نخستین خبرهاانتخاب سر دبیرفرهنگ و اجتماعیادداشت ها

از رنجی که می بریم!

۵ آبان(عقرب)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۰/۲۶

افغانستان به عنوان کشوری با قدمت زیاد و تاریخ ۵۰۰۰ساله تلاقی فرهنگ ها و تمدن­های مختلف بوده ­است. جایی که در آن تمدن های خاور نزدیک، آسیای میانه، آسیای جنوبی و چین طی هزاران سال در ترکیب دائماً متغیری از تجارت، استقراض فرهنگی، مهاجرت، فتوحات امپریالیستی،درگیری ها و منازعاتِ دوره ای با یکدیگر تعامل داشته اند. این جغرافیا دربرگیرنده گنجینه­ های بزرگ تاریخی و فرهنگی و هنری است. به اعتقاد شرق­ شناسان این کشور چهارراه تلاقی بزرگترین فرهنگ­ ها و تمدن ­های بشری شناخته می­ شود. این تاریخچه پیچیده از ارتباطات و مراودات متنوع، برخی از مهمترین گنجینه های باستان شناسی، هنری، معماری و متون را در میراث فرهنگی جهان به وجود آورد. میراث فرهنگی بی نظیر این کشور منعکس کننده تاریخی است که با تعاملات منطقه ای بین ایران، یونان، بودیسم، هندوئیسم و ​​اسلام مشخص شده است . اما به طرز غم ­انگیزی میراث فرهنگی افغانستان با چهاردهه جنگ مداوم ویران شده است. وضعیت میراث فرهنگی و تاریخی درحال حاضر به دلیل تداوم جنگ و ناامنی از یک طرف و بی ­توجهی مسئولین به آن از سمت دیگر، بسیار وخیم و ناراحت کننده است. از وضع نامناسب خانه مولانا در بلخ تا یک قدم مانده به نابودی کنیسه یهودیان در هرات.  عدم ثبات سیاسی و سرگرم شدن نهادهای مسئول کشور و بودجه ناکافی این وضعیت را بغرنج­ تر کرده  که منجر به فراموشی این گنجینه­ های تاریخ کشور شده است.

افغانستان تاریخ ناگفته زیادی را در دل خود نهفته. این کشور ظرفیت آشکارسازی این تاریخ را دارد. چنانکه غزنی در سال ۲۰۱۳ به عنوان پایتخت تمدن فرهنگ اسلامی نام­­گذاری شد و یا هم قرار است در سال ۲۰۲۳ کابل به عنوان پایتخت تمدن فرهنگ اسلامی نامگذاری شود. تاریخ و میراث تاریخی برای یک هویت نشانه اصالت و زنده بودن آن فرهنگ است. متاسفانه با بی­ توجهی به این وضعیت از سوی دولت، تمدن افغانستان و به طور مشخص بخشی از تمدن و فرهنگ تاریخ  جهان در معرض خطر است. بی­ برنامه ­گی دولت در رابطه با حفظ میراث تاریخی یک زنگ خطر برای ملت افغانستان با تمدن پنج هزا ساله  است. این تهدید هنگامی جدی­تر می­ شود که اختلافات قومی و مذهبی در افغانستان پررنگ و بحث ملت سازی از مباحث مهم در این کشور است. از طرف دیگر، مسئله هویت ملت ­سازی را برجسته می­ کند.حفظ بناهای تاریخی و توجه به آنها کمک شایانی به ملت سازی خواهند کرد. و بی ­توجهی به آن ایجاد یک هویت واحد که منبع اصلی اختلافات فعلی در افغانستان است را مشکل می کند. با این حال روند بی ­توجهی و تخریب شتابان آنها در افغانستان یک تهدید بالقوه برای تحکیم وحدت ملی و موجودیت افغانستان به حساب می ­آید.

 یکی از پیامدهای ناگوار جنگ در افغانستان علاوه ­بر تلفات انسانی، زیان­ های بسیار ناگوار معنوی ­است. گروه ­های افراطی و بنیادگرا مثل طالبان و داعش برای فراهم کردن زیرساخت­ های تشکیل یک حکومت مطابق با ارزش ­ها و اصول خود دست به نابودی هرگونه نشانه­ هایی از تاریخ و تمدن گذشته می ­زنند. مفکوره ایجاد یک امت جهانی بر مبنای تفاسیر به شدت متعصبانه اسلامی باعث تخریب بناهای تاریخی که یادگار تمدن های مختلف است. شده. مانند تخریب غم­ انگیز بودای بامیان توسط طالبان در افغانستان و یا هم تخریب پالمیرا توسط داعش. از طرف دیگر،تداوم جنگ و تخصیص بخش بزرگی از بودجه و کمک­های بین ­المللی در بخش امنیت باعث نداشتن پول کافی برای بازسازی و مرمت بناهای تاریخی در افغانستان و وضعیت بد فرهنگی کشور شده است. به همین جهت تخریب و فراموشی آنها باعث شده که پایداری هویت یک ملت آینده نامشخصی داشته باشد.

 این موارد ماحصل فقدان سیاست فرهنگی در بخش سیاست­گذاری توسط دولت­مردان افغانستان است. سال ها جنگ در این خطه باعث شده است که همه­ چیز رنگ و بوی امنیتی به خود بگیرد. مسئله­ ای که باعث مغفول ماندن دیگر بخش­ های کشور در دستور کار برنامه های دولت شده. همچنین همانطور که گفته شد تخصیص بخش اعظمی از بوجه کشور به مسائل امنیتی مجال توجه به میراث تاریخی و فرهنگی کشور را تصمیم گیرندگان کشور گرفته است. با این وجود، هرچند در سال­های اخیر شاهد تلاش ­هایی برای بازسازی و مرمت این بناها مثل قصر دارالامان هستیم اما کافی نبوده و حفظ این میراث  عزم جدی تر و قوی تر می طلبد.

 اما اهمیت حفاظت از بناها و میراث فرهنگی افغانستان در حال حاضر زمانی جدی تر احساس می شود که افغانستان در حال تصمیم گیری برای آینده خود بین دو طرف جنگ در دوحه است. فرهنگ و تاریخ افغانستان این  ظرفیت را دارد تا  به عنوان ابزاری برای دستیابی به صلحی پایدار در افغانستان استفاده شود. در همین رابطه می توان به لزوم تاکید بر حفظ و حراست از میراث فرهنگی در روند مذاکرات صلح اشاره کرد. چراکه این میراث به هویت ملی یک ملت بر می گردد. رویکرد طالبان، همانطور که از سوابق گذشته آنها درک و دریافت شده، باعث ایجاد نگرانی هایی در مورد مسئله حفظ میراث برای ملت افغانستان در آینده می شود. بنابراین، بحث و تصمیم گیری در مورد میراث فرهنگی یک عنصر مهم و حیاتی برای آینده و صلح افغانستان است. به عنوان بخشی از روند مذاکرات صلح، نقش میراث فرهنگی یک عنصر اصلی است. به گفته ی برخی ناظران سیاسی، حفاظت از میراث فرهنگی به منظور تقویت حس هویت ملی از جایگاه مهمی برخوردار است. میراث فرهنگی می تواند به یک نقطه اجماع و اتصالی برای پیوند طرفِ مخالف  (طالبان) تبدیل شود، و آنها را قادر می سازد تا باب روابط و گفتگو را باز کرده و یک هویت مشترک را با یکدیگر بنا نهند. به همین خاطر انجمن حمایت از میراث های فرهنگی افغانستان از هیئت جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان خواسته است که در جریان مذاکرات صلح، چگونگی حفاظت از میراث های فرهنگی را از یاد نبرند. بهرروی، امیدواریم که چشم انداز وضعیت فرهنگی و میراث تاریخی افغانستان روشن و درخشان باشد و افغانستان به مانند گذشته به دوران طلایی خود برگردد.

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا