ماجراجویی های جاه طلبانه ترکیه در افغاستان
۲۴ میزان (مهر) ۱۴۰۰ – ۱۶/ ۱۰/ ۲۰۲۱
ترکیه در افغانستان
با بالا گرفتنِ تحولاتِ گسترده و پیچیده در منطقه طی سال های اخیر، به نظر می رسد ترکیه برای عقب نماندن از قافله ی نفوذ و قدرت افزایی، و با تکیه بر سیاست های ریسک پذیر و فرصت طلبانه خود، درصدد نقش آفرینی هایی بلندپروازانه و طلایه داری رهبری در منطقه بوده است. شاید بتوان دامنه فعال گرایی ترکیه در سال های اخیر را از نقش این بازیگر مداخله جو در بحران سوریه و سودای قدرت نمایی منطقه ای، تا تلاش برای نفوذ در مناقشه قره باغ و رویکردی جانبدارانه، و نهایتا اصرار در تامین امنیت فرودگاه کابل و متعاقبا سیاست خارجی آنکارا برای کنترل اوضاع به نفع خود در افغانستانی تحت کنترل رهبرانِ سیاسی جدید دانست.
اما ترکیه که با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و انتقاد از سیاست های یک جانبه واشنگتن در قبال تروریسم، درصدد پهن کردن تور خود جهت صید فرصت های محتمل از قدرت افزایی، و سوق دادن پیکان انتقادات ناشی از حملات اخیر داعش به سمت ایالات متحده بوده است، تلاش می کند خود را دلسوز افغانستان نشان دهد. چنانچه وزیر امور خارجه ترکیه، مولود چاووش اغلو در کنفرانسی مطبوعاتی در ۹ اکتبر ۲۰۲۱ (۱۷ مهر ۱۴۰۰) از سیاست های ایالات متحده دررابطه با ترورییسم انتقاد، و اذعان کرد آمریکا داعش را از سوریه به افغانستان منتقل کرده است.
روابط بین آمریکا و ترکیه از زمان کودتای ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶، خرید موشک های اس -۴۰۰ روسی از سوی ترکیه و مواردی از این دست رو به وخامت رفته است. ماندنِ آخرین عضو ناتو در افغانستان و یک نقطه ارتباطی کلیدی بین طالبان و غرب می تواند نقش میانجیگری منطقه ای که ترکیه مدت ها در آرزوی آن بوده را به این کشور اعطا کند. گرچه ترکیه حداقل در ظاهر اعلام کرده است که طالبان را به رسمیت نمی شناسد، اما به نظر می رسد آنکارا نیز چون برخی بازیگران فرصت طلب منطقه با پذیرش عاملیت طالبان به عنوان رهبرانی مشروع مشکلی نداشته باشد.
بدین ترتیب، ترکیه با داغ بودن تنور شرایط متحول و متزلزل افغانستان سعی دارد نقش خود را به عنوان بازیگری مهم در بهبود وضعیت این کشور تثبیت کند، بدین ترتیب به نظر می رسد تلاش ها برای عادی سازی مناسبات با طالبان و بهبود شرایط در افغانستان می تواند تیری باشد که چند نشان را هدف رود: ۱-بی اعتبار کردن نقش ضدتروریسم ایالات متحده طی دو دهه حضور نظامی در افغانستان؛ ۲- تثبیت جای پای خود در افغانستان و اشاعه نفوذ منطقه ای خود به عنوان قدرتی حیاتی؛ ۳- بازگرداندن مهاجران افغان به کشور خود؛ ۴- احیای پان ترکسیم.
سیاست خارجیِ هزینه برِ ترکیه
بی ثباتی های ایجاد شده درپیِ بهار عربی سال ۲۰۱۱ محیطی را برای اردوغان فراهم کرد که در آن می توانست از مزایای احساسات ناسیونالیستی ترکیه استفاده کرده، موقعیت سیاسی داخلی خود را تقویت و ترکیه را در قالب یک بازیگر اصلی منطقه ای در سیستم چندقطبی در حال ظهور بیند و این تحول در سیاست خارجی ترکیه را می توان بخشی از تغییر تفکر استراتژیک در آنکارا دانست. اردوغان در پی مداخله در شمال شرق سوریه، با موفقیت در مورد توافق با روسیه در مورد حذف جنگجویان کُرد در مرز جنوبی ترکیه مذاکره کرد. همچنین آنکارا به طور مشابه در لیبی نیز به عنوان یک میانجیگری کلیدی تبدیل شد.
با این حال حین دستیابی به دستاوردهای ژئوپلیتیکی، مانورهای ترکیه این کشور را در خطر انزوای سیاسی قرار داده است. گرچه سیاست خارجی قاطع اردوغان در لیبی و سوریه باعث تقویت موقعیت سیاسی وی در داخل کشور شد، اما ریاض و ابوظبی را بیگانه ساخت، رقابت بر سر رهبری منطقه را شدت بخشیده و یکجانبه گرایی ترکیه در خارج نیز به شکاف در روابط این کشور با واشنگتن و بروکسل منجر شده است. اما بحران در افغانستان یک پویایی منطقه ای جدید را آفریده که آنکارا می تواند از اهرم قدرت برخوردار شده و باعث محاسبه ژئوپلیتیک مجددی شود که اهمیت استراتژیک منطقه ای ترکیه را افزایش خواهد داد.
در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۱ شاهد دیدار مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه با امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه افغانستان بودیم. به گزارش وب سایت الجزیره، دیدار وزیر خارجه ترکیه با هیئت عالی رتبه حاکمان طالبان، اولین دیدار پس از تصرف این کشور توسط طالبان بود. چاووش اوغلو اذعان کرد”ما به جامعه بین المللی در مورد اهمیت تعامل با دولت کنونی طالبان گفتیم. در واقع، به رسمیت شناختن و تعامل دو چیز متفاوت است.” وی افزود “اقتصاد افغانستان نباید سقوط کند. بنابراین کشورهایی که حساب های خارجی افغانستان را مسدود کرده اند باید انعطاف پذیرتر عمل کنند.” وی همچنین بر لزوم اطمینان از امنیت در فرودگاه قبل از از سرگیری پروازهای عادی تاکید کرد. همچنین چاووش اوغلو اشاره کرد برای تأمین وحدت در افغانستان، باید دولت فراگیر تشکیل شود و اذعان کرد از طالبان خواسته است حقوق زنان از جمله دسترسی به شغل و تحصیل را حفظ کنند.
ماجراجویی ترکیه در افغانستان و احیای پان ترکیسم
برخی تحلیلگران براین باورند که ترکیه با وجود پایان ماموریتش در چارچوب ناتو در تلاش است تا یک پایگاه نظامی دائمی در این کشور ایجاد کند و طالبان به دنبال پشتیبانی تکنیکی از این گروه است. به طوری که اردوغان در ۲۰ جولای در قبرس به خبرنگاران گفت که آمریکا با طالبان مذاکره کرده است که ترکیه مخالف عقاید طالبان نیست و آنکارا همراه با طالبان می تواند راحت تر گفتگو کند. این در حالی است که این سیاست های اردوغان مخالفان خاص خود را دارد. به طور مثال، کمال قلیچدار اوغلو، رهبر حزب جمهوری خواه خلق ترکیه مخالفت شدیدی با ماجراجویی نظامی ترکیه در افغانستان دارد. علاوه بر این، خبرگزاری تی ار تی ورلد «TRT World» گزارش داد که اکثریت ترک ها و احزاب مخالف با سیاست توسعه طلبانه اردوغان در افغانستان مخالف هستند. با این حال علی رغم انتقاد مخالفان، دولت اردوغان خود را برای نقش بزرگتری در افغانستان آماده کرده است. به نظر می رسد که رئیس جمهور ترکیه در حال برنامه ریزی برای توسعه سیاست خارجی توسعه طلبانه خود در افغانستان است. (Terzi, 2021)
به هر حال نباید فراموش کرد در این مسیر موانعی نیز وجود دارد؛ چنانچه در داخل کشور ترکیه، تب ناسیونالیستی و تنش های ضد مهاجرت به سوی جمعیت پناهندگان نیز بالارفته است. علاوه بر پیگیری منافع ترکیه در افغانستان، دولت به دلیل هجوم مهاجران افغان به این کشور مورد انتقاد شدید مخالفان قرار گرفت. رسانه های محلی گزارش داده اند که حدود ۳۰۰۰۰۰ مهاجر افغان به طور موقت در خاک ترکیه اقامت دارند و منتظر فرصتی مناسب برای قاچاق غیرقانونی به اروپا هستند. حضور آنها در ترکیه بر ۳٫۶ میلیون پناهنده سوری افزوده، زیرساخت ها را تحت فشار قرار داده و چالش های اقتصادی و امنیتی بسیاری را برای ترکیه نشان می دهد. بدین ترتیب به نظر می رسد برای حل این معضل، ترکیه باید به افغانستان کمک کند تا به کشوری مستعد تامین زندگی امن و مرفه برای شهروندانش تبدیل شود، و این می تواند یک بازی برد-برد برای ترکیه باشد.
ترکیه و تعاملات مشترک منطقه ای
آشکار است که ترکیه با تلاش هایی هماهنگ و مشترک برای تقویت تعاملات دیپلماتیک، توسعه ای و نظامی به دنبال گسترش نقش خود در افغانستان جنگ زده و تعارض محور بوده است. دامنه و مقیاس منافع ترکیه در افغانستان بیانگر تحول سیاست خارجی ترکیه در سال های اخیر بوده است. با بلندپروازی برای رهبری منطقه ای، ترکیه سعی کرده است قدرت خود را از طریق مشارکت قاطعانه در مناطق مختلف همسایگی گسترش دهد. منطقه افپاک نیز از این قاعده ی مستثنی نیست.
باید گفت ابتکار عمل های دیپلماتیک ترکیه در درجه اول با تمرکز بر بهبود روابط دوجانبه بین کابل و اسلام آباد نیز در همین راستا بوده است. به ویژه اینکه آنکارا شدیدا احساس می کند که به خاطر مذهب مشترک، روابط خوب با هر دو کشور، و مواردی از این دست در مسیر ایفایِ این نقش میانجیگری، از مزایای متمایزی نسبت به سایر تسهیل گرانِ ثالث برخوردار است. گرچه حمله به رهبری آمریکا در سال ۲۰۰۱ علیه رژیم طالبان در این کشور محبوب و پرطرفدار نبود، اما ترکیه تصمیم گرفت به عنوان یک کشور عضو ناتو به این ماموریت نیرو ارائه دهد و از آن زمان حضور نظامی خود را در افغانستان حفظ کرده است.
اگرچه ارتش ترکیه به طور فعال در آموزش نیروهای امنیتی افغانستان و در ارائه کمک های لجستیکی به دیگر نیروهای بین المللی مشارکت داشته است، اما از استقرار نیروهای خود در عملیات ضد شورش به طور مستقیم اجتناب کرده و تنها در اقدامات صلح سازی پس از جنگ در افغانستان شرکت کرده است. به هرروی به باور برخی تحلیلگران سیاسی، اگرچه تعامل ترکیه با افغانستان از سال ۲۰۰۱ و در چارچوب عملکرد ناتو انجام شده است، اما رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه مشتاق فاصله گرفتن از اقدامات جنگی ایالات متحده علیه طالبان بود. در واقع دولت ترکیه بر این عقیده است که عناصر سازگار و آشتی پذیرِ طالبان باید وارد جریان اصلی سیاسی افغانستان شوند و بدون تقویت همکاری میان افغانستان و پاکستان نمی توان افغانستان را تسکین بخشیده و با آرامش و صلح همراه کرد.
بدین ترتیب باید گفت اگرچه ترکیه در روابط خود با کابل و اسلام آباد ادعای بی طرفی دارد، اما مخفی ساختن زوایایِ سیاست نرم آنکارا نسبت به پاکستان دشوار است. روابط ترکیه و پاکستان ممکن است مانع حمله نیروهای ترکیه به طالبان افغانستان شود که از پناهگاه امن در خاک پاکستان برخوردارند. از سوی دیگر، در این مقطع زمانی مهم و قابل توجه، پاکستان برای مقابله با نفوذ آمریکا در حل معمای افغانستان عجله داشته تا ترکیه را در یک ائتلاف منطقه ای شامل روسیه و ایران وارد کند. همچنین دولت ترکیه روابط خود را با رهبری طالبان در جهت علاقه مشترک برای دور نگه داشتن داعش افزایش داده است.
پیش از این، تمرکز اردوغان بر افغانستان ناشی از امید آنکارا بر آن بود که توافق صلح با میانجیگری ترکیه در افغانستان می تواند به آنکارا در کسب نفوذ سیاسی در ناتو کمک کند. به هرروی، اگرچه پویایی های ناپایدار ژئوپلیتیک منطقه ای تلاش های ترکیه در متقاعد ساختن طالبان برای مذاکرات صلح با دولت مورد حمایت ایالات متحده در افغانستان را ناکام گذاشت، اما ترکیه با تغییر جهتی نرم و سریع به تلاش خود در مسیر نفوذ در مسائل افغانستان اما این بار به موازاتِ همراهی با طرفی دیگر ادامه می دهد. (Kaura, 2017)
سیر موضع گیری دولت ترکیه در قبال افغانستان
آشکار بود که در دولت سابق افغانستان، ترکیه به کابل نزدیکتر از طالبان است. ظاهرا این موضع گیری دلایل زیادی داشت: نخست آنکه دولت کابل به ایالات متحده، همتای ترکیه در ناتو نزدیک بود. دوم، دولت کابل از اعتبار بین المللی برخوردار بود در حالی که بسیاری از کشورها طالبان را یک سازمان تروریستی می دانند و هرگز دولت آن را در گذشته به رسمیت نشناخته بودند. یکی دیگر از دلایل این بود که نسخه طالبان از اسلام با نسخه پذیرفته شده اکثریت اسلام در جهان اسلام، به ویژه در ترکیه مطابقت ندارد. سرانجام، روشن شد که موضع ناسیونالیستی تأثیر به سزایی در سیاست خارجی ترکیه در قبال افغانستان داشنه است. چنانچه؛ سیاستگذاران ترکیه به جای بی طرف بودن، حمایت بیشتر از افغان هایی را انتخاب کردند که ریشه های ترکی داشتند: ازبک ها و ترکمن ها.
اما با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان به نظر می رسد چرخشی در سیاست های ترکیه در قبال این کشور صورت گرفته است. در حالی که ترکیه به خوبی می داند که پیشروی در افغانستان یک پروسه ریسک پذیر و طولانیست، اما آنها سعی می کنند که حرکت خود را ماهرانه متعادل کنند. ترکیه نیز مانند اکثر همسایگان افغانستان قصد ندارد تجربه سال های ۱۹۹۶-۲۰۰۱ را تکرار کند. چراکه استراتژی بین المللی برای منزوی کردن طالبان در آن زمان، به رهبری آمریکایی ها، به یک معنا به یک فاجعه منجر شد. شاید این بار باید استراتژی متفاوتی اعمال شود که اساسا بهتر است تغییر رفتار طالبان، نه خود طالبان باشد. و در این میان، برخی کشورهایی منطقه می توانند طالبان را در این تغییر همراهی کنند. (Balawi, 2021)
آیا جاه طلبی های ترکیه در افغانستان نتیجه معکوس خواهد داد؟
هنگامی که بسیاری از کشورها افغانستان را ترک می کردند، ترکیه به دنبال راهی برای ماندن در این کشور بود. با کمک به اداره کردن فرودگاه کابل، آنکارا معتقد است که می تواند در افغانستان جایگاهی پیدا کند که به سهم خود به اهداف گسترده تر این کشور کمک کند. با این حال بحران افغانستان به طور فزاینده ای منطقه ای می شود و همسایگان افغانستان احتمالا نقش برجسته تری را ایفا می کند در حالی که ترکیه بدون نقش امنیتی در بهترین حالت یک بازیگر حاشیه ای خواهد بود. بنابراین، برای آنکه آنکارا بتواند از افغانستان برای اهداف دیگر استفاده کند، ابتدا باید اطمینان حاصل کند که هر نقشی که در فرودگاه کابل ایفا می کند دارای جنبه امنیتی باشد و نقشی مطلقا فنی یا غیرنظامی نداشته باشد. چرا که آنکارا فاقد منابع دیگر برای نفوذ در این کشور است.
از طرف دیگر، به نظر می رسد طالبان با ایفای نقش ترکیه در اداره فرودگاه به همراه قطر تا حدی برای حفظ ارتباط با بازیگران بین المللی و اجتناب از انزوای بین المللی موافقت می کنند اما آنها در مورد بعد امنیتی این مسئله محتاط هستند. با این وجود ترکیه امیدوار بود که طالبان در کابینه خود از شخصیت های ترک از اقلیت های ترکمن و ازبک در کابینه جدید خود استفاده کند چرا که به ترسیم روایت ترکیه در داخل کمک می کند اما طالبان خواسته های ترکیه در ابعاد سیاسی و امنیتی را برآورده نکرده است و حتی اگر طالبان با محدودیت نقش امنیتی ترکیه موافقت کند، بعید است که این امر به آنکارا در دستیابی به جاه طلبی های خود کمک کند.
پس ترکیه امیدوار است به چه چیزی دست یابد؟ به باور برخی آنکارا می خواهد از افغانستان به عنوان اهرمی برای بهبود روابط خود با ایالات متحده و به عنوان منبعی برای نفوذ در مقابل اروپا به ویژه در مورد مهاجرین، در بازسازی نهایی افغانستان و ایفای نقش در آسیای جنوبی استفاده کند. (Dalay, 2021)
به هر حال با ماجراجویی های اخیر ترکیه در سوریه، لیبی و آذربایجان باید گفت ترکیه این فرصت پیش آمده در افغانستان را به راحتی از دست نخواهد داد. این با جاه طلبی های ترکیه برای نفوذ بیشتر در آسیای مرکزی و تقویت اقتصاد رو به رشد خود مطابقت دارد. علی رغمِ گردن کشی های ترکیه در تحولات منطقه، به نظر نمی آید این کشور هنوز به عنوان نیرویی اشغالگر درک شده باشد و این برای ترکیه مزیت بزرگیست. در نتیجه می توان سیاست خارجی ترکیه را فرصت طلبانه دانست.
در نهایت همان گونه که یک مقاله در سایت خبری آناتولی نیز مطرح کرده است “ترکیه به دنبال تثبیت جایگاه خود بر اساس واقعیت های نظم نوین جهانی در حال ظهور است … همانطور که محور و قطبِ تاریخ از اقیانوس به آرام منتقل می شود، ترکیه نیز به درستی سیاست خارجی چندجانبه خود را تثبیت می کند.” این مقاله جهان بینی آنکارا را در جهت حرکت برخی از مهره های شطرنج خود به سمتِ افغانستان با امید به همکاری با چین، روسیه و ایران برای کنترل کابل نشان می دهد.
منابع:
– Balawi, Mohammad Makram, (2021), “A Turkish Policy Shift towards the Taliban?”, https://www.middleeastmonitor.com/20211006-a-turkish-policy-shift-towards-the-taliban/
– Dalay, Galip, (2021), “Will Turkey’s Afghanistan ambitions backfire?”, https://www.chathamhouse.org/2021/10/will-turkeys-afghanistan-ambitions-backfire
– Kaura,Vinay, (2017), “Turkey Sees Expanding Role in Afghanistan”, https://www.mei.edu/publications/turkey-sees-expanding-role-afghanistan
– Terzi,Türkmen, (2021), “Turkey’s Afghanistan adventure and the revival of Pan-Turkism”, https://www.turkishminute.com/2021/08/31/fghanistan-adventure-and-the-revival-of-pan-turkism/amp/