سر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

ایمن الظواهری؛ از پزشکی تا رهبری گروه تروریستی القاعده

یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۱-۷/ ۸/ ۲۰۲۲

ایمن الظواهری، تروریست مصری، جانشین اسامه بن لادن به عنوان رئیس القاعده، پس از نزدیک به دو دهه مخفی شدن، در سن ۷۱ سالگی درگذشت. او در اثر شلیک دو موشک از یک پهپاد آمریکایی به خانه اش در مرکز کابل کشته شد. رئیس جمهور بایدن در یک سخنرانی خطاب به مردم کشته شدن الظواهری را تایید کرد و این حمله را “حمله ای دقیق” خواند که تلفات غیرنظامی در پی نداشت. این عملیات تقریباً یک سال پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان پس از چندین دهه جنگ در آنجا، صورت گرفت.

ایمن الظواهری، رهبری بدون کاریزما

ایمن الظواهری را مغز متفکر و مشاور بن لادن می دانند. تاثیر او در شکل‌گیری القاعده در حملات ۱۱ سپتامبر نشان داده شد. وی دلایل و سازمان سیستماتیکی را ارائه کرد که بن لادن، که شش سال کوچکتر از او بود را متقاعد کرد در مقیاس بین المللی فعالیت کند. او متحدان مصری را در موقعیت‌های کلیدی قرار داد، استفاده سازمان از رسانه‌ها را بهبود بخشید و ساختار سلول‌های کوری را که در محافل جهادی مصر استفاده کرده بود، معرفی کرد که نتایج مرگ‌باری به همراه داشت. آمریکایی ها او را به عنوان رهبر شماره ۲ القاعده و معاون اسامه بن لادن می شناختند. اما در حقیقت، این مغز و دست های غرق خون ایمن الظواهری بود که بدنام ترین جنبش تروریستی جهان را هدایت کرد.

الظواهری زمانی رهبری القاعده را برعهده گرفت که با مرگ بن لادن و بعداً با ظهور جنبش دولت اسلامی در عراق و سوریه (داعش) در عراق، روحیه آنها تضعیف شده بود. اگرچه جهادی‌های رقیب به سرعت از القاعده در وحشی گری پیشی گرفتند، اما پس از پنج سال تا حد زیادی سرکوب شدند و عملیات غیرمتمرکزتر ظواهری که دست‌نخورده باقی مانده بود، گسترش یافت.

ظواهری در ژوئن ۲۰۱۱، شش هفته پس از کشتن بن لادن توسط نیروهای دریایی ایالات متحده در ابیت آباد، رسماً رهبر القاعده شد. وابستگان القاعده از یمن تا عراق، پاکستان تا مالزی به زودی با او بیعت کردند. ظواهری از سال ۱۹۹۸ رسماً معاون بن لادن بود و ریاست شورای مشورتی القاعده و کمیته مذهبی آن را بر عهده داشت که فتوا صادر می کرد. او اغلب در ویدئو ظاهر می شد و عنوان “مرد پشت پرده” را به خود اختصاص داد. بررسی دقیق شخصیت این رهبر تروریسم از بعد روان شناسانه مبنی بر این است که عدم ظاهر شدن وی در انظار عمومی نشانی از کم رویی؛ اما بیعت سریع مردم چندین کشور با او نشانی از وجود کاریزما و جذب اشخاص به خود است. با همه این تفاسیر و با توجه به اقداماتی که بعد از جانشینی الظواهری مشاهده می شود، او برخلاف بن لادن کاریزماتیک، سختگیر و کمتر الهام بخش به نظر می رسید.

خاستگاه خانوادگی و طبقه اجتماعی

ظواهری در معادی، شهری در حومه قاهره  از طبقه متوسط رو به بالا، در سال ۱۹۵۲ به دنیا آمد. معادی شهری است که خانه بسیاری از خانواده های موفق مصر بود. در زمان تولد ظواهری، این شهر بیشتر جمعیت یهودی داشت و تعداد کلیساها از تعداد مساجد بیشتر بود. پدرش، محمد ربیع الظواهری، استاد فارماکولوژی (داروسازی) در دانشگاه قاهره بود. مادرش امیمه عزام از خانواده ای سیاسی بود. پدربزرگ پدری ایمن، امام اعظم دانشگاه الازهر، معتبرترین مقر آموزش مسلمانان سنی در جهان بود. عموی او ریاست حزب کارگر مصر را بر عهده داشت و عموی بزرگش عبدالرحمن عزام اولین دبیرکل اتحادیه عرب بود.

ظواهری از مدرسه دولتی به دانشگاه قاهره رفت و در سال ۱۹۷۴ به عنوان دکتر فارغ التحصیل شد. او که به زبان های انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط داشت، چهار سال بعد مدرک فوق لیسانس جراحی گرفت و در ارتش مصر مشغول به کار شد. در سن ۱۵ سالگی به دلیل عضویت در گروه ممنوعه اخوان المسلمین – یک گروه مخالف سیاسی اسلامگرای سنی- دستگیر شد. او که جوانی جدی، با استعداد و تحصیلکرده بود، در اوایل زندگی تحت تأثیر یکی از عموهایش، محفوظ عزام، منتقد پرشور دولت سکولاریست مصر، و همچنین متاثر از نوشته های سید قطب، نویسنده و روشنفکر مصری که یکی از بنیانگذاران افراط گرایی اسلامی قرن بیستم بود. بر اساس گزارش لارنس رایت در کتاب برنده جایزه پولیتزر خود به نام «برج روبه‌رو»، اعدام قطب توسط دولت مصر در سال ۱۹۶۶ بود که ظواهری را که در آن زمان ۱۵ سال داشت الهام بخشید تا گروهی از دوستان جوان را در یک سلول مخفی سازماندهی کند که هدف سرنگونی حکومت مصر و استقرار حکومت دینی اسلامی را دنبال کردند. گروه کوچکی از پیروان ظواهری در نهایت به سازمانی به نام جماعت الجهاد یا گروه جهاد تبدیل شدند.

ظواهری با وجود سخت‌تر شدن دیدگاه‌های سیاسی‌اش، به دنبال حرفه‌ای در هنرهای شفابخش بود و مدرک پزشکی را از دانشگاه قاهره گرفت و مدت کوتاهی به عنوان جراح ارتش خدمت کرد. او سرانجام یک مطب را در یک ساختمان مجهز متعلق به والدینش افتتاح کرد و گهگاه از بیماران در کلینیک قاهره تحت حمایت اخوان المسلمین، مراقبت می کرد. او با آزا نویر، دختر یک خانواده مصری ثروتمند و وابسته به سیاست، ازدواج کرد و این زوج در نهایت صاحب یک پسر و پنج دختر شدند.

از سال ۱۹۸۰ به مداوای مجروحان حمله شوروی به افغانستان، همسایه شمالی پاکستان پرداخت. ظواهری در حین کار در درمانگاه اخوان المسلمین برای اولین بار برای بازدید از اردوگاه های پناهندگان در امتداد مرز افغانستان و پاکستان دعوت شد. او در آنجا زخم مجاهدینی را که در افغانستان با شوروی می‌جنگیدند، وصله کرد و با جوان کاریزماتیک سعودی، بن‌لادن، برخورد کرد. بن لادن و ظواهری هر دو دارای پیشینه هایی ممتاز بودند. اولی پسر یک پیمانکار ساختمانی ثروتمند سعودی بود. دومی محصول طبقه تحصیل کرده مصر است. هر کدام در خانواده‌های مذهبی- اما نه  رادیکال- بزرگ شدند. هر دوی آنها از مسیرهای شغلی انتخابی خود – پزشکی در مورد ظواهری، مهندسی در مورد بن لادن – دست کشیدند تا با یک جهاد جهانی علیه آنچه که آنها را دشمن اسلام می‌دانستند مبارزه کنند.

در اکتبر ۱۹۸۱، افراط‌گرایان انور سادات، رئیس‌جمهور مصر را ترور کردند و هنگامی که مقامات قاهره نتوانستند همدستی مستقیم ظواهری را ثابت کنند، او را به نگهداری غیرقانونی اسلحه متهم کردند. او در یک سلول کوچک محبوس بود و طبق گزارش‌ها هر روز مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفت و گفته می‌شد که تحت شکنجه الکتریکی اسامی همکاران خود را اقرار کرد. او در نتیجه این کار احساس خیانت به همکارانش را داشت. ظواهری پس از گذراندن سه سال حبس آزاد شد، اما او بعداً در خاطرات خود مدعی شد که در دوران زندانش شکنجه شده است، تجربه‌ای که به گفته او او را مصمم‌تر کرد تا دولت مصر را از طریق زور نابود کند.

ظواهری در طول سال‌های پس از زندان، اغلب به آسیای جنوبی سفر می‌کرد و به طور فزاینده‌ای با مجاهدین و خود بن لادن، که به عنوان پزشک شخصی خود به وی تکیه می‌کرد، با مجاهدین کار می کرد. سعودی ها از فشار خون پایین و سایر بیماری های مزمن رنج می بردند و نیاز به تزریق مکرر گلوکز داشتند. پایداری ظواهری در ارائه کمک در برابر بمباران شوروی در افغانستان، شهرت دکتر را در میان مجاهدین و همچنین دوستی مادام العمر با بن لادن را تقویت کرد.

ظواهری حداقل یک بار در دهه ۱۹۹۰ به ایالات متحده سفر کرد، یک تور کوتاه از مساجد کالیفرنیا با نام مستعار و برای جمع آوری پول برای خیریه های مسلمان که از پناهندگان افغان حمایت می کنند. در همان زمان، او به فشار بر پیروان مصری خود برای حملات بزرگتر در داخل ادامه داد و معتقد بود که چنین تاکتیک‌های تکان‌دهنده‌ وحشیانه توجه رسانه‌ها را جلب می‌کند و صداهای معتدل‌تری را که طرفدار مذاکره و سازش هستند، از بین می‌برد. پس از آزادی در سال ۱۹۸۴، مصر را به مقصد عربستان سعودی و سپس پاکستان ترک کرد و دیگر برنگشت (theguardian, 2022).

منشا فکری و اعتقادی مغز متفکر القاعده

ظواهری رهبری گروه ستیزه جوی خود را برعهده داشت و پیشگام نوعی تروریسم بود که برای حملات نظامی و کشتار بی رویه غیرنظامیان ارزش قائل بود. او پان عربیسم سکولار را نوش دارویی کاذب خواند و در کتاب برداشت تلخ (۱۹۹۱) رویکرد بهبود بخش اخوان را رد کرد. وی از سید قطب، ایدئولوگ مصری که در سال ۱۹۶۶ در زندان مصر کشته شد، عقایدی را پذیرفت که بر اساس آن جهان در حالت جهل به سر می برد. همه رهبران کشورهای مسلمان مستحق محکوم شدن به عنوان مرتد هستند و اینکه فقط مبارزه مسلحانه و شریعت (حقوق دینی) است که می تواند افتخارات اسلامی گذشته را بازیابی کند.

هنگامی که او در دهه ۱۹۹۰ به طور رسمی گروه خود را با القاعده ادغام کرد، آن تاکتیک ها و همچنین دید گسترده ای را برای حمله به غرب به همراه داشت. این ظواهری بود که فرض کرد شکست “دشمن دور” – ایالات متحده – یک پیشروی اساسی برای مقابله با “دشمن نزدیک” -رژیم‌های عربی طرفدار غرب- که مانع تحقق رویای این گروه برای متحد کردن همه مسلمانان تحت یک خلافت جهانی هستند.

ظواهری در بیانیه‌ای در سال ۱۹۹۸ نوشت: «کشتن آمریکایی‌ها و متحدان آنها – غیرنظامی و نظامی – یک وظیفه فردی برای هر مسلمانی است که می‌تواند در هر کشوری که امکان انجام آن وجود دارد، انجام دهد». سه سال بعد، او با کمک به برنامه ریزی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون، این کلمات را عملی کرد. ظواهری در سال‌های پایانی زندگی خود، دوران افول القاعده را رهبری می‌کرد، در حالی که اکثر شخصیت‌های مؤسس این گروه مرده یا پنهان شده بودند و نقش رهبری سازمان توسط افراد تازه‌کار تهاجمی مانند دولت اسلامی به چالش کشیده شد.

او رهبر گروه تروریستی باقی ماند، اما نتوانست از انشعاب جنبش اسلام گرایان در سوریه و دیگر مناطق درگیری پس از سال ۲۰۱۱ جلوگیری کند. شایعه شده بود که وضعیت سلامتی خوبی ندارد، او به دلیل ناپدید شدن طولانی مدت خود از دید عموم شناخته شد، که گهگاه با انتشار مقالاتی قطع می شد. کتاب‌ها و موعظه‌های ضبط‌شده ویدیویی که سبکی خشک و جستجوگری را به نمایش می‌گذارد که برای عصر رسانه‌های اجتماعی مناسب به نظر نمی‌رسد.

بروس ریدل، کارشناس سابق مبارزه با تروریسم سیا و مشاور چهار رئیس جمهور ایالات متحده، در مصاحبه ای در سپتامبر گفت: “ظواهری ایدئولوگ القاعده است، مرد فکر است تا مرد عمل.” نوشته‌های او پرمعنا و گاهی به‌طور باورنکردنی کسل‌کننده هستند». ریدل گفت که با نزدیک شدن به پایان دهه دوم پس از ۱۱ سپتامبر، توانایی ظواهری برای شکل دادن به رویدادها یا اعمال رهبری در جنبش جهادی به طور گسترده ای در شک و تردید به نظر می رسید. او گفت: «او شخصیت کاریزماتیکی نیست که القاعده به آن نیاز دارد، و من شخص دیگری را در افق نمی بینم که باشد».

پیامدهای جهانی اقدامات رهبر دوم القاعده

ظواهری مشاور ارشد بن لادن در زمان اولین حملات تروریستی پرمخاطب القاعده، بمب گذاری ۱۹۹۸ در سفارتخانه های ایالات متحده در پایتخت های کنیا و تانزانیا بود که صدها نفر را کشت. سه سال بعد، او که از پایگاه القاعده در افغانستان کار می کرد، به نظارت بر برنامه ریزی آنچه که به یکی از جسورانه ترین حملات تروریستی تاریخ تبدیل می شد کمک کرد: حملات ۱۱ سپتامبر در نیویورک و واشنگتن. زمانی که هواپیماربایان ۱۱ سپتامبر برای شروع آموزش در شهرهای ایالات متحده اعزام شدند، ظواهری مسئول برنامه ریزی امواج بعدی حملات تروریستی با هدف تضعیف بیشتر اقتصاد و تصمیم آمریکا شد. او یک برنامه بلندپروازانه تسلیحات بیولوژیکی را راه اندازی و یک آزمایشگاه در افغانستان تأسیس کرد و شاگردانی را برای جستجوی دانشمندان دلسوز و همچنین گونه های کشنده باکتری سیاه زخم اعزام نمود.

مقامات اطلاعاتی ایالات متحده بر این باورند که اگر وقت ظواهری تمام نمی شد، احتمالاً تلاش های ظواهری موفق می شد. در عرض چند هفته پس از فروپاشی برج‌های مرکز تجارت جهانی نیویورک، یک کمپین نظامی تحت حمایت ایالات متحده، متحدان طالبان القاعده را در افغانستان از قدرت بیرون راند و ظواهری را مجبور کرد که آزمایشگاه سلاح‌های زیستی خود را رها کند.

هواپیماهای بمب افکن ایالات متحده دفاتر و منازل رهبران القاعده، از جمله محوطه محل زندگی ظواهری را هدف قرار دادند. همسرش پس از ریزش سقف زیر آوار گرفتار شد، اما بنا به گزارش ها، از ترس اینکه مردان او را بدون حجاب ببینند، از نجات او خودداری کرد. او بعداً بر اثر هیپوترمی مرده پیدا شد.

۱٫فرار به پاکستان

ظواهری به همراه بن لادن به منطقه قبیله‌ای پاکستان گریخت، جایی که هر دو مرد برای جلوگیری از دستگیری مخفی شدند. برای هر کدام از آنها جایزه ۲۵ میلیون دلاری تعیین شد. اگرچه در دهه بعد هیچ مورد تایید شده ای از هیچ یک از این افراد مشاهده نشد، سازمان سیا حداقل دو حمله موشکی در داخل پاکستان در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ انجام داد که بنا بر گزارش ها ساختمان هایی را که توسط مصری ها اشغال شده بود هدف قرار دادند. علی رغم تعقیب و گریز شدید، ظواهری به حضور منظم در ویدیوهای منتشر شده در وب سایت های دوستدار القاعده ادامه داد. مقامات ایالات متحده معتقدند که او همچنین به هدایت عملیات های تروریستی متعدد از جمله محاصره مسجد سرخ در اسلام آباد پاکستان در سال ۲۰۰۷ که منجر به کشته شدن بیش از ۱۰۰ نفر شد، ادامه داد.

اگرچه او گهگاه بر سر تاکتیک‌ها با افراط‌گرایان جوان‌تر دعوا می‌کرد – او استدلال می‌کرد که کشتار دسته جمعی مسلمانان در عراق، حمایت از القاعده را تضعیف کرده است – هرگز علناً در نفرت خود از غرب یا حمایتش از جهاد خشونت‌آمیز تزلزل نکرد. وی در ویدئویی در فوریه ۲۰۰۹ گفت: “تمام جهان میدان ما در برابر اهداف جنگ صلیبی صهیونیستی است.” و دشمن این نیست که میدان و مکان و زمان و روشی را که در آن می جنگیم بر ما تحمیل کند.

مرگ بن لادن در ماه مه ۲۰۱۱، ظواهری را به مقام شماره ۱ سوق داد، نقشی که در آینده، شاید برای او مناسب نبود. او، با سبک خشک و منطق خاص خود، نتوانست الهام بخش جهادی ها به اندازه بن لادن یا رهبران جوان تر مانند ابو مصعب الزرقاوی اردنی، بنیان گذار شورش عراق که بعداً به دولت اسلامی تبدیل شد، باشد.

۲٫گام به گام به سوی سقوط

پس از آغاز قیام‌های بهار عربی، ظواهری تلاش کرد تا بر گروه‌های اسلام‌گرای محلی به رهبری محلی که برای تسلط در سوریه، عراق و لیبی می‌جنگیدند، فرماندهی کند. تلاش او در نهایت شکست خورد. شاخه اصلی القاعده در سوریه، که ابتدا به عنوان جبهه النصره شناخته می شد، در نهایت تصمیم گرفت از سازمان مادر فاصله بگیرد و از پذیرش رسمی برند القاعده خودداری کرد. جناح اصلی دیگر، دولت اسلامی، به طور کامل از ظواهری جدا شد و اعتراض عمومی را از او گرفت.

در دهه بعد، طرف‌های حزبی در هر دو گروه بر سر استراتژی، تاکتیک‌ها و حتی باورهای اساسی دوئل می‌کردند، اما به ندرت، برای راهنمایی یا حل اختلافات خود به ظواهری نگاه می‌کردند. تا سال ۲۰۲۰، ظواهری به طور فزاینده‌ای از هدف اصلی که همان رهبری القاعده بود، دور شده بود و به نوشتن کتاب و مقاله بسنده می‌کرد و به ندرت در ویدیو ظاهر می‌شد. در سپتامبر ۲۰۲۱، یک وب‌سایت حامی القاعده ویدیوی جدیدی منتشر کرد که در آن ظواهری سالخورده به مدت یک ساعت صحبت می‌کرد و گویی برای عقب‌نشینی شایعات مرگش، به رویدادهای خبری اخیر اشاره می‌کرد.

اما ظواهری هیچ اشاره ای به بیستمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر نکرد و همچنین به تسلط طالبان بر افغانستان در ماه اوت، درست یک ماه قبل از انتشار این ویدئو اشاره نداشت. با این حال، او از این فرصت برای احیای لفاظی های آتشین خود از گذشته استفاده کرد و یک بار دیگر خواستار تجدید مبارزات خشونت آمیز القاعده علیه دشمنان در همه جا شد. او در این ویدئو گفت: «همانطور که آنها از گوشه و کنار جهان گرد هم آمده اند تا با ما بجنگند، ما باید همه جا به آنها ضربه محکمی بزنیم» (Warrick, 2022).

ترسیم پایان کار رهبر دوم القاعده در آینه تحلیلگران

 در رابطه با مرگ او باید گفت کشتن یا دستگیری رهبران ارشد تروریست برای چندین دهه ابزار کلیدی مبارزه با تروریسم بوده است. چنین عملیاتی رهبران تروریست ها را از میدان نبرد حذف کرده و مبارزان جانشین را مجبور می کند که انسجام گروهی را مختل کرده و آسیب پذیری های امنیتی را آشکار می کند. القاعده در یک دو راهی قرار دارد. اگر جانشین الظواهری به طور گسترده توسط هسته القاعده و وابستگان آن مشروع شناخته شود، می تواند به ثبیت جنبش کمک کند. اما هرگونه ابهام در مورد طرح جانشینی القاعده می تواند اقتدار رهبر جدید را به چالش بکشد که به نوبه خود می تواند جنبش را بیشتر از بین ببرد. شواهد حاکی از آن است که حضور القاعده به عنوان یک جنبش جهانی از مرگ الظواهری جان سالم به درخواهد برد، همانطور که از مرگ بن لادن جان سالم به در برد. این شبکه اخیراً شاهد موفقیت های متعددی بوده است. متحدان دیرینه آنها یعنی طالبان، با کمک القاعده در شبه قاره هند کنترل افغانستان را با موفقیت به دست گرفتند، یک گروه وابسته که اکنون، جانشین الظواهری به دنبال حفظ وفاداری وابستگان القاعده به دلیل تلاش برای باقی ماندن یک تهدید قوی خواهد بود.

 اما در این میان خروج آمریکا از افغانستان در آگوست ۲۰۲۱ سوالاتی را در مورد اینکه آیا ایالات متحده می تواند بر القاعده، داعش شاخه خراسان و دیگر شبه نظامیان در این کشور فشار بیاورد، ایجاد کرد. مقامات آمریکایی توضیح دادند که راهبرد عملیات ویژه خارج از افغانستان- به ایالات متحده این امکان را می دهد که با مشکلات ظاهر شده، مانند حملات تروریستی و احیای مجدد گروه ها مقابله کند. گزارش شده است که حمله به الظواهری شامل نظارت طولانی مدت ظواهری و خانواده او و گفتگوهای قوی در داخل دولت ایالات متحده قبل از دریافت مجوز ریاست جمهوری بود. بایدن مدعی است این حمله بدون تلفات غیرنظامی انجام شده است. اما حضور مداوم داعش و سایر پویایی ها حاکی از چالش های فراوانی است که امروز در پی مبارزه با تروریسم فراتر از افق در افغانستان وجود دارد، چالش هایی که بعید است با حملات و ترورهای گاه به گاه هواپیماهای بدون سرنشین حل شود(MILTON, et al: 2022).

اما طبیعتاً این حادثه برای افغانستان تحت تسلط طالبان و این گروه پیامدهایی را برجای خواهد گذاشت. چنانچه که ، امریکا با این اقدام طالبان را متهم به همکاری و پناه دادن به گروه های تروریستی ازجمله القاعده کرده است. به گفته کارشناسان این حادثه نشانه روشنی از وجود ارتباط عمیق بین طالبان و گروه های تروریستی به ویژه القاعده است. این امر نشان می دهد که طالبان برخلاف ادعایشان رابطه خود را با گروه های تروریستی قطع نکرده است. اما با این وجود افرادی چون زلمی خلیلزاد، گفته است که  ممکن است برخی از عناصر طالبان به ایالات متحده در هدف قرار دادن ایمن الظواهری کمک کرده باشند. به گفته او این عناصر ممکن است از نظر موقعیت مکانی اطلاعاتی به ایالات متحده داده باشند. از طرف دیگر، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان ممکن که ایالات متحده این حادثه را با همکاری هایی انجام داده باشد. اما از طرف دیگر، طالبان در رابطه با این حادثه در روزهای نخست سکوت کردند و سپس اعلام کردند که از حضور او در کابل اطلاعی نداشته اند.

به طوری که به گزارش صدای آمریکا با کشته شدن رهبر القاعده این سوال ایجاد می شود که آیا پاکستان به مانند گذشته باری دیگر ایالات متحده را در حمله به افغانستان کمک کرده است یا خیر. در همین رابطه مایکل کوگلمن ، کارشناس مسایل جنوب آسیا در مرکز ویلسون معتقد است که پاکستان تنها کشوری است که امکان دارد به حمله آمریکا کمک کرده باشد. جغرافیا دروغ نمی گوید. اگر هواپیما بی سرنشین از یک پایگاه در خلیج فارس پرواز کرده باشد، نمی تواند بر فراز ایران پرواز کند. پرواز بر فراز آسیای مرکزی غیر مستقیم است و اگر هدف راه اندازی یک عملیات سریع باشد انجام آن از طریق آسیای مرکزی دشوار است. با این وجود، به نظر می رسد که این حادثه توسط ایالات متحده به تنهایی صورت نگرفته است.

از طرف دیگر یکی دیگر از پرسش ها از مرگ ظواهری و تاثیر آن بر القاعده است. در همین رابطه هندوستان تایمز در مقاله ای نوشته است که «قتل الظواهری سوالات بسیاری را در مورد آینده تروریسم و مبارزه با تروریسم ایجاد می کند. اولا حضور او در کابل تایید می کند که افغانستان همچنان پناهگاه امن برای گروه های تروریستی است. دوم، اینکه  آیا کشته شدن رهبر القاعده، قدرت القاعده را کاهش داده است یا خیر؟ در پاسخ باید گفت که یک تحلیل این است که برخلاف بن لادن القاعده یا ابوبکر البغدادی داعش، ظواهری از جذابیت کافی برخوردار نبود. بنابراین، کشتن او هیچ تغییر عمده ای ایجاد نخواهد کرد. از طرف دیگر، بحث در مورد مبارزه با تروریسم نشان می دهد که کشتن هریک از افراد در رهبری به مرگ یک گروه منجر نمی شود بلکه تنها تاثیر کوتاه مدت بر عملکرد گروه دارد. در واقع، برای تروریست، جهاد هرگز متوقف نمی شود. این در حالی است که زمان هایی چنین اتفاقاتی انگیزه برای بازگشت قوی تر و کشنده تر را ایجاد می کند(Awasthi,2022).

 اگرچه ظواهری فاقد کاریزمای شخصی بن لادن بود، اما به نیروی فکری پشت بسیاری از بزرگترین جاه طلبی های القاعده، از جمله تلاش های ظاهرا ناموفق آن برای دستیابی به سلاح های هسته ای و بیولوژیکی تبدیل شد؛ و پس از عقب نشینی اجباری این گروه از پایگاه خود در افغانستان در اوایل سال ۲۰۰۲، به گفته ناظران قدیمی این گروه تروریستی، عمدتاً این ظواهری بود که باعث احیای مجدد القاعده در منطقه قبیله ای بی قانون در آن سوی مرز پاکستان شد. به عبارت بهتر، بن لادن و الظواهری توامان توانستند یک رهبری ایده آل برای یک گروه تروریستی به ارمغان بیاورند.

مرگ بن لادن ضربه اول و مرگ ایمن الظواهری دومین ضربه ای بود که بر القاعده فرود آمد. به نظر می رسد با پایان یافتن تاریخ مصرف این دو رهبر، موجودیت القاعده بیشتر به سمت نابودی می رود. از سویی دیگر در طول سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ نوعی رقابت بین طالبان ضعیف شده و گروه القاعده دیده می شد. افزوده شدن گزینه شاخه خراسان گروه داعش به این مجموعه، احساس خطر و انگیزه برای تلاش بیشتر آنان جهت بالابردن مشروعیت و حفظ موجودیت شان را بیشتر کرد. طبق گمانه زنی هایی که سایر کارشناسان مسائل افغانستان بیان داشته اند، رویداد اخیر- کشته شدن رهبر گروه القاعده در کابل و در کنار محل استقرار چندین سفارتخانه خارجی – نشان دهنده این است که این کشور کماکان مکانی امن برای تروریستان و در نتیجه در صدر محورهای تولید نگرانی برای کشورهای منطقه محسوب می شود.

منابع

 Theguardian (2022), “Ayman al-Zawahiri obituary”, https://www.theguardian.com/world/2022/aug/02/ayman-al-zawahiri-obituary

Warrick, Joby (2022), “Ayman al-Zawahiri, al-Qaeda leader, killed at 71”, https://www.washingtonpost.com/obituaries/2022/08/01/ayman-al-zawahiri-al-qaeda-dead/

MILTON,DANIEL, HARORO, J INGRAM AND MINES, ANDREW(2022), “Does al-Zawahri’s death mark the end of al-Qaeda?”, Does al-Zawahri’s death mark the end of al-Qaeda? – Asia Times

Awasthi,Soumya(2022), “The death of Zawahiri may only have a short-term impact”, The death of Zawahiri may only have a short-term impact – Hindustan Times

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا