روابط خارجیسر تیتر خبرهانخستین خبرهایادداشت ها

ابتکارعمل های دو یا چندجانبۀ ازبکستان در قبال افغانستان و پیشبرد راهبرد ارتباطات منطقه ای (۱)

۳۱ فروردین (حمل) ۱۴۰۱ – ۲۰/ ۴/ ۲۰۲۳

(قسمت اول)

ازبکستان و افغانستان از اشتراکات تاریخی و پیوندهای قومی-فرهنگی برخوردارند، زیرا این دو کشور برای مدت قابل توجهی در دل تاریخ، بخشی از یک فضای ژئوپلیتیک یکسان بوده اند. افغانستان علاوه بر همسایگی، مذهب، فرهنگ، گروه های قومی و تاریخ مشترکی نیز با ازبکستان دارد. کشور ازبکستان با داشتن ۱۳۷ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان، همسایه شمالی این کشور می باشد و با بیش از ۳۵ میلیون نفر جمعیت یکی از پرجمعیت ترین کشورهای آسیای مرکزی به شمار می آید. رودخانه آمو (جیحون) به عنوان مرزی طبیعی، افغانستان و ازبکستان را در شهرک حیرتان از یکدیگر جدا کرده‌ است.

اتحاد جماهیر شوروی پس از یورش به افغانستان، پُل دوستی میان افغانستان و ازبکستان را در سال ۱۹۸۲ میلادی ساخت. این پُل که در شهرک بندری «حیرتان» افغانستان (معروف به مسکو کوچک) ایجاد شده، حلقه اتصالی محکم در سراسر آمو دریا بنا کرده، و افغانستان را به کشورهای آسیای میانه، روسیه و چین ارتباط می ‌دهد. شایان ذکر است بندرگاه حیرتان روزگاری از پایگاه‌ های ارتش شوروی در شمال افغانستان بود. اما به طور کلی باید گفت روابط افغانستان و ازبکستان به زمانی باز می گردد که دو کشور منطقه ای واحد و به هم پیوسته، و سمرقند بخشی از امپراتوری احمدشاه ابدالی بود.

 افغانستان و ازبکستان زمانی نیز توسط دولت های کمونیستی اداره می شدند. در آن زمان دو کشور روابط نزدیکی در زمینه های فرهنگی، سیاسی، آموزشی، تجاری و غیره داشتند. پس از سرنگونی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، ازبکستان اعلام استقلال کرد و افغانستان نیز یکی از نخستین کشورهایی بود که استقلال ازبکستان را به رسمیت شناخت. متعاقبا پس از گذشت یک سال، در دوران ریاست جمهوری برهان الدین ربانی، افغانستان سفارت خود را در ازبکستان افتتاح کرد. همچنین در طول جنگ داخلی در افغانستان، کشور ازبکستان ضمن همکاری با برخی گروه های دخیل، روابط خود را با طرف های درگیر در این کشور برقرار کرد.

 آن موقع، ازبکستان از ژنرال دوستم از قوم ازبک حمایت کرد که یکی از طرف های اصلی درگیر در جنگ داخلی افغانستان بود و مناطق وسیعی در شمال افغانستان را تحت کنترل داشت. ازبکستان در آن زمان علاوه بر قاچاق مواد مخدر، در افغانستان سلاح و سایر تجهیزات نظامی نیز می فروخت. اما پس از فروپاشی کابل به دست طالبان، ازبکستان از یک سو مرزهای خود را با افغانستان بست و حکومت طالبان را به رسمیت نشناخت؛ و از سوی دیگر در سال ۱۹۹۷ “گروه شش به علاوه دو پیرامون مسائل افغانستان” را به منظور پایان دادن به جنگ داخلی در افغانستان ایجاد کرد؛ گروهی که گرچه تا حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ فعالیت و اقداماتی را صورت می داد اما نتایج مطلوب و قابل توجهی دربر نداشت.

پس از سرنگونی رژیم طالبان و تشکیل دولت جدید در افغانستان، این دو کشور بار دیگر روابط خود را برقرار نموده و در خاک یکدیگر سفارت هایشان را بازگشایی کردند. دولت افغانستان در زمینه های اقتصادی و تجاری با ازبکستان موافقت نامه هایی امضا کرد و بر اساس این قراردادها، ازبکستان موافقت کرد تا در زمینه های ترانزیت، برق، راه سازی، کشاورزی و غیره با افغانستان همکاری کند. انتقال برق از ازبکستان به افغانستان و ساخت اولین خط آهن در افغانستان که شهر تِرمِذ ازبکستان را به بندر حیرتان افغانستان متصل می کرد، دو پروژه بزرگ میان دو کشور بود.

در سال های ۱۳۹۱، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ بیشتر برق وارداتی افغانستان توسط ازبکستان تامین می شد. با این حال، روابط افغانستان با ازبکستان نسبت به سایر کشورهای آسیای میانه ضعیف ‌تر بوده و تلاش ‌هایی برای بهبود این روابط نیز صورت گرفته است. پس از تشکیل حکومت وحدت ملی در افغانستان، ازبکستان یکی از کشورهایی بود که در حلقه نخستِ سیاست خارجی رئیس جمهور سابق افغانستان، اشرف غنی قرار گرفت و او در جهت ارتقای اقتصاد، ترانزیت و غیره تلاش کرد تا روابط افغانستان با ازبکستان را بهبود بخشد.

غنی معتقد بود که ازبکستان نزدیک ترین راه برای اتصال افغانستان به چین و روسیه است، از این رو در اقدامی بی سابقه با عبور از قزاقستان و ازبکستان، دولت افغانستان موفق شد افغانستان را از طریق راه آهن به چین متصل کند. در سپتامبر ۲۰۱۶، اولین قطار چینی به بندر حیرتان افغانستان رسید و کالاهای صادراتی افغانستان را در مسیر بازگشت خود به چین انتقال داد. حکومت وحدت ملی همچنین با ازبکستان در زمینه های دیگر از جمله توافق افزایش ۱۰ درصدی واردات برق از ازبکستان، خرید گندم، بهبود ترانزیت و تجارت بین دو کشور و غیره، قراردادهایی امضا کرد. (csrskabul, 2017)

در کل گرچه به نظر می رسد ازبکستان طی تاریخ و به ویژه در دوران استقرار نظام جمهوریت در افغانستان از درِ پیشرفت مناسبات تجاری-ترانزیتی و یا در نقش همسایه ای صلح جو ظاهر شده است، لیکن با ظهور مجدد طالبان از اوت ۲۰۲۱ و قدرت یابی این گروه بر افغانستان، تاشکند با رویکردی عملگرایانه و منفعت محور، صرفا به برقراری تعاملات و لزوم زنده ماندن روابط حتی در سایۀ طالبان پیش رفته و گویی در این مسیر، مشروعیت، مقبولیت و جامعیتِ نهاد حاکم را نادیده گرفته، تنها به حفظ ارتباطات فی مابین برای منافع و اهداف آتی خود می اندیشد.

فراز و فرود روابط ازبکستان-افغانستان: از سایه گستریِ شوروی تا صحنه گردانی ایالات متحده

از دیرباز پیوندهای تاریخی، اقتصادی، فرهنگی نزدیکی بین افغانستان (به ویژه مناطق شمالی که عمدتاً ازبک ‌ها و تاجیک ‌ها هستند) و ازبکستان وجود داشته است. برای قرون متمادی، افغانستان بخشی جدایی ناپذیر از آسیای مرکزی بود و چندین ولایت شمالی کنونی زمانی به امارت بخارا تعلق داشتند. یکی از بنیانگذاران ادبیات ازبکی، علیشیر ناوی (۱۴۴۱-۱۵۰۱)، بیشتر عمر خود را در هرات، که اکنون در افغانستان است، گذراند. با این حال، این تاریخ مشترک با دوره ۷۰ سالۀ موجودیت ازبکستان به عنوان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی و بیش از بیست سال بی ثباتی در داخل افغانستان، پست و بلندی هایی از کاهش در روابط فی مابین را پشت سر گذاشت.

به هرروی افغانستان در ۲۲ دسامبر ۱۹۹۱ استقلال ازبکستان را به رسمیت شناخت و در ۱۳ اکتبر ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار شد. ازبکستان کشوری به مساحت ۱۷۳۳۵۱ مایل مربع، به عنوان یکی از پنج جمهوری شوروی سابق واقع در آسیای مرکزی، استقلال خود را در سال ۱۹۹۱ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دست آورد. ازبکستان کشوری محصور در خشکی و با افغانستان و همچنین سایر جمهوری های آسیای مرکزی -ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان- هم مرز است.

زمانی که در سال ۱۹۲۲ پای قلمرو آسیای مرکزی به حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی کشیده شد، شوروی منطقه را به جمهوری هایی تقسیم کرد. آنها ابتدا مرزهای ازبکستان را ترسیم کردند تا تاجیکستان کنونی را نیز در بر بگیرد. تعدیل و اصلاح مرزها تا پس از جنگ جهانی دوم ادامه یافت و سرانجام تاجیکستان (در سال ۱۹۲۹) از ازبکستان جدا شد. اما مرزهای ترسیم شدۀ ساختگی شامل همه ازبک ‌ها و تاجیک ‌های منطقه نمی ‌شد؛ زیرا بسیاری از آنها نیز در شمال افغانستان زندگی می ‌کردند.

زمانی که شوروی افغانستان را از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۹ و به منظور حمایت از یک دولت مارکسیست اشغال کرد، جنگ سالاران ازبک و تاجیک بیشتر شمال افغانستان را تحت کنترل داشتند. نهایتا اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۹ پس از شکست در جنگی یک دهه ای، نیروهای خود را از این کشور خارج کرد و خلاء قدرت ایجاد شد. بلافاصله نزاع و درگیری هایی داخلی بین گروه های مختلف فرهنگی آغاز شد و جنگ سالاران شمال تلاش کردند تا مناطق خود را در افغانستان تحکیم و گسترش دهند. به زودی طالبان که عمدتاً متشکل از طلاب پشتون از جنوب شرق افغانستان و مجاهدین عرب غیرافغانی تحت حمایت پاکستان بودند؛ راه جنگ و مبارزۀ خود را به سمت شمال باز کردند تا اینکه در نزدیکی کابل با ازبک ها و تاجیک ها مواجه شدند. در آن نقطه، نیروهای ائتلاف شمال عقب رانده شده، اما توانستند گوشه شمال شرقی افغانستان را حفظ کنند.

 ازبکستان و تاجیکستان به طور ضمنی به ازبک‌ ها و تاجیک ‌های افغانستان کمک کردند یا حداقل به آنها اجازه دادند که در امتداد مرزهایشان فعالیت کرده، تا بتواند سد و مانعی برای نفوذ طالبان ایجاد کنند. از آنجایی که هم ازبک‌ ها و هم تاجیک ‌های افغان، همراه با دو گروه فرهنگی دیگر، ترکمن‌ ها و هزاره‌ ها، در سراسر شمال افغانستان با طالبان مخالفت و مبارزه می‌ کردند، به ائتلاف شمال پیوستند که گاهی اوقات جبهه متحد نیز نامیده می‌ شد. شایان ذکر است که هم ازبکستان و هم تاجیکستان از گذشته با بنیادگرایان اسلامی در داخل مرزهای خود مشکل داشتند. در نتیجه، دولت ازبکستان، به ویژه طالبان بنیادگرا را به عنوان تهدیدی منطقه ‌ای می‌ نگریست که برای کنترل به اقدامات شدید و قوی نیاز داشت.

دو روز پیش از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر به ایالات متحده، احمد شاه مسعود، رهبر مشهور تاجیک ائتلاف شمال، توسط گروه تروریستی اسامه بن لادن، القاعده ترور شد. این اتفاق ضربه بزرگی به اتحاد شمال بود، اما به نظر می ‌رسید که عزم و ارادۀ اپوزیسیون را برای ادامه مسیر مبارزه سخت تر کرد و ازبکستان را نیز به سمت همکاری بیشتر با ایالات متحده سوق داد. پس از حملات ماه سپتامبر، ایالات متحده فوراً موقعیت محوری ازبکستان را در هر گونه تلاش برای انجام اقدامات اساسی آشکار یا پنهان در افغانستان به رسمیت شناخت. در این مسیر، موقعیت جغرافیایی ازبکستان در شمال کابل، پایتخت افغانستان، و همچنین تجربه طولانی، تماس ها و تعاملات با ائتلاف شمالی و زیرساخت های آن در پایگاه های نظامی شوروی سابق و فرودگاه ها، ازبکستان را به عنوان یک منطقه قابل نمایش با پتانسیل صحنه گردانی برای ایالات متحده بسیار مفید ساخت. (Lineback, 1995: 1)

نگرانی های مشترک؛ عاملی قوی در نزدیکی ازبکستان و ایالات متحده

به باور برخی ناظران، تصمیم ازبکستان برای همکاری با ایالات متحده در کارزاری علیه طالبان و القاعده؛ بیشتر به آرزوهای اسلام کریم‌اُف (رئیس جمهور این کشور از ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۶) برای تبدیل ازبکستان به قدرت اصلی منطقه ای، حتی در خطر خشم روسیه، مربوط می شد تا اینکه با تمایل به کمک به مبارزه با تروریسم. آمریکا و ازبکستان در ۷ اکتبر، روزی که ایالات متحده و بریتانیا حملات هوایی را علیه اهدافی در افغانستان انجام دادند، یک توافقنامه مهم ضد تروریسم امضا کردند. بر اساس این توافق، نیروها و هواپیماهای جنگی ایالات متحده مجاز به استفاده از حریم هوایی و پایگاه های نظامی ازبکستان می شدند.

همان طور که اشاره شد، این پایگاه‌ ها که در دوران شوروی ساخته شده بودند و در نزدیکی افغانستان قرار داشتند، ازبکستان را به یک منطقه از قدرت نمایی و صحنه گردانی برای نیروهای آمریکایی تبدیل کردند. این همکاری بین ایالات متحده و ازبکستان اتفاق چندان جدیدی نبود. در اواخر دهه ۱۹۹۰، این دو کشور دلیل مشترکی را برای نگرانی در مورد افغانستان پیدا کردند. (افغانستان پس از خروج شوروی در سال ۱۹۸۹، همچنان موردی نگران کننده از تبعات تجارت مواد مخدر و سایر فعالیت های طالبان و القاعده بود.)

 در سال ۱۹۹۸، سربازان آمریکایی به همراه سربازان ازبکستانی به عنوان بخشی از تمرینات آموزشی مشترک ایالات متحده و آسیای مرکزی که توسط فرماندهی مرکزی ایالات متحده سازماندهی شده بود، به دره فرغانه گسیل شدند. فرماندهی مرکزی به برنامه همکاری نظامی در آسیای مرکزی از طریق برنامه های فرماندهی نیروهای مشترک ایالات متحده و مشارکت ناتو برای صلح ادامه داد که در سال ۲۰۰۰ تمرینات مشترکی را با حضور هفت کشور از جمله ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان و روسیه برگزار کرد.  همچنین در آپریل ۲۰۰۰، مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده از ازبکستان بازدید کرد و حدود ۳ میلیون دلار به دولت این کشور برای مبارزه با تروریسم و کمک به امنیت مرزی اعطا کرد.

جاده های منتهی به جنوب از طریق شهر کارشی، که پایگاه هوایی خان آباد در آن قرار داشته، همان راه هایی بوده است که تانک های شوروی در سال ۱۹۷۹ از طریق به اصطلاح پل دوستی به افغانستان حرکت کردند. (ازبکستان در آن زمان یک پایگاه هوایی در کارشی-خان آباد در اختیار ایالات متحده و یک پایگاه نیز برای واحد آلمانی در شهر مرزی ترمذ قرار داده بود. این پایگاه در زمان جنگ آمریکا علیه القاعده و طالبان در افغانستان نقش لجستیکی مهمی را برای ارتش آمریکا ایفا کرد و از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ هزاران سرباز آمریکایی در آنجا مستقر شدند؛ با این حال، پایگاه ایالات متحده در سال ۲۰۰۵ پس از اختلاف ازبکستان و ایالات متحده بر سر حادثه کشتار اندیجان و سرکوب گستردۀ اعتراضات، بسته شد.)

 مقامات ازبکستان در سال ۱۹۹۷ و پس از درگیری شدید در طرف افغانستان این پل را بسته بودند. هرچند پس از بیرون راندن طالبان از شمال افغانستان در ماه نوامبر، دولت ‌های غربی و سازمان های کمک‌ رسانی اسلام کریم‌اُف را تحت فشار قرار دادند که پل را بازگشایی نماید و به بیش از ۳ میلیون نیازمند افغان کمک ‌های کمکی ارسال کند. (Feifer, 2002: 85)

به هرروی با تمامی این تفاسیر، گرچه روابط دیپلماتیک مابین افغانستان و ازبکستان در سال ۱۹۹۲ آغاز شد، همکاری های دوجانبه آنها به طور فعال و پویا از سال ۲۰۱۶ شروع به توسعه کرده است. با استناد به گزارش وب سایت سفارت ازبکستان تاشکند در ژانویه ۲۰۱۷، میزبان اولین دور رایزنی های سیاسی بین وزارتخانه های امور خارجه دو کشور بود. سران کشورها در چارچوب اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در ۷ ژوئن و اجلاس سران علم و فناوری سازمان همکاری اسلامی در ۱۰ سپتامبر سال ۲۰۱۷ و در آستانه نشست هایی برگزار کردند.

در ۲۹ نوامبر اولین پرواز مستقیم بین تاشکند و کابل انجام شد. این رویداد نه تنها اهمیتی نمادین، بلکه کاربردی نیز داشت؛ زیرا ارتباطات هوایی راحتی را برای مقامات، بازرگانان و شهروندان دو کشور ایجاد می کرد. در جریان مذاکرات، طرفین در مورد موضوعات مهم منطقه ای و بین المللی به ویژه مقابله با تروریسم، افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر، تقویت امنیت در آسیای مرکزی تبادل نظر کردند. می توان گفت ازبکستان پیوسته از همه ابتکارات عملی با هدف برقراری صلح و آرامش در افغانستان حمایت کرده است.

از بین کشورهای آسیای مرکزی که در پروژه های شبکه توزیع شمال یا جاده ابریشم جدید مشارکت دارند، ازبکستان قوی ترین نیروهای امنیتی و برخی از قابلیت های پیش بینی قدرت را داشته است. چراکه ازبکستان خود را به عنوان سنگری مصمم در برابر تروریسم و افراط گرایی در میان سایر کشورهای آسیای مرکزی می داند. این کشور زادگاه برخی گروه های افراطی منطقه ای، به ویژه جنبش اسلامی ازبکستان بوده و دولت ازبکستان در گذشته نشان داده است که هرگونه اقدام لازم برای حفاظت از منافع خود در برابر چنین گروه هایی را انجام خواهد داد؛ به خصوص اگر درک کند که یک کشور مرزی در مسیر اتخاذ اقدامات متناسب در این راستا کوتاهی می کند.

در اکتبر ۲۰۰۱، عملیات آزادی پایدار، پویایی امنیتی ازبکستان و افغانستان و به ویژه وضعیت جنبش اسلامی ازبکستان تغییر داد که تمرکز عملیاتی خود را در سال ۲۰۰۱ بر افغانستان و پاکستان معطوف کرده بود (تا حدی به دلیل مرگ جمعه نمنگانی و بعدها طاهر یولداشف، بنیانگذاران این گروه). (جنبش اسلامی ازبکستان برخاسته از جنبشی اسلامی به نام Adolat -کلمه ازبکی به معنای عدالت- می باشد.) در حالی که جنبش اسلامی ازبکستان عمدتاً در منطقه مرزی افغانستان و پاکستان فعالیت کرده، بنا بر گزارش ها حملاتی را در مناطق شمالی افغانستان در نزدیکی مرز ازبکستان نیز انجام داده است. این منطقه مسیر قابل توجه قاچاق مواد مخدر و عاملی دیگر برای خشونت است. اما دیدگاه ازبکستان پیرامون وضعیت امنیتی افغانستان، به جای محکوم کردن یا نادیده گرفتن، دستیابی به بهترین نتیجه ممکن پس از خروج ایالات متحده و ناتو در آینده بوده است.

پیوندها و مناسبات اقتصادی مابین ازبکستان و افغانستان

از تاریخ استقلال ازبکستان (۱۹۹۱) تا سال ۱۹۹۸، جدا از کمک ‌های ازبکستان به ولایات شمالی پیش از اینکه طالبان کنترل منطقه را تثبیت کنند، پیوندهای اقتصادی بین ازبکستان و افغانستان در سطح پایینی باقی ماند. بدین ترتیب در دوره ۱۹۹۸-۲۰۰۱، زمانی که طالبان عملاً تمام خاک افغانستان را تحت کنترل داشتند، پیوندهای اقتصادی بین افغانستان و ازبکستان به واقع از بین رفت. اما همان طور که اشاره شده از آغاز کارزار بین المللی ضد تروریستی در افغانستان، ازبکستان به یکی از عناصر کلیدی در خط مقدم علیه طالبان تبدیل شد.

بدین ترتیب پس از سرنگونی رژیم طالبان، روابط اقتصادی افغانستان و ازبکستان به تدریج بهبود یافت. این بهبود بخشی به دلیل وجود ۱۳۷ کیلومتر مرز مابین دو کشور و بخشی نیز به دلیل توسعه زیرساخت های حمل و نقل در سمت ازبکستان بود. (Paramonov and Strokov, 2006: 1-2) از زمان سرنگونی طالبان، تجارت دوجانبه بین این کشورها عمدتاً شامل صادرات از ازبکستان به افغانستان بود. به طوری که در سال ۲۰۰۲ حجم تجارت بین افغانستان و ازبکستان تقریبا به ۶۲ میلیون دلار آمریکا می رسید، یعنی حدود ۱٫۲ درصد تجارت خارجی ازبکستان و حدود ۲٫۲ درصد تجارت افغانستان. حجم صادرات افغانستان به ازبکستان بسیار ناچیز و کمتر از ۲۰۰۰۰۰ دلار آمریکا بود.

متعاقبا در سال ۲۰۰۳ حجم تجارت بین افغانستان و ازبکستان با رشد ۴۶ درصدی به حدود ۹۰ میلیون دلار آمریکا رسید. حدود ۱٫۳ درصد تجارت خارجی ازبکستان و حدود ۲٫۳ درصد تجارت افغانستان بود که حجم صادرات افغانستان به ازبکستان همانند سال قبل یعنی حدود ۲۰۰ هزار دلار آمریکا باقی ماند. اما در سال ۲۰۰۴ حجم تجارت بین افغانستان و ازبکستان با ۴۵ درصد رشد به سطح بی سابقه ای رسید؛ حدود ۱۳۰ میلیون دلار آمریکا، یعنی حدود ۱٫۵ درصد تجارت خارجی ازبکستان و حدود ۳ درصد تجارت افغانستان. بدین ترتیب حجم صادرات از افغانستان به ازبکستان به طور قابل ملاحظه ای به حدود ۴ میلیون دلار آمریکا افزایش یافت.

 هرچند در سال ۲۰۰۵ حجم تجارت بین افغانستان و ازبکستان به حدود یک هفتم میزان تجارت سال قبل یعنی ۱۹ میلیون دلار آمریکا کاهش یافت، یعنی حدود ۰٫۲ درصد تجارت خارجی ازبکستان و حدود ۰٫۴۶ درصد تجارت افغانستان؛ و اینکه بار دیگر تجارت دوجانبه تقریبا به طور کامل شامل صادرات ازبکستان به افغانستان بود. عمده کالاهای صادراتی ازبکستان به افغانستان شامل سوخت، مصالح ساختمانی و مواد غذایی می شد. این صادرات عمدتا به ولایات شمالی افغانستان محدود و تحت عنوان کمک های بشردوستانه یا کمک های مالی جامعه جهانی به افغانستان انجام می شد. (Paramonov and Strokov, 2006: 2-3)

به هرروی نمی توان منکر شد که مناسبات و پیوندهای اقتصادی فی مابین تدریجا گسترش یافت. چنانچه در سال ۲۰۱۶، گردش تجاری حدود ۵۲۰ میلیون دلار بود. همچنین توافق نامه هایی برای همکاری در زمینه زیرساخت های حمل و نقل، امنیت و مبارزه با قاچاق مواد مخدر امضا شد. همچنین در ژانویه سال ۲۰۱۷ و در جریان سفر رسمی وزیر امور خارجه ازبکستان عبدالعزیز کامل­اُف سفری رسمی به کابل، دو طرف نقشه راه تجاری و اقتصادی دوجانبه برای افزایش مبادلات تجاری دوجانبه تا سقف یک میلیارد دلار امضا کردند. در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۷، گردش تجاری بین ازبکستان و قزاقستان ۳۰ درصد افزایش داشت.

همچنین روسای جمهور ازبکستان و افغانستان در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای (SCO) در ژوئن ۲۰۱۷ و اجلاس سران سازمان کشورهای اسلامی (OIC) در حوزۀ علم و فناوری در سپتامبر ۲۰۱۷ دیدارهای دوجانبه ای در آستانه برگزار کردند. در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۷، پرواز مستقیم بین تاشکند و کابل برای اولین بار توسط شرکت هواپیمایی ملی افغانستان کام ایر (Kam Air) آغاز شد.

سفر اشرف غنی در دسامبر ۲۰۱۷ نیز از ازبکستان گامی رو به جلو در جهت تقویت روابط ازبکستان و افغانستان بود. رؤسای جمهور دو کشور مذاکراتی را در قالب محدود و همچنین گسترده انجام دادند و بیانیه مشترکی را امضا کردند. ۲۰ موافقت نامه بین وزارتی در زمینه های تجارت، ترانزیت، امنیت، برق و آموزش امضا شد. دو کشور متعهد شدند برای مبارزه با چالش ‌های ناشی از تروریسم بین ‌المللی و ستیزه جویان خارجی، افراط‌ گرایی، جنایات سازمان ‌یافته فراملی، مهاجرت غیرقانونی، قاچاق مواد مخدر و مواد روان‌ گردان تلاش‌ های مشترکی انجام دهند.

بدین ترتیب شاهد بودیم در سال ۲۰۱۹، ارزش کل صادرات ازبکستان به افغانستان از نیم میلیارد دلار گذشت. همچنین به گزارش موسسه فرهنگی اکو(the ECO Cultural Institute) به نقل از خبرگزاری فارس، تجارت بین ازبکستان و افغانستان در ۹ ماهه اول سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۵۴۲٫۹ میلیون دلار بود. پروژه هایی مانند همکاری اقتصادی منطقه ای آسیای مرکزی (CAREC) بانک توسعه آسیایی (ADB) یا ابتکار کمربند و جادۀ چین (BRI) ارتباطات موجود بین ازبکستان و افغانستان را بهبود بخشیده است. آنها همچنین مسیرهای ترانزیتی جدیدی ایجاد کرده اند که تا چین و اروپا امتداد دارند. ازاینرو می توان گفت روابط ازبکستان و افغانستان بر اساس همکاری در زمینه های تجارت، ترانسپورت، برق و غیره در چند سال اخیر بهبود مستمری را تجربه نمود. همکاری هایی شامل:

  • خط راه آهن از ترمذ به حیرتان گندم و آرد، سوخت، کود و کالاهای مصرفی را از ازبکستان حمل می کند. این یکی از مهم ترین حامل های ارتباطی کالا و اقلام به افغانستان بوده است. حجم حمل و نقل محموله های افغانستان از طریق خاک ازبکستان در سال ۲۰۱۷ نسبت به سال ۲۰۱۶ به میزان ۷۰ درصد افزایش یافت. همچنین حجم حمل و نقل بین المللی بار به افغانستان و یا از افغانستان، در سال ۲۰۱۹ بالغ بر ۵٫۰ میلیون تن بوده است.
  • در سال ۲۰۱۱، شرکت ملی راه آهن ازبکستان خط آهن حیرتان-مزارشریف را به طول ۷۵ کیلومتر ساخت. هزینه ۱٫۵ میلیارد دلاری توسط بانک توسعه آسیایی (ADB) تمویل شد. در دسامبر ۲۰۲۲ بنابر اطلاعیه اداره راه آهن افغانستان، براساس توافقی مسئولیت ‌های راه آهن حیرتان-مزارشریف که از نزدیک به ۱۱ سال گذشته توسط شرکت ازبکستانی «سوگدیانا ترانس» انجام داده می‌ شد، مطابق یک جدول زمانی منظم به اداره خط آهن افغانستان منتقل می ‌شود.
  • ازبکستان همچنین ۱۱ پل و گذرگاه را در جاده ای که مزارشریف و کابل را به هم وصل می کند، ساخته است.
  • ازبکستان یکی از مهم ترین تامین کنندگان برق به افغانستان بوده است. یک خط انتقال برق در سال ۲۰۰۹ با ظرفیت ۱۵۰ مگاوات (مگاوات) برای تامین برق کابل ساخته شد که پس از آن به ۳۰۰ مگاوات افزایش یافت. (Koparkar, 2018)

پروژه ساخت خط انتقال برق سرخان-پلخمری به طول ۲۶۰ کیلومتر از منطقه سرخان دریا تا پلخمری (ولایت بغلان)، در کنار برنامه های بلند مدت برای توسعه تامین انرژی افغانستان، شرایطی را برای توسعه صنعت مدنظر داشت؛ ضمن آنکه این خط انتقال امکان اتصال بین سیستم شبکه برق خود افغانستان و سیستم انرژی یکپارچه ازبکستان و آسیای مرکزی را فراهم می کند. لازم به ذکر است که ازبکستان از سال ۲۰۰۲ به طور منظم برق را به افغانستان تامین کرده – و ۵۲ درصد از واردات برق افغانستان را پوشش می دهد. حجم برق از ازبکستان به افغانستان از ۶۲ میلیون کیلووات ساعت در سال ۲۰۰۲ به تقریبا ۲٫۶ میلیارد در سال ۲۰۱۹ (یعنی بیش از ۴۰ برابر) افزایش یافت.

در سال ۲۰۱۸ نیز، ۲٫۵ میلیارد کیلووات ساعت برق به افغانستان عرضه شد که بالغ بر ۱۶۶ میلیون دلار بود. قراردادهای تامین برق به صورت سالانه منعقد شده است. با این حال، قرارداد ده ساله در پایان سال ۲۰۱۹ با شرکت های انرژی افغانستان برای تامین برق از ازبکستان با شرایطی برای طرف افغان امضا شد. (در مرحله اولیه، حجم ۴٫۲ میلیارد کیلووات ساعت، با افزایشی متعاقب تا ۶ میلیارد کیلووات در ساعت). شایان ذکر است در پایان ماه اوت ۲۰۲۰، هیئتی افغان به رهبری اتمر وزیر امور خارجه به تاشکند سفر کرد و در جریان آن موضوعات تسریع در ساخت خط انتقال برق سرخان-پلخمری مورد بررسی قرار گرفت.

بانک توسعه آسیایی به ساخت خطوط انتقال برق بین ازبکستان و افغانستان کمک مالی کرد. ازبکستان اکنون ۶۰ درصد از واردات برق افغانستان را به خود اختصاص داده است. اما به هرروی می توان گفت ازبکستان نگران سرریز ناامنی از افغانستان بوده است که پس از خروج ایالات متحده چندین برابر شده است. اما از دیگر سو، مناسبات اقتصادی فی مابین مسئله ای به راحتی قابل اغماض و چشم پوشی نبوده است. بدین ترتیب محرک های اصلی در این راستا نگرانی های امنیتی و منافع اقتصادی بوده اند. (Khakimov, 2020: 5-6)

ادامۀ مطلب در شمارۀ دوم از “ابتکارعمل های دو یا چندجانبۀ ازبکستان درقبال افغانستان و پیشبرد راهبرد ارتباط منطقه ای

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا