از میدان جنگ تا میز مذاکره: دگردیسی نگاه طالبان به ایالات متحده

۹آذر(قوس)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۱۱/۳۰
دو دهه پیش از امروز ایالات متحده به بهانه مبارزه با تروریسم و دستگیری القاعده که در افغانستان تحت حاکمیت طالبان پناه برده و طالبان متهم به کمک به این گروه بود، در عملیاتی تحت نام «عملیات آزادی پایدار» به این کشور حمله کرد. به گونه ای که در عرض چند هفته نیروهای تحت رهبری ایالات متحده، طالبان را که از سال ۱۹۹۶ در قدرت بودند، سرنگون کردند. علاوه بر حملات هوایی، آمریکا از ائتلاف شمال نیز علیه این گروه نیز حمایت کرد. این حادثه سرآغاز دشمنی جدی طالبان با ایالات متحده را رقم زد. چنانکه طی بیست سال حضور این کشور با همکاری جامعه جهانی در کنار دولت افغانستان و با اهدافی چون مبارزه با تروریسم و بازسازی، ایالات متحده را به دشمن اصلی طالبان در افغانستان تبدیل و مبارزه با امریکا در افغانستان، هدف اصلی مجاهدین طالب را از جهاد در این کشور تشکیل می داد. در همین راستا، این گروه افغانستان را کشوری «اشغال شده» و دولت کابل را « دست نشانده غرب» می دانستند. در نتیجه، این دشمنی منجر به همکاری عمیق طالبان با سایر گروه های تروریستی همچون القاعده و شبکه حقانی از مخوف ترین گروه های تروریستی جهان شد که از این طریق حملات انتحاری بسیاری را علیه مواضع ایالات متحده در افغانستان سازماندهی کردند. به طوری که امریکا در این جنگ حدود ۲۵۰۰۰ نفر از نیروهای ارتش خود را از دست داد و حدود ۸ میلیادر دلار هزینه کرد. اما در طی سالهای اخیر طالبان علاوه بر گزینه نظامی، رویکردی مذاکره محور با ایالات متحده در پیش گرفت. درحقیقت، طولانی شدن جنگ و بی نتیجه ماندن آن دو طرف را به میز مذاکره کشاند. که در نهایت، سال ها رویایی نظامی و سیاسی، منجر به خروج عجولانه واشنگتن از افغانستان شد که به اعتقاد بسیاری از ناظران «بی آبرویی» بزرگی را برای کاخ سفید رقم زد.
حالا، طالبان که پس از بیست سال مبارزه، دوباره به قدرت بازگشته اند و دولت تازه خود را با نام «امارت اسلامی» در افغانستان تشکیل دادند، در تلاش هستند تا روابط دیپلماتیک خود را با ایالات متحده برقرار کند. تا از این طریق هم دارایی های مسدود شده افغانستان در بانک های آمریکایی آزاد شوند و هم این گروه به خوبی متوجه این مسئله شده است که گروه کور شناسایی رسمی این کشور به دست ایالات متحده باز خواهد شد و یا هم حداقل تسهیل کننده خواهد بود و مهم تر از آن هرنوع تعامل موفقیت آمیز طالبان با کشورهای خارجی به ویژه ایالات متحده یک بُرد بزرگ برای این دولت تازه تشکیل شده خواهد بود. چنانکه، علاوه بر تقویت جایگاه بین المللی، توانایی طالبان به عنوان یک بازیگر دولتی جدید را نشان می دهد. باتوجه به همین امر اکنون پرسش اصلی این است که نگاه طالبان به ایالات متحده پس از تسلط به قدرت چگونه است؟
دوحه، بهشت سیاسی طالبان میزبان دور تازه ای از گفت وگوها
در هفته ی جاری (۲۷-۲۹ نوامبر ۲۰۲۱) دور دوم مذاکرات میان ایالات متحده و طالبان در دوحه قطر -کشور حافظ منافع ایالات متحده در افغانستان-، و کشوری که همواره برای طالبان حامل فرصت بوده، جریان داشت. طبق گزارش ها، توماس (تام) وست، نماینده ویژه ایالات متحده در امور افغانستان و پاکستان برای گفتگوهای دو روزه با مقامات طالبان، و به جای زلمی خلیلزاد در این مذاکرات نقش آفرینی کرده است. به گفته ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، دستور کار این مذاکرات بر “منافع ملی حیاتیِ” ایالات متحده در افغانستان قرار داشته است. گفت و گوهای آمریکا و طالبان برای رسیدگی به چندین موضوع از جمله مبارزه با تهدید داعش و القاعده و همچنین کمک های بشردوستانه به افغانستان بوده و این مذاکره همچنین بر چگونگی عبور امن از افغانستان برای شهروندان آمریکایی و افغان هایی که در طول جنگ ۲۰ ساله برای واشنگتن کار میکردند، متمرکز گردیده است. واشنگتن پیشتر نیز تاکید کرد که هرگونه حمایت مالی و دیپلماتیک از طالبان بر اساس شرایط خاصی چون ایجاد یک دولت فراگیر و احترام به حقوق اقلیت ها، زنان و دختران از جمله تحصیل و آموزش آنهاست. از دیگر سو، وزارت خارجه افغانستان نیز تایید کرد که هیئتی به سرپرستی امیرخان متقی سرپرست وزارت امور خارجه در این گفتگو حضور یافتند. این هیئت متشکل از نمایندگانی از وزارت های معارف، صحت، مالیه، امنیت و بانک مرکزی افغانستان بوده است. شرایط رو به وخامت افغانستان و استیصال طالبان در کنترل بحران های جاری در افغانستان، این گروه را به سمتِ تعدیل و تعادلی نسبی پیش خواهد برد. درحال حاضر طالبان بیش از هر چیز به روندی از رسمیت یابی و مشروعیت بین المللی نیاز دارد تا از این طریق قادر به گشودن درهای تعامل و تبادل با جهان خارج باشد. در نتیجه به نظر می رسد در حال حاضر طالبان بیش از پیش به یاری کشورهای قدرتمند برای به رسمیت شناخته شدن و همچنین آزاد شدن پول های بلوکه شده جهت عملی ساختن و تثبیت حاکمیت خود نیاز دارد و هیچ کشور همچون ایالات متحده که کلید صلح افغانستان را به دست آنها سپرد، تواناییِ حل مشلات پیش رو، کنترل و جهت دهی اوضاع را نخواهد داشت.
بنابراین مذاکره طرفین احتمالاتی از گشایش های آتی را بیشتر خواهد کرد. گرچه روندِ خصومتِ ایالات متحده و طالبان با پناه دادنِ این گروه به اسامه بن لادن، رهبر پیشین القاعده و مسبب حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و متعاقبا لشکرکشی ایالات متحده ذیلِ سیاست مبارزه جهانی با تروریسم، سرنگونی رژیم سابق طالبان و به راه افتادن دو دهه جنگ داخلی شکل گرفت؛ اما با پیشروی جریان مذاکرات میان ایالات متحده و طالبان و توافق ۲۰۲۰ دوحه، چنین به نظر می رسید که دشمنان دیرین و قسم خورده اکنون دیگر به بازیگرانی منطقی تبدیل شده اند که هر یک برای رسیدن به مقصود خود از رویکردهای منسوخ سابق دست شسته اند. به هرروی تغییر شرایط برای طالبان مسبب تغییر دیدگاه این گروه نسبت به ایالات متحده نیز گردیده است. شاید بتوان گفت در طی این دو دهه سیاست امپریالیستی ایالات متحده ترس و نفرت از گروه های افراطی چون طالبان یا به طور کلی اسلام هراسی ذیلِ ارجاع به تروریسم، و سیاست طالبان نسبت به ایالات متحده نیز دوری، دشمنی و جهاد با کفار بوده است. اما امروزه این روند دچار چرخش شده و خردگرایی عملی جهت منفعت طلبی های آتی و حتی همراهی با دشمن سابق نیز جایگزین گردیده است. مسئله ای که منجر به آن شده دو طرف باری دیگر در دوحه، بهشت سیاسی طالبان گرد هم آیند و برروی مسائل کلیدی صحبت کنند.
بهبود روابط با واشنگتن، مکانیزمی برای حل چالش های طالبان
قبل تر از این گفت و گوها و چندی پس از تسخیر کابل در ماه اوت ۲۰۲۱ ملا عبدالغنی برادر، اعلام که این گروه قصد دارد با همه کشورهای جهان از جمله ایالات متحده روابط اقتصادی و تجاری داشته باشد. او در توییتی نوشت: «امارت اسلامی افغانستان خواستار روابط دیپلماتیک و تجاری با همه کشورها به ویژه با ایالات متحده آمریکا است». ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان نیز اشاره کرد که آنها قصد تشکیل یک دولت فراگیر را دارند و نمی خواهند دشمن داخلی و خارجی داشته باشند. و نهایتا اخیرا در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱ نیز رئیس الوزاری دولت طالبان، ملاحسن آخوند در سخنرانی صوتی خود اعلام کرد که امارت اسلامی خواهان روابط خوب، روابط اقتصادی و همزیستی با همه ی کشورهاست.
