موسسه صلح ایالات متحده و بخش افغانستان (۶)
۸ آبان(عقرب) ۱۴۰۱-۲۰۲۲/۱۰/۳۰
موسسه صلح ایالات متحده یک موسسه ملی، غیرحزبی و مستقل است که توسط کنگره تاسیس شده و به این هدف اختصاص دارد که ایجاد جهانی بدون درگیریِ خشونت آمیز، برای امنیت ایالات متحده و جهان ضروری است. در همین راستا، این موسسه در مناطق درگیری در خارج از ایالات متحده، با شرکای محلی خود برای جلوگیری، کاهش و حل مناقشات خشونت آمیز، همکاری می کند. همچنین برای کاهش بحران های آینده و نیاز به مداخلات پرهزینه، موسسه صلح ایالات متحده با دولت ها و جوامع مدنی برای ایجاد ظرفیت های محلی در راستای مدیریت مسالمت آمیز منازعات همکاری دارد. در این بین، ماموریت این موسسه، پیوند دادن تحقیقات، سیاست، آموزش، تحلیل و اقدام مستقیم برای حمایت از کسانی است که برای ساختن جهانی صلح آمیزتر و همه شمول کار می کنند. این نهاد که در سال ۱۹۸۴تاسیس شد، توسط کنگره تامین مالی می شود و توسط ۱۵ عضو هیئت مدیره دو حزبی اداره می شود. تیم های این موسسه در بسیاری از بی ثبات ترین مناطق جهان کار می کنند و بیش از ۳۰۰ کارمند دارد که در خارج از کشور یا در مقر موسسه حضور دارند.
افزون بر این، بیش از ۳۰۰ طرح را در ۸۷ کشور اجرا می کند که از آن جمله شامل ۱۶ کشوری که موسسه در آنها حضور ثابتی دارد، می شود. از طرف دیگر، حوزه مناطق مطالعاتی این موسسه شامل، شمال آفریقا و خاورمیانه،اروپا، آسیا،آفریقا،آمریکا است. در این میان در ذیل حوزه جغرافیایی آسیا در کنار مطالعه کشورهایی همچون هند، چین، پاکستان، کره شمالی، فلسطین، و سایر کشورهای این منطقه، افغانستان از مناطقی است که مورد مطالعه این مرکز مطالعاتی قرار گرفته و مسائل آن در تجزیه و تحلیل این نهاد قرار دارد. به طوری که در بخش افغانستان با این جملات آغاز می شود« افغانستان هنگامی که طالبان کنترل کابل را در آگوست ۲۰۲۱ به دست گرفتند، با سقوط سریع دولت سابق بسیاری را غافلگیر کرد-اگرچه این گروه شورشی پس از مشخص شدن خروج تمام نیروهای ایالات متحده، دستاوردهای قابل توجهی در سراسر کشور به دست آورده بود-. این کشور اکنون با یکی از بدترین بحران های بشردوستانه در جهان مواجه است. اقتصاد افغانستان، پول نقدی برای پرداخت حقوق یا خرید غذا ندارد. این در حالی است که میلیون ها افغان در ماه های آینده با سوء تغذیه و گرسنگی رو به رو هستند. از طرف دیگر، طالبان فاقد ظرفیت برای مدیریت این چالش های تاریخی است اما هیچ جایگزین روشنی برای حکومت آنها وجود ندارد». در این میان در بخش افغانستان این موسسه تحلیل ها، گزارش ها و نشست های گوناگونی پیرامون مسائل مختلف این کشور وجود دارد. این بخش همچنین از کارشناسان و تحلیلگران مختلف تشکیل شده است که برروی موضوع افغانستان کار می کنند. ازجمله:
بلقیس احمدی: خانم احمدی بیش از ۲۰ سال است که در مورد افغانستان و در زمینه هایی همچون جنسیت، حقوق بشر، توسعه جامعه مدنی، حاکمیت قانون و حکومت داری و دموکراسی تجربه کار دارد. او مقالات زیادی در مورد دموکراسی، حکومت داری و حقوق زنان در افغانستان منتشر کرده است.
اسفندیار میر: او کارشناس مسائل آسیا در موسسه صلح ایالات متحده است. از طرف دیگر، حوزه تحقیقاتی او شامل روابط بین الملل درجنوب آسیا، سیاست ضدتروریسم ایالات متحده و خشونت سیاسی باتمرکز بر منطقه افغانستان و پاکستان است.
اندرو واتکینز: واتکینز کارشناس ارشد موسسه صلح ایالات متحده در امور افغانستان است. او بعداز حضور در گروه بین المللی بحران به عنوان تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان به موسسه صلح ایالات متحده پیوست و گزارش ها و تحلیل های عمیقی در مورد درگیری ها و راه حل های صلح آمیز در مورد این کشور نوشته است. او همچنین در مورد طالبان پژوهشی انجام داده است.
کیت بتمن: او نیز به عنوان کارشناس ارشد امور افغانستان در موسسه صلح ایالات متحده کار می کند. قبل از این او به عنوان سرپرست پروژه برنامه درس های آموخته شده بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان یعنی سیگار بود که گزارش ها را در مورد مبارزه با فساد، مبارزه با مواد مخدر، ادغام مجدد جنگجویان سابق و برابری جنسیتی رهبری می کرد.
اسکات وردن: وردن مدیر برنامه های افغانستان و آسیای مرکزی در موسسه صلح ایالات متحده است. او متخصص مسائل افغانستان و پاکستان نیز است. او همچنین در دفتر بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان و به عنوان مشاور ارشد سیاست گذاری دفتر امور افغانستان و پاکستان آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده کار کرده است.
اندرو ویلدر: او به عنوان معاون برنامه آسیا این موسسه است که در آگوست ۲۰۱۰ به عنوان مدیر برنامه های افغانستان و پاکستان به موسسه صلح ایالات متحده پیوست. همچنین او به عنوان موسس و مدیر اولین موسسه مستقل تحقیقات بعنی واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان که در کابل بود، کار کرد.
علاوه بر این کارشناسان افرادی دیگری همچون ویلیام برد، کولین کوکمن، برمک پژواک، مایکل فلن، ویکرام جی. سینگ، ویلیام تیلور، در بخش افغانستان موسسه صلح ایالات متحده کار می کنند.
در ادامه این موسسه در تازه ترین گزارش خود که در ۲۷ اکتبر ۲۰۲۲ به قلم بلقیس احمدی نوشته شده به موضوع افزایش خشونت های جدید طالبان علیه زنان و دختران افغان پرداخته است.
افزایش خشونت های جدید طالبان علیه زنان و دختران افغان
در این گزارش آمده است که طالبان افغانستان محدودیت های خود را علیه زنان تشدید کرده است. به طوری که این گروه مردان مسلح را به کلاس های درسی دختران می فرستند و کارکنان را وادار می کنند تا بدن های دختران را از نظر علائم بلوغ جنسی بررسی کنند تا آنها را از ادامه تحصیل بازدارند. زنان افغان گزارش می دهند که ماموران طالبان زنانی را که شلوارهای غربی زیر لباس های بیرون شان می پوشند را کتک می زنند. همچنین، طالبان در پاسخ به کمپین های حقوق زنان در افغانستان و در بحبوحه مبارزه خود برای تحکیم قدرت، این محدودیت ها را تشدید می کند که تشدید خشونت های طالبان علیه زنان خطر جنایات توده ای را به همراه دارد و ممکن است افراط گرایی خشونت آمیز و تهدیدی برای امنیت بین المللی باشد که سیاستگذاران باید نسبت به آن پاسخگو باشند.
سرکوب طالبان و خطر آن
ادامه این گزارش اشاره شده است که سوء استفاده های جدید از زنان منعکس کننده بحران های چندگانه و فزاینده در افغانستان است. ویلیام برد تحلیلگر موسسه صلح ایالات متحده معتقد است که چهارده ماه پس از به دست آوردن قدرت طالبان در کابل، آنها به وسیله زور حکومت می کنند و هیچ تلاش قابل توجهی برای گسترش پایگاه رژیم خود انجام نداده اند. این در حالی است که سرکوب آنها با فروپاشی اقتصادی کشور تشدید می شود.
رهبران ارشد طالبان که عمدتاً از پشتون های قومی مناطق جنوبی کندهار و تحصیلکردگان مدارس مذهبی تندرو در پاکستان هستند، با اختلافات مبهم میان گروه های فرعی طالبان مانند شبکه حقانی که ریشه در استان های شرقی افغانستان دارد و قوم ازبک در شمال، مواجه هستند. این در حالی است که به گفته اندرو واتکینز از موسسه صلح ایالات متحده اختلافات داخلی طالبان برسر حقوق زنان بیش از همه به چشم می خورد. در ماه مارس، هیبت الله آخوندزاده رهبر این گروه در قندهار، ناگهان وعده مقامات طالبان مقیم کابل را برای لغو ممنوعیت تحصیل دختران بالای صنف ششم وتو کرد. تجارب صلح سازی نشان می دهد که کمپین های تهدید یا خشونت علیه گروه های به حاشیه رانده شده، به ویژه زنان، خطر جنایات جمعی را به همراه دارد. درحالی که راه های نفوذ باریکی برای تاثیرگذاری بر رفتار طالبان وجود دارد. در این گزارش همچنین به نقل از چند فعال زن افغانستان که با آنها گفت و گو صورت گرفته است، آمده است که حملات و تهدیدهای تازه طالبان علیه زنان تشدید شده که تاحدی پاسخی به مطالبات و اعتراضات مداوم زنان افغان برای حقوق اساسی و حمایت از خیزش حقوق زنان در کشور همسایه ایران است. این زنان به موسسه صلح ایالات متحده گفتند یک تغییر نگران کننده این است که طالبان قبلاً از طریق «پلیس اخلاق» محدودیت های خود را بر زنان تحمیل می کردند و اما حالا، دستورات سختگیرانه تر رهبران طالبان برای کنترل زنان، فراتر از پلیس اخلاق ، مردان بی شماری را به اجرای نقش های توهین آمیز در قالب مجریان این دستورات وادار کرده است. این طیف شامل مردانی از افراد مسلح عادی طالبان که بسیاری از آنها از پایان جنگ طولانی خود در سال گذشته کار چندانی نداشتند گرفته تا حامیان غیرنظامی رژیم است. طالبان همچنین، مغازه داران، معلمان و دیگر شهروندان عادی را مجبور به اقدام دستورالعمل های اجرایی کرده اند. در این بین، فعالان زن در کابل از طریق ایمیل و پیامک های متنی رمزگذاری شده، تخلفات جدید را به همکاران خود در خارج از کشور گزارش می دهند. همچنین، سایر جزئیات از طریق رسانه های اجتماعی به ویژه رسانه رخشانه که یک وب سایت خبری است که توسط خبرنگاران زن افغان اداره می شود، علنی می شود. به طوری که این رسانه در این ماه چندین مقاله در مورد محدودیت ها و خشونت های جدید علیه زنان و دختران در کابل و هرات و سایر ولایات منتشر کرد.
درواقع این سیاست های محدودسازی از همان روزهای نخست آغاز شده بود. به طوری که بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت مجدد طالبان در سال گذشته، این گروه وزارت ۲۰ ساله امور زنان را منحل و وزارت امر به معروف و نهی از منکر را که رژیم طالبان در دهه ۱۹۹۰ از آن برای سرکوب حقوق زنان و نفوذ در دیگر نقش ها در زندگی عمومی استفاده می کردند را دوباره تاسیس کرد.با این وجود، درحالی که رژیم اعلام می کند به حقوق زنان احترام می گذارد، مجریان امر به معروف و نهی از منکر لباس های زنان را در خیابان ها، اتوبوس ها و سایر مکان های عمومی کنترل می کنند. از طرف دیگر، طالبان به طور پیوسته محدودیت هایی مربوط به پوشش زنان، حضور آنها در مکان های عمومی، درس و کار در نقش هایی را که دوست ندارند را تشدید کرده اند. آنها در ماه مه محدودیت های جدیدی را اعلام کردند و به زنان دستور دادند که صورت خود را در ملاعام بپوشانند، صدور گواهینامه رانندگی را برای زنان متوقف کرده و آنها را از سفرهای طولانی از خانه بدون داشتن محارم منع کرده اند. با این حال، درجات اجرا متفاوت است. به طور مثال، تشدید سرکوب و تعرض به زنان در هفته های اخیر در کابل با بیش از ۴٫۵ میلیون نفر جمعیت به شدت در حال رخ دادن است. زنان افغان به طور فزاینده ای از سوی مردان مسلحی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. این گروه های مسلح وارد کلاس درس زنان در دانشگاه ها و مدارس خصوصی می شوند و خواستار بازرسی لباس دانشجویان دختر می شوند. که در جایی که این مجریان زنان یا دخترانی که شلوارهای غربی به تن داشتند را مورد ضرب و شتم قرار می دهند.
در مدارس ابتدایی دولتی، طالبان زنانی را که در مدارس مورد تایید رژیم آموزش دیده اند، به عنوان معلم و مدیر منصوب می کنند. طالبان به آنها دستور داده که الزامات رژیم را برای پوشیدن لباس های پوشیده برای زنان و دختران اجرا کنند. در هفته های اخیر، وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در برخی از مکاتب به مدیران دستور داده است که بدن های دختران ۱۰ یا ۱۱ ساله را از نظر علائم بلوغ بررسی کنند و دخترانی را که بزرگتر به نظر می رسند یا بدنشان در حال رشد است را از مدرسه اخراج کنند. همچنین به گفته زنان در کابل، طالبان دستور داده اند که دانش آموزان و معلمان حتی در کلاس درس چهره های خود را به جز چشمان خود بپوشانند. علاوه بر این زنان در کابل از سوءاستفاده های جدید توسط افراد مسلح طالبان در مناطق مسکونی در سراسر شهر گزارش می دهند.
در نهایت در این گزارش نیز اشاره شده است که در ۱۱ اکتبر مجریان حدود ۶۰ دانشجوی دختر را که بیشتر آنها از اقلیت های قومی هزاره بودند را از خوابگاه های دانشگاه کابل اخراج کردند. دانش آموزان دختری که در آزمون های ورودی دانشگاه ها قبول شده اند، گزارش داده اند که مقامات طالبان آنها را از ثبت نام برای تحصیل در رشته هایی ازجمله مهندسی، اقتصاد، علوم پزشکی و روزنامه نگاری منع کرده اند. با این وجود در حالی که طالبان به شکنجه و کشتار زنان ادامه می دهد، مقاومت زنان افغان در برابر سرکوب های جدید طالبان از طریق اعتراضات ادامه دارد.
علاوه بر این، این موسسه در نشست تازه خود پیرامون افغانستان با حضور افرادی چون حبیبه سرابی، معصوم استانکزی و استیو جی بروکینگ در مورد اشتباهات و فرصت های از دست رفته صلح در افغانستان صحبت کردند که در ادامه خلاصه ای از گزارش آن آمده است.
اشتباهات و فرصت های از دست رفته برای صلح در افغانستان
ایالات متحده، دولت های متوالی افغانستان و طالبان در چند دهه گذشته چندین فرصت را برای دستیابی به صلح از دست دادند. اما امروز افغانستان تحت حکومت طالبان که هنوز به رسمیت شناخته نشده با دو بحران اقتصادی و بشردوستانه مواجه است. در حالی که دستاوردهای حاشیه ای به دست آمده در زمینه حقوق زنان کاملاً از بین رفته است. معصوم استانکزی مذاکره کننده ارشد پیشین صلح برای دولت افغانستان و رئیس اداره امنیت ملی در افغانستان، معتقد است که سه اشتباه تاریخی در روند چندین دهه صلح وجود داشت. نخست او گفت که حذف طالبان از کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱ که منجر به توافق بر سر حکومت پس از طالبان شد، یک «اشتباه استراتژیک» بود که منجر به هدردادن «فرصت منحصر به فرد» برای صلح شد. دوم، پاکستان از طریق حمایت از طالبان، نقش خرابکار را در روند صلح ایفا کرد. و سوم، حمله ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳ توجه را از افغانستان در یک لحظه حساس منحرف کرد. در همین رابطه، استیو جی. بروکینگ به نقل از اخضر ابراهیمی، طرد شدن طالبان از بن را به عنوان «گناه اصلی» عنوان کرد.
حبیبه سرابی، عضو سابق تیم مذاکره کننده دولت افغانستان به رهبری استانکزی و معاون شورای عالی صلح افغانستان، نهادی که در سال ۲۰۱۰ برای مذاکره با طالبان تاسیس شد، به نقص دیگری در این روند اشاره کرد. او گفت وقتی که روند صلح آغاز شد، شرکت کنندگان به دنبال یک «راه حل سریع» بودند و در نتیجه، حوزه های انتخابی مهم به ویژه زنان نادیده گرفته شد.
فرصت های از دست رفته
به دنبال تهاجم رهبری ایالات متحده که رژیم طالبان را در سال ۲۰۰۱ سرنگون کرد، استانکزی گفت که افغانستان به آزمایشگاهی برای آزمایش های صلح سازی، طرح های توسعه و اصلاحات در بخش امنیتی تبدیل شده است. اما او گفت که قطع ارتباط بین این تلاش ها به معنای تداوم بی ثباتی بود. در سال ۲۰۱۳، زمانی که طالبان پس از ماه ها مذاکرات دیپلماتیک دفتر خود را در دوحه پایتخت قطر افتتاح کردند، فرصتی برای صلح ایجاد شد. بروکینگز گفت: داشتن یک آدرس رسمی که مردم بتوانند با رهبری گروه در ارتباط باشند، ایده خوبی بود. با این حال این فرصت از دست رفت. زیرا گشایش دفتر طالبان شرایط خاصی از یک یادداشت تفاهم را که با میانجیگری قطر امضا شده بود، نقض کرد. با این حال روند صلح تا سال ۲۰۱۸ شدت بیشتری گرفته بود. بعداز انتصاب زلمی خلیلزاد به عنوان نماینده ویژه ایالات متحده برای صلح افغانستان روند صلح وارد مرحله دیگری شد. ایالات متحده در دوحه با طالبان وارد مذاکرات مستقیم شد اما طالبان از گفت و گو با دولت افغانستان که آن را دست نشانده غرب می دانست، خودداری کرد که به گفته استانکزی این روند منجر به مشروعیت زدایی از دولت اشرف غنی شد. در همین رابطه، استانکزی گفت که اولویت ایالات متحده خروج نیروهایش از افغانستان بود در حالی که برای افغان ها اولویت این بود که این خروج به شیوه ای مسئولانه انجام شود که منجر به صلح شود. اما به گفته بروکینگ توافقنامه دوحه ایالات متحده و طالبان، دست دولت را بست و پس از آن شکست اجتناب ناپذیر بود که در نهایت منجر به تسخیر کابل توسط طالبان در اوت ۲۰۲۱ و فرار غنی از کشور شد. همچنین به اعتقاد بروکینگ کرزی و غنی به طور مساوی مقصر فرصت های از دست رفته برای صلح هستند. او معتقد است که این دو ابتکارات مختلف برای صلح را احتمالاً به خاطر منافع خود زیر پا گذاشتند.
در این گزارش همچنین آمده است که حبیه سرابی با این توصیف که زنان صلح سازان قوی هستند، گفت که آنها در روند صلح فراموش و یا نادیده گرفته شدند.درواقع به زعم او هرچند ابتکاراتی برای حقوق زنان توسط نهادهای مختلف در روند صلح وجود داشت، اما طالبان آماده شنیدن صدای مردم و زنان نبود. به نظر او، در توافق دوحه حتی یک کلمه هم در مورد زنان وجود نداشت. او معتقد است که اعلان سریع روند صلح به همه چیز آسیب زد. سرابی و استانکزی هردو معقتد بودند که یک مشکل بزرگ، عدم اجماع بین ایالات متحده، رهبران افغانستان و جامعه مدنی افغانستان در مورد تعریف صلح بود. همچنین به اعتقاد استانکزی که دولت های ایالات متحده و افغانستان بر روند صلح تمرکز کرده بودند نه بر ایجاد دولت نهایی. همچنین به اعتقاد استانکزی و بروکینگ «پاکستان یک شکل بود» که به وجود اطلاعات از حمایت این کشور از طالبان هیچ اقدام جدی در مورد این کشور صورت نگرفت. به گفته بروکینگ پاکستان با اکراه در کنار ایالات متحده برای مبارزه با طالبان ایستاده بود که حمله امریکا به عراق، حواس پرتی گسترده ای را ایجاد کرده و پاکستان از آن برای تسلیح مجدد طالبان استفاده کرد.
درآخر در این گزارش آمده است که ایالات متحده پس از خروج خود از افغانستان در ماه اوت سال ۲۰۲۱ به طور فزاینده ای به منطقه برای مقابله با خطرات ناشی از افغانستان وابسته شده است و خود افغان ها نیز برای ثبات بیشتر به منطقه وابسته هستند. در نهایت به گفته یکی از افراد حاضر در این بحث سطحی از تعامل با طالبان با درک کامل این مسئله که اصلاحات چشمگیری از سوی این گروه صورت نگرفته است، لازم است.