کتابِ «جستاری بر تنوع فرهنگی در افغانستان»
۲۱ آذر (قوس) ۱۳۹۹ – ۱۱ / ۱۲/ ۲۰۲۰
– عنوان کتاب: “جستاری بر تنوع فرهنگی در افغانستان ”
– نویسنده: عمر صدر
– ناشر: Routledge India
– سال انتشار: ۲۰۲۰
– زبان: انگلیسی
عمر صدر استادیار دانشگاه آمریکایی افغانستان (AUAF)، در کابل، افغانستان است. پیش از این، وی در موسسه ی مطالعات استراتژیک افغانستان (AISS) و مرکز ملی تحقیقات پالیسی(NCPR) دانشگاه کابل کار می کرد. علایق اصلی پژوهشی و تحقیقاتی او در رابطه با نقطه تلاقی فرهنگ و سیاست است. وی دکترای خود را از دانشگاه جنوب آسیا، دهلی نو، هند گرفت. از آثار منتشر شده ی اخیر وی می توان به “حل سیاسی منازعات افغانستان” (۲۰۱۹)؛ “وهم اندیشی روند صلح افغانستان: دیدگاه های مردم” (۲۰۱۸)؛ “محمود طرزی: روشنفکر و اصلاح طلب” (۲۰۱۸)؛ “افغانستان: آسیب پذیری اقلیت ها” (۲۰۱۶)؛ و “بازاندیشی ثبات برای افغانستان: اجتماعی ساختنِ قدرت های بزرگ در یک نظم چند جانبه” (۲۰۱۵) اشاره کرد.
همان طور که در توضیحات اولیه در ابتدای کتاب نیز آمده است، کتاب حاضر مسئله حکومتداری، اداره و مدیریتِ تنوع فرهنگی در دولت مدرن افغانستان را تحلیل، و همچنین الگوهای ادغام ملی را ردیابی می کند. همچنین کتاب حاضر به بررسی و کاوش در ساخت دولت افغانستان در قرن بیستم و ملی گرایی افغانستان می پردازد و تغییرات در سیاست های دولت و واکنش های اجتماعی به اشکال مختلف حکومتداری بر تنوع فرهنگی را توضیح می دهد. همچنین می توان گفت، کتاب حاضر لیبرالیسم، اجتماع گرایی و چند فرهنگ گرایی را به عنوان رویکردهای برای حاکمیت تنوع در دولت-ملت را طرح مسئله و مسئله پردازی می کند.
این نشان می دهد: در حالی که مدل های غربی از چندفرهنگ گرایی و تعدد فرهنگ ها نیاز به سازگاری و تطابق فرهنگ های مختلف را پذیرفته و به رسمیت شناخته اند، با این حال در تعامل، مشارکت و ارتباط گرفتن با آنها از طریق گفتگوی بین فرهنگی ناموفق بوده اند. همچنین کتاب حاضر، چالش تنوع درون گروهی و مسئله وفق یافتن با انتخاب و آزادی فردی ضمن شناخت حقوق گروهی و تایید تعدد فرهنگی را شرح و تفصیل می دهد. بنابراین کتاب حاضر از طریق تلفیق و ترکیبِ چند فرهنگ گرایی انتقادی و حساسیت های بین فرهنگی، به عنوان چارچوبی برای یک رویکرد دموکراتیک و فراگیر به منظور حاکمیت تنوع و تکثر، رویکردی جایگزین را بسط و توسعه می دهد.
این کتاب که تلاش و اقدامی اساسی در درک یک کشور جنگ زده آن هم به واسطه ی یک روایت و شرحی خودی است، برای محققان و پژوهشگرانِ سیاست و روابط بین الملل، به ویژه کسانی که به چند فرهنگ گرایی، دولت سازی، ملی گرایی و لیبرالیسم، و همچنین کسانی که در مطالعات فرهنگی، تاریخ، مطالعات افغانستان، مطالعات آسیای جنوبی، مطالعات خاورمیانه، مطالعات اقلیت ها و سیاست گذاران علاقمند می باشند، بسیار مفید و مورد توجه خواهد بود.
به طور کلی می توان گفت این کتاب پس از بیانِ مقدمه ای سازنده، دارای ۶ بخش کلیدی تحت عناوین زیر می باشد: تنوع فرهنگی و دولت؛ ملی گرایی افغان و نارضایتی های آن؛ طریقه و شیوه هایی از ادغام فرهنگی و همگن سازی در افغانستان؛ مسئله ساز بودنِ حاکمیتِ تنوع فرهنگی؛ گفتگوی بین فرهنگی در جامعه ای شکننده؛ نقش بازیگران خارجی در افغانستان (۱۹۹۲–۲۰۱۴)؛ و سرانجام نتیجه گیری نهایی.
در قسمت ابتداییِ بخش مقدمه، نویسنده چنین نوشته است: این کتاب الگوهای ادغام سیاسی–اجتماعی-فرهنگی در افغانستان و این که این سیاست ها تا چه اندازه تبعیض فرهنگی و نابرابری را شکل داده است را نظریه پردازی می کند. کتاب حاضر همچنین تغییر در سیاست های دولت و پاسخ های اجتماعی به اشکال مختلف حکومتداری از تنوع فرهنگی را توضیح می دهد. با تجزیه و تحلیل اینکه چگونه چندفرهنگ گرایی در افغانستان “حرکتی از پایین” و نه سیاستی از طرف دولت می باشد، این مطالعه بیشتر در تلاش است تا فرمول بندی و قاعده سازی های بومی را در مورد اداره و حاکمیت تنوع فرهنگی در افغانستان شناسایی کند. همچنین این کتاب قصد دارد فراتر از یک درک فرمالیستی از حقوق برای کشف گفتمان ها، تخیلات، تعلق ها و تفاوت ها باشد. (Sadr, 2020: 1)
همچنین در قسمتِ پایانیِ بخشِ مقدمه چنین نوشته شده است که، درراستایِ اهداف این مطالعه، تنوع فرهنگی در برگیرنده ی کثرت هویت، آداب و رسوم، عرف و عادات، ارزش ها، شیوه ها، طریقت های گفتمان سیاسی و همچنین ایده و آرمان ها در یک کشور است. ادغام فرهنگی یک فرایند سیاسی-اجتماعی است که از طریق آن دولت تلاش می کند وحدت را با تنوع تطبیق دهد. تأکید بر وحدت یا تنوع در یک دولت می تواند به ترتیب منجر به همگن سازی یا تطابق شود. بیکو پارک (Bhikhu Parekh) همگون سازی را به عنوان شیوه ای از یکپارچگی اجتماعی شناسایی می کند که در آن یک گروه ملزم به پذیرش هنجارهای فرهنگی گروه غالب در جامعه است. فضای سیاسی که همگون سازان طراحی می کنند، فرض را بر این قرار می دهد که یک کشور نمی تواند پایدار باشد، مگر اینکه یک فرهنگ ملی مشترک داشته باشد.
با این درک و طرز تفکر، دولت به عنوان متولی جامعه هم حق و هم وظیفه دارد که اقلیت ها را با فرهنگ ملی تطابق داده و همسان سازند. بدین ترتیب اقلیت ها می توانند از حقوق یکسان به عنوان شهروندبرخوردار شوند، به شرطی که با جریان اصلی شبیه و همگون شوند. سرانجام می توان گفت، تبعیض فرهنگی برخورد نابرابر در حوزه عمومی با اقلیت ها است. برخورد و رفتاری نابرابر ممکن است به شکل و قالبی از توزیع نابرابرِ منابع و فرصت ها برای اقلیت ها یا محرومیت آنها از هویت و فرهنگ فرد باشد. تبعیض فرهنگی ممکن است در هنجارهای اجتماعی، قانون و سیاست های دولت نهفته و تعبیه شده باشد، یا اینکه ممکن است در اشکال و صورت هایی مشهود باشد که جوامع در یک حوزه عمومی نمایش داده و به تصویر می کشند. این سه مفهوم از طریق گفتمان ملی گرایی، گفتگوی بین فرهنگی و سیاست شناخت و شناسایی به یکدیگر مرتبط و متصل می شوند. (Sadr, 2020: 5)
اما دررابطه با کتاب حاضر می توان به نظر دو تن از اساتید حوزه ی علوم سیاسی و روابط بین الملل اشاره کرد.
جیاشری ویوکاناندا، از گروه روابط بین الملل، دانشگاه جنوب آسیا، دهلی نو دررابطه با کتاب حاضر براین باور است که: عمرصدر در کتاب خود تلاش می کند تا تحلیلی بنیادین از سیاست هویت در افغانستان انجام دهد. استدلال اصلی نویسنده – براین مبنا که برای آنکه دموکراسی یک پروژه موفق باشد، باید بر بازنماییِ تنوع فرهنگی بنا شود- مربوط به افغانستان معاصر است. مشارکت صدر در گفتمان چند فرهنگ گرایی، به یک شکاف مهم در مطالبی این چنین از افغانستان می پردازد، و آن را از نظر ارزش علمی و ارتباط آن با سیاست قابل توجه می سازد.’
همچنین آشوک آچاریا، استاد گروه علوم سیاسی، دانشگاه دهلی، هند دررابطه با کتاب عمر صدر معتقد است: عمر صدر با به کارگیریِ ادبیات هنجاری معاصر، هم از نظر تئوری سیاسی و هم از نظر روابط بین الملل، یک روندِ الزام آور برای حفظ تنوع فرهنگی در افغانستان ایجاد می کند. با توجه به یک تصور رو به رشد و فزاینده ای مبتنی بر آنکه چند فرهنگی در سطح جهانی رو به زوال است، این اثر، اثری قابل ستایش و به جا است. من اطمینان دارم که این تلاش صدر برای اندیشمندان در رشته های مختلف و به ویژه افرادی که مشتاق یادگیری از یک بازنمایی و بصری سازیِ فراملی از نظریه ی چند فرهنگ گرایی و عمل کردن فراتر از حاشیه ی امنِ ساخت های غربی هستند، فوق العاده مفید خواهد بود.
– Sadr, Omar, (2020), “NEGOTIATING CULTURAL DIVERSITY IN AFGHANISTAN”, Routledge, Taylor & Francis Group