روابط خارجیسر تیتر خبرهامجلهنخستین خبرهایادداشت ها

فراز و فرودِ مناسبات هند و افغانستان در سایۀ اعمال نفوذ بازیگری ثالث: پاکستان (۲)

۱ دی (جدی) ۱۴۰۱ – ۲۱/ ۱۲/ ۲۰۲۲

(قست دوم)

در طول تاریخ، هند و افغانستان با تکیه بر پیوندهای تاریخی و فرهنگی خود روابطی دیرینه و قوی داشته اند. مراودات دو ملت هند و افغانستان را شاید بتوان در دل تاریخ تمدن دره سند در ۲۰۰۰ سال پیش جستجو کرد. روزی روزگاری، افغانستان بخشی از هند تجزیه ناشده بود و تا ورود اسلام در قرن هفتم پس از میلاد از طریق فرهنگ های بودا، هندو و زرتشتی تغذیه می شد. پس از آن، هر دو کشور برای قرن ها با یکدیگر همسایه بودند. هرچند در نزدیک به هفتاد سال گذشته و پس از تجزیه هند، دیگر دو کشور مذکور قرابت جغرافیایی تنگاتنگ خود را از دست دادند؛ چراکه کشور پاکستان متولد، و ما بین هند و افغانستان قرار گرفت و بدین ترتیب این کشور ثالث شکافی جغرافیایی و سیاسی بین هند و دولت های شمال غرب ایجاد کرد.

 با این وجود روابط مابین هند و افغانستان به طور سنتی همچنان پایدار، قوی و دوستانه باقی ماند. اما برای کشور هند، برقراری و حفظ مناسبات با افغانستان با درنظر گرفتن این واقعیت حائز اهمیت می گردد که گرچه هند هنوز هم مرز بسیار اندکی با افغانستان دارد، اما از قضا این بخش در کشمیر، منطقۀ تحت اشغال پاکستان واقع شده است که هند نیز آن را به رسمیت نمی شناسد. همچنین شایان ذکر است که پیوندهای فرهنگی و جنبه های استراتژیک در سراسر جنوب آسیا، روابط دوجانبۀ سودمند هند با افغانستان را ضرورت بخشیده است.

تنها روابط دو کشور طی دوره زمانی ۵ ساله ای که طالبان بر مسند قدرت تکیه زده بودند، از ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶ تا ۱۶ نوامبر ۲۰۰۱ برای مدت کوتاهی متوقف گردید. به غیر از این برهه زمانی، هند مکررا از رهبران مختلف افغانستان، از ظاهر شاه تا رئیس جمهور پیشین افغانستان، اشرف غنی، حمایت کرده است. حتی در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، هند تنها کشور از جنوب آسیا بود که دولت ‌های تحت حمایت شوروی در کابل را به رسمیت شناخته، همچنان به کمک ‌های خود ادامه داد.

بدین ترتیب به طور کل باید گفت هند و افغانستان روابط فرهنگی و سیاسی نزدیکی داشته و هند از دولت های متوالی در افغانستان به جز رژیم طالبان حمایت کرد؛ اما حادثه ۱۱ سپتامبر هند را به افغانستان دعوت کرد. گویی این رویداد محکی بر وجود دهلی نو در کابل گردید و اینکه دهلی نو به عنوان یک رکن مهم در روند بازسازی افغانستان عمل خواهد کرد. هرچند هدف اساسی و بنیادین هند غلبه بر نفوذ پاکستان در کابل بود. چراکه دهلی نو تمایل دارد به قدرت هژمونیک جنوب آسیا تبدیل گردد و در این مسیر اسلام آباد نگرانی اصلی هند است.

در کل باید گفت کشور افغانستان برای هند اهمیت استراتژیک بسیاری دارد؛ زیرا هند همواره مشتاق و پیگیرِ دسترسی به آسیای مرکزی از طریق افغانستان بوده است تا از این طریق، به دستور کار خود برای تبدیل شدن به یک قدرت هژمونیک منطقه ای دست یابند. در راستای همین هدف نیز هند با تکیه بر استراتژی انعطاف پذیری و توسل به قدرت نرم خود، در جهت تقویت روابط، سرمایه گذاری هنگفتی در افغانستان انجام داد.

در قسمت نخست از این تحلیل، به بررسی مناسبات مابین هند و افغانستان در برهۀ زمانی پیش از تشکیل دولت مستقل هند تا سرنگونی رژیم نخست طالبان در سال ۲۰۰۱ و تثبیت درک و سیاست هند جهت تمرکز بر پیشبرد رویکردهای مبتنی بر توسعه و بازسازی در افغانستان پس از سرنگونیِ طالبان پرداخته و اکنون به جریانات پیش رو تا قدرت گیری مجدد طالبان و مناسبات جاری می پردازیم.

زمانی طلایی برای نقش آفرینی اصلی هند در پیشبرد بازسازی و توسعه اقتصادی افغانستان

این برهه زمانی طلایی برای هند محسوب می شد. هند یکی از مشارکت کنندگان اصلی در روند بازسازی افغانستان بوده که در زمینه های مختلفی از جمله زیرساخت ها؛ ارتباطات؛ تحصیلات؛ مراقبت های بهداشتی؛ رفاه اجتماعی؛ آموزش مقامات از جمله دیپلمات ها و نیروی پلیس؛ توسعه اقتصادی؛ و نهادسازی همکاری و مشارکت داشته است. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶، کمک های انکشافی هند به ۷۵۰ میلیون دلار افزایش یافت.

یکی از پروژه های بزرگ هند، به عنوان بخشی از تلاش های این کشور برای ایجاد زیرساخت ها در افغانستان، آغاز به کار احداث جاده استراتژیک دلارام-زرنج به طول ۲۸۰ کیلومتر در سال ۲۰۰۲ و اتصال از دلارام در شاهراه قندهار-هرات تا شهر زرنج در مرز افغانستان و ایران بوده است. همچنین هند در بازسازی پروژه برق بند سلما در ولایت هرات افغانستان مشارکت داشته است. دولت کرزی از هند درخواست کرده بود تا برای این پروژه بودجه تامین کند.

 علاوه بر این، هند در ساخت یک خط انتقال دو مدارِ ۲۲۰ کیلوولت از پلخمری-کابل مشارکت داشته است. هند همچنین تجهیزات خطوط انتقال را با هزینه ای حدود ۳۹٫۲ کرور روپیه در ولایت فاریاب در شمال افغانستان تامین کرده است. همچنین هند در توسعه بخش معدن در افغانستان نقش داشته است. وزیر وقت معادن افغانستان، میرمحمدصدیق، در سفر خود به هند در فوریه ۲۰۰۵، از هند برای توسعه موجودی، اکتشاف و استفاده از منابع معدنی در افغانستان درخواست کمک کرده بود. به گفتۀ وی، افغانستان حدود ۳۰۰ ماده معدنی از جمله زغال سنگ، مس، روی و طلا دارد. در جریان سفر حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان به هند در ماه مارس ۲۰۰۳، هند و افغانستان موافقتنامه تجارت ترجیحی را امضا کردند.

 همچنین در سفر مانموهان سینگ نخست وزیر هند به افغانستان در ماه اوت ۲۰۰۵، هند و افغانستان دو یادداشت تفاهم و یک موافقتنامه همکاری امضا کردند. این موارد، موافقتنامه های همکاری در زمینه بهداشت و درمان و علوم پزشکی، تفاهم نامه در مورد پروژه های انکشافی؛ و یادداشت تفاهم همکاری در زمینه تحقیقات و آموزش کشاورزی بود. همچنین کرزی رئیس جمهور وقت افغانستان بار دیگر در آوریل ۲۰۰۶ از هند دیدن کرد. سه تفاهمنامه به امضا رسید: همکاری در زمینه استانداردسازی؛ همکاری در زمینه توسعه روستایی؛ و همکاری در زمینه آموزش. (Ashraf, 2007: 96-97)

موفقیت هند در اتخاذ رویکردی مهندسی شده از «معماری خط مشی استراتژیک پایدار»

برنامه توسعه بلندپروازانه ای که هند پس از سال ۲۰۰۱ در افغانستان آغاز کرد، هر چند قابل ستایش بود، لیکن شاید محصول یک استراتژی بزرگ نبود. هر چند واکنشی نسنجیده و بدون تفکر نیز محسوب نمی شود. برنامه ‌ریزی توسعه هند برای دستیابی به اهداف سیاسی معینی در نظر گرفته شده بود که ناگزیر از دیدگاه‌ های مختلف، به انحای متفاوت تفسیر می ‌شوند.

 سیاست دهلی نو در قبال افغانستان در سال ‌های اولیه از تهاجم آمریکا بر این فرض تکیه داشت که ایالات متحده درجه ‌ای از ثبات را بر افغانستان و پاکستان تحمیل می‌کند و بدین طریق به هند اجازه نفوذ بیشتر در امور منطقه‌ ای داده می شود و این امر سود اقتصادی و سیاسی خاصی را به همراه خواهد داشت. در این شرایط، دهلی امیدوار بود که در میدان عمل حضور خود را در افغانستان حفظ کرده، روابط دو ملت خود را در سراسر کشور توسعه داده و در عین حال از دولت در کابل (دسترسی به بازارهای آسیای مرکزی و ذخایر انرژی) برخوردار شود.

 با این حال، با وجود برخی دستاوردهای چشمگیر در حوزه توسعه (بهبود زندگی افغان ها و جلب حسن نیت مردم)، تعامل هند به اهداف استراتژیک بادوام دست پیدا نکرد. محاسبات دهلی از چند جهت ناکام ماند. طالبان آرام نشده و پاکستان بیشتر در هرج و مرج فرو رفت. تعداد حملات به پروژه ‌ها، تأسیسات و پرسنل هند بین سال ‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۹ افزایش یافت. نه تنها حملات به پروژه‌ ها به امری عادی تبدیل شد، بلکه تلاش ‌های هند هرگز به طور واقعی و فعالانه توسط ایالات متحده یا دولت‌ های ائتلاف تشویق نشد. همچنین مخالفت و اعتراضات هند در مورد چشم انداز آشتی با طالبان (حفظ وجود طالبان میانه رو) گوش شنوایی برای شنیدن و توجه نیافت.

این ناملایمت بین المللی در کنفرانس لندن در مورد افغانستان در ژانویه ۲۰۱۰، جایی که در آن مخالفت های نمایندگان هند به کلی نادیده گرفته شد، بیشتر آشکار گردید. اگرچه موفقیت های برنامه های انکشافی هند در افغانستان به طور گسترده مورد تایید قرار گرفت، اما هیچ تلاشی در سطح بین المللی برای مشورت با دولت هند در مورد افغانستان یا وارد کردن این کشور به هر فرآیند تصمیم گیری معنی دار صورت نگرفت.

 علاوه بر این، ابتکار عمل های هند، دسترسی به بازارها یا منابع قابل توجهی را تضمین نمی کرد. خط لوله گاز تاپی (ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند) که به دلیل پتانسیل آن برای بهبود امنیت انرژی و وابستگی متقابل اقتصادی در شبه قاره اعلام شده بود، کم و بیش دچار وقفه شد. هند در سال ۲۰۰۵ موفق شد افغانستان را به عضویت انجمن همکاری های منطقه ای جنوب آسیا (سارک) وارد کند؛ و این می توانست یکی از مهمترین گام ‌ها به سوی همکاری ‌های منطقه ‌ای باشد؛ اما بازده ملموس کمی از ادغام افغانستان توسط نهاد منطقه ‌ای به دست آمد.

سرانجام در آپریل ۲۰۱۱، ژنرال اشفاق پرویز کیانی، فرمانده ارتش پاکستان، و نخست وزیر یوسف رضا گیلانی، با حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان در کابل دیدار کردند تا توافقنامه ای را به رسمیت بشناسند که به ارتش پاکستان اجازه می داد در مذاکره برای آشتی بین کابل و طالبان نقش داشته باشد. بدین ترتیب به نظر می آمد سرنوشت برجستۀ هند در این جریان امری مختومه باشد؛ چراکه دهلی نو نتوانست به اساسی ترین اهداف استراتژیک خود یعنی جلوگیری از اعمال نفوذ پاکستان بر کابل دست یابد.

 بدیهی است که دهلی نو پس از بمباران سفارت خود در کابل در سال ۲۰۰۸ و کشته شدن ۹ غیرنظامی هندی در سال ۲۰۱۰، شروع به درونی سازی و پذیرشِ موانع بر سر راه گسترش حضور فیزیکی خود در افغانستان کرد. اوج گرفتن چندین پروژه زیربنایی بزرگ هند در افغانستان از سال ۲۰۰۹ به بعد، فرصتی بود تا هند حضور فیزیکی خود را در آنجا بدون پذیرش شکست کاهش دهد. سیاستگذاران هندی این تغییر را بر اساس استفاده از یک برهه زمانی مناسب جهت بازتعریف استراتژی افغانستان در این کشور تنظیم کردند.

بدین ترتیب دولت هند به جای عقب نشینی از تعهدات خود در قبال کابل، بر مشارکت انکشافی تاکید و حمایت مالی خود را از افغانستان عمیق تر کرد. تبادل دیدارهای رده بالا بین مقامات دو کشور در سال ۲۰۱۱ نشان می داد که هند در حال حرکت به سمت نقش فزاینده ای در پیشبرد طیف کامل ظرفیت افغانستان، از نیروی کار گرفته تا نیروی امنیتی است. نخست وزیر وقت هند متعهد به افزایش هزینه های توسعه، افزایش کل کمک های دوجانبه به ۲ میلیارد دلار آمریکا شد و بر تمرکز هند بر بخش اجتماعی، کشاورزی، ظرفیت سازی، دسترسی به بازار هند و ادامه سرمایه گذاری در زیرساخت ها تاکید کرد.

از اینرو؛ دو طرف توافقنامه همکاری استراتژیک را امضا کردند که شامل امنیت، اجرای قانون و عدالت می شد و هند متعهد می گشت که توانایی و ظرفیت نیروهای امنیتی افغانستان را تقویت کند. با توافقنامه مشارکت استراتژیک بین دو کشور که در اکتبر ۲۰۱۱ امضا شد، پیوندهای تاریخی و فرهنگی دیرین بیشتر تقویت شد و روابط مستحکم، پر جنب و جوش و چند جانبه مابین دو کشور را قوت و در عین حال چارچوب همکاری در زمینه های مختلف بین دو کشور را رسمیت بخشید. (Norfolk, 2011: 11-15)

از دیگر سو می توان گفت پس از واقعه ۱۱ سپتامبر، اسلام آباد و کابل هرگز روابط دوستانه ای نداشته و هر دو کشور یکدیگر را به خاطر حمایت از تروریسم سرزنش می کنند. دهلی نو همیشه از این موقعیت استفاده کرد و از رهبران سیاسی افغانستان علیه اسلام آباد استفاده کرد. به طور کل هند در مسیر دستیابی به سیاست های خود، از باب تعاملات متکی بر تجارت و توسعه موفق ظاهر شد. دهلی نو از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ ارتباطات تجاری خود با افغانستان را از ۸۰ به ۲۸۰ میلیون دلار افزایش داد. اما از دیگر سو هند با رویکرد قدرت نرم همواره مترصد جذب اذهان جوانان افغان نیز بود تا در کنار بورس های تحصیلی، امکانات ورزشی را در اختیار جوانان قرار دهد. مردم افغانستان علاقه زیادی به صنعت بالیوود هند و صنعت ورزش دارند. رسانه های هند، به ویژه صنعت تلویزیون و فیلم آن، افغان های محلی را جذب می کنند. (Junaid et al, 2021: 79-80)

هند همواره به دنبال طراحی های چند بعدی پیشرفته در افغانستان بوده و به بهانه بازسازی افغانستان جنگ زده، خود را در بسیاری از پروژه ها با صرف میلیاردها دلار درگیر کرد. این بهترین زمان برای هند بود تا اجرای برنامه هژمونیک خود برا محقق کند، زیرا دولتی طرفدار هند در افغانستان وجود داشت. هر دو کشور توافق کردند که سازوکاری ایجاد کرده و از یکدیگر در بسترهای داخلی حمایت کنند. به همین دلیل است که کابل به طور کامل از ادعای دهلی نو برای کرسی دایمی در شورای امنیت سازمان ملل حمایت کرد.

 اما تا آنجا که به صلح منطقه ای مربوط می شود، هر دو کشور اقدامات جمعی را علیه تروریست ها اتخاذ و دهلی نو ارائه آموزش نظامی و کمک به نیروهای امنیتی افغانستان را آغاز کرد. به طور کلی، هند با کنار گذاشتن نگرانی های قابل توجیه، موضع گیری و رویکردهای خود را به نحوی تنظیم کرده است که با جریان رویدادها سازگاری و انعطاف داشته باشد. به باور برخی ناظران، رویکرد هند در قبال افغانستان که اغلب به عنوان بدون استراتژی نامیده می شود، در طول سالیان متمادی تکامل یافته و چندین شکست را تجربه کرده است، اما با این وجود به یک چارچوب استراتژیک انعطاف پذیر در مسیر قدرت نرم هند تبدیل شده است.

قدرت نرم هند؛ سیاستی در جهت زنده نگاه داشتن مناسبات سیاسی-تجاری

رابطه افغانستان و هند چشم اندازی مشترک از شرایط پیرامونی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منحصر به فرد و پویا است. به طور کلی باید گفت افغانستان برای هند اهمیت فراوانی دارد. چراکه افغانستان از نظر ژئواستراتژیک و جذب جمهوری های آسیای مرکزی (CAR) برای هند بسیار حیاتی است. افغانستان از اهمیت استراتژیک نیز برای هند برخوردار است زیرا دهلی نو به دنبال متحدانی نزدیک در همسایگی خود می باشد؛ بدان دلیل که دروازه ای به سوی کشورهای غنی از انرژی آسیای مرکزی مانند ترکمنستان و قزاقستان است.

همچنین، افغانستان به لحاظ منافع امنیتی و اقتصادی برای هند مهم است و وعده ذخایر مواد خام انرژی و ذخایر معدنی با ارزش بالا را می دهد. هند یک شریک تجاری طبیعی برای افغانستان بوده و بزرگترین بازار در جنوب آسیا برای محصولات خود است. مجموع تجارت دوجانبه بین هند و افغانستان برای سال ۲۰۱۹ معادل ۱٫۵ میلیارد دلار آمریکا بوده است که با ایجاد یک کریدور حمل و نقل هوایی در سال ۲۰۱۷ افزایش یافته است. همچنین از وجه دفاعی نیز، هند پرسنل نظامی افغان را آموزش داده و چهار بالگرد تهاجمی ام آی۲۵ (Mi-25) را طبق مفاد این توافق به به نیروی هوایی دولت افغانستان اهدا کرد. همچنین در یک موقعیت نادر، هند در سال ۲۰۰۷ تعداد کمی از کماندوهای پلیس مرزی هند و تبت را برای محافظت از پرسنل راه سازی که با سازمان جاده های مرزی کار می کردند، مستقر کرد.

هرچند دخالت هند در بخش امنیتی افغانستان بسیار کم بود؛ این این امر عمدتا از حساسیت های ایالات متحده و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نشات می گرفت، زیرا آنها به خطوط ارتباطی و تدارکاتی از طریق پاکستان وابسته بودند. از سوی دیگر، هند در طول اقامت دو دهه ای نیروهای بین المللی به رهبری ایالات متحده، نیرویی به افغانستان اعزام نکرد، زیرا گروه هایی در درون طالبان تحت حمایت پاکستان، همچون شبکه حقانی در گذشته کنسولگری و همچنین سفارت هند در کابل را هدف قرار دادند. بدین ترتیب باید گفت، گرچه هند در دو دهه گذشته بسیاری از نیروهای امنیتی و تکنسین های افغان را آموزش داده است، اما این برنامه های آموزشی هرگز با هدف مقابله با شورش در افغانستان نبوده است. در عوض، آنها بر تقویت ظرفیت نیروهای امنیتی افغانستان تمرکز کردند.

کمک برای پروژه های مختلف، هند را در مسیری از کمک به بازسازی زیرساخت ها و موسسات افغانستان، کمک های آموزشی و فنی برای ظرفیت سازی در بسیاری از مناطق، تشویق سرمایه گذاری در افغانستان، و دسترسی بدون عوارض گمرکی به بازار هند متعهد کرد. در همین راستا می توان اشاره کرد که بند سلما که به بند دوستی افغانستان و هند نیز معروف است، در ولایت هرات بر خلاف بسیاری از مشکلات تکمیل و در سال ۲۰۱۶ افتتاح شد. یا بزرگراه ۲۱۸ کیلومتری زرنج- دلارام ساخته شده توسط سازمان جاده های مرزی برای دهلی نو از اهمیت استراتژیک برخوردار بوده است، زیرا از آنجایی که پاکستان دسترسی زمینی هند برای تجارت با افغانستان را رد می کند، از طریق بندر چابهار ایران به افغانستانِ محصور در خشکی راهی جایگزین باز می کند.

قصر تاریخی ۱۰۰ ساله «ستوری» واقع در ساختمان وزارت خارجه افغانستان در کابل با کمک هند در سال ۲۰۱۶ به شکوه قبلی خود بازسازی و توسط نخست وزیر هند و رئیس جمهور وقت افغانستان در ۲۲ آگوست ۲۰۱۶ افتتاح شد. همچنین پارلمان افغانستان در کابل توسط هند با ۹۰ میلیون دلار آمریکا ساخته شده است. (civils360, 2022)

به هرروی باید گفت پیشبردِ استراتژی تقاضامحور به هند کمک کرده است تا میزان قابل توجهی از حسن نیت و مناسباتی دوستانه را برای خود ایجاد و در عین حال کمک های مورد نیاز افغانستان را در بخش های مهم مانند آموزش، صحت، آبیاری، تولید برق، ترانسپورت، توسعه روستایی و ایجاد زیرساخت های حیاتی فراهم کند. این روند همچنان ادامه داشته است، چنانچه در ۷ فوریه ۲۰۲۱، افغانستان ۵۰۰۰۰۰ دُز واکسن کووید-۱۹ آسترازنکا را از هند دریافت کرد که اولین واکسن به این کشور دو دوران همه گیری کوید-۱۹ بود.

اما دررابطه با طالبان باید گفت که طی دهه های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰، هند به شدت با هرگونه معامله با طالبان مخالف بود؛ اما بعدها به نظر می رسد موقعیت و سیاست این کشور در طول سال ها تغییر کرده است. در نوامبر ۲۰۱۸، زمانی که روسیه میزبان مذاکرات طالبان، اعضای شورای عالی صلح افغانستان و دیگر قدرت های منطقه ای بود، هند تصمیم گرفت هیئتی غیر رسمی متشکل از دو دیپلمات به مسکو بفرستد. همچنین در سپتامبر ۲۰۲۰، سوبرهمانیام جایشانکار وزیر امور خارجه هند به نشست افتتاحیه گفتگوهای بین الافغانی در دوحه پیوست و از طریق ویدئو در این گردهمایی سخنرانی و هر گونه روند صلحی که توسط مردم افغانستان پیش رود را تشویق کرد. بدین ترتیب تا حدودی شاهد تحول موقعیت هند با تحولات واقعیت در افغانستان و همگام با اقدامات چین، روسیه و ایالات متحده در مسیر مذاکرات صلح با طالبان بود.

شاید بتوان گفت اگرچه هند مدت ‌ها از روند آشتی و صلح به رهبری و تحت کنترل افغان ‌ها حمایت می ‌کرد، اما حامی قوی مأموریت آمریکا و ناتو در این کشور و مخالف با عقب ‌نشینی نظامی نیروهای خارجی بود. چرا که خروج نیروهای ایالات متحده و ناتو به دشمنان این کشور مانند پاکستان و چین امکان آن را می داد تا وارد عمل شده و از خلاء پیش آمده در قدرت به نفع خود استفاده کنند. هرچند غرب نقش دولت افغانستان را در مذاکرات دوحه و تا حدودی به دلیل لابی‌گری پاکستان و نفوذ آن بر ایالات متحده و طالبان تضعیف کرد. هند از مذاکرات آمریکا و طالبان خارج شد و رسماً اعلام کرد که تنها در مذاکراتی شرکت خواهد کرد که تحت مالکیت و رهبری افغان ها باشد. بااین حال، وزیر خارجه هند علیرغم تردیدها و تاخیرها به این روند، در مراسم افتتاحیه مذاکرات بین الافغانی در دوحه در سپتامبر ۲۰۲۰ شرکت کرد. (Rizwan, 2021: 2-3)

به هرروی، هر چند با روی کار آمدن طالبان، هیچ کشوری از جمله هند تمایلی برای به رسمیت شناختن آنها نداشته و در این مسیر پیشقدم نشده است، لیکن حفظ مناسبات با بازیگران جدید حاکم بر افغانستان، روزنۀ امیدی برای کشورهای منطقه به ویژه هند است. چراکه هند همواره از نفوذ و سرایت گروه های تروریستی، نقش نافذ پاکستان در این روند، و غلبۀ شرایطی از ناامنی و بی ثباتی در منطقه بیمناک است. همانگونه که در همین راستا چندی پیش، مشاور امنیت ملی هند، آجیت دوال در اجلاس هند با کشورهای آسیای مرکزی (۷ دسامبر ۲۰۲۲) به بیان دیدگاه خود پیرامون نگرانی هند از پایگاه گروه های تروریستی در افغانستان پرداخت. چنانچه پایگاه های تروریستی در این کشور را موضوعی مهم دانسته که صلح و امنیت هند و پنج کشور آسیای مرکزی را به چالش می کشد.

بدین ترتیب به نظر می رسد هند در راستای سیاست های پیشین خود گام برداشته؛ لیکن این کشور با سرمایه گذاری خود در افغانستان یک جاه طلبی استراتژیک تعریف شده محدود را پیش بینی نمی کند. بلکه به دنبال مشارکت در ایجاد محیطی مساعد برای رشد برای کنترل شرایط، غلبه بر زیاده خواهی های پاکستان، ممانعت از رشد تروریسم و در کنار آن کمک به افغان ها است. به طور کلی باید گفت اتخاذ رویکرد مردمگرا اهرم کلیدی هند بر دیگر کشورهای منطقه در مقابل افغانستان است.

 علاوه بر این، با توجه به نزدیکی جغرافیایی، اندازه اقتصادی، ظرفیت نظامی و شبکه دیپلماتیک قوی، هند به عنوان یک مؤلفه مهم و قابل لمس در تلاش های طالبان برای کسب مشروعیت داخلی و خارجی محسوب می شود. از این رو، طالبان به تعدیل مناسبات خود با کشورهای متلف پرداخته و در تلاش برای نشان دادن خودمختاری بیشتر، در مسیر اقداماتی گام برداشته که میل پاکستان را برای حفظ درجه نفوذ غیرقابل انکار بر امور افغانستان به چالش می‌ کشد. در واقع، طالبان به نحوی نارضایتی خود را نسبت به تلاش های پاکستان برای تضعیف توسعه و روابط آنها با هند ابراز کرده اند و این جریان در ابعادی چند وجهی شکل خواهد گرفت.

در حالی که تجارت بین کابل و دهلی نو پس از اشغال افغانستان توسط طالبان در سال گذشته متوقف شده بود؛ عبدالسلام جواد، سخنگوی وزارت تجارت افغانستان گفت که هند و افغانستان توافقنامه ای تجاری امضا کردند. چنانچه به گزارش خبرگزاری باختر، مقامات وزارت صنعت و تجارت (طالبان) در کابل اعلام کردند که دهلیز هوایی بین هند و افغانستان بازگشایی و تجارت بین دو کشور از سر گرفته خواهد شد.از سرگیری دهلیز هوایی مورد استقبال تاجران افغان قرار گرفت که امیدوارند هند بازار خوبی برای محصولات این کشور باشد.

جمع بندی

همان طور که اشاره شد، هند از نخستین کشورهای غیرکمونیستی بود که حکومت تأسیس شده توسط اتحاد جماهیر شوروی را پس از تهاجم این کشور به افغانستان در سال ۱۹۷۹ به رسمیت شناخت و اقدام مذکور به طور قابل توجهی به اعتبار هند در جامعه بین المللی لطمه زد. هند همچنین از رژیم شوروی متعاقب در افغانستان به دلیل نادیده گرفتن ایدئولوژی اسلام‌گرایانه استقبال کرد، در حالی که از دیگر سو شاهد حمایت پاکستان از گروه‌ های مجاهدین با ایدئولوژی اسلامی مشترک بودیم.

اما شاید بتوان گفت هند ضمن چرخش به سمت واقع گرایی، تاکید بر امنیت منطقه ای و درکِ بهتر و منعطف تر از شرایط موجود، در پیِ اتخاذ رویکردی سازنده و موثرتر برآمد. چنانچه در طول دهه ۱۹۹۰، سیاست هند در قبال افغانستان با روسیه و جمهوری اسلامی ایران همسو شد که هر دو طالبان را تهدیدی جدی برای امنیت ملی خود می‌دانستند. از این رو، این سه کشور به ائتلاف شمال علیه رژیم طالبان کمک کردند. روابط نزدیک طالبان با حزب جمعیت علمای اسلام پاکستان که مسئول چندین حمله تروریستی در سرتاسر سرزمین اصلی هند بود، دستور کار هند را تقویت کرد.

 متعاقبا پس از سرنگونی رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱، هند به سمت تقویت روابط خود با دولت جدید و پیشروی در مسیری موازی و متعادل با تحولات حرکت کرد. بدین ترتیب هند با ایفای نقش عمده در توسعه اجتماعی و اقتصادی افغانستان، و ارائۀ کمک هایی بر پروژه های زیربنایی، کمک های بشردوستانه، پروژه های انکشافی جامعه محور، و آموزش و نیازهای بشردوستانه؛ تلاش کرده تا در مسیر سرمایه گذاری های قابل توجه و کمک های مالی، حمایت خود را از یک افغانستان باثبات و دموکراتیک نشان دهد.

 با این حال همان گونه که ناظران نیز اذعان داشته اند، در حالی که هند و افغانستان روابط تاریخی و دوستانه خود را حفظ کرده اند، پتانسیل همکاری دو کشور هنوز به طور کامل محقق نشده است. یک مانع مهم مربوط به ترس پاکستان از منافع هند در افغانستان است. این امر باعث شده است که هند در مشارکت خود محتاط تر شود. علاوه بر این، با توجه به روابط پیچیده بین ایالات متحده، چین و پاکستان و منافع آنها در افغانستان، هند از نظر تاریخی بر رویکرد توسعه و قدرت نرم تمرکز کرده و در عین حال از هرگونه دخالت سیاسی عمیق و نافذی در افغانستان فاصله گرفته است.

از سوی دیگر نقش گروه های تندرو و یا طالبان نیز در این مسیر چالش برانگیز بوده است. اما در حال حاضر و با از بین رفتن اسلاف طالبان افغانستان، اشرف غنی (که منتقد نقش اسلام آباد در افغانستان بود و روابط نزدیکتری با دهلی نو داشت)، هند به دنبال راه های جدیدی برای برقراری مناسبات کاری با رژیم جدید است. تحولات اخیر که در آن ملا محمد یعقوب وزیر دفاع افغانستان با آموزش سربازان افغان در هند موافقت کرد، منعکس کننده تلاش آنها برای کسب مشروعیت بین المللی و به رسمیت شناختن دیپلماتیک است. اگرچه هند به طور رسمی دولت طالبان را به رسمیت نشناخته است، دهلی نو تیمی فنی را در سفارت خود مستقر کرده که حاکی از دنبال کردن ردپای دیپلماتیکی قوی در کابل است.

علاوه بر این، دولت هند بسته هایی از تجهیزات پزشکی (شامل محموله ‌ای از داروها، واکسن ‌ها و تجهیزات پزشکی) را تحت عنوان «کمک ‌های بشردوستانه» طبق وزارت امور خارجه خود به افغانستان تحویل داده است. با این حال، هنوز مشخص نیست که دهلی نو تا چه حد تمایل دارد رابطه ای به واقع متوازن با دولت طالبان، آنهم بدون استفاده از خاک افغانستان برای برهم زدن امنیت و ثبات در همسایه پاکستان برقرار کند.

در نهایت باید گفت، واکنش هند بایستی بر اساس چگونگی تحول وضعیت باشد. دهلی نو پیوسته از یک افغانستان قوی، دموکراتیک و عاری از خشونت حمایت کرده است، زیرا این کشور به عنوان عایقی مابین چهار مجموعه امنیتی منطقه ای آسیا قرار دارد. افغانستان یکی از طرف ‌های درگیری مسلط در جنوب آسیا است و برای صلح و ثبات در منطقه اهمیت زیادی دارد. با روی کار آمدن طالبان، هزینه تعامل با افغانستان باید در چارچوب هزینه عدم مشارکت در نظر گرفته شود، بنابراین امکان دارد نوعی برقراری مناسبات و ارتباطات با طالبان اجتناب ناپذیر باشد، اگرچه این به معنای به رسمیت شناختن رسمی دولت آنها نیست.

منابع:

– Ashraf, Fahmida, (2007), “INDIA-AFGHANISTAN RELATIONS: POST-9/11”, Strategic Studies, Summer 2007, Vol. 27, No. 2, pp. 90-102

– Bajoria, Jayshree, (2009), “India-Afghanistan Relations”, https://www.cfr.org/backgrounder/india-afghanistan-relations

– “India-Afghanistan Relations International Relations: GS 2 Notes for UPSC.” Civils360 IAS, 19 Jan. 2022, civils360.com/2022/01/09/india-afghanistan-relations/.

– Ganguly, Sumit, (2012), “” “Sources of Tension in Afghanistan and Pakistan: A Regional Perspective India’s Role in Afghanistan”,  CIDOB Policy, BARCELONA CENTRE FOR INTERNATIONAL AFFAIRS, Research Project

 – Jha, Rajan (2020). “India – Afghanistan Relations in Post-Taliban Era”. Internat. J. Appl. Soc. Sci., 7 (5&6) : 287-292

– Junaid, Aamir; Abdul Malik; Muhammad Ashraf Nadeem, (2021), “INDO- AFGHAN RELATIONS: A HISTORICAL ANALYSIS”, Pak. Journal of Int’L Affairs, Vol 4, Issue 4

– Norfolk, Daniel, (2011), “India’s Engagement with Afghanistan: Developing a ‘Durable Policy Architecture’”, ISAS Working Paper, No. 138

– Rizwan, Alamuddin; Rajab Taieb; Maryam Jami, (2021), “Reset or rivalry? India and Afghanistan post-2021”, Friedrich Ebert-Stiftung (FES) Afghanistan and Institute of War and Peace Studies

– Singh Toor, Azad, (2018), “India – Afghanistan Relations: Observations from the 1995-96 Period of the Indian Embassy in Afghanistan”, Indian Council of World Affairs, https://www.icwa.in/WriteReadData/RTF1984/4346660757.pdf

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا