خط لوله انتقال گاز تاپی؛ جریانی از تعلیق در پیاده سازی و تعویق به آینده (۱)
۴ آبان (عقرب) ۱۴۰۲ – ۲۵/ ۱۰/ ۲۰۲۳
پروژه خط لوله انتقال گاز تاپی که به خط لولۀ «ترانس افغان» نیز معروف است، یکی از بزرگترین پروژه های ترانزیت گاز در منطقه می باشد که با اجرایی شدن آن، افغانستان به یک قطب اقتصادی مهم منطقه تبدیل خواهد شد. همچنین تاپی یکی از پرسودترین پروژه ها هم برای کشور افغانستان و هم برای کشورهای دخیل خواهد بود.
خط لوله گاز تاپی مخففِ ابتدای حروف لاتین از اسامیِ کشورهایِ ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند[۱] می باشد، که به منظور انتقال گاز طبیعی از منطقۀ آسیای مرکزی (با حجمی از مازادِ انرژی) به حوزۀ آسیای جنوبی (با مشکلاتی از کمبود انرژی) و در مسیری از جهت گیری شمال به جنوب طرح ریزی شده است. طبق پلتفرمِ برنامه ریزی شده منطبق بر پروژۀ تاپی، کشور ترکمنستان گاز طبیعی خود را از گالکینیش، یعنی دومین میدان گازی بزرگ جهان، و از طریق خط لوله ای با قطر ۵۶ اینچ به سمت افغانستان، پاکستان و هند روانه خواهد کرد.
در مسیرِ برنامه ریزی شدۀ این خط لوله در کشور افغانستان، تاپی از ولایاتِ هرات، فراه، نیمروز، هلمند و قندهار می گذرد. خط لوله تاپی ۱۸۱۴ کیلومتر طول داشته که از این میزان، ۲۱۴ کیلومتر در ترکمنستان، ۷۷۴ کیلومتر در افغانستان و ۸۲۶ کیلومتر در پاکستان است که تا منطقه فاضلکا در مرز هند امتداد دارد. شایان ذکر است که، ترکمنستان برای کاهش وابستگی خود به جریان فروش گاز به کشورهای روسیه و چین، پروژه ساخت و سازی ۱۰ میلیارد دلاری را آغاز کرد.
این پروژه که برای ۳۰ سال در نظر گرفته شده است در سال ۲۰۱۵ و با همکاری بانک توسعه آسیایی[۲] به عنوان نهادی تسهیل ساز و هماهنگ کننده آغاز شد. پروژۀ مذکور سالانه ۳۳ میلیارد مترمکعب گاز تامین می کند، که از این میزان، ۵ میلیارد متر مکعب به سمت افغانستان، ۱۴ میلیارد متر مکعب به پاکستان و ۱۴ میلیارد متر مکعب آن به هند می رسد. همچنین باید گفت پروژۀ خط لوله تاپی با شش ایستگاه کمپرسور پشتیبانی می شود. نهادِ تجمیع کننده و یا مجری جهت اجرای این پروژه، شرکت خط لوله تاپی[۳]، یعنی کنسرسیومی بین المللی متشکل از شرکت ترکمن گاز، افغان گاز، شرکت گاز و نفت هند می باشد.
در سال ۲۰۱۰، این چهار کشور موافقت نامه بین دولتی[۴] و توافق نامه های چارچوب خط لوله گاز (GPFA)[۵] را به منظور تسهیل توسعه اجرای این خط لوله امضا کردند. ترکمنستان مسئولیت ۸۵ درصد هزینۀ تامین پروژه را متحمل شده و افغانستان، پاکستان و هند نیز هر یک ۵ درصد از هزینه این پروژه را متقبل خواهند شد. مقامات ترکمنستان بخشی از خط لوله گاز خود را از میدان گازی گالکینیش تا مرز ترکمنستان و افغانستان تکمیل کردند.
پروژۀ فرعی ذیلِ پروژۀ تاپی شاملِ ترکمنستان-افغانستان-پاکستان (تاپ ۵۰۰)، و در برگیرندۀ یک شبکه انتقال برق ۵۰۰ کیلوولتی می باشد که جهت مرتفع ساختن مشکل کمبود برق در افغانستان و پاکستان طراحی شده است. این خط انتقال برق در امتداد مسیر تاپی ۷۰۰ کیلومتر در افغانستان را پوشش خواهد داد. در همین راستا بنابرآن بوده است که بانک انکشاف/توسعه آسیایی مبلغ ۱۵۰ میلیون دلار را به منظور حمایت از عملیاتی ساختن و اجرایِ تاپ ۵۰۰ در افغانستان فراهم آورد. زمانی که این پروژه تکمیل گردد، ۵۰ میلیون دلار اضافی در عواید و هزینه های تزانزیت ناشی از تاپ ۵۰۰ توسط افغانستان به دست خواهد آمد.
اما یکی از رهاوردهای فرعی مرتبط با پروژۀ تاپی، اتصال خط ارتباطیِ فیبر نوری تاپ[۶] بین ترکمنستان، افغانستان و پاکستان است که به موجب آن ابرشبکه فرا اوراسیا[۷] ایجاد خواهد شد. این امر زمان انتقال در ترافیک اینترنت را بیش از ۳۰ میلی ثانیه کاهش داده و امکان آموزش از راه دور، و همچنین درمان از راه دور را بین کشورهای عضو فراهم می کند. این پروژه سالانه ۲۰۰ میلیون دلار عواید برای افغانستان به همراه خواهد داشت.
به هرروی با بازگشت به مبحث خط لوله تاپی می توان گفت، کار ساخت و ساز در سال ۲۰۱۵ آغاز شد که فاز دوم پروژه تاپی به طول ۷۷۴ کیلومتر از سال ۲۰۱۸ در افغانستان آغاز شد. چنانچه بنا برگزارش ها، در فوریه ۲۰۱۸ و با حضور رئیس جمهوری ترکمنستان و افغانستان، نخست وزیر پاکستان و وزیر دولت در امورخارجی هند، کار پروژه انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان و هند از طریق افغانستان (تاپی)، انتقال برق ۵۰۰ کیلو ولت ترکمنستان به پاکستان (تاپ)، امتداد خط آهن ترکمنستان به داخل افغانستان و امتداد کابل نوری در مسیر تاپی رسما در افغانستان آغاز شد. شرکت افغان گاز[۸] از سوی افغانستان برای سرمایه گذاری در این پروژه معرفی شد.
به طور کلی می توان چنین اشاره کرد که تاپی بزرگترین پروژه انکشافی در کشورِ افغانستان جنگ زده محسوب شده و گفته می شود که عواید ترانزیتی آن سالانه ۳۰۰ میلیون دلار خواهد بود. همچنین پروژۀ تاپی محرک و انگیزه ای برای بندر گوادر پاکستان نیز خواهد بود تا پتانسیل لازم برای صادرات افغانستان به سایر کشورها را فراهم آورد. بدین ترتیب به باور برخی ناظران، این پروژه سناریویی برد-برد برای افغانستان می باشد تا جایی که موفقیت در تحقق تاپی می تواند جذب کنندۀ پروژه های بزرگ بیشتری برای افغانستان باشد. (Rafiq,2020)
به طور کلی چنین برنامه ریزی شده است که اجرایی سازی پروژه طی دو بخش صورت گیرد؛ ۱-مراحل قبل از تصمیم سرمایه گذاری نهایی (FID) و ۲- مراحل پس از تصمیم سرمایه گذاری نهایی. مرحله نخست از این پروژه چهار حوزه را در بر می گیرد: چارچوب قانونی، امور مالی/تامین بودجه، بازرسی و بررسی ها، و نهایتا تملک زمین. ساخت لوله در مرحلهِ پس از تصمیم سرمایه گذاری نهایی آغاز می شود.
پیشینه ای سی ساله از تاریخچۀ طرحِ اقتصادیِ خط لوله گاز تاپی
پایه و اساس و ریشه های پروژه خط لوله تاپی به اواسط دهه ۱۹۹۰، یعنی پیش از اولین دورۀ حکمرانی طالبان برمی گردد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در این دوره، شرکت های بزرگ نفتی غرب توجه خود را به قلمرو آسیای مرکزی معطوف کردند. به ویژه آنکه، ایالات متحده به بهانۀ تضمین ثبات در کشورهای آسیای مرکزی در مسائل منطقه ورود و مداخله کرد. بدین ترتیب وضعیت مذکور باعث شد تا شرکت های آمریکایی به راحتی در این منطقه فعالیت کنند.
در آوریل ۱۹۹۵، وزارت امور خارجه آمریکا به همراه سازمان سیا، تحقیقاتی را به منظور جمع آوری اطلاعات در مورد منابع انرژی منطقه انجام داده و متوجه شدند که این منطقه از نظر گاز طبیعی بسیار پربار و پربازده است. بنابراین، شرکت های بزرگ وابسته به ایالات متحده درصددِ باز کردن پایِ انرژی آسیای مرکزی به بازار جهانی برآمدند. تاپی و پروژه های مشابه به منطقه امکان صادرات و انتقال انرژی خود را به خارج می داد. پروژه خط لوله گاز طبیعی تاپی اولین بار بین شرکت یونوکال آمریکا و شرکت بریداس آرژانتینی در دوره نخست از حکومت طالبان مورد بحث قرار گرفت و جزئیات این پروژه به افغانستان پیشنهاد شد. (YILDIRIM, 2023: 366)
بدین ترتیب، مقدمات این پروژه در ۱۵ مارس ۱۹۹۵ و با امضای یادداشت تفاهمی مابین دولت های ترکمنستان و پاکستان برای پروژه خط لوله فراهم شد. در ماه آگوست ۱۹۹۶، کنسرسیوم خط لوله گاز آسیای مرکزی (CentGas) برای ساخت خط لوله ای، تحت هدایتِ (شرکتِ نفتی) یونوکال[۹] مستقر در ایالات متحده، تشکیل شد. در ۲۷ اکتبر ۱۹۹۷، کنسرسیوم خط لوله گاز آسیای مرکزی در مراسم امضای رسمی در عشق آباد ترکمنستان توسط چندین شرکت نفتی بین المللی به همراه دولت ترکمنستان ادغام و تلفیق شد.
با این حال، جنایات حقوق بشری که توسط رژیم طالبان و القاعده در سال ۱۹۹۸ صورت گرفت، همچنین بمب گذاری های تروریستیِ سفارتخانه های ایالات متحده در کنیا و تانزانیا باعث تعلیق این پروژه از ایجاد خط لوله شد. متعاقبا پس از حملات ۱۱ سپتامبر، برخی از کارشناسان سیاسی بر این باور بودند که انگیزه احتمالی این حملات شامل توجیه تهاجمات به افغانستان و همچنین منافع ژئواستراتژیکی مانند پروژه خط لوله ترانس افغانستان[۱۰] (تاپی) خواهد بود. (BYJU’S, 2020: 1)
در کل مسائلی مانند مشکلات اقتصادی، جنگ داخلی، قاچاق مواد مخدر و بنیادگرایی در افغانستان باعث نگرانی ترکمنستان، پاکستان و هند شد. همچنین، مشکلات امنیتی در افغانستان بحث های جدیدی را در مورد ترانزیت خط لوله گاز طبیعی از طریق افغانستان ایجاد کرد. پس از سقوط طالبان، فرض بر این بود که اوضاع در افغانستان به آرامش و ثبات سیاسی منجر خواهد شد، اما طالبان و القاعده به فعالیت های خود در افغانستان و حتی پاکستان ادامه دادند. به همین دلیل نگرانی های آمریکا و متحدانش در این زمینه باری دیگر مطرح شده است. به هرروی با سرنگونی رژیم طالبان و روی کار آمدن دولت جدید به تدریج، ستیزه جویان، رهبران جناح ها و چهره های جدید در قدرت به طور جدی تضعیف شدند. روندهای قانون اساسی آغاز شده و انتخابات پارلمانی، ریاست جمهوری و ولایتی لازم الاجرا شد. بنابراین، راهی برای یک سیستم پایدارتر باز شد. (YILDIRIM, 2023: 366-367)
بدین ترتیب پس از سقوط رژیم طالبان، پروژۀ مذکور احیا شد و متعاقبا بسیاری از شرکت های بزرگ نفت و گاز طبیعی در منطقه و سراسر جهان به این پروژه علاقه نشان دادند. شرکت آمریکایی یونوکال، شرکت نفت دلتا (عربی) و شرکت های گاز طبیعی ژاپن، کره، پاکستان و ترکمنستان حتی چندین مشارکت در این زمینه ایجاد کردند. اما به دلیل وضعیت نامساعد و ناپایدار سیاسی در افغانستان، شرکت یونوکال بعدها از این پروژه خارج شد. چنانچه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، رهبران افغانستان، ترکمنستان و پاکستان با قصد برچیدن و متوقف ساختن این پروژه دیدار کردند. اما در ۳۰ می ۲۰۰۲ آنها در اسلام آباد برای توسعه فنی و اقتصادی این پروژه به توافق رسیدند. پروتکل های مربوط به آغاز فرآیند پروژه تاپی و قرارداد جدید این خط لوله در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۲ توسط رهبران ترکمنستان، افغانستان و پاکستان امضا شد. (YILDIRIM, 2023: 366-367)
در سال ۲۰۰۵، بانک توسعه آسیایی نسخه نهایی یک پژوهشِ امکان سنجی طراحی شده از سوی شرکت بریتانیایی “پنس پن[۱۱]” را ارائه کرد. این پروژه از حمایت قوی ایالات متحده برخوردار شد، زیرا به جمهوری های آسیای مرکزی اجازه می داد تا “بدون تکیه بر مسیرهای روسیه” انرژی را به بازارهای غربی صادر کنند. بدین ترتیب در ۲۴ آوریل ۲۰۰۸، کشورهای پاکستان، هند (که در سال ۲۰۰۸ به این پروژه پیوست) و افغانستان قراردادی را برای خرید گاز طبیعی از ترکمنستان امضا کردند. توافقنامه بین دولتی در مورد این خط لوله در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۰ در عشق آباد امضا شد، اما این پروژه به دلیل مسائل فنی و مالی و بی ثباتی در افغانستان متوقف شد.
همچنین در آوریل ۲۰۱۲، هند و افغانستان در مورد هزینه ترانزیت برای عبور/انتقال گاز از خاک افغانستان به توافق نرسیدند. به تبع آن، اسلام آباد و دهلی نو نیز نتوانستند در مورد هزینه ترانزیت بخشی از خط لوله که از پاکستان می گذرد به توافق برسند. به هرروی، قرارداد خرید و فروش گاز تاپی (GSPA) برای اولین بار در می ۲۰۱۲ امضا شد. بیست و دومین دوره پروژه تاپی در تاریخ ۶ آگوست ۲۰۱۵ در عشق آباد برگزار شد. در جلسه کمیته راهبری، ترکمنستان پیشنهاد رهبری کنسرسیوم را داد. ساخت و ساز این پروژه در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۵ در ترکمنستان آغاز و تا اواسط سال ۲۰۱۹ تکمیل گردید. کار ساخت و ساز در حوزه افغانستان نیز در ۲۴ فوریه ۲۰۱۸ و ساخت و ساز در پاکستان نیز از اکتبر ۲۰۱۹ آغاز شد. (BYJU’S, 2020: 1)
بخشی از این خط لوله در داخل افغانستان از مرز شمال غربی خود با ترکمنستان عبور می کند و از طریق هرات به سمت جنوب امتداد می یابد و در نهایت به قندهار نزدیک مرز پاکستان می رسد. مشخص است پروژه ای که نزدیک به ۳۰ سال از عمر آن می گذرد به دلیل مشکلات ذکر شده تاکنون به طور کامل اجرایی نشده است. هرچند تا کنون موانعی در پیشرفت این پروژه و به دلیل اختلاف نظرهای مربوط به بازنگری قیمت ها و مقاطع تحویل ایجاد شده است؛ اما عمده ترین چالش در این راستا ناامنی و بی ثباتی منطقه بوده است. اما در حال حاضر و در میان تاخیرهای ساخت و ساز پاکستان و ترکمنستان قصد دارند پروژه خط لوله گاز تاپی را سرعت بخشند.
چنانچه طی آخرین تحولات جاری، در ماه ژوئن/جون ۲۰۲۳، پاکستان و ترکمنستان طرح اجراییی مشترک را جهت تسریع پروژه خط لوله گاز تاپی به امضا رساندند. همچنین متعاقبا پاکستان و ترکمنستان در ماه اوت ۲۰۲۳ توافق کردند که پیشرفت پروژه خط لوله گاز تاپی را طی مذاکراتی سطح بالا که در ۲۴ اوت برگزار شد، سرعت دهند. با توجه به این چارچوب، ترکمنستان آماده است تا ساخت خط لوله گاز طبیعی تاپی را تسریع بخشد، ابتکارعملی حیاتی که انتظار می رود منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی قابل توجهی به همراه داشته باشد.
این تلاش مشترک با هدف تسریع در ساخت این سرمایه گذاری که مدت ها به تاخیر افتاده است، گاز طبیعی را از ترکمنستان به بازارهای دارای کمبود انرژی در جنوب آسیا منتقل می کند. به هرروی همان گونه که مصدق مالک، وزیر نفت پاکستان در جریان این توافق و با تأکید بر پتانسیل انرژی ترکمنستان گفت: «تاپی نه تنها یک خط لوله، بلکه برنامه تحولی برای منطقه است».
شاید بتوان گفت با پروژه هایی مانند تاپی، کشورهای محصور در خشکی همچون ترکمنستان فرصتی برای تنوع بخشیدن به صادرات گاز خود به شرق خواهند داشت، جایی که تقاضای فزاینده برای انرژی در حال تبدیل شدن به نیازی اساسی و مبرم است. ترکمنستان دربردارندۀ منابع عظیم گاز و نفت می باشند چنانچه این کشور از نظر ذخایر گاز طبیعی از سال ۲۰۲۰ رتبه چهارم جهان را از آن خود کرده است.
این در حالی است که ترکمنستان تنها به بازارهای روسیه، ایران و چین دسترسی دارد و افزودن کشورهایی همسایه و درگیر با معضلاتی از کمبود گاز مانند افغانستان، پاکستان و هند ارزش زیادی به صادرات آن می افزاید. در مورد کشورهای مشتریِ انرژی از طریق تاپی، یعنی افغانستان، پاکستان و هند، منفعت و مزیتِ این خطر لوله در قالب عرضه ثابت و مستمری از گاز با هزینه اقتصادی مناسب و مقرون به صرفه برای تامین نیازهای روزافزون انرژی و صنایع این کشورها کاملا آشکار است. چنانچه می توان گفت افغانستان به طور مثال به یک منبع انرژی مطمئن نیاز دارد تا هم ظرفیت خود را برای تولید برق افزایش داده و هم نرخ فعلی برق رسانی را از ۲۰ درصد به ۳۳ درصد افزایش دهد. پاکستان نیز متحمل کمبودی از برق حدود ۵۰۰۰ مگاوات بوده که مسبب برخی مسائل و مشکلات داخلی و صنعتی در این کشور گردیده است.
بدین ترتیب، مانند کشورِ هند، چنین پروژه بزرگی به ایجاد محیطی مساعد برای تجارت و رشد اقتصادیِ کشورهای دیگر نیز یاری رسانده و در عین حال سبب اشتغال زایی و کاهش ناآرامی ها و ناامنی می شود. این پروژه همچنین با همسو کردن منافع آنها و ایجاد وابستگی متقابل به محصولی با ارزش برای همه آنها، به گرد هم آوردن این چهار کشور کمک خواهد کرد. بنابراین، انتظار برای نقش داشتن این پروژه در ایجاد ثبات منطقه ای غیرمنطقی نیست.
همچنین موضوع مهم استفاده از گاز طبیعی برای تولید برق وجود دارد که آسیب های زیست محیطی را کاهش می دهد زیرا گاز طبیعی ۴۳ درصد کمتر از زغال سنگ، کربن را انتشار می دهد. این امر به ویژه در مورد هند که معمولا از زغال سنگ برای تولید برق استفاده می شود مهم است. بنابراین، تاپی چشم انداز فوق العاده ای را برای همکاری و حمایت منطقه ای خاصا برای چهار کشور دخیل در آن ارائه می کند، زیرا منافع آنها را مرتبط، نیازهای آنها را درک و به اقتصادشان کمک می کند که در ادامه به آن می پردازیم. (Khetran, 2020: 99-100)
مزایای تاپی: توسعه اقتصادی و کسب سود، اشتغال زایی، امنیت و تنوع در منابع انرژی
پیش بینی می شود که این پروژه هزاران فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیمی ایجاد کند که به نفع کشورها و جوامع محلی در مسیر خط لوله خواهد بود. جریان روان گاز و نفت از آسیای مرکزی به جنوب آسیا به افزایش قابل توجهی در درآمد ملی منجر خواهد شد. علاوه بر این، بخش حمل و نقل شاهد توسعه و ایجاد فرصت های شغلی متعدد خواهد بود.
پروژه خط لوله تاپی متعهد به رعایت استانداردهای زیست محیطی و تضمین پایداری است. در این راستا از تکنولوژی و فن آوری های پیشرفته جهت به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی، از جمله اجرای اقدامات ایمنی در مراحل ساخت و ساز و بهره برداری استفاده خواهد شد. این پروژه همچنین با ارائه گاز طبیعی پاک تر به عنوان جایگزینی برای منابع انرژی آلاینده تر، به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای کمک خواهد کرد.
از سرگیری پروژه خط لوله تاپی در افغانستان می تواند همکاری های منطقه ای را تقویت، رشد اقتصادی را رونق بخشیده و چشم اندازهای امیدوارکننده ای برای کشورهای درگیر ایجاد کند. با حمایت مالی و فنی قابل توجه ترکمنستان، اجرای موفقیت آمیز خط لوله تاپی یک زیرساخت انرژی قابل اعتماد و پایدار را فراهم می کند و امنیت انرژی و توسعه اقتصادی در منطقه را تقویت می کند. بدین ترتیب باید گفت پروژه خط لوله گاز تاپی، نه تنها برای کشورهای مستقیما دخیل، بلکه برای منطقه به طور گسترده تر، اهمیت استراتژیک بسیار زیادی دارد.
همان طور که اشاره شد، یکی از مزیت های استراتژیک اولیه خط لوله تاپی سهم آن در افزایش امنیت انرژی برای کشورهای شرکت کننده است. افغانستان، پاکستان و هند که کشورهایی با کمبود انرژی هستند، به یک منبع انرژی قابل اعتماد و متنوع دسترسی خواهند داشت. این امر وابستگی آنها به انرژی سنتی را کاهش می دهد. به طور مثال برای هند، که به شدت از ضرورت تنوع بخشیدن به منابع انرژی خود آگاه است، چشم انداز گاز طبیعی ترکمنستان از اهمیت بالایی برخوردار است.
این منبع، زمانی که به طور موثر مورد استفاده قرار گیرد، پتانسیل آن را دارد که نه تنها توسعه اقتصادی هند را تقویت ساخته، بلکه به عنوان منبعی کلیدی جهت برآوردن نیازهای رو به رشد انرژی داخلی این کشور نیز عمل کند. بدین ترتیب هند به معیار و میزانی برای استقلال استراتژیک در سیاست انرژی خود دست خواهد یافت.
از سوی دیگر، در حال حاضر، پاکستان به شدت به نفت وارداتی متکی است تا نیازهای انرژی خود را برآورده کند. تنوع بخشیدن به سبد انرژی، شامل گاز طبیعی، پتانسیل آن را دارد که وابستگی پاکستان به نفت وارداتی را کاهش دهد و در نتیجه امنیت انرژی آن را تقویت کند. در صورت تحقق، این پروژه نویدبخش چشم انداز اشتغال و تسریع توسعه زیرساخت ها در کشورهای شرکت کننده بوده و طیفی از مزایای اقتصادی را به ارمغان می آورد.
اما جدا از منافع مذکور برای کشورهای فوق، این پروژه برای مسکو نیز جذاب به نظر می رسد؛ زیرا پروژه تاپی صرفا یک پروژه ترانزیت گاز نیست، بلکه آسیای جنوبی و مرکزی را بر اساس نیازها و منافع استراتژیک کشورهای هر دو منطقه به یکدیگر متصل خواهد کرد. بنابراین، روسیه به عنوان یک بازیگر کلیدی بالقوه در این پروژه، می تواند نفوذ خود را در جنوب آسیا گسترش دهد. چنانکه طبق تاکید و تایید کابلوف در این رابطه: «چنین دیدگاهی از نظر سیاسی امری جذاب به نظر می رسد. مسائلی مرتبط با تامین و تضمینِ امنیت برای این پروژه که پیشتر به عنوان چالش برانگیزترین موارد شناخته می شد، در این مرحله شدت و حدت خود را از دست داده است.»
ضمن آنکه، یکی از مهمترین اهداف استراتژیک مسکو دستیابی به اقیانوس هند از طریق توسعه بیشتر کریدور ترانزیتی شمال به جنوب بوده است. مسئله ای که خط لوله تاپی به تحقق آن کمک می کند. در سال ۲۰۲۱، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، ضمن سخنرانی در کنفرانس بین المللی «آسیای مرکزی و جنوبی؛چالش ها و فرصت ها» که در تاشکند برگزار شد، پیرامون علاقه کرملین به مشارکت در ساخت مسیرهای جدید انتقال گاز منطقه ای، از جمله چنین ابراز کرد: “ادغام زیرساخت های انرژی آسیای مرکزی و جنوبی بسیار امیدوارکننده است. … اتحادیه اقتصادی اوراسیا در حال کار بر روی تشکیل یک بازار واحد برق رسانی است. این فرآیند می تواند با پروژه های تامین برق در آسیای مرکزی و جنوبی هماهنگ شود.” (Haider, 2023)
بدون شک، مشارکت روسیه در خط لوله تاپی گامی رو به جلو برای چشم انداز روسیه با طرح “مشارکت اوراسیای بزرگتر”[۱۲] خواهد بود. این طرح به یکی از اجزای کلیدی سیاست منطقه ای مسکو تبدیل شده است، که در میان اهداف دیگر، به دنبال ایجاد شبکه ای از مناطق تجارت آزاد و اتحادهای تجاری و اقتصادی بین منطقه ای و اتصال پروژه های ادغام در سراسر منطقه وسیع اوراسیا است. علاوه بر این، روسیه در مواجهه با تحریم های غرب به دلیل تهاجم به اوکراین، می خواهد شراکت استراتژیک خود را با ترکمنستان غنی از انرژی تقویت کند. مسکو علاقه مند به مشارکت در پروژه خط لوله تاپی است تا صادرات انرژی خود را از اروپا به سمت آسیا منحرف کند و از آنجایی که امنیت یکی از جدی ترین نگرانی های مسکو بود، در حال حاضر، به نظر می رسد مقامات روسی از تضمین های دولت طالبان راضی هستند. (DURRANI,2023)
چالش های تاپی، و روند تعلیق و تاخیر در اجرایی سازیِ پروژه
اما از دیگر سو شاید بتوان گفت که در مسیر اجرایی سازی و تحقق پروژه تاپی همواره برخی مسائل به تعویق و تاخیر آن دامن زده است. یکی از این مشکلات بی ثبات و عدم قطعیت در تامین مالی پروژه می باشد. انتظار می رود صندوق توسعه آسیایی بخش کوچکی از هزینه های این پروژه را پوشش دهد؛ بدین ترتیب بخش عمده تأمین مالی به شرکای خصوصی واگذار خواهد شد.
دوم آنکه مدیریتِ پیشنهادیِ این خط لوله امری پرزحمت و پیچیده به نظر می رسد؛ چراکه دولت ترکمنستان بنا را بر این نهاده است که چهار شرکت مجزای خط لوله برای هر یک از کشورها وجود خواهد داشت که هر کدام بخش خود از خط لوله را ساخته، مالک بوده و راه اندازی می کند.
مورد دیگر آن است با توجه به اینکه بیشتر خط لوله از مناطق بسیار متخاصم و درگیر در افغانستان عبور می کند، موانع امنیتی بسیار زیادی وجود دارد. همچنین تصور شراکت هند و پاکستان در سطحی مطمئن و قوی، امری سخت و دشوار به نظر خواهد رسید.
یا آنکه شرایط بد سرمایه گذاری ترکمنستان مانع از چشم انداز تاپی برای جذب سرمایه گذاران شده است. ترکمنستان کشوری محصور است که تنها تا حدودی -آنهم از طریق چین- در اقتصاد جهانی و سیستم بین المللی ادغام شده است. بی میلی و دوری این کشور برای ورود و پیوستن به نهادهای منطقه ای نیز توانایی آن را برای مقابله با مسائل فراملی مختل می کند. از آنجایی که خط لوله تاپی یک پروژه فراملی است که از چهار کشور عبور می کند، بنابراین دولت ترکمنستان باید همکاری کرده و در نتیجه رویکردی فراملی اتخاذ کند و به نظر می رسد که در همین راستا نیز تلاش می کند.
از سوی دیگر نیز می توان گفت گرچه ترکمنستان مطمئنا دارای منابع گازی فراوان و وافی می باشد، میزان توانایی آن در توسعه این موارد -از نظر حکمرانی، فناوری، نیروی کار ماهر و سرمایه- کمتر مشخص است. زیرا فساد و فرآیندهایی ضعیف از حکومتداری، شهروندان را از بهره مندی کامل از ثروت منابع کشورشان باز می دارد. علی رغم تمامی این چالش ها باید گفت، خوش بینانه ترین امید فوری ترکمنستان برای تنوع صادرات، پروژه خط لوله تاپی است.
اما از دیگر سو می توان گفت اهمیت استراتژیک تاپی برای ترکمنستان نیز محرز و بی چون و چراست؛ چراکه زیرساخت های موجود عمدتا برای تطبیق جریان گاز ترکمنستان به سمت شرق به چین یا از شمال به روسیه طراحی شده و ترکمنستان زیرساخت های حمل و نقل لازم برای انتقال گاز به بازارهای جدید را ندارد. زیرساخت موروثی خط لوله گاز پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به این معنی بود که روسیه تقریبا کنترل کاملی بر انتقال گاز ترکمنستان به خارج از کشور داشت.
با این حال، از سال ۲۰۰۹، چین به عنوان پایه اصلی تجارت گاز ترکمنستان و درآمدهای صادراتی آن، جایگزین روسیه شده است. در نتیجه، ترکمنستان هیچ اهرمی واقعی در مذاکرات قیمت گاز با روسیه و چین نداشته و برای اینکه ترکمنستان در منابع گازی به ارباب خود تبدیل شود، باید مسیرهای انتقال انرژی جدید ایجاد کند تا بتواند صادرات خود را به بازارهای جدید تنوع بخشد که به نوبه خود می تواند عرضه گاز را با قیمت های بالاتر افزایش دهد. (Burna-Asefi, 2022)
تاپی و نقش کلیدی افغانستان در اتصال منطقه ای و شکوفایی داخلی
در مسیر تحقق و به سرانجام رسیدن پروژۀ تاپی، کشور افغانستان همواره نقش مهم و حائز اهمیتی دارد؛ چراکه کشوری با ده ها سال منطقه ای درگیر جنگ یا مشکلات داخلی متعدد به شمار رفته است. افغانستان به دلیل ناآرامی های داخلی هرگز به عنوان یک دولت قدرتمند، قوی و متمرکز تکامل نیافته است. جنگ قدرت داخلی در میان گروه های زبانی و قومی افغانستان، نهادهایی از این گروه ها را آنهم به طریقۀ میلیتاریزه سازی و خشونت ایجاد کرده بودند که همگی ناتوان از اتحاد در برابر نیروهای خارجی بوده و نهایتا نتوانستند به یک نظام سیاسی ساختاریافته دست یابند.
اکنون، پویایی داخلی تغییر کرده و بیشتر بین طالبان و غیر طالبان متمرکز شده است. به هرروی باید گفت جغرافیای سیاسی پیچیده، کشور افغانستان را به یک مرکز ترانزیتی برای «انرژی و تجارت جنوب و شرق آسیا» تبدیل کرده و پروژه تاپی یکی از نمونه هاییست که افغانستان را مرکز و قطب ترانزیت انرژی ساخته است. اما همواره نگرانی هایی پیرامون تهدیدهای طالبان وجود داشته است چراکه گروه های قومی و طالبان بر مسیر خط لوله مسلط بودند. (Saira & Javed, 202: 295)
به عبارتی تا پیش از این، چالشی که وجود داشت، مسئله مرتبط با امنیت بود؛ زیرا مسیر خط لوله پیشنهادی از مناطقی در افغانستان می گذرد که طالبان در آن نفوذ قوی و قدرتمندی داشتند. چنانچه پیشتر و به دنبال خروج نیروهای ناتو از برخی از مناطق افغانستان، طالبان کنترل خود را در هلمند و قندهار که نگرانی اصلی امنیتی برای امنیت بود، بازپس گرفتند. این بی ثباتی افغانستان تهدیدی برای کشورهای همسایه نیز محسوب می شد، زیرا برخی از حملات تروریستی در مرز نفوذ پذیر و متشنجِ ترکمنستان و افغانستان گزارش گردید که باعث ایجاد تردید در مورد امنیت خط لوله گاز می شد. از دیگر سو در مرز جنوبی آن با پاکستان، القاعده، شبکه حقانی، تهدید طالبان یک مسئله امنیتی برای هر دو کشور بوده است. (Saira & Javed, 202: 296)
با این حال حکومت طالبان پیوسته اعلام کرده است که تدابیر امنیتی بیشتری برای این پروژه اتخاذ کرده است. در نتیجه، دولت طالبان و مقامات ترکمنستان به مذاکرات ادامه داده، و برای تکمیل این خط تصمیم گرفتند. بر این اساس، ترکمنستان برای تکمیل این خط به افغانستان وام می دهد و عوارض ترانزیتی این خط برای بازپرداخت وام مصرف می شود.
به واسطۀ پروژل تاپی، افغانستان می تواند به مدت ۳۰ سال از ترکمنستان گاز خریداری کند. در ۱۰ سال اول این پروژه، ترکمنستان سالانه ۵۰۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی، در ۱۰ سال دوم یک میلیارد متر مکعب در سال و در ۱۰ سال سوم با ۱٫۵ میلیارد متر مکعب در سال به افغانستان عرضه خواهد کرد. گاز طبیعی که از ترکمنستان خریداری می شود، تولید برق پایدار را در نیروگاه های این کشور تضمین می کند. به این ترتیب از قطع برق که به معضلی مهم در افغانستان تبدیل شده است جلوگیری خواهد شد.
در کل می توان گفت پروژه تاپی در حال تبدیل شدن به برگ برنده ایست که افغانستان می تواند در برابر هند و پاکستان در سیاست خارجی خود به کار بندد. همچنین در صورت تحقق این پروژه، هم نیازهای انرژی افغانستان برآورده می شود و هم زمینه برای سرمایه گذاری بازیگران منطقه ای فراهم می شود. (TAMER, 2023)
چراغ سبز طالبان به پروژه خط لوله گاز تاپی
همانگونه که مطرح شد، ناامنی و بی ثباتی سیاسی در افغانستان تا کنون مانع اصلی در جلوگیری از ساخت این خط لوله بوده است؛ با این وجود، رهبران جدید افغانستان (طالبان) پیشتر به ترکمنستان اطمینان داده اند که امنیت کافی را برای این پروژه فراهم خواهند کرد. بر اساس طرحی که بلال کریمی، سخنگوی طالبان در ژانویه ۲۰۲۲ اعلام کرد، افغانستان «یک یگان امنیتی ۳۰۰۰۰ نفری را برای امنیت پروژه تاپی مستقر و آنها امنیت را در طول مسیر پروژه در تمام نقاط از ولایاتی که خط لوله در آن ساخته می شود، تامین خواهند کرد.” همچنین متعاقبا (در اکتبر ۲۰۲۳) افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان آمادگی این کشور را برای تامین مالی ساخت خط لوله گاز تاپی در قلمرو خود اعلام کرده است. چنانچه امارت اسلامی اعلام کرد که آماده پرداخت هزینه پروژه تاپی مربوط به افغانستان است.
در همین راستا طرف افغان همچنین تصمیم گرفته است تا زمین هایی را به منظور بهره برداری در مسیر طرح ساخت خط لوله گاز تاپی خریداری کند. همایون افغان، سخنگوی وزارت معادن و پترولیم، گفت که اکنون امنیت در کشور تامین شده است و امارت اسلامی نیز تملک و کسب زمین برای پروژه تاپی را حل کرده است. شاید آنها به این درک رسیده اند که پروژه خط لوله گاز تاپی که از ولایات هرات، فراه، نیمروز، هلمند و قندهار افغانستان می گذرد، متضمن ایجاد هزاران شغل جدید بوده و عواید حاصل از ترانزیت گاز طبیعی به پاکستان و هند را برای افغانستان فراهم می کند.
همچنین در ماه ژوئن/جون ۲۰۲۳ و طی تحولی قابل توجه، ملا عبدالغنی برادر معاون دوم نخست وزیر افغانستان با آغاز پروژه خط لوله گاز تاپی از طریق افغانستان موافقت کرد. به باور برخی ناظران، این نشان دادن چراغ سبز برای پیشبرد پروژه خط لوله تاپی، زمینه ساز فرصت هایی خواهد بود. در این راستا، ملا برادر طی دیدار با محمد میرات امانُف مدیر عامل شرکت پیمانکاری پروژه خط لوله تاپی و خواجه اویزوف لقمان سفیر ترکمنستان در افغانستان، آمادگی افغانستان برای آغاز پروژه تاپی و تعهد خود برای همکاری در این زمینه را ابراز کرد.
برادر با درک شرایط مساعد برای اجرای پروژه بر اهمیت استفاده از این فرصت تاکید کرد. همچنین وزارت معادن و پترولیم آغاز ساخت خط لوله تاپی را تایید کرده است که نقطه عطف مهمی است. علاوه بر این، یک تیم فنی از ترکمنستان در مورد جنبه های مختلف پروژه از جمله توزیع به صنایع و ساکنان و همچنین تولید برق از خط لوله بحث کرده است. افغانستان به تنهایی از خط لوله تاپی با حدود تخمینی ۱ میلیارد دلار هزینه ترانزیت و حق امتیاز سود/بهره می برد. به هر حال، علی رغم دست و پازدن های طالبان برای تامین امنیت محیط محلی و ارتقای پروژه های زیربنایی از زمان به قدرت رسیدن آنها در اوت ۲۰۲۱، مهمترین چالش همچنان نگرانی های امنیتی فراگیر در افغانستان و همچنین اختلافات داخلی در میان طالبان است.
جمع بندی
پروژه خط لوله گاز طبیعی تاپی یک پروژه زیرساخت انرژی است. اصولا چنین مطرح می شود که کشورهایی مانند هند، پاکستان و افغانستان از کمبود شدید انرژی رنج می برند و به شدت به چنین منبعی برای تقویت اقتصاد بیمار خود نیاز دارند. این کشورها باید همکاری های خود را تقویت کرده و بدین وسیله هم در مسیری از صلح و ثبات و امنیت منطقه ای گام برداشته و هم برای تضمین انرژی های ضروری اقدام نمایند. بدین ترتیب باید گفت اهمیت خط لوله تاپی فراتر از امنیت انرژی و ژئوپلیتیک است و تاپی ممکن است به ثبات منطقه ای کمک کند.
عموما اعتقاد بر این است که پروژه خط لوله تاپی معامله ای پرسود برای کشورهای درگیر با پتانسیل ایجاد منابع درآمد اضافی است. علیرغم توافق بر سر مسیرها و سایر مسائل ترانزیتی، چالش های امنیتی، زیرساختی و مالی متعدد برای ساخت و ساز پیشرفت خط لوله را کند کرد. خط لوله گاز تاپی سیاست این منطقه را متحول خواهد کرد و به ایجاد اعتماد و اطمینان در میان خود به عنوان همسایگان و شرکای در حال پیشرفت کمک خواهد کرد.
با این حال، پروژه مورد بحث تنها به کشورهای مذکور محدود نمی شود. این پروژه همچنین روسیه را به جنوب آسیا متصل می کند. در واقع، امتداد این خط به هند، تغییر ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک قابل توجهی را در آسیا به همراه خواهد داشت. تخقق خط لوله گاز ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند (تاپی) برای کل منطقه اهمیت زیادی دارد. این پروژه بلندپروازانه با هدف تحریک رشد اقتصادی و افزایش قابلیت های ترانزیتی انجام می شود.
اما در این میان؛ افغانستان با انتقال ۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی، علاوه بر تامین نیازهای انرژی خود، با تامین جریان گاز طبیعی به پاکستان و هند، به یک کشور ترانزیتی تبدیل می شود و می تواند دستاوردهای دیپلماتیک قابل توجهی داشته باشد. ضن آنکه این پروژه می تواند در ایجاد هزاران شغل و همچنین تامین درآمد اقتصادی برای کشور موثر باشد.
پروژه تاپی که مدت ها به دلیل مسائلی چون مشکلات امنیتی منطقه ای، درگیری بین کشورهای طرف پروژه و کمبود منابع مالی به تعویق افتاده بود، در سال های اخیر با تلاش ترکمنستان گام هایی در جهت تحقق آن برداشته شده است. با این وجود، پروژه مذکور در حال حاضر با دو مشکل عمده روبرو است. اولین مورد به رسمیت شناختن امارت اسلامی است که سرعت آن را کند کرده و موضوع ادامه مذاکرات است. یکی دیگر از مشکلات عمده این پروژه تنش های دوجانبه بین کشورهای درگیر به ویژه اختلاف هند و پاکستان است.
در حالی که خط لوله تاپی به عنوان یک فرصت استراتژیک تلقی می شود؛ زیرا به عنوان پلی بین همکاری های انرژی آسیای مرکزی و جنوبی عمل می کند، اما بسیاری از کشورها اکنون منتظرند تا ببینند آیا طالبان می تواند به وعده خود برای حمایت از پروژه های اقتصادی در کشور پایبند باشد یا خیر. شاید بتوان گفت با توجه به وابستگی ۸۰ درصدی افغانستان به انرژی خارجی، بعید به نظر می رسد که طالبان چنین فرصتی را از دست دهند.
مطلب بعدی در همین رابطه را می توانید با عنوانِ «تاپ ۵۰۰؛ پروژه ای توسعه محور و موازنه ای منطقه ای مابین کمبود و مازاد انرژی» مطالعه نمایید.
منابع:
– Burna-Asefi, Sophia Nina, (2022), “India’s Plan to Realize TAPI”, https://thediplomat.com/2022/04/indias-plan-to-realize-tapi/
– BYJU’S, (2020), “TAPI (Turkmenistan–Afghanistan–Pakistan–India Pipeline) “, https://cdn1.byjus.com/wp-content/uploads/2020/08/TAPI-Turkmenistan-Afghanistan-Pakistan-India-Pipeline.pdf
– DURRANI, ASMA KHAN, (2023), “TAPI Pipeline – A Catalyst for Regional Progress”, https://stratheia.com/tapi-pipeline-a-catalyst-for-regional-progress/
– Haider, Syed Fazl, (2023), “Revival of TAPI Pipeline Project Brings Serious Geopolitical Implications for Russia”, Eurasia Daily Monitor Volume: 20 Issue: 91
– Khetran, Mir Sher Baz, (2020), “Pakistan-Turkmenistan Relations: Evaluating the Progress on TAPI”, ISSI Publications, Strategic Studies
– Rafiq, Muhammad, (2020), “TAPI gas pipeline project: a catalyst for regional connectivity”, https://thekabultimes.com/tapi-gas-pipeline-project-a-catalyst-for-regional-connectivity/
– Saira, Bibi & Javed, Aisha, (2022), “urkmenistan Afghanistan Pakistan IndiaGas Pipeline and Foreign Policy of Pakistan”, Journal of Development and Social Sciences, Vol. 3 No. 4
– TAMER, Cenk, (2023), “TAPI Project and Regional Power Struggle”, https://www.ankasam.org/tapi-project-and-regional-power-struggle/?lang=en
– YILDIRIM, Alper, (2023), “The Idea of Transmitting Central Asian Energy through Afghanistan: TAPI Natural Gas Pipeline Project”, Temmuz 2023(2), 362-380
[۱] TAPI
[۲] Asian Development Bank (ADB)
[۳] TAPI Pipeline Company (TPCL)
[۴] Inter-Government Agreement (IGA)
[۵] Gas Pipeline Framework Agreements (GPFA)
[۶] TAP fiber-optic
[۷] trans-Eurasian super network
[۸] Afghan Gas Enterprise (AGE)
[۹] Unocal
[۱۰] the Trans-Afghanistan Pipeline project
[۱۱] Penspen
[۱۲] the Greater Eurasian Partnership (GEP)