سیاستیادداشت ها

شش دلیل حقوق بشری، دینی و سیاسی برای ضرورت مقاومت در برابر طالبان

۲۸ خرداد (جوزا) ۱۴۰۱- ۱۸/ ۶/ ۲۰۲۲

یعقوب یسنا منتقد، نویسنده و نظریه پرداز اهل افغانستان است که از او تا هنوز سیزده کتاب در حوزه های نقد ادبی، نظریه ادبی، شاهنامه و اسطوره منتشر شده است.

تصور کنیم هیچ جریان و جبهه‌ای عملاً در برابر طالب فعال نیست. درحالی‌که جبهه‌ی مقاومت ملی و سایر جبهه‌های مخالف طالب عملاً در برابر طالب مبارزه می‌کنند. اگر این جبهه‌ها فعال هم نمی‌بودند، بازهم به شش دلیل و ضرورت حقوق بشری، دینی و سیاسی مقاومت ایجاد می‌شد و ادامه می‌یافت: حقوق زنان، حقوق شهروندی، نظام سیاسی منتخب، تجاوز به سرزمین اقوام تاجیک، هزاره و اوزبیک، سوء استفاده از اسلام و اطاعت بی‌چون و چرا از فرد به نام امیرالمومنین. برای قابل فهم‌شدن این شش دلیل و ضرورت در باره‌ی هر کدام به صورت مشخص توضیح می‌دهم:

۱- حقوق زنان

طالب حق آموزش و اشتغال زنان را به رسمیت نمی‌شناسد و ممنوع اعلام کرده است. حضور و وجود زنان را در مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نمی‌پذیرد. زن از نظر طالب عروسک جنسی و ماشین فرزندآوری است. طالب می‌خواهد زن را فاقد شخصیت انسانی و بشری کند. به تازگی امر به معروف طالبان در قندهار شعارهایی را با این پیام در سراسر شهر نصب کرده که زن اگر حجاب کامل نداشته باشد، حیوان است.

این برخورد غیرانسانی و طرز دید بدوی و وحشت‌برانگیز طالب باعث می‌شود تا برای حقوق بشری زنان مبارزه و مقاومت در برابر طالب ایجاد شود. مبارزه برای حقوق زنان تنها مسئولیت مردم افغانستان نیست، بلکه مسئولیت مردم جهان است. زیرا طالب حق آموزش و اشتغال زنان را سلب کرده است. زن بشر است. سلب حقوق زنان برای این‌که زن است، در حقیقت سلب حقوق بشر از آنان است.

۲- حقوق شهروندی

حقوق و آزادی‌های زنان شامل حقوق شهروندی نیز می‌شوند؛ اما علاوه بر حقوق زنان، حقوق مردان نیز شامل حقوق شهروندی می‌شوند. طالب حقوق فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردان را نیز به رسمیت نمی‌شناسد. طالب با حقوق فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی افراد، قومی و مذهبی برخورد می‌کند و هیچ‌گونه آزادی فردی و شهروندی را به رسمیت نمی‌شناسد و به افراد طبق سلیقه‌ی قومی و مذهبی طالبانی خود می‌نگرد. این برخورد ستم‌گرانه، سلیقه‌ای و بدوی به حقوق شهروندی افراد، موجب می‌شود که مقاومت شکل بگیرد و ادامه یابد.

۳- نظام سیاسی منتخب

طالب به عنوان یک گروه بدوی، وحشی و تندرو از مناسبات اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی فقط جنسیت و قومیت را احساس می‌کند، دیگر مناسبات بشری را درک و احساس نمی‌کند. کارکرد انسان، اشیا و جهان را فقط از چشم‌انداز جنسی و قومی می‌بیند. نظام سیاسی منتخب براساس رأی شهروندان را به رسمیت نمی‌شناسد. انگار طالب از پشت قرن‌ها به جهان معاصر پرتاب شده است و می‌گویند با زور سرزمین‌های شما را فتح کردیم و حق مرگ و حیات شما در اختیار ما است.

حق رأی شهروندان خاستگاه حاکمیت ملی در جهان کنونی است. بر اساس رأی مردم حاکمیت ملی و نظام سیاسی منتخب شکل می‌گیرد. اما طالب حق رأی مردم را برای شکل‌گیری حاکمیت ملی و نظام منتخب سیاسی به رسمیت نمی‌شناسد. مردم سرانجام برای حق تعیین سرنوشت سیاسی خود ناگزیر به مقاومت می‌شوند.

۴- تجاوز و مداخله به حوزه خصوصی مردم

طالب محل زندگی اقوام، خانه و حوزه‌ی خصوصی زندگی افراد را به رسمیت نمی‌شناسد و به خود حق می‌دهد به سرزمین‌های مردم تاجیک، هزاره و اوزبیک تجاوز کند و سرزمین‌های این اقوام را تصرف و اشغال یا به گفته خود طالب، فتح کند. جنگ پنجشیر برای تصرف سرزمین آنان است. زیرا طالب می‌خواهد سرزمین این مردم را تصرف کند و حق هر گونه اختیار مردم محل را بر سرزمین شان بگیرد. مردم این ولایت در خانه و کاشانه‌ی خود زندگی کرده و جنگی با طالب نداشتند. اما طالب لشکرکشی قومی را برای تصرف سرزمین پنجشیر آغاز کرد.

انسان خاک، سرزمین، قلمرو و خانه‌ی خود را ناموس خود می‌داند. بنابراین دفاع از سرزمین، قلمرو، خاک و خانه بدون استنثنا برای دین‌داران و بی‌دینان فرض است. تجاوز بی‌وقفه‌ی طالب بر سرزمین‌های اقوام تاجیک، هزاره و اوزبیک و خانه‌ی افراد باعث می‌شود که مقاومت به عنوان یک ضرورت عام بشری شکل بگیرد.

۵- سوء استفاده از دین اسلام

طالب شعار مذهبی می‌دهد اما رفتار قومی می‌کند. افرادی از اقوام تاجیک، هزاره و اوزبیک بنابر شعار مذهبی طالب فریب خوردند و بعد از این‌که طالب به قدرت رسید، دانستند که شعار رهبری طالب از اسلام گونه‌ای از سوء استفاده بوده و با این شعارهای دینی و مذهبی می‌خواهد ارزش‌های قومی و قبیله‌ای خود را اجرایی کند و طالب اصلی، طالب پشتون است.

طالبان غیرپشتون فقط برای جنگ و استفاده‌ی ابزاری اهمیت داشته است. سرزمین هایی را که طالبان غیرپشتون در حکومت قبلی تصرف کرده بودند، اختیار آنها را طالبان پشتون به دست گرفتند و حتی حق مالکیت طالبان غیرپشتون را از محل زندگی شان سلب کردند. طالبان غیرپشتون دانستند که گپ از چه قرار است. اما چاره‌ای نداشتند، غافلگیر شده بودند. تازه ایوبی از فرماندهان اوزبیک‌تبار و مهدی از فرماندهان هزاره‌تبار طالبان دانسته‌اند که قربانی شعارهای اسلامی طالبان پشتون شده‌اند و واقعیت رفتار رهبری طالبان، قومی است نه اسلامی و ذهبی.

برای رهبری طالبان، اسلام و مذهب تا زمانی اهمیت دارد که از اسلام و مذهب به نفع قبیله و قوم پشتون استفاده شود. بدتر از سوء استفاده‌ی سیاسی از دین، طالب از دین در باره‌ی حقوق زنان و حقوق افراد نیز سوء استفاده می‌کند. در هیچ خوانش و روایت امروزی از دین اسلام در کشورهای اسلامی این حکم وجود ندارد که حجاب شامل پوشاندن تمام چهره و کل بدن زنان، محروم کردن زنان از آموزش، شغل و حقوق شود، اما رهبری طالب با سوء استفاده از دین اسلام، زنان را از آموزش، شغل و حقوق بشری محروم کرده و بر زندگی خصوصی عموم مردم، چگونگی پوشش و ریش مردان نیز مداخله می‌کند.

چنین سوء استفاده از دین اسلام برای سلب حقوق بشری و اسلامی افراد، خیانت به دین و خیانت به حقوق زندگی بشری و اسلامی افراد است. بنابراین مقاوت برای حمایت از اصل دیانت و دین داری و مقاومت برای حقوق بشری و اسلامی افراد لازم و ضروری است.

۶- اطاعت بی‌چون و چرا از امیرالمومنین

در این روزگار و زمانه مشروعیت حاکمیت ملی، حکومت داری و دولت مداری مشخص است‌که خاستگاه آن رأی مردم است. اما طالب می‌گوید هرچه را امیرالمومنین ما می‌گوید هیچ‌کسی نمی‌تواند اعتراض کند. اکنون در هیچ کشوراسلامی فردی بنام امیرالمومنین وجود ندارد که اختیاردار مطلق باشد. این شیوه‌ی رهبری و اطاعت مطلق در جریان‌های تروریستی مانند داعش، القاعده و… وجود دارد. براین اساس معلوم می‌شود طالب هنوز یک گروه تندرو و تروریستی است، قصد عضویت به عنوان یک حکومت را در سازمان ملل متحد و مناسبات بین‌المللی ندارد و می‌خواهد به عنوان یک گروه تروریستی سلطه‌ی خود را با خشونت و زور اجرا کند. اگر طالب بخواهد حکومت باشد باید مشروعیت ملی را به اساس انتخابات به دست آورد و تفکیک قوا را در دولت‌داری رعایت کند و بعد دنبال مشروعیت بین‌المللی باشد.

پرسش اساسی این است امیرالمومنین طالب کیست و چگونه امیرالمومنین شده است. در صدر اسلام که چهار خلیفه بعد از پیامبر به خلافت رسیدند این چهار خلیفه در جامعه‌ی اسلامی آن روزگار شناخته شده و مورد حمایت مردم مردم بودند، همیشه در بین مردم حضور داشتند و صلاحیت شان نیز مشخص بود، فراتر از قران و حدیث و سنت نبودند. حضرت عمر به مردم گفت اگر دیدید من کج‌رفتاری کردم مرا با شمشیر راست کنید. حضرت علی در نامه‌ای به مالک اشتر به حقوق مردم بر حاکم می‌پردازد و با تاکید به او می‌نویسد به حقوق مردم احترام گزارد.

از یک‌طرف امیرالمومنین طالبان غایب است و از طرفی دیگر طالبان می‌گویند همه از امیرالمومنین بی‌چون و چرا باید اطاعت کنند. امیرالمومنین طالبان در این صورت باید خدا باشد. حتی پیامبر چنین حکمی ندارد که مردم بی‌چون و چرا از من اطاعت کنند. حدیثی وجود دارد که پیامبر اسلام به دهقانی گفت شاخه‌های درختان خرمایی راکه در دو طرف راه هستند، نبرید تا بر راه سایه بیندازند. دهقان شاخه‌های درختان خرما را نبرید. اما درختان خرما میوه نداند. دهقان به پیامبر مراجع کرد که درختان خرما میوه نداده‌اند. پیامبر گفت امور کاری و زمینی را دهقان، چوپان و… در عرصه‌ی کاری خود بهتر می‌دانند. همان کاری را با درختان خرما انجام بده که خودت می‌دانی.

من فکر می‌کنم استفاده از فردی بنام امیرالمومنین و اطاعت بی‌چون و چرا از او، بزرگ‌ترین خیانت به آموزه‌های دینی و به جایگاه خداوند است. شاید امیرالمومنین طالبان خود را خدا تصور می‌کند و طالبان او را در مقام خدا قرار می‌دهند. اگرنه نمی‌گفتند از امیرالمومنین بی‌چون و چرا اطاعت کنید. در این صورت افراد حق زندگی، حق تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی ندارد. زیرا افراد در قبال زندگی و حق تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی خود تکلیف و مسئولیت ندارند، تکلیف و مسئولیت افراد این است‌ که از فرمان امیرالمومنین بی‌چون و چرا اطاعت کنند. در این صورت، جامعه ناگزیر است برای حق زندگی، حق تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی خود مبارزه و مقاومت کند.

من بنابر این شش دلیل، مبارزه و مقاومت در برابر طالبان را ضروری می‌دانم و به این برداشت هستم مبارزه و مقاومت به زودی در برابر طالبان فراگیر می‌شود. زیرا طالبان انسانیت و هویت بشری ما را زیر سوال برده‌اند. اگر در برابر طالبان مبارزه و مقاومت صورت نگیرد، شخصیت انسانی ما در عرصه‌ی فردی و جمعی فاقد هویت می‌شود و همه به موجوداتی تبدیل می‌شویم که سرافکنده و مطیع امیرالمومنین و طالبان باشیم.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا