پروسه صلح و بیم عقب نشینی نیروهای ایالات متحده از افغانستان
۲۳ شهریور (سنبله) ۱۳۹۹ – ۲۰۲۰/۹/۱۳
کایلی آتوود و جنیفر هانسلر
با آغاز مذاکرات صلح میان دولت افغانستان و طالبان در این آخر هفته، نگرانی هایی در میان مقامات فعلی و سابق امنیت ملی ایالات متحده ایجاد شد، مبنی بر آن که با هدفِ رئیس جمهور دونالد ترامپ برای اعلام پیروزی در انتخابات آنهم به واسطه عقب نشینی نیروهای آمریکایی پیش از انتخابات ماه نوامبر، ممکن است تلاش ها به منظورِ ایجاد و هموار سازیِ مسیری مستحکم و استوار به سوی صلح در افغانستان به خطر افتد.
به گفته یک مقام وزارت امور خارجه: “موفقیت بلندمدتِ یک روند صلح، که با آمدن طرفین به میز مذاکره، مستلزمِ وقت و تلاش زیادی خواهد بود، با پیروزی سیاسیِ کوتاه مدت برای دولت ترامپ در تضاد است.” مقامات فعلی و سابقِ امنیت ملی براین باورند که دولت ترامپ با ضربه ای محرک و پیشران، روند صلح از جمله گفتگوهای بین الافغانی را به صورتِ کلی آغاز کرده است، چنانکه اکثر آمریکایی ها براین امر اتفاق نظر داشته که دیگر زمان خروج ایالات متحده از افغانستان فرا رسیده است. چراکه از دیدِ بسیاری، تنها راه تحقق این هدف، ایجاد پروسۀ صلحی با مشارکت و تعاملِ طالبان است. به هر روی، مذاکرات بین الافغانی گامی مهم برای کشوریست که نزدیک به ۲۰ سال در جنگی مهلک و ممتد فرورفته است.
اما باید توجه داشت که پروسۀ صلح زمان بر بوده و به باور کارشناسان بسیار بعید است که این روند پیش از اوایل ماه نوامبر به نتیجه رسد. چنانچه به گفتۀ یک مقام سابق وزارت امور خارجه “تصور اینکه چیزی وجود داشته باشد که به واسطۀ آن بتوانند کمتر از دو ماه دیگر پیروزی خود را اعلام کنند، فکری مضحک و غیرمنطقی است.” “همچنین من از برنامه ریزی های فی البداهه و آنی در نمایندگیِ آمریكا برای پیشبردِ مذاكرات بین الافغانی نیز بیم دارم.”
گفتگوها: “نخستین قدم”
به نقل از یک مقام دولت افغانستان، این گفتگوها “اولین قدم” است لیکن “باید حمایت و تعهدی مستمر برای حفظ معماری امنیتی، نهادها و سیستم های خدمات مدنی وجود داشته باشد… تا اطمینان حاصل شود که آنچه مورد بحث است، قابل اجرا و نظارت است.” سایر مقامات سابقی که در افغانستان فعالیت داشته اند نیز به طور کلی نسبت به مذاکرات ابراز خوشبینی کرده – اما تأکید داشته اند که نمی توان روند صلح را برای مطابقت با دستور کار و برنامه ی کارزار انتخاباتی ترامپ سرعت بخشید.
آنی فورسایمر، معاون سفارت ایالات متحده آمریکا در افغانستان در سال گذشته و یک همکار ارشد غیر مقیم در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در حال حاضر، چنین بیان کرده است که “نمونه های تاریخی وجود دارد که در آنها مواضع طرفین مذاکره با گذشت زمان به سمتِ مواردی چرخیده است که حوزه های همگرایی روشن و واضح شده اند. بنابراین دو طرف که به نظر می رسد در ابتدا بسیار دور از یکدیگر قرار دارند، می توانند خود را در حوزه های تعدیل یافته ای یابند که در آن حوزه ها قادر به زندگی و کار هستند.” “افراد نباید پروسۀ صلح را به سمتِ نوعی نتیجه گیری زودهنگام و عجولانه سوق دهند”.
ترامپ که از زمان کاندیداتوری برای ریاست جمهوری در مورد تمصمیمات خود برای پایان دادن به جنگ و بیرون کشیدن همه نیروهای آمریکایی صریح و بی پرده سخن می گفت، هنگام اعلام مذاکرات در روز پنجشنبه، هیچ محدودیت زمانی برای مذاکرات قرار نداد. وی گفتگوها را “نتیجه یک تلاش جسورانه ی دیپلماتیک” توصیف کرد، که شاملِ چرخه ای از گفتگوهای طالبان و مقامات آمریکایی بوده است.
دولت ترامپ از برنامه هایی برای عقب نشینی بیشتر نیروهای آمریكا در افغانستان در این هفته خبر داد، و اینکه مایك پمپئو وزیر امور خارجه نیز اذعان کرد كه سطح نیروهای نظام ایالات متحده تا اواخر پاییز به ۴۵۰۰ نفر خواهد رسید. این خبر آن هم کمتر از دو ماه مانده به روز انتخابات، از سوی مقامات فعلی و سابق امنیت ملی به عنوان تلاشی برای تحقق وعده های مبارزات انتخاباتی ترامپ به منظورِ بازگرداندنِ نیروهای نظامی از افغانستان به ایالات متحده تلقی می شود. هرچند وزیر امور خارجه مایک پمپئو، در مصاحبه ای در این هفته، تفکری منوط براینکه عقب نشینی نیروهای ایالات متحده از افغانستان به سیاست های انتخاباتی مرتبط است را رد کرد.
طبق گفته پمپئو به فاکس نیوز: “من نمی دانم آنها به لحاظ سیاسی در رابطه با چه چیزی صحبت می کنند.” “این {تصمیم} همواره در راستاِ اقدامات ضد تروریسم، محافظت از آمریکا و کاهش هزینه های جان و مال مردم آمریکا بوده است.” برخی از این بیم دارند كه كاهش بیشتر نیروهای آمریكایی – طبق گزارش سی.ان.ان، از حدود ۸،۶۰۰ به حدود ۴۵۰۰ در اقدامی كه طی چند ماه گذشته توسط دولت مورد بحث و بررسی قرار گرفت- در مذاكرات بین الافغانی به نفع طالبان باشد.
چنانچه به گفته ست جونز، کارشناسِ مرکز مطالعات راهبردی و بین الملل و مشاور سابق نیروهای عملیات ویژه ایالات متحده در افغانستان، “در حال حاضر خروجِ بیشتر نیروهای آمریکایی تنها بزرگترین عاملی است که روند صلح را تضعیف می سازد. چرا زمانی طالبان به طور جدی برای مذاکره دررابطه با هر چیزی تصمیم گرفت که همه نشانه های سیاسی واشنگتن مبنی بر خروج ایالات متحده از افغانستان است، به عبارتی مهم نیست که [نتیجه] مذاکرات چه از آب در می آید؟”
این مقام افغان كه با سی.ان.ان صحبت كرد، درمورد عقب نشینی نیروهای آمریكایی در حین مذاکرات ابراز نگرانی کرده و اذاعان کرد كه این مذاكرات تنها یك نقطه شروع بود. طبق گفته این مقام رسمی به سی.ان.ان، “در روند خروج و عقب نشینی، این راهی که من می بینم، دو سو دارد. یک طرف آن می تواند برای طالبان بیشتر دلگرم کننده باشد، چنان که ایالات متحده اعلام می کند به توافق نامه ای که با طالبان امضا کرده متعهد و پایبند است و عقب نشینی اتفاق می افتد و همانطور که انتظار می رفت مرحله به مرحله انجام می شود.” همچنین “از طرف دیگر، این یک نشانه برای گروهی است که به طور مداوم از خشونت به عنوان ابزار استفاده می کند و فقط با زور و قوه قهریه پاسخ می دهد.”
پشت صحنۀ تلاش های صلح
طبقِ توضیحِ منابعی به سی.ان.ان، آخرین مهلت قریب الاوقوعِ انتخابات ایالات متحده، تاکتیک های پشت صحنۀ مذاکره کنندۀ ارشد ایالات متحده، یعنی زلمی خلیلزاد را رو کرده است؛ چنانکه شاهد تلاش های خلیلزداد برای تسریع در روند آزادی زندانیان طالبان توسط دولت افغانستان بودیم. مسئله آزادی زندانیان مهمترین مانع بازدارنده و موضوعِ مورد بحث و منازعه در جلوگیری از آغاز گفتگوهایِ بین افغانی بوده است؛ که طبق توافق نامه طالبان و ایالات متحده در ماه فوریه، قرار بود شش ماه پیش آغاز شود.
به گفته دو منبع مطلع از پیشنهادِ خلیلزاد، وی در برهه ای زمانی از ماه های اخیر به دولت افغانستان پیشنهاد كرد كه فعلا به روند مذاکرات ورود پیدا کنید و متعاقبا پس از انتخابات آمریكا زندانیان طالبان را آزاد كنید. امید برآن بود که با این سیاست بتوانند فعلا این مسئله را به نحوی ماستمالی و سرهمبندی کنند. گرچه این ایده توسط بازیگرانِ درگیر در پروسه صلح رد شد، با این حال، این پیشنهاد خود حاکی از مدت زمانی می باشد که مذاکره کننده ی ارشد دولت ترامپ (خلیلزاد) در صدد بود تا جریان مذاکرات را از این طرق و به امید ایجاد روایتی از پیروزی پیش از انتخاب مجدد ترامپ، شتاب بخشد.
کسانی که شاهد این روند از نزدیک بودند، براین باورند که خلیلزاد عملکرد بسیار بی حساب و کتاب و بدون آمادگی را در مذاکرات با دولت افغانستان و طالبان طی دو سال گذشته داشته است. چنانکه روشِ باری به هر جهت و بیخیالی از خصوصیاتِ طبیعی وی است، خصوصاً به این دلیل که او دهه ها در این جریان درگیر بوده و اکثر بازیگران دخیل در این روند را نیز شخصاً می شناسد، اما این عملکرد خلیلزاد ثمره ای از تحت فشار قرار گرفتن وی برای تحقق بخشیدن به نتایج و دستاوردهایی برای ترامپ نیز بوده است.
به گفته جونز،”به عقیده من این احساس فوریت و امید برای مذاکرۀ سریع، نه از طرف خلیلزاد یا تیم مذاکره کننده، بلکه از جانب کاخ سفید نشات می گیرد. این محدودیتی بود که مذاکره کنندگان تحت فشار آن قرار داشتند.” بدین ترتیب برخی از کسانی که با خلیلزاد کار می کردند از عملکردِ وی ابراز حمایت می کردند و مأموریت غیرممکنی را که به دلیل اصرار ترامپ در خروج آمریکا از کشور به او داده شده بود را، تاکید و تایید می کردند.
همچنین به گفتۀ یک مقام سابق وزارت خارجه که در سال های اخیر نیز با او همکاری داشت، “مدتی که من مستقیماً با او در ارتباط بودم، او فرد واقع بینی بود و با مجموعه پارامترهایِ تقریباً غیرقابل دفاع و توجیه ناپذیر کار می کرد.”
منبع: سی.ان.ان