بدین ترتیب از ابتدای قدرت یابی طالبان در افغانستان در اواسط اوت ۲۰۲۱ به نظر می رسید طالبان دررابطه با ایالات متحده تغییر رویه داده است. گرچه در اکتبر ۲۰۲۱ سهیل شاهین، سخنگوی سیاسی طالبان در پاسخ به این سوال که آیا طالبان برای مهار گروه های وابسته به دولت اسلامی با ایالات متحده همکاری خواهد کرد، به آسوشیتدپرس اعلام کرد که: ما قادریم به طور مستقل با داعش مقابله کنیم و هیچ گونه همکاری با واشنگتن برای مهار گروه داعش وجود نخواهد داشت؛ لیکن به نظر می رسد شاهدِ طیفی از رفتارهای تدریجیِ متغییر در رویکرد طالبان نسبت به ایالات متحده بوده ایم. چنانچه مسدود شدن پول های افغانستان، اوضاع رو به وخامت بحران اقتصادی و انسانی، همچنین ناتوانی طالبان در مقابله با چالش های امنیتی ناشی از فعالیت های تروریستی داعش ولایت خراسان، طالبان را ملزم به تغییر سیاست های خود ساخته است، به گونه ای که نرمش در مواضع خود را در راستای سیاست همراهی و باز کردن «فصلی جدید» در روابط با آمریکا اتخاذ کرده اند.
به طوری که آغاز گفت و گوهای میان طالبان و مقامات امریکایی و غربی در دوحه نشانگر تلاش برای بهبود روابط است. چنانکه، به گفته محمد نعیم سخنگوی طالبان خواسته ها و نگرانی های دوطرف در این مذاکرات به طور عمیق مورد بحث قرار خواهد گرفت. آزادسازی ذخایر طالبان و بحث مشروعیت بین المللی این گروه از محورهای اصلی این مذاکرات خواهد بود. همچنین، بلال کریمی معاون سخنگوی طالبان در گفت و گویی به رادیو آزادی گفت: مسایل دیگری که مورد بحث قرار خواهند گرفت، این است که به پیمان دوحه احترام گذاشته شود و به گونه کامل تطبیق شود و راه برای روابط دیپلماتیک معنادار بازگردد.
درواقع طالبان اکنون به خوبی دریافته اند که گفت و گو با ایالات متحده کلید حل بسیاری از مسائل خواهد بود. سران حکومت طالبان امیدوار هستند که آغاز گفت و گوها در دوحه تاثیر مثبتی بر روی وضعیت افغانستان داشته باشد. اما در مقابل، ایالات متحده هنوز معتقد است که برای به رسمیت شناختن طالبان زمان بیشتری نیاز است و آنان در وضعیتی نیستند که سرمایه ملی افغانستان را به طالبان واگذار کنند. اما طالبان از زمان روی کارآمدن خود در قدرت، تلاش های مضاعفی را به کار گرفته تا خود را به عنوان دولتی مشروع جلوه دهند. مسئله ای که برقراری رابطه با ایالات متحده سرآغاز آن خواهد بود. به طوری که برای رسیدن به این امر از هرشرایطی استفاده میکنند. به طوری که، علاوه بر و گوها قبل تر از این، وزارت خارجه طالبان در نامه ای سرگشاده به کنگره آمریکا وضعیت افغانستان را بحرانی عنوان کرد که باید اعضای کنگره وضعیت افغانستان را درک کرده و برحکومت فشار بیاورند تا دارایی های افغانستان را آزاد کنند. درواقع، شرایط وخیم اقتصادی در افغانستان به عنوان ابزاری در دست طالبان برای جلب جامعه جهانی به ویژه ایالات متحده تبدیل شده است.
بنابراین، طالبان در تلاش است تا روابط خود را با ایالات متحده تعدیل تا از این طریق به خواسته های خود برسد. اما تاریخ نشان دهنده روابط خصمانه طالبان و امریکا بوده است. به گونه ای که توجیح اصلی جهاد در طی بیست سال اخیر در افغانستان حضور و اشغال این کشور توسط ایالات متحده بوده که به عنوان کشوری کافر به سرزمین اسلامی حمله و آنجا را اشغال کرده است. چنانکه پس از پیروزی طالبان بر افغانستان نیز این گروه خود را پیروز بر ایالات متحده دانست.
با این وجود، به لطف سیاست های آمریکا، یک طالبان «جدید و بهبودیافته» اکنون در افغانستان قدرت دارد. آنها هدیه ی وداع آمریکا به افغان ها هستند. آنها هم مثل همه قدرت طلبان دیگر میخواهند در قدرت باقی بمانند و برای انجام این کار، به زودی خواستار آمدن به سازمان ملل یا سایر نشست ها و مجامع جامعه جهانی خواهند شد تا نشان دهند که چقدر متمدن شده اند. شاید عملی شدن این امر به صورت فوری و ضرب العجل نه در بدنه ی رهبران طالبان میسر و ممکن است و نه جامعه جهانی انتظار چنین تغییراتی عمده و منطقی را از آنها دارند.
بدین ترتیب طالبان تدریجا به همسویی با موازین و منافع منطقه ای و جهانی گام برخواهد داشت. این طالبان جدید به طور قابل توجهی با طالبان ۲۰ سال پیش متفاوت است. این بار، رهبران آن می خواهند بخشی از سیاست منطقه ای و جهانی باشند و تعامل حتی با دشمن دیرین هم می تواند بخشی از این تمایلات قدرت طلبانه باشد. به نظر می رسد، در طول کنفرانس های دوحه، آنها متوجه شدند که از سرگیری قدرت در افغانستان اکنون به شناسایی بینالمللی نیاز دارد – آنها متوجه شدند که برای زنده ماندن، باید حکومت کنند، نه فعالیت های تروریستی. آنها اکنون می توانند ماهرتر از باراک اوباما و بسیار باورپذیرتر از دونالد ترامپ، بوریس جانسون و امانوئل مکرون دروغ بگویند.(Aljazeera,2021).
آینده روابط ایالات متحده و طالبان
در نهایت، اکنون که طالبان پیروز میدان جنگ بیست ساله افغانستان است در تلاش است تا خود را متفاوت از گذشته نشان دهد و به جهان ثابت کند که آن جنبش افراط گرای دهه نود که حکومتی منزوی را ایجاد کرد، نیستند. از همین رو پس از تسلط دوباره در کابل با سخنان شیرین و امیدوارکننده که در عمل چیز دیگری را نشان میداد، در تلاش هستند تا رابطه خود را با جهان حفظ و تقویت کند. به گونه ای که در راس این سیاست، تعامل با ایالات متحده به عنوان یکی از طرف های اصلی جنگ بیست ساله اخیر قرار دارد. به عبارت دیگر، به نظر می رسد هرچند در باطن ایالات متحده همچنان دشمن درجه یک طالبان باشد اما در ظاهر تداوم حکومت طالبان به نوعی به دست تعامل با ایالات متحده است. طالبان به خوبی دریافته است که کسب مشروعیت بین المللی، آزادشدن دارایی های بلوکه شده و خارج شدن از انزوا، بازگشایی مجدد سفارت خانه ها در کابل و به طور کلی تبدیل شدن طالبان به یک چهره بین المللی همه به دست واشنگتن است. و یا هم به عبارت دقیق تر، به نظر می رسد که بازیگران خارجی افغانستان منتظر عملکردی از سمت ایالات متحده هستند تا روابط خود را با طالبان تنظیم کنند. به گونه ای که عباس استانکزی در اظهارات اخیر خود گفت در صورت باز شدن سفارت امریکا در افغانستان نیم ساعت طول نخواهد کشید که سایر سفارت خانه ها باز خواهند شد. همچنین او گفت: تلاش می کنیم و امیدواریم که انشالله به زودی آمریکا دوباره به افغانستان بازگردد.
این در حالی است که طالبان قبل تر از این نیز از تعامل با امریکا به سود بزرگی رسیده بود. به طوری که پس از توافقنامه دوحه سال ۲۰۲۰ با ایالات متحده مشروعیت بین المللی کسب کردند. درواقع، این توافقنامه دوحه بود که به طالبان وزنی سنگین در جنگ و صلح افغانستان داد و این گروه را در مسیر رسیدن به قدرت یاری کرد. از همین رو، طالبان به خوبی متوجه نقش، جایگاه و تاثیرگذاری ایالات متحده برای چهره بین المللی طالبان است.
از طرف دیگر، ایالات متحده نیز متوجه شده که تعامل با طالبان هرچند سخت اما ضروری است. به گونه ای که ساعاتی پس از پایان رسمی ماموریت نظامی امریکا در افغانستان، انتونی بلینکن گفت: ایالات متحده و طالبان می توانند در مسائلی که در راستای «منافع ملی » آمریکاست، همکاری کنند. مانند، ثبات در منطقه، انجام عملیات های ضد داعش اما این همکاری ها منوط به وعده هایی است که طالبان برای اداره کشور داده اند.اما گزینه جدی تر برای تعامل با طالبان برای ایالات متحده، القاعده و تهدیدهای امنیتی است که از سوی این گروه متوجه ایالات متحده است. این در حالی است که با خروج این کشور از افغانستان و سقوط دولت همکار در افغانستان امکان دست یابی به اطلاعات برای واشنگتن به شدت کاهش یافته است. به طوری که با بسته شدن پایگاه هوایی بگرام و اداره امنیت ملی افغانستان شرایط برای ایالات متحده سخت تر شده و اهرم های واشنگتن بر افغانستان کاهش چشمگیری داشته است.
اما ناگفته نماند که حتی اگر القاعده احیا شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که فورا به شیوه عملیاتی مانند۱۱ سپتامبر برگردد. چراکه طالبان انگیزه های عمده ای برای جلوگیری از استفاده القاعده از افغانستان به عنوان پایگاهی علیه غرب دارد. ازجمله کسب مشروعیت بین المللی.
بنابراین می توان گفت طی سال های گذشته شاهد چرخش در سیاست خارجی طالبان بوده ایم و در آینده نیز احتمال چرخش مواضع این گروه محتمل است. طي دهه گذشته، طالبان به تدريج از يك گروه طرد شده بين المللي به عنوان يك طرف مشروع در درگیری های افغانستان و در شماري از پايتخت هاي جهان مورد استقبال قرار گرفته است. بنابراین باید گفت طالبان به طور سیستماتیک در جهت گسترش روابط خود، کاهش اتکای خود به پاکستان و به رسمیت شناختن بین المللی کار کرده است. چنانچه تلاش طالبان برای افتتاح یک دفتر سیاسی در دوحه در سال ۲۰۱۳ زمینه ی بسط و عادی سازی نقش این گروه در تعاملات سیاسی را فراهم کرد. از اواخر سال ۲۰۱۸، ایالات متحده و طالبان در گفتگوهای مستقیم صلح در دوحه شرکت کردند و در فوریه ۲۰۲۰ توافق نامه ای را امضا کردند که زمینه را برای گفتگوهای بین الافغانی فراهم کرد. درکل باید گفت درحالی که دیدگاه طالبان در مورد جهت گیری های آتی کاملا آشکار و مدون نیست، اما تعهدش به یک افغانستان بی طرف و بدون مداخله درسیاست خارجی، احتمالاتی ازتعدیل و انعطاف در سیاست داخلی و پیشروی برحسب تثبیت قدرت دردستورکار خواهد بود.به هرروی به نظر می رسد طالبانی که به گفته ی ژنرال کارتر فرمانده ارتش بریتانیا “پسرانی روستایی” هستند که به شهر آمده اند، اکنون شهر را در چنگال خود یافته و برای از دست ندادن آن حتی حاضر به تغییر و حتی اصلاح برخی رویکردهای گذشته خود و چرخش مناسبات با دولت های غربی نیز می باشند.
در آخر، به نظر می رسد آنچه مبنای نوع نگاه طالبان به ایالات متحده را تشکیل می دهد، منافع این گروه است. طالبان دریافته اند که برای بقا نیازمند تعامل با ابرقدرت جهان هستند. هرچند این قدرت با وجود بازیگرانی چون چین و روسیه به چالش کشیده شود. چراکه هنوز پس از خروج ایالات متحده از افغانستان هیچ کشوری آن اعتماد لازم را کسب نکرده تا نقشی مشابه امریکا در افغانستان بازی کند. در واقع، به نوعی بازیگران افغانستان منتظر اقدام بعدی ایالات متحده هستند تا سیاست های خود را در افغانستان نهایی کنند. در نتیجه طالبان می داند که تحریک ایالات متحده برای علاقه مند شدن به افغانستان سرآغاز حضور معنادار و طولانی مدت سایر کشورها در افغانستان خواهد بود. این در حالی است که طالبان مسیر دشواری برای علاقه مند کردن دوباره ایالات متحده به افغانستان دارد. مانند: بی علاقگی ایالات متحده به افغانستان. چنانکه از زمان خروج ایالات متحده از افغانستان دولت بایدن بارها اعلام کرده است که دیگر تمایلی به حضور در افغانستان ندارد. در نهایت، باتوجه به تحولات افغانستان آنچه تعیین کننده نوع نگاه طالبان به ایالات متحده و به طور کلی روابط بین دو طرف است عنصر «زمان» خواهد بود.
منابع
aljazeera, (29021), “The new and improved Taliban: The parting US gift to Afghanistan”, https://www.aljazeera.com/opinions/2021/8/23/the-new-and-improved-taliban-the-us-parting-gift-to-afghanistan