یادداشتی بر کتاب«روایت های طالبان» نوشته توماس جانسون
۹ اذر(قوس)۱۳۹۹-۲۰۲۰/۱۱/۲۹
نام کتاب: روایت های طالبان نقش اطلاع رسانی و فرآورده های تبلیغی در جنگ افغانستان
نویسنده: توماس جانسون
مترجم: فردوس کاوش
تعداد صفحه: ۴۴۸
سال انتشار:۱۳۹۸
کتاب «روایت های طالبان» نوشته توماس جانسون استاد دانشگاه نیروی دریایی آمریکا و متخصص دانش ارتباطات و روابط عمومی است که از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۰۹ با ارتش آمریکا در افغانستان کار می کرد، است. که توسط فردوس کاوش به فارسی برگردانده شده است. این کتاب که در ۴۴۸ صفحه نوشته شده که جنگ افغانستان را از زاویه ای منحصر به فرد به رشته تحریر درآورده است. توماس جانسون در این کتاب با ارائه مستنداتی به این نتیجه می رسد که طالبان برخلاف دولت و نیروهای آمریکایی در افغانستان برنده جنگ تبلیغاتی است. به عبارت دیگر، او معتقد است که جنگ افغانستان ، جنگ روایت هاست. فرضیه اصلی او در این کتاب این مسئله است که هردو طرف جنگِ افغانستان در تلاش هستند روایت خاص خود را از طریق پیروزی در میدان نبرد مسلط بسازند. که طالبان از طریق ابزارهایی چون شعر و ترانه و شب نامه موفق عمل می کند. چگونگی تبلیغات طالبان و دیگر سازمان های شورشی افغانستان، گونه شناسی مخاطب های طالبان،نشریه ها، مجله ها و نامه های خبری طالبان، شب نامه های طالبان، نقش اینترنت در جنگ نرم طالبان و اشعار و ترانه های طالبی مهم ترین بخش های این کتاب را تشکیل می دهد.
جانسون در این کتاب مطالعه جنگ افغانستان را از بستر روایت ها و جنگ تبلیغاتی که در خصوص مطالعه منازعه افغانستان کمتر او به او پرداخته شده، نگاه می کند. که همین امر تحسین بسیاری را برانگیخت. به گونه ای که عمر صدر پژوهشگر افغان و استاد دانشگاه آمریکایی در باره این کتاب می نویسد:« اثر باارزشی است. این کتاب دیدگاه های ما را نسبت به عملیات اطلاعاتی/اطلاع رسانی طالبان، روش برخورد و راهبردهای ارتباطی آن ها غنی می سازد. همچنین این کتاب مطالعه مردم شناسانه از پشتون ها نیز است». همچنین، تمیم عاصی معاون پیشین وزیر دفاع افغانستان در امور پالیسی و استراتژی در دیباچه این کتاب نوشته که:« چالش بزرگی که آمریکا،ناتو و حکومت افغانستان باید بر آن فایق بیایند جنگ تبلیغاتی و رسانه ای طالبان است و آنان باید تبلیغات طالبان را خنثی کنند».
نقطه تمرکز جانسون در این کتاب شب نامه ها، شعرها، ترانه و واعظان بوده که آنها را تحلیل محتوایی کرده است و به این نتیجه می رسد که طالبان از طریق این ابزارها به ویژه در جنوب کشور که ناتو در آن شکست خورده توانسته موفق عمل کند. و در مقابل توضیح می دهد که دولت و نیروهای خارجی نتوانسته به مانند طالبان در این بخش عمل کنند و به همین جهت طالبان در جنگ تبلیغاتی برنده شد.و همچنین او از این تحلیل این شب نامه ها به این نتیجه می رسد که این گروه چگونه با استفاده از آنها بر مخاطب تاثیر گذاشته و ذهنیت سازی می کنند و در این راه از روایت های همچون جهاد، پشتون والی و ملی گرایی استفاده می کنند. و مهم تر از آنکه تنها به این ابزارها اکتفا نکرده و بلکه از ابزارهای مدرن مانند شبکه های اجتماعی و وب سایت های چند زبانه نیز استفاده کرده اند.
جانسون در این کتاب نشان داده که چگونه طالبان به دلیل تسلط بر جنوب افغانستان توانسته به خوبی بر ذهنیت آنها تسلط پیدا کنند و مانع نفوذ روایت های رقیب شود. او معتقد است که به دلیل اینکه در این مناطق ادبیات مدرن هنوز رخنه نکرده طالبان از این فرصت نهایت استفاده را برده و به روایت هایی مطابق ایدئولوژی خاص پرداختند و تصویر خاص خود را ترسیم کردند. مسئله ای که جای خالی دولت به خوبی در آن احساس می شود. این در حالی است که ناتو نتوانسته به دلیل عدم درک صحیح از خلقیات و فرهنگ این مردم به درستی اقدام کند در صورتی که حتی در صورت انجام برنامه هایی مشابه نتیجه عکس می دیدند. حتی او در بخشی از کتاب می آورد که طالبان میزان نفوذشان در این مناطق به حدی گسترده شده است که حتی افرادی که از لحاظ فکری نزدیک به طالبان نیستند اشعار آنها را می خوانند.که گویا به نظر می رسد کار چندان سختی هم نباشد. چراکه نویسنده در قسمت شب نامه ها می نویسد که در این شب نامه ها روایت هایی ساده بیان می شود که مردم به راحتی با آنها ارتباط می گرفتند. به عبارت دیگر، نویسنده معتقد است که طالبان به وسیله روایت سازی های آسان مطابق ارزش های خود روایت خود را غالب کردند و روایت های رقیب را از میدان به در کردند.
یکی از افرادی که می تواند به خوبی به توصیف یک کتاب یا نوشته بپردازد، مترجم آن اثر است که به دلیل ارتباط عمیقی که با کتاب گرفته بر تمام کتاب احاطه مسلط دارد. در مورد کتاب« روایت های طالبان»آقای کاوش مترجم این نوشته متفاوت در بخش سخن مترجم به توصیف کاملی از این کتاب می پردازد. او می نویسد:« کتاب روایت طالبان نوشته توماس جانسون در نوع خودش یک پژوهش بی نظیر است. بدون هیچ نوع تردیدی می توان گفت که جنگ افغانستان از منظر ورایت ها، حکایت های رسانه ای و فرآورده های تبلیغاتی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. جانسون تنها کسی است که جنگ افغانستان را از منظر روایت ها، اطلاع رسانی و رسانه مورد بحث قرار داده است. در این کتاب توضیح داده شده است که ناتو چگونه برای ماموریت نظامی خود روایت سازی کرد و پیام های خود را در چه قالبی و توسط کدام ابزار به مخاطب رساند. پیش فرض توماس جانسون در این کتاب این است که جنگ بر ضد شورش گری در واقع جنگ روایت هاست که با هم دیگر می جنگند و طرف های جنگ تلاش می کنند که روایت کدنظر خودشان را به احساس و آگاهی مخاطب انتقال دهنند و مردم عام را در برابر طرف مقابل بسیج کنند. به باور جانسون تحرکات نظامی هم به کمک روایت ها می آیند تا ارده ی طرف مقابل برای دوام جنگ متزلزل شود».
در نهایت، مطالعه این کتاب که از زاویه دیدی بسیار متفاوت تر و کابردی تر به مطالعه جنگ افغانستان پرداخته است، خالی از لطف نیست. چرا که نویسنده با نگاهی منحصر به فرد به زوایای جنگ افغانستان می پردازد و نشان می دهد که چگونه طالبان به خوبی توانسته حداقل در جنوب کشور گفتمان خود را مسلط سازند و مانعی برای نفوذ ناتو ودولت در این منطقه شوند. زاویه دیدی که علی رغم مهم بودن کمتر کسی به آن پرداخته و یا توجه کرده است.