آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند: روایت اکثریت خاموش در افغانستان
۲۰ آبان (عقرب)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۱/۱۰
نام کتاب: آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند
گردآورنده : حمید فیدل
ناشر: موسسه حقوقی بشر و دموکراسی
سال چاپ:۱۳۹۹
این کتاب جلد اول مجموعه«روایت قربانیان جنگ» در افغانستان است که از سوی مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی افغانستان منتشر شد. این نوشته داستان غم انگیز حمله طالبان به روستای «قزل آباد» ولایت بلخ که توسط این گروه تیر باران شده بودند را حکایت می کند. کتاب از چهار بخش تکیل شده است. در بخش نخست، سرگذشت ۱۰ قربانی که دزدی،شکنجه و اعدام شده بودند را حکایت می کند. روایت ۷ تن از قربانیان انتحار و انفجار و بمب گذاری بخش دوم کتاب را تشکیل می دهد. در بخش سوم ما داستان ۱۲ قربانی که گلوله به آنها برخورد کرده است را می خوانیم. و نهایتاً در بخش آخر کتاب حکایت ۸ قربانی درگیری های زمینی و اصابت خمپاره را به رشته تحریر در آورده است. حمید فیدل، گردآورنده کتاب گفت: «یکی از اهداف ما این بود که ما رنج قربانیان را با عموم مردم تقسیم کنیم و یکی از کارهایی که میتوانستیم در این راستان انجام بدهیم، چاپ روایت قربانیان بود»(طلوع نیوز،۱۳۹۹). قالب این کتاب داستان گونه است. سبکی که می تواند تاثیرگذاری بالایی بر خواننده بگذارد.
افغانستان به مدت چهل سال است که در آتش جنگ می سوزد. در این چهار دهه تلفات مادی و انسانی زیادی بر پیکر جامعه وارد شد. کشتار بی رحمانه غیرنظامیان در طول جنگ اما بخش دردناک جنگ در این کشور را شامل می شود. قربانیانی که به شکل دلخراشی شهید شدند و نام و اثرشان در دست فراموشی است. در ده سال گذشته که جنگ در افغانستان مجدداً سازماندهی شد بر اساس آمارهای رسمی بیش از ۱۰۰ هزار غیرنظامی در افغانستان قربانی جنگ شدند. حملات متعدد طالبان و حوادث دلخراشی ناشی از آن با آمار بالای قربانیان نشان از عمق فاجعه می داند. اکنون نیز که مذاکرات بین دو گروه دولت و طالبان برای ختم جنگ با رهایی ۵ هزار زندانی طالب که بسیاری از آن ها مرتکب جنایت های جنگی شده بودند، شروع شد. با این حال مسئله قربانیان جنگ و نادیده گرفتن آنها در روند صلح به یک نگرانی جدی تبدیل شده است که حتی به یک تهدید بالقوه برای ثبات در کشور می تواند تبدیل شود. کتاب«آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند» حکایت قربانیان جنگ در افغانستان است. این کتاب آغازی برای به تصویر کشیدن و زنده نگه داشتن یاد و خاطره افرادی است که در جنگی خانمان سوز قربانی شدند و حالا در معرض خطر فراموشی هستند. این کتاب که توسط حمید فیدل نوشته شده است، با هدف نشان دادن زندگی قربانیان جنگ و تلاش برای حفظ و جایگاه آن ها در روند مذاکرات است.
مسئولان مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی در روز رونمایی این کتاب گفتند این مجموعه روایتها «جلد اول» و در واقع بخشی از یک پروژه کلان است که این مؤسسه روی آن کار میکند تا روایت قربانیان جنگ را در شرایط کنونی تبدیل به یکی از گفتمانهای مسلط در مناسبات سیاسی و اجتماعی کنند و با برجستهسازی روایت قربانیان جنگ، علیه فراموشی قربانیان مبارزه کنند.خاطره صفی، از اعضای مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی، در روز رونمایی از این کتاب با اشاره به اینکه خشونت و سرکوب در تاریخ افغانستان امر معمول و همیشگی بوده، گفت این کتاب تجارب زیستهی قربانیان جنگ را روایت میکند: «این مؤسسه تلاش کرده تا تجارب زیسته قربانیان و سرگذشت شخصی آنان را در گیرودار این جنگها و خشونتها جمعآوری کند و به معرض نمایش و دید عموم قرار دهد»(اطلاعات روز،۱۳۹۹).
مسئولان مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی افغانستان گفتهاند با پنج هدف اساسی روایتهای قربانیان جنگ را جمعآوری و نشر کرده و میکند.اول: نشر چنین کتابی در واقع «مبارزه با فراموشی» است. جنگ افغانستان در یک پیوستار خشونت و فراموشی ادامه یافته و با فراموشی دوباره امکان بازتولید یافته است.دوم: نشر چنین کتاب کمک میکند تا روایت قربانیان جنگ شکل بگیرد، چرا که طبق معمول روایتهای مطرحشده در مورد جنگ اغلب از طرفهای جنگ بوده است. در واقع تاریخ جنگ و رویدادهای جنگی «تکروایتی» و «تکگفتاری» است.سوم: مستندسازی رخدادها، وقایع و خشونتها در جریان جنگ، که این امر کمک میکند تا سند دست اول و معتبر از جریان جنگ، ارتکاب جرم و نقض حقوق بشر تهیه شود تا به بنیانهای صلح عادلانه و پایدار کمک کند.چهارم: برجستهسازی نقض قواعد و مقررات جنگی و حقوق بشردوستانه بینالمللی، چرا که یکی از جنبههای تراژیک منازعه و جنگ در افغانستان غیبت مطلق قواعد ابتدایی جنگی و اصول حقوق بشردوستانه بینالمللی بوده است.پنجم: حفظ خاطرات و میراث جنگ بهصورت عینی و انضمامی، که از این طریق خاطره جمعی جامعه با میانجی مشاهده یادوارههای جنگ و مرور روایتهای قربانیان، با تاریخ جنگ رابطهی عینی برقرار کنن(اطلاعات روز،۱۳۹۹).
در بخشی از کتاب آمده است که :«من فقط از یک حلقه انگشترش و یک گوشواره نقره که در گوشش بود و یک قسمت صورتش که سالم مانده بود و یک توته از دامنش او را شناسایی کردم.» این جملات حکایت بخش های پایانی زندگی یکی از قربانیان جنگ افغانستان است. این کتاب از آنجایی که روایت هایی دست اول از سرگذشت قربانیان جنگ در افغانستان را روایت می کند می تواند کمکی بزرگ به تاریخ شفاهی و مستندسازی تاریخ جنگ در کشور کند. از طرف دیگر این مجموعه، فرصتی است برای شنیده شدن صدای اکثریت خاموشی که بیشترین ضربه را از جنگ در کشور دیدند اما کمترین تاثیر و جایگاه را در کشور و حوادث ان دارند. همچنین، این مجموعه میتواند کمک کننده به حکایت اصلی جنگ در افغانستان کند و مانعی باشد برای بازی های سیاسی و ساختن روایت های جعلی. کتاب « آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند» حکایت انسان های رنج دیده است که در فبار فراموشی بر داستان زندگی شان نشسته که باید هرچه عاجل تر به کمک آنها رفت و دست شان را گرفت.
منابع:
۱٫عارفی،عباس(۱۳۹۹)،مبارزه با فراموشی: رونمایی از کتاب «در آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند»،جلد اول روایت قربانیان جنگی،روزنامه اطلاعات روز: https://www.etilaatroz.com/110644/fighting-forgetfulness/
۲٫طلوع نیوز(۱۳۹۹)، «آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند» در کابل چاپ شد: https://tolonews.com/fa/arts-culture-167475