سر تیتر خبرهانخستین خبرها

در جست و جوی قصاب ها جلادان ما کیستند؟ آدرس واضح بدهید؟

۱۴ عقرب(آبان)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۱/۴

نوشته زیر از خادم حسین کریمی در پیوند به حادثه تروریستی حمله به دانشگاه کابل است که در روزنامه اطلاعات روز به نشر رسیده است. او در این یادداشت به شرح حادثه دردآور دانشگاه کابل و ابعاد آن پرداخته است.

در احتمالا مرگبارترین هفته‌های خشونت و خون‌ریزی در طی ۲۰ سال اخیر، دو شنبه، ۱۲ عقرب، پنجه‌ی یک تراژدی تمام‌عیار، بر گلوی افغانستان فشرده شد. صدای نحس گلوله‌باری چند مهاجم، ناگهان پرده‌ی نازک آرامش نسبی پایتخت را در نیمه‌های روز شکافت. قلب نهادهای اکادمیک کشور، به‌ یکباره به صحنه‌ی فرار هزاران دانشجو از این گوشه به آن‌ گوشه به امید یافتن روزنی برای فرار و نجات جان تبدیل شد. هزاران دانشجو به هر روزن و کنج و کناری که کورسویی از امید برای فرار، پناه‌گرفتن و گریز از گلوله‌های وحشت می‌تابید رو آوردند. تعدادی به زیر چوکی‌ها، خلوت متعفن مستراح‌ها، ساقه‌های انبوه از شاخه و برگ گل‌های درختی و مانند آن پناه بردند. عده‌ای، چونان صف مورچه‌هایی که متصل به‌هم از یک بلندی عبور می‌کنند، به دیوارها آویزان شدند و با کنارزدن سیم‌های خاردار تعبیه‌شده بر چهاردیواری، خودشان را به بیرون رساندند. صدها مادر و پدر، مضطرب و گریان در اطراف دانشگاه، در جست‌وجوی فرزندان‌شان، چیغ می‌زدند، بی‌تابی می‌کردند. در این میانه، چند تروریست مسلح، در اتاق‌ها و صنف‌های چند دانشکده، در حال سلاخی دانشجویانی بودند که در فرار از گودال وحشت، ناکام شده‌ بودند. عکس‌های منتشر‌شده از قربانیان، امکان بازسازی صحنه‌‌های تقلا برای فرار، تضرع برای زنده‌ماندن و نشستن گلوله‌ها بر سینه و جمجمه‌ی‌شان را ممکن می‌کند. و از آن میان، پیکر خونین دختری سیه‌پوش که پیکر بی‌جانش بر چوکات یک پله‌ی پنجره افتاده بود؛ نیمه‌ی بدن‌اش به داخل اتاق درس و نیم‌تنه‌ی بالایش متمایل به بیرون پنجره. قربان جوان و بی‌دفاعی که احتمالا در آخرین لحظاتی که می‌خواسته از پنجره‌ی اتاق خودش را به بیرون پرت کند، در هنگام خم‌شدن نیمه‌ی بدنش به سمت بیرون پنجره، مورد رگبار تروریستان قرار می‌گیرد و زندگی‌اش به پایان می‌رسد.

مقامات حکومت افغانستان از یکسر در واکنش‌های‌شان به این تراژدی رقت‌بار، طالبان را مسئول حمله‌ی خونین به دانشگاه کابل معرفی کردند. در مقابل، طالبان در سه نوبت جداگانه، دست‌داشتن در این حمله را رد کرده و حکومت افغانستان را به سازماندهی پروپاگندای استخباراتی علیه این گروه متهم کرد. ولایت خراسان دولت اسلامی، با انتشار اعلامیه‌ای در سایت اعماق، مسئولیت این حمله را به عهده گرفت. اما ماجرا به این سرراستی و اختصار به پایان نمی‌رسد. سفسطه‌ی استخباراتی، استفاده‌ی ابزاری و سیاسی از فاجعه و رقص سیاست با ساز تروریزم کارنامه‌ی طولانی در رخدادهای تروریستی یک و نیم دهه‌ی اخیر افغانستان دارد. نه شانه‌های حکومت با چنین هجمه‌ی تبلیغاتی و سیاسی از تبعات فاجعه و مسئولیت‌ آن خالی‌شدنی‌ست و نه طالبان و داعش و به قول رییس‌جمهور غنی، ۲۳ گروه تروریستی فعال دیگر در کشور، می‌توانند پرونده‌ی پذیرش و انکار مسئولیت فاجعه را ببندند. این سفسطه‌ی رسانه‌ای و استخباراتی و رقص سیاست با ساز تروریزم از کجا می‌آید؟

در طول یک دهه و نیم اخیر، مواجهه‌ی حکومت‌ افغانستان با حملات خونبار تروریستی و مسأله‌ی امنیت جان مردم، دوره‌های مختلفی از چربیدن مصالح و شرایط بازی قدرت و سیاست بر مسئولیت‌پذیری را طی کرده است. در دوره‌ای از این بازه‌ی زمانی حدودا ۱۵ ساله، حکومت افغانستان به دلایل سیاسی و تحت تأثیر رویکرد سیاسی با تروریزم، عوامل حملات خونبار تروریستی را با کلیدواژه‌ی «دشمنان مردم افغانستان» در اعلامیه‌ها و مواضع رسمی‌اش معرفی می‌کرد. در این دوره، طالبان با اصرار و تأکید در اعلامیه‌های‌شان، مسئولیت حملات تروریستی را به عهده می‌گرفت اما حکومت افغانستان با لجاجتی آزاردهنده، از نام بردن صریح «طالبان به‌عنوان عوامل حملات» امتناع می‌ورزید. پس از آن، زمانی که حکومت افغانستان در اوج یک جدال سیاسی، تبلیغاتی و استخباراتی با اسلام‌آباد پنجه انداخته بود، بازی سیاسی با امنیت و تروریزم وارد فاز دیگری شد. حکومت افغانستان به شمول ارگ ریاست‌جمهوری، نهادها و ارگان‌های امنیتی و مقامات ارشد، در کمترین فاصله‌ی ممکن پس از وقوع هر حمله‌ای، کلیدواژه‌‌های «پاکستان» «شبکه‌ی حقانی» و «آن‌سوی دیورند» را در اعلامیه‌های متحدالمال و کلیشه‌ای‌اش چسپانده و منتشر می‌کردند. طالبان به آسمان و زمین می‌زدند که فلان حمله را این گروه انجام داده‌اند اما حکومت افغانستان از پاکستان و آن‌سوی دیورند گذشتنی نبودند.

با آغاز به کار حکومت وحدت ملی، برای مدتی طولانی، کلیدواژه‌ی دیگری در دستور کار پرسونل تبلیغاتی و رسانه‌ای دستگاه حکومت وارد شد: ولایت خراسان داعش. ده‌ها حمله‌ی خونبار به مساجد، ورزشگاه‌ها، آموزشگاه‌ها، تجمعات مدنی و اعتراضی، همایش‌های سیاسی و اماکن مطلقا ملکی و غیرنظامی صورت گرفت. مخرج مشترک همه‌ی این حملات در دستگاه‌های رسانه‌ای و تبلغاتی نهادهای حکومت، داعش بود. پیش‌کشیدن کلیدواژه‌ی داعش در واکنش‌های رسمی حکومت به حملات تروریستی در حالی صورت می‌گرفت که شورای امنیت حکومت وحدت ملی و طالبان، از طرف آدرس‌های مدنی و سیاسی برجسته و مهمی متهم به دست‌داشتن در حملات شدند. جنبش روشنایی، صلاح‌الدین ربانی و چند عضو دیگر شورای رهبری حزب جمعیت اسلامی افغانستان، مارشال دوستم و حزب جنبش ملی و ظاهر قدیر از برجسته‌ترین مدعیان این اتهام بودند.

از قریب به یک‌سال به این سو «طالبان» به تنها کلیدواژه‌ی پرسونل جنگ رسانه‌ای، استخباراتی و تبلیغاتی حکومت افغانستان در مواجهه با حملات و رخدادهای تروریستی و امنیتی تبدیل شده است. پس از هر حمله‌ای در ترافیک مزدحم، پیچیده و چندلایه‌ی تروریزم و خشونت در افغانستان، حکومت افغانستان به فوریت و بدون ارایه‌ی کوچک‌ترین سند و مدرک قابل اتکا و روشن‌کننده، تیربار حملات رسانه‌ای و سیاسی‌اش را بر طالبان نشانه می‌رود. اما با توجه به کارنامه‌ی طولانی و شرم‌آور حکومت افغانستان در مواجهه‌ و بازی سیاسی با مسأله‌ی تروریزم و اهمیت جان و زندگی شهروندان، مردم افغانستان اعتمادشان به حکومت به‌عنوان پاسبان امنیت و ارزش جان‌شان را از دست داده‌اند. مردم افغانستان ناتوانی‌ها و ناچاری‌های حکومت در تأمین امنیت را که آقای صالح از آن به ناکامی اطلاعاتی یاد کرد درک می‌کنند، اما چیزی که برای مردم افغانستان قابل درک و تحمل نیست، ریاکاری، دروغگویی و بازی سیاسی حکومت با تروریزم است. بازی شرم‌آوری که در طول قریب به یک و نیم دهه‌ی گذشته به اجرا گذاشته شد.

پنجه‌های نحس تروریزم و آدم‌کشی کوری که بر گلوی افغانستان نشسته، دارد به استخوان مردم می‌رسد. اکنون بسیار دشوار است محلی را نام ببریم که مورد حمله قرار نگرفته باشد. ناامنی و بوم شوم و نفرت‌آور تروریزم و خونریزی کور به تمام کوی و برزن کشور رخنه کرده است. کوچه، خیابان، مسجد، دانشگاه، مکتب، آموزشگاه، عروسی، فاتحه و هر نقطه‌ی کشور آماج حمله است. مادر آبستن و در حال زایمان روی تخت شفاخانه، داماد در حجله‌ی عروس، دانش‌آموز در صنف، دانشجو در دانشگاه، نمازگزار در مسجد، مسافر در شاهراه و حتا جنین در رحم مادر آماج حمله و حشر و جنون کشتار است. استقامت و خوش‌بینی افغان‌ها در بزرگ‌ترین کاسه‌ی صبر جهان در حال خشکیدن‌ است. مردم از حکومت به‌عنوان، آدرس مشروع، صاحب صلاحیت استفاده از قدرت و مسئول پاسخگویی و اقدامات جسورانه، یک پرسش بزرگ و اساسی دارد؟ قاتلان نمازگزاران، دانش‌آموزان، کودکان، نوزادان و مادران باردار ما کی هستند؟ آدرس واضح بدهید!

در پی حمله‌ی ددمنشانه‌ای که به دانشگاه کابل صورت گرفت، حکومت افغانستان به سیاق ده‌ها حمله‌ای که در قریب به یک سال اخیر رخ داده است، باز هم انگشت اتهام به سمت طالبان نشانه رفت و این بار اما یک شاهکار به آن ضمیمه کرد. استناد حکومت افغانستان به برخی موارد به‌عنوان اسناد و مدارکی که بر دست‌داشتن طالبان در این حمله دلالت می‌کند. یک پرچم خونین و سفید طالبان در محل حمله، یک دست‌نوشته‌ با عبارت «زنده‌باد امارت» بر دیوار یکی از اتاق‌هایی که هدف حمله قرار گرفت و برجسته کردن تفاوت میان شکل و شمایل اسلحه‌‌های به‌جا مانده از مهاجمان و اسلحه‌‌هایی در دستان دو مهاجم داعش در عکسی که این گروه به‌عنوان عوامل حمله منتشر کرده بود.

در ترافیک سنگین حضور گروه‌های مختلف تروریستی و شورشی که آقای رییس‌جمهور، به کرات تعداد آن را ۲۳ عدد شمرده است، و حضور انبوه کانال‌ها و شبکه‌های جاسوسی و استخباراتی در این کشور، مسأله‌ی تروریزم، خونریزی و حملات تروریستی، یک ماجرای پیچیده و چندلایه است. رخدادهای امنیتی و تروریستی آمیزه‌ای از خصومت‌های شخصی، ترورهای مافیایی، حملات استخباراتی و نیابتی، عملیات‌های تروریستی و شورشانه است. صفحه‌ی بغرنجی که دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی افغانستان خود نیز از طرف آدرس‌های سیاسی مهم و برجسته‌ای متهم به بازی و حضور در آن است. در چنین میدان پیچیده‌ای از ترافیک منازعه و تروریزم، علم کردن یک پرچم خونین، دست‌نوشته‌ای بر دیوار و تفاوت اسلحه‌ها در عکس و محل حمله، به‌عنوان مدارک ارایه‌شده توسط نهادهای امنیتی یک حکومت، مضحک و دردناک است. علم‌کردن چنین چیزهایی به‌عنوان «مدرک»، در بالاترین حد مؤثریت، فقط و فقط می‌تواند به درد تبلیغات صفحات زرد و مصروف کردن کاربران عوام و کنجکاو شایعات مضحک در شبکه‌های مجازی بخورد. دردناک از این جهت که حکومتی که می‌باید سپر بلایای سنگین و زعیم ۳۵ میلیون انسان در وضعیت‌های دشوار و تصمیم‌های شجاعانه و حساس باشد، به خوراک رسانه‌ای و تبلیغاتی صفحات زرد و مستعار در شبکه‌های اجتماعی متوسل شده است. گروهی که به‌صورت بی‌پیشینه برای تبرئه‌اش از دست داشتن در حمله، به زمین و آسمان زده و سه اعلامیه‌ی انکار پیاپی می‌دهد، چگونه خطایی به بزرگی حمل پرچم رسمی‌اش به محل حمله و نوشتن شعار «زنده‌باد امارت» را مرتکب می‌شود؟ ناگفته پیداست که مراد از این نوشتار هرگز و به هیچ عنوان، تبرئه‌ی طالبان از دست‌داشتن در این حمله نیست بل، خطاب‌اش به حکومت افغانستان است که به جای این مضحکه‌بازی رسانه‌ای آشکار، به‌عنوان نهاد مسئول و پاسخگو، به مردم مدارک معتبر تحویل بدهید تا قاتلان نمازگزاران و دانشجویان و نوزادان‌شان را به صراحت بشناسند.

حکومت افغانستان باید به بازی شرم‌آور سیاسی‌اش با تروریزم و مسأله‌ی جان مردم افغانستان پایان دهد. به‌جای توسل جستن به مضحکه‌‌های تبلیغاتی مسخره‌، از امکانات استخباراتی و اطلاعاتی گسترده‌ای که در اختیار دارد برای ردیابی عاملان حمله، جمع‌آوری مدارک و شواهد کافی و معتبر و سپس ارایه‌ی شجاعانه و صادقانه‌ی آن به مردم استفاده کند. علاوه بر آن، حکومت باید در مورد بازی‌های سیاسی شرم‌آوری که با مسأله‌ی تروریزم و ارزش جان مردم افغانستان در طول‌ همه‌ی این سال‌ها انجام داد توضیح بدهد و ابهامات گسترده‌ای که در مورد صدها پرونده‌ی حملات خونین و جنایت‌آمیز بر مردم افغانستان وجود دارد، وضاحت بدهد بلکه دست‌کم بخشی از بی‌اعتمادی عظیمی که میان مردم و حکومت خلق شده، ترمیم شود.

در هنگامه‌ای که خنجر توحش و جنایت گروه‌های تروریستی به استخوان مردم رسیده، حکومت مسئول است که به‌صورت صادقانه و با پشتوانه‌ی مدارک معتبر و صریح و نه مضحکه‌بازی و محمل‌بافی‌های کودکانه، آدرس دهد که عامل و عوامل این جنایت‌های ددمنشانه کی/کی‌هایند. سرزمین ما، در وضعیت دشوار و رقت‌باری قرار گرفته است. پیش‌نیاز مواجهه‌ی شجاعانه و مدبرانه با این شرایط وخیم، خلق اعتماد و همسویی صادقانه میان مردم و دستگاه دولت است. حکومت افغانستان اگر سودای مقاومت در برابر این جنگ ددمنشانه را دارد، هیچ گزینه‌ای جز مراجعه‌ی صادقانه به مردم را ندارد. افغان‌ها اگر آخرین نخ‌های مدارا و امیدواری‌شان به مصالحه و پایان‌یافتن این منازعه‌ی خونبار را بریده دیدند، چنانچه در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هفتاد به مقاومت دست زدند، در برابر این خون‌ریزی کور و حشر آدم‌کشی بسیج‌شدنی هستند، حتا اگر کمترین شانس‌ برای پیروزی داشته‌ باشند. از مضحکه‌بازی دست بردارید و مدارک صریح ارایه کند. عوامل این قتل‌های وحشیانه کی‌هایند؟ آدرس واضح بدهید!

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا