسی و اجتماعی، سیگنال اشتباهی در مورد هدف اعلام شده آنها مبنی بر ایجاد جامعه فراگیر، قوی و مرفه ارسال می کنند.

منابع

احمدی، فاطمه(۱۳۹۹)، «بررسی وضعیت مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان در کشور افغانستان»، پژوهش های اسلامی جنسیت و خانواده، سال سوم، شماره چهارم، بهار و تابستان.

 Blaxland, Joel, (2021), “THE REALITY FACING WOMEN IN A TALIBAN-RULED AFGHANISTAN—AND THE DILEMMA FOR US POLICY”, https://mwi.usma.edu/the-reality-facing-women-in-a-taliban-ruled-afghanistan-and-the-dilemma-for-us-policy/.

Kamour , Dana, Qutb, Meetra.(2021), “Women’s Rights and Education under the Taliban”, Women’s Rights and Education under the Taliban | South Asia@LSE.

Ohchr,(2021), “Afghanistan: Womens full participation in public and political life is crucial”, OHCHR | Afghanistan: Women’s full participation in public and political life is crucial.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا