همکاری هند و آمریکا: همگرایی ها و واگرایی های راهبردی در افغانستان
۲۸ خرداد (جوزا) ۱۴۰۱ – ۱۸/ ۶/ ۲۰۲۲
آدیتیا گودارا شیوامورتی و رئا سینها
آدیتیا گودارا شیوامورتی و رئا سینها، هر دو دستیاران پژوهشی در برنامه مطالعات استراتژیک از اندیشکدۀ “بنیاد تحقیقاتیِ آبزرورِ” هند (ORF) هستند که در مطلب حاضر به بررسی زمینه های همگرایی و واگرایی از شراکت، همکاری و تعاملاتِ هند و آمریکا در رابطه با افغانستان پرداخته اند. مطلب حاضر توسط نازنین نظیفی برای سایت تحلیلی کلکین ترجمه شده است.
دو کشورِ هند و ایالات متحده آمریکا در آوریلِ ۲۰۲۲ و طی بیانیه ای مشترک، از طالبان خواستند تا به حقوق زنان و همچنین حقوق بشر احترام گذاشته و ضمنِ آن افغانستان را از تبدیل شدن به مأمنی برای تروریست ها و پرورش آنها باز دارد. اما یک ماه بعد، نمایندۀ ویژه ایالات متحده در امور افغانستان، مناسبات و تعاملاتِ سطح بالایی با دیپلمات های ارشد هند برقرار ساخت. همچنین، مقامات هر دو کشور با عبدالله عبدالله نیز ملاقات کردند. متعاقبا در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۲۲ شاهدِ نخستین سفر رسمی مقامات هند به افغانستان پس از تسلط طالبان بر این کشور بودیم.
طی ماه های اخیر نیز هند و ایالات متحده هر دو در مسیری از بررسی و اقدام در جهت تامین منافع راهبردی خود در افغانستانِ تحت حکومت طالبان گام برداشتند. بدین ترتیب در حال حاضر، هر دو کشور به تعاملی عملگرایانه با امارت اسلامی ادامه داده اند. در حالی که به نظر می رسد گزینۀ به رسمیت شناختن دیپلماتیک طالبان برای دو کشور مذکور گزینه ای روی میز نباشد، اما هند و ایالات متحده امید دارند تا همین تعاملاتِ محدود آنها هم بتواند مسببِ بازگشاییِ راهی برای دست یابی به منافع ملی خود، مشوقی برای تحریک طالبان به اعمال اصلاحات، و عاملی در ممانعت از سقوط افغانستان به ورطۀ هرج و مرجی مطلق باشد. با تمامیِ این اوصاف باید گفت، چالش هایی نیز برای این همکاری وجود دارد؛ زیرا در استراتژی های هر یک در مورد پاکستان و ایران نقاطی از اختلاف و واگرایی مشاهده می شود.
همگرایی منافع راهبردی
برای کشور هند تهدیدهای نشات گرفته از افغانستان، دلواپسی ها و نگرانی هایی حیاتی به شمار می روند. چراکه گروه هایی چون لشکر طیبه و جیش محمد، همچنان از ولایاتِ ننگرهار و کنر به فعالیت خود ادامه می دهند. همچنین مصائبی چون قاچاق مواد مخدر و تسلیحات که از مسیرهای دریایی هند و هلال طلایی جریان دارد نیز مسببِ ایجاد دلهره و نگرانی هایی حتی از بابِ تحریک و دامن زده شدن به ناآرامی هایی بیشتر در کشمیر می شود. بدین ترتیب، هند در رابطه با ناکامیِ دولتِ موقت و تثبیت نشدۀ حاضر در افغانستان، سوء استفاده از فضاهایِ خارج از کنترل حکومت در این کشور، یا حتی نفوذ پاکستان در میان برخی از گروه های طالبان، نگران است.
با این حال هند امید دارد تا از طریق تعاملاتی مستقیم با طالبان بتواند حکومتی جامع، فراگیر و باثبات را در افغانستان ترویج داده، از حقوق انسانی و زنان این کشور حمایت کرده، و ظرفیت ها و قابلیت های افغانستان را تقویت سازد. بدین ترتیب با آغاز ژوئن ۲۰۲۲، هند در چندین نوبت با رهبران مختلف طالبان وارد تعامل شده، و از آنها خواسته است تا به به منافع و حساسیت های هند احترام بگذارند (جدول ۱).
جدول ۱: تعاملات هند با طالبان
ماه | محل اقدام/ارتباط | شرح |
ژوئن ۲۰۲۱ | قطر | دیدار مقامات امنیتی هند با طالبان |
آگوست ۲۰۲۱ | افغانستان؛ قطر | با فروپاشی دولت جمهوری اسلامی افغانستان، هند برای پیشبردِ تلاش های تخلیه خود با طالبان وارد تماس و تعامل می شود. |
آگوست ۲۰۲۱ | قطر | دیدار سفیر هند در قطر با شیرمحمد عباس استانکزی، رئیس هیئت مذاکرهکننده طالبان و طرح نگرانی های امنیتی |
اکتبر ۲۰۲۱ | روسیه | دیدار مقامات هندی با عبدالسلام حنفی معاون نخست وزیر طالبان در مسکو و صحبت پیرامون کمک های بشردوستانه و غذایی |
ژانویه ۲۰۲۲ | افغانستان | ارسال ۵۰۰۰۰۰ واکسن کووید توسط هند |
فوریه ۲۰۲۲ | افغانستان | ارسال ۵۰۰۰۰ تن کمک گندم هند از طریق مسیر زمینی پاکستان و قدردانی طالبان |
می ۲۰۲۲ | هند | دیدار عبدالله عبدالله با مقامات هند و ایالات متحده |
ژوئن ۲۰۲۲ | افغانستان | اولین سفر رسمی هند به افغانستان پس از تسلط طالبان، و بررسی روابط دوجانبه، پروژه های زیربنایی، خدمات کنسولی و کمک های دیگر |
هندی ها همچنین انتظار دارند تا طالبان رویکردِ ملت-محورِ هند را -همان گونه که در کنش هایی چون اهدای واکسن ها و کمک های بشر دوستانه از سوی هند مشاهده می شود-، تسهیل سازند. همچنان هند در ماه می ۲۰۲۲ پیگیرِ بررسی گزینه هایی برای بازگشاییِ مجددِ سفارت خود در کابل جهتِ تسهیلِ تامین مسیر توسعه و نیازهای بشردوستانه افغانستان بود. همچنین می توان گفت بازدید و بازرسی های هند از پروژه ها و ابتکارعمل های خود در ژوئن ۲۰۲۲؛ خود حاکی از تداوم احتمالیِ کمک های انکشافی، اقتصادی، و بشردوستانۀ مرسوم است.
از دیگر سو اما؛ منافع ایالات متحده در افغانستان نسبتا هنجاری/معیاری و موقعیت محور است. پس از گذشت دو دهه و هزینۀ تریلیون ها دلار، ایالات متحده نمی تواند افغانستان را به عنوان کشوری شکست خورده و درمانده بپذیرد. چراکه یک کشور درمانده، می تواند موقعیت ایالات متحده به عنوان یک قدرت بزرگ و توانایی های مادی و هنجاری آن برای ترویج و حمایت از حقوق بشر در سراسر جهان را تضعیف کند. بنابراین؛ این قدرت جهانی خواهانِ حفظ دستاوردهای خود طی دو دهه گذشته در افغانستان است که این دستاوردها دربرگیرندۀ مواردی چون حقوق زنان و حقوق بشر، توسعۀ اجتماعی-اقتصادی، تحدید افراط گرایی و اقدامات مرتبط با تروریسم، و همچنین ارتقای ثبات منطقه ای می باشند.
در نتیجه باید گفت این دست منافع اکنون به تعاملِ ایالات متحده با طالبان به منظورِ ارائۀ کمک های بشردوستانه و کمک های اقتصادیِ بیشتر به افغانستان منجر شده اند. چنین تعاملاتی از اکتبر سال ۲۰۲۱ در حال رخ دادن است. (جدول ۲) اما در عوض ایالات متحده نیز از طالبان انتظار دارد تا مجاری امنی برای افغان ها ایجاد کرده، دسترسی بشردوستانه را بهبود بخشیده، از حقوق زنان و حقوق بشر حمایت کرده، برای دولتی فراگیر اقدام، و از پناه دادن یا پرورش دادن تروریست ها در افغانستان خودداری کنند.
جدول ۲: تعاملات ایالات متحده با طالبان
ماه | محل اقدام/ارتباط | شرح |
اکتبر ۲۰۲۱ | قطر | دیدار یک هیئت بین سازمانی ایالات متحده با نمایندگان طالبان |
نوامبر ۲۰۲۱ | قطر | ملاقات دومین هیأت بین سازمانی ایالات متحده با طالبان و سایر تکنوکرات ها؛ تعهد به کمک های بشردوستانه بیشتر برای زمستان |
ژانویه ۲۰۲۲ | اسلو | دیدار مقامات آمریکایی با طالبان با دیگر دیپلمات های غربی پیرامون بررسی بحران انسانی در افغانستان |
مارس ۲۰۲۲ | قطر | لغو دیدار مقامات ایالات متحده و مقامات طالبان بدلیل افزایش محدودیت ها بر تحصیل و اشتغال زنان؛ در این نشست قرار بود مسائل اقتصادی و بانک مرکزی در افغانستان بررسی شود. |
می ۲۰۲۲ | – | خواستِ فرستاده ویژه ایالات متحده از طالبان برای حمایت از تحصیل و اشتغال زنان |
می ۲۰۲۲ | هند | دیدار فرستاده ویژه ایالات متحده با مقامات هندی و عبدالله عبدالله |
در کل باید گفت هم هند و هم ایالات متحده آمریکا از منافع راهبردی مشابهی در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان استقبال می کند و در این مسیر قصد دارند از فروپاشی کشور و وقوع فاجعه ای انسانی، که فضای کافی برای همکاری و هماهنگی را نیز در اختیار آنها قرار می دهد، ممانعت به عمل آورند. در صورتی که طالبان در این جریان خود را لایق و قابل اعتماد نشان دهند، آنها می توانند در جهتِ ارائۀ اطلاعات و قابلیت های حتمیِ مبارزه با تروریسم (ایالات متحده را) یاری کنند. این هماهنگی همچنین می تواند فشار کافی علیه طالبان جناح بندی شده را نیز اعمال کند.
از دیگر سو باید گفت ایالات متحده با درنظر گرفتنِ حضور منطقه ایِ هند و توانمندی و تجربه آن در ارائه کمک های عمرانی/انکشافی و بشردوستانه، به این کشور نیاز دارد و این جریان ادامه خواهد داشت؛ چرا که ایالات متحده هیچ حضور دیپلماتیکی در این کشور ندارد و هند همچنان یک قدرت منطقه ای قابل اعتماد به حساب می آید. همچنین کمک های بشردوستانه اخیر هند بستری برای رواج این مسئله است که چگونه مشارکت هند و ایالات متحده می تواند اهداف مشترکی را در افغانستان پیش ببرد.
واگرایی /اختلافات در افغانستان
در حالی که هند و افغانستان اهداف مشترکی را در افغانستان دنبال می کنند، همکاری و همراهیِ عمیق تر آنها نیز با چالش هایی همراه خواهد بود. با توجه به استراتژی های مختلف پیرامون مسائل افغانستان، سیاست های دو کشور در گذشته اغلب به موازات یکدیگر عمل کرده است. اما چالش اصلی سازش با پاکستان است. حمایتِ دیرین اسلام آباد از طالبان در حفظ “عمق راهبردی خود”، به نایبانِ اسلام گرا اجازه داشتن مامن و پناهگاهی را می دهد که دهلی نو را از تضعیفِ اسلام آباد و قدرت نمایی در جنوب آسیا باز می دارد. همچنین، تمهیدات حمایتی از محاصره هند که قویا توسط ارتش پاکستان تبلیغ می شود، بر اهداف ژئوپلیتیکی و اقتصادی گسترده تر پاکستان ارجحیت دارد. دلبستگی و کشش آمریکا نسبت به اسلام آباد از گذشته و سرسپردگی برای کاهش ردِ پا و نفوذ هند در افغانستان نیز، نتوانسته است پاکستان را از حمایت از گروه های شبه نظامی، از جمله گروه های ضد هندی مانند لشکر طیبه و جیش محمد بازدارد؛ و از آنجایی که این گروه ها تهدیدات امنیتی جدی هستند، تبعا در اهداف ضد تروریسم هند در افغانستان نیز نقشی اساسی و محوری دارند.
پاکستان حتی در دوران معاصر نیز ارتباطات مستقیم و مهمی با طالبان داشته و در نتیجه می تواند راهی برای ایالات متحده جهت تاثیرگذاری بر برخی نتایج در کابل باشد. این مسئله، وابستگیِ مستمرِ ایالات متحده به متحدِ “فریبکار و دورویِ” خود را تسهیل می کند. در همن راستا، دهلی نو نیز در استفاده از توان نظامی خود برای پاسخگویی به مقابله با حمایتِ پاکستان از تروریسمِ فرامرزی، تردید و دریغ نکرده است. چنانچه می توان گفت، تحت حکومت فعلیِ هند، حملاتِ نظامی و هوایی به اردوگاه های تروریستی در سراسر مرز صورت گرفته است. همچنین هند همراه با دیگر کشورهای عضو توانسته با موفقیت، نهادهایی چندجانبه چون گروه ویژه اقدام مالی (FATF) را به منظور موشکافی و واکاوی دقیق حمایت های پاکستان از گروه های تروریستی، بسیج کند. همچنین دهلی نو با قدرت یابی مجدد طالبان و از زمان سقوط کابل به دست این گروه؛ فعالانه با ذینفعان منطقه ای تعامل داشته است. چنانچه هند به منظور مقابله با نفوذ چین در افغانستان، سعی در ارتباط با کشورهای آسیای میانه و روسیه داشته است. در سطح منطقه ای نیز هند و سیاستمداران ایالات متحده در رابطه با نقش ایران در افغانستان دیدگاه های متضادی دارند. چنانچه باید گفت، درحالی که هند روابط دوستانه ای با تهران دارد، سیاستگذاران ایالات متحده غالبا مخالف مشارکت و ورود ایران به این جریان هستند.
وقتی صحبت از اهداف مشترک به منظور ممانعت از پناه دادن بیشتر به تروریست های اسلام گرا در افغانستان می شود، نگاهی جزئی تر نشان می دهد که هند و ایالات متحده هر دو در مورد گروه های مختلف سردرگم و مضطرب هستند. چنانچه عمدتا تهدیدها برای دهلی نو از جانب گروه هایی چون لشکر طیبه، جیش محمد و مجاهدین هند نشات می گیرد؛ در حالی که واشنگتن بیشتر بر گروه های فراملی در راستای جنگ جهانی علیه تروریسم، همچون القاعده، شبکه حقانی و اخیرا دولت اسلامی ولایت خراسان تمرکز کرده است؛ اما احتمالا در این راستا با هند بر سر القاعده همگرایی خواهد داشت، چنانکه این گروه در سه سال گذشته دهلی نو را به طور مستقیم تهدید کرده است.
به هرروی، ادراکات متفاوت از تهدیدها در گذشته منجر به اصطکاک و اختلافاتی نیز در این میان شده است. چنانچه در پیِ حملات تروریستی ۲۶ نوامبر در بمبئی، جامعه اطلاعاتی هند مظنون بود که ایالات متحده در مورد ماهیت و وسعت این حملات، چیزی بیشتر از آنچه برای دهلی نو آشکار شده بود می دانست. به علاوه، محکومیت دیر هنگام ِدیوید هدلی (دیوید هدلی، یک آمریکایی پاکستانی الاصل که نقشی مهم در طراحی حملات شهر مومبای (بمبئی) هند در سال ۲۰۰۸ میلادی داشت) باعث برانگیخته شدنِ بحرانی دیپلماتیک شد؛ چراکه منافعِ سودجویانۀ ایالات متحده، تعهدِ این کشور به همکاری با هند در زمینۀ مبارزه با تروریسم را زیرپا گذاشت.
در هر صورت باید گفت با در نظر گرفتن همبستگی متقابل بین “موزاییک هایی” از گروه های تروریستی، همکاری ضد تروریسم بین هند و ایالات متحده به خاطرِ وجود مسائلی چون عدم هماهنگی و همخوانی در سیاست های مربوط به پاکستان، و اینکه اسلام آباد به دنبال هدف استراتژیک خود برای از بین بردن هند با رویکردِ “هزاران زخم” از طریق بازیگران غیردولتی است؛ تا حدی مهار و محدود شده است. اما در سناریوی غالب از امنیت جهانی، تلاش هر دو کشور در جهت نهادینه سازی بیشتر دستور کار مبارزه با تروریسم و همکاری توسعه ضرورت دارد. همچنین هند پتانسیل بیشتری برای کمک به افغانستان دارد، چراکه همچون واشنگتن، خواهان تقویتِ امنیت، ثبات سیاسی، رشد اقتصادی و یکپارچگی منطقه ای افغانستان است تا بدین طریق از جهادگران جهانی فاصله بگیرد.
منبع: Eurasiareview