سر تیتر خبرهافرهنگ و اجتماعمصاحبهنخستین خبرها

مهاجری از دیار تخار

۲۵ اردیبهشت (ثور) ۱۴۰۱- ۱۵/ ۵/ ۲۰۲۲

میرزا سرورخان ملقب به میرزا عمو، قلم خودرنگ تورپنش را از جیبش بیرون کشید، سر (دَر) آن را برداشت، قرآن عظیم الشأن میرزا محمد حسن خان را که به پسرش عبدالعزیز خان به ارث گذاشته بود از میان قفسه برداشت، دو سه بار بوسه زد و به چشم هایش کشید، پوشش (کاور) آن را برداشت، آن را باز کرد و در حاشیه آن نوشت: تاریخ تولد حمیدالله جان اول جوزا (خرداد) ۱۳۳۵ خورشیدی. دوباره قلمش را در جیب گذاشت، نوشته اش را یک بار دیگر مرور کرد و به عبدالعزیز خان گفت: آقای گل جان! قدم پسر سومت، حمیدالله جان، شاد و مبارک باد.

دکتر حمیدالله مفید در سن پنج سالگی با کمک برادرش با حروف الفبای زبان فارسی آشنا شد. در همین سال یادگیری حروف الفبای زبان عربی را از یک قاری قرآن در منطقه شاه شهید شهر کابل آغاز نمود. وی دوره ابتدایی را با درجه دوم نمره عمومی در منطقه ذکر شده به پایان رسانده و پس از سپری نمودن امتحان کنکور در سال ۱۳۵۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه کابل شد. در طول تحصیل به نگارش داستان های طنزآمیز و نمایشنامه های کمدین مشغول شد و نخستین نمایشنامه دوره دانشجویی او نمایشنامه “مرده باد باد”، انگیزه ای شد در وجودش تا در این مسیر گام بردارد. نخستین متن طنزآمیز او به نام ” آمر (مدیر) خوش مشرب” در سال ۱۳۶۹ شامل ۵۳ طنز در مجله آواز در شهر کابل به چاپ رسید. از آن پس به کار طنزنویسی روی آورد و روزنامه “انیس” روزهای پنجشبه اغلب طنزهای او را به چاپ می رساند. از جمله آثار دکتر مفید می توان به: بیرکراسی، آب زور سر بالا می رود، از دست موش، خبر فوتی و غیره که تماماً در قالب طنز نگاشته شده اند اشاره کرد.

در سال ۱۹۹۰ میلادی طی یک سفر رسمی به پولند رفت و از آنجا به کشور آلمان پناهنده شد. طی سال های زیست در آلمان ابتدا دوره کارشناسی ارشد و سپس دوره دکترا را در سال ۲۰۰۴ میلادی از انستیتوت شرق شناسی به دست آورد و در بخش های مختلف زبان شناسی انستیتوت کار نمود. وی در شهر هامبورگ آلمان مجله کلمه را به زبان فارسی و آلمانی به نشر رسانید و به مدت ده سال سردبیر آن بود. تاکنون از دکتر حمیدالله مفید آثار ذیل به چاپ رسیده است:

امر خوش مشرب مطبعه بیهقی: گزیده داستان های کوتاه طنز،کابل در سال ۱۳۹۶٫

آدم اٌپن: گزیده داستان های کوتاه طنز شامل ۳۳ داستان، کابل: انتشارات تاک، در سال ۱۳۹۱ و چاپ دوم در بهار ۱۴۰۰٫

در کنگینه زبان: پژوهش های ادبی با ریشه شناسی واژه ها و نام ها، کابل: انتشارات عازم بهار، در سال ۱۳۹۸

رشوه چیست: گزیده طنزها، کابل: انتشارات عازم بهار، در سال ۱۳۹۸

گیتای سرکشک گزیده داستان های کوتاه، کابل: انتشارات مقصودی، در سال ۱۴۰۰

چهارراهی طنز: گزیده طنزها، کابل: انتشارات مقصودی، در سال ۱۴۰۰

وجه تسمیه نام تخار به یکی از تبارهای سیتی موسوم به تخارها نزدیک به سده چهارم پیشاترسائی (قبل از میلاد) برمی گردد؛ یعنی پیش از تازش اسکندر مقدونی به جنوب آمودریا آمدند و سرزمین تخارستان را بنیاد نهادند. نام تخارستان برای اولین بار در یک اثر ترجمه شده چینی پدیدار شده است که در سال ۳۸۳ پساترسائی از تخارستان دیدن کرده بود. در این اثر و در اثر هیوانتسنگ نام تخار به گونه تو هو لا (T0u-hou-la) و در اثر دیگر به گونه تو خالا آمده است. در آثار بطلمیوس به گونه تخاریو (Toxario) ذکر شده است. نام تخار در آثار سنسکریت به گونه توشار، به زبان لاتینی (Tochari)  تخاری در زبان تبتی توگار، در زبان چینی امروز به گونه دولولو آمده است.

تخار یکی از ولایات سرسبز افغانستان می باشد، مرکز آن شهر تالقان و در شمال یا اپاختر افغانستان مابین دریای (رودخانه) آمو و دریای کوکچه قرار گرفته است. در تاریخ آمده است که در تخارستان نخست تبار بوئه چی و وسون ها در سال ۱۳۰ تا ۱۴۰ پیشا ترسائی بر یونان باختری تاختند و دولت کوشانی را بنیاد نهادند پس از کوشانیان به ترتیب کیداریان، هفتالیان، ترکان غربی و ساسانیان بر تخارستان حکومت کردند. در سال ۶۵۲ یا ۳۳ عبدالله بن عامر تخارستان را فتح کرد.

مردم تخار با فرهنگ و تمدن دوست هستند و نشریه (هفته نامه) تخارستان از سال ۱۳۵۷ به نشر می رسید. در سال های اخیر انجمن های ادبی کوکچه، بستر دریاچه و انجمن جوانان تخارستان فعال شده بود. در ولایت یا استان تخار شرکت های تولیدی و شرکت های صنعتی وجود ندارد اما مردم آن به صنایع دستی شامل چموس (چکمه، موزه وطنی) دوزی، پشمینه بافی و خامک دوزی علاقه وافر دارند. تخار دارای یک دانشگاه، یک دانشگاه خصوصی، یک دارالعلوم، پنج دارالحفاظ، ۱۵ باب تربیت معلم، مدارس و مکاتب دخترانه و پسرانه دارد.

آنچه از ولایت تخار در این قسمت شرح داده شد، ترسیم چهره این ولایت به قلم دکتر حمیدالله مفید بود. برای آشنایی با تخار امروزی در محضر دکتر مفید می نشینیم:

۱٫ولایت تخار یکی از ولایات آباد و دارای منابع آبی فراوان می باشد. درصورت فراهم آمدن زیرساخت های لازم، آیا این ولایت می تواند نیاز افغانستان به برق را تأمین و کشور را از واردات برق بی نیاز نماید؟

تخار با آنکه دارای آب وافر است و دریای کوکچه از آن می گذرد اما هیچ سربندی (سد) ندارد. برق موجود در این ولایت از تاجیکستان وارد می شود. در اغلب ولسوالی ها (شهرستان) بند های (سد) برق کوچک آبی ساخته اند. قرار بود تا یک بند در سال ۱۳۵۰ بر دریای کوکچه ساخته شود، که ۲۰% کار آن پیش رفت اما به سرانجام نرسید. طی تمام سال های حضور آمریکا در افغانستان و ده ها موسسه خصوصی، ساخت سد بر دریای کوکچه در برنامه ها گنجانیده نشد و تنها این پروژه مورد سنجش و محاسبه قرار گرفت. بدون شک با ساخت یک سد بزرگ برق بر دریای کوکچه، امکان تولید برق آبی در این منطقه میسر است و امکان آن می رود تا برق منطقه تا شهر کابل را تأمین کند.

۲٫سرمایه گذاری در بخش صنایع دستی و توانمندسازی زنان ولایت تخار تا چه اندازه می تواند با فرهنگ بومی منطقه سازگار باشد؟ به عبارت دیگر، اشتغال زنان در بخش صنایع دستی و سرمایه گذاری در این بخش خروجی قابل قبولی خواهد داشت؟

در ولایت تخار، در دولت پیشین به کمک موسسات خارجی به ویژه دفتر انکشافی (رشد و توسعه) آغای خان (ایکیدن) پروژه های کوچک و بزرگ زراعتی به دست گرفته شد. طی این فرایند ۲۲ در بند باغ، در هفت ولسوالی ساخته شد که هر بند آن ۵۰ جریب زمین را در بر می گیرد. این مسأله موجب شد تا تخار با داشتن آب زیاد و با داشتن ۲۳ هکتار زمین شالی و تولید ۷۵ هزار تن برنج، جایگاه دوم تولید برنج را در افغانستان به دست آورد. در زمینه صنایع دستی، امکانات زیادی وجود دارد. بانوان ولایت تخار با تولید لباس، گلدوزی، صنعت قالی، گلیم و نمد جایگاه ویژه به دست بیاورد. هرگاه در این زمینه دولت و یا شرکت های خصوصی سرمایه گذاری کنند، امکانات نیروی انسانی وجود دارد.

۳٫طی دو دهه گذشته و با حضور نیروهای خارجی، تأثیر و نقش این نیروها در تأمین امنیت و ثبات در ولایت تخار را چگونه ارزیابی می کنید؟

طی دو دهه گذشته نیروهای ناتو در تأمین امنیت ولایت تخار همراه با نیروهای پلیس و ارتش دولتی تلاش های زیادی نمودند، اما متأسفانه بر اثر کم توجهی دولت و حمایت و پشتیبانی از طالبان و انتقال طالبان از پاکستان به بدخشان و تخار، در سال های اخیر امنیت در ولایت تخار خراب شد تا آن که دولت غنی شهرستان های این استان را یکی پی دیگری به طالبان واگذار کرد و در نهایت، طالبان توانستند تمام کشور را به کنترل خود درآوردند.

۴٫در دو دهه گذشته آیا تیم های باسازی ولایتی در این ولایت وجود داشته است؟ چه  کشورهایی در این تیم بازسازی بوده و چه نقشی را ایفا کرده اند؟

در ولایت تخار هیچ تیم بازسازی هدفمند و بزرگ وجود نداشت و هیچ بازسازی قابل توجهی صورت نگرفته است. متأسفانه چون ۹۰% مردم در این استان از مردم تاجیک هستند و دولت های کرزی و غنی ضد تاجیک بودند، هیچ توجهی به این ولایت و ولایت بدخشان صورت نگرفته است.

۵٫موقعیت جغرافیایی چه تاثیری در امنیت و ناامنی این ولایت داشته است؟

موقعیت جغرافیایی ولایت تخار که در میان استان های بدخشان، کندز و بغلان واقع شده است و اغلب کوهستانی است، موجب گردیده تا نیروهای طالبان و داعش و دیگر گروه های تروریستی آزادانه در شهرستان های این استان گشت و گذار نمایند. در نتیجه امنیت این ولایت بسیار زود شکننده و ناامن گردید.

۶٫گروه‌های شورشی و افراط گرا چه نقشی در ناامنی این ولایت داشته است؟ آیا هنوز این گروه‌ها در ولایت تخار فعال هستند؟

گروه های افراطی و شورشی آن وقت چون طالبان، داعش، نمنگانی (حزب حرکت اسلامی ازبکستان در سال ۱۹۹۸ تحت رهبری جمعه نمنگانی و طاهر یولداش ایجاد شد و در پاکستان و افغانستان فعالیت می کنند) بخاطر مذهبی بودن -یعنی بنیادگرا و مسلمان افراطی، چون در این استان ده ها مدرسه دینی چون پاکستان وجود دارد- مردم تخار و اینکه ناقلین پشتون نیز در شهرستان های گل افغان و تالقان جا به جا شده اند، و اغلب با طالبان ارتباط دارند تا طالبان در این استان نیرومند شوند.

۷٫حاکمان دو دهه گذشته در افغانستان چه اقدامات و فعالیت‌های مفیدی در ولایت‌های شمالی و مرزی برای تأمین و ثبات امنیت انجام داده اند؟

دولت مرکزی به منظور رشد اقتصادی این استان هیچ توجهی نکرده است و همیشه مردم تخار با امکانات بومی خودشان در رشد وضعیت اقتصادی خود کوشیده اند.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا