مسجد کبود مزارشریف، بنایی با ارزش تاریخی و اعتبار مذهبی برجسته(۱۳)
۱۷ مرداد(اسد)۱۴۰۲-۲۰۲۳/۸/۸
از بدو ظهور اسلام معماری مساجد همیشه یکی از نشانه های هنر اسلامی در سرتاسر جهان بوده است. چنانچه که تزئینات مساجد که ازجمله عناصر مربوط به معماری اسلامی است همیشه نشان دهنده فرم های زیبا بوده است. درواقع، معماری برجسته ترین هنر دوره اسلامی است که حکومت های اسلامی مانند تیموریان و عثمانی ها آن را در شکل مساجد برجسته کردند که تزینات مرتبط با این بناها منعکس کننده فرهنگ، اعتقادات قومی، اقلیم و تاثیرات منطقه ای است. در طراحی این مساجد الگوهای تزئینی با هنر ایرانی و معماری اسلامی آمیخته شدند و عناصر حیوان و انسان با نقوش گیاهی و هندسی جایگزین و در دکوراسیون ساختمان ها مورد استفاده قرار می گرفتند. درواقع، مسلمانان در سرزمین هایی که اسلام به آنجا راه یافته بود، مسجد می ساختند. چراکه هنر مسجدسازی پاسخگویی به یک نیاز مذهبی مرتبط با دین بود. اما به طور کلی با گسترش اسلام معماری و هنر اسلامی نیز به یکی از هنرهای برجسته جهان تبدیل شد. در این میان، معماری مساجد از آنجا که نشات گرفته از مسائل دینی و اجتماعی نیز بود، شرایط اجتماعی زمان خود را منعکس می کنند که گسترش چشمگیری داشتند. همچنین مساجد نشان دهنده مسیر تغییرات و تحولات اجتماعی بودند. بنابراین، مساجد بازتاب دهنده جهان بینی مسلمانان در هر دوره بوده است. در این میان مسجد کبود افغانستان در شهر مزارشریف یکی از شاهکارهای هنر اسلامی و از آثار برجسته به جا مانده از هنر دوره تیموری است که علاوه بر ارزش تاریخی دارای جایگاه برجسته مذهبی در میان مردم افغانستان به دلیل اعتقاد به این باور که قبر حضرت علی در این مکان دفن شده است، نیز دارد.
به عبارت دیگر، افغانستان به عنوان یک کشور آسیایی و محل گذر تمدن های مختلف با ادیان و مذاهب گوناگون در طول تاریخ خود بناهای دیدنی متعددی را در دل خود جای داده که هریک روایت گر بخشی از تاریخ هستند که یکی از زیباترین آنها مسجد کبود است که اغلب به نام حرم حضرت علی(ع) در مزارشریف شناخته می شود که به عنوان یکی از زیباترین و مقدس ترین مکان های افغانستان در شمال این کشور است که برخلاف سایر بناهای تاریخی در این جغرافیا از جنگ ها و ودرگیری های زیادی که افغانستان را در دوران مدرن ویران کرده، جان سالم به در برده است. این بنا همانطور که آمد در مزارشریف و در مرز با ازبکستان قرار دارد. مزارشریف به نام وجود مرقد حضرت علی نامگذاری شده است و این شهر قدرت و محبوبیت خود را در طول سالها از همین مسجد گرفته است. مسجد در یک فضای عمومی بزرگ و محصور است که با کاشی ها و تخته هایی به رنگ سفید روشن فرش شده است. دیوارها با کاشی های پلی کروم کاشی کاری شده اند اما رنگ غالب آن آبی روشن است و دورتا دور ساختمان ها به صورت طرح های هندسی چیده شده اند. ابعاد این ساختمان ۵۳ در ۳۸ متر و بسیار زیبا است. دو گنبد آبی باشکوه که بزرگترین آنها به عرض تقریبی ۱۵ متر است و همچنین تعدادی مناره و برج دو طاق در ورودی های شرق و غرب مجموعه وجود دارد. مسجد کبود تقریباً مستطیل شکل است و در قلب مکان، آرامگاهی دیدنی قرار دارد که مستقیماً زیر بزرگترین قبه قرار دارد. این مجموعه در طول قرن ها بسیار گسترش یافته و مقبره های جدیدی در مسجد ساخته شده است.
سلطان احمد سنجر سلجوقی، حاکم امپراتوری قدرتمند سلجوقی، اولین زیارتگاه شناخته شده را در سال ۱۱۳۰ در این مکان ساخت. پیش از آمدن چنگیزخان و مغول ها تقریباً یک قرن در اینجا عبادتگاه و مسجد وجود داشت، اگرچه عبادتگاه توسط آنها ویران شد. آمده است که جمعی از اهالی بلخ برای این که توهینی به محل دفن حضرت علی وارد نشود ساختمانی که سلطان سنجر ساخته بود را ویران کردند و آثار و نوشته ها را از بین بردند. سپس، در قرن پانزدهم پادشاهی از سلسله تیموریان، که یکی از نوادگان تیمور لنگ است، مسجد امروزی را ساخت. سلطان حسین میرزابایقرا حاکم تیموری (۱۴۶۹-۱۵۰۶) از حامیان برجسته هنر بود و مسجد را به عنوان بخشی از برنامه توسعه شهر مزارشریف ساخت. حرم و مسجد در قرن بیستم به طور گسترده بازسازی شدند. از آنجایی که این کشور معمولاً از جنگ و درگیری رنج برده از نظر فرهنگی و هنر پیشرفت چشمگیری نداشته است. در عصر تیموریان و به دلیل علاقه حاکمان به توسعه فرهنگ و کمک به رشد هنر در عرصه های علمی، فرهنگی، و رشته های هنری، معماران توانستند بناهای زیبایی با تزئینات کاشیکاری در مساجد بسازند. بنابراین، در طول دوره سلطنت تیموری کاشی های آبی با الگوهای هندسی مناسب برای مسجد مزارشریف درنظر گرفته شد. از طرف دیگر، موقعیت حساس ژئواستراتژیکی و ژئوپلتیکی افغانستان نقش مهمی در شکل دادن کاشی های غنی شده با فرهنگ های بزرگ و تمدن هایی مانند ایران، آسیای مرکزی، خاورمیانه و جنوب آسیا ایفا کرد.
در جنوب غربی قسمتی از گنبد و ایوان، یک بارگاه بزرگ دیده می شود که متعلق به دوره تیموریان است. داخل آن رواق کوچکی در سمت چپ در ورودی آن سنگ قبری تزئین شده با سنگ مرمر است که متعلق به دوره تیموریان است. صحن با کاشی تزئین شده است و حیاط چهار در بزرگ دارد که از چهار طرف رو به خیابان است. قسمت های داخلی از بقعه و ایوان با الگوهای اسلامی به دستور محمدظاهر شاه تزئین شده اند. علاوه بر این، او دستور دارد جلوی درهای رواق به عنوان ایجاد مکانی برای دعا سایبان بسازند. در این بین، ضریح بزرگی در وسط حیاط قرار دارد که با ایجاد یک حس معنوی منحصر به فرد توجه همه را به سمت خود می کشاند. نام این مسجد به دلیل کاشیکاری آبی که در آن استفاده شده است به مسبجد کبود مسمی شده است. این مسجد تخریب شد در طول قرن ها که تیموریان و گورکانیان نقش مهمی در احیای آن داشتند. طرح های تزئینی ایجاد شده در دوران های مختلف به این بنا زیبایی و ظاهری بی نظیر بخشیده اند. ارتفاع ورودی نگاه مخاطب را به سمت بالا جذب می کند. این حرکت از پایین به بالا نشانه تنوع در مقرنس و نماد وحدت در مرکز خورشید است. به نظر می رسد که این مسجد دعوت می کند انسان را به بالاترنی نقطه جهان به وسیله عبور از در ورودی وارد فضایی می شود که تمام عناصر آن اشاره به وحدت دارد(Joshaghani at el,8-9: 2021).
همانطور که آمد این مسجد اولین بار توسط احمد سنجر در سال ۱۱۳۶ شمسی ساخته، پس از آن بارها بازسازی شد. به طور مثال، عبدالمومن خان بن عبدالله یکی از دهمین امیر شیبانی گنبدی ساخت. ولی محمدخان بنجانی دومین امیر سلسله جانی، آرایش هایی در داخل ساختمان ها و داخل روضه و نیز باغ هایی ساختند. سپس، بعداز زلزله و فروریختن گنبد، توسط نبی قلی خان حاکم بلخ بازسازی شد. بعدتر بارگاه با کاشیکاری سمیع سمرقندی در سال ۱۹۸۰ در دوره حکومت امیر علم خان تزئین شد. عبدالرحمن خان نیز تعمیراتی در آن نمود و نذر کرد که اگر به پادشاهی برسد، نشان پادشاهی و رسمی خود را به شکل مسجد برگزیند. محمدظاهر شاه در سال ۱۹۴۰ برخی تزئینات به بنا افزود. به طور کلی معماری این بارگاه را می توان به سه دسته طبقه بندی کرد: ۱٫بازسازی شده، ۲٫زیربازسازی، ۳٫ قدیمی و رها شده. اما به طور کلی معماری این بنا با گل ها و اشکال هندسی و ترکیبی از هنر ایرانی و اسلامی است. بسیاری از این کاشی ها در طول نوسازی قرن بیستم بازسازی یا جایگزین شد. یکی از معدود آثار باقی مانده از ضریح قبلی تخته سنگ مرمری است که روی آن نوشته شده است:« علی شیرخدا».
یکی از نکات جالب توجه پیرامون این بنا افسانه های مختلفی است که به موجودیت این مکان نسبت می دهند. به عبارت دیگر، امروزه افسانه های زیادی در مورد آن نقل شده است، به ویژه در مورد اینکه چه کسی در حرم دفن شده است. برخی بر این باورند که علی بن ابی طالب، پسر عموی حضرت محمد و خلیفه چهارم مسلمین به وسیله شتری سفید به اینجا منتقل شد تا در مسجد دفن شود. این درحالی است که اکثر مسلمانان معتقدند که علی (ع) در مسجدی در نجف در جنوب عراق به خاک سپرده شده است. ساکنان محلی بر این باور هستند که نام این شهر به دلیل مزارشریف است که حضرت علی (ع) در این شهر مدفون شده است. مطابق با برخی از روایات که از نظر تاریخی دقیق نیستند، امام صادق به ابومسلم خراسانی دستور انتقال پیکر/جسد امام علی را از نجف به محل فعلی داده است. دررابطه با این روایت آمده است که « چون ابومسلم خراسانی در رمضان سال ۱۲۹ برابر بهار سال ۱۲۶ خورشیدی به طرفداری خاندان نبوت از روستای سفید مرو، قیام نموده و با کارگزاران بنی امیه جنگید، مرتب پیش می رفت و چون بنی امیه داشتند شکست می خوردند، او به امام جعفر صادق پیشنهاد کرد که اگر وی به مسند خلافت راغب باشد، ابو مسلم می تواند شرایط را برایش مهیا کند. اما امام جعفر صادق در پاسخ گفت: که از ما هرکس خروج کرده به درجه شهادت رسیده. بنابراین، ما را به فرمان روایی و خلافت رغبتی نیست و به پیک فرمودند به ابومسلم بگو اگر می خواهد در این خاندان خدمتش ایسته ای به جا آورد، کالبد مبارک جد بزرگوار مرا که در صندوقی در نجف اشرف مدفون است، به بلخ برد تا پس از آنکه فتنه بنی امیه فرونشیند و دولت شان سقوط کنند، به مدینه برده شود. چون این دستور به به ابومسلم رسید، به عیاران کار آزموده اش فرمود که برای انجام این کار شتاب کنند و ایشان آن صندوق را به صورت پنهانی با شتر به مرو بردند و در محلی موسوم به کوه نور گذاشته و بعدا به بلخ آورده و در روستای خواجه خیران دفن کردند. بعدها به واسطه سرگرمی ابومسلم به جنگ، و دادن امور به خاندان بنی عباس و مرگ زودهنگام او انتقال جسد و اعلام مکان او ناممکن شد.
اما با توجه به اعتقادات اکثر مسلمانان قبر امام علی که در نجف واقع است، نبش قبر او ازنظر شرعی مجاز نیست و این روایت جعلی است. همچنین، براساس ، این مکان مقبره یکی از نوادگان امامانی است که در قرن پنجم می زیسته که به دلیل شباهت هایش با امام علی این ابهامات را ایجاد کرده است. این شباهت ها شامل، نام، کنیه و نام مستعار و نام پدر است. طبق روایتی دیگر، در سال ۶۶۱ اندکی پس از قتل علی (ع) و دفن او در نجف برخی از پیروانش نگران بودند که دشمنان او را هتک حرمت کنند. بنابراین، تصمیم گرفتند که جسد او را بیرون بیاورند و در مکانی مخفی پنهان کنند. پیکر حضرت علی را برروی یک شتر ماده سفید گذاشتند که چند هفته به سمت شرق سرگردان بودند تا اینکه در نهایت خسته به زمین افتاد. سپس پیکر او را در جایی که شتر افتاد دوباره دفن کردند و مکان فراموش شد. همچنین برخی معتقد هستند که تاسیس زیارتگاه واقعی مزار شریف مرهون یک رویاست.در آغاز قرن ۱۱۰۰ یکی از ملاهای محلی در روستای خواجه خیران خواب دید که در آن علی ابن ابی طالب، ظاهر شد و روشن کرد که او مخفیانه در نزدیکی شهر بلخ دفن شده است. در سال ۱۱۳۶ سلطان احمد سنجر، پس از تعیین محل، دستور داد تا شهری و زیارتگاهی در محل بسازند و تا زمان تخریب آن توسط چنگیزخان مغول در حدود سال ۱۲۲۰ در آنجا بود.دو قرن بعد در سال ۱۴۸۰ این زیارتگاه توسط سلطان تیموری حسین بایقرا بازسازی شد و شهر توسعه یافت.
یکی دیگر از افسانه های مربوط به مسجد کبود این بود که مکان مقدس را زیر تپه ای دفن کردند تا از خشم مغول ها نجات یابد. همچنین، افسانه ای وجود دارد که زرتشت پیامبر ایرانی را در اینجا دفن کرده اند. او بنیانگذار یگی از اولین دین های توحیدی جهان به نام زرتشت بود که زمانی در ایران بسیار رواج داشت و هنوز هم در ایران و هند پیروانی دارد. با این حال، این افسانه در واقع هیچ مبنایی ندارد.
با این حال، صرف نظر از این مسئله مردم افغانستان برای این مکان احترام بسیار زیادی قائل هستند و سالانه هزاران نفر برای زیارت به این مکان می آیند. هزاران زائر شیعه هرساله به ویژه در جشن سال نو در ۲۱ مارس که این زیارتگاه برای مسلمانان شیعه مقدس است، از مسجد کبود و حرم علی بازدید می کنند. مزارشریف برای چندین سال در اشغال طالبان بود تا اینکه در سال ۲۰۰۱ توسط نیروهای تحت حمایت ایالات متحده آزاد شد. در دو دهه گذشته نیز این مسجد به عنوان یکی از مکان های اصلی برای برپایی مراسم نوروز در افغانستان بود اما اکنون با بازگشت طالبان به قدرت بازدید و انجام مراسم در این مکان تغییر کرده است.
منابع
Joshaghani, Saeedeh, Mohammad Kazem Hassanvand, Mohammad Aref. (2021), “A Comparative Study of Decorative Patterns in the Blue
Mosques of Mazar-i-Sharif in Afghanistan and Sultan Ahmed
in Turkey”, The Scientific Journal of NAZAR research center (Nrc) for Art, Architecture & Urbanism